لایه شناسی تعرض جنسی به شینا شیرانی در فرهنگ ایرانی
در این مقاله به خشونتهای جنسیای که شینا شیرانی در محل کارش – پرس تی.وی – و در فضای مجازی پس از انتشار فایل صوتی گفتوگو با حمیدرضا عمادی – رئیسش – تجربه کرد میپردازیم.
«پرس تی. وی» خبرگزاری برون مرزی و خارجیزبان جمهوری اسلامی ایران است. در روز ۴ فوریه/۱۵ بهمن، فایل گفتوگویی که شینا شیرانی – مجری بخش ورزشی این خبرگزاری به زبان انگلیسی − که در اختیار «روز آنلاین» گذاشته بود، توسط این سایت منتشر شد. در این فایل میشنویم که حمیدرضا عمادی – رئیس شیرانی – از او میخواهد که به «عنوان یک دوست» او را ارضای جنسی کند. روز ۶ فوریه/۱۷ بهمن، روز آنلاین فایل ویدئویی را منتشر کرد که در آن شینا شیرانی در مورد آزار و اذیتهای جنسی در پرس تی. وی بیشتر توضیح داده است.
این مقاله به تحلیل لایه لایه خشونتهای جنسیای که شینا شیرانی در محل کارش و در فضای مجازی پس از انتشار این فایل صوتی تجربه کرد، میپردازد. لایهبرداری از این خشونتها از جمله این پرسش را برجسته میسازد که: آیا هنجارهای فرهنگی در ایران و بر زمینه آن موانع زبانی در زبان فارسی، حافظ متجاوزان جنسی هستند؟
در متن زیر به شیرانی «زن» میگوییم، و به عمادی «مرد»، چرا که مکالمه فاش شده میان آن دو میتواند مکالمه بسیاری زنان و مردان دیگر هم باشد.
درد تُخم عمادی، روشنگرترین بخش بیان
چهار دقیقه اول مکالمات شیرانی و عمادی در فایل صوتیای که شیرانی افشا کرده تا ثابت کند به او در محل کار تعرض جنسی شده است، به زبان فارسی است.
مرد به بهانه یک موضوع کاری زنگ زده است اما ۲۰ ثانیه بیشتر طول نمیکشد که موضوع اصلی بیان میشود و میگوید: «اصلاً کلاً نمیخواهی با من حرف بزنی؟» اتفاقی افتاده است که موجب ناراحتی شده و این را در ثانیههای بعد میفهمیم؛ در ثانیه ۲۶ زن میگوید: «من ناراحتم از دست تو!» مرد میگوید: «من چیکار با تو داشتم، من دست به سینههات زدم؟»
موضوع جنسی میشود و مرد فکر میکند این موضوع جنسی نیست و او کار بدی نکرده است چون دست به «سینههای» زن نزده است. توضیح میدهد که با اینکه سینههای زن او را «دیوانه» میکند، دست به سینههای زن نزده است. چهار دقیقه اول گفتوگو خیلی با ایما و اشاره است. زن ابزار بیان اعتراض را در زبان نمییابد و مرد از فرصت استفاده میکند که از بدن زن تعریف و تمجید سکسی کند.
مرد میگوید: «مگه من کاری کردهام؟» – زن پاسخ میدهد: «باید حتماً کاری بکنی این وسط؟» مشخص نیست این «کار» که از آن صحبت میشود دقیقاً چیست؟ چرا که زبان فارسی به هر دو آنها ابزاری برای فصلبندی موضوع و بیان دقیق را نمیدهد. زن مدام عاصی از گفتوگو سکوت میکند و میگوید: «من نمیخوام راجع به این موضوع حرف بزنم.» حتی همین «این موضوع» هم اشاره است، انگار چیزی شده که در بیان نگنجد.
مرد با تعجب میگوید: «آخه مگه من دست زدم به تو؛ کاری با تو نداشتم.» سپس بلافاصله خواهشی را مطرح میکند: «حالم خیلی بده؛ ارضام میکنی؟» زن عصبانی میگوید که این موضوع به او ربطی ندارد و مرد میگوید: «خواهش میکنم؛ تخمام درد گرفته.» اینجاست که همه ما میفهمیم موضوع دقیقاً چیست. با آوردن کلمه کلیدی «درد تخم»، موضوع در زبان فارسی روشن میشود.
اما چرا زبان فارسی به جز سکوت، نفس عمیق به صورت عاصی کشیدن و با خشم فریاد زدن که «ولم کن، نمیخواهم»، ابزار دیگری برای بیان و فصلبندی موضوع تجاوز و تعرض جنسی ندارد؟
زبان فارسی به عنوان ابزار اعتراض
در چهار دقیقه اول گفتوگو مخاطب شاهد برخوردی جنسی با شیرانی است که به جز اشاره عمادی به اجزای جنسی بدن خودش – یعنی تخمهایش – و اجزای جنسی بدن شیرانی – یعنی سینههایش- به طور مستقیم جنسی نیست.
زن مدام میگوید نمیخواهم، مرد مدام منت بر سر او میگذارد که کمکش کرده است و زن هم باید کمکش کند. همه چیز در ایما و اشاره است. زن میگوید کمکهای تو انسانی بودند. مرد انتظار کمک جنسی در مقابل کمکهای انسانیاش دارد: «پنج دقیقه به من سکس بده به عنوان یک دوست.» در دقیقه سه متوجه میشویم که «دیشب» اتفاقی افتاده است. مرد میگوید «من پای حرفم ایستادهام و دست به تو نزدهام، من دیشب دست به تو زدم؟... به من کمک کن بخوابم.» زن پاسخ میدهد: «نمیتونم این کار رو بکنم و نمیخوام این کار رو بکنم.»
سپس ناگهان در دقیقه چهار، معجزهای اتفاق میافتد. مرد مکالمه را انگلیسی میکند و به زن میگوید:
- Why do you hate me so much?
چرا از من اینقدر متنفری؟ (برگردان فارسی پرسش)
ناگهان زنی که تمام مدت با سکوت، نفس عمیق، نمیخواهم و نمیتوانم پاسخ داده، یک زن دیگری میشود. زبانش پر از «عاملیت» میشود. محکم میگوید:
- I hate you because you make me hate you. What you are asking is against my will.
از تو متنفرم چرا که من را متنفرم کردهای. چیزی که از من میخواهی خلاف خواسته و اراده من است. (برگردان فارسی پاسخ)
شیرانی که خبرنگار بخش ورزشی پرس تی.وی بوده، دو زبانه است و هم به زبان انگلیسی و هم فارسی در سطح زبان مادری مسلط است. در ویدئوی دیگری که روز آنلاین منتشر کرده و شیرانی به توضیح حواشی این تعرض جنسی و کار در پرس تی.وی میپردازد، هر جا که لازم است او توضیح بدهد که چرا حق دارد، متوسل به زبان انگلیسی میشود.
شیرانی به انگلیسی تعریفهای ساده خشونت جنسی را بازگو میکند. میگویند که اینها مدام در پرس تی.وی من را «آبجکتیفای» میکردند. به فارسی این «آبجکتیفای» را چگونه توضیح بدهیم؟ من را «شیءانگاری» میکردند؟ با من مانند یک شیء یا ابزار برخورد میکردند؟
اینها پرسش واقعی نیستند. پرسش واقعی این است که: چرا زبان فارسی کلمات کلیدی دقیقی برای بیان خشونت جنسی ندارد؟ حتی زبان حقوقی هم با آن ترکیب «تجاوز به عنف» که از فقه میآید، سالهاست موجب دردسر زنانی است که شکایت میکنند و کارشان به جایی نمیرسد.
همین بیان را میشود به فارسی پرطمطراقی که استفاده روزمره ندارد ترجمه کرد اما زبان فارسی در گفتوگوهای خودمانی و صمیمی، در زبان خیابان، در زبان ساده روزمره، ابزار بیان یک عامل را به زن نمیدهد. جای تعجب نیست زبانی که زنان ایرانی در کوچه و خیابان در مقابل آزارهای خیابانی برگزیدهاند، زبان ناسزاست. کسی نمیتواند در خیابان در مقابل متلکهای جنسی و «انگشت کردن»ها بگوید «آنچه شما میکنید خلاف خواسته و اراده من است» و کارش راه بیفتد.
در پنج دقیقه پایانی فایل صوتی افشاشده، مرد به زن میگوید که دور او «هالهای سکسی» وجود دارد و این تنها مرد نیست که مایل است با زن رابطه جنسی داشته باشد. مرد میگوید همه مردان دیگر در محل کار هم همین نظر را دارند. چیزی که شیرانی در توضیحاتش در مورد این فایل تأیید میکند و میگوید که نگاه جنسی به او در محل کارش محدود به این نوار صوتی نیست.
تعریف تعرض جنسی از زبان شیرانی
تعرض جنسی به شیرانی در محل کارش – پرس تی.وی – بسیار دردناک است. از این دردناکتر واکنش مخاطب فارسیزبان و ایرانیها به تعرض در شبکههای اجتماعی است. اما چیزی خوب نیز از این ماجرای دردناک درآمده است: فرصتی برای مطرح کردن تعریف تعرض و تجاوز جنسی که گویا بسیاری از مخاطبان فارسیزبان نسبت به آن آشنایی کافی ندارند. همچنین به نظر میآید که مدیران خانم شیرانی در پرس تی.وی هم نسبت به موضوع «آزارهای جنسی در محل کار» آشنایی کافی ندارند که این مشکل را با متواری کردن خانم شیرانی از محل کار از سر خود باز کردهاند.
خانم شیرانی در ویدئوی دیگری در توضیح ماجرا میگوید که این آزار و اذیت جنسی و رفتار جنسیای که با او در پرس تی.وی میشده، به هیچوجه با خواست او همراه نبوده است. این تعریف کلاسیک تعرض جنسی است: قرار گرفتن به عنوان موضوع یک رویکرد جنسی ناخواسته.
اغلب آزار توسط کسی صورت میگیرد که در موضع قدرت رسمی است - مانند همین آزار و اذیت جنسی که بین همکاران رخ داده است. مردان هم مانند زنان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و آزار و اذیت جنسی با دیوارهای جنسیت تعریف نمیشود اما آمارها در کشورهای غربی هم نشان میدهد که زنان، اقلیتهای جنسی و کسانی که تراجنسیتی هستند بیشتر مورد آزار جنسی قرار میگیرند.
آزار و اذیت جنسی میتواند در قالبی شفاهی مطرح شود و شخص را با نگاهی جنسیتی تحقیر یا تقلیل کند. افراد ممکن است برای تماس جنسی تحت فشار قرار گیرند یا از آنها خواسته شود در ازای کار، کمک یا مزایا، رابطه جنسی برقرار کنند.
لمس کردن ناخواسته جنسی، تعرض جنسی است.
شیرانی در گفتوگو با روز آنلاین میگوید: «این بدن من است، من حق دارم که انتخاب کنم چه کسی به آن دست بزند.»
اغلب نظرات خشونتآمیز ابراز شده در شبکههای اجتماعی نسبت به شیرانی سعی کردهاند بگویند که اگر او با این مردان «گرم نمیگرفت» آنها به او توجه جنسی نشان نمیدادند. چیزی که به نظر میآید در فرهنگ غالب جریان اصلی غایب باشد همین تعریف است که بدن زن متعلق به خود اوست و اوست که تصمیم میگیرد در چه زمان چه کسی با او تماس یا رابطه جنسی برقرار کند. این شامل کسی هم میشود که در رابطه با مردی است یا ازدواج کرده است. مساله تجاوز در رابطه و ازدواج جدی است و باید بیشتر مطرح شود.
طنزها یا اظهارات جنسی برای تحقیر دیگری، محیط خصمانه و تهدیدآمیز برای کار ایجاد میکند. بیشتر اوقات آزار و اذیت جنسی در رابطه با دیگر هویتهای فرد، تشدید میشود و پسزمینه فرهنگی دیگر هم درگیر میشوند: مثلاً زنی که مطلقه است، یا زنی که لباس سکسی میپوشد، یا زنی که زیباست، یا زنی که گرایش جنسیاش مشخص نیست. ناتوانیهای مالی، جسمی یا روحی و دیگر مواردی که فرد را نسبت به هنجارهای فرهنگ جریان اصلی در موضع ضعف میگذارد نیز موثرند.
یک متجاوز و حمایت دهها میلیون متجاوز جنسی
پس از انتشار گفتوگوی شیرانی-عمادی در شبکههای مجازی، صفحههای شخصی شینا شیرانی در فیسبوک و توئیتر و همچنین صفحات رسانه روز آنلاین که فایل را پخش کرده بود، پر شد از نظرات کاربرانی که زن و مرد و از هر جنسیتی به شیرانی توهین جنسیتی میکردند.
بیشتر پرسشها و نظرات در واقع از این جنس بودند که شیرانی را متهم میکردند کاری کرده است که موجب شده عمادی او را بهعنوان سوژه جنسی خود انتخاب کند و به خاطر این انتخاب شدن مقصر است. حتی شهرزاد میرقلی خان – یکی از همکاران سابق شیرانی – هم او را متهم میکند و میپرسد: «چرا جیغ نزدی؟ چرا از مشتت استفاده نکردی؟ پس چرا کسی سراغ من [خود میرقلی خان] نیامد؟»
خشونت مجدد و متعدد به قربانیان تجاوزها و تعرضهای جنسی موضوع تازهای نیست. تمام پژوهشهایی که در جهان در مورد تجاوز، تعرض و خشونت جنسی شده است، نشان میدهند کسانی که به هر شکلی قربانی این خشونتها بودهاند، در پی حقخواهی برای خود بارها و بارها توسط افراد و حتی نهادهای حمایتی سرزنش میشوند.
معمولاً داستانی که قربانی بیان میکند با نگاهی مردسالارانه توسط هم زنان و هم مردان مورد پرسش قرار میگیرد. سپس شخصیت خود قربانی هدف قرار میگیرد و این شامل ایراد گرفتن از فیزیک بدنی او – خوشگل بودن، سکسی بودن، بزرگی پستانها، باسن بزرگ – یا ایراد گرفتن از نحوه پوشش، آرایش و پیرایش او میشود. در فرهنگهای مردسالار انگهای اجتماعی دیگر هم مطرح میشوند، مثلاً مادری که مورد تجاوز جنسی قرار گیرد، مادریاش زیر سؤال میرود. یا ممکن است این بیان شود که یک زن مطلقه حق ندارد خود را سوژه جنسی مردان کند.
در مورد مردانی که مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند – و تعدادشان در آمارها قابل توجه است – معمولاً سرزنش قربانی بهصورت سرزنش مردانگی او نمود پیدا میکند. زور فیزیکی مرد را مسخره میکنند که نتوانسته بر مهاجم غلبه کند؛ گرایش جنسی او را زیر سؤال میبرند یا پس از تجاوز او را «کمتر مرد» فرض میکنند.
آزار و اذیت جنسی و نیاز به یک تغییر فرهنگی عظیم
تجربه تعرض جنسی به شیرانی و پیامدهای رسانهای شدن آن نشان میدهد که آزار و اذیت جنسی، تعرض جنسی و تجاوز جنسی همچنان در ایران تعریف نشدهاند و مردم دقیقاً نمیدانند که وقتی کسی میگوید مورد آزار جنسی قرار گرفته است یعنی چه و حقوق او چیست. آگاهیرسانی در مورد خشونتهای جنسی تنها در بعد رسانهای نمیتواند به این موضوع کمک کند. یک تغییر فرهنگ عظیم هم در زندگی خصوصی مردم و هم در برخورد ساختاری نهادهای عمومی با موضوع خشونتهای جنسی لازم است.
همچنین مقاومت بیدلیل بسیاری از مردم نسبت به موضوع مربوط به مدلهای مردسالارانه از تعریف رابطه زن و مرد است. مدلهای خشونتآمیز مردانگی باید نقد شوند و هنجارهای اجتماعی که به چنین مدلهایی قدرت میبخشند باید لایه لایه مورد بررسی جدی قرار بگیرند. آموزشهای جنسی به جوانان از سن کم و آموزش اینکه چه چیزی خشونت است و چه چیزی رابطه با رضایت طرفین است، مهم است.
حمایت از قربانیان تعرض و تجاوز جنسی بدون وجود حمایت سیستمی ممکن نیست. در شرایطی که به شکل قانونی و قضایی نهادهایی برای حمایت از قربانیان جنسی وجود ندارند و سیستم قضایی هم مساله «آزار جنسی در محل کار» را بهطور مجزا جرمانگاری نکرده است، نتیجه این است که شیرانی فرار میکند و متجاوز – حمیدرضا عمادی – برای شیرانی پیام تهدید میفرستد که از طریق اینترپل او را به ایران بر خواهد گرداند.
سیستم قضایی ایران بر مبنای «باور کردن قربانی» بنا نهاده نشده است. قربانی مجرم است و باید به دادگاه پاسخ دهد که چرا زن زیبایی است؟ چرا مژههای بلند دارد (چنانچه به شیرانی در محل کار گفته شده)؟ چرا بدن سکسی دارد (چنانچه به شیرانی در محل کار گفته شده)؟ و مدام سرزنش شود. همه این کمبودهای سیستمی موجب شده که از متجاوز حمایت شود و خشونت مخفی بماند. قربانیان ریسک نمیکنند که در چنین شرایطی، آزار و اذیتهای جنسی را عمومی کنند یا پروندهسازی کنند.
در این میان، شینا شیرانی – بهواسطه قدرتی که در فرهنگی دیگر و در زبانی دیگر به دست آورده، چالش بزرگی را برای رسانه پرس تی.وی، فرهنگ ایرانی و سیستم قضایی ایجاد کرده است که به این پرسش پاسخ دهند: اگر زنی زبان انگلیسی بلد نباشد و مورد تعرض جنسی قرار بگیرد به چه زبانی باید به آن اعتراض کند و برای حقخواهی به کدام نهاد میتواند رجوع کند؟
نظرها
مجتبی فعال
ممنون خیلی موشکافانه و عالی بود
علیرضا
ببخشا، *** تو تحلیلت با این مزخرف نگاری ِ رواشناسانه
آزاده
ممنون از نگاه انتقادی شما و آفرین به رویکرد زبانی!
اشکان
جالب شد ارگانهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی یک عده آدم بیمار بیکار را نشانده اند پای اینترنت که علیه کارکنان رسانه های فارسی زبان خارج از ایران شایعه بسازند. که مثلا رئیس فلان شبکه به مجری زن آن شبکه تجاوز میکند . یا اینکه روابط آزاد دارند یا بی بند و بارند و … حالا علتش معلوم شد: « کافر همه را به کیش خود پندارد ! »
آریپ
تحلیل گفتمان انتقادی! باریکلا
Ali
بسیار عالی وموشکافانه راه دور زدن زیرکانه تعرص را درشیوه نگارش ابراز نمودید.مرسی
مخاطب
اين تحليل شبيه تحليل هاي راسيستهاي اروپاي است، كه فرهنگ ايراني ضدزن است و متجاوز، و فرهنگ غربي فمينيستي است
hasani
حکومت اسلامی =داعشی
محسن
خیلی جالب و عیب بود این مقاله. نگاه نویسنده برای من خیلی تازگی داشت. من تا بحال اینطوری به مفهوم تجاوز نگاه نکرده بودم. ممنون از رادیو زمانه که همیشه مقاله های عمیق و آگاهی بخش رو منتشر می کند. و البته ممنون از نویسنده محترم.
مازیار
واقعا جالب بود ولی متاسفانه یه عده پیدا میشن که به شما که این پست عالی را گذاشته اید هم توهین میکنند بعضی ها عادت به توهین دارن بعضیها پول میگیرن واسه توهین بعضیها هم واقعا فرق خوب و بد را نمیدانند به هر حال ممنون از لطف شما
ناخدا
راستی که شگفتانگیز است. شما نادانی خویش از پارسی را گردن ناتوانی این زبان میاندازید؟!
بیطرف
چیزی که از نوع حرف زدن و دیالوگ طرفین معلوم بود یه رابطه دوطرفه بودُ
فرهادی
مشکل اصلی ناشی از نوع استخدام در صدا و سیما است. کارکنان این ارگان بدون هیچ قراردادی مشغول به کار هستند و هر لحظه که مدیران صلاح بدانند این همکاری قطع میشود. این موضوع دست مدیران را برای سوء استفاده از تمام کارکنان در راه های گوناگون باز میگذارد. این راهها مختلف هست و تعرض جنسی تنها یکی از آنهاست
بانو
درود به خانم شیرانی اکثر آقایون ایرانی در اثر فرهنگ ارتجاعی سنتی و اسلامی ایران بخصوص قوانین جمهوری اسلامی ( دیه زن برابر بیضه چپ مرد!...) و...رگ های غیرتشان تنها برای خواهر مادر خودشان (ناموس) باد می کند و نه برای زنان جامعه...کثافت و ننگ جمهوری اسلامی و مردان فاسد و فاسق آن مانند آن فرمانده پلیس تهران زارعی ( با زنان عریان نمار جماعت خواندن و دیپلمات در استخر و...و...)همه دنیا زا گرفته و وظیفه مطبوعات آزاد ایرانی است که از حقوق زنان ایرانی دفاع کنند. خانم شیرانی گرامی شما هرگز تنها نیستید و سازمانهای زنان ایرانی در اروپا و آمریکا همواره حامی شما خواهند بود...
محمدرضا
مطالب یاد شده در این تحلیل تا اندازه بسیاری درست و بجا بیان شده اند ، اما بهتر بود ،اصولاً زبان فارسی به میان کشیده نمیشد! چون که به روشنی، استدلال های مطرح شده پیرامون ارتباطِ ناتوانی زبانی در بحث اخیر ، و ساختار زبان فارسی، بسیار ناقص و گنگ و در برخی موارد بی ربط طرح شده اند.
هما مرادی
براوو .... زبان یکی از اساسی ترین ابزار قدرت در نظامها توتالیتر است، خواه این نظم و نظام در قدرت سیاسی مثل حکومت بنیادگرا ی اسلامیست در ایران باشد و خود آه در قدرت تاریخی -اجتماعی و فرهنگی، مثل سیستم زن ستیزی و رآسیسم که هر دو فرا طبقاتی و فرا ملیتی نیز بوده و از نظر ساختاری شباهتهای بسیاری با هم دارند. نظام ستم جنسیتی-زن ستیزی بر پایه های تمرکز قدرت، هیرارشی با ابزار سوسیالیزاسیون و خشونت(ساختاری ) که یکی از قدیمیترین سیستمهای بشریست ،موفق شده است که هزاران سال بی عدالتی جنسیتی را مدام به روز کرده و در روند تاریخ خود ملیونها زن عاصی که جرات و شجاعت فریاد بر اوردن را داشته اند رایا به بهانه جادوگری به صلیب کشیده و بسوزانند، سنگسار کنند و یا مثل خانم شیرانی را با کلام به دار بیاویزند! دشواری مبارزه با این شاید قدیمی ترین نظام بشری در آنجا نهفته است، که در پس کله هر کدام از ما جا خوش کرده است و فقط با آگاهی بر آن شاید بتوان با دقت،صبر و کنترل فردی و جمعی..... و برنامه همه جانبه، شاید بر آن غلبه کرد! و یکی از مهمترین ابزار این راه شستشوی زبان و آفریدن کلمات است....پس استین های "خود" را بالا بزنیم!
مسعود
ببینید در زبان انگلیسی واژه ها معنا و مفهومی خاص دارند مثلا دوست با دوست دختر خیلی متفاوت است. نگاه جنسی به زن در ایران نشات گرفته از ادبیاتش هم می تواند باشد، دوست بودن و نگاه جنسی در محیط های کاری ایران بشدت در هم آمیخته اند. تفکر اغلب مردان در مورد زنان یک تفکر جنسی است و متاسفانه این تفکر با مواخذه کردن زنانی که خود مورد تعرض بوده اند به این مسئله دامن می زند. دختری که در مقابل تجاوز از خود دفاع کرد به اعدام محکوم شد و متاسفانه اعدام شد، به عبارتی دیگر جامعه و قانون حاکم بر آن گویای این است که به متجاوز اجازه ی تجاوز بده. در حالی که اگر این اتفاق در خارج ایران اتفاق بیفتد بر عکس است یعنی مردان جرات تجاوز به زن را ندارند چون بالاترین مجازات را دارد و قانون حامی فرد قربانی است و در ایرات برعکس. بنابراین کامنتهای سرزنش آمیز برای این خانم توسط ایرانیها یه چیز طبیعیه چون قانون و سیستم حمایتگر این تفکر است. اختارهایی که پلیس در مورد سرقت اتومبیل می دهد از همین جنس است گوشزد می کند که ماشین خود را در جای خلوت پارک نکنید و اشیای گرانقیمت و ....در آن قرا ندهید و چند قفله اش کنید و..... یکی نیست بگوید آخه مگر شما نباید امنیت برقرار کنید. دوستمون که جند وقت پیش ماشینش دزیده شده بود از طرف پلیس سخت سرزنش می شد که چرا فقل پدال نزدی!!!!! اینجا ایران است و ایرانی در آن زیست می کند.
مهرداد
متن بسیار خوبی بود. غیر از این که از سینه زن به عنوان اندام جنسی نام برده شده بود که به نظر من درست نیست. سینه زن اندام تغذیه فرزند زن از اوست و اندام جنسی به حساب نمی آید. متشکرم
شهرام
«یک متجاوز و حمایت دهها میلیون متجاوز جنسی»؛ مشکل بزرگ دقیقا همینجاست! با ملتی سروکار داریم که براحتی با تجاوزگر و متعرض جنسی همزاد پنداری میکنند، نه تنها در مسایل جنسی که در تمام موارد غیر اخلاقی این مشکل بزرگ وجود داره، وقتی خبر اختلاس رو میشنوند تنها واکنش محدود به آه حسرت کشیدن میشه که کاش من جای دزد اصلی بودم. با ملتی سروکار داریم که عملا هیچ قید و بند اخلاقی رو برای خودش قایل نیست....
محمد
خانم ها از این نقطه ضعف اقایون استفاده می کنند فقط گاهی اقا زیاده روی میکند.خانم ها از این اسلحه استفاده می کنند
الهام
ممنون خیلی خوب بود اینکه زبان فارسی مشکل داره یا ما بلد نیستیم خیلی مهم نیست ولی اگه کسی میتونه برای این کلمات معادل و جمله پیدا کنه واقعا لطف بزرگی کرده
كاوه
اشكال اساسى اين تحليل، فارغ از عدم انسجام و آشفتگى متن، و همچنين استدلال هاى ضعيفى كه جا به جا توى چشم مى زند، اين است كه مبنا و ماده ى خام آناليزش را فايل صوتى اى قرار داده كه يك طرفش آگاهانه گفتگو را ضبط مى كند و بالطبع كلمات و جملاتش را به دقت انتخاب مى كند و حواسش به حرف هايى كه مى زند هست. به بيان ساده تر اين گفتگو، گفتگويى طبيعى نيست. همين نكته ى ظريف است كه بنيان تحليل را متزلزل مى كند. جالب اينجاست كه نويسنده، با استفاده از داده ى خامى كه به هيچ وجه داده ى مناسبى براى تحليل زبانشناختى نيست، نتيجه اى خارق العاده مى گيرد و اين نتيجه را هم به كل زبان فارسى تعميم مى دهد: "زبان فارسی به جز سکوت، نفس عمیق به صورت عاصی کشیدن و با خشم فریاد زدن که «ولم کن، نمیخواهم»، ابزار دیگری برای بیان و فصلبندی موضوع تجاوز و تعرض جنسی ندارد". راستى دست آخر بايد از نويسنده پرسيد آيا واقعاً يك زن انگليسى زبان به مردى كه مثلاً در خيابانى در لندن يا نيويورك "انگشتش مى كند" مى گويد: "آنچه شما مى كنيد خلاف خواست و اراده ى من است"؟ يعنى فقط زنان ايرانى اگر كسى در خيابان بدنشان را لمس كند متوسل به ناسزاگويى، داد و فرياد، يا درگيرى فيزيكى مى شوند؟
kevin
مرد ایرانی مدت هاست که شرفش رو سر کشیده بیخود هم فلسفه بافی لازم نیست اینها همشون روانی شدن من خودم میبینم پسرهای ایرانی رو دهنشون که باز میکنن لجن میریزه همشون عقده های جنسی شدید دارن دلیلش هم همین بی قانونی و ضد زن بودن تمام جزییات فرهنگ مسخره ایرانه قانون هم از همین فرهنگ مایه میگیره خیلی ساده اس
قلی
از نظر فلاسفه و متفکرین عجیب و غریب ایرانی حافظ و سعدی و فردوسی نماد تمدن اسلامی هستن و شکوه و زیبایی فرهنگ اسلامی رو به نمایش میزارن و خاری به چشم اسلامستیزان بدجنس هستن! اونقوت وقتی یک زن مورد آزار یک مدیر ریشوی حکومتی (که از تمام لایه های استخدامی دولت رد شده و صلاحیتش تایید شده) قرار میگیره تمام فلاسفه ی عزیز ما البته بدون یک بررسی آماری و یک ورق علم فقط به صورت شفاهی به بررسی خشونت و زن ستیزی در فرهنگ ایرانی روی میارن و زبان فارسی رو مورد هجوم قرار میدن!!! زبان فارسی متهم به سکسیست بودن میشه درحالی که بدبخت حتی مذکر مونث هم نداره!!! تنها زبانی که من دیدم مذکر و مونث نداره!!! آخه بابا به زبان فارسی چیکار دارید؟ دردی رو دوا نمیکنید نکنید! فدا سرم! دیگه آدرس اشتباهی ندید خب!!! شوخی های جنسی و متلک و مزخرف های ضد زن در تمام زبانها هست! در انگلیسی حتی یک مدل جک هست به اسم rape joke یعنی جک های مربوط به تجاوز جنسی! مشکل این فرهیختگان ما اینه که مجبورن حرف بزنن! 100 ساله فقط گند زدن! ولی باز هم از روی اجبار باید حرف بزنن و بشر رو نجات بدن! مجبورن! گیر دادن به اسلام و قوانین قبیله ای و قرون وسطا هم پست مدرن نیست و اصلا کلاس نداره! این وسط دیواره کوتاه چیه؟ فرهنگ ایرانی! زبان فارسی!
سلمان محمدی
این که به جای اعضای جنسی و اعمال جنسی جایگزینهای خنثاتری به کار رود، خاص زبان فارسی نیست. این نقد نابلدانه یا نامنصفانه به زبان فارسی، درستی بقیه مطالبتان را هم زیر سوال می برد.
یکی
واقعا اون جملاتی که به انگلیسی گفته شده چیزی نیست که در زبان فارسی وجود نداشته باشه . همونطور که خود شما هم به راحتی آنها را ترجمه کرده اید. این مقاله بیشتر می آید که ادامه حرکت بی بی سی فارسی برای زیر سوال بردن زبان فارسی و تخریب فرهنگ ایرانی باشد.
نازنین
رسانه رژیم ایران بارها به گویندگان شبکه من تو فارسی وان شبکه جیم شبکه دوست داشتنی من ودتو و تلوزیون بی بی سی پارسی و رادیو فردا ناسزا می گفتند و مزدوران بی ابرو و بی مایه رژیم در برنامه زنده مانند نوبت شما بی بی سی پارسی با ناسزا به گوینده برنامه سرشت پست خود خود را نشان دادند امروز برا ی همه روشن شد که خودشان سزاوار همه ناسزا ها هستند
نازنین
رسانه رژیم ایران بارها به گویندگان شبکه های فارسی وان شبکه جیم شبکه دوست داشتنی من و تو و تلوزیون بی بی سی پارسی و رادیو فردا ناسزا می گفتند و مزدوران بی ابرو و بی مایه رژیم در برنامه زنده مانند نوبت شما بی بی سی پارسی با ناسزا برنامه سرشت پست خود خود را نشان دادند امروز برا ی همه روشن شد که خودشان سزاوار همه ناسزا ها هستند
الینا
تحلیل خوبی بود. ولی یه چیزی هست و اون اینکه اگه این خانم با همه این توصیفات؛ پوشش و ظاهرشون رو مطابق آنچه که در قران آمده می کردند فکر نمی کنم ان آقای عمادی و امثال عمادی ها ... اینطور تحریک می شدند و به ولع می افتادند!!!!! من به عمادی حق نمی دم ولی به شیرانی هم همون قدر حق نمی دم!!! ما نمی تونیم آرایش بکنیم و لباس بدن نما بپوشیم بعد بگیم اقایونی که ما رو تماشا می کنید لطفا تحریک نشید!!!!!! این خانم با اون صدای عشوه دار و با صمیمیتی که خودش هم دم می زد که با آقایون داشته و راحت صحبت می کرده و با اون آرایش و لباس بدن نما!!!! منم اگه جای عمادی یا هر کس دیگه ای بودم که استعداد پیشنهاد سکس به نامحرم رو داشتم حتما این کاررو می کردم چون زمینه ها شو تو این خانم دیده بودم!!!!حالا این خانم ممکنه بگه دوست دارم صدام با مردها اشوه دار باشه ارایش کنم لباس بدن نما بپوشم ولی دوست ندارم بهم نگاه هرزه آلوده بشه و نامحرمی بهم دست بزنه!!!!!! اخه نمی شه که!! سوال: چرا مردان در جامعه ما با زنان مانتویی و اهل ارایش راحتتتر صحبت می کنند و ارتباط برقرار می کنند؟؟؟؟؟؟؟ چرا همون قدر با خانم های چادری و بدون ارایش راحت نیستن و به خودشون اجازه تعرض نمی دن!!!!!! واقعا چرا؟ یکم فکر کنیم جواب همه این سوالات رو می گیریم ....
پاپک
با نظرات شماره ۲۲، ۲۵ و ۲۶ بسیار موافقم.*****. در جامعه ای اگر مرد بیمار باشد بدون هیچ تردید زن نیز بیمار و سوء استفاده گر است. مقاله مزخرف بود.
مانا
1- خب ساختار هر زبانی مخصوص به همون زبانه و یک باره هم ایجاد نشده .زبان فارسی بیشتر زبان شعر و اشاره است تا زبان صریح و مستقیم .با یک اشاره درزبان فارسی و عوض کردن لحن میشود کلی مطلب را انتقال داد اگر طرف مقابل فارس واقعی باشه متوجه وگر نه دچار سوء تفاهم میشه .خانم شیرانی بیشتر تربیت اروپایی داشته و نمی دانسته با چنین وضعیت هایی چگونه رفتار کنه . اگر اینجایی نباشی خواه ناخواه قربانی خواهی شد .دیر یا زود. برگ برنده ایشان رسانه ای بودن است. امیدوارم به حق خود برسند و کسانی که به ایشان ظلم کرده اند مجازات شوند .
پرّان
وقتی زبانی که به قول خود حامیانش زبان ایما و اشاره و استعاره و شعر و گلواژه ست تبدیل به زبان رسمی یک کشور هفتاد و دو ملت در قرن 21 میشه همینه دیگه !
کتابی
جامعه ایران یک جامعه ی بسیار بیمار و بسیار خطرناک برای زنان است جامعه ای که مردان ان تا گردن پر از میل جنسی سرکوب شده هستند جامعه ای که همیشه زن مقصر است جامعه ای که با حکومت جهل و جنایت اسلامی به یکی از فسادترین کشورهای دنیا از نظر اخلاقی تبدیل شده جامعه ای که مردانش در دنیا در صدر جدول جستجوی سایت های سکسی در اینترنت هستند بنا به امار گوگول جامعه ای که زبان فارسیش ناتوان در بیان مسائل جنسی است البته در فحش های جنسی جزوه زبان های اول دنیاست در یک کلام جامعه ایران و ایرانی در بحران بسیار بزرگ اخلاقی بسر میبرد تا که فروپاشی ان بسر برسد و خواهد رسید
پاپک
زبان فارسی بسیار قدرتمند و گویاست. من و ما هستیم که توان زبانی کم داریم. نظر خوانندگان راحذف نکنید. مزخرف نامیدن یک مقاله توهین نیست. نکند تو (رادیو زمانه) هم کم سوادی. معنی واژه مزخرف را میدانی؟
رضا
خیلی حال بهم زن بود تحلیل. هر کی نوشته خیلی عاروق بدی زده. همین***که اینو نوشته پاش بیفته از تمدن و فرهنگ و ادب پارسی به نیکی یاد میکنه. خیلی مزخرف بود. خیلی. ادای روشنفکری هم یه هنریه درش بیاری.
كشكساب
با درود بر همه ايرانيان . با پوزش به چند نكته ميپردازم . نخست اين غلط ( تجاوز به عنف ) كه معني تجاوز به زور ميدهد ، اسطلاح آخوند دينفروش است . اصولا تجاوز مگر بدون زور هم ميشود ؟ مثلا دوستانه به خاك كشوري يا به مال شخصي ، تجاوز شد ؟ پس خودِ تجاوز ، خلاف ميل طرفِ مقابل را در معنا دارد . و ديگر اينكه اين زن ، به تعبير نويسنده محترم ، به زبان انگليسي ميگويد ، ( بدنم مال خودم است و من تصميم ميگيرم كه در اختيار كه باشد ) بنده ميگويم ، غلط ميكند . چون زني كه قوانين بشدت اسلامي حكومت اسلامي حاكم بر ايران را پذيرفته و با شبكه دروغپراكني اين حكومت زن ستيز همكاري كامل دارد ، مگر نميداند كه طبق قانون اساسي كه همين زن ، به تعبير نويسنده محترم ، كاملا پذيرفته ، بندِ مهمي دارد زير عنوان ( ولايت مطلقه فقيه ) و يعني حق انتخاب مالك بدن زن در ايرانِ امروز ، ميتواند با ولي امر باشد . آيا اگر كلمه يا جمله اي به انگليسي گفته شد يعني در آمريكا اجرا ميشود ؟ اگر اين زن باز هم به تعبير نويسنده محترم ، ميخواست مطابق قانون مدني و شهروندي يكي از كشورهايي كه براي زن حق مالكيت جسمي قائلند ، صحبت كند ، اين گفته و ادعا ، ارزش داشت . كوسه ريش پهن نميشود . اين به تعبير نويسنده محترم ، زن ، در مقابل دوربين حتي حق مالكيت موي خود را ندارد و پذيرفته ، و مضافا با نشر اكاذيب حكومت جانيان ، پامال كردن حقوق بانوان ايراني را مخفي نموده و همين حكومت و مقرات و قوانين آنرا ، مطلوب و مقبول خواهرو مادرو همسرو دختر ِ منِ ايراني به جهانيان ، با زبان انگليسي ، معرفي نموده ، به اينجا كه رسيده ، تافته جدا بافته ميشود ؟ شتر مرغ نداريم . يا شتر باشد و بارِ حكومت بشدت اسلامي حاكم بر ايران را ببرد ، يا مرغ باشد و بتواند پرواز نمايد . من بيسواد هستم ، اما احمق نيستم . پاينده ايران ، سربلند ايراني
مریم
با سپاس از نوشته موشکافانه تان. متاسفانه چنین امکاناتی در زبان فارسی در حال حاضر وجود ندارد. اما اینکه زبان های دیگر مثل انگلیسی امکانات بیشتری دارند، تنها به خود زبان مربوط نمی شود. دو قرن تلاش و مبارزه زنان و تاثیر بر فرهنگ باعث شده اندیشه و زبان آنها هم پویاتر و حق طلبانه تر باشد. در موضوعات روزمره هم فرهنگنامه های انگلیسی هربار واژه های متناسب با شرایط را ابداع می کنند که در فرهنگشان متداول می شودو جا می افتد.
صادق
در شگفتم چگونه نويسنده تونسته تو يه مقاله ى نسبتا كوتاه اين همه خزعبلات رو يكجا ارائه كنه. اين نكته كه "زن" داشته ضبط ميكرده مكالمه رو و اين در تحليل لحاظ نشده هوش نه چندان بالاى نويسنده رو نشون ميده. تحليل بايد بر حرفايى كه مرد گفته بنا گذاشته ميشد، اگه اين رو مردسالارى نميدونيد!
هادی
بسیار عالی بود و از معدود مقالاتی بود که دقیقا مشکل فرهنگی جامعه مردسالار ایران و که خود من هم جزیی ازش هستم رو دقیق بیان میکنه که این مشکل فرهنگی از بعضی از کامنتها به خوبی عیان هستش.
بهنام
ا از گفته های برخی ازمردان به این باور میرسیم که باید بانوان را به شیوه نخستوزیر ایتالیا بسته بندی کرد تا مردان خیلی تنبان شل ایرانی باد نکند .