بیستمین سالگرد درگذشت سیاوش کسرایی
سیاوش کسرایی در تبعید
کبری قاسمی - بعد از سرکوب حزب توده، سیاوش کسرایی ناگزیر ایران را ترک کرد. این دوران پرالتهاب بر غنای اشعار او افزود. با گروهی از یاران تبعیدی او گفتو گو کردهایم.
هنگامی که جمهوری اسلامی اواخر ۱۳۶۱ رهبران اصلی حزب توده ایران را دستگیر کرد، عرصه بر سیاوش کسرایی تنگتر شد و او ناگزیر در تهران زندگی مخفی در پیش گرفت، تا اینکه سرانجام موفق شد به افغانستان برود. مقصد بعدی مسکو بود.
دوری از ایران اما دوران تازهای در زندگی این شاعر ملی ایران رقم زد: او در کابل با رادیو زحمتکشان همکاری میکرد و در مسکو هم که خانهنشین شده بود، هرگز امیدش را از دست نداد.
اشعار او در تبعید غنای بیشتری گرفت. «مهره سرخ» دومین حماسه در وزن نیمایی یادگار این دوران است.
با بهزاد کریمی (همکار سیاوش کسرایی در رادیو زحمتکشان)، بیبی کسرایی (دختر او)، شیرین فامیلی از کتابداران فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دوران پیش از انقلاب، حسین علوی (همکار کسرایی در رادیو زحمتکشان) درباره زندگی و اشعار سیاوش کسرایی و زندگی و روحیات او در کابل و مسکو گفتوگو کردهایم.
میشنوید:
نظرها
Reza
حزب توده هیچ ارمغانی بجز دروغ و شارلاتان بازی برای ما نیاورد و از آغاز یک جریان وابسته به شوروی سابق نبود.کارنامه حزب توده از آغاز تا به امروز اشتباه بوده و هیچ کس به آن اشتباهات اشاره نکرده.میهن یک توده ای همیشه شوروی بوده.نگاه روشنفکران به دوستان خود مانند نگاه یک آخوند است به امام حسین است که فقط از آنها تعریف و تمجید می کنند بدون اینکه مردم بدانند آنها چه کاری برای جامعه کرده باشند.
جمهوریخواه
اسفبار است که افرادی با فرهنگ و روشنفکر چنان شیفته یک باور نادیده میشوند که حتا هستی خود را هم میتوانند در این قمار عقیده ببازند، چه انتظاری از مردم عادی میتوان داشت که عکس آقا را در ماه نبینند ؟! آیا اینگونه مثالها، نشانه ایی از ساده لوحی ملی- فرهنگی ما است ؟!
reza
تأسیس اولین حزب درخاورمیانه تنها درایران بود و حزب توده نیزموسس این حزب ست چه ما بخواهیم وچه نخواهیم ؛ طرفداری ازیک کشور درتمام دنیا مرسوم ست حتی مصدق برای عقب راندن انگلیس با امریکا کنارآمد. درحال حاضر حکومت آخوند ها که شعارنه شرقی نه غربی میداد امروزه بعد ازگذشت چهاردهه هم شرقی وهم غربی شده ... سیاوش کسرایی ازافتخارات فرهنگ وادبیات مقاومت کشورهستند بنده متأسفانه وابسته به هیچ حزبی نیستم ولی به کلیهء مبارزان سیاسی و فرهنگی خود افتخارمیکنم .
بیژن
رضای عزیز میشود برای خوانندگان بفرمایید که افاضات شما چه ربطی به موضوع و محتوی مقاله یا چه ربطی به سیاووش کسرایی دارد؟ شما هم مثل اکثر هم میهنان عزیز مشکل کمبود میکروفون دارید؟ ولابد با این کامنت خودتان مشکلات بسیاری را پاسخ گفته اید و جمهوری اسلامی و حزب توده را افشاء کرده اید؟ متاسفانه حرفهای بی مبتدا زدن وخود را کارشناس دانستن بیماری مهلکی است که بعد از انقلاب و در نتیجه روشهای پوپولیستی و عوامفریبی جمهوری اسلامی تبدیل به اپیدمی شده. کسرایی شاعر خوشنامی بود که در سالهای قبل از انقلاب شعرهایش در کتابهای دبستان چاپ میشد و من وامثال من فهمیدیم که اصلا پدیده ای بنام شعر نو وجود دارد. این آقا به دلیل تفکراتش به حزب توده گرایش داشته و بعد از دستگیری کمیته مرکزی به خارج گریخته و طبق متن یادداشت بالا در آنجا هم شعرهای خوبی گفته. آیا اگر شما بودی و جانت در خط بودی میماندی؟ غیر از اعضای حزب توده چند نفر دیگر در همین تلویزیون به جاسوس بوده و خائن بوده و گمراه بودن خودشان اعتراف کردند؟ آیا آن اعترافات حقیت دارند؟آیا حرف های شما تکرار اتهامات جمهوری اسلامی علیه مخالفان و دگر اندیشان نیست؟ واقعا خودت آنچه نوشته ای را خوانده ای؟ بهرحال کسرایی شاعریست که چند کتاب دارد و میتوان آنها را خواند و مثلا اعلام کرد که دوست دارم یا ندارم یا اصلا گفت کسرایی شاعر نیست. اما نمیتوان به دلیل توده ای بودن شعرش را بد یا خوب دانست.
simin
آقای بیژن! رضا حرف درستی زده و شعر کسرایی را زیر سؤال نبرده بلکه باور افراطی به یک حزب و یا عقیده را مورد پرسش و شگفتی شمرده است.
گرسیوز
از پرداختن به سیاوش کسرایی ممنون هستم. تراژدی بزرگی ست.