جمعی از استادان دانشگاههای ایران خواستار عدم برگزاری انتخابات شدند
گروهی از اساتید دانشگاه ایران از حسن روحانی خواستند که زمینه برگزاری انتخابات رقابتی را فراهم کند. در غیر این صورت، عدم برگزاری چنین انتخاباتی بر انجام آن ارجحیت خواهد داشت
گروهی از اساتید دانشگاههای ایران در نامهای سرگشاده به حسن روحانی، عدم برگزاری انتخابات مجلس را پس از رد صلاحیت گسترده داوطلبان، بهتر از برگزاری انتخابات در این شرایط دانستند.
۲۹۶ استاد و مدرس دانشگاههای ایران در نامهای از رئیسجمهوری جمهوری اسلامی ایران خواستند که زمینه برگزاری یک انتخابات سالم، رقابتی، عادلانه و فراگیر را فراهم کند.
به گزارش وبسایت کلمه که به بخشی از هواداران میرحسین موسوی نزدیک است، ۲۹۶ استاد دانشگاه در این نامه، «رد صلاحیت گسترده داوطلبان را موجب دلسردی و کاهش مشارکت مردم در انتخابات» عنوان کرده و از رئیس جمهوری به عنوان «کسی که برای صیانت از قانون اساسی سوگند یاد کرده است، خواستهاند که «زمینه برگزاری یک انتخابات سالم، رقابتی، عادلانه و فراگیر» را فراهم کند.
این اساتید دانشگاه «برگزاری یک انتخابات غیررقابتی، ناعادلانه و با مشارکت محدود شهروندان» را موجب پائین آوردن «شان و منزلت جمهوری اسلامی در حد رقبای منطقهای» دانسته و نوشتند: «تحت چنین شرایطی، عدم برگزاری چنین انتخاباتی بر انجام آن ارجحیت خواهد داشت».
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی همزمان با پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری هفتم اسفند برگزار میشود. شورای نگهبان بیش از پنجاه درصد از داوطلبان انتخابات مجلس و هشتاد درصد از داوطلبان انتخابات خبرگان رهبری را رد صلاحیت کرد.
حسن روحانی وعده کرده بود که از همه اختیارات خود به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی برای احقاق حقوق رد صلاحیت شدگان استفاده کند. در همین رابطه وزیر کشور رایزنیهای دولت با شورای نگهبان را «رضایتبخش» و «موجب رقابتیتر شدن انتخابات» دانسته بود.
نجاتالله ابراهیمان سخنگوی مستعفی شورای نگهبان جمعه ۱۶ بهمن از تائید صلاحیت تنها ۲۵ درصد از داوطلبان رد صلاحیت شده، در مرحله دوم خبر داد. براساس اعلام شورای نگهبان، هیات مرکزی نظارت بر انتخابات در مرحله دوم ۱۴۰۰ داوطلب را تائید صلاحیت کرد.
اما چهرهها و نامزدهای اصلی اصلاحطلبان جایی در فهرست تائید صلاحیت شدگان در مرحله دوم ندارد. بهگونهای که محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دوشنبه ۱۹ بهمن، رایزنیهای دولت برای تائید چهرههای شاخص اصلاحطلب را ناموفق ارزیابی کرد و گفت که «به هر تصمیمی که شورای نگهبان اتخاذ کند، تمکین میکنیم.»
نظرها
میترا
معلوم شد که در ایران فقط 296 نفر "استاد دانشگاه" وجود داره و الباقی هزاران عضو هیات علمی اگر بخواهیم خیلی احترامشان را داشته باشیم تعدادی دستمزد بگیر مو سسات آموزش عالی هستند و نه بیشتر. آدمهای وابسته و خفه خون گرفته و مماشات کننده ها با ملانصرالدین به هیچ وجه لیاقت یدک کشیدن عنوان و کسوت استادی را ندارند.آنهایی که با دلایل ابلهانه تلاش می کنند برای حضور ترسان و لرزان خود در پای صندوق های انتصابات دلایل منطقی سر هم کنند و برای تراشیدن شریک جرم همگان را به این بلاهت جمعی رهنمون می شوند در کتاب های تاریخ ایران مورد شماتت قرار خواهند گرفت. به این گروه 296 نفره از اساتید درود می فرستم و به هموطنی با آنان فخر می کنم. هنوز کورسوی امیدی در طبقه روشنفکر این کشور هست.
انتخابات را به رفراندوم بدل کنیم، رای هدفمند
از یه زاویه دیگه هم میشه نگاه کرد. حالا که همه ی راستها علیه رفسنجانی بسیج شدن یک رای جانانه و حداکثری به او و مطهری خیلی معنی دار است: تودهنی به خامنه ای. ضمنا اصلا امتیاز به رفسنجانی نیست مردم زمانی که بزور نفر سی ام مجلس شد حالش را گرفتند. ولی همین که از نماز جمع طرد بشه و رای قاطع بیاره یه رفراندومه. این رژیم هیچوقت به رفراندوم تن نمیده ولی همین میتونه باشه. تصور کنید مجبور بشن رای ها رو باطل کنن، انتخابات رو باطل کنن، یا دایم بگن مثلا رفسنحانی و مطهری 5/5میلیون رای نفر بعد 800 هزار رای. توی این فضای بسته بهترین گزینه اس
فرهاد دفتری
تحقق این خواسته کاملا بعید بنطر میرسد ولی نامه اساتید دانشگاه های ایران را میتوان بعنوان بیانیه ای که بر ضرورت وجود شرایطحقوق طبیعی امر انخابات و افشای انتساباتی در لوای انتخابات و در چهارچوب مبارزات بدون خشونث و روشنگرانه، موثر میدانم.
Farid
مگر با انتخابات٬ چیزی در مملکت ولایت فقیه عوض میشود؟! سبز و بنفش امدند و مجلس نخودی ماند و دولت هم تدارکاتچی ! بیخود مردم را چندباره فریب ندهید. تنها راه٬ تحریم کامل انتخابات ؟! فیلتر استصوابی است.
Bahram
مشتی لاشخور آدمکش برای قدرت و ثروت به جان هم افتاده اند.هر دو طرف در همیه جنایات و غارتگریهای ۳۷ سال گذشته شریکند.بیخود نیست که هر دو طرف در قدرت و از یک کاسه آش میخورند.
احسان
اگر وقایع سیاسی چند دهه اخیر را دنبال کرده باشید، خواهید دانست که نه تنها اصولا امکان «کامل» تحریم انتخابات وجود ندارد، بلکه تحریم آن به هر شکلی هیچ دردی را دوا نمیکند. حکومت با هر درصدی از آرا انتخابات را پرشکوه جلوه میدهد و راهش را هم خوب بلد است. هیچوقت در تاریخ جمهوری اسلامی، از جمله در انتخابات مجلس هفتم، سابقه نداشته که با تحریم به جایی برسیم. به نظر میرسد تنها و تنها راه مسالمتآمیز برای ادامه این راه از همین صندوقهای رای باشد - با همین اوضاع ردصلاحیتها...وقتی هیچ راه دیگری برای حرفزدن نمانده و تنها از این طریق میشود تغییر خواست. اتفاقا انفعال سیاسی اکثریت مردم و خصوصا قشر نخبه و متوسط و کنارهگیریشان از اتفاقات سیاسی دقیقا همان خواستهی حکومت است. تحریم فقط در صورتی کارساز میبود که قابلیت سراسریشدن را داشت. همه خوب میدانیم که فعلا چنین قابلیتی ندارد. فراموش نکنیم که مجلس هفتمیها و احمدینژادها تا حدی نتیجهی همین کنارهگیریها و تحریمهای بینتیجه بودند.
احمد
ملت ایران در اقتصاد ایران نقشی نداشتہ و ندارند،چرا باید در مجلس نقشی داشتہ باشند،؟اقتصاد ایران نفتی ھست و ھر کسی کہ صاحب ان باشد ھمہ اختیارات ھم دارا خواھد بود و ملت ھم مزد بگیر دولت و یا صاحبان نفت،برای مقایسہ در کشورھای صنعتی اروپا صنعت و اقتصاد دست ملت ھست و برای ھمین دولت کار کنان ملت ھستند ،در ایران و کشورھای نفتی بر خلاف و برای ھمین ان کسانی کہ صاحب ثروت ھستند بہ ھر شیوہ ای حاضر بہ از دست دادن ان نیستند،و برای ھمین در نھایت ھیچ نقشی ملت در انتخابات نخواھید داشت چہ رای بدھند و یا ندھند،تا زمانی کہ ثروت تحت اختیار مالکان را از دستشان نگیری،ھیچ چیزی تغییر نخواھد کرد ،تقسیم ثروت یعنی تقسیم قدرت ایا اینھا خواستار ان ھستند؟