سرانجام جایزه صلح به آدونیس اهدا میشود
همزمان با به پایان رسبدن مهلت آتشبس در سوریه، شامگاه ۱۹ فوریه، بعد از جدلهای بسیار جایزه صلح «اریش ماریا رمارک» به علی احمد سعید اسبر، مهمترین شاعر سوری تقدیم میشود.
جمعه ۱۹ فوریه مهلت آتشبس در سوریه بدون چشماندازی از صلح به پایان میرسد و در همان حال، همزمان با این رویداد سیاسی، یک حادثه فرهنگی هم اتفاق میافتد: سرانجام بعد از کشاکشهای بسیار، شهر اوزنابروک در آلمان جایزه صلح «اریش ماریا رمارک» را به علی احمد سعید اسبر (آدونیس)، مهمترین شاعر سوریه و نامزد نوبل ادبی اهدا میکند.
دبیرخانه جایزه صلح «اریش ماریا رمارک» در بیانیهای اعلام کرده که این جایزه را به دلیل تلاش آدونیس برای جدایی دین از دولت و برابری جنسیتی زن و مرد در جهان اسلام به آدونیس تقدیم میکند.
قرار بود ۲۰ نوامبر ۲۰۱۵ جایزه صلح به ارزش ۲۵ هزار یورو به آدونیس اهدا شود. اما عدهای از نویسندگان و روشنفکران از اهدای جایزه صلح شهر اوزانبروک به این شاعر سوری انتقاد کرده بودند.
نوید کرمانی، برنده جایزه صلح کتابفروشان آلمان که قرار بود نطق معرفی آدونیس را ایراد کند، از انجام این کار خودداری کرد. اشتفان وایدنر، مترجم اشعار آدونیس به آلمانی نیز از اهدای جایزه صلح به این شاعر سوری انتقاد کرده و گفته بود: «آدونیس همواره شایستگی دریافت یک جایزه ادبی را دارد. اما اهدای جایزه صلح به او تحریکآمیز و یکجانبه به نظر میرسد.»
صادق العزم، اندیشمند سرشناس سوری و نویسنده کتاب «نقد اندیشه دینی» در مقالهای که در روزنامه فرانکفورتر آلگماینه منتشر کرده بود، از اهدای جایزه صلح به آدونیس به عنوان توهین و دهنکجی به دستاوردهای فرهنگی در سوریه و تلاش نویسندگان و شاعران و شهروندان سوری برای رسیدن به آزادی و نادیده گرفتن رنج و محنت پناهجویان سوری یاد کرده بود.
اپوزیسیون سوریه، کنشگران مدنی در جهان عرب و همچنین شورای مرکزی مسلمین در آلمان، آدونیس را متهم کردهاند که فاصلهاش با حکومت بشار اسد را حفظ نکرده است.
«آدونیس» به جای «علی»
پس از نزار قبانی و احمد درویش، آدونیس مهمترین شاعر جهان عرب است. او که در واقع علی احمد سعید اسبر نام دارد اول ژانویه ۱۹۳۰ در روستای قصابین از توابع شهر جبله در شمال سوریه در خانوادهای کشاورز زاده شد. در سال ۱۹۴۷ به جای «علی»، نام «آدونیس» را که از اساطیر قدیم سوریه و لبنان برگرفته بود، برای خودش برگزید.
او درباره تجربه تغییر نامش گفته است: «احساس میکردم که عمیقاً بیدین شدهام.»
در همان سالی که نامش را از «علی» به «آدونیس» تغییر داد، اولین اشعارش را هم منتشر کرد و در سال ۱۹۵۴ نیز با لیسانس فلسفه از دانشگاه دمشق فارغالتحصیل شد. سپس در سال ۱۹۷۳ از دانشگاه سنژوزف بیروت دکتری گرفت.
آدونیس از ۳۰ سال پیش تاکنون در پاریس زندگی میکند. «ترانههای مهیار دمشقی» (انتشارات گالیمار) و مجموعه «الکاتب» از آثار مهم اوست.
آدونیس طی دهههای گذشته، جوایز ادبی معتبری را از آن خود کرده و چندین سال است که از او به عنوان نامزد دریافت جایزه نوبل هم نام برده میشود. کتابهایش نیز به زبانهای مختلف از جمله فارسی ترجمه شده و چند سال پیش نیز به ایران سفر کرد و از جمله در شیراز هم شعرخوانی کرده است.
سردرگمیهای سیاسی
منتقدان اما بیش از آنکه به اشعار او نظر داشته باشند، از رویکردهای سیاسی آدونیس انتقاد میکنند. آنها آدونیس را متهم میکنند که در نوجوانی از طرفداران آنطون سعاده، بنیانگذار حزب ملی سوریه (حزب السوری القومی الاجتماعی) با گرایشهای ناسیونال سوسیالیستی و از طرفداران فاشیسم در اروپا بوده است. آدونیس شعری هم در مدح آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی سروده که به آن شعر هم اکنون بارها اشاره شده. منتقدان میگویند آدونیس علاوه بر این حتی مدتی به محمد بن عبدالوهاب، بنیانگذار وهابیت نیز گرایش داشته است.
آدونیس همواره این اتهامات را رد کرده و بارها به تأکید گفته است به خاطر جایزه صلح تن به بازخواست درباره زندگیاش نمیدهد.
او در پاسخ به منتقدانش گفته است: «گمان میکنم آنها آنچه را که نوشتهام نمیخوانند و آنچه را که میگویم نمیشنوند.»
به گفته آدونیس جنگ سوریه یک جنگ نیابتیست با مزدورانی در هر دو سو و هدف آن هم تسلط بر خاورمیانه است و ربطی به آزادیخواهی و سکولاریسم در جهان عرب ندارد.
او میگوید: «از من نخواهید در این جنگ از یک طرف پشتیبانی کنم. من از هر دو طرف بیزارم. انقلاب در جهان عرب فقط هنگامی به ثمر میرسد که دین از سیاست جدا باشد.»
آدونیس در جستاری با عنوان «در ستایش اتوپیا» مینویسد: «اگر حقیقت داشته باشد که انسان به اندازه کنش سیاسیاش برای دستیابی به آزادی انسان است، آنگاه باید اعتراف کنیم که چنین انسانی با چنین ملاکی در جهان عرب وجود ندارد.»
او در بخشی از جلد دوم مجموعه «الکتاب» میسراید:
«از سرنوشت حلب قدمهایم را بیرون میکشم
این است راه من و این است پایان کشورم
من خود را در زخم و در زبانم غرق میکنم
انگار قلبم فروافتاده زیر بار سنگین خانهام.» (ترجمه مصطفی خلجی)
نظرها
بیژن
ادونیس سالها منتقد نظام های مرتجعانه قومی قبیله در کشورهای عربی بود. او راه نجاتی در دین و در اسلام نمی یافت و از حکومتهایی مثل عربستان که مشروعیت خود را از احکام دین میگرفتند انتقاد میکرد. اکنون نوبت سلفی ها و جهادیها ست که او را بی اعتبار کنند و مثلا بگویند او با حمایت از اسد به ملت سوریه پشت کرد و خائن است. آدونیس شاعری متفکر است و البته بزرگترین شاعر جهان عرب. اما تفاوتش با شاعرانی مثل نزار قبانی این بوده که همواره موضع سیاسی داشته و از بیعدالتی و ستم بفریاد آمده و بی پروا بوده. حالا هم که میخواهند جایزه صلح را به او بدهند ابتدا عربها و روشنفکران سوری مزد بگیر ازز عربستان با « مخالفت کردند. اما وقتی استدلالهای آنان قبول نیافتاد حالا در قالب مصاحبه میخواهند از او اعتراف و توبه نامه بگیرند. اما آدونیس آزاده تراز این حرفهاست که تن به چنین مذلتی دهد.