مرگ واعظ طبسی و بحران جانشینی در جمهوری اسلامی
حمید مافی- چه کسی کلیددار ثروتمندترین بنیاد مذهبی جمهوری اسلامی خواهد شد؟ بحران جانشینی مهدوی کنی رئیس پیشین خبرگان و واعظ طبسی میتواند نشانهای باشد از بحران احتمالی پس از مرگ خامنهای.
به فاصله کوتاهی پس از انتشار خبر مرگ واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی، گمانهزنیها درباره جانشین او آغاز شد. چه کسی کلیددار ثروتمندترین بنیاد مذهبی جمهوری اسلامی خواهد شد؟
یک سال پیش و پس از آنکه مدتها تیم پزشکی تلاش کرد تا مرگ مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان را به تأخیر بیاندازد، اعضای مجلس خبرگان تن به انتخاب رئیس تازه ندادند و نشست خبرگان زیر سایه نام رئیس خوابیده بر تخت بیمارستان برگزار شد.
پس از اعلام رسمی خبر درگذشت مهدوی کنی، رایزنی و گمانهزنیها برای رئیس جدید مجلس خبرگان شدت گرفت. هاشمی رفسنجانی به دنبال آن بود و شاید حق خود میدانست که به عنوان یکی از موثرترین بازماندگان نخستین نسل روحانیت به قدرت رسیده در جمهوری اسلامی، در مقام رئیس مجلس خبرگان قرار بگیرد.
آنگونه که هاشمی و نزدیکان او روایت کردند، رهبر جمهوریاسلامی با ریاست او مخالف بود و در نهایت هم محمد یزدی یکی دیگر از روحانیون سالخورده جمهوری اسلامی بر جایگاه ریاست خبرگان نشست.
اما محمد یزدی اعتبار و جایگاهی را که مهدوی کنی چه در میان روحانیت سنتی ایران و چه در میان نیروهای سیاسی همسو داشت، هیچگاه بهدست نیاورد و در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری هم از راهیابی به مجلس بازماند تا سرنوشت رئیس بعدی مجلس خبرگان رهبری به ماههای آینده سپرده شود.
چه کسی کلیددار آستان میشود؟
حال مرگ واعظ طبسی با ثروت چندین میلیارد تومانی، آینده یکی از بزرگترین بنیادهای مذهبی و اقتصادی جمهوری اسلامی را در ابهام قرار داده است. چه کسی کلیددار مجموعهای خواهد شد که علاوه بر بنگاههای اقتصادی پرشمار، در مدیریت حوزههای علمیه نیز از حکومت مرکزی مستقل است و بدون جلب رضایت آن، پیشبرد برخی از امور سیاسی و اقتصادی در خراسان ناممکن؟
بر اساس گزارشی که خبرگزاری قرآنی جمهوری اسلامی «ایکنا»، صبح جمعه، ۱۴ اسفند منتشر کرد ابراهیم رئیسی دادستان کل جمهوری اسلامی اصلیترین گزینه برای جانشینی واعظ طبسی است. این خبرگزاری همچنین از محمد محمدیریشهری، محمدی گلپایگانی رئیس دفتر خامنهای و محمد سعیدی، تولیت آستان حضرت معصومه و امام جمعه قم، بهعنوان دیگر گزینههای احتمالی تولیت امپراتوری آستان قدس نام برد.
جمهوری اسلامی و بحران جانشینی
نسل نخست رهبران جمهوری اسلامی از ۷۰ سالگی عبور کردهاند. گروهی از آنها که نگاهی غیرهمسو با علی خامنهای دارند، از دایره قدرت اصلی دور شده و در مراکز علمی و فقهی فعالیت میکنند؛ بهگونهای که در انتخابات خبرگان رهبری برخی از آنان از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.
از سوی دیگر نسل دوم روحانیتی که به قدرت نزدیک شده است، دارای اعتبار و پایگاهی نیست که نسل نخست روحانیون صاحب قدرت در میان روحانیت سنتی و بخشی از جامعه از آن برخوردار بودند.
آن هاله قدسی که روحانیت نسل نخست به دور خود تنیده بود در دهههای گذشته ترک برداشته و حتی در درون نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی، نسل میانسال روحانیت فاقد اقتدار لازم برای در اختیار گرفتن قدرت است.
پیش از انتخابات خبرگان رهبری برخی گمانهزنیها و تحلیلهای سیاسی مبتنی بر این نظر بودند که رهبر جمهوری اسلامی میخواهد پیش از آنکه بمیرد جانشین خود را تعیین کند. سخنان او در جمع فرماندهان نظامی درباره شرایط بعد از رهبری خودش هم این گمانهزنی را تقویت کرد.
از همین دیدگاه بود که به باور گروهی، چون پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، سرنوشت آینده جمهوری اسلامی را مشخص میکند، اهمیتی بیش از گذشته یافت و دو جریان صاحب قدرت تلاش کردند که اکثریت را به دست بگیرند.
اما آنچه که پس از درگذشت مهدویکنی در مقام رئیس مجلس خبرگان رهبری، دبیر جامعه روحانیت مبارز و رئیس دانشگاه امام صادق نشان داد، هیچ یک از جانشینان او در این سه نهاد نتوانستند اعتبار و جایگاه او را بهدست بیاورند.
میتوان چنین سرنوشتی را برای آستان قدس رضوی نیز متصور بود. کدام یک از گزینههایی که قرار است جانشین او شوند، میتوانند همچون او امپراتوری مالی و مذهبی را اداره کنند و از دایره نفوذ خود بهره ببرند؟
این دو جانشین میتواند تصویری از بحران جانشینی برای رهبر جمهوری اسلامی نیز ایجاد کند. چه کسی میتواند پس از او بر همه دستگاههای تحت نظر سلطه یابد و سلطهاش از سوی دیگران پذیرفته شود؟
نظرها
علی
رئیسی رئیس آستان قدس شد و آیت الله علم الهدی هم نمیانده ولی فقیه، حجت الاسلام رئیسی داماد آیت الله علم الهدی است. روابط فامیلی عجیبی در سطح قدرت در ایران در حال شکل گیری و افزایش است.
زبان ادم
متاسفانه، ای کاش یک قانون مثل ژاپن بود. به خاندان ژاپن رسما سالی چند میلیارد حقوق ثابت میدهدهند و انها کاری به سیاست ندارند. ای کاش یک باچ رسمی به خامنه ای میدانند ولی او از گندکاری و فساد دست برمیداشت. من میگیو شازیطی پیش میایمد میگفتند اقای خامنه ای و فلان قدرتها حاکنفاین 20% ثوت ایران مال شماف ولی بگذارید 805 بقیه به مردم برسد. الان 8 % در صد اینها غیر قانوین و غیر شفاف است و 20% باقی معلوم نیست چگونه. 99% فقرا چیزی زیاید زا ثروتمد ایارن نسبیشان نمیشود. این فقرا حداقل دوسم جمعیت کشور شامل میشوند از جمله خاواده برگ 12 میلیون کارگر و میلیونها بیکار و فقیر که حتی جزو امار نیستند و بعضا در خیابنها گدای یواشغال جمع میکنند!
بهنام
به هلاکت رسیدن یکی دیگر از جرتومه های فساد و فسیل مذهبی را به عموم ملت ایران تبریک و تهنیت عرض می نمایم . برای آقا حیف شد ، حالا چه پاچه مال دیگری پیدا میشود که ماهی و گوشت و زهر مار و پولهای دزدی برای ایشان از مشهد بفرستند ؟