حزبالله لبنان زیر فشار دیپلماسی سازمانی عربستان
حسین علیزاده- قرار گرفتن حزبالله در فهرست سازمانهای تروریستی مثل القاعده و داعش ضربه بزرگی به داعیه مقاومت حزبالله در برابر اسرائیل است. عربستان با این تصمیم فاز جدیدی در منطقه را کلید زده است.
عربستان سعودی در سالهای اخیر نشان داده که از قدرت مانور بالایی در به کارگیری دیپلماسی سازمانی برخوردار است. تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی و تصویب چند قطعنامه در مجمع عمومی علیه دولت بشار اسد نمونه ای از میدان مانور سازمانی ریاض است.
عربستان پیشتر، حزب الله لبنان را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده بود اما در اقدامی مشابهِ فشار بر دولت اسد، تروریست نامیدن حزبالله را به شورای همکاری خلیج فارس پیشنهاد داد که در نتیجه آن کلیه اعضای این شورا (حتی عمان که روابط حسنهای با تهران دارد) حزبالله لبنان را در فهرست سازمانهای تروریستی خود قرار دادند. به این ترتیب، ریاض بار دیگر با بهره بردن از دیپلماسی سازمانی خود، علاوه بر دولت دمشق، دیگر متحد تهران را نیز تحت فشار گذاشته و حزبالله را در شمار القاعده و داعش قرار داده است.
جای شگفتی نخواهد بود اگر در گام بعدی ریاض، گنجاندن حزبالله در سازمانهای تروریستی را به اتحادیه عرب و سپس سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل نیز پیشنهاد دهد؛ همچنان که در جنایتکار نامیدن دولت بشار اسد نیز یک به یک این مراحل را به انجام رسانده است. روزنامه لبنانی النهار به نقل از ریاض قهوجی، مدیر مرکز خاور نزدیک و خلیج (فارس) برای مطالعات نظامی، گفته که این اقدام عربستان آغاز یک حمله هماهنگ شده است که در اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی نیز تکرار خواهد شد.
تشدید منازعه در منطقه
در تقابل و رقابت منطقهای که بین تهران و ریاض در عرصههایی چون جنگ شیعه- سنی، جنگ نیابتی، جنگ نفت و .. مشاهده میشود، عربستان با بهره جستن از توان "دیپلماسی سازمانی" خود اقدامات دیگری یعنی فشار بر حزبالله را به اجرا گذاشته که پیامدهای خاص خود را به همراه خواهد داشت. این اقدام وقتی معنای بیشتری میدهد که در نظر گرفته شود که حزبالله لبنان توسط امریکا نیز در رده سازمانهای تروریستی قرار دارد. اتحادیه اروپا، شاخه نظامی حزبالله را تروریستی میداند.
اینکه حزبالله (با داعیه مقاومت علیه اسرائیل)، از سوی شش کشور عرب ثروتمند در فهرست سازمانهای تروریستی و در کنار القاعده و داعش قرار بگیرد، معنایی به مراتب فراتر از اقدام امریکا و اروپا به شمار میرود به ویژه اگر اتحادیه عرب نیز به اقدام مشابه مبادرت کند.
معنای تصمیم شورای همکاری آن است که اینک حزبالله در برابر خود جبههای غیر از اسرائیل دارد؛ جبههای عربی که با منابع مالی خود به دنبال مشروعیتزدایی از جریانی است که مدعی است مشروعیتش را از مقاومت علیه اسرائیل دارد.
نتیجه بلافصل قرار گرفتن حزبالله در فهرست سازمانهای تروریستی مثل القاعده و داعش ضربه بزرگی به داعیه مقاومت حزبالله در برابر اسرائیل است؛ داعیهای که نام و رسم بزرگی را برای حزبالله رقم زده است.
تلاش مشترک برای تخریب حزبالله
اعضای شورای همکاری خلیج فارس با سرمایه و قدرت رسانهای خود از هیچ کوششی برای تخریب چهره حزبالله (که تا همینجا به خاطر ورود در جنگ سوریه شدیداً تخریب شده) کوتاهی نخواهند کرد. این بار رسانه های غربی نخواهند بود که دستگاه رسانهای خود را هر از چندگاهی علیه حزبالله به جریان بیاندازند بلکه این رسانههای پر تعداد عرب زبان خواهند بود که هر روزه حتی به در قلب بیروت بر این طبل خواهند کوفت. برای مثال در جدیدترین مورد شبکه لبنانی MBC با پخش طنزی تلویزیونی، فردی را در شکل و شمایل حسن نصرالله به تصویر کشید که دست کسی را به مثابه اینکه او رهبر جمهور اسلامی است، میبوسد. پخش این طنز از یک تلویزیون لبنانی، خشم هواداران حزبالله را در بیروت به همراه داشت که مبادرت به حمله به ساختمان این تلویزیون کردند.
برای درک جریان رسانهای که علیه حزبالله به راه خواهد افتاد، کافی است به اظهارات حسن نصرالله توجه شود که عربستان را همسو با اسرائیل از عوامل "فتنهانگیز" در لبنان دانست و گفت: «طرح عربستان در منطقه فتنهانگیزی است و این طرح اسرائیل نیز هست.»
شکاف در جهان عرب
این اتهامات، بیش از آن که نشانگر اختلافات عربستان و حزبالله باشد، نمایانگر عمق شکافی است که در جهان عرب در حال پدیدار شدن است. مهم اینکه این شکاف عربی، به شکاف بیشتر جهان اسلام در شکل جنگ شیعه- سنی نیز منتهی خواهد شد. نصرالله گفته است: «برخی از گروههای لبنانی هستند که امیدوارند عملیات طوفان قاطعیت مانند یمن در لبنان هم تکرار شود.»
این ارزیابی از سوی مسلحترین جریان سیاسی لبنان، ارزیابی خطیری است که پتانسیل "انفجاری" را نشان میدهد؛ چیزی که میتواند منطقه را به آتش بکشد. نصرالله در اشاره به احتمال اینکه عربستان اقدام مشابهی مانند یمن را در لبنان تدارک ببیند گفت: «حزبالله توانایی و آمادگی مقابله و مقاومت به تنهایی را دارد و از هیچ یک از همپیمانان خود نمیخواهد که خود را در تنگنا قرار دهند.»
مهمترین همپیمان حزبالله، کسی نیست جز جمهوری اسلامی. سخن نصرالله مبنی بر این که همپیمانان حزب الله لازم نیست خود را در تنگنا قرار دهند، اشارهای گویاست که اگر حزبالله در قلب لبنان در معرض حملات نظامی قرار گیرد، چه تنگنایی برای همپیمانانش متصور است؟ اگر این همپیمانان در دفاع از حزبالله بر آیند، جنگی به گستردگی منطقه آغاز خواهد شد و اگر تنهایش بگذارند متحد استراتژیک خود را تنها گذاشتهاند.
بحرانی برای یک نابخردی
با تصمیم اخیر شورای همکاری خلیج فارس، منطقه وارد فاز جدیدی از بحران شده است که در گمان حسن نصرالله میتواند منتهی به عملیات توفان قاطعیت (نام عملیات عربستان ضد شیعیان حوثی یمن) علیه حزبالله شود. اما، این فاز جدید بحران از کجا رقم خورد؟
باید دانست که این پیامد خطرناک، نتیجه حمله به سفارت عربستان در ایران است. اعدام شیخ نمر توسط ریاض میتوانست پیامدهای ناخوشایندی را برای عربستان به همراه داشته باشد اما یورش به سفارت عربستان موجب شد ریاض دست بالا را داشته باشد.
عربستان با به کار گیری دیپلماسی سازمانی خود، حمله به سفارتش را در شورای همکاری، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی مطرح و در تک تک این سازمان ها حکم محکومیت علیه جمهوری اسلامی گرفت. در اتحادیه عرب تنها یک کشور رأی به محکومیت ایران نداد و آن لبنان بود. در واکنش به این اقدام، ریاض کمک چهار میلیارد دلاری خود برای بازسازی ارتش و دستگاههای امنیتی لبنان را متوقف کرد و خواستار عذر خواهی جبران باسیل وزیر خارجه لبنان شد.
پیامد حمله به سفارت عربستان
آن واکنش عصبی که در تهران با حمله به سفارت عربستان رقم خورد، اینک پس لرزه های خود را در لبنان نشان داده است: حزبالله در فهرست سازمان هایی تروریستی قرار گرفته، ریاض کمک خود به لبنان را متوقف کرده، ۹۰خانواده شاغل در عربستان را به ظن همکاری با حزبالله اخراج کرده، تهدید کرده که پروازهای خود به لبنان را متوقف میکند و دارایی ها خود و سرمایه گذاریهایش در لبنان را مسدود خواهد ساخت.
این فشار بر پیکره لبنان، میتواند خشم دیگر گروهها علیه حزبالله را برانگیزد و مجددا لبنان را در آستانه یک جنگ داخلی قرار دهد تا سرنوشت لبنان همان شود که اینک در سوریه و یمن شاهد هستیم.
با گنجاندن حزبالله در فهرست سازمانهای تروریستی، عربستان فاز جدیدی را در منطقه کلید زده است. در این میان آنچه در معادلات خطرناک پیش رو اهمیت دارد، واکنش جمهوری اسلامی به تشدید فشار علیه متحد استراتژیکش است.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نظرها
حمید
به قول یارو حالا بخورید. مرض داشتید عربستان رو انگولک میکنید. فکر کردین میترسه ازتون. اون بحرین. این یمن اون سوریه حالا هم لبنان. نیجریه و زاکزاکی هم پیشکش.
بهزاد آشنا
]چهتحلیل کودکانه ای. به نظر می رسد دشمنی با نظام حاکم بر ایران چشم ایشان را بسته. حرفهاشان دقیقا همانهاست که علیرضا نوری زاده در تلوزیون سعودی ساخته ایران فردا می زنند. حتی یک بار از خود نمی پرسند وقتی عربستان در یمن همسایه فقیر و ضعیف خود در در گلتاده مانده است در لبنانی که دولت مستقل دارد با حزب اللهی که ارتش اسراییل را مجبور به عقب نشینی و ارتش اسراییل ساخته فلانژیست ها را نابود و گرگ های سعودی و ترکیه ساخته را در سوریه منکوب کرد ، جز نابودی خود چه دست آوردی خواهد داشت. ایشان به همسویی شیوخ مرتجع منطقه با عربستان اشاره می کنند و بعد هم آنرا به همه کشورهای اسلامی و همه جهان بسط می دهند. حتی یکبار از خود نمی پرسند عربستان در شرایط کنونی اقتصادی اش و در حالیکه لدر جنگ یمن نفسش به شماره افتاده در لبنان چه گلی به سر خواهد گرفت؟ ا واقعا اگر ایشان کمی در ارتباط شیوخ منطقه و اختلافات داخلی شان تامل می کردند در اهمیت تصمیم گیریهاشان برای منطقه و ماندگاری و ارزش این تصمیم ها تردید می کردند یا اگر به حضور قدرت های مهمجهانی که همین امروز از سوریه در برابر سیاست رسواشده ترکیه و عربستان دفاع می کنند در سازمانهای جهانی توجه می کردند هرگزبه موفقیت طرح عربستان در سازمان ملل برای انزوای حزب الله نمی اندیشیدند و دست کم از خود می پرسیدند سالهاست آمریکا که ارباب عربستان است حزب الله را تروریست خواند و طرفی نبست، عربستان که کوس رسوایی اش در ایجاد القلعده و داعش از بام افتاده و حتی رسما از تروریست های وابسته به القاعده نصرت دفاع می کند چه کاری از دستش ساخته است. این آقای علی زاده و تحلیل های مضحکش فقط برای تلوزیون نوری زاده مناسب است. البته حق دارد. زندگی در غربت خرج دارد. باید زیر علم کسی سینه زد که زندگی نکبتی آدم بگذرد.