خامنهای و اراده جلوگیری از تحقق برجام دو
علی افشاری - دولت روحانی به دلایل مصلحتاندیشانه از سوی نظام ماموریت داشت در چارچوب مورد نظر بحران هستهای را فیصله بدهد اما در حوزه سیاست داخلی چنین مجوزی برای اعتدالیها وجود ندارد.
سخنان خامنهای در جمع اعضای خبرگان چهارم فرصتی برای درک دشواریهای پیش روی حسن روحانی برای تحقق وعده برجام ۲ در سیاست داخلی و مسائل فرهنگی است. اگرچه بخش عمده اظهارات خامنهای در ارتباط با تحلیل از نتایج انتخابات ایراد شد، اما نکات راهبردی قابل تاملی در خصوص راهکارهای توسعه و حل مشکلات اقتصادی، سیاست خارجی، نقد دولت اعتدال، تداوم سیاستهای کلان و مخالفت با تجدید نظرطلبی نیز داشت.
خامنهای در امتداد مواضع قبلی، اراده خود را در جلوگیری از تحقق برجام دو نمایان ساخت. بر خلاف توافقنامه جامع هستهای که با تصمیم و هدایت کلان او اجرایی شد و دولت توانست با ملاحظه خطوط قرمز نظام به توافق با ۵+۱برسد، دو طرف در مسیر گشایشهای سیاسی و فرهنگی همگرایی ندارند. به عبارت دیگر دولت روحانی به دلایل مصلحتاندیشانه از سوی نظام ماموریت داشت در چارچوب مورد نظر بحران هستهای را فیصله بدهد. اما در حوزه سیاست داخلی چنین مجوزی برای اعتدالیها وجود ندارد. در ادامه محورهای مهم سخنان خامنهای تشریح میشوند:
تحلیل محتوای سخنان خامنهای روشن می سازد او مشکلی با عادیسازی رابطه با اروپا ندارد و از سیاست گسترش روابط تجاری و همکاریهای اقتصادی با اتحادیه اروپا استقبال میکند. اما با اتکا به اروپا به عنوان متحد مخالف است و میخواهد ستیز گفتمانی با غرب و کاربست الگوی توسعه متفاوت با ارزشهای غربی در کانون سیاستهای کلان نظام باشد.
در این راستا او همچون گذشته آمریکا را از دایره روابط دوستانه و عادی همراه با اسرائیل مستثنی ساخت و بر ضرورت رابطه خصمانه با آمریکا تاکید ورزید؛ توسعه و تحکیم روابط با چین و روسیه، غیر متعهدها و قدرتهای نوظهور دنیا را پر رنگ ساخت و در چارچوب عدم محدود بودن جامعه جهانی به غرب آن را توجیه کرد. تکرار هشدار در خصوص خط نفوذ غرب، اراده برای مهار برنامه تنشزدایی روحانی در سیاست خارجی را بازتاب میدهد. این سخنان کدهایی را صادر میکند تا در ردههای پایینتر روحانی به شیفتگی به غرب و استمداد از کدخدای جهان متهم گردد.
همانطور که انتظار میرفت، خامنهای به بهرهبرداری از انتخابات و مصادره به مطلوب آن پرداخت و پیام اصلی آن را اعتماد دوباره مردم به نظام و اقتدار خود تببین کرد. نتیجه انتخابات در شهر تهران خوشایند او نبود و بحران مقبولیت مردمی رهبر را پدیدار ساخت. اما رد صلاحیتهای گسترده اجازه نمی دهد مجلس دهم تهدیدی اثرگذار برای حکمرانی مطلقه او باشد.
او همچنین گوشه چشمی به نتیجه انتخابات مرحله دوم نیز دارد که ممکن است اصولگرایان اکثریت را در دست بگیرند. خامنهای با دلجویی از محمد یزدی و مصباح یزدی روشن ساخت که اعتنایی به رای مردم ندارد. او با اشاره به پذیرش رای مردم توسط بازندگان انتخابات، به تخطئه جنبش سبز و رهبران آن پرداخت. از این رو انتظار نمیرود حداقل در کوتاه مدت گشایشی در وضعیت حصر و سختگیریها بر فعالان سیاسی ایجاد شود.
تاکیدات پر رنگ خامنهای در خصوص ضرورت انقلابی باقی ماندن خبرگان و انتخاب رهبری آینده، بدون هر گونه رو در بایستی و ملاحظه در چارچوب گفتمان کلاسیک نظام این فرضیه را قوت بخشید که خبرگان پنجم ولی فقیه سوم را تعیین خواهد کرد. آدرسهایی که او داد، سمت و سویی تقابلی با تصورات و نظرات رفسنجانی و ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیها را به نمایش گذاشت. اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، انتخاب فردی از جمع اصولگرایان همسو با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم محتملترین سناریو به نظر میرسد.
خامنهای در بخشهای مختلفی از سخنان خود ناخشنودی از عملکرد دولت اعتدال را علنی ساخت. عدم سازماندهی و برنامه ریزی جدی در خصوص اقتصاد مقاومتی و عدم اعتقاد به مصونسازی و دیدگاههای فرهنگی بسته، محورهای برجسته انتقادات او بودند که در کنار آسیب پذیری نسبت به برنامه نفوذ غرب در اخلال سیستم محاسباتی مسئولان، زاویه خود با عملکرد دولت و بدبینی نسبت به فرجام کار را آشکار ساخت. او همچنین دولت یازدهم را مورد نکوهش قرار داد که ادعاهای مربوط به رفت و آمدهای گسترده هیاتهای تجاری غربی در حد حرف و تفاهم نامه بوده و تا کنون منجر به اقدام عملی نشده است.
این سخنان، بخشهای تندروی حکومت و نهادهای نظامی و امنیتی برای اخلال در کار دولت و افزایش حملات را تقویت میکند.
چشمانداز پیش رو
در جمع بندی کلی از اظهارات خامنهای با توجه به موقعیت ولی فقیه در ساختار قدرت و بالادستی او و نیرو های همسو در ابعاد حقیقی قدرت، میتوان نتیجه گرفت روحانی با مانع بزرگی مواجه است که تحقق وعده هایش را با تردید جدی مواجه می سازد. البته هنوز میزان اراده و خواست روحانی و دولت اعتدال در اجرای وعدهها نیز مشخص نیست. الگوی رفتاری رئیس جمهور تا کنون در حوزه سیاست داخلی مبتنی بر گفتار درمانی و اتکا بر حرف و شعار بوده است.
اما انتخابات مجلس دهم و احتمال تشکیل مجلسی همسو با دولت و اجرای برجام یک، تداوم این سیاست را دشوار و پر هزینه میسازد. رای دهندگان و حامیانی چون خاتمی و هاشمی رفسنجانی انتظار دارند دولت به سمت عملی ساختن برنامههایش حرکت کند و دستاوردهایی را ارائه دهد.
سخنان خامنهای در جمع نمایندگان خبرگان چهارم با توجه به سابقه جمهوری اسلامی در اثر ناپذیری از نتایج انتخابات و نظر اکثریت افکار عمومی در سیاست گذاریهای اصلی، روشن می سازد که او قصد انعطاف و عقبنشینی ندارد بلکه مشابه تجربه دوران اصلاحات به سمت مهار و سترون سازی نهادهای انتخابی حرکت میکند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نظرها
میترا
در این سالهای بعد از انقلاب در تمام عرصه های چالشی در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و ... هر از چند گاهی دریچه ای از امید باز شده و مدتی بعد بسته شده. برجام ( چه یک، چه دو و چه هزار!) هم یکی از این دریچه هاست. تنها سیاستهای "پایدار" هستند که ارزش شادی و پایکوبی و دستفشانی دارند. در سیستمی که رهبرش خود را انقلابی ( بخوانید آرمانگرا ولی بدانید آنارشیست ) می خواند هیچ امیدی به هیچ چیزی نباید داشت. مردم ایران مثل افرادی که زیر شکنجه سرشان را زیر آب فرو می کنند به این دل خوش دارند که شکنجه گر هر از چند گاهی سر او را از آب بیرون بیاورد تا نفسی تازه کند و نمیرد. نفس هایی که بین بحران های متوالی می کشیم بی ارزش هستند. امروز برجام اتمی با بحران موشکی دنبال می شود وفردا برجام موشکی با بحرانی دیگر. هیچ راهی نیست جز براندازی خشن!
حقیقتگو
چه شد که این چنین شد و موجودی تنفر و عقده پرور و پلید و شیطان و ضحاک سرشت را خود را وقیحانه و بی شرمانه خدای چند ده میلیون مردم می داند توانست در ایران ظهور کند واعمال چپاولگرانه و استبداد وارانه و جنایتگرانه بر علیه مردم ایران تحمیل کند. دلیل اصلی و مسببان اصلی پیدایش محیط مناسب و زمینه کاملا مصاعد برای پیدایش چنین موجوداتی امپرالیست امریکا و اروپا و اسراییل و قشون بیشماری از خودفروخته گان و خاین های هرج و مرج و چپاول پرست داخل ایران بودند و قشون کثری از مردم بیسواد و خرافات پرست که تصور میکردن با واگذاری فهم و شعور و زبان و دهان و گوششان به آخوندها ر عوض دریافت آب و برق و خانه مجانی و دریافت پول پول فروش درب منزلشان نیازی دیگربه فهم و شعور و غیرت خدادادی ندارند و حقیقت روزگار و اقتصاد و پیشرفت همان است که آخوندهای شیطان زاده مهره های امپریالیست در بالای منبر برایشان می گویند. البته در شروع و تاسیس حکومت استبدادی مذهبی امپریالیست ها در ایران که می بایست از هر نظر و فلسفه و فهم شعور انسانی مورد شک و تردید و مخالفت واقع میشد توسط قشونی دیگر که خود را سیاسی دان و تحصیل کزده و ضد امپریالیست می دانستند با گول ردن و عوام فریبی هدفمند و اسکناس پرستی به راهه رفت و از قشون آخوندها مورد بهره برداری قرار گرفت و نتیجه به این نتیجه که یک آخوند تنفر برانگیز و عقده پرور و بیشعور بر روی صندلی می نشیند و احساس خدایی دارد. خوشبحال مردمانی که دانسته و ندانسته با اعمال خرافات پرستانه مرتکب هزاران میلیارد دلار خسارت مالی و خسارت های غیر قابل توصیف فرهنگی و تمدنی و حقوق بشری شان در ایران شدند و زجر و ستم وفقرو خفقان و جنایت و چپاول های بیشتر رابا رای دادن به ارتجاع سیاه بر خود می پسندند.
به حقیقتگو راستگو از تهران
جان دل برادر ما مکردمی هستیم دورو و دور رنگ و نیرنگ باز و حقه باز. به علاوه به صورت وحشتناکی محافظه کار دروغگو. بنا بر این این وجود نانجیب ما مردم زرنگ و مرد رند و بچاپ و بچپان است که چنین جرثومه ی فسادی را سرکار می آورد.
حمید
خب بعضی دوستان بد جور قلقلک شدن که اله شد و ... و از خارج نسخه دادند که شما نمی فهمید و اگر مشارکت بالا باشه چنین می شود. ولی دو چیز است که هیچ جواب نمیدن اول اگر خامنه ای و سپاه چموش بازی در آوردن چه میشه کرد( که با این موشک پرانی سپاه و نانجیب شناسی خامنه ای شروع شد). دوم آیا گروهی از خارج نشینان که اینقدر حلوا حلوا میکنن برا رژیم نمی تونن بیان داخل از مزایای آن از نزدیک برخوردار بشن بلکه عقلشون سر جا بیاد.
ابراهیم
آن روز فرا خواهد رسید، من و شما مردمِ ستم دیده یِ ایران با چشمان خود ایرانی آزاد را خواهیم دید اگر زبانم لال آن روز را هم نبینیم حداقل راه (گرچه با سهمی اندک ) دموکراسی را هموار کنیم، یادمان باشد دموکراسی هدف نیست بلکه مسیر می باشد
افشین
گویا رهبر کنونی در یک تطابق تاریخی با سلف خود در واپسین سالهای زمامداریش با میل شدید به رادیکالیزه شدن اقدامات و حکمها قصد به حاشیه راندن هرچه بیشتر گروه و جناح دموکراسی گرا دارد ، تا با برکشیدن هرچه بیشتر باند اقتدارگرا حیات سیاسیاش به رغم ممات وجودی در کالبد خلفی همچون خود او ادامه یابد ... عجیب نیست که هر روز بر سوگیری های رهبر در تعارضات داخلی افزوده میشود و او حتی منتقدان میانهرویی مثل روحانی را نمیتواند تحمل کند ...گو اینکه همین گروه میانهرو در سازماندهی نیروهایشان از سازمان گستردهی اصلاحطلبان در تودهی مردم و پتانسیل نارضایتی و بی مشروعیتی عمومی رهبر در شهرهای بزرگ بهرهای شایان جستند . همین نکته اور به شدت برآشفته و در کلام و کردارش منعکس میشود . به نظر من در این مصاف قدرت ، اگر جناح میانه رو به رهبری هاشمی ، روحانی و در پس پرده خصر گونه ، خاتمی به فکر چارهای برای پیدا کردن همراه و همیاری در نیروهای امنیتی و نظانی نباشند بسیار دور از ذهن است که به توفیقی قابل ذکر برسند . در هنگام برگزیدن رهبر سوم پس از رهبر کنونی آنجه تعیین کننده خواهد بود برآیند قوا و چربش جناحی است که نظامیان را با خود همراه دارد . قطعا نه در حال حاضر و نه در آیندهی میانمدت پیش رو هاشمی و روحانی چون دوره قبلی گزینش رهبر ، همراه و همدستی در خور در بین نظامیان اقتدارگرای سپاه ندارند ... اگر این نقیصه به نحوی چاره شود ( که بعید است ) می توان به برآمدن رهبری میانه رو درایران دلخوش کرد .. وگرنه ....