جامعه دگرباشان جنسی ایران در سالی که گذشت
در سال ۱۳۹۴ جامعه دگرباشان جنسی ایران با فراز و نشیبهای گوناگونی روبهرو شدند از جمله خبر محکومیت دو نفر به اتهام همجنسگرایی و راهاندازی کلینیکهای درمان اختلالات جنسی.
در سال ۱۳۹۴، جامعه دگرباشان جنسی ایران با فراز و نشیبهای گوناگونی روبهرو شدند: خبر محکومیت دو نفر به اتهام همجنسگرایی به حبسهایی طولانی منتشر شد، هرچند آماری رسمی از زندانیهای دگرباش جنسی در ایران وجود ندارد. در کنار آن، کلینیکهای ویژه درمان اختلالات جنسی در قزوین راهاندازی شدند.
همچنین سازمان بهزیستی، لایحهای در حمایت از «افراد مبتلا به اختلالات هویت جنسی» را در وزارت رفاه نهایی میکند تا از سوی دولت برای بررسی مجلس شورای اسلامی تقدیم شود و مجتمعی قضایی هم مخصوص افراد تراجنسی در کشور باز شد.
کمیته حقوق کودک سازمان ملل، نظر نهایی خود در موضوع پایبندی ایران به پیمان حقوق کودک منتشر کرد و از ایران خواست تا از حقوق دگرباشان جنسی زیر ۱۸ سال برابر قوانین بینالمللی امضا شده توسط ایران، پاسداری کند.
توقیف به اتهام دفاع از همجنسگرایی
سپیده جدیری، شاعر ایرانی مقیم اروپا، ترجمه «آبی گرمترین رنگ است»، کتاب مصور نوشته جولی مارو را به فارسی ترجمه کرد و کتاب توسط نشر ناکجا منتشر کرد.
در اواخر سال ۱۳۹۳، خبر رونمایی دفتر شعر جدید او در تهران تبدیل به یک جنجال رسانهای داخل ایران شد: «اما نکته قابل توجه این است که چگونه مسئولین فرهنگی مجوز برگزاری نشست بررسی شعر کسی که علنا با مبانی دینی و عرفی کشور مخالفت کرده است، را صادر میکنند. آن هم در مجموعه دولتی باغ موزه زندان قصر و استفاده از امکانات دولتی!»
مراسم نقد شعرهای جدیری در تهران لغو شد و زمزمه توقیف شعرهایش قوت گرفت. همزمان، بعد از انتشار بیانیه جولی مارو در حمایت از سپیده جدیری، رسانهها و چهرههای مختلف غیر ایرانی به دفاع از حق آزادی بیان جدیری و حق انتشار نوشتهها، شعرها و ترجمههایش در ایران و خارج از ایران پرداختند.
توئیت حامی دگرباشان جنسی که جنجالی شد
در تیرماه ۱۳۹۴، بهرام رادان، بازیگر ایرانی، در پی نامهای به روزنامه کیهان، به خاطر توئیتی که در آن قانونی کردن ازدواج با همجنس در آمریکا را با لغو بردهداری مقایسه کرده بود، عذرخواهی کرد.
بهرام رادان بعدها گفت: «توئیتم را نوشتم، به حمام رفتم و وقتی برگشتم، همهچیز عوض شده بود» (نقل به مضمون).
پس از آن، عذرخواهی مکتوب تسلیم روزنامه کیهان کرد؛ متن توئیت رادان چنین بود: «رای دیروز دیوان عالی آمریکا در قانونی اعلام کردن ازدواج همجنسگراها اتفاقی تاریخی بود، شاید به اندازه لغو بردهداری... از لینکلن تا اوباما...».
برای چند هفته، توئیت رادان و فشارهای تندروها به او خبر رسانههای مختلف خارج از ایران و محور هجوم رسانههای داخل ایران بود.
کتابهای سالی که گذشت
شادی امین، کتاب «جنسیت x» را منتشر کرد، کتابی در موضوع جامعه دگرباشان جنسی ایران. این کتاب نتیجه پژوهش میدانی «۶رنگ» و «سازمان عدالت برای ایران» در یک دوره سه ساله و با گفتوگو با ۱۰۵ تن از اعضای جامعه دگرباشان جنسی ایرانی ساکن داخل کشور، ترکیه و سایر کشورهاست. بیشتر افرادی که با پژوهشگر این کتاب گفتوگو کردهاند متعلق به جامعه زنان همجنسگرا، تراجنسیها، و تراجنسیتیهای ایراناند که یا همچنان در ایران زندگی میکنند و یا در مسیر مهاجرت و یا اسکانیافته در کشوری دیگر هستند. نویسنده در نتیجه این گفتوگوها به این نتیجه رسیده است که نوعی تحمیل سیستمی برای تن دادن به عمل تغییر جنسیت از طریق هورموندرمانی یا عمل جراحی وجود دارد که نمود آن اجباری است اما به صورت اجبار به مفهوم «زور فیزیکی» نیست.
انتشارات گیلگمیشان، پنج کتاب جدید عرضه کرد: اقلیتهای جنسی و حقوق کیفری، آلبوم زندگی دگرباشان ایران، ترمینولوژی جنس و جنسیت، سلامت روان اقلیتهای جنسی در ایران، برونآیی یا آشکارسازی و رنگهای شب.
سازمان اقدام آشکار جهانی هم کتابها و برگههای اطلاعرسانی گوناگونی را منتشر کرد، از جمله کتاب مصور یوسف و فرهاد، دگرباشی جنسی در پیشگاه فقه، قانون و جامعه ایران و ویرایش تازهای از چگونه مسائل دگرباشان جنسی را پوشش دهیم.
مجلهها، وبسایتها و سازمانها
بعد از تعطیلی مجله «اقلیت» در تیر ماه ۱۳۹۳، در سالی که گذشت مجلهای برای جامعه دگرباشان جنسی ایرانی (ماهنامه یا گاهنامه و در قالب پیدیاف) منتشر نشد، ولی مجله «امید» برای جامعه دگرباش افغانستان اولین شمارهاش را منتشر ساخت. هرچند مجله «حقوق ما» شماره ۲۳ خود را با موضوع «دگرباشان جنسی و جامعه رنگینکمانیها» و مجله مطالعات جنسیت نیز، ویژهنامه بدن و سیاست را منتشر کردند.
در کنار این دو ویژهنامه، صدای این جامعه بلندتر از قبل در قالب وبسایتها شنیده میشد: دوجنسگرا و ماچولند در کنار رادیو رنگینکمان، مطالب خود را عرضه کردند. وبسایت همجنسگرا آرشیوی از فعالیتهای چندساله مجلهها و رسانههای مکتوب دگرباشان جنسی در کتابخانه خود عرضه کرد.
ژوپیآ در قالب یک خبرگزاری به فضای نت برگشت و سازمان اقدام آشکار جهانی (ایگلهِرک سابق) کتابها، برگههای اطلاعرسانی، ویدئوها و جلسههای آموزشی خود را عرضه کرد.
سه سازمان ایرکو، ششرنگ و آرکیوآر هم فعالیت خود را متمرکز بر مسائل دگرباشان جنسی، از جمله موضوع پناهجویان و پناهندگان دگرباش دنبال کردند.
اخراج استاد دانشگاه به خاطر صدای زنانه
قاسم اکسیریفرد، استاد سابق دانشگاه خواجه نصیر طوسی که به دلیل داشتن صدای زنانه از دانشگاه اخراج شد، استاد فیزیک و تحصیلکرده ایتالیا است.
اکسیریفرد متعلق به جامعه دگرباشان جنسی نیست اما تبعیضی که با آن مواجه است، زندگی روزمره بسیاری از دگرباشان جنسی است که فیزیک بدن یا هویتهای جنسیتی با عرف مورد پذیرش سازگار نیست.
اکسیریفرد سه هفته پایانی سال ۱۳۹۳ را مقابل دانشگاه خواجه نصیر طوسی به تحصن نشست؛ در این ویدئو او از ماجرای اخراج خود میگوید:
دلنگرانیهای پناهندگان ایرانی
موضوع پناهندگی، خبر سال تقریبا تمامی خبرگزاریهای دنیا بود. هرچند برای جامعه دگرباشان جنسی ایران، خبر احتمال اسکان آنها در کشور ترکیه، بانی دلنگرانیهایی شد. آن هم در کنار خبرهایی که از خودکشی، تجاوز و حتی قتل پناهجویان دگرباش ایرانی در ترکیه به گوش میرسد – خبرهایی که به ندرت توانستند راهی به رسانههای فارسیزبان باز کنند.
شکستن کلیشهها و هنجارها در محصولات فرهنگی
مستند «زیر تیغ جنسیت» در بیبیسی فارسی در نسخههای فارسی و انگلیسی عرضه شدند. نسخه فارسی این مستند را در این ویدئو تماشا کنید:
ماناو و زمانه هم نشست اینترنتی «شکستن کلیشهها و هنجارها» را به مناسبت جشن افتخار همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تراجنسیتیها در اسکاندیناوی در فضای یوتیوب برگزار کردند.
«آبان و خورشید» فیلم کوتاه ۱۳دقیقهای است که از تصویر اعدام دو جوان همجنسگرا در ایرانی ریشه گرفته است. این داستان خیالی، عشق دو همجنس در ایران را به تصویر میکشد:
توجی: خوانندهای ایرانی-نروژیِ همجنسگرا
توجی (نام هنری تورج کشتکار) متولد شیراز است و چند ماهه بود که به نروژ مهاجرت کرد و در آنجا بزرگ شد. به هنر علاقه داشت و در نوجوانی سر از امتیوی نروژ درآورد و بعد از آن نماینده این کشور در یورویژن آذربایجان در سال ۲۰۱۲ بود.
در سال ۱۳۹۴ توجی با نماهنگ «پدر» همجنسگراییاش را آشکار کرد و تبدیل به چهرهای مدافع حقوق همجنسخواهان، از جمله جامعه دگرباشان جنسی ایران شد.
در این ویدئو، توجی صحبت از این میکند که «حقوق بشر مقدم بر دین» است:
هفتههای رنگینکمانی فیسبوک
تیر ماه سالی که گذشت، به فاصلهای کوتاه بعد از حکم دادگاه عالی آمریکا و قانونی شدن ازدواج همجنسخواهان در این سرزمین، موجی رنگینکمانی شبکه اجتماعی فیسبوک را فرا گرفت: این شبکه به اعضای خودش اجازه داد تا تصویر پروفایلهای خودشان را در نمایی از پرچم رنگینکمان قرار بدهند.
برخی از ایرانیها، فرای گرایش جنسی و هویت جنسیتی شخصیشان، برای حمایت از حق ازدواج با همجنس و دیگر حقوق مدنی دگرباشان جنسی تصمیم گرفتند تا تصویر پروفایلهایشان را رنگینکمانی کنند. به دنبال این تصمیم شخصی افراد، چهرههای مختلف فرهنگی، هنری و سیاسی هم از حق آزادی بیان برای تایید این عمل یا اعتراض به آن استفاده کنند؛ هرچند برخی اظهارنظرها، تبدیل به نوشتههای همجنسگراستیز شد.
روزنامهنگارهایی مانند آرش سیگارچی یک تذکر جمعی دادند، «راستش هنوز خیلیها فرق "همجنسبازی" و "همجنسگرایی" را نمیدانند».[۱] پوریا عالمی، روزنامهنگار و طنزنویس، سعی کرد نظرهای موافق و کنار هم جمع بزند: «مورد عجیب فیسبوک ایرانی این است چیزی را که مساله من نیست مساله من میکند و چیزی را که مساله من است عادی نشان میدهد.»
برخی مانند شروین وکیلی، نوشتهای طولانی در مخالفت نوشتند: «اعتراف میکنم دگرجنسخواه هستم و با ازدواج همجنسگرایان مخالفم! ...» یا مانند علی عبدی، نوشتههای طولانی در موافقت نوشتند: «آدمها پیچیدهتر از آن هستند که در یک یا چند کلمه توصیف شوند. مساله همجنسگرایی نیز بهاندازهی کافی در فضای میناستریم [جریان اصلی] فارسیزبان مورد بحث قرار نگرفته، و این گفتوگوها در نهایت به کار آگاهیبخشی و افزایش رواداری میان ما خواهد آمد.»
صبا آذرپیک، روزنامهنگار، از عنوان حق آزادی بیان برای مخالفت با همجنسگرایی سود برد: «... اگر ایرانی باشی و مخالف هجنسگرایی، توهین آزاد است اصلا غلط میکنی مخالف باشی، لطفا با یک سرچ ساده نظر مخالفان همجنسگرایی در اروپا و آمریکا را بخوانید.» در مقابل، فرشته مولوی، نویسنده، بحث را به زبان کشاند تا یادآور شود بایستی در معنای کلمهها، پیش از استفاده از آنها، فکر کنیم: «... در کنار این اما در میان مردم (از هر گروه و هر سطح) همچنان واژههای تحقیرآمیز یا دارای بار منفی به کار میرود (تا حدی که حتا در دو فرهنگ معتبر «هزاره» و «پویا» هم «همجنسباز» و نه «همجنسگرا» آمده است) ...»
شمس آقاجانی، شاعر، نوشت، «امان از این جماعت رنگی!» و در مقابل سپیده جدیری گفت، «اگر ناماش جَوگیر شدن هم باشد، جَوگیر شدن کاربران ایرانی فیسبوک در حمایت از حقوق اقلیتهای جنسی را همانقدر دوست دارم که سبز شدن عکس پروفایلهایمان به هنگام جنبش سبز.»
اولین همیاری به نام سازمان اقدام آشکار جهانی
سازمان اقدام آشکار جهانی (ایگلهرک سابق)، در سال گذشته اولین برنامه همیاری (Scholarship) متمرکز برای ایرانیان مدافع حقوق دگرباشان جنسی را عرضه کرد. نتیجه این همیاری، وبسایتهایی مانند پایگاه اطلاعات سینمایی دگرباشان، کتابهایی مانند آلبوم زندگی دگرباشان جنسی، برونآیی یا آشکارسازی و نماهنگ احکام لزبین بودند. اطلاعات بیشتر در مورد پروژههایی به سرانجام رسیده را در این لینک میتوان یافت.
نماهنگ «احکام لزبین» شناور است بین تمهای عاطفی، همجنسگرایی، ایمان، احکام دینی و هنجارهایی که زنی لزبین و مومن را نمیپذیرند. آدلر رناتا، ۲۳ ساله، خواننده موسیقی رپ و ساکن کاناداست. او در این ترانه سعی میکند تصاویر هنجاری را به هم پیوند بزند و با گنجاندن زنی لزبین در این تصاویر، «در و دیوار ذهنها را بشکند»:
پانویس:
[۱] – تفکیک بین همجنسگرایی و همجنسبازی تفکیکی برخواسته از نیازهای خود جامعه همجنسگرایان ایرانی است. این تفکیک این گونه تعریف میشود که هر آنکس که گرایش جنسی به همجنس دارد و خود این گرایش را به رسمیت میشناسد، همجنسگراست و هر آنکس که با همجنس خود رابطه جنسی دارد اما این را یک گرایش نمیداند، همجنسباز است. این تفکیک مبنایی در نظریه جنسیت و گرایش جنسی (نظریه کوییر) ندارد و صرفا یک تفکیک قراردادی است که از خواستگاهی میآید که مایل است گرایش جنسی به همجنس به عنوان کنشی و انتخابی اخلاقی رسمیت یابد. اضافه بر این، از آنجا که همجنسباز در تاریخ معاصر ایران به عنوان واژهای برای تحقیر دیگری استفاده میشده است، بسیاری تذکر میدهند که نباید از آن استفاده کرد. برخی دیگر نیز بر این باور هستند که اگر چنانچه واژه همجنسباز به قصد توهین استفاده نشود، دیگر این واژه توهینآمیز نیست. استفاده از این دو کلمه بستگی به زمینه محتوایی آن دارد و این نهیکردنها از به کار بردن یکی به جای دیگری، معمولا تصمیمهای قراردادی و جمعی است [توضیح ویراستار متن].
نظرها
سه گوش زرین
درود سه گوش زرین گروهی است که با هدف کمک به دگرباشان جنسی، آگاه سازی دگرباشان و غیر دگرباشان جنسی و فرهنگ سازی برای پذیرش این موضوع از سوی جامعه و تابو شکنی ، و همچنین ایجاد فضایی امن برای دگر باشان در جامعه، در مرداد ماه سال پیش داخل ایران شروع به فعالیت کرد. حمایت شدن و معرفی ما از طرف رادیو زمانه به ما این دلگرمی را میدهد تا در راهمان استوارتر باشیم و بتوانیم صدایمان را به افراد بیشتری برسانیم.