ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

خیز صادق لاریجانی برای جانشینی رهبری

مرتضی کاظمیان - صادق لاریجانی به‌ شکلی محسوس برای ایستادن بر جایگاه گزینه‌ نخست جانشینی رهبر جمهوری اسلامی، خیز برداشته و تلاش می‌کند خود را به‌عنوان مناسب‌ترین گزینه تعریف و تبلیغ کند.

صادق لاریجانی به‌شکلی محسوس برای ایستادن بر جایگاه گزینه‌ نخست جانشینی رهبر جمهوری اسلامی، خیز برداشته و به‌گونه‌ای فزاینده خودنمایی می‌کند. او در ماه‌های گذشته با افزایش بحث‌ درباره مجلس خبرگان جدید، و  هم‌زمان با گره خوردن حکایت انتخابات خبرگان رهبری با مسئله‌ بیماری رهبر جمهوری اسلامی، بیش از دیگر چهره‌های اردوگاه اقتدارگرایی به اظهار دیدگاه‌هایی همسو با امنیتی‌های حاکم بر سپاه، و ابراز مواضعی مورد پسند شخص اول نظام پرداخته است.

به نظر می‌رسد رییس قوه قضاییه مبتنی بر برخی داده‌های پس پرده قدرت، و نیز پاره‌ای رایزنی‌ها و مشورت‌ها در اردوگاه تندروها، تلاش می‌کند خود را به‌عنوان مناسب‌ترین جانشین برای رهبر دوم جمهوری اسلامی تعریف و تبلیغ کند.

در زیر برخی شواهد این ارزیابی فهرست شده‌اند.

بی‌باوری به «نظارت» خبرگان بر عملکرد رهبری

آملی لاریجانی همسو با رویکردهای اقتدارگرایانه‌ کانون مرکزی قدرت و در مقام بازتولید خودکامگی مستقر در رأس هرم نظام سیاسی، شاخص‌ترین مخالف بحث ضرورت نظارت مجلس خبرگان رهبری بر عملکرد سیاسی و مدیریتی رهبر جمهوری اسلامی در ماه‌های اخیر بوده است.

لاریجانی در ماه آذر گذشته و در واکنشی غیرمستقیم به سخنان هاشمی رفسنجانی درباره جایگاه نظارتی مجلس خبرگان، حرف‌های رفسنجانی را «سخنانی بی‌پایه‌‌‌» توصیف کرد. او با اشاره به اینکه «برخی افراد، آرزوها و توقعات غیرقانونی خود را که ربطی به قانون اساسی ندارد مطرح می‌کنند» نظارت مجلس خبرگان بر رهبری و «زیرمجموعه‌ها»یش را سخنی نادرست دانست.

منصوب رهبری در رأس قوه قضاییه با تاکید بر این نکته که «در قانون اساسی چیزی به نام نظارت بر رهبری نداریم»، مدعی شد: «مطابق قانون اساسی تشخیص دارا بودن شرایط رهبری و یا فقدان این شرایط برعهده خبرگان رهبری است؛ مقوله‌ی تشخیص از نظارت جداست و این دو تلازمی با هم ندارد.»

لاریجانی کمتر از دو هفته پس از این اظهارنظر، و در واکنش به انتقاد و نامه علی مطهری، بار دیگر هرگونه امکان نظارت بر رهبری را منتفی دانست و نقدهایی را که متوجه او شده بود «بی‌اساس» خواند و گفت: «عده‌ای توهمات و تخیلات خود را در قالب نقد مطرح می‌کنند.»

رییس دستگاه قضایی همچنین مدعی شد که «نفی نظارت» بر رهبری نظام، «موجب دیکتاتوری» نمی‌شود و این ادعا (افزایش خودکامگی در شخص اول نظام)، «سخنی بی‌معناست.»

واکنش تند به تمجید از حسن خمینی

صادق لاریجانی پاییز گذشته و در متن اخبار مرتبط با نامزدی سیدحسن خمینی برای مجلس خبرگان رهبری و «علامه» خواندن او توسط هاشمی رفسنجانی، در انتقادی قابل تأمل گفت: «انسان پشت این مطالب حرکت‌های معناداری را احساس می‌کند. عده‌ای را که با خود همفکر هستند برای ورود به مجلس خبرگان تحریک می‌کنند... در حوزه‌های علمیه علامه‌تراشی هم می‌کنند؛ آیا واقعاً شما تشخیص‌دهنده علامه هستید؟»

رییس قوه قضاییه با کنار گذاشتن تعارف و به‌گونه‌ای غیرمستقیم خطاب به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام  اضافه کرد: «کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند آیا قادر به فهم دقیق متون معمولی کتب حوزوی هستند؟ آیا می‌توانند ظرایف کتاب‌هایی مثل کفایه آخوند خراسانی و رسائل و مکاسب شیخ انصاری را فهم کنند؟ آیا تحقیقات محقق نائینی، محقق عراقی، و محقق اصفهانی را درمی‌یابند؟ با این وضع، اینها علامه تشخیص‌‌دهنده می‌شوند؟»

او همچنین این اقدامات را «بازیگری» و «استهزاء حوزه‌های علمیه» و «خندیدن به شعور مردم» توصیف کرد و افزود: «یک عده‌ای راه افتاده‌اند جامعه را در مقطع انتخابات دوقطبی کنند تا از آرای یک عده‌ای استفاده یا سوءاستفاده کنند. اینطور که ما بیاییم یک فضایی درست کنیم تا آراء جمع کنیم واقعاً خلاف شأن است.»

لاریجانی با انتقاد از بازنشر این سخنان «خلاف»، «ناامیدکننده» و «تفرقه‌انگیز» توسط «روزنامه‌های زنجیره‌ای»، تصریح کرد: «این همه بازیگری و جبهه درست کردن و مصاحبه‌های کذایی، در یک فضایی که تنش‌زاست، اینها چه وجهی دارد؟»

خشم از روند برگزاری و نتایج انتخابات خبرگان

در اردوگاه اقتدارگرایان، لاریجانی را می‌توان نخستین کسی دانست که به روند برگزاری و نتایج انتخابات خبرگان رهبری واکنش تند و توام با برآشفتگی و خشم نشان داد.

او که از آمل مازندران نامزد خبرگان رهبری شده بود و در هراس از عدم‌راهیابی به این نهاد، به هزینه‌کرد و تبلیغات گسترده و پرحجم ـ و حتی دعوت از علی پروین، و آویختن به شهرت این فوتبالیست مشهور ـ تن داده بود، دو روز پس از انتخابات و در پیامی از فعالیت «رسانه‌های متعلق به سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس» و نیز «ضدانقلابیون فراری از کشور و اصحاب خارج‌نشین فتنه ۸۸ که از کشورهای غربی ارتزاق می‌کنند»، انتقاد کرد؛ کسانی که به تعبیر او، «تلاش بی‌وقفه نمودند تا برخی مسئولین عالی‌رتبه نظام را از مجلس خبرگان رهبری حذف کنند.»

لاریجانی همچنین اصلاح‌طلبان را متهم کرد که «در حرکتی کاملاً هماهنگ با رسانه‌های آمریکا و انگلیس و اذناب آنان همچون رسانه‌های وهابیت تکفیری عربستان و داعشی‌ها» تلاش کردند مانع از پیروزی «خادمان ملت»  در انتخابات مجلس خبرگان شوند.

رییس قوه قضاییه برآشفته از تکوین «کمپین بزرگ نه به لاریجانی در مازندران»، و شادمان از پیروزی در انتخابات مهندسی‌شده توسط فقهای منصوب رهبری در شورای نگهبان، افزوده بود که حامیانش «چنان به دهان اجانب و اذناب داخلی آنان کوفتند که برای سالیان متمادی مایه عبرت آنان خواهد شد.»

آخرین جلوه‌گری مدعی جانشینی رهبر

سخنان اخیر صادق لاریجانی جدیدترین تلاش او برای جلوه‌گری در مقام فقیهی است که بیشترین همسویی و همدلی با رأس هرم نظام سیاسی را دارد.

رییس دستگاه قضایی مطلع از میزان علاقه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای به واژه‌ «نفوذ»، و هم‌راستا با پروژه‌های امنیتی سازمان اطلاعات سپاه و زیرمجموعه‌هایش در دادگاه انقلاب، با اشاره به سخنان اخیر رهبری نظام در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، توجه به مسئله نفوذ را «امری حیاتی و مهم» توصیف کرده و گفته است: «در جریان انتخابات اخیر هم شاهد پاره‌ای آثار نفوذ بودیم؛ نفوذ موضوعی مهم است که ذهن رهبری را به خود معطوف کرده و ایشان همواره بر خطر نفوذ و یافتن راه‌های مقابله با آن تاکیدات ویژه‌ای داشتند.»

لاریجانی همچنین در مقام کوشش برای کوبیدن بر طبل خودکامگی و نشان دادن شدت «ذوب» خویش در «ولایت فقیه»، افزوده است: «همه مسئولان موظف به اجرایی کردن منویات رهبری هستند.»

افزون بر اینها، او از جایگاهی فراتر از ریاست بر دستگاه قضایی، اوامر و نواهی خود را خطاب به مسئولان قوه مجریه و مدیران ارشد اقتصاد کشور ابراز کرده است.

صرف‌نظر از آنچه آمد، لاریجانی بار دیگر به نتایج انتخابات مجلس خبرگان واکنش نشان داده و گفته است: «اینکه عده‌ای اصرار بورزند که فلان امام جمعه و یا رییس قوه قضاییه که منصوبین رهبری هستند، رای نیاورند بسیار عمل قبیح و زشتی بود.»

او در انتقاد غیرمستقیم دیگری به رفسنجانی، تصریح کرده است: «کسانی که مدعی همراهی با رهبری هستند آیا واقعا همراهی کردند؟ آیا رهبری هم همین را می‌خواستند که عده‌ای به‌دنبال حذف منصوبان ایشان باشند؟ قبح این‌کار خیلی زیاد بود. متاسفانه عده‌ای در حالت غبار آلودگی فضا کارهایی انجام دادند و بعد هم گفتند همه‌چیز را فراموش کنیم؛ اما باید برای مردم روشن شود که اینها چه کردند و از این به بعد می‌خواهند چه کنند.»

رییس قوه قضاییه آشکارا بر همان طبلی می‌کوبد که مطلوب امنیتی‌های حاکم بر سپاه و رأس هرم نظام سیاسی است.

به نظر می‌رسد صادق لاریجانی بیش از پیش بدین باور رسیده که در وضع موجود و در میان دیگر نامزدهای جانشینی رهبری دوم در جمهوری اسلامی، او بیش از سایر گزینه‌های مطرح، می‌تواند به‌مثابه‌ چهره‌ای مناسب برای راست افراطی و تندروهای مستقر در کانون مرکزی قدرت، و نیز فقیهی مقبول شخص آیت‌الله خامنه‌ای، ایفای وظیفه و نقش کند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • رویا

    برایم عجیب است که چرا بحثِ احتمال رهبری سومدر مورد این آقازاده مطرح می‌شود. اگر از مذمت ظاهرنگری بگذریم و به واقعیت داخل نگاه کنیم، از لحاظ فیزیکی هم چنین پتانسیلی در ظاهر خموده و طفیلی‌وارش نیست. اما واقعیت دیگر اینکه هیچ پایگاهی البته در میان مردم که هیچ، در جناح‌های داخلی حکومت ندارد. اساساً برکشیدهِ کاملِ رهبر فعلی‌ست و با مرگ او نه‌تنها امکان مطرح شدنش هم نیست، بلکه به دلیل دشمن‌سازی بزرگی که در مدتِ کوتاهِ برکشیدنش انجام داده، حتی حیات سیاسی‌اش حداقل در سطح بالا ممکن نخواهد بود. آدمی است که بر باد سوار شده و با بادی هم خواهد رفت آنهم با دستانی خونین و ننگ رکوردداری اعدام. واقعاً وزنی ندارد و اگر خودش دچار چنین توهمی شده، داخلِ خودِ حکومتیان هم بازیجه‌ای تاریخ‌مصرفدار بیشتر به حساب نمی‌آید.

  • بهرام کاشانی

    این پنج برادر از پدری روستایی از روستای پردمه هستند .روستای پردمه در آمل در 40 کیلومتری شهر مشا و دماوند قرار دارد.شهر مشا (موشه ) و دماوند از 2800 سال پیش تبعیدگاه یهودیان بوده و گورستان معروف گیلعاد در منطقه ی (جیلیارد و گیلاوند) دماوند قرار دارد .بسیاری از بزرگان ثروتمند و یا تندوری نظام از دماوند هستند مثل برادران عسگراولادی مسلمان که در *** زاده بودنشان شکی نیست و حسین شریعتمداری و... .این پنج برادر دچار نقص ژنتیکی دوربینی هم هستند و چهر ه ی شبیه ***دارند و چهره و تعصب خشک و تحجرشان یادآور *** هست .این پنج موجود که فیلم فساد اقتصادی و کارچاق کنی برادر کوچکشان را احمدی نژاد نشان داد ، بر جایگاه های مهم تکیه زده اند و با جهل و جنونشان در ویرانگری ایران و فروش جان و مال و ناموس و در هرزگی با عرب زادگان عراقی ( شاهرودی و خیل سرداران سپاه و وزارت خارجه) و روحانیان و مجتهدان ، مشارکت دارند .نفرین و مرگ بر وجود این ضدانسان ها باد!

  • abbas samakar

    خود «رهبر» کنونی ننها توانست در سایه انبوهی از پشتیبانی های کارگزاران خبیث جمهوری اسلامی نظیر رفسنجانی و دیگر جانیان مطرح شود و مردم او را به عنوان جنایتکار حاکم بپذیرند، حالا این بابا که هیچ کس تا حالا برایش تره هم خرد نکرده و در میان دعواهای جنایتکاران درونی غرق است، چگونه می تواند به عنوان رهبر جنایت پذیرفته شود و از پس بحران اعتراضی همه جانبه مردم ایران برآید؟

  • کلو

    شاید مرگ رهبر کنونی به منزله ی مرگ نظام فقاهتی اساسا فرصتی باقی نگذارد که امثال لاریجانی برای رسیدن به چنین مناصبی فکروخیال باطل کنند..... به یاد بیاوریم تا یکسال پیش از انقلاب ایران در 57 جیمی کارتر ایران را جزیره ثبات نامید اما شد آنچه باید میشد..... چه بسا چنین سرنوشتی در انتظار نظام فقها نباشد.....

  • افشین

    در اینکه رهبر کنونی تمایلات خود را بهدافراد مختلف براث تصدی پست‌های کلیدی حکومت ایران حتی در مراتب درجه دوم پنهان نمیکند بحثی نیست ، مثلا تمایل او به احمدی نژاد در برابر سایرین و حمایت تمام قد از او برغم تمام هزینه‌هایی که در این راه متحمل شد ، یا حمایت ضمنی از خلف احمدی نژاد یعنی جلیلی ، و ... د این مورد هم گویا گمانه‌زنی‌هایی هست که به تمایل رهبر به این آقا اشاراتی دارد ، ولی چند نکته را نباید از نظر دور داشت . اول . احتمال اینکه محفل‌های امنیتی در رواج و دامن زدن به این موضوع به نفع نظامیان تمامیت‌خواه نقش داشته باشند بسیار زیاد اشت . به ظن قوی خود رهبر نیز بر روی یک فرد که مصداق جانشینی او باشد به نتیجه قطعی نرسیده و این آقا هم در دایره‌ی سه یا چهار نفره مورد نظر رهبر هست . دوم . وزن افراد در حکومت ایران فقط با اظهارات و مواضعشان سنجیده نمی شود ، میزان مقبولیت و مشروعیت مردمی حتی برای فرد خودکامه‌ای همچون رهبر ایران واجد اهمیت است و آنچه مسلم است این است که این آقا در نزد مردم چهره‌ای منفور و مردود است . سوم . اگر انتخاب جانشین به بعد از درگذشت رهبر کنونی موکول شود در فقدان استیلا و اقتدار رهبر کنونی خلأی پدید می،آید که بسیاری از افراد من جمله همین آقا شانس نزدیک شدن به این مقام را از دست میدهند .. اگر نباشد حمایت رهبر کنونی اسن آقا حتی در میان حامیان خود جای چندانی نخواهد داشت . چهارم . ارکان قدرت در ایران گونه‌گونند و منحصر به مثلا دفتر رهبری و یا نظامیان نمیشود . قطعا دو فرد دیگر یعنی شاهرودی و جوادی آملی از عقبه‌ی پشتیبانی و مقبولیت بسیار بهتری چه در عوام و چه در خواص ( بقول خودشان ) بهرمندند و شانس بیشتری برای جانشینی دارند . پنجم . تجربه نشان داده کسی که در این احوالات زودتر خود را می نمایاند و ژست برندگان را میگیرد به اقرب احتمال کمتر از دیگران بخت پیشی گرفتن و بر تخت نشستن دارد ... به قول مردم کوچه و بازار " آب ندیده شلوارش را در آورده ..!!!"