نابرجامیگری آیتالله خامنهای
مرتضی کاظمیان- شخص اول نظام هرچند از روند طی شده در توافق و مصالحه اتمی بیاطلاع نبوده، اما اینک که کشور نیازمند آرامش و ثبات است، بهمثابه یک عامل اختلال مهم بار دیگر وارد صحنه میشود.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی نورزوی خود، نه تنها دستاوردهای توافق هستهای را به پرسش کشید، بلکه با حمله شدید و انتقادهای کمسابقه، نسبت به تعمیق مناسبات تهران ـ واشنگتن واکنش منفی نشان داد.
رأس هرم نظام سیاسی با وجود اطلاع از عمق بحران اقتصادی و رکود تولید، به افزایش روابط ایران و ایالات متحده، و کاهش تنش با غرب ـ و بهطور مشخص آمریکا ـ حساسیت معناداری بروز میدهد.
اگرچه آیتالله خامنهای همواره بیاعتمادی و نگاه منفی خود به دولت آمریکا را ابراز کرده، اما سخنان او در نخستین روز سال ۱۳۹۵ بازتابدهنده سطحی متفاوت از نگرانی درباره ایالات متحده بود، و تبیینگر اختلاف دو رویکرد متفاوت در چگونگی مواجهه و تعامل با آمریکا در حاکمیت ایران.
این نخستین بار نبود که رهبر جمهوری اسلامی از تلاش آمریکا برای استحاله نظام سخن گفت، اما در فضای پسابرجام، اظهارات او اهمیت مضاعفی مییابد.
هراس از استحاله نظام اقتدارگرا
آیتالله خامنهای در سخنرانی ابتدای سال جدید خود با انتقاد از پیامدهای برجام و طرح «برجام ۲ و ۳ و ۴ و الی غیرذلک»، تصریح میکند: «معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسیای که به حکم اسلام و به حکم برجستگیهای نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنها است، صرفنظر کند.»
شخص اول نظام از «مسئله فلسطین»، «حمایت از مقاومت در منطقه»، «دشمنی با رژیم صهیونیستی» و طرحهای موشکی سپاه بهعنوان مسائلی یاد میکند که آمریکا میکوشد جمهوری اسلامی از آنها صرفنظر کند.
او درعینحال میافزاید: «قضیه از این هم بالاتر است؛ تدریجاً موضوع را به این خواهند کشاند که اصلاً چرا نیروی قدس تشکیل شده است، چرا سپاه تشکیل شده، چرا سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، باید با اسلام تطبیق داده بشود؛ مطلب به اینجاها میرسد... کمکم کار را به اینجا میرسانند که اینکه شما میگویید دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و قوهی قضائیه باید برطبق احکام اسلام و شریعت اسلامی باشد، اینها برخلاف آزادی است و لیبرالیسم اینها را قبول ندارد؛ کمکم به اینجاها میرسد. اگر عقبنشینی کردیم، عقبنشینی به این نقطهها منتهی خواهد شد که بگویند شورای نگهبان چه نقشی در جامعه دارد و چرا باید شورای نگهبان بهخاطر مخالفت با شرع قوانین را بردارد؟»
آیتالله خامنهای تاکید میکند که «این همان چیزی است که بنده بارها عرض کردهام که این، تغییر سیرت جمهوری اسلامی است. ممکن است صورت جمهوری اسلامی محفوظ بماند اما از محتوای خود بهکلی تهی بشود؛ دشمن این را میخواهد.»
حق با رأس هرم نظام سیاسی ایران است؛ او مکرر نسبت به استحاله نظام مبتنی شده بر ولایت مطلقه فقیه، هشدار داده؛ چنانکه ـ بهعنوان نمونه ـ در تیرماه ۱۳۹۳ تاکید کرد: «موضوع هستهای بهانه است؛ مسئله هستهای هم نباشد، یک بهانه دیگری میآورند: مسئله حقوق بشر هست، مسئله حقوق زنان هست، مسائل گوناگون فراوان را میسازند.»
او در زمستان ۱۳۹۳ نیز خطاب به «مسئولان» گفت که «هرچه شما عقب بروید، آنها جلو مىآیند.»
آیتالله خامنهای نمیخواهد که اگر به ناچار ـ و بهویژه متأثر از تحریمهای سنگین ـ از برخی خطوط قرمز در موضوع انرژی اتمی پا پس نهاده، ناگزیر از پذیرش تغییرات در داخل کشور شود.
وقتی اقتدار دموکراتیک مفقود است
هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی، و شخص آیتالله خامنهای بهخوبی از فقدان اقتدار دموکراتیک خود مطلعاند. بر اساس همین ارزیابی است که سیاستهای اساسی نظام، مبتنی شده بر سرکوب و ارعاب و سانسور در داخل کشور و تلاش برای قدرتنمایی نظامی ـ امنیتی در منطقه و پیگیری پروژههای ایدئولوژیک گره خورده با مصالح کانون مرکزی قدرت.
از این منظر، رهبر جمهوری اسلامی همچنانکه در مورد تحدید فعالیت سپاه قدس ابراز خطر میکند، نسبت به فشار برای تغییر رویکردهای شورای نگهبان نیز هشدار میدهد. بقای اقتدارگرایان از یکسو در پیوند است با ماجراجویی نظامی ـ امنیتی و از سوی دیگر با نظارت استصوابی.
در منابع قدرت و مولفههای مقوم امنیت ملی مورد نظر شخص اول نظام، جایی برای مشارکت سیاسی واقعی لایههای اجتماعی در فضای آزاد و امن برای طرح دیدگاهها و نیز رقابت سالم و منصفانه جمعیتهای سیاسی از طریق انتخابات آزاد و عادلانه وجود ندارد. برای رهبر جمهوری اسلامی و جریان امنیتی ـ نظامی گرداگرد و همسو با او مفروض است که نتیجه این وضع، بحران هژمونی و اقتدار است.
اینگونه، آیتالله خامنهای از پیامدهای اجتماعی ـ فرهنگی، و بعدتر نتایج سیاسی تعمیق مناسبات اقتصادی تهران و واشنگتن و گسترش روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا ابراز نگرانی میکند و ابایی ندارد که حتی آشکارا دولت روحانی و بهویژه دیپلماسی آنرا مورد انتقاد شدید قرار دهد و خواستار رعایت مشدد خطوط قرمز ـ بهویژه در رابطه با ایالات متحده ـ در دوران پسابرجام شود.
نابرجامیگری و اختلال در ثبات و توسعه
شخص اول نظام هرچند از روند طی شده در توافق و مصالحه اتمی بیاطلاع نبوده، اما اینک و در برشی از زمان که کشور نیازمند آرامش و ثبات و اطمینان است، بهمثابه یک عامل اختلال مهم بار دیگر وارد صحنه میشود.
بهمنماه گذشته بود که محسن رنانی، اقتصاددان، در نامهای مهم خطاب به شورای نگهبان تاکید کرد که بخش بزرگی از رکود اقتصادی کنونی ناشی از وجود «عدم اطمینان» در فضای کسبوکار است که آن هم عمدتا ناشی از ابهام در فضای سیاسی است. رنانی «کمبود ثبات، کمبود اعتماد و کمبود افق» را مشکلات اصلی اقتصاد ایران توصیف کرد.
حال، آیتالله خامنهای هرچند در سخنرانی نوروزی خود اذعان میکند که ۶۰ درصد کارگاههای کشور متوقف یا تعطیل و یا در رکود تولید هستند، اما بجای آرامشبخشی و تزریق ثبات و اعتماد به بخش تولید، تشویش و نگرانی و ناامنی میآفریند.
او در همان سمتی میایستد که اردوگاه راست افراطی آن را نمایندگی میکند. بیهوده نیست که آیتالله خامنهای در همین سخنرانی همچون سردار نقدی، فرمانده کل بسیج، دولت روحانی را برای خرید هواپیما مورد انتقاد قرار میدهد.
رأس هرم نظام سیاسی در جمهوری اسلامی بیاعتنا به لوازم توسعه انسانی و پایدار، در دوران پسابرجام، نابرجامیگری در پیشه گرفته، و خود چونان عامل مزاحمی برای تکوین و توفیق اقتصاد مقاومتی مطلوب خویش ایفای نقش میکند.
در سالی که نیمه نخست آن گره خورد با روند فزاینده رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، و نیمه دوم آن در پیوند است با افزایش بحثهای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۹۶)، سخنان نوروزی رهبر جمهوری اسلامی نه تنها گرهی از اقتصاد بحرانی کشور نخواهد گشود بلکه شاهدی مهم دال بر حضور یک مولفه موثر با بازیگری منفی است.
در همین زمینه ---------------------------------------------------------------------------------
نظرها
ماني از المان
شخص ولي فقيه بعلاوه اخوندهاي مرتجع و بازاريان مؤتلفة كه هميشه سعي دارند در سايه عمل كنند، بعلاوه نيروهاي نظامي و أمنيتي أضلاع اين مثلث هستند، كه منافعشان در عناد و دشمني هر چه بيشتر جه در داخل و چه خارج است، در واقع مكمل و تكميل كننده هم هستند، هيچ وقت حاضر به سازش نخواهند بود، و خود خامنه اي بهتر از هر كِسي مي داند كه يك قدم عقب نشيني عواقب وخيمي براي نظام او دارد
اکبر
تاریخ از انقلاب پنجاه و هفت ب عنوان یکی از حماقت های بشر معاصر یاد خواهد کرد
Farid
اینها با دو گروه کردن خود بعنوان اعتدالی و اصولگرا٬ مردم را سرکار گذاشته اند تا به حکومت و چپاول ادامه دهند...... هردو گروه بنده بیت و تابع اوامرش هستند......
faryad
دلارهای آزادشده برای موشک! سبحانینیا، نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس روز پنجشنبه ۵ فروردین گفت یک ردیف اعتباری ۵هزار میلیارد تومانی در لایحه بودجه برای تقویت حوزه نظامی و دفاعی کشور قرار گرفته که به رای نمایندگان گذاشته میشود. سبحانینیا افزود: «تحقق این اعتبار به داراییهای آزاد شده بستگی دارد! در لایحه بودجه ۹۵ که دیماه ۹۴ به مجلس ارائه شد، سهم نهادهای نظامی ۱۵درصد افزایش یافته است. بیشترین بودجه در این لایحه با ۹۶۲۸میلیارد تومان به سپاه پاسداران اختصاص یافته است. اعتباری ۵هزار و ۷۴۳ میلیارد تومانی نیز برای ستاد مشترک ارتش اختصاص یافته که رشدی ۱۶/۳درصدی نسبت به سال قبل دارد. علی لاریجانی، رئیس مجلس در ۱۵ دی۹۴ هنگام بازدید از یک پایگاه موشکی سپاه گفته بود که مجلس از افزایش اعتبار برنامه موشکی در برنامه ششم توسعه حمایت میکند.!
بابکان
سید علی اف ولی امر مسلمین جهان (!) و سپاه پاسدارانش به امریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی و دشمن نیاز شدید دارند. این برایشان شغل و دکان شده ! کاری ندارند که سیاست امریکا چیست، از خدا می خواهند بحران باشد. اگر امریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی و دشمن نباشد، چگونه کشور را در حالت فوق العاده و بحرانی نگه دارند و در این حالت مردم را سرکوب کنند و به حکومتشان ادامه دهند ؟ به غارت سرمایه های ملی را ادامه دهند ؟ ناکامیها و شکستها و عقب ماندگی را به گردن چه کسی بیندازند ؟ اینها نیاز به دشمن و وضعیت غیرعادی دارند. تنش آفرینی سیدعلی اف و سپاهش برای همین است. نمی خواهند سیاست های داخلی و خارجه اران وبی تنش باشد. در آن صورت مشکل پیدا می کنند. اوباما برود اگر ترامپ بیاید سید علی اف و سپاهش جشن می گیرند.