آداب مردمان جنوب ایران در کرانه رودهای شور
«زردچوبه به رنگ مرگ» نوشته علی مظفر عالی با واقعیتهای زندگی حاشیهنشینان جنوب ایران در پیوندی تنگاتنگ قرار دارد: داستانهایی که از سالهای دور تاکنون منتظر انتشار ماندند.
«زردچوبه به رنگ مرگ» نوشته علی مظفر عالی با واقعیتهای زندگی حاشیهنشینان جنوب ایران در پیوندی تنگاتنگ قرار دارند. آداب مردمان جنوب، باورهای آنان، دلشورهها و دلنگرانیهایشان و گرفتاریهایی که جنگ برای آنها به وجود آورد، در این مجموعه بیانی داستانی پیدا میکند.
داستانهایی که در این مجموعه گرد آمدهاند عبارتاند از: «درخت مقدس دعا!»، «باغ سوخته بوا پیرم»، «طعم تلخ انتقام»، «شهر ارواح»، «همیشه باد نیست»، «کوخت»، «سنگر، مادر دفاع»، «زردچوبه به رنگ مرگ» و «مخ تاق».
نشر نوگام در معرفی این کتاب مینویسد:
«وقتی این کتاب را به دست میگیرید، برایتان نوشتههای ساعد، چوبک و حتی آل احمد زنده میشود، نه بهخاطر شباهت سبک و سیاق داستانها، نه. داستانهای کتاب زردچوبه به رنگ مرگ بوی رطب و خاک و ماهی دارند، هوای دم کرده و گرم جنوب ایران در آنها جاریست. نویسنده فرهنگ مردمان سختی دیده جنوب ایران را بسیار خوب توصیف کرده است. همینطور لحظات شوم و غمانگیز روزهای جنگ را که شاید کمتر از نگاه مردمان روستاها شنیدهایم به خوبی تصویر شدهاند.»
علی مظفر عالی در شرح احوال خود میگوید:
«متولد جنوب و روستازادهام، اجدادم از كردهای راندهشده به سمت جنوب بودهاند كه در اواخرسلطنت قاجار در اطراف دشتی و دشتستان مسكن گزيدهاند و تشكيل آبادی و روستا داده و با ديگر مردم آن سامان درآميخته، وصلت نموده وبه كشاورزی ودامداری پرداختهاند. نوشتهها و آثارديگری درزمينه داستان كوتاه، بلند، رمان، شعر و نمايشنامه دارم كه اميدوارم بتوانم آنها را به مرور به چاپ برسانم.»
«زردچوبه به رنگ مرگ» از سالهای دهه ۱۳۶۰ تاکنون معطل انتشار مانده بود.
در نخستین داستان این کتاب با مادری آشنا میشویم که دلنگران فرزندانش است. در زمانهای که حتی آب رودخانهها هم شور شده، این زن چارهای ندارد جز آنکه به باورهای خرافیاش تکیه بدهد. مظفر عالی در فرازی از این داستان واگویههای این مادر دلنگران جنوبی با فرزندانش را به این شکل بیان میکند:
«هیچگاه از زیر درخت لور یا لیل رد نشوید و زیر سایههایشان نکند بخوابید! اگر مرد سیاهی را توی رودخانه دیدید، هرگز به طرفش نروید! بابورجنی غراب دارد مادر! مواظب باشید از دست غریبهها آب نخورید؛ آن هم اگر پیرزن گوژپشت باشد! سر چاهها و برکهها قدم نگذارید مادر!»
مجموعه داستانهای «زردچوبه به رنگ مرگ» در ۱۴۶ صفحه و به صورت الکترونیکی توسط نشر نوگام به چاپ رسیده و به صورت رایگان در اختیار همگان قرار دارد.
نظرها
نظری وجود ندارد.