تلاشها برای اسلامی کردن مدارس در ایران ادامه دارد
حذف رشتههای نقاشی و مجسمهسازی از هنرستانها
در حالی که هزار و ۲۰۰ هنرجوی نقاشی در هنرستانهای سراسر ایران مشغول یادگیری این هنر هستند، حذف این رشته نگرانی و اعتراض جامعه هنری و انجمن هنرمندان نقاش را برانگیخته است.
منابع خبری در ایران از حذف رشته نقاشی در هنرستانها و جایگزین شدن رشتهای با عنوان «فتوگرافیک»، تلفیق رشتههای گرافیک و عکاسی و نیز حذف رشته مجسمهسازی از برنامه سال جاری هنرستان هنرهای زیبا خبر دادهاند.
بر اساس نامهای که در روزنامه شرق منتشر شده است برزین ضرغامی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد تهران در نامهای به شریفی قادری، مدیرکل دفتر آموزش و توسعه فعالیتهای هنری این وزارتخانه نوشته است: «نظر به تغییر نظام آموزشی و اصلاحات صورتگرفته در پایه دهم در رشتههای تحصیلی ریاضی، تجربی، انسانی، کاردانش، هنرستانها و تغییرات در برنامههای دروس عمومی و تخصصی به استحضار میرساند، برخی رشتههای تخصصی در زمینه هنرهای تجسمی، از جمله نقاشی در هنرستانهای فنی و حرفهای از سوی آموزش و پرورش حذف شده است.»
در مقابل، مصطفی آذرکیش، مدیرکل دفتر آموزشهای کاردانش وزارت آموزش و پرورش گفته است که رشتهای را حذف نمیکنیم: «این تغییرات، بهروزرسانی سرفصلها و محتوا در برخی رشتههاست.»
در این تغییرات و به روزرسانیها اما برای رشته صنایع دستی تنها شاخه فرش در نظر گرفته شده و هنرهایی مانند نگارگری، منبت، معرق و سفالگری حذف شدهاند.
رشته "معماری" هم به "تزیینات داخلی" تبدیل شده است.
سال گذشته نیز درس هنر از برخی پایههای آموزشی حذف شد.
در حالی که هزار و ۲۰۰ هنرجوی رشته نقاشی در هنرستانهای سراسر ایران مشغول یادگیری این هنر هستند، این تغییرات، نگرانی و اعتراض جامعه هنری و انجمن هنرمندان نقاش را برانگیخته است. هیأتمدیره انجمن هنرمندان نقاش و نیز شماری از هنرمندان در واکنش به این تغییرات، نامههایی جداگانه خطاب به وزرای آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشتهاند.
رشتههای ممنوع در اسلام حذف میشوند
تابستان ۱۳۸۶ علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، درباره نظام آموزش و پرورش کشور گفت که آموزش و پرورش کنونی ساخته و پرداخته فکر ما، برنامههای ما و فلسفه ما نیست.
به این ترتیب و بر اساس این صحبتها، میتوان گفت منع تحصیل در رشتههای نقاشی، مجسمهسازی و حتی علوم انسانی در دبیرستانها و هنرستانها، میتواند نشاندهنده تلاش مسئولان برای اسلامی کردن مدارس، تزریق منویات رهبر جمهوری اسلامی در آموزش و پرورش و گستردهتر کردن آموزههای ایدئولوژیک در میان دانشآموزان باشد.
عباس شکری، روزنامهنگار و مترجم ساکن نروژ در گفتوگو با رادیو زمانه، حذف رشته نقاشی از برنامه درسی هنرستانها را در ادامه بازنگری رشته علوم انسانی میداند و میگوید: «بازنگری رشتههای علوم انسانی در واقع به نوعی حذف آنها بود برای اسلامیزه کردن علوم انسانی و دانشگاهها. به دنبال کاهش کیفیت محتوایی درسهای علوم انسانی حالا نوبت به گرافیک، نقاشی و به طور کلی هنرهای تجسمی رسیده است که در باور اسلامی ممنوع هستند.»
شکری، موضوع به روز کردن سرفصلها و محتوا در برخی رشتهها را ادعایی دروغ میخواند و میگوید: «هدف، نابودی هنرهای تجسمی است. شاهد این مدعا حذف رشته نقاشی و گرافیک است که پس از حذف مجسمهها از میادین شهرها اتفاق افتاده است.»
اسد بیناخواهی، کاریکاتوریست ایرانی مقیم آلمان هم در گفتوگو با رادیو زمانه تغییر نام رشته گرافیک به فتوگرافیک را بیمعنا میداند و میگوید: «هر یک از این رشتهها برای خود معنا و عملکردی دارند.»
او تغییر نام گرافیک را موضوع تازهای نمیداند: «از همان ابتدای بازگشایی دانشگاهها پس از انقلاب فرهنگی، نام رشته گرافیک به ارتباط تصویری برگردانده شد، پس این دوباره کاری آن هم اینگونه به چه معنا است.»
بیناخواهی با اشاره به سابقه طولانی تاسیس هنرستانها در ایران، به فارغ التحصیل شدن بسیاری از هنرمندان از این هنرستانها تاکید میکند.
عباس شکری اما در ادامه صحبتهایش به شکلهای مختلف اعمال محدودیت در آموزش و فعالیتهای هنری اشاره میکند: «در رشته هنر باید هنرمندان برجسته تدریس کنند اما وقتی به بهرام بیضایی اجازه نمیدهند در ایران فیلم بسازد، هنرمندانی مثل آغداشلو، شیشهگران یا تناولی نه اینکه نخواهند، بلکه اجازه ندارند در ایران تدریس کنند یا نمایشگاهی برپا کنند و به ناگزیر نمایشگاه بهترین آثارشان در خارج از کشور برگزار میشود.به این ترتیب هنر تجسمی در ایران همان راهی را میرود که علوم انسانی در دانشگاهها رفتهاند.»
جایی برای هنر نیست
مهدی ایمانزاده، روزنامهنگار ساکن تهران، حذف رشته نقاشی و مجسمهسازی و ایجاد تغییر در برنامه درسی هنرستانهای دروس هنری را از زاویه دیگری میبیند. او به رادیو زمانه میگوید: «هنگامی که موضوع حذف رشته گرافیک و هنر در مدارس مطرح میشود، توجه به سوی نقدهایی میرود که از ناحیه برخی هنرمندان به ویژه کارتونیستهایی چون نیک آهنگ کوثر، مانا و توکا نیستانی، آتنا فرقدانی و ... به سران نظام وارد میشود.»
او به مهاجرت هنرمندان کهنهکاری اشاره میکند که در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مانده بودند: «با این روند، سن مهاجرت نخبههای هنری کاهش مییابد تا جامعه منتقدان احتمالی نظام کمتر شوند و از این طریق عمر نظام تک بعدی افزایش یابد.»
ایمانزاده در ادامه میگوید: «از دولت روحانی که به نوعی برنده انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده، چنین تصمیمی بعید به نظر میرسید. بیشتر شبیه یک جور امتیازدهی به جناح رقیب میماند تا یک تصمیم کارشناسی شده. این کار میتواند باعث ناامیدی قشری از جامعه نسبت به دولت فعلی هم بشود.»
آغاز داستان از حمله به علوم انسانی
در پی اعتراضهای گسترده پس از برگزاری انتخابات سال ۸۸ و حضور وسیع جوانان و دانشجویان در این اعتراضها، علی خامنهای در یک سخنرانی در شهریور سال ۸۸ از تحصیل دو میلیون دانشجوی ایرانی در رشتههای علوم انسانی انتقاد کرد. پس از آن بود که مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی، رشتههای علوم انسانی را «بدآموزیهای غربی» قلمداد کردند.
پیوستگی رشتههای هنری با علوم انسانی میتواند از جمله دلایلی باشد که باعث ایجاد تغییر در سرفصلها و حذف برخی رشتههای هنری از هنرستانها شده است.
امین، روزنامهنگار و فارغالتحصیل رشته روزنامهنگاری در این زمینه به رادیو زمانه میگوید: «بعد از سال ۱۳۸۸ سراغ رشته علوم سیاسی آمدند و خواستار حذف درسهای غربی از این رشته و جایگزینی آنها با دروس اسلامی شدند. الان این رشته بیشتر شبیه رشته علوم و معارف دینی است تا علوم سیاسی. حالا امروز هم چنین کاری را در رشتههای هنری شروع کردهاند که معلوم نیست عاقبت آن چه خواهد شد.»
حذف رشتههایی نظیر نقاشی و مجسمهسازی و نیز ایجاد تغییر در علوم انسانی به منظور اسلامی کردن آنها را میتوان ادامه انقلاب فرهنگی دانست که پس از استقرار جمهوری اسلامی در دانشگاهها آغاز شد. البته هنرهای تجسمی در سالهای اخیر همواره مورد کمتوجهی مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری بوده و حالا با این تصمیم، احتمالا بیش از گذشته به محاق میرود.
نظرها
روزبه
تنها هنری که در ایران لازمه هنر دروغ گفتن و شعبده بازی سیاسی وکلاشی و نابود کردنه که همه رو رهبر مسلمین جهان یکجا داره.