تجاوز «ثابت» نشد؛ قرار منع تعقیب برای معلم زنجانی
خانواده دختر دانشآموزی به نام ندا چند روز قبل خبر داده بودند که به دختر ۹ سالهشان از سوی معلم ۳۰ ساله و متاهل، تعرض جنسی شده است. دادگاه برای این معلم قرار منع تعقیب صادر کرده است.
خانواده دختر دانشآموزی به نام ندا چند روز قبل با نامه استعلام پزشکی قانونی به دفتر روزنامه محلی استان زنجان رفتند و خبر دادند که دختر ۹ سالهشان پس از مدتها آزار جنسی و روانی از سوی معلمِ ۳۰ ساله و متاهل، گفته که معلمش به او تعرض جنسی کرده است. دادگاه اما برای این معلم قرار منع تعقیب صادر کرده است.
مرتضی تمجیدی، مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان نیز روز سیزدهم اردیبهشت در گفتوگو با خبرگزاری فارس در زنجان گفته بود: «آموزش و پرورش در حال پیگیری است اما وقوع تجاوز صحت ندارد.»
این روزنامه همچنین گزارش داده بود که معلم متهم به آزار جنسی به قید وثیقه آزاد شده و با برگشت به روستا، خانواده شاکی را مسخره میکند.
اکنون یکی از بستگان این خانواده گفته: «ما تصمیم گرفتیم از حق بچهمان دفاع کنیم ولی متاسفانه هیچ حمایتی ندیدیم. ما را به دادگاه کیفری زنجان ارجاع دادند، نمیگویم رسیدگی نشد، شد و حتی پزشکی قانونی آثار خونمردگی و موارد دیگری را پیدا کرد که نشان میداد بچه ما آزار جنسی دیده و این در استعلام پزشکی قانونی هم آمد، اما بعد دادگاه دادنامه صادر کرد و گفت بررسیهای تخصصی نشان داده دخول صورت نگرفته پس تجاوزی نشده و به همین دلیل برای معلم قرار منع تعقیب صادر شد.»
بیشتر بخوانید: «تجاوز یک معلم به دانشآموزی ۹ ساله در استان زنجان»
به گفته این عضو خانواده ندا، دادگاه معلم را از زنای به عنف تبرئه کرده و تنها اتهام رابطه نامشروع را قبول کرده است: رایی که در دیوان عالی قابل تجدید نظر است اما مفهوم «رابطه نامشروع» برای بچه ۹ساله نامغهوم است و در قوانین بینالمللی، آزار جنسی دایرهای بسیار گسترده دارد و شامل هر نوع آزار جسمی و نزدیکی به فرد بدون رضایت او میشود.
بر اساس قوانین اسلام برای اثبات تجاوز باید «دخول» ثابت شود که به معنی یعنی وارد شدن آلت تناسلی مرد در اندام جنسی زن و یا مقعد است. از آنجا که در آزار جنسی کردکان ممکن است دخول اثبات نشود، متجاوزان از اتهام تجاوز تبرئه میشوند.
همچنین مقامات قضایی و انتظامی از اطلاعرسانی صحیح در مورد پروندههای آزار جنسی کودکان خودداری میکنند. فرمانده انتظامی استان زنجان، سردار علیرضا صالحی پیشتر درباره این پرونده گفته بود: «بخشی که وظیفه پلیس یعنی بازداشت متهم و تحویل آن به مراجع قضایی بود صورت گرفته و هم اکنون پرونده با شیب مناسبی در مراجع قضایی استان در حال رسیدگی است و مردم منتظر اطلاع رسانی دستگاه قضایی در این مورد باشند.»
او تاکید کرده: «اطلاعرسانی باید باید با شیب مناسبی انجام گیرد تا اذهان عمومی تشویش نشود.»
تجاوز به کودکان توسط بزرگسالان (پدوفیلی) یکی از معضلات اجتماعی است که نمیتوان به آمار دقیق آن در ایران پی برد. بخشی از کودکان قربانی، از ترس خانواده و آبرویشان از بازگو کردن شرح حال خود پرهیز میکنند؛ سازمانی نیز وجود ندارد که به طور مشخص به این مسائل بپردازد. آگاهی عمومی درباره آزارهای جنسی به کودکان با وجود گزارشهای مختلفی که از آنها منتشر میشود، محدود است.
بر اساس گزارشها، پدر اسن دختر دانشآموز کارگر فصلی و خانواده او فقیر هستند. عضو خانواده ندا که با رسانهها مصاحبه کرده گفته که محل زندگی آنها منطقه محروم است، وضع مالی آنها خوب نیست ولی معلم پولدار است و یکی از برادرانش رئیس بانک انصار خدابنده و یکی دیگر سپاهی است. به گفته او، آنها واسطهای فرستادهاند تا ۶۰ میلیون تومان پول و ماشین به این خانواده بدهند تا آنها رضایت بدهند.
هرچند ایران خود قانونی برای جرمانگاری آزار جنسی کودکان ندارد اما از آنجا که از سال ۱۳۷۲ به طور مشروط به کنواسیون حقوق کودک پیوسته، موظف است که بر اساس ماده ۱۹ کنوانسیون حقوق کودک «با تکیه بر تمام امکانات قانونی، اداری، اجتماعی و آموزشی، کودک را در مقابل هر شکل از رفتار سهل انگارانه با آنها، سوء استفاده جنسی و تجاوز جسمی یا روانی، حمایت کند.
ماده چهار کنوانسیون حقوق کودک همدولتها را موظف میکند که از حقوق همهجانبه کودکان محافظت کنند.
ماده ۳۴ پیماننامه جهانی حقوق کودک تمامی دولتها را موظف به حمایت از کودکان زیر ۱۸ سال در برابر هر نوع سوءاستفاده جنسی میکند.
قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که در سال ۱۳۸۱ تصویت شده در ماده ۲ خود«هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان را که موجب شود به آنها صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنها را به مخاطره اندازد، ممنوع میداند.»
ماده پنجم همین قانون کودکآزاری را از جرائم عمومی میداند که رسیدگی به آن الزاما نیازی به شاکی خصوصی ندارد. با این حال قانون عبارت «آزار جنسی کودکان» را به کار نبرده و مجازات مشخصی برای آن درنظر نگرفته است.
براساس ماده ۴ این قانون «هرگونه صدمه و اذیت و آزار و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیده گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و ممانعت از تحصیل آنان ممنوع است و مرتکب به سه ماه و یک روز تا شش ماه حبس و یا تا ده میلیون ریال جزای نقدی محکوم میشود.»
در همین زمینه:
نظرها
حجازی
تجاوز ثابت نشده دیگه. اساس حقوق همینه که دادگاه بر اساس شواهد گناهکاری کسی رو محرز بدونه که ندونسته. دختره خلی چلی چیزیه یا یکی تو محله یا خونه ازش سوء استفاده می کرده ولی از ترسش انداخته گردن کسی که بی خطر به نظر می رسیده یا غریب بوده. باید بهزیستی پیگیری کنه ادامه ماجرا رو و معلم هم باید اعاده حیثیت کنه که دیگه کسی با معلم های زحمت کش گیر الکی نده.
لاله کنارودی
دوست عزیز حتی اگر همین هم باشه که شما می فرمایید، که من به اندازه شما مطمئن نیستم، باز باید پرونده خیلی جدی مورد بررسی قرار بگیره. با توجه به اینکه ایران به کنوانسیون حقوق کودکان ملحق شده وظیفه داره که تا رسیدن به نتیجه، موردو پیگیری کنه. به کمک روانشناسان مجرب و بررسی ریشه ای ، بدون اعمال نظر طرفین، در هر دو تا اندازه زیادی نتیجه حاصل میشه. اگر قصد کلاهبرداری از یک معلم دلسوز باشه باید از او اعاده حیثیت بشه و اما اگر خدای نکرده این قضیه حادث شده باشه باید اول تکلیف امثال اینگونه آدمها که در همه جا در ظاهر خادم به ملت و دولت در حال انجام وظیفه اند ، روشن بشه و دوم برای حقوق کودکان اهمیت ویژه ای قائل بشن. هرگز فکر نکنید که انسانها در هر کسوتی که هستن از گناه مبری اند. به امید تحقق یک جامعه سالم و مرفه
یسارث
در این مملکت با زن مثل کالا رفتار میشه . چون بکارت آسیبی ندیده پس دیگه مهم نیست چه بر سر روح و روان یه کودک اومده . به همین نفرت انگیزی !
یسارث
لابد در خانواده آقا یا خانم حجازی دختربچه های 9 ساله اینقدر شارلاتان تشریف دارند ایشون به بقیه هم تعمیمش داده ! شاید هم از بستگان متجاوز پدوفیل تشریف دارند !
حجازی
متوجه هستم که یسارث (و/یا بستگانش) زجر کشیده و آسیب دیده است و در این شرایط دلیل و منطق به کار هیچ بحثی نمی آید ولی دردمند بودن یک نفر دلیل بد بینی به همه نمیشود و باید دانست که خدمات رواندرمانی برای کمک به این افراد موجود است. طرز فکر احساسی و عامیانه قاعدتاً نباید در کار قضاوت را دخالت کند وگرنه ایران، ایرانتر می شود. پزشکی قانونی بچه را معاینه کرده وچیزی نیافته قاضی هم گزارشات را مرور کرده و شواهدی دال بر مجرمیت نیافته. با هزار بد دهنی و هرزه درایی( که البته بر قربانیان تجاوز قابل بخشایش است ) این واقعیت ها عوض نمی شوند.
یسارث
پزشک قانونی گفته دخول انجام نشده!! چشمت هم گویا خوب نمی بینه حجازی جان! منطقت هم یه چیزی در حد قضات دادگاههای زن ستیزه .در کشورهای متمدن لمس بدن زن بزرگسال هم تعرض جنسی محسوب میشه و مستوجب مجازات .واقعیت اینه ، نه اون چه در مغز خشکه مقدسهایی مثل تو می گذره .
حجازی
در گفتمان متمدن اظهار نظر کردن به سان خانم "یس ارث" هم عین خشونت تلقی و عامل آن یا مجرم و یا بیمار شناخته می شود. بر خلاف کلی بافی های ایشان قضات دادگاه های ایران بصورت عمومی هیچ ستیزی با زنان ندارند و اگر محتوای قانونی که آنها به آن اعتنا و اتکا می کنند با ایده بعضی همخوانی ندارد مقصر قضات نیستند بلکه نماینده های منتخب اکثریت مردم در مجلس قانوگذاری موجب این امر هستند. اگر یک قاضی در موردی به اندازه کافی به این خانم توجه ویژه نشان نداده باید خدا را شاکر باشد. نمی دانم چرا برخی فکر می کنند امور تخصصی از قبیل قضاوت هم مثل پختن کوکو امری است که هر کس به سلیقه و ذائقه خود می تواند در آن دخل و تصرف داشته باشد. حتی نقد قضاوت دادگاه ها را هم باید به منتقدان خبره سپرد و نه عوام سرگردان در کوی و برزن.
حبیب
جناب حجازی بنده به عنوان یک معلم معتقد هستم پرونده به رسیدگی بیشتری نیاز داره و با این ماستمالی ها فقط جامعه نسبت به قشر زحمتکش معلم ها بخاطر وجود برخی افراد بیمار بدبین تر میشه. لمس کردن هر کس چه برسد به یک کودک اگر ناخواسته باشد آزار محسوب می شود و اگر شما این رو درک نمی کنید مشکل شماست. بنده به عنوان یک معلم حتی به ندرت دست روی شانه دانش آموزان پسر خودم میگذارم چون این رو نوعی به احترامی به حریم خصوصی اونها می دونم. البته بنده با لحن کاربر دیگه موافق نیستم اما شما هم حرفتون منطقی نیست.
حجازی
جناب حبیب که قطعا هنوز سالها ی زیادی برای کسب تجربه پیش رو دارید، مگر من و شما از کم و کیف و محتویات پرونده خبر داریم یا اگر هم داشتیم سواد حقوقی ما اجازه می دهد که بخواهیم در آن تردید کنیم یا حکم به ناداوری بدهیم؟ آیا این کاری عامیانه نیست؟ اگر دانش آموز شما رفوزه شود چقدر به والدین بچه های مدرسه حق می دهید که به دلیل نامناسب بودن محتوای کتاب درسی، توان و نحوه تدریس شما را زیر سوال ببرند؟ آیا انتظار ندارید کسی آشنا به الفبای معلمی در این خصوص قضاوت کند؟ یا لااقل محتوای درس را مورد تردید قرار دهند نه کار شما را؟ از طرف دیگر، متاسفانه زیاده روی ها در مطالبه حقوقی که هنوز در قوانین و فرهنگ ما ثبت نشده اند تنها به تنش و آشوب اذهان ختم می شود. قوانین کنونی ایران برای تجاوز تعریف مشخص خود را دارند و برای قاضی باید وقوع آن محرز شود. اینکه من و شما و دیگری چه می اندیشیم در کار روزمره قاضی نقشی ندارد. و صد البته این دلیل نمی شود که نهادها و فعالان اجتماعی با اگاهی کامل به دنبال اصلاح قوانین نباشند ( که سالهاست هستند) ولی این کجا و پرخاش و فحاشی و آشویبیدن فضای مجازی بر علیه قاضی و پزشک و داور و اقتصاد دان و ... کجا؟ اگر همین الان به این اتفاق نظر برسیم که هیچ کس در کشور درست عمل نمی کند آیا زندگی ما شیرین تر و راحت تر می شود؟ سر آخر اینکه حس دلسوزی نسبت به سرنوشت یک دختر بچه چیزی نیست که ابزار نمایش غیرت این و آن بشود. بچه یا بزرگ ممکن است به دلیل مشکلات بسیار متنوعی ادعاهایی بکند که واقعیت ندارد. مثل این مورد که کودک و خانواده او ادعای وقوع تجاوز کرده ولی پزشکی قانونی ( نه مش قاسم سر کوچه) این را رد کرده و البته پرونده گویا هنوز در دست رسیدگی برا بررسی باقی ادعاهاست. من خود بزرگسالان زیادی را دیدم که با خلوص نیت قسم می خوردند عکس یک نفر را بوضوح در ماه می بینند...
یسارث
حجازی! لابد متعلقه :) یکی از همان قضات دادگاهی! آخوندها از کی تا به حال نخبه شدند و ما عوام ؟! کوکو پختن به مراتب سخت تر از کاریه که این جماعت در دادگاهها می کنند !و البته منفعتش هم بیشتره از آخوند! یک بار هم با یک بچه آخوندی مثل تو سر و کله می زدم که اعتقاد داشت اراجیفی که در حوزه های علمیه در مخ طلبه ها می کنند علم محسوب میشه و ما بی سوادان بهتره ساکت باشیم . هه هه هه و ها ها ها . برو جایی که بهش تعلق داری. اینترنت جای تو نیست .