ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

خودیابی در هند

<p>آنتونیو تابوکی، نویسنده و مترجم نامدار ایتالیایی در ۲۵ مارچ ۲۰۱۲ در شصت&zwnj;و&zwnj;هشت سالگی در لیسبون درگذشت. تابوکی در بیش از ۳۰ اثری که از خود به جای گذاشته، بیش از هر چیز به نقطه تلاقی خیال و واقعیت و زندگی و ادبیات علاقمند است.</p> <!--break--> <p>شخصیت&zwnj;های آثار او در هستی گرفتار آمده&zwnj;اند و در پی گشودن معمای هستی هستند. زمان خطی در نظر آن&zwnj;ها ناگهان یک چیز ساختگی جلوه می&zwnj;کند و هم ازین&zwnj;روی تخیل را به دنیای واقعی ترجیح می&zwnj;دهند. تابوکی به اصالت تخیل اعتقاد دارد. این&zwnj;ها همه او را به عرفان شرق نزدیک می&zwnj;کند. هرچند تابوکی با رمان &quot;به روایت پریرا&quot; به شهرت جهانی دست یافت، اما &quot;شب&zwnj;های هند&quot; (به ترجمه سروش حبیبی) از آثار نمونه تابوکی&zwnj;ست و این رمان کم&zwnj;حجم از هر نظر بیانگر دنیای او&zwnj;ست. تابوکی خواننده&zwnj; آثارش را با &quot;تردید&quot; آشنا می&zwnj;کند و او را به بازاندیشی و خودنگری وادارد.<br /> &nbsp;</p> <p>آنتونیو تابوکی در گفت&zwnj;و گو با ازبل لوپز می&zwnj;گوید: کتاب&zwnj;هایم درباره&zwnj; بازنده&zwnj;ها هستند؛ درباره&zwnj; کسانی که راه&zwnj;شان را گم کرده و در جست&zwnj;وجو&zwnj;اند.کار من برآشفتن مردم و کاشتن تخم تردید است. توانایی شک کردن برای افراد بشر بسیار حیاتی است. شما را به خدا! اگر هیچ شکی نداشته باشیم، کارمان تمام است! یک روشنفکر می&zwnj;خواهد شک کند؛ مثلاً در آموزه&zwnj; بنیادگرایانه&zwnj; مذهبی که به هیچگونه تردیدی راه نمی&zwnj;دهد؛ در نظام سیاسی تحمیل شده&zwnj;ای که اجازه&zwnj; شک کردن به کسی نمی&zwnj;دهد؛ در نظام زیبا&zwnj;شناسانه&zwnj; کاملی که جایی برای تردید باقی نمی&zwnj;گذارد. تردید مثل لکه&zwnj;ای روی پیراهن است. من از پیراهن&zwnj;های لکه&zwnj;دار خوشم می&zwnj;آید؛ &zwnj; بنابراین هنگامی که پیراهنی بسیار تمیز و کاملاً سفید به من داده می&zwnj;شود، بلافاصله به شک می&zwnj;افتم. وظیفه&zwnj; روشنفکران و نویسندگان است که در کمال چیز&zwnj;ها شک کنند. مفهوم کمال، دکترین و دیکتاتور و ایده&zwnj;های تمامیت&zwnj;خواهانه تولید می&zwnj;کند. <a href="http://zamanehdev.redbee.nl/u/?p=12788">( گفت&zwnj;و&zwnj;گو با آنتونیو تابوکی، رادیو زمانه، دفتر خاک)</a></p> <p>&nbsp;</p> <p>در &quot;شب&zwnj;های هند&quot; یک مرد جوان امروزی به بمبئی سفر می&zwnj;کند با این قصد که رد و نشانی از دوست گم&zwnj;شده&zwnj;اش، گزاویه بیابد. تا پایان داستان نمی&zwnj;دانیم که گزاویه به چه دلیل گم شده و راوی داستان به چه انگیزه&zwnj;ای او را با سرسختی غریبی می&zwnj;جوید. نه جنایتی اتفاق افتاده است و نه کسی راوی را به کمک طلبیده.</p> <p>&nbsp;</p> <p>راوی داستان در مسافرخانه&zwnj;ای در بمبئی از طریق معشوقه رفیق مفقودالاثرش پی می&zwnj;برد که او با شرکتی در شهر &quot;مدرس&quot; وارد معاملات مشکوک شده است. در جست&zwnj;و&zwnj;جوی این دوست گم&zwnj;شده از مسافرخانه&zwnj;ای به مسافرخانه دیگر و از شهری به شهر دیگر راه پیدا می&zwnj;کند، و در این مسیر، از بمبئي تا بنگلور و مَدرس تا گوا با عده&zwnj;ای همسفر می&zwnj;شود و در این مسیر با زنان و هندوها و برهمن&zwnj;هایی آشنا می&zwnj;شود. داستان در خط سفر ادامه پیدا می&zwnj;کند و به&zwnj;تدریج راوی نشانه&zwnj;هایی از دوستش به دست می&zwnj;آورد، تا اینکه سرانجام روی تراس هتلی در شهر گوآ به این یقین می&zwnj;رسد که دوست گم&zwnj;شده&zwnj;اش، گزاویه همان&zwnj;جا، در همان هتل و روی همان تراس در چند قدمی او نشسته است. گزاویه خود اوست و او اکنون پس از طی راه&zwnj;های طولانی خود گم&zwnj;شده&zwnj;اش را پیدا کرده است. به این ترتیب &quot;راه&quot; در این رمان به آن مقصود نهایی و هدف عالی که همان خودیابی باشد بدل می&zwnj;گردد.</p> <p>&nbsp;</p> <blockquote> <p><img alt="" align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/tabantsh01.jpg" />آسیه نظام شهیدی: آیا &quot;شب&zwnj;های هند&quot; بار دیگر نشانگر تمایل اروپائیان که خویش را در این جهان مدرن گم کرده&zwnj;اند، به یافتن پاسخ&zwnj;های ابدیشان درباره&zwnj; هستی، به سوی مشرق زمین نیست؟</p> </blockquote> <p>&nbsp;</p> <p>آنتونیو تابوکی درباره مفهوم جست&zwnj;و&zwnj;جو و خودیابی در &quot;شب&zwnj;های هند&quot; می&zwnj;گوید: این شخصیت&zwnj;ها در دیگران به دنبال خودشان می&zwnj;گردند؛ چرا که گمان می&zwnj;کنم این بهترین راه برای جست&zwnj;وجوی خویشتن است. شخصیت اصلی در &laquo;شب&zwnj;های هند&raquo;، درگیر چنین کنکاشی است؛ او ردپای دوستی را می&zwnj;گیرد که در هند ناپدید شده است. اسپینو، شخصیت رمان &laquo;لبه افق&raquo; نیز که در پی کشف هویت جسدی نا&zwnj;شناس است، این&zwnj;گونه است. نمی&zwnj;دانم که آیا این آدم&zwnj;ها می&zwnj;خواهند خود را بیابند یا نه؛ اما تا هنگامی که زنده&zwnj;اند؛ ناگزیر&zwnj;ند با انگاره&zwnj;ای که دیگران از آنها دارند، روبرو شوند. آنها مجبور&zwnj;ند به خودشان در آینه&zwnj; نگاه کنند؛ و اغلب موفق می&zwnj;شوند که نگاهی سرسری به خودشان بیندازند. <a href="http://zamanehdev.redbee.nl/u/?p=12788">(همان)</a></p> <p>&nbsp;</p> <p>زنان نقش مهمی در زندگی راوی داستان ایفا می&zwnj;کنند. آن&zwnj;ها به او انگیزه می&zwnj;دهند که به راهش ادامه دهد. راوی در اتاق هتلی نشانه&zwnj;های مطمئنی از خیانت یک زن جوان به همسرش به دست می آورد و بعدها با همین زنی که به شوهرش وفادار نبوده آشنا می&zwnj;شود و سرانجام در پایان رمان هم با یک زن عکاس آشنا می&zwnj;شود و اوست که راوی را از &quot;وسوسه&quot; ذهنی جستن یک دوست گم&zwnj;شده نجات می&zwnj;دهد و او را به دنیای واقعی و ملموس برمی&zwnj;گرداند.</p> <p>&nbsp;</p> <p>به بهانه چنین داستانی ما از دریچه چشم یک مسافر اروپایی با زندگی در بمبئی آشنا می&zwnj;شویم. همراه تابوکی جنازه&zwnj;هایی را می&zwnj;بینیم که روی زمین مانده&zwnj;اند و لاشخورها آن&zwnj;ها را تکه پاره کرده&zwnj;اند و حتی آب آشامیدنی برکه&zwnj;ای را که مردم از آن می&zwnj;نوشند، آلوده کرده&zwnj;اند. با نیروگاه&zwnj;های اتمی آشنا می&zwnj;شویم که ویلاهای پولدارها در محلات بالای شهر را غرق در نور می&zwnj;کنند و در همان حال بیمارستان&zwnj;هایی را می&zwnj;بینیم که به خاطر قطعی برق در تاریکی فرومی&zwnj;روند. با گدایان، افلیج&zwnj;ها و ولگردها آشنا می&zwnj;شویم و با پزشکی همسفر می&zwnj;شویم که هرچند متخصص قلب است و در اروپا تحصیل کرده، اما افسوس می&zwnj;خورد که چرا تخصصش را در زمینه&zwnj; قلب گرفته است. چون در هند کسی از بیماری قلبی نمی&zwnj;میرد. مرگ در هند بیشتر بر اثر مسمومیت و اسهال اتفاق می&zwnj;افتد. <br /> &nbsp;</p> <p>آسیه نظام شهیدی، منتقد پس از خواندن این کتاب پرسش&zwnj;هایی را با ما در میان می&zwnj;گذارد. او می&zwnj;&zwnj;پرسد: آیا راوی در سفری ذهنی که حاصل بی&zwnj;خوابی شبی&zwnj;ست، به جست&zwnj;وجوی خویشتن بر نیامده؟ آیا او با اشاره&zwnj;هایی به مکتب&zwnj;های گنوسی مغرب زمین و بعضی آیین&zwnj;های مشرق زمین، اشاره به ورود مبلغان مسیحی پرتغالی به هند و رفتن به منطقه&zwnj; عجیب گوآ که ملغمه&zwnj;ای از شرق و غرب است در جست&zwnj;وجوی یافتن راهی به وحدت میان اندیشه&zwnj;های عرفانی ملل و انسان&zwnj;ها نیست؟ آیا &quot;شب&zwnj;های هند&quot; بار دیگر نشانگر تمایل اروپائیان که خویش را در این جهان مدرن گم کرده&zwnj;اند، به یافتن پاسخ&zwnj;های ابدیشان درباره&zwnj; هستی، به سوی مشرق زمین نیست؟ آیا راوی با اشاراتی بسیار مختصر و&zwnj;گاه استعاری و نمادین، سیری در اندیشه&zwnj;های عرفانی و نیز فلسفی جهان نداشته است؟</p> <p>&nbsp;</p> <p>در سال ۱۹۸۹ کارگردان فرانسوی آلن کورنو بر اساس این رمان فیلمی ساخت که با عنوان (nocturne indien) به نمایش درآمد و جایزه سزار را هم به&zwnj;خاطر بهترین فیلمبرداری از آن خود کرد. روایت سینمایی از این داستان ساده&zwnj;تر از روایت ادبی آن است و در پایان وقتی راوی داستان - که در فیلم خاویر روسینیول نام دارد- تصادفاً دوستش (در کتاب:گزاویه، در فیلم: یانوتا پینتو) را می&zwnj;بیند، به دلیل نامعلومی انگیزه&zwnj;اش را در یافتن او از دست می&zwnj;دهد. تأکید تابوکی بیشتر بر سویه عرفانی و فلسفی &quot;جست&zwnj;و جو&quot; و &quot;خودیابی&quot;&zwnj; است، در حالی&zwnj;که در روایت سینمایی آلن کورنیو، تأکید بیشتر بر ارائه دادن تصویری متفاوت از هندوستان است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>شناسنامه کتاب:<br /> شب&zwnj;های هند، &zwnj;آنتونیو تابوکی، ترجمه&zwnj; سروش حبیبی، نشر چشمه&zwnj;، چاپ اول: تابستان ۸۳</p> <p>&nbsp;</p> <p>در همین زمینه:</p> <p><a href="http://zamanehdev.redbee.nl/u/?p=12520">::شرح دیداد قلی خیاط با آنتونیو تابوکی، دفتر خاک، رادیو زمانه::</a></p>

آنتونیو تابوکی، نویسنده و مترجم نامدار ایتالیایی در ۲۵ مارچ ۲۰۱۲ در شصت‌و‌هشت سالگی در لیسبون درگذشت. تابوکی در بیش از ۳۰ اثری که از خود به جای گذاشته، بیش از هر چیز به نقطه تلاقی خیال و واقعیت و زندگی و ادبیات علاقمند است.

شخصیت‌های آثار او در هستی گرفتار آمده‌اند و در پی گشودن معمای هستی هستند. زمان خطی در نظر آن‌ها ناگهان یک چیز ساختگی جلوه می‌کند و هم ازین‌روی تخیل را به دنیای واقعی ترجیح می‌دهند. تابوکی به اصالت تخیل اعتقاد دارد. این‌ها همه او را به عرفان شرق نزدیک می‌کند. هرچند تابوکی با رمان "به روایت پریرا" به شهرت جهانی دست یافت، اما "شب‌های هند" (به ترجمه سروش حبیبی) از آثار نمونه تابوکی‌ست و این رمان کم‌حجم از هر نظر بیانگر دنیای او‌ست. تابوکی خواننده‌ آثارش را با "تردید" آشنا می‌کند و او را به بازاندیشی و خودنگری وادارد.

آنتونیو تابوکی در گفت‌و گو با ازبل لوپز می‌گوید: کتاب‌هایم درباره‌ بازنده‌ها هستند؛ درباره‌ کسانی که راه‌شان را گم کرده و در جست‌وجو‌اند.کار من برآشفتن مردم و کاشتن تخم تردید است. توانایی شک کردن برای افراد بشر بسیار حیاتی است. شما را به خدا! اگر هیچ شکی نداشته باشیم، کارمان تمام است! یک روشنفکر می‌خواهد شک کند؛ مثلاً در آموزه‌ بنیادگرایانه‌ مذهبی که به هیچگونه تردیدی راه نمی‌دهد؛ در نظام سیاسی تحمیل شده‌ای که اجازه‌ شک کردن به کسی نمی‌دهد؛ در نظام زیبا‌شناسانه‌ کاملی که جایی برای تردید باقی نمی‌گذارد. تردید مثل لکه‌ای روی پیراهن است. من از پیراهن‌های لکه‌دار خوشم می‌آید؛ ‌ بنابراین هنگامی که پیراهنی بسیار تمیز و کاملاً سفید به من داده می‌شود، بلافاصله به شک می‌افتم. وظیفه‌ روشنفکران و نویسندگان است که در کمال چیز‌ها شک کنند. مفهوم کمال، دکترین و دیکتاتور و ایده‌های تمامیت‌خواهانه تولید می‌کند. ( گفت‌و‌گو با آنتونیو تابوکی، رادیو زمانه، دفتر خاک)

در "شب‌های هند" یک مرد جوان امروزی به بمبئی سفر می‌کند با این قصد که رد و نشانی از دوست گم‌شده‌اش، گزاویه بیابد. تا پایان داستان نمی‌دانیم که گزاویه به چه دلیل گم شده و راوی داستان به چه انگیزه‌ای او را با سرسختی غریبی می‌جوید. نه جنایتی اتفاق افتاده است و نه کسی راوی را به کمک طلبیده.

راوی داستان در مسافرخانه‌ای در بمبئی از طریق معشوقه رفیق مفقودالاثرش پی می‌برد که او با شرکتی در شهر "مدرس" وارد معاملات مشکوک شده است. در جست‌و‌جوی این دوست گم‌شده از مسافرخانه‌ای به مسافرخانه دیگر و از شهری به شهر دیگر راه پیدا می‌کند، و در این مسیر، از بمبئي تا بنگلور و مَدرس تا گوا با عده‌ای همسفر می‌شود و در این مسیر با زنان و هندوها و برهمن‌هایی آشنا می‌شود. داستان در خط سفر ادامه پیدا می‌کند و به‌تدریج راوی نشانه‌هایی از دوستش به دست می‌آورد، تا اینکه سرانجام روی تراس هتلی در شهر گوآ به این یقین می‌رسد که دوست گم‌شده‌اش، گزاویه همان‌جا، در همان هتل و روی همان تراس در چند قدمی او نشسته است. گزاویه خود اوست و او اکنون پس از طی راه‌های طولانی خود گم‌شده‌اش را پیدا کرده است. به این ترتیب "راه" در این رمان به آن مقصود نهایی و هدف عالی که همان خودیابی باشد بدل می‌گردد.

آسیه نظام شهیدی: آیا "شب‌های هند" بار دیگر نشانگر تمایل اروپائیان که خویش را در این جهان مدرن گم کرده‌اند، به یافتن پاسخ‌های ابدیشان درباره‌ هستی، به سوی مشرق زمین نیست؟

آنتونیو تابوکی درباره مفهوم جست‌و‌جو و خودیابی در "شب‌های هند" می‌گوید: این شخصیت‌ها در دیگران به دنبال خودشان می‌گردند؛ چرا که گمان می‌کنم این بهترین راه برای جست‌وجوی خویشتن است. شخصیت اصلی در «شب‌های هند»، درگیر چنین کنکاشی است؛ او ردپای دوستی را می‌گیرد که در هند ناپدید شده است. اسپینو، شخصیت رمان «لبه افق» نیز که در پی کشف هویت جسدی نا‌شناس است، این‌گونه است. نمی‌دانم که آیا این آدم‌ها می‌خواهند خود را بیابند یا نه؛ اما تا هنگامی که زنده‌اند؛ ناگزیر‌ند با انگاره‌ای که دیگران از آنها دارند، روبرو شوند. آنها مجبور‌ند به خودشان در آینه‌ نگاه کنند؛ و اغلب موفق می‌شوند که نگاهی سرسری به خودشان بیندازند. (همان)

زنان نقش مهمی در زندگی راوی داستان ایفا می‌کنند. آن‌ها به او انگیزه می‌دهند که به راهش ادامه دهد. راوی در اتاق هتلی نشانه‌های مطمئنی از خیانت یک زن جوان به همسرش به دست می آورد و بعدها با همین زنی که به شوهرش وفادار نبوده آشنا می‌شود و سرانجام در پایان رمان هم با یک زن عکاس آشنا می‌شود و اوست که راوی را از "وسوسه" ذهنی جستن یک دوست گم‌شده نجات می‌دهد و او را به دنیای واقعی و ملموس برمی‌گرداند.

به بهانه چنین داستانی ما از دریچه چشم یک مسافر اروپایی با زندگی در بمبئی آشنا می‌شویم. همراه تابوکی جنازه‌هایی را می‌بینیم که روی زمین مانده‌اند و لاشخورها آن‌ها را تکه پاره کرده‌اند و حتی آب آشامیدنی برکه‌ای را که مردم از آن می‌نوشند، آلوده کرده‌اند. با نیروگاه‌های اتمی آشنا می‌شویم که ویلاهای پولدارها در محلات بالای شهر را غرق در نور می‌کنند و در همان حال بیمارستان‌هایی را می‌بینیم که به خاطر قطعی برق در تاریکی فرومی‌روند. با گدایان، افلیج‌ها و ولگردها آشنا می‌شویم و با پزشکی همسفر می‌شویم که هرچند متخصص قلب است و در اروپا تحصیل کرده، اما افسوس می‌خورد که چرا تخصصش را در زمینه‌ قلب گرفته است. چون در هند کسی از بیماری قلبی نمی‌میرد. مرگ در هند بیشتر بر اثر مسمومیت و اسهال اتفاق می‌افتد.

آسیه نظام شهیدی، منتقد پس از خواندن این کتاب پرسش‌هایی را با ما در میان می‌گذارد. او می‌‌پرسد: آیا راوی در سفری ذهنی که حاصل بی‌خوابی شبی‌ست، به جست‌وجوی خویشتن بر نیامده؟ آیا او با اشاره‌هایی به مکتب‌های گنوسی مغرب زمین و بعضی آیین‌های مشرق زمین، اشاره به ورود مبلغان مسیحی پرتغالی به هند و رفتن به منطقه‌ عجیب گوآ که ملغمه‌ای از شرق و غرب است در جست‌وجوی یافتن راهی به وحدت میان اندیشه‌های عرفانی ملل و انسان‌ها نیست؟ آیا "شب‌های هند" بار دیگر نشانگر تمایل اروپائیان که خویش را در این جهان مدرن گم کرده‌اند، به یافتن پاسخ‌های ابدیشان درباره‌ هستی، به سوی مشرق زمین نیست؟ آیا راوی با اشاراتی بسیار مختصر و‌گاه استعاری و نمادین، سیری در اندیشه‌های عرفانی و نیز فلسفی جهان نداشته است؟

در سال ۱۹۸۹ کارگردان فرانسوی آلن کورنو بر اساس این رمان فیلمی ساخت که با عنوان (nocturne indien) به نمایش درآمد و جایزه سزار را هم به‌خاطر بهترین فیلمبرداری از آن خود کرد. روایت سینمایی از این داستان ساده‌تر از روایت ادبی آن است و در پایان وقتی راوی داستان - که در فیلم خاویر روسینیول نام دارد- تصادفاً دوستش (در کتاب:گزاویه، در فیلم: یانوتا پینتو) را می‌بیند، به دلیل نامعلومی انگیزه‌اش را در یافتن او از دست می‌دهد. تأکید تابوکی بیشتر بر سویه عرفانی و فلسفی "جست‌و جو" و "خودیابی"‌ است، در حالی‌که در روایت سینمایی آلن کورنیو، تأکید بیشتر بر ارائه دادن تصویری متفاوت از هندوستان است.

شناسنامه کتاب:

شب‌های هند، ‌آنتونیو تابوکی، ترجمه‌ سروش حبیبی، نشر چشمه‌، چاپ اول: تابستان ۸۳

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر مهمان

    معرفی نویسنده به این روش گیرا و فوق العاده دلنشین درخور توجه و استعداد است ! راهی که انتخاب نموده اید بی شک گروه زیادی را به خواندن تشویق و هدایت خواهد کرد! سلامت و پایدار باشید! ارادتمند - مهدی از استکهلم