ترکها و کردها
<p dir="RTL">اکبر گنجی − درگیری ترک‌های ترکیه و کردهای آن کشور پیشینه‌ای بلند دارد. اما از سال ۱۹۸۴ جنگ "پ ک ک" <span dir="LTR">(</span><span dir="LTR">PKK)</span> با دولت ترکیه وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد و گفته می‌شود که آن درگیری‌ها تاکنون ۴۰ تا ۵۰ هزار کشته برجای نهاده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <!--break--> <p dir="RTL">بدون تردید بسیاری از گروه‌های کرد آرزو دارند که کشور مستقل کردستان را تأسیس کنند. در راه این آرزو خون‌های بسیاری تاکنون ریخته شده است. مفقود بودن شرایط به معنای نفی آرزو و هدف نیست، آن هدف در انتظار فرصت است تا خود را محقق سازد.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>کردها و نزاع‌های منطقه‌ای </strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">چهار کشور ایران، ترکیه، سوریه و عراق در رقابت‌های منطقه‌ای و نزاع با همدیگر، از گروه‌های کُردِ طرف مقابل در نبرد آنها علیه دولتشان حمایت مالی و تسلیحاتی به عمل آورده‌اند. محمد رضا شاه پهلوی از گروه‌های کرد عراقی حمایت می‌کرد. جمهوری اسلامی از گروه‌های کرد عراقی علیه صدام حسین حمایت می‌کرد و صدام حسین از گروه‌های کرد ایرانی علیه جمهوری اسلامی حمایت می‌کرد. حافظ اسد و بشار اسد از "پ ک ک" علیه ترکیه حمایت می‌کردند. نزاع‌های منطقه‌ای برای کردها "فرصت ساز" است تا هدف خود را دنبال کنند.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">نزاع کشورهای غربی به رهبری دولت آمریکا با رژیم صدام حسین این فرصت را برای کردها فراهم آورد تا دولت‌های غربی کردستان عراق را "منطقه‌ی پرواز ممنوع" اعلام کنند و نه تنها از این طریق که به روش‌های گوناگون کردها را علیه صدام حسین بشورانند. این وضعیت فرصتی برای کردهای عراقی پدید آورد که خودمختاری کسب کنند. صدام حسین که از طریق تهاجم نظامی سرنگون شد، قدرت کردهای عراقی باز هم افزایش یافت.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">کردستان عراق به شکل فعلی هم برای کردها الگویی دنبال کردنی است. به همین دلیل برخی از گروه‌های کرد ایرانی از دولت‌های غربی تقاضا کرده‌اند تا کردستان ایران را "منطقه‌ی پرواز ممنوع" اعلام کنند. (<a href="http://www.kurdistanmedia.com/farsi/index.php?besh=dreje&id=247">منبع</a>)</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>"پ ک ک"</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">جنگ داخلی سوریه که با کمک دولت‌های غربی و دولت‌های منطقه- خصوصاً ترکیه و عربستان سعودی و قطر- آغاز شد، رژیم بشار اسد شهرهای کردستان سوریه را به کردها سپرد تا بر ترکیه فشار وارد آورد. این سیاستی کارا بوده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">وقتی ترکیه و سوریه دارای روابط بسیار نزیک بودند، رژیم سوریه فعالیت „پ ک ک“ را تعطیل کرد. اینک که ترکیه به دنبال سرنگونی رژیم سوریه است، „پ ک ک“ دوباره امکان فعالیت یافته است. جنگ داخلی سوریه فرصت بسیار مناصبی برای „پ ک ک“ فراهم کرده است. آنها که اقلیم کردستان عراق را در پشت سر داشتند، واگذاری بسیاری از شهرهای کردستان سوریه به کردها را در پیش چشم دارند. یعنی منطقه‌ای که بیشترین همفکری را با آنها داشته و دارد.</p> <p dir="RTL"> </p> <blockquote> <p dir="RTL"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/kurd1.jpg" style="width: 192px; height: 144px; float: right;" />مردم منطقه دارای هیچ ویژگی ای نیستند که آنان را از برپایی نظام‌های دموکراتیک محروم سازد. اگر بازیگران سیاسی به دنبال برساختن نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر باشند- که نظامی سکولار است- می‌توانند مسائل منطقه و تک تک افراد را حل و فصل کنند. چرا که دموکراسی فاقد تبعیض‌های جنسیتی، قومیتی، دینی و زبانی است. اما اگر به جای دموکراسی خواهی به دنبال نزاع‌های قومی، زبانی، دینی بروند- که اینک در منطقه در حال زبانه کشیدن است- بی ثباتی و جنگ و خون ریزی به ارمغان خواهند آورد.</p> </blockquote> <p dir="RTL">هر چه درگیری ترکیه و سوریه افزایش یابد، به سود اینان است. „پ ک ک“ اگر اینک نتواند به استقلال دست یابد، حداقل می‌تواند الگوی عراق و سوریه را دنبال کند. به همین دلیل طی ماه‌های اخیر „پ ک ک“ به شدت بر فعالیت خود علیه نظامیان ترکیه افزوده است. جنگی که صدها کشته و زخمی از طرفین برجای نهاده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">در ۲۷/۶/۹۱، رجب طیب اردوغان- نخست وزیر ترکیه- اعلام کرد که فقط طی یک ماه گذشته نیروهای امنیتی کشورش حدود ۵۰۰ پیکارجوی حزب کارگران کردستان ترکیه („پ ک ک“) را کشته اند. (رجوع شود به این <a href="http://www.bbc.co.uk/persian/rolling_news/2012/09/120917_l31_rln_pkk_turkey_fighter.shtml">لینک</a> و این <a href="http://www.radiofarda.com/archive/news/20120917/143/143.html?id=24711382">لینک</a>) متقابلاً نیروهای „پ ک ک“ طی ماه‌های گذشته ده‌ها تن از نظامیان ترکیه را کشته‌اند. در ۲۶/۶/۹۱ با انفجار یک بمب کنار جاده‌ای، ۸ نیروی پلیس را کشته و ۹ تن دیگر را زخمی کردند. در ۲۸/۶/۹۱ با حمله‌ی راکتی به یک ستون نظامی ترکیه، ۷ تن را کشته و ۵۶ تن دیگر را زخمی کردند. (<a href="http://www.radiofarda.com/archive/news/20120918/143/143.html?id=24712226">منبع</a>)</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">به غیر از ترکیه، دولت آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا „پ ک ک“ را در لیست سازمان‌های تروریستی قرار داده‌اند. به همین دلیل اردوغان قادر است اعلام کند که طی یک ماه فقط ۵۰۰ تن از نیروهای آن سازمان را کشته است. اگر رئیس جمهور ایران یا سوریه یا عراق اعلام کرده بود که طی ماه گذشته ۵۰۰ کرد مسلح را کشته است، جنجالی جهانی برپا می‌شد، اما اگر ماه آینده هم اردوغان اعلام کند ظرف ماه گذشته ۱۰۰۰ کرد را کشته است، صدای اعتراض دولت‌های غربی برنخواهد خواست. حتی در رسانه‌های غربی هم شاهد اعتراضی نبوده ایم.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>سیاست یک بام و دو هوا</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">مسئله کجاست؟ ترکیه عضو پیمان ناتو و متحد دولت‌های غربی به رهبری دولت آمریکا است. رفتارهای واحد وقتی از سوی متحدین و غیرمتحدین صورت می‌گیرد، دو حکم مختلف پیدا می‌کند. به تعبیر دیگر، سیاست، سیاست یک بام و دو هوایی است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">اگر کشتن گروه‌های کردی که مسلحانه مبارزه می‌کنند بد است، هر یک از چهار دولت که آنها را بکشد بد است. اما اگر مبارزه‌ی مسلحانه تروریسم است، و کشتن تروریست‌ها مجاز است، هر چهار دولت مجاز به این عمل‌اند. باید به ملاک‌های عدالت و حقوق بشر توجه کرد، نه سیاست و منافع دولت ها.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">ترکیه اینک دارای ۹۰ روزنامه نگار زندانی است، یعنی چند برابر ایران. همین هفته محاکمه‌ی ۳۶ روزنامه نگار متهم به حمایت از حزب کارگران کردستان در ترکیه آغاز شد. (<a href="http://www.dw.de/dw/article/0,,16230623,00.html">منبع</a>) این مسئله هم سر و صدای چندانی به راه نینداخت، چون ترکیه عضو ناتو و متحد غرب است. یک دادگاه در ۴/۳/۹۱ لیلا زانا، نماینده‌ی کرد مجلس ترکیه را به اتهام تبلیغ برای پ ک ک به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. (<a href="http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/05/120524_an_turkey_kurd_zana.shtml">منبع</a>)</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>وضعیت منطقه</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">مسئله صرفاً مسئله‌ی سیاست یک بام و دو هوایی نیست. این سیاست پیامدهای مخربی در منطقه داشته و اجازه نمی‌دهد تا مسائل منطقه حل و فصل شوند. صدها هزار خون در این منطقه تاکنون ریخته شده است. مسئله‌ی اسرائیل و فلسطین مادر مسائل منطقه است و تا وقتی این مسئله به صورتی عادلانه حل نشود، شاهد نزاع خواهیم بود. در این مورد هم دولت آمریکا با توجه به حمایت بی قید و شرط از دولت اسرائیل امکانی برای حل مسئله فراهم نمی‌آورد. نفوذ دولت اسرائیل در آمریکا آن قدر زیاد است که اینک دو کاندیدای ریاست جمهوری در حال رقابت بر سر این هستند که کدامیک حامی بیشتر اسرائیل است و کدامیک کمتر به خواست‌های اسرائیل تن داده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">مسائل منطقه چون کلافی به یکدیگر متصل است. همه‌ی دولت ها- از جمله دولت اسرائیل- در مسئله‌ی کردها نقش آفرین هستند. به طور طبیعی هر دولتی به دنبال منافع ملی خویش است. دولت اسرائیل هم منافع و اهداف خود را دنبال می‌کند. دولت ترکیه به هیچ وجه زیربار تشکیل دولت مستقل کردستان نمی‌رود. سه دولت دیگر هم همین نظر را دارند. اما این دولت‌ها نه دارای توان یکسانی هستند، نه دارای متحدین واحدی در سطح جهانی و منطقه ای. اگر رژیم بشار اسد سرنگون شود، و سوریه تجزیه نشود، سلفی‌ها دست بالا را در رژیم بعدی خواهند داشت. سلفی‌ها هم زیربار تشکیل دولت مستقل کردستان نخواهند رفت. اگر به تاریخ نگریسته شود، این گزاره‌ی <strong>توصیفی/ تبیینی</strong> سر خواهد کشید: "<strong>تجزیه در این منطقه به شدت خونین و دردناک خواهد بود</strong>". میلیون‌ها تن کشته و زخمی و آواره خواهند شد، منطقه هم برای زمانی طولانی بی ثبات می‌گردد. امنیت و ثبات که نباشد، از توسعه و دموکراسی هم خبری نخواهد بود.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">اگر همه‌ی نیروها به دنبال نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر بودند، منطقه وضعیت دیگری می‌یافت. اما فقط نیروهای مخالف رژیم‌های استبدادی بازیگر صحنه نیستند، دولت‌های جهانی و منطقه‌ای نیز نقش آفرینان مهمی هستند. دولت اسرائیل با این مدعا که تنها دولت دموکراتیک منطقه است، از دموکراتیزه شدن کشورهای منطقه ناراضی است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>چاره اصلی: دموکراتیک شدن منطقه</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">بی ثباتی منطقه و نزاع‌های داخلی تک تک کشورها از یک سو، و میان کشورها با یکدیگر از دیگر سو، به سود منافع اسرائیل است.این وضعیت حداقل دو پیامد مثبت برای دولت اسرائیل دارد. اولاً: مسئله‌ی فلسطین کاملاً به حاشیه رانده می‌شود. کما این که اینک هیچ سخنی از طرح چهار جانبه‌ی آمریکا، اروپا، روسیه و سازمان ملل- مبنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطین در کنار دولت اسرائیل- نیست. ثانیاً: تصویری عقب مانده از مردم منطقه به دست می‌دهد که قابلیت و صلاحیت دموکراسی را فاقدند.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">ناتانیاهو در ۲۶/۶/۹۱ در مصاحبه‌ی با شبکه تلویزیونی <span dir="LTR">NBC</span> آمریکا با اشاره به تظاهرات اعتراضی کشورهای مختلف علیه آمریکا در اعتراض به فیلم "بی گناهی مسلمانها" گفت: "این همان <strong>تعصبی</strong> است که امروز شما آن را به صورت هجوم به سفارت‌خانه‌های خود می‌بینید. آیا می‌خواهید این <strong>متعصب‌ها</strong> سلاح اتمی در اختیار داشته باشند؟ "(<a href="http://www.dw.de/dw/article/0,,16244786,00.html">منبع</a>) این تصویر مطلوب زمامداران اسرائیل از مردم منطقه است. این تصویر باید حفظ شود تا این دولت آن را به دولت‌های غربی بفروشند.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">دولت اسرائیل از مسئله‌ی کردستان هم به همین نحو استفاده کرده و می‌کند. این مدعا که اسرائیل خواهان تأسیس کشور کردستان- مرکب از کردستان ایران، عراق، سوریه و ترکیه- است، همیشه ذهن زمامداران این چهار کشور را به خود مشغول کرده است. <strong>شاید</strong> نتوان به دولت اسرائیل ایراد گرفت که چرا از این مسئله به سود منافع ملی خود استفاده می‌کند، مهم عملکرد ۴ دولت یاد شده، اپوزیسیون این دولت‌ها و کردهاست که چه رفتاری از خود بروز می‌دهند.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">برخلاف سیمایی که زمامداران اسرائیل به تصویر می‌کشند، مردم منطقه دارای هیچ ویژگی ای نیستند که آنان را از برپایی نظام‌های دموکراتیک محروم سازد. اگر بازیگران سیاسی به دنبال برساختن نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر باشند- که نظامی سکولار است- می‌توانند مسائل منطقه و تک تک افراد را حل و فصل کنند. چرا که دموکراسی فاقد تبعیض‌های جنسیتی، قومیتی، دینی و زبانی است. اما اگر به جای دموکراسی خواهی به دنبال نزاع‌های قومی، زبانی، دینی بروند- که اینک در منطقه در حال زبانه کشیدن است- بی ثباتی و جنگ و خون ریزی به ارمغان خواهند آورد. هیچ جبری بر تاریخ حاکم نیست، تاریخ گشوده است و آدمیان با افکار و گفتار و رفتار خود آن را می‌سازند.</p>
اکبر گنجی − درگیری ترکهای ترکیه و کردهای آن کشور پیشینهای بلند دارد. اما از سال ۱۹۸۴ جنگ "پ ک ک" (PKK) با دولت ترکیه وارد مرحلهی تازهای شد و گفته میشود که آن درگیریها تاکنون ۴۰ تا ۵۰ هزار کشته برجای نهاده است.
بدون تردید بسیاری از گروههای کرد آرزو دارند که کشور مستقل کردستان را تأسیس کنند. در راه این آرزو خونهای بسیاری تاکنون ریخته شده است. مفقود بودن شرایط به معنای نفی آرزو و هدف نیست، آن هدف در انتظار فرصت است تا خود را محقق سازد.
کردها و نزاعهای منطقهای
چهار کشور ایران، ترکیه، سوریه و عراق در رقابتهای منطقهای و نزاع با همدیگر، از گروههای کُردِ طرف مقابل در نبرد آنها علیه دولتشان حمایت مالی و تسلیحاتی به عمل آوردهاند. محمد رضا شاه پهلوی از گروههای کرد عراقی حمایت میکرد. جمهوری اسلامی از گروههای کرد عراقی علیه صدام حسین حمایت میکرد و صدام حسین از گروههای کرد ایرانی علیه جمهوری اسلامی حمایت میکرد. حافظ اسد و بشار اسد از "پ ک ک" علیه ترکیه حمایت میکردند. نزاعهای منطقهای برای کردها "فرصت ساز" است تا هدف خود را دنبال کنند.
نزاع کشورهای غربی به رهبری دولت آمریکا با رژیم صدام حسین این فرصت را برای کردها فراهم آورد تا دولتهای غربی کردستان عراق را "منطقهی پرواز ممنوع" اعلام کنند و نه تنها از این طریق که به روشهای گوناگون کردها را علیه صدام حسین بشورانند. این وضعیت فرصتی برای کردهای عراقی پدید آورد که خودمختاری کسب کنند. صدام حسین که از طریق تهاجم نظامی سرنگون شد، قدرت کردهای عراقی باز هم افزایش یافت.
کردستان عراق به شکل فعلی هم برای کردها الگویی دنبال کردنی است. به همین دلیل برخی از گروههای کرد ایرانی از دولتهای غربی تقاضا کردهاند تا کردستان ایران را "منطقهی پرواز ممنوع" اعلام کنند. (منبع)
"پ ک ک"
جنگ داخلی سوریه که با کمک دولتهای غربی و دولتهای منطقه- خصوصاً ترکیه و عربستان سعودی و قطر- آغاز شد، رژیم بشار اسد شهرهای کردستان سوریه را به کردها سپرد تا بر ترکیه فشار وارد آورد. این سیاستی کارا بوده است.
وقتی ترکیه و سوریه دارای روابط بسیار نزیک بودند، رژیم سوریه فعالیت „پ ک ک“ را تعطیل کرد. اینک که ترکیه به دنبال سرنگونی رژیم سوریه است، „پ ک ک“ دوباره امکان فعالیت یافته است. جنگ داخلی سوریه فرصت بسیار مناصبی برای „پ ک ک“ فراهم کرده است. آنها که اقلیم کردستان عراق را در پشت سر داشتند، واگذاری بسیاری از شهرهای کردستان سوریه به کردها را در پیش چشم دارند. یعنی منطقهای که بیشترین همفکری را با آنها داشته و دارد.
هر چه درگیری ترکیه و سوریه افزایش یابد، به سود اینان است. „پ ک ک“ اگر اینک نتواند به استقلال دست یابد، حداقل میتواند الگوی عراق و سوریه را دنبال کند. به همین دلیل طی ماههای اخیر „پ ک ک“ به شدت بر فعالیت خود علیه نظامیان ترکیه افزوده است. جنگی که صدها کشته و زخمی از طرفین برجای نهاده است.
در ۲۷/۶/۹۱، رجب طیب اردوغان- نخست وزیر ترکیه- اعلام کرد که فقط طی یک ماه گذشته نیروهای امنیتی کشورش حدود ۵۰۰ پیکارجوی حزب کارگران کردستان ترکیه („پ ک ک“) را کشته اند. (رجوع شود به این لینک و این لینک) متقابلاً نیروهای „پ ک ک“ طی ماههای گذشته دهها تن از نظامیان ترکیه را کشتهاند. در ۲۶/۶/۹۱ با انفجار یک بمب کنار جادهای، ۸ نیروی پلیس را کشته و ۹ تن دیگر را زخمی کردند. در ۲۸/۶/۹۱ با حملهی راکتی به یک ستون نظامی ترکیه، ۷ تن را کشته و ۵۶ تن دیگر را زخمی کردند. (منبع)
به غیر از ترکیه، دولت آمریکا و اتحادیهی اروپا „پ ک ک“ را در لیست سازمانهای تروریستی قرار دادهاند. به همین دلیل اردوغان قادر است اعلام کند که طی یک ماه فقط ۵۰۰ تن از نیروهای آن سازمان را کشته است. اگر رئیس جمهور ایران یا سوریه یا عراق اعلام کرده بود که طی ماه گذشته ۵۰۰ کرد مسلح را کشته است، جنجالی جهانی برپا میشد، اما اگر ماه آینده هم اردوغان اعلام کند ظرف ماه گذشته ۱۰۰۰ کرد را کشته است، صدای اعتراض دولتهای غربی برنخواهد خواست. حتی در رسانههای غربی هم شاهد اعتراضی نبوده ایم.
سیاست یک بام و دو هوا
مسئله کجاست؟ ترکیه عضو پیمان ناتو و متحد دولتهای غربی به رهبری دولت آمریکا است. رفتارهای واحد وقتی از سوی متحدین و غیرمتحدین صورت میگیرد، دو حکم مختلف پیدا میکند. به تعبیر دیگر، سیاست، سیاست یک بام و دو هوایی است.
اگر کشتن گروههای کردی که مسلحانه مبارزه میکنند بد است، هر یک از چهار دولت که آنها را بکشد بد است. اما اگر مبارزهی مسلحانه تروریسم است، و کشتن تروریستها مجاز است، هر چهار دولت مجاز به این عملاند. باید به ملاکهای عدالت و حقوق بشر توجه کرد، نه سیاست و منافع دولت ها.
ترکیه اینک دارای ۹۰ روزنامه نگار زندانی است، یعنی چند برابر ایران. همین هفته محاکمهی ۳۶ روزنامه نگار متهم به حمایت از حزب کارگران کردستان در ترکیه آغاز شد. (منبع) این مسئله هم سر و صدای چندانی به راه نینداخت، چون ترکیه عضو ناتو و متحد غرب است. یک دادگاه در ۴/۳/۹۱ لیلا زانا، نمایندهی کرد مجلس ترکیه را به اتهام تبلیغ برای پ ک ک به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. (منبع)
وضعیت منطقه
مسئله صرفاً مسئلهی سیاست یک بام و دو هوایی نیست. این سیاست پیامدهای مخربی در منطقه داشته و اجازه نمیدهد تا مسائل منطقه حل و فصل شوند. صدها هزار خون در این منطقه تاکنون ریخته شده است. مسئلهی اسرائیل و فلسطین مادر مسائل منطقه است و تا وقتی این مسئله به صورتی عادلانه حل نشود، شاهد نزاع خواهیم بود. در این مورد هم دولت آمریکا با توجه به حمایت بی قید و شرط از دولت اسرائیل امکانی برای حل مسئله فراهم نمیآورد. نفوذ دولت اسرائیل در آمریکا آن قدر زیاد است که اینک دو کاندیدای ریاست جمهوری در حال رقابت بر سر این هستند که کدامیک حامی بیشتر اسرائیل است و کدامیک کمتر به خواستهای اسرائیل تن داده است.
مسائل منطقه چون کلافی به یکدیگر متصل است. همهی دولت ها- از جمله دولت اسرائیل- در مسئلهی کردها نقش آفرین هستند. به طور طبیعی هر دولتی به دنبال منافع ملی خویش است. دولت اسرائیل هم منافع و اهداف خود را دنبال میکند. دولت ترکیه به هیچ وجه زیربار تشکیل دولت مستقل کردستان نمیرود. سه دولت دیگر هم همین نظر را دارند. اما این دولتها نه دارای توان یکسانی هستند، نه دارای متحدین واحدی در سطح جهانی و منطقه ای. اگر رژیم بشار اسد سرنگون شود، و سوریه تجزیه نشود، سلفیها دست بالا را در رژیم بعدی خواهند داشت. سلفیها هم زیربار تشکیل دولت مستقل کردستان نخواهند رفت. اگر به تاریخ نگریسته شود، این گزارهی توصیفی/ تبیینی سر خواهد کشید: "تجزیه در این منطقه به شدت خونین و دردناک خواهد بود". میلیونها تن کشته و زخمی و آواره خواهند شد، منطقه هم برای زمانی طولانی بی ثبات میگردد. امنیت و ثبات که نباشد، از توسعه و دموکراسی هم خبری نخواهد بود.
اگر همهی نیروها به دنبال نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر بودند، منطقه وضعیت دیگری مییافت. اما فقط نیروهای مخالف رژیمهای استبدادی بازیگر صحنه نیستند، دولتهای جهانی و منطقهای نیز نقش آفرینان مهمی هستند. دولت اسرائیل با این مدعا که تنها دولت دموکراتیک منطقه است، از دموکراتیزه شدن کشورهای منطقه ناراضی است.
چاره اصلی: دموکراتیک شدن منطقه
بی ثباتی منطقه و نزاعهای داخلی تک تک کشورها از یک سو، و میان کشورها با یکدیگر از دیگر سو، به سود منافع اسرائیل است.این وضعیت حداقل دو پیامد مثبت برای دولت اسرائیل دارد. اولاً: مسئلهی فلسطین کاملاً به حاشیه رانده میشود. کما این که اینک هیچ سخنی از طرح چهار جانبهی آمریکا، اروپا، روسیه و سازمان ملل- مبنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطین در کنار دولت اسرائیل- نیست. ثانیاً: تصویری عقب مانده از مردم منطقه به دست میدهد که قابلیت و صلاحیت دموکراسی را فاقدند.
ناتانیاهو در ۲۶/۶/۹۱ در مصاحبهی با شبکه تلویزیونی NBC آمریکا با اشاره به تظاهرات اعتراضی کشورهای مختلف علیه آمریکا در اعتراض به فیلم "بی گناهی مسلمانها" گفت: "این همان تعصبی است که امروز شما آن را به صورت هجوم به سفارتخانههای خود میبینید. آیا میخواهید این متعصبها سلاح اتمی در اختیار داشته باشند؟ "(منبع) این تصویر مطلوب زمامداران اسرائیل از مردم منطقه است. این تصویر باید حفظ شود تا این دولت آن را به دولتهای غربی بفروشند.
دولت اسرائیل از مسئلهی کردستان هم به همین نحو استفاده کرده و میکند. این مدعا که اسرائیل خواهان تأسیس کشور کردستان- مرکب از کردستان ایران، عراق، سوریه و ترکیه- است، همیشه ذهن زمامداران این چهار کشور را به خود مشغول کرده است. شاید نتوان به دولت اسرائیل ایراد گرفت که چرا از این مسئله به سود منافع ملی خود استفاده میکند، مهم عملکرد ۴ دولت یاد شده، اپوزیسیون این دولتها و کردهاست که چه رفتاری از خود بروز میدهند.
برخلاف سیمایی که زمامداران اسرائیل به تصویر میکشند، مردم منطقه دارای هیچ ویژگی ای نیستند که آنان را از برپایی نظامهای دموکراتیک محروم سازد. اگر بازیگران سیاسی به دنبال برساختن نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر باشند- که نظامی سکولار است- میتوانند مسائل منطقه و تک تک افراد را حل و فصل کنند. چرا که دموکراسی فاقد تبعیضهای جنسیتی، قومیتی، دینی و زبانی است. اما اگر به جای دموکراسی خواهی به دنبال نزاعهای قومی، زبانی، دینی بروند- که اینک در منطقه در حال زبانه کشیدن است- بی ثباتی و جنگ و خون ریزی به ارمغان خواهند آورد. هیچ جبری بر تاریخ حاکم نیست، تاریخ گشوده است و آدمیان با افکار و گفتار و رفتار خود آن را میسازند.
نظرها
فرید
برای من همواره این سوال مطرح بوده است که چرا دولتهای غربی مدام سعی دارند تا با تشکیل اتحادیه با سایر کشورها بر قدرت و حوزه نفوذ خود بیافزایند. نمونه اش اتحادیه اروپا و ایالات متحذه آمریکا (مخموعه 50 کشور) و سایر اتحادیه های نظامی و اقتصادی است و با هر نوع تجزیه شدن کشورهای خود براستی مقابله و مخالفت می کنند. ولی همین کشورها شیوه متفاوتی با کشورهای جهان سوم دارند و اقلیتها را تشویق می کنند تا از زیر سقفهای بزرگتر به زیر چترهای کوچکتر پناه برند.
مزدک
با سلام به آقای گنجی.تشکر از مقاله تان و منتظر مقالات بعدی شما در این زمینه هستیم.لطفا اگر مقدور است بفرمایید به نظر شما چرا ایران از کردهای ترکیه حمایت کافی را به منظور کسب آزادی بیشتر انجام نمیدهد؟ مگر نه اینکه اقلیم کردستان در حال حاظر بالاترین همکاری را با حکومت ایران دارد؟آیا منافع ایجاد یکاقلیم کرد نشین در شرق ترکیه برای ایران بیشتر نیست؟ و دوم اینکه بفرمایید چرا حکومت ایران به این شدت با فرهنگهای ایرانی مقابله میکند؟ فقط کردستان را نمیگویم برای مثال پوشش خراسانی یا سیستانی در کلیه اداره ها ممنوع است! این وحشت رژیم اسلامی از کجاست؟
ali
آقايی که به امپراتوری چنگيز مينازيد و تاريخ رو پيشبينی ميکنيد، اين يک ذره خاک ترکيه که کشوری است با قدمت تنها 80 ساله، در واقع يک سوم خاک اين کشور است و نه يک ذره، در ضمن شما که اينقدر از تاريخ و مفاخر ترکی مطلع هستديد، ترکيه را از اتحاد جماهير شوروی که فروريخت قويتر ميدانيد؟ کدام يک از اين امپراتوری هايی که از آنها به مستی ياد ميکنيد هنوز موجودند؟
کاربر مهمان
بابا این یارو معلوم نیست تو زندان باهاش چکار کردن یک ذره مخش تاب ورداشته زیاد جدی نگیرید این آقایون نمیدونن ما کردها چه خوابی براشون دیدیم
ali
<p>http://radiozamaaneh.com/maroufi/2008/06/post_122.html گنجی ها ***ها و ديگران که 500 سال است از تکرار مکررات خسته نشده اند بدانند که خواسته های مشروع يک ملت را به سياست اسراييل و آمريکا خلاصه کردن خود را گول زدن است. همچنان که شاهاهن و سلاطين شما از سياست آگاهی داشته اند(؟) و از روابط ژوپوليتيکی بهره برده اند، اين حق را نيز کوردها و آذری ها و ديگران دارند، پس لتفن برای خودتان نسخه بپيچيد. ميليون ها کشته هم که اينجا حکل تهديد دارد چيزی را عوض نميکند، نکشيد که ميليون ها کشته نشوند.</p>
کاربر مهمان
هر کس به نسبت منافع خود نظرات خود را بیان میکند چون در اینجا همه آزادانه نظرات خود را بیان می کنند.اما در همین جا هم با وجود مشخص نبودن هیچ چیز از آینده و در حالیکه شما و همفکران شما هیچ قدرتی ندارید به ملیتها قوم میگویید،به حق اولیه هر بشر بر روی زمین احترام نمیگذارید و در مورد حمام خونی سخن میگویید که حتی اگر ایران هم تجزیه نشود براه خواهد افتاداگر در این حکومت ترکها قدرت زیادی دارند و به حقوق اولیه خود نرسیدند وای به آینده ی که شما بشارت داده اید .همانطور که در دهه ها حکمرانان ایران تاب تحمل حقوق ترک و کرد را نداشته اند ترک و کرد هم دیگر صدایی وعده های بی اساس و خرد مقابل را نخواهند شنید...مقاله های که در این مدت خوانده ام یک حقیقت تلخ دارند و آن اینکه مانند هر زمان دیگر حرفهای شما در هر مسلکی در ارتباط با حقوق ملیتها مشابه و زور گویانه است.
امیر
من این مقاله رو کلمه به کلمه خوندم. هیچ جا راه حل رو تسلیم شدن کردها و دست برداشتن اونها از آرزوهاشون تجویز نشده بود. توصیف بسیار دقیقی از وضعیت منطقه بود. و راه حل برقراری دموکراسی. انگار یه عده زندگیشون از فحش دادن به گنجی و دیگران می گذره: "تا زمانی روشنفكر ایرانی امثال گنجی باشند دموكراسی و حقوق بشر در ایران خیالی بیش نخواھد بود" لطفا شما روشنفکری بفرمایین. اگر یک مقاله تحلیلی بنویسید قول میدم با دقت بخوانمش. "آقای گنجی شما که کمترین احقاق حقوقی از جانب اقلیتها را به تجزیه طلبی و جدایی طلبی تعبیر می کنیدو آن را بزرگترین جرم و خطرناکترین تهدید بر علیه سرزمین ایران می دانید." معلومه این رو از کجا آوردین؟ "آقای گنجی سوال ما این است آیا شما خود و امسال خود را در انقلاب سال 57 مقصر نمی دانید ؟" منم خیلی دوست دارم جواب این گونه سوالها رو بدونم . مخصوصا ما نسل بعد انقلاب خیلی طلبکاریم. اما شما هم قول میدی اگه امثال گنجی به شما پاسخ دادند اجازه بدی درباره مسایل دیگه هم صحبت کنند. "آمریکا و اسراییل برنامه ریزی روی تجزیه آذربایجان کرده اند گنجی میخواهد ذهن ها رابه سمت کردها منحرف کند. سایت ایرانینان کام را نگاه کنید وسخنان سناتور آمریکایی را ببیید. " آقای مطلع فکر کنم خیلی ها قبل از شما وسخنان سناتور آمریکایی رو خوانده اند. شما انگار گنجی رو با foxnews اشتباه گرفته اید. فکر می کنید چند نفر این مقاله را می خوانند؟ :" گنجی میخواهد ذهن ها رابه سمت کردها منحرف کند"
سیستانی
بعیدست در حکومت آینده ایران سیستمی شبیه پهلوی و جمهوری اسلامی (ولایت فقیه) سرکارآید. به طور قطع نظام سیاسی-اداری آینده ایران دمکراتیک و غیرمتمرکز بر اساس تقسیمات ایالتی و هر نام دیگر ولی با محتوای غیرمتمرکز خواهد بود. ایران تجزیه نخواهد شد چرا بیش 90٪ مردم ایران از فارس تا ترک زیان قطعی خواهند دید مانند بازار کار و محصولات، نیروی کار، مشکلات حوضه های آبریز رودها، دسترسی به آب های آزادو بنادر که بیش 80٪ تجارت جهان از طریق آب های آزادست!، انرژی، کاهش جمعیت و پراکنش های قومی و چندپارگی اقوام مثلا ارتباط زمینی ترک های خراسانی و قشقایی با ترک های آذربایجان قطع خواهد شد و یا کرمانج های خراسان شمالی با کردستان و آذربایجان غربی! تعارضات قومی بر سر حدود ارضی بحرانی بدتر از فلسطین و اسرائیل بوجود خواهد آورد! بر سر تقسیم منابع زیرزمینی و فلات قاره خلیج فارس مشکلات وحشتناکی بوجود خواهد امد... خلاصه آنقدر مشکلات و خطرات تجزیه ایران زیادست که در یک نظام آزاد مردم ایران ترجیح میدهند همین حدود تارخی ایران که به اندازه کافی دلیل و سند تاریخی برای وجودش هست همچنان حفظ شود ولی با نظامی دمکراتیک و غیرمتمرکز، طرح تجزیه طلبی و تهدیدات به حدود ارضی ایران صرفا باعث میشود نیروهای دموکراسی خواه ایرانی متفرق شوند و فرصت طلبان داخلی و خارجی از آب گل الود ماهی بگیرند. به طور قطع نظام ایران دموکراتیک و غیرمتمرکز و با سرزمینی یکپارچه و مردمی آزاد و کشوری اباد خواهد بود و همه از حقوق برابر انسانی از جمله حقوق برابر جنسیتی و قومی و زبانی و دینی و اعتقادی برابر و ازاد...
رامین-م
آقای گنجی، هر نوشته ای نتیجه و گاه پیشنهادی علمی و صادقانه را می طلبد. بدون شک تحلیل هوشمندانه ای ارایه نموده اید اما متاسفانه نتیجه گیریتان کلی گویی و فارغ از صداقت است. درست است راه حل معظل مذکور استقرار دموکراسی است، که شما هم به صورت کلی پیشنهاد یا تجویز کرده اید. اما بهتر نیست آشکار تر و صادقانه تر بیان کنید که کدام مدل از دموکراسی؟ استقرار دموکراسی بدون توجه به ساختار اجتماعی یک کشور خیالی بیش نیست،چرا که افتادن در دام دیکتاتوری دیگری را به دنبال خواهد داشت. ناگفته گویاست که مدلی که پیشنهاد می کنید مدل "دموکراسی اکثریتی " است که برای کشورهای چند ملیتی/قومیتی آسیمیله شدن اقلیت ها، و ذوب شدن ارزشها و فرهنگ آنان را در راستای حفظ فرهنگ و سیاست/قدرت اکثریت به دنبال دارد. نمونه بارز آن ترکیه است. به طوری که جنابعالی در این نوشته هوشمندانه این قضیه را نادیده می گیرید. چرا که راه حل توقف کشتار و خونریزی در ترکیه تغییر سیستم سیاسی از "دموکراسی اکثریتی" به "دموکراسی توافقی" یا "دموکراسی انجمنی" است که در این مدلهای دموکراسی حق تعیین سرنوشت اقلیتها هم با برپایی ساختاری فدرال و حفظ یکپارچگی کشور به رسمیت شناخته می شود. به طوری که قدرت به نسبت وزنه ی جمعیتی و سیاسی تسهیم و تقسیم می شود. بنابر این دموکراسی واقعی برای آینده ایران (به عنوان کشوری چند ملیتی/قومیتی ) یا انتخاب یکی از دومدل سیستم سیاسی/دموکراسی توافقی یا انجمنی است یا ادامه استبداد تاریخی و در خوش بینانه ترین حالت تکرار وضعیت حاکم در ترکیه در شکلی بسیار وخیمتر. چرا که در ترکیه رقابت و کشمکش تنها میان ترک ها و کوردهاست اما در ایران آینده، کشمکش چند جانبه خواهد بود. لذا مجددا دخالت خارجی، سرکوب داخلی، و دور باطل استبداد ادامه خواهد داشت. با تشکر از شما که امکان ایجاد این فضای گفتمانی را مهیا کردید.
ح. زبیرم
چهل و سه سال از عمر بنده گذشته و شاید بیشتر از 30 سال آن را براحتی بتوانم بخاطر بیارم ، در طول این سی سال (حالا تاریخ ایران قبل از این سی سال بکنار) مدام از ایرانیها شنیدهام که " ما ایرانیها با هوشترین ، با فرهنگترین ، داناترین ، متمدنترین و ... ترینها در میان خلق عالم هستیم" هر جا کوچکترین پدیده مناسب و معقول بوده ڵاجرم در خلق آن دست یک ایرانیی دخیل بوده !!! ، و هر جا و در هر مقطعی از تاریخ ایران که ننگی ، عیبی ، نارسایی و ... بوده لاجرم دست بیگانگان در آن دخیل بوده است !!!! . همیشه ناتوانیهای خود را به خیانت دیگران ربط دادهایم و هرگز شهامت قبول اشتبهات خود را نداشتهایم ، بزرگترین دلیلش هم خود بزرگ بینی و خود شیفتگی و قداست بخشیدن به خود بوده است . هرگز نتوانستهایم فردی را درخور ستایش ببینیم بدون قداست بخشیدن احترامش را نگهداریم . هیچ وقت سعی در درک اطرافمان نداشتهایم و مدام ایمان آوردهایم چون درک مغز را خسته میکند و ایمان قلب را آسودگی و آرامش میبخشد !!!. از همان اول انقلاب و حتی بعد از فروپاشی نظام پادشاهی با زیرکی و رندی تمام عیار (از نوع ایرانیش) شروع کردیم به تفسیر توهمات خود اختراع کرده و تجزیه و تحلیل توطئههای خیالی و افسانهای دنیای ذهن خویش و بدینوسیله برای تمامی اشتباهات و شکستهایمان توجیهات تجریدی تراشیدیم و خورد همدیگر دادیم ، و حقا که از این سهلتر هم نمیتوانستیم خود را از نارساییهای گذشته خود رها سازیم چون "ما ایرانیها باهوشترین و ... بودیم و هستیم" ممکن نیست خود خطا کنیم ! . بهر حال ... ، بنده تصورات آقای گنجی را (به نظر نمیرسه نظریهای داده باشند بلکه دور محور تصورات خویش چرخیدهاند) بدیهی میدانم ، چون در این 30 سال بکرات تجربه خوانش این قبیل آدمها را داشتهام . ویژگیهای مشترکی در خوانش همه "تصورکنندگان" مرکز گرای ایرانی وجود دارد و هرگز شهامت خارج شدن از این مدار خیالی خویش را نداشتهاند !!! . 1: هرجا و هرزمان یکی از اقلیتهای غیر فارس ایرانی برای احقاق حقوق انسانی خویش سری نشان دادهاند ، بدون مکث جنباننده آن سر را کشورهای بیگانه دانستهاند! . 2: همه آنها خاک را مقدس جلوه داده و افراد را وسیلهای برای حفظ و نگهداری آن معرفی کردهاند . 3: بدون استثنا خیانتکاران غیر فارسی را که به ملیت خود خیانت کردهاند را قهرمان ، شجاع دل ، وطن پرست و تمامی مبارزان راه آزادی و رهایی این ملیتها را سرکش ، یاغی و تجزیهطلب تعریف کردهاند !. 4: اگر گاهی بظاهر و برای گرفتن ژستی مدرن دم از دمکراسی زدهاند در تصورات تئوری مآب خود طوری از شاخصه های دمکراسی گفتهاند که خواننده و شنونده هزار رحمت بر پدر همان دیکتاتوری و استبداد قدیمییه و جدیدییه ایرانی میفرستد ، دمکراسیشان یا دمکراسی اسلامی ولایت فقیهیست(که آقای گنجی بیشتر عمرشان مخلصانه در خدمتش بودند) و یا دمکراسی مرکزگرای آسمیله گر برده پرور و عجینشده و منسجم شده با منافع فارسهای مرکزگراست !!!!!!!!! . 5: ارتباط دیپلماتیک مرگز گرایان با کشورهای غربی و شرقی حتی اگر بدون در نظر گرفتن منافع و خواستههای مردم ایران باشد ، نشانه درک سیاسی و قدرت دیپلماسی و آگاهی از قواعد بازی سیاسی و ... است . ولی اگر حزب و یا هر سازمان مبارز و حق طلب غیر فارس چنین رابطههایی حتی در سطح بسیار پایین سیاسی و با وجود در نظر گرفتن تمامی منافع ملیت خویش و حتی منافع تمامی مردم ایران ، تنها با یک کشور بیگانه حتی اگر آن کشور کشوری دمکرات و دارای اعتبار صلحدوستی هم باشد ، خیانت ، بیگانه پرستی و ... معرفی میشود !!. 6: در تحلیلهای احساسیشان ! از مبارزه حق طلبانه ملیتهای غیر فارس هرگز و تحت هیچ شرایطی کوچکترین اشارهای به خواست و اراده این ملیتها نداشته و ندارند و نمیکنند بلکه بدون استثنا تمامی این مبارزات را دسیسه و توطئه بیگانگام قلمداد میکنند !. 7 : و ... . آقای گنجی هم که تصوراتشان بکلی خالی از گنج دمکراسی قابل تطبیق با ایران متلون است ، خارج از این قاعده کلیشهای ایرانی نبوده ، لذا برای بنده هم بعنوان یک کورد جای شگفتی ندارد. خلاصه کلام : مرکز گرایان باید درک مناسب و رفتاری مسئولیت پذیر در قبال ملیتهای ساکن در جغرافیای سیاسی ایران داشته باشند و بر اساس خواستههای همه آنها برای ایران فردا تلاش کنند . از خوانشهای کلیشهای ، توهم زا ، تئوریهای خیالی و دسیسه گری دست بکشند . خودشیفتگی فارسی مآب ، برتری جویی و افکار ارباب رعیتی را باید کنار بگذارند . در غیر این صورت شاید تنها کاری که میتوانند بکنند این باشد که در مجلس ترحیم ایران شرکتت کنند . چون تصور نیمکنم کوردها برای یک باخت دیگر خود را مهیا کرده باشند حتی اگر رودخانه خون جاری شود ، متنفرم از این جمله آخری ولی این اراده ملیت کورد است اگر با درک صحیح و مسالمت آمیز و انسانی به خواستههایش توجه نشود (چون خود کورد هستم تنها مثال کوردها را آوردم ، شاید بقیه ملیتها از کوردها هم راسختر باشند) .
کاربر مهمان
اگرکسی بین کامنت نگاران عقیده ای به برقراری دموکراسی واقعی در ایران و عقیده ای به عموما دموکراسی ندارد پس ایران منتظر اینده ی شومی است و تمام مسولییت حوادث محلک اینده در ایران بر دوش روشنفکران افراطی ملی خواهد بود حذر از روشنفکران تاریک وکورچشم و فاقد معنویات عالی بشردوستانه.صد حذر
ali
آقای گنجی ، نقل قولی که از مرحوم قاسملو آورديد، معنی "حمايت" نميدهد. مگر شما با کسی معامله سياسی تاکتيکی داشته باشيد معنی اش حمايت است؟ جالب است که دنباله سخنان ايشان را که " وابسته نباشيم" را بدون تعبير و توضيه گذاشتيد، چون با تبليغات سياسی يی که بدان مشغوليد جور در نميايد، مگر نه؟
دکتر مهران مهابادی
<p>گنجی، شگرد همیشگی حکام ایران را در مقابله با ملت کرد تکرار می کند....مسئله کرد دست ساخته اسرائیل و یا تضادهای منطقه ای است...و سپس با معلق زدنهای فراوان این حکم جالب را می سازد:"مسئله‌ی اسرائیل و فلسطین مادر مسائل منطقه است و تا وقتی این مسئله به صورتی عادلانه حل نشود، شاهد نزاع خواهیم بود."....خوب اگر طی ٦٠ سال اخیر همه دیکتاتورهای منط‌قه و منجمله آیت الاهای ایرانی از دکانی به نام فلسطین استفاده سیاسی برده اند،ما کردها چرا باید این حکم دروغگویانه را بپذیریم که "مسئله فلسطین مادر مسائل منطقه است"؟...برای ملت کرد،مسئله کرد ،مادر همه مسائل است و دیگران هم چنین حقی را دارند که مسئله خود را "مادر" همه مسائل بدانند.این موضع آقای گنجی حتی فراتر از موضع امثال خالد مشعل و حماس است زیر آنها هم فهمیده اند که مادر همه فتنه های منطقه و تروریسم بین المللی و جنایت های متعدد ،همین رژیم ولایت فقیه،است........گنجی در اشاره به کشتار و سرکوب کردها در چهار کشوری که کردستان را تحت اشغال دارند...هیچگونه تفاوتی در ابعاد و شکل سرکوب هانمی بیند...تا به ****رفتار مشابه بین المللی برود و بخواهد در ایران و سوریه هم نسبت به سرکوب کردها همان دیده اغماض به کار گرفته شود که در ترکیه می شود. در ترکیه از یکسو درگیریهای نظامی با ارتش ترکیه جریان دارد و از سوی دیگر احزاب و نهادهای مدنی کرد اجازه رسمی فعالیت دارند و در ترکیه یک دموکراسی نیم بند،انکار ناپذیر است. در ایران امروز اما و در عراق دیروز آنچه جریان داشت و دارد سیاست ارض سوخته ب و سرکوب وعشیانه است که از سوی رژیم های خمینی و صدام اعمال می شد و از سوی جمهوری اسلامی کماکان ادامه دارد.در ایران نمونه های اعدام ٥٠ نفری همزمان و قتل عام ها ی گسترده کم نبوده اند.آنها که در چنین جنایاتی دست داشته اند،اگردر قید حیات بمانند، مطمئن باشند که تاوان آنها را پس خواهند داد...و سوم آنکه طرفندهایی از قبیل "توطئه خارجی برا ی "پیشگیری از دموکراتیزه کردن منطقه" حنایی رنگ باخته است.اگر این منطقه پتانسیلی فراتر از وضع موجود برا ی دموکراتیزه شدن می داشت ،ایران رهبری هـمچون خامنه ای و "روشنفکرانی " نظیر گنجی نمی داشت و چهارم و حرف آخر اینکه تا کی می خواهید به زبان تهدید و جنگ با ملت کرد حرف بزنید...چه اسلحه ای هست که علیه ملت کرد به کار نبرده باشید.به جای این دروغ تاریخی که ملت کرد خواهان دشمنی با ملتهای ترک و عرب و فارس است،این واقعیت را بپذیرید که کردها در صف اول مبارزه برا ی آزادی و دموکراسی بوده اند و هدف اصلی آنها نه تجزیه منطقه،بلکه وحدت دوباره کشور خود و تمام منطقه است.</p>
ali
دليل حمايت نکردن ايران از کوردهای ترکيه مصالح مشترک تهران و آنکارا است، ترکيه حتی در بحران کوردستان ايران بعد از انقلاب نقش بازی کرده است، فراموش نکنيد ايران طبق قرارداد سعد آباد به ترکيه متهد شده که ضد کوردها باشد.
مهرداد
<p>اون آقايي كه خودشو كاربرمهمان جازده مانندآقامهران معلومه كه ازجماعت ***پان تركيست هستند.امپراتوريهاي ترك شايدازنظرنظامي پيروزيهاي بسياري به دست آوردندامادرزمينه فرهنگ و تمدن همواره مقهورمللي بودندكه برآنهاتسلط نظامي يافته بودند.معماران واديبان و وزيران ايراني ورومي وارمني ويوناني بودندكه امپراتوري آنان راشكوفاساختند.كدام اثرادبي به زبان تركي نوشته شده است؟وياكدام عمارت راميشناسيدكه معمارآن ترك بوده است؟</p>
مهمان
کردها در اینده ای نه چندان دور کشور خود را خواهند داشت و پرچم کردستان بر بالای هر بامی دیده می شود...
هادی عارفی
آری من تــ جـ زیـــــــ ە طلب هستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم ببینید وقتی مسائل سیاسی یا نگرشی سرنوشت ساز بە آیندە ایران بە میان میاد سیاست فارسیفیکاسیون هرگونه ابراز نظری در این مورد را تجزیە طلبی یا بە خطر افتادن تمامیت ارضی خاک ایران تلقی میکنند. ولی اصل ماجرا از قرار دیگریست، یا صراحتا عرض کنم ایران متعلق بە همە نژادها و ملیتهای تشکیل دهندە ایران میباشد لذا در صورت تمایل و توافق همە ملیتهای ایران بر سر مسائل سیاسی یکپارچگی یا تمامیت ارضی ایران حفظ خواهد شد، در صورتی کە هر کدام از ملیتها علل خصوص قوم فارس بر سر سیاست رژیم سابق و جمهوری اسلامی پایبند باشند، یکپارچگی ایران بە افسانە مشابە افسانە جومونگ تبدیل خواهد شد و باید بە احقاق حقوق همەی ملیتها و در نهایت بە تجزیە ایران تن دهد. چون در جهان امروزی تقدسات سرزمینی ایران کە در طول تاریخ سرزمین قلع و قمع ملیتهای ستمدیدە بودە و بە خاطر آفرین گفتن چند فارس شوونیست، پیش هیچ کدام از ملیتهای تشکیل دهندە ایران دیگر معنا و مفهومی نخواهد داشت.
کاربر مهمان
انگار کسی از دنیا خبر ندارد که یک عده دم از اتحادیه اروپایی می زنند که در آن هر ملتی پرچم و کشور خود را حفظ کرده ویا از ترکیه ای صحبت می شود که نیمه شرقی خود را استثمار نموده .زمین با تمام سختیش به پنج قاره تقسیم شد .ساکنان قاره آمریکا که خود از اروپا آمده بودند استقلال خود را به قیمت جنگیدن با بریتانیا اسپانیا و... گرفتند.آمار جمعیتی 25 میلیونی برای کتمان حقیقت ده میلیون خوانده میشود.کوردستانی را که عثمانی در جنگ چالدران تصرف کرد از یاد می برند وجعلی نمی خوانند.شما دانشمندان البته این را هم می دانید تنها کسانی که می ترسند تهدید میکنند و آنها که هراسی ندارند تنها منتظر لحظه تاریخی هستند.
حقوق انسان
<p>اون آقای ترکی که خیلی جوگیر شده ****!!!(البته اگر از پان فارسهای غرض و مرض دار نباشه!) ترکیه در سالهای اخیر "مجبور" شده برای اینکه جزئی از جامعه جهانی و کشورهای اروپایی باشه و سری توی سرها در بیاره به کردها امتیاز بده در ادامه هم مجبور خواهد بود به این "امتیاز دادن" ادامه بده . الان دوران چنگیز وحشی نیست که حکومتی بتونه با قتل عام و جنایتهای جنگی مرزهای خودش را حفظ بکنه . دوران عثمانی ها هم نیست که یک میلیون ارمنی رو قتل عام کردند و آب از آب تکون نخورد . همین که کردها بتونند فرهنگ و زبان خودشون را در شرق ترکیه مسلط کنند(که از بدیهی ترین حقوق بشره و لازمه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا و قدرت پیدا کردن در منطقه رعایت همین حقوق بشره) یعنی در آینده ای نزدیک در نصف ترکیه ترک ها کاره ای نخواهند بود . و این تازه قدم اول خواهد بود .بنابراین*****</p>
سیستانی
دوستان، آقایان و خانمها و دیگر... چرا مسائل را پیچیده میکنید در حالیکه ایمن موضوعات به اندازه کافی پیچیده هستند! من پیشنهاد میکنم کلیت را به سرفصلها و موارد جز به جز و تیتروار طرح کنید مثلا: موضوع/سوال: جواب 1- آیا در حال حاضر کشوری به نام ایران هست با مشخصاتی که در سازمان ملل قابل بازشناخت باشد: بله 2- آیا کشور ایران تجزیه اش مکن است مثل هر کشور و سرزمینی: بله 3- آیا امکان دارد همچنان یکپارچه و موجود باشد کشور ایران مثل هر کشور و سرزمینی: بله 4- آیا کشور ایران دارای سابقه تاریخی است: بله 5- آیا کشورهای با نظام دیکتاتوری حکومت مرکزی غیر از ایران وجود دارد با ذکر مثال: بله مانند ایران، چین، کره شمالی، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، عربستان سعودی، بحرین، عمان، کویت، قطر، مراکش، کوبا، برمه(میانمار) و... 6- آیا حکومت دموکراسی (ظاهری یا واقعی) ولی حکومت مرکزی متمرکز تبعیض آمیز قومی یا ملی وجود دارد با ذکر مثال: ترکیه، جمهوری آذربایجان، جمهوری خلق چین، سودان (شمالی) و... 7- آیا حکومت دموکراسی (ظاهری یا واقعی) ولی حکومت مرکزی متمرکز تبعیض آمیز دینی یا مذهبی وجود دارد با ذکر مثال: اسرائیل، جمهوری اسلامی پاکستان، لبتان (سیستم تبعیض آمیز طائفه-مذهبی)و.... با این مثالها و بررسی دقیقشان متوجه میشویم مشکل تبعیض در سراسر جهان وجود دارد و به هیچ کشور و ملت و قوم و زبان و دین و مذهب اختصاص ندارد! از مطالب بالا میتواند چنین استنباط کرد که نکاتی مغفول و مهجور مانده و نظامات سیاسی-اداری جهان، مبانی درست ندارند! شناخت و قبول تفاوت میان انسانها امری معقول و بخردانه میباشد و از انجا همه مدعی حق هستند و در عین حال هیچ دلیلی بر رجحان یکی بر دیگری نیست لاجرم منطقا باید گفت حق وجود و تداوم حیات، حق عمومی همه هویتها و تفاوتهاست! حق متفاوتها به هم امتیازی ویژه برای هریک هست مثلا حق وجود ترک یا فارس، ولی فارس و ترک بودن تنها یکی از تفاوتهاست و در عین حال این تفاوتها بر واحد مشترکی به نام انسان میباشد. در واقع اگر هویت مشترک انسانی را از ترک و فارس بگیریم با موجوداتی جدا از هم روبرو هستیم و نه متفاوت! این همان نکته اصلی است یعنی حتا حق تفاوت-مثلا ترک و فارس- بدون هویت مشترک انسانی بی معنی است! فارس و ترک به خاطر انسان بودن متفاوتند وگرنه مثلا انسان و حیوان دیگر دو گونه جدا هستند و تفاوت مطرح نیست بلکه جدایش میباشد! پارامترهای تفاوت و تجانس در تلرانس/مرزهای درهم پیچیده و بی لبه، هستند. ترک و فارس و غیره به خاطر انسان بودن حق تفاوت و تدوام حیات دارند و از طرفی این تفاوت از ازل نبوده و مثلا قبلا هویتی- هرچند فروکاسته در خانواده زبانی آلتای و هندواروپایی- بوده که طی هزاران سال، به دو تفاوت بر مبنای مشترک انسانی ترک و فارس منجرشده و اگر این دیالیتیک را بپذیریم حق تفاوت منقطع نخواهد بود و این روند ادامه خواهد داشت و مثلا ترک به تقسیمات ترکمن، قشقایی و شاهسون و ترک خراسانی و غیره و فارس به فارس خراسانی و سیستانی و لارستانی و شیرازی و اصفهانی و بندر عباسی و غیره تقسیم میشود کا اینکه م اکنون هم ترکمن و قشقایی و مازندی و گیلکی و بختیاری و لک و تالشی و فَیلی و کرمانشاهی و غیره همین روند هویت طلبی را طی کرده اند و خوهان هویت خودشان هستند و کسی هم منطقا نمیتواند مانعی آنها شود چراکه براسا سهم روند منطقی است که هویتهای فارس و ترک و غیره طی کرده اند! با بررسی همین تفاوتها باز به تبادلات برمیخوریم، وجود انبوه لغات مشترک، اشتراکات فرهنگی و آیینی و..! اما در این بین همچنان هویت مشترک انسانی و نیازها و منافع مشترک انسانی پاربرجاست! امروزه در کنار حق متفاوت بودن، نیاز و منافع مشترک جوامع انسانی همچو: ارتباطات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی (ازدواج، شراکت اقتصادی و...)، تسهیلات اقتصادی و تجاری (راهها و دسترسی به آبهای آزاد و بنادرو...). بخاطر همین مجموعهء تفاوتها و تجانسها و نیازها و منافع مشترک انسانهاست که امروز مثلا بجای 7 هزار کشور تنها کمی بیشتر از 200 کشور در جهان وجود دارد! ایگونه است که اروپائیان بعد از 500 سال راه جدایش، راه همگرایی در پیش میگیرند و عملا رو به ساخت کشور ایالات متحدهء اروپا- پارلمان و دولت و...- گام بردارند و در این راه هزینه های سنگینی نیز میپردازند! چراکه آنها بخوبی فهمیده اند در رقابت و حتا تقابل با غولهایی همچو ایالات متحدهء آمریکا و روسیه و چین، نفعشان در باهم بودن و اتحادست! ممالک محاط در خشکی-مانند اروپای مرکزی- همچو سوئیس، اتریش، جمهوری چک، اسلاواکی، مجارستان، لوکزانبورگ و غیره با وجود تاریخ طولانی استقلال و تواناییهای اقتصادی بالا باز ترجیح میدهند در کنار و اتحاد با دیگر کشورهای اروپایی باشند! مثلا مقایسه استانهای کردستان و آذربایجان ایران که اوضاع اقتصادیشان به مراتب پایینتر از ممالک اروپای مرکزی است چراکه از منافع مشترک و مواحب اتحاد استفاده نکنند! در واقع استقلال رضی امتیازاتی دارد ولی بجز خود مرزهای سیاسی-اداری مابقی امتیازات در گستره اتحادیه قابل دسترسی است و همین نکات باعث میشود استقلال ارضی چندان هم اولویت و رجحان نداشته باشد و اساسا استقلا ارضی گزینه آخر و اقدامی در شرایط ناگزیرست! وضعیت ایران هنوز با شرایط ناگزیر تجزیه بسیار فاصله دارد. کافیست امکانات مناطق مرزی که بجز خوزستان همگی محاط در خشکی هستند و ضعف بنیانهای اقتصادی و جغرافیای طبیعی، همه حکم به اتحاد تاریخی ایرانیان دارد! خوزستان نیز ناحیه یی چند قومی و زبانی است و نمونه کوچکی از فرش انسانی رنگارنگ زیبای ایران است. مزایا و مشکلاتش هم شبیه کل ایران! رسیدن به حقوق زبانی و فرهنگی و قومی همزمان با رفع نیازها و منافع مشترک انسانی، تنظیم و برقراری نظامی جامع است که میتواند در چارچوبه همچو: 1- مبنای انسانیت و مبانی حقوق بشر و احترام متقابل و حق حیات تفاوتهای انسانی در ابعاد مختلف همچو قومیت، زبان، فرهنگع عقیده و آیین و جنسیت و غیره 2- ارض/کشور مشترک و تعهد به حفظ آن، در این راستا وجود دولت مرکزی دموکراتیک و پارلمان مشترک استانها/ایالات، قوای مستقل... 3- رژیم غیرمتمرکز سیاسی-اداری بر پایه اصول دموکراسی و حق رای برای همگان و نبود تبیهض جنسی و قومی و عقیدتی و غیره، وجود واحدهای خودگردان استانی/ایالتی، پارلمان و دولت استان/ایالتی... 4- اشتراکات سراسری-میهنی، همچو: بانک مرکزی و واحد پول مشترک، پرچم مشترک، ارتش مشترک، یک زبان مشترک ارتباطی-ادرای در کنار آموزش و حضور علمی-ادبی و... همه زبانها و حق تداوم فرهنگی-زبانی اقوام 5- تعامل با دیگر جهانیان و همراهی و کمک به حفظ صلح و آزادی و دموکراسی در جهان در چارچوب قوانین بین المللی و احترام به حق حاکمیت و تمامیت ارضی دیگر کشورها و عدم دخالت در امور داخلی کشورها و غیره با پوزش بخاطر طویل شدن مطلب و با تشکر از حوصله تان.
کاربر مهمان
واقعیت امروز!!! این است که """کردهای کشورعراق"""، از حکومت مرکزی مستقل شدند!!!!. واقعیت دیگر آن است ""کردهای سوریه"" از دست حکومت اسد آزاد شدند!!!!! واقعیت سوم این است که ""دولت ترکیه"" در مقابل کردها زانو زده!!! و هر روز امتیازی جدید میدهد!!!!!. و عراق و سوریه سابقه تاریخی ده هزار ساله هم گویا دارند.اما اسراعیل و امریکا ٧٠ ساله و٢٠٠ -٣٠٠ ساله با چند هزار کلاهک هسته ای ناقابل. (بقیه حرف های دوستان با احترام :راجع به تاریخ و سابقه اتحاد ایرانیانان و بقیه قضایا فقط حرف و باد هوا است.) و همه میدانیم فردا ایران در نوبت است.!!!!! عده ای شدیدا ترسیدن و دل خوش کردن به جمله """"""«انشاالله گربه است!!!!!.»"""""" انگار در فضا (یا شاید هپروت) و در سی یا سی صد سال پیش زندگی میکنند از همه چیز میگوند جز"" واقعیت،"" ""واقعیت امروز.!!!!!""" از ایران با دلار""" ٢٧٠٠ تومان"""!!!!،بازار داغ """حمله اسراعیل""" و آمریکا،!!!!!تحریم ها ، مردم گرسنه بریده از مذهب!!!!! و آخوند و استبداد! و اپوزسیون. کردها و آزری ها و عربهای خوزستان و بلوچ ها و ترکمن ها آماده آینده اند. بقیه بعدا بیدار خواهند شد و دیگر گربه ای نیست!!!!!!. و انگار هرگز نبوده،!!!!! شاهد مدعا همین تعداد کامنت های بحث تجزیه طلبی یا استقلال و اتحاد ملیت ها چند پاره در فلات ایران است که در سایت زمانه،"اندیشه زمانه" از رقم سه عددی ٢٠٠عدد(میثم بادامچی،مدل آمریکایی یا کانادایی، کدام نوع فدرالیسم برای آینده ایران مناسبتر است؟)گذشته است. جای تقدیر دارد که زمانه برای خوانندگانش احترام قایل است و نظراتشان را بدون گزینش چاپ میکند رسمی که در دیگر سایت های فارسی مرسوم نیست. حال شما بشین و هی بگو: کورش و داریوش و گوگوش , شهرام شبپره بزرگ!« نسل کردها را ازبیخ میکنیم،» صدام همین را میگفت.
کاربر مهمان
آخه یک ونیم میلیارد هند و اروپایی نژاد به زبانهای مختلف حرف می زنند که اصلا همدیگر را نمی فهمند.یعنی شما که فارس یا کرد هستید زبان بنگالی یا هندی یا آلمانی را می فهمید؟خوب به جمله نگاه کن گفته ترک نه گویشوران زبانهای آلتایی که در آن صورت موضوع فرق می کنه.ترکها از هر تیره ای زبانهای هم را می فهمند. در هر صورت کردها تشکیل دولت مستقل را در خواب هم نخواهند دید.در ضمن تاریخ را خوب یخوانید و دلایل و چگونگی حمله چنگیز به ایران را بخوانید.کشتن سفیرانی که چنگیز برای دوستی به ایران فرستاده بود و همچنین کشتن فرستادگان بعدی که برای تحقیق کشتن سفیران به ایران آمده بودند باعث حمله چنگیز شد.یعنی ایرانیان مثلا مهمان نواز مهمانان بی دفاع را کشتند و اموالشان را غارت کردند و چنگیز را برای حمله تشویق کردند.این حتما به دموکراسی و حقوق بشر ربط داره!نه؟
کاربر مهمان
<p>ای که گفتی جمعیت زیاد نشانه هیچ چیز نیست ****هیچ وقت 60 میلیون ترک داخل ترکیه(ترکهای سایر مناطق دنیا را اصلا فکر کنید نیستند)به 10 میلیون کرد که اکثرا هم طرفدار دولت ترکیه هستند،چون کار و رفاه و آرامش برایشان مهیا کرده است،اجازه چنین کاری را نخواهد داد.اگر کردها اهل این کار بودند در این 3000 سال تاریخشان یک پادشاه یا یک سلسله پادشاهی یا لااقل برای 1 روز هم که شده یک کشور مستقل داشتند.آیا داشته اند؟هر گونه اقدامی برای تجزیه کشور بزرگ و قدرتمند ترکیه برای کردها چنان گران خواهد بود که تن هر کردی از شنیدن آن خواهد لرزید.دیگر در آن صورت کردی باقی نخواهد ماند که ادعای کشور مستقل را بکند. تازه کشوری که اطراف آن را ترکها و فارسها و عربها کرفته باشند و به دریا راه نداشته باشد در خاورمیانه،غذای اصلی مردمانش هم علف و گیاه خواهد بود چون به جهان خارج راهی نخواهد داشت.</p>
ali
اگر 300 ميليون ترک زبان داريم، يا گويشوران زبان هايی آلتايی، در عوض بيش از يک و نيم ميليارد گويشوران زبان های هندو اوروپايی داريم، نميدونم اين آقا با اين ارقام چه چيزی از چنگيز خونخوار رو داره بهش مينازه. در ضمن اين ارقام چه ربطی به دموکراسی و حقوق بشر ( از جمله حق تعين سرنوشت )داره؟ نکنه چنگيز و هولاکو الگويی دموکراسی و حقوق بشر شما هستند که براتون ملاک هستند؟
مریم
<p>آقای گنجی عزیز. مقاله ی بسیار روشنگر منطقی ومستدلی بود. باتشکر از قلم زیبایتان. کامنتها راکه نگاه کردم بیشتربه خطر سواستفاده ازنام دموکراسی خواهی برای مقاصد قومی منطقه ای و جدایی طلبی پی بردم. درضمن با اینکه از حکومت فعلی ایران جمهوری اسلامی و بازیها و سیاستهای مزورانه اش بیزارم اما هرگز نبود یک قدرت داخلی مستحکم و منسجم را حتی برای یک لحظه هم برای ایران در زمان فعلی صلاح نمی دانم واز برداشتهای تبلیغاتی رژیم ایران دراین مورد هم به خوبی مانند همه گان آگاهم ولی نمی توان چشم بر واقعیات ملموس تاریخی و منطقه ای مانند آنچه در عراق می گذرد بست. کسانی که یکسره خطاهای رژیم فعلی را به ابزاری برای پیش برد خواستهای جدایی خواهانه خود تبدیل می کنند هم بهتراست بدانند که ایران برای همه ایرانیان است و تا زمانی که هرکس خودراایرانی بداند باید بتواند به هرزبان و دین و فرهنگ و آیینی که دارد پای بند باشد واگر رژیم فعلی این را رعایت نمی کند فقط به خاطر تنگ نظری و ذات مریض وآلوده سردمدارانش است و به فارس و ترک و بلوچ و.. ربطی ندارد. اما کسانی که خیالاتی چون داشتن کردستان بزرگ یا بلوچستان بزرگ و جدایی از سرزمین ایران و تکه تکه کردن این خاک رادرسرمی پرورانند باید بگویم که بیخودی خودتان را خسته نکنید چون بسیاری ازایرانیان حاضرند باهمین حکومت نکبت به سرببرند وحتی برایش بجنگند آنجا که پای تمامیت ارضی کشورشان درمیان است. خیال کردستان عراق بودن هم ازسرتان به درکنید چون ایران عراق نیست و خامنه ای هم صدام نیست و ایرانیها هم حاضرنخواهندبود تکه ای ازخاکشان رادول خارجی به عنوان مزد**** به عده ای کادو دهند.</p>
سعید
ای که گفتی به قیمت برداشتن ملت کرد جمعیت زیاد نشانه ی هیچ چیز نیست. اگه برتری به تعداد موجود زنده بود خیلی از موجودات زنده نژادشان از شما بیشتر است. پ.ک.ک سالهاست برای تجزیه سرزمین جعلی ترکیه مبارزه می کند . و بالاخره در آینده ای نزدیک سرزمینی به اسم ترکیه نخواهد ماند و کوچک و کوچکتر خواخد شد.
کیان
نظرات مختلفی بود از دوستانی که نقد های درست و منطقی کرده بودند و دوستانی که بیخود سعی در گل آلود کردن این آب دارند. دوستان تجزیه طلب باید بدانند که در سال ۲۰۱۲ هستیم و چندین سال از تشکیل اتحادیه اروپا میگذرد و اونها به این نتیجه رسیدند که یکی شدن بهتر است. حال شمایی که عشق به قدت تمام منطق داشته و نداشت تون رو فلج کرده باید بدونید که هیچکس منکر حق و حقوق کردها، آذریها، عربها و بلوچها نیست. اگه مسله زبان است قابل حل است اگر مثال شما به رفتار جمهوری اسلامی با این مردم هست باید یادآوری کنم که این مشکلات گریبان گیر لرها، فارسها، گیلکیها و ... هم هست. ما از زمانی صحبت میکنیم که این رژیم خونخوار از ایران بره. ولی دوستان فرصت طلبی که برای آزادی دست به دامان اردوغان ها و پادشاهان عربی شده این باید بداند که اینها سرابی بیش نیست. برای مثال دقت کنید با رفتار دولت اردوغان با کردها یا دولت عربستان با شیعه ها و هزاران مثال دیگه. بیدار شیددددددددد.
سعید
<p>**** آقای گنجی شما که کمترین احقاق حقوقی از جانب اقلیتها را به تجزیه طلبی و جدایی طلبی تعبیر می کنیدو آن را بزرگترین جرم و خطرناکترین تهدید بر علیه سرزمین ایران می دانید. مسئله اینجاست آقای گنجی که افکار آزاده ی مناطقی چون ایران در مورد به دست آوردن حق خود از طریق جارچوبهای مسالمت آمیز نامید شده اند و کسانی که سالها از عمر خود را صرف علم و دانش کرده اند از صلح و دموکراسی که امثال شما فقط در شعار از آن دم می زنید و هیچ بویی از عدالت و برابری در آن به مشام نمی رسد مایوس شده اند و احزابی چون پژاک و... روز به روز در میان دانشجویان و تحصیلکردها عضوگیری میکنند. مسئله اینجاست آقای گنجی که در مناطق جهان سومی هیچ نژادی به فکر نژاد دیگری نیست. و **** کسانی که این تضاد نژادی را دامن می زنند و صلح جویانی را که خواهان حقوق اقلیتها هستند ناامید و مایوس می کنند. ***</p>
کاربر مهمان
آقای گنجی سوال ما این است آیا شما خود و امسال خود را در انقلاب سال 57 مقصر نمی دانید ؟آیا با این همه انسانهای کوته بین تجزیه طلب که حتی نمی بینند حکومت به اصطلاح حامی فارس چه بلایی سر همین مردم تهران و سایر فارسها(هیچ قومی به نام فارس در ایران وجود ندارد همه یک قومیم: ایرانی ) در جریان انخابات و سایر موارد آورده است ،فکر می کنید فردای بعد جمهوری اسلامی امیدی وجود دارد ؟آیا لطماتی که ما از جمهوری اسلامی خوردیم قابل جبران است ؟آیا شما همان خط فکری اشتباه سال 57 را تکرار نمی کنید؟آیا فکر نمی کنید ضعیف شدن ناسینالیسم ایرانی در طول این 30 سال باعث ادبیات بالا(قوم فارس ،حکومت فارس ......) از جانب عده ای فرصت طلب و قدرب طلب شده است ؟ شما انقلابیون 57 حکومت را به بدترین نفرات موجود در یک کشور سپردید!
اوختای
لطفا این دیدگاه را در ذیل این لینک منتشر کنید.من سعی کردم که این کار را بکنم ولی به دلایل نامعلوم نتوانستم.با تشکر کسانی که مدعی هستند مشکل ما تنها با رژیم دیکتاتور کنونی است و بعد از این رژیم، دموکراسی خواهد آمد و مشکلات ملیتهای غیرپارس نیز حل خواهد شد لطفا به نظرات کسانی که مدعی دموکراسی برای ایران آینده هستند نیز توجه کنند که حتی حاضر نیستند تدریس زبان تورکی را برتابند.آنوقت با چه امیدی می توان از احقاق حقوق اساسی خود در جارجوب ایران صحبت کرد؟ http://radiozamaneh.com/comment/reply/19910#comment-form
هاوژین
<p>آقای گنجی نه ما کردها مثل سال 57 هستیم نه شما . شما قلمتان به خون انسانها اغشته است پس لطف کنید در مورد کردها نظریه پردازی نفرمایید امثال شما و سازگارا و نوری زاده برای همان فارسها***و نظریه بدید کافی هست ما کردها خود میدانیم با سرنوشت و آینده خود چکار کنیم ما از حق تعیین سرنوشت خود که شما از همه بهتر میدانید اولین فاکتور حقوق جهان شمول بشر است بر خورداریم .</p>
کاربر مهمان
اعتقاد آقای گنجی و امثال ایشان به دموکراسی - که همه می دانند فارس پرست و خاک پرستند و مرز جعلی ایران را از تمام انسان ها و ارزشهای انسانی در دنیا برتر می بینند و با هر قیمتی می خواهند دیگر ملته های زیراستعمار آخر خط رسیده فارس نگه دارند- مانند کسی که بگوید به اسلام را دوست دارم اما نمی خوام نماز بخونم یا من مسلمان واقعی هستم اما معاد را قبول ندارم. ایشان در تمام بحث ها و نقطه نظرهای خود هی بر طبل دموکراسی می کوبند ولی یکی از اصلی ترین اصول اساسی دموکراسی که همان حق تعیین سرنوشت ملت آذربایجانی عرب بلوچ یا کرد رو قبول ندارند. و کاملن مشخص است که این چیزهایی که می گویند فقط شعارند.
آذرخش
مثل اینکه تمام راهها به رم ختم میشود اقای گنجی! اگه منم با بقالی سر کوچه اختلافی داشته باشم یه جورائی پای اسرائیل تو این وسط خواهد بود!!!
کاربر مهمان
<p>آقای گنجی شما ادامه همان روشنفکری سال 57 هستید که بدون مطالعه پیشینه تاریخ فرهنگ و بستر فرهنگی و دینی یک تمدن و یک کشور برای سرنوشت یک ملت نسخه می پیچید ،نسخه ای به نام دمکراسی !!حال آنکه تجربه امسال شما در سال 57 بسیار سرمشق برانگیز است امثال شما تحط براندازی نظام دیکتاتوری و ایجاد مردم سالاری بدون اینکه خط فکری خود و همفکران خود و همچنین سایر گروههای مبارز را دقیقا بدانید ،دست به براندازی نظام قابل اصلاح و رو به پیشرفت پهلوی زدید،درصورتی که همین اعتراض و سرنگونی ناشی از فضای باز سیاسی دوران پهلوی بود ! شما و همفکرانتان بدون آنکه از تاریخ قبل و بعد از اسلام آگاهی داشته باشید و از فضای فکری حاکم بر آخوندها خبر داشته باشید ،حکومت را دودستی تقدیم این قوم کردید بعد کاسه چه کنم چه کنم و بی تقصیری را به دست گرفتید !مشکل امسال شما این است که دقیقا نمی دانید چه می خواهید و مجموع نادانسته های خود را به دمکراسی تعبیر می کنید !مشکل امسال شما این است که به جامعه بشری به دید ایده آل نگاه می کنید !به نظر من ماکیاولی دقیقا در نقطه مقابل شما ایستاد و دقیقا افرادی مانند شما بودند که به نظرات او تاختند !علت آن این بود که ماکیاولی حقیقت موجود در جوامع بشری را می گفت ،همان حقیقتی که امسال شما طاقت شنیدن آن را ندارید !در تمام نظرات شما ذره ای از حس میهن دوستی دیده نمی شود !برای من جالب است که اگر شما ایرانی هستید چرا حتی یک بار راجع به تاریخ ایران باستان که مادر ایران کنونی می باشد هیچ مطلبی ندارید و مطمئنم که اگر مطلبی بنویسید فقط به سراغ نکات منفی می روید !مردم رویه و تفکر جمهوری اسلامی را به تفکر امسال شما ترجیح می دهند !آیا به راستی آن انقلابی که شما در سال 57 انجام دادید ،منجر به این همه بدبختی نشد :حمله امریکا به عراق ،جنک ایران و عراق ،جنگ افغانستان جنک کردها و ترکها در مقیاس بزرک ،کشتار کردها به وسیله جمهوری اسلامی ،صدام حسین ،ترکیه و....هزاران بدبختی دیگر برای ملت ایران از جمله تصادفات رانندگی ،فرارمغزها ...فقر،بیکاری ،هدر رفتن و غارت منابع مالی انسانی طبیعی و...... جالب اینجاست شما به علت غرض ورزی که به نظام پادشاهی سابق داشتید همه این حقایق تاریخی را کتمان می کنید !شما حتی یک بار برای جمهوری اسلامی نکات مثبت ذکر کردید که چرا به نکات مثبت جمهوری اسلام توجه نکنیم ولی حتی برای یک بار هم که شده از نکات مثبت حکومت شاهنشاهی حرفی نزدید ! شما حتی در این مقاله فراموش کردید که ذکر کنید که کردها قومی ایرانی هستند ! *****</p>
ایراندوست
<p>زمانی‌ بود که برای ما نو‌نهالان چپ و دموکرات، خودمختاری اقلیتها، هدفی اصولی و مردمی بود. با سپری شدن وقایع و فجایع‌ایی که در طول این ۳۳ سال اتفاق افتاد و بازی سیاسی که کردها با عراق، اسرائیل و آمریکا داشته و دارند، آذری‌ها با جمهوری آذربایجان، بلوچ‌ها با امنیت پاکستان و عرب زبانان خوزستان با کشورهای عرب، نقش بیگانگان در آشوبهای سیاسی ایران بیش از پیش آشکار شده است. در این میان ج.ا. ایران و همفکران آنها, با بزرگ جلوه دادن نقش جدایی طلبان در آینده سیاسی ایران، سعی‌ در خوف و انحراف مبارزات اپوزیسیون ملی‌ و دموکرات از انحلال ج.ا. به سوی تحکیم ج.ا. دارند، گویی با براندازی ج.ا.، تمامیت ارضی ایران هم خدشه‌دار خواهد شد. آمریکائی‌ها منتظر انتخابات خود هستند، اوباما به احتمال زیاد فشارهای سیاسی به ج.ا. اعمال خواهد کرد تا در انتخابات ریاست جمهوری ج.ا. ، امثال خاتمی (با درجه کم یا زیاد)با یک مانور سیاسی و دخالت بخشی از نظامیان ج.ا. پیروز میدان شوند و تعدیلی در مناسبات سیاسی دو کشور حاصل شود، اگر مورمون رامنی در انتخابات پیروز شود، از آنجایی که رهبران جزم گرای مذهبی‌ در هر دو کشور زمام امور را در دست خواهند داشت، طبل جنگی دیر یا زود نواخته خواهد شد، البته روانشناسی‌ ما ایرانیان همچون عرب ها،*** یا مانند افغان ها، *** نیست و هرج و مرج و آشوب سیاسی دراز مدت در ایران نقشی‌ ندارد ولی تحریک همسایگان و انگلوک قوم گریانه، امنیت اسرائیل در منطقه و منافع نفتی‌ و ابر قدرتی آمریکا در جهان، خیلی‌ از معادلات و تحلیلهای سیاسی را میتواند بهم زند.</p>
اکبر گنجی
ناقدی محترم و فاقد اسم حمایت صدام حسین از گروه های کرد را "دروغ بزرگ" خوانده اند. من در مقاله ی بلند "ایدئولوژی انقلاب؛ تسخیر قهرآمیز دولت" در کتاب بود و نمود خمینی، وعده ی بهشت، برپایی دوزخ، به مسائل اول انقلاب پرداخته و شواهد ان را ارائه کرده ام. به خاطرات غنی بلوریان و کتاب نیم قرن مبارزه ی آقای حسن زاده رجوع کنید که به ارتباط بلند مدت حزب دموکرات کردستان با رژیم عراق اشاره کرده اند. مرحوم دکتر قاسلمو نیز در مصاحبه ی با روزنامه ی آبزرواتور فرانسه در 81/3/2 می گوید:"عراق همچون سایر کشورها کمک اش را به ما پیشنهاد کرد. اما ما فقط پیشنهادهای محدود را با احتیاط کامل می پذیریم، از ان جهت که به هیچ کس وابستگی نداشته باشیم". در مورد مسائل قومی و حقوق آنها به عنوان نمونه در مقاله های زیر نظر خود را بیان کرده ام. لطفا به آنها رجوع کنید: http://news.gooya.com/didaniha/pdf/tajziehtalabiAG.pdf اکبر گنجی
کاربر مهمان
گنجی در مقدمه میگوید: «و صدام حسین از گروههای کرد ایرانی علیه جمهوری اسلامی حمایت میکرد.» با همه احترام برای چند سال زندانی شدن آقای گنجی در ایران ، که زیبا کلام علت فعالیت ها ی آقای گنجی را انگیزه انتقام گرفتن گنجی از رفسنجانی اعلام کردند تا دفاع از حقوق بشر و دمکراسی. سوال بنده از آقای گنجی این است. شما که مقدمه مقالهات را با دروغ بزرگ: صدام حسین از گروههای کرد ایرانی علیه جمهوری اسلامی حمایت میکرد شروع می کنید این بار میخواهیذ از کی انتقام بگیرید؟ آقای گنجی مگر این صدام نبود که شهر بانه کردستان ایران را بمباران شمیایی کرد و بانه اولین شهر بمباران شده شمیایی تاریخ است و بعد حلبچه عراق بمباران شمیایی شد. مگر درهمان بمباران بیش از پانصد نفر در جا نمردن و تازه عوارض شمیایی سالها بعد خود رابیشتر نشان میدهد. مگر همان صدام نبود شهر سنندج را بمباران هوایی کرد و علاوه بر کشتن صدها زن وکودک قسمت های باستانی و مرکزی شهر را ویران کرد. شما اینها را حمایت از کردهای ایران می نامید!!!؟؟ نکند حمایت صدام وامکانات کمپ و قرارگاه اشرف برای برادران فارس را عوضی بداشت کردید؟ شما که این همه مقاله و نوشته راجع به آزدی بیان و شفافیت سازی دیدگاها نوشتی. میشه لطف کرده و شفاف بفرمایید که نظرت راجع به آزادی بیان کردها به زبان مادریشان درمدارس و ادارات نظر بدهید.یا آزادی بیان یعنی فقط آزادی بیا ن فارسی، بقیه ملتها چون آذری و بلوچ و ترکمن و عرب و تات و غیره چطور؟ در انتهای مقاله بوی تعفن تهدید میآید که ممکن است اگر کردها و ملت های دیگر اگرحقوق اولیه آزادی بیان و حق تعیین سرنوشت خود را (حتی با شیوه دمکراتیک و با رای اکثریت آنها) را بخواهند. دریای خون توسط شماها را بیفتد. منظورت برپایی دوباره دادگاههای ده ٦٠ است؟
شیرکو
کاملآ درست و بە جا نوشتە شدە است اما، آمارهای ترکیە را بە نقل از ترکها دادەاید. یعنی دروغی کە ترکها اذعان میکنند. اگر پ ک ک یک گروه سادە تروریستی است و هر ماه ٥٠٠ کشتە میدهد چرا تمام نمیشود!؟ پس این دروغ بزرگ ترکیە را کسی جز آمریکا و ناتو و پان ترکیستها باور نمیکنند. اما اگر مبنا بە دادن آمار باشد، باید بە آمار طرف مقابل یعنی جنبش آزادیخواهانە کردها نیز توجە کرد. پ ک ک نە دهها، بلکە صدها سرباز و مزدور ترکیە را کشتە است و کسی آمارش را منتشر نمیکند. همە نگاهها بە زبان دولت ترکیە و آمارهای کاذب آنان دوختە شدە و این انصاف نیست
مهران
<p>این حرف**** را تا کی میخواهید تکرار کنید (گر به تاریخ نگریسته شود، این گزاره‌ی توصیفی/ تبیینی سر خواهد کشید: "تجزیه در این منطقه به شدت خونین و دردناک خواهد بود". میلیون‌ها تن کشته و زخمی و آواره خواهند شد،) جواب این نظریه اینست که اگر قرار باشد برای احقاق حق یا به قول آقای گنجی تجزیه طلبی ،شما حاضر به کشتن هستید چرا ما که مظلوم واقع شده ایم دست روی دست بگذاریم؟ ، بله آقای گنجی ما تحت هر شرایطی و با وجود هر تهدیدی به مبارزه برای آزادی ادامه خواهیم داد حتی اگر به کشته شدن میلیونها نفر بینجامد و این را هم ثابت کرده ایم و از شما خواهش میکنیم اینقدر خودتان را خسته نکنید و در مورد آینده تاریک و ژئوپولتیک بسته ما نظر ندهید. حوضه مجاز برای نظریات شما کویر لوت و کویر نمک و مناطق بیابانی ایران است نه خاک آذربایجان و کردستان که به شما هیچ ربطی ندارد</p>
مهران
و آیا شما حقوق ملی ما را در حکومت دمکراتیک آینده تضمین میکنید که آن را چاره نهایی میدانید؟ و آیا در حکومت آینده تضمینی برای پایمال نشدن چند باره حقوق ما وجود دارد ؟ براستی چنین تضمینی تحت هیچ شرایطی وجود ندارد و حق گرفتنیست نه دادنی همانگونه که در ترکیه شاهد هستیم دولت دمکراتیک و نه مردم دمکراتیک هیچ مسئله ای را عوض نخواهد کرد و فقط باز تولید دیکتاتوری با رنگی دیگر خواهد بود تا امثال شما از این تفکر پوچ که دمکراسی خوب است فقط برای ما و آزادی خوب آزادی است که فقط برای ما و نه برای دیگران ، دست بر ندارید حکومت آینده تان بدتر از رژیم فعلی خواهد بود
Azad
<p>****. در ترکیه بر خلاف ایران انتخابات آزاد انجام میشود و حزب BDP نماینده کردها در مجلس ترکیه است. شهرداران شهرهای کرد نشین اکثرا کرد هستند و با انتخابات آزاد و بدون ارتباط با حکومت مرکزی انتخاب میشوند. آموزش زبان کردی به عنوان درس اختیاری در مدارس آغاز شده است. در 30 سال گذشته حتی یک نفر هم در ترکیه اعدام نشده است در چنین شرایطی مبارزه مسلحانه با حکومت مرکزی فقط به معنای تجزیه طلبی است که در دموکرات ترین کشورهای دنیا هم جرم است.</p>
کاربر مهمان
... سالها بدون مشکل فارس و ماد ( کردها) اداره ی قوی ترین دولت زمان خودشون رو به عهده داشتن و کنار هم برای ایران جنگیدن برادر هم بودن و امروز هم مردمان زیادی هستند در خود کردستان ایران که به جای کردستان بزرگ به ایران بزرگ فکر می کنن، تاریخ ایران زمین جواب همه ی کسانی که ادعای قوم پرستی رو دارن داده ستارخان و باقر خان فارس بودن؟ نه فکر اونها ذهنشون قدرت برای قومشون نبود وگرنه جای اومدن به تهران اعلام استقلال می کردن یعنی کسانی که امروز ادعای تجزیه شدن دارن از اون آدمها بزرگ ترن پیش مردمشون؟ من که تا حالا ترکی ندیدم که به ستارخان افتخار نکنه! رویای همه ی این مردان بزرگ ایرانی قوی آزاد و زیبا بوده هر کسی سخن از جدایی می زنه اولین خیانت رو به مردم خودش می کنه ما یه ملت بزرگیم نه مرزهامون دلامون بزرگه تمام مردم ایران دنبال محبت به همدیگه هستن نمونش تو زلزله آذربادگان چیزی ازش نگذشته دولت خود ما برای باقی موندن و بیگانگان نه دور همین نزدیک برای داشتن حکومت های کوچک و ضعیف در قلب دنیا ایران تلاش می کنن امیدوارم کسانی هم که ندوسته این اختلاف ها رو گسترش می دن کمی فکر کنن تاریخ ایران زمین رو مطالعه کنن و به جای جدایی دست دوستی به سوی هم دراز کنن.
آذرخش
<p>من هم بشما حق میدم که از حکومت آینده ایران بترسی! چون حکومت آینده حکومتی خواهد بود مردم سالار و سکولار که*****. بهمین دلیل هم نه جائی برای شما در آن حکومت خواهد بود و نه جائی برای آقای گنجی! (هردو بشینین کردستان عراق با هم اختلاط کنین!)</p>
کاربر مهمان
<p>این انگشت شمار پان ترکهای**** نمیدانند که آلت دست برنامه های درازمدت آمریکا و اسرائیل اند.</p>
کاربر مهمان
با تشکر از آقای گنجی- ایشان همواره شجاعت و شهامت داشته و دارند و بیان حقیقت را فدای خوش آمد این یا آن قدرت نمیکنند، چه آن زمان که در ایران با بیباکی حکومت را نقد میکردند و چه الان که در هیاهوی جدای طلبها و پانها از سیاستهای یک بام و دو هوا پرده بر میدارد. مثل روز روشن است که سیاستهای درازمدت قدرتهای جهانی و دست پرورده ی آنها اسرائیل بدنبال تجریه ی ایران هستند. همه ی این بحث اقلیتها و ... نیز در راستای ایجاد گفتمان در این راستا ست. آقای گنجی شهامت شما ستایش انگیز است.
کاربر مهمان
ترکها با جمعیت بالای 300 میلیون نفر دارای 6 کشور مستقل ترکیه،آذربایجان،ترکمنستان،ازبکستان،قرقیزستان و قزاقستان هستند.همچنین بزرگترین اقلیت نژادی در 18 کشور دنیا و یکی از مهمترین اقلیتهای نژادی در بیش از 50 کشور جهان هستند.همچنین 11 جمهوری خودمختار در روسیه و ایالت سین کیانگ چین و کریمه در اوکراین از مناطق خودمختار ترک نشین در جهان هستند.در واقع از شرقی ترین مناطق آسیای مرکزی و شمالی تا خاور میانه و شمال آفریقا و اروپای شرقی و مرکزی و شمالی و قفقاز ترکها در قالب 29 تیره با صلح و آرامش زندگی می کنند.با تاریخی پر افتخار که بزرگترین امپراطوری طول تاریخ بشر را پایه گذاری کردند.بیش از هزار سال بر مهمترین مناطق آسیا و اروپا و آفریقا حکومت کردند و تاثیر گذارترین قوم در تاریخ جهان بوده اند.تاریخ هیچ کشوری را نمی توان پیدا کرد که نام ترک در آن نباشد. کردها هم ملتی دارای اصالت و حق تعین سرنوشت هستند.ولی ترکها اجازه نخواهند داد که ذره ای از خاک این ملت در هر کجای دنیا از این به بعد تجزیه شود؟کشورهای اروپایی و استکبار ملتهای اصیل شرق را به جان هم می اندازند در حالی که ایها قبلا با هم در یک جا با صلح زندگی می کرده اند.شرح دادن مناطق و کشورهای ترک نشین برای این بود که بدانید که اگر ترکها مقصر بودند الان باید در تمام دنیا که ترکها زندگی می کنند جنگ و درگیری بود،در حالی که بجز جنوب شرق ترکیه و قره باغ ترکها در هیچ جای دیگر درگیر نیستند. کردها هم تجزیه ترکیه و ایجاد کشور کردستان را در هیچ دوره ای از تاریخ نه دیده اند و نه خواهند دید.چون بین کشورهای قدرتمندی گیر افتاده اند که به قیمت برداشتن ملت کرد از روی زمین هم که شده اجازه استقلال را به آنها نخواهند داد.
کاربر مهمان
آقای گنجی این گفته شماست: "اما اگر به جای دموکراسی خواهی به دنبال نزاعهای قومی، زبانی، دینی بروند- که اینک در منطقه در حال زبانه کشیدن است- بی ثباتی و جنگ و خون ریزی به ارمغان خواهند آورد. " برای من بسیار زیباست! این مقاله شما نزاع قومی، زبانی و ... نیست!؟ شما به سادگی تمامی مشکلات را به اقلیتها نسبت می دهید! و چه جالب همه آنها را به دلیل حمایت چند کشور جیره خوار اسرائیل و ... می دانید! این حرف شما با حرف حکومت ایران چه فرق دارد که می گویند اگر آمریکا از شما تعریف و حمایت کرد پس حتما آمرکایی هستید!؟ اما شما که کل منطقه را مرور کردید، و همه را تجزیه طلب دانستید! این همه به کردستان عراق اشاره کردید! چرا اشاره ای به این نمی کنید که کردهای عراق سبب تجزیه نشدن عراق شدند! در جنگ سنی و شیعه در عراق، این کردها هستند که همیشه واسطه صلح بودند! نکته آخر؛ نمی دانم چرا وقتی مقاله کسانی مانند شما را می خوانم، حس تجزیه طلبی در من به شدت تقویت می شود. شاید به این دلیل است که از حکومت آینده ای که شماها تشکیل خواهید داد ترسم زیاد می شود.
کاربر مهمان
سلام دوست عزیز من هرگز از اکبر گنجی خوشم نیامده و بعید هم می دانم روزی برسد ازش خوشم بیاد اما به او و نظریاتش احترام قائل هستم. در مورد نظر شما که به جمله"کمک صدام به حزب دمکرات و کومه له علیه جمهوری اسلامی" معترض شده اید و منکر این مسئله شده اید. می خواهم بگویم. نمی دانم چند سال سن دارید و سال های 1358 تا 1367 کجا بوده اید. فقط این را بدان که این یک حقیقت آشکار است. برای شما یک سند می آورم آن هم خاطرات مرحوم مام غنی در کتاب ئاله کوک است. کتاب را بخوان بعدا جواب عرایض بنده را بدهید. البته ذکر این حقایق اگر برای تجربه اندوزی باشد خوب است اما اگر برای تحقیر و تقبیح دیگران باشد ابدا پسندیده نیست. برادر هم زبان و هم کیش شما از کردستان ایران.س. ه.
کاربر مهمان
تا زمانی روشنفكر ایرانی امثال گنجی باشند دموكراسی و حقوق بشر در ایران خیالی بیش نخواھد بود. ھر چە بیشتر از تجزیە طلبی كردھا، اذریھا یا عربھا ابراز نگرانی كنید و درخاستھایشان را با این اتھام رد كنید یا حتی با تردید نگاھ كنید بیشتر انھا را بە این اگاھی میرسانید كە باید تجزیە شوند! انگار راھ دیگری برایشان باقی نمیماند. امثال شما دستشان بە خون این ملت الودە است و ھنوز ھم بە دیكتاوری میمانید كە فكر میكند فقط او میداند چە خوب است و باید ھمان شود.........چندی پیش ایشان از انگ سان سوچی انتقاد كردە بودند كە چرا در مقابل جنایات علیە مسلمانان برمە سكوت كردە! سوال اینست كە شما چرا ھیچوقت از ظلمی كە بر اقلیت ھا رفتە، چە ملی چە مذھبی، سخن نگفتەاید؟ مفر بلوچ و عربھای ایران مسلمان نیستند؟
آذرخش
در حکومت دمکراتیک آینده حقوق همه تحت نام ملت ایران، یکسانه! هیچکس حقوق جداگانه ای نسبت به دیگری نداره.
کاربر مهمان
آمریکا و اسراییل برنامه ریزی روی تجزیه آذربایجان کرده اند گنجی میخواهد ذهن ها رابه سمت کردها منحرف کند. سایت ایرانینان کام را نگاه کنید وسخنان سناتور آمریکایی را ببیید.