نادین گوردیمر، مدافع حقوق مدنی انسانها
<p>حسین نوش‌آذر - مهم‌ترین مضمون داستان‌های کوتاه و رمان‌های نادین گوردیمر تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی و درگیری بین سیاه و سفید است. در سال ۱۹۷۴ جایزه بوکر را که مهم‌ترین جایزه ادبی در بریتانیاست به نادین گوردیمر دادند و در سال ۱۹۹۱ هم نوبل ادبی را از آن خودش کرد.</p> <!--break--> <p> </p> <p>در مجموعه برنامه‌های ادبیات غرب در ۱۰ دقیقه که با هومر آغاز شد و هفته دیگر با فیلیپ راث به پایان می‌رسد، امروز به نادین گوردیمر، نویسنده رمان‌های اجتماعی و مدافع حقوق بشر می‌پردازیم. یادآوری می‌کنم که فایل صوتی با متنی که می‌خوانید تفاوت دارد.</p> <p> </p> <p>نادین گوردیمر فرزند یک جواهرفروش یهودی است و به اقلیت سفیدپوست در آفریقای جنوبی تعلق دارد. او در کودکی هر روز به چشم می‌دید که چگونه یک اقلیت سفیدپوست، حقوق مدنی یک اکثریت سیاه‌پوست را پایمال می‌کند. این تبعیض‌ها او را بر آن داشت که از نوجوانی برای حقوق بشر فعالیت کند. نادین گوردیمر از شانزده‌سالگی به‌طور پیوسته داستان و رمان نوشته و در همه آثارش از حقوق مدنی سیاه‌پوستان دفاع کرده است.</p> <p> </p> <p><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20120924_nadine_gordimer_nushazar_f.mp3"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon_14.jpg" style="width: 273px; height: 31px;" /></a></p> <p> </p> <p>در سال‌های دهه ۱۹۵۰ گوردیمر به گروهی پیوست که کاملاً آگاهانه قوانین آپارتاید را زیر پا می‌گذاشتند. تلاش او برای آزادی بیان و مبارزاتش برای حقوق مدنی سیاه‌پوستان باعث شد که در آفریقای جنوبی ممنوع‌القلمش کنند. از ۱۹۵۲ تا پایان نظام آپارتاید، نادین گوردیمر آثارش را در آمریکا و بریتانیا منتشر می‌کرد.</p> <p> </p> <blockquote> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/nadgk03.jpg" style="width: 196px; height: 301px;" />«دختر برگر»: یکی از مهم‌ترین رمان‌های نادین گوردیمر</p> </blockquote> <p>«دختر برگر» یکی از مهم‌ترین رمان‌های نادین گوردیمر است. قهرمان این رمان یک دختر جوان سفیدپوست به نام رزا برگر است. پدر و مادر او هر دو کمونیست بوده‌اند. پدرش، لیونل، پزشک انسان‌دوستی‌ست که بر ضد تبعیض نژادی فعالیت می‌کرده، سیاهپوستان او را به عنوان یک فعال حقوق بشری می‌شناختند، به زندان افتاده و در زندان هم درگذشته است. مادرش، کتی، همسر دوم لیونل، زنی بسیار وفادار، مادری مهربان و انسان‌دوست و یک فعال حقوق بشری‌ست. او هم در اثر بیماری درگذشته. رزا که پرستار است و مانند پدر و مادرش از ذهنیتی عمیقاً سیاسی برخوردار است، ابتدا تلاش می‌کند زندگی متفاوتی در پیش بگیرد. او به فرانسه و به انگلستان سفر می‌کند و با پیشینه‌اش ارتباط برقرار می‌کند و به مردی به نام برنارد نیز دل می‌بازد. برنارد که نسبت به کمونیسم بدبین است، زمینه‌ساز بحث‌هایی در این زمینه می‌شود.</p> <p> </p> <p>«دختر برگر» سرگذشت یک زن آگاه در متن مبارزات مدنی مردم است. او می‌خواهد زندگی‌اش را بکند، اما پس از قتل عام سیاهان در محله سووتو در ژوهانسبورگ، او نیز ناگزیر است به راه پدرش برود. ساختار رمان بسیار پیچیده و درهم‌تنیده است. گفتارهای درونی، وصف‌های دقیق مکان، سیالیت ذهن و رفلکسیون‌های فلسفی با هم می‌آمیزند تا چگونگی تکامل شخصیت یک زن مبارز را نشان دهند. خواننده از منظرهای متفاوت، حتی از دریچه چشم پلیس هم با اندیشه و شخصیت رزا برگر آشنا می‌شود. </p> <p> </p> <p>در قتل عام سووتو ، در سال ۱۹۷۶ بیش از ۵۰۰ کودک و جوان سیاهپوست به قتل رسیدند. اهمیت «دختر برگر» در این است که بعد از انتشار این رمان و توقیف آن در آفریقای جنوبی به اتهام تبلیغ عقاید کمونیستی، موجی از ادبیات سیاهپوستان به راه افتاد و نویسندگانی که تا پیش از آن صدایشان بازتابی نمی‌یافت، هر یک روایتی از این قتل عام به‌دست دادند.<br /> </p> <p> </p> <p>«بیگانگی» یک انسان شرافتمند که نمی‌تواند نظم مسلط را بپذیرد و به‌تدریج به سردرگمی و پریشانی دچار می‌شود، از‌‌ همان آغاز از موضوعاتی بود که نادین گوردیمر در رمان‌های اجتماعی‌اش به آن می‌پرداخت. در «بیگانه‌ای در میان بیگانگان» هم این موضوع تکرار می‌شود.</p> <p> </p> <p>گوردیمر اصولاً به سبک رمان‌های قرن نوزدهم قلم می‌زند. سرگذشت یک نفر برای او چندان مهم نیست. او می‌خواهد تصویری از کل جامعه ارائه دهد. به این جهت آثار او، در کل، گذار آفریقای جنوبی از یک نظام ستمگر به یک نظام دموکراتیک و پیامدهای این گذار در لایه‌های گوناگون اجتماعی را نشان می‌دهند. با این‌حال گوردیمر از تکنیک‌های متداول در ادبیات قرن بیستم هم بسیار بهره گرفته: مونولوگ‌های طولانی، زمان شکسته، تحلیل روان‌شناختی شخصیت‌ها و تغییر نظرگاه به سبک او جهت می‌دهند. او انسان را در موقعیت‌های شکننده و دشواری قرار می‌دهد. در این موقعیت‌ها شخصیت های آثارش به خاطر تنش‌های بین سیاه و سفید و بحران‌های سیاسی نمی‌توانند به‌سادگی تصمیم بگیرند. پس می‌بایست پیامدهای آن را از نظر اخلاقی تحمل کنند.</p> <p> </p> <p>عشق بین سیاه و سفید هم از موضوعات مورد علاقه گوردیمر است. در دوران آپارتاید سیاهان و سفیدپوست‌ها حق نداشتند با هم رابطه عاشقانه و آمیزش جنسی داشته باشند. پس این عشق یک عشق ممنوع است، اما بیش از آنکه قانون آن را ناکام بگذارد، توهمات شخصیت‌های گوردیمر این عشق ممنوع را به ناکامی می‌کشاند. در «روزهای فریبنده»، از نخستین رمان‌های گوردیمر، هلن، دختر سفیدپوست و خوش‌باوری به محلات سیاه‌پوست‌نشین راه گم می‌کند و به‌زودی واقعیت آپارتاید را درک می‌کند. او اکنون از ریشه‌هایش جدا شده است و دیگر نمی‌تواند مثل سابق در توهم زندگی کند.</p> <p> </p> <blockquote> <p><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/nadgk02.jpg" style="width: 196px; height: 308px;" />«سلاح خانگی» را می‌توان از هر نظر نمایانگر مشکلات رمان‌های اجتماعی نادین گوردیمر به شمار آورد.</p> </blockquote> <p>«سلاح خانگی» را اما می‌توان از هر نظر نمایانگر مشکلات رمان‌های اجتماعی گوردیمر به شمار آورد: در خانه‌ای پنج نفر گرد آمده‌اند. از آن میان سه مرد هم‌جنسگرا هستند: کارل که یک مرد اروپایی‌ست و مدتی‌ست به ژوهانسبورگ مهاجرت کرده و در آنجا ماندگار شده؛ دیوید، رفیق‌ همخوابه‌اش و همچنین کولو. خانه به مردی به نام دوکان تعلق دارد. او هرچند هم‌جنسگرا نیست، اما با کارل یک ماجرای رختخوابی گذارا داشته و حالا با زنی به نام ناتالی که از نظر شخصیتی اندکی نامتعادل به‌نظر می‌رسد، عصیان دارد و حتی یک بار هم خواسته خودش را بکشد زندگی می‌کند. دوکان همه تلاشش را می‌کند که آرامش خاطری برای ناتالی فراهم کند، اما ناتالی که نمی‌خواهد در یک زندگی زناشویی فردیت و آزادی‌اش را از دست بدهد، از یک رابطه پایدار گریزان است و از هر فرصتی برای یک ماجراجویی عشقی استفاده می‌کند.</p> <p> </p> <p>داستان در قالب یک ضیافت آغاز می‌شود و در طی این ضیافت است که ما طبعاً با خطوط کلی شخصیت‌ها و رابطه آن‌ها با هم آشنا می‌شویم. در میان حرف‌های بی‌اهمیت، از یک اسلحه هم سخن در میان می‌آید.</p> <p> </p> <p>پس از پایان ضیافت، دوکان به تنهایی به منزلش برمی‌گردد و شب، وقتی که درمی‌یابد ناتالی هنوز به خانه برنگشته به جست‌و‌جوی او برمی‌آید و چنین است که او را در آغوش کارل که هم‌جنسگراست، اما با این حال با ناتالی هم‌بستر شده می‌یابد. طبعاً دوکان پریشان‌حال است. به خانه برمی‌گردد و فردای آن روز وقتی به دیدار کارل می‌رود، متوجه می‌شود که ناتالی شبانه او را ترک کرده. کارل هم به جای آنکه احساس ندامت داشته باشد، اینطور وانمود می‌کند که اتفاق مهمی نیفتاده است. دوکان سراغ سلاحی که در خانه است می‌رود و کارل را با شلیک گلوله به سر به قتل می‌رساند. آز آن سو، پدر و مادر دوکان که از سفیدپوستان بسیار مرفه در ژوهانسبورگ هستند، وارد صحنه می‌شوند. آن‌ها برای نجات پسرشان سراغ یک وکیل سیاهپوست را می‌گیرند که در لندن تحصیل کرده، اما در فقر و محنت بالیده. گوردیمر می‌نویسد: «بهترین وکیل، وکیلی‌ست که بتواند به جای کسانی بیندیشید که نمی‌توانند بیندیشند.» </p> <p> </p> <p>در اینجا مشکلات رمان آغاز می‌شود. پدر و مادر دوکان طبعاً تلاش می‌کنند به انگیزه واقعی پسرشان از این قتل ناموسی پی ببرند. چنین است که شخصیت‌ها، هر یک از دریچه چشم خودشان گوشه‌ای از واقعیت را بیان می‌کنند. به دلیل تعدد نظرگاه در داستان، شخصیت‌ها مبهم باقی می‌مانند و تأکید روی قتل چنان زیاد است که حتی شخصیت دوکان هم به‌درستی پرداخته نمی‌شود. در همان حال «سلاح خانگی» یک رمان پلیسی هم نیست که از طریق گره‌گشایی از یک قتل کشش داشته باشد. افزون بر این گفت‌وگوی اشخاص با هم نیز زنده نیست، بلکه با یک زبان قراردادی روایت می‌گردد. همه این مشکلات را ما در برخی رمان‌های اجتماعی در ایران هم سراغ داریم. در واقع هرگاه نویسنده بخواهد به جای تأکید بر فردیت اشخاص، یکسر به نابسامانی‌های اجتماعی بپردازد، شاید بدیهی و حتی لازم باشد که شخصیت‌ها در ابهام باقی بمانند. پرداختن به شخصیت‌ها در متن دینامیسم‌های پیچیده اجتماعی کاری‌ست بسیار دشوار که فقط از عهده اندکی از نویسندگان بسیار بزرگ برآمده است.</p> <p> </p> <p>در هر حال گوردیمر در «داستان پسرم» هم که بعد از سقوط نظام آپارتاید نوشته شده، باز به درگیری بین سیاه و سفید می‌پردازد. اگر در «سلاحی در خانه» یک وکیل سیاهپوست، از یک جنایتکار سفیدپوست در متن یک قتل ناموسی دفاع می‌کند، در «داستان پسرم» یک زن سفیدپوست که با یک معلم سیاه‌پوست ازدواج کرده، برای حقوق مدنی سیاه‌پوستان فعالیت می‌کند. با وجود آنکه رسماً آپارتاید لغو شده، اما هنوز پیش‌داوری‌های نژادی بسیاری در زندگی روزانه مردم وجود دارد. در اینجا هم گوردیمر یک بار دیگر مسأله عدالت و مدارا را در پیش‌زمینه آپارتاید و پیامدهای آن مطرح می‌کند.</p> <p> </p> <p>نادین گوردیمر از مهم‌ترین شخصیت‌های آفریقای جنوبی‌ست. او در این کشور زندگی می‌کند و هنوز هم گاهی از او آثاری منتشر می‌شود. اخیراً مجموعه‌ای از نخستین داستان‌هایی که در سنین نوجوانی نوشته به چاپ رسیده است.</p> <p> </p> <p>در همین زمینه:<br /> <a href="#http://radiozamaneh.com/taxonomy/term/3511">ادبیات غرب در ۱۰ دقیقه از حسین نوش‌آذر در رادیو زمانه</a><br /> </p> <p>ویدئو: نادین گوردیمر یکی از داستان‌های کوتاهش را می‌خواند...</p> <p> </p>
حسین نوشآذر - مهمترین مضمون داستانهای کوتاه و رمانهای نادین گوردیمر تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی و درگیری بین سیاه و سفید است. در سال ۱۹۷۴ جایزه بوکر را که مهمترین جایزه ادبی در بریتانیاست به نادین گوردیمر دادند و در سال ۱۹۹۱ هم نوبل ادبی را از آن خودش کرد.
در مجموعه برنامههای ادبیات غرب در ۱۰ دقیقه که با هومر آغاز شد و هفته دیگر با فیلیپ راث به پایان میرسد، امروز به نادین گوردیمر، نویسنده رمانهای اجتماعی و مدافع حقوق بشر میپردازیم. یادآوری میکنم که فایل صوتی با متنی که میخوانید تفاوت دارد.
نادین گوردیمر فرزند یک جواهرفروش یهودی است و به اقلیت سفیدپوست در آفریقای جنوبی تعلق دارد. او در کودکی هر روز به چشم میدید که چگونه یک اقلیت سفیدپوست، حقوق مدنی یک اکثریت سیاهپوست را پایمال میکند. این تبعیضها او را بر آن داشت که از نوجوانی برای حقوق بشر فعالیت کند. نادین گوردیمر از شانزدهسالگی بهطور پیوسته داستان و رمان نوشته و در همه آثارش از حقوق مدنی سیاهپوستان دفاع کرده است.
در سالهای دهه ۱۹۵۰ گوردیمر به گروهی پیوست که کاملاً آگاهانه قوانین آپارتاید را زیر پا میگذاشتند. تلاش او برای آزادی بیان و مبارزاتش برای حقوق مدنی سیاهپوستان باعث شد که در آفریقای جنوبی ممنوعالقلمش کنند. از ۱۹۵۲ تا پایان نظام آپارتاید، نادین گوردیمر آثارش را در آمریکا و بریتانیا منتشر میکرد.
«دختر برگر»: یکی از مهمترین رمانهای نادین گوردیمر
«دختر برگر» یکی از مهمترین رمانهای نادین گوردیمر است. قهرمان این رمان یک دختر جوان سفیدپوست به نام رزا برگر است. پدر و مادر او هر دو کمونیست بودهاند. پدرش، لیونل، پزشک انساندوستیست که بر ضد تبعیض نژادی فعالیت میکرده، سیاهپوستان او را به عنوان یک فعال حقوق بشری میشناختند، به زندان افتاده و در زندان هم درگذشته است. مادرش، کتی، همسر دوم لیونل، زنی بسیار وفادار، مادری مهربان و انساندوست و یک فعال حقوق بشریست. او هم در اثر بیماری درگذشته. رزا که پرستار است و مانند پدر و مادرش از ذهنیتی عمیقاً سیاسی برخوردار است، ابتدا تلاش میکند زندگی متفاوتی در پیش بگیرد. او به فرانسه و به انگلستان سفر میکند و با پیشینهاش ارتباط برقرار میکند و به مردی به نام برنارد نیز دل میبازد. برنارد که نسبت به کمونیسم بدبین است، زمینهساز بحثهایی در این زمینه میشود.
«دختر برگر» سرگذشت یک زن آگاه در متن مبارزات مدنی مردم است. او میخواهد زندگیاش را بکند، اما پس از قتل عام سیاهان در محله سووتو در ژوهانسبورگ، او نیز ناگزیر است به راه پدرش برود. ساختار رمان بسیار پیچیده و درهمتنیده است. گفتارهای درونی، وصفهای دقیق مکان، سیالیت ذهن و رفلکسیونهای فلسفی با هم میآمیزند تا چگونگی تکامل شخصیت یک زن مبارز را نشان دهند. خواننده از منظرهای متفاوت، حتی از دریچه چشم پلیس هم با اندیشه و شخصیت رزا برگر آشنا میشود.
در قتل عام سووتو ، در سال ۱۹۷۶ بیش از ۵۰۰ کودک و جوان سیاهپوست به قتل رسیدند. اهمیت «دختر برگر» در این است که بعد از انتشار این رمان و توقیف آن در آفریقای جنوبی به اتهام تبلیغ عقاید کمونیستی، موجی از ادبیات سیاهپوستان به راه افتاد و نویسندگانی که تا پیش از آن صدایشان بازتابی نمییافت، هر یک روایتی از این قتل عام بهدست دادند.
«بیگانگی» یک انسان شرافتمند که نمیتواند نظم مسلط را بپذیرد و بهتدریج به سردرگمی و پریشانی دچار میشود، از همان آغاز از موضوعاتی بود که نادین گوردیمر در رمانهای اجتماعیاش به آن میپرداخت. در «بیگانهای در میان بیگانگان» هم این موضوع تکرار میشود.
گوردیمر اصولاً به سبک رمانهای قرن نوزدهم قلم میزند. سرگذشت یک نفر برای او چندان مهم نیست. او میخواهد تصویری از کل جامعه ارائه دهد. به این جهت آثار او، در کل، گذار آفریقای جنوبی از یک نظام ستمگر به یک نظام دموکراتیک و پیامدهای این گذار در لایههای گوناگون اجتماعی را نشان میدهند. با اینحال گوردیمر از تکنیکهای متداول در ادبیات قرن بیستم هم بسیار بهره گرفته: مونولوگهای طولانی، زمان شکسته، تحلیل روانشناختی شخصیتها و تغییر نظرگاه به سبک او جهت میدهند. او انسان را در موقعیتهای شکننده و دشواری قرار میدهد. در این موقعیتها شخصیت های آثارش به خاطر تنشهای بین سیاه و سفید و بحرانهای سیاسی نمیتوانند بهسادگی تصمیم بگیرند. پس میبایست پیامدهای آن را از نظر اخلاقی تحمل کنند.
عشق بین سیاه و سفید هم از موضوعات مورد علاقه گوردیمر است. در دوران آپارتاید سیاهان و سفیدپوستها حق نداشتند با هم رابطه عاشقانه و آمیزش جنسی داشته باشند. پس این عشق یک عشق ممنوع است، اما بیش از آنکه قانون آن را ناکام بگذارد، توهمات شخصیتهای گوردیمر این عشق ممنوع را به ناکامی میکشاند. در «روزهای فریبنده»، از نخستین رمانهای گوردیمر، هلن، دختر سفیدپوست و خوشباوری به محلات سیاهپوستنشین راه گم میکند و بهزودی واقعیت آپارتاید را درک میکند. او اکنون از ریشههایش جدا شده است و دیگر نمیتواند مثل سابق در توهم زندگی کند.
«سلاح خانگی» را میتوان از هر نظر نمایانگر مشکلات رمانهای اجتماعی نادین گوردیمر به شمار آورد.
«سلاح خانگی» را اما میتوان از هر نظر نمایانگر مشکلات رمانهای اجتماعی گوردیمر به شمار آورد: در خانهای پنج نفر گرد آمدهاند. از آن میان سه مرد همجنسگرا هستند: کارل که یک مرد اروپاییست و مدتیست به ژوهانسبورگ مهاجرت کرده و در آنجا ماندگار شده؛ دیوید، رفیق همخوابهاش و همچنین کولو. خانه به مردی به نام دوکان تعلق دارد. او هرچند همجنسگرا نیست، اما با کارل یک ماجرای رختخوابی گذارا داشته و حالا با زنی به نام ناتالی که از نظر شخصیتی اندکی نامتعادل بهنظر میرسد، عصیان دارد و حتی یک بار هم خواسته خودش را بکشد زندگی میکند. دوکان همه تلاشش را میکند که آرامش خاطری برای ناتالی فراهم کند، اما ناتالی که نمیخواهد در یک زندگی زناشویی فردیت و آزادیاش را از دست بدهد، از یک رابطه پایدار گریزان است و از هر فرصتی برای یک ماجراجویی عشقی استفاده میکند.
داستان در قالب یک ضیافت آغاز میشود و در طی این ضیافت است که ما طبعاً با خطوط کلی شخصیتها و رابطه آنها با هم آشنا میشویم. در میان حرفهای بیاهمیت، از یک اسلحه هم سخن در میان میآید.
پس از پایان ضیافت، دوکان به تنهایی به منزلش برمیگردد و شب، وقتی که درمییابد ناتالی هنوز به خانه برنگشته به جستوجوی او برمیآید و چنین است که او را در آغوش کارل که همجنسگراست، اما با این حال با ناتالی همبستر شده مییابد. طبعاً دوکان پریشانحال است. به خانه برمیگردد و فردای آن روز وقتی به دیدار کارل میرود، متوجه میشود که ناتالی شبانه او را ترک کرده. کارل هم به جای آنکه احساس ندامت داشته باشد، اینطور وانمود میکند که اتفاق مهمی نیفتاده است. دوکان سراغ سلاحی که در خانه است میرود و کارل را با شلیک گلوله به سر به قتل میرساند. آز آن سو، پدر و مادر دوکان که از سفیدپوستان بسیار مرفه در ژوهانسبورگ هستند، وارد صحنه میشوند. آنها برای نجات پسرشان سراغ یک وکیل سیاهپوست را میگیرند که در لندن تحصیل کرده، اما در فقر و محنت بالیده. گوردیمر مینویسد: «بهترین وکیل، وکیلیست که بتواند به جای کسانی بیندیشید که نمیتوانند بیندیشند.»
در اینجا مشکلات رمان آغاز میشود. پدر و مادر دوکان طبعاً تلاش میکنند به انگیزه واقعی پسرشان از این قتل ناموسی پی ببرند. چنین است که شخصیتها، هر یک از دریچه چشم خودشان گوشهای از واقعیت را بیان میکنند. به دلیل تعدد نظرگاه در داستان، شخصیتها مبهم باقی میمانند و تأکید روی قتل چنان زیاد است که حتی شخصیت دوکان هم بهدرستی پرداخته نمیشود. در همان حال «سلاح خانگی» یک رمان پلیسی هم نیست که از طریق گرهگشایی از یک قتل کشش داشته باشد. افزون بر این گفتوگوی اشخاص با هم نیز زنده نیست، بلکه با یک زبان قراردادی روایت میگردد. همه این مشکلات را ما در برخی رمانهای اجتماعی در ایران هم سراغ داریم. در واقع هرگاه نویسنده بخواهد به جای تأکید بر فردیت اشخاص، یکسر به نابسامانیهای اجتماعی بپردازد، شاید بدیهی و حتی لازم باشد که شخصیتها در ابهام باقی بمانند. پرداختن به شخصیتها در متن دینامیسمهای پیچیده اجتماعی کاریست بسیار دشوار که فقط از عهده اندکی از نویسندگان بسیار بزرگ برآمده است.
در هر حال گوردیمر در «داستان پسرم» هم که بعد از سقوط نظام آپارتاید نوشته شده، باز به درگیری بین سیاه و سفید میپردازد. اگر در «سلاحی در خانه» یک وکیل سیاهپوست، از یک جنایتکار سفیدپوست در متن یک قتل ناموسی دفاع میکند، در «داستان پسرم» یک زن سفیدپوست که با یک معلم سیاهپوست ازدواج کرده، برای حقوق مدنی سیاهپوستان فعالیت میکند. با وجود آنکه رسماً آپارتاید لغو شده، اما هنوز پیشداوریهای نژادی بسیاری در زندگی روزانه مردم وجود دارد. در اینجا هم گوردیمر یک بار دیگر مسأله عدالت و مدارا را در پیشزمینه آپارتاید و پیامدهای آن مطرح میکند.
نادین گوردیمر از مهمترین شخصیتهای آفریقای جنوبیست. او در این کشور زندگی میکند و هنوز هم گاهی از او آثاری منتشر میشود. اخیراً مجموعهای از نخستین داستانهایی که در سنین نوجوانی نوشته به چاپ رسیده است.
در همین زمینه:
ادبیات غرب در ۱۰ دقیقه از حسین نوشآذر در رادیو زمانه
ویدئو: نادین گوردیمر یکی از داستانهای کوتاهش را میخواند...
نظرها
کاربر مهمان
نادین گوردیمر صهیونیست برای جشن 60 سالگی برپایی زائده آپارتاید که بر روی زمین های بزور گرفته شده فلسطین برپاشده است به اسراییل سفر کرد و پایکوبی نمود. این صهیونیست یهودی مانند دیگر صهیونیست ها وقتی به قبیله متجاوز صهیونیست یهودی میرسد همه چیز یادش می رود و به نفع مشتی تروریست هورا می کشد.