صورتینمایی و اسرائیل
<p>حمید پرنیان - Pinkwashing یا صورتی‌نمایی، اصطلاحی است که برخی فعالان بین‌المللی همجنسگرا به کار می‌برند تا نشان دهند که دولت اسرائیل چگونه با بزرگ‌سازی مسئله‌ پذیرش حقوق همجنسگرایان در برخی از شهرهای آن کشور و «پیشرفته» خواندن اسرائیل، می‌خواهد نقض حقوق فلسطینی‌ها و هم‌چنین نقض قوانین بین‌المللی را از دیده‌ها پنهان سازد. البته این اصطلاح فقط مربوط به اسرائیل نیست؛ هر راهبردی که از همجنسگرایی و حقوق دگرباشان جنسی به صورت ابزاری برای پوشاندن یا فراموشاندن ستمی استفاده می‌کند، صورتی‌نمایی است.</p> <!--break--> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">ما در فرهنگ فارسی اصطلاحی داریم به نام «سیاه<span dir="LTR">‌</span>نمایی»، یعنی زشتی<span dir="LTR">‌</span>ها و بدی<span dir="LTR">‌</span>های یک چیز را بزرگ<span dir="LTR">‌</span>نمایی کنیم تا خوبی<span dir="LTR">‌</span>ها و زیبایی آن دیده نشود. اگر بخواهیم <span dir="LTR">pinkwashing</span> را ترجمه کنیم می<span dir="LTR">‌</span>توانیم از «صورتی<span dir="LTR">‌</span>نمایی» استفاده کنیم، یعنی با استفاده از بزرگ<span dir="LTR">‌</span>نمایی دست<span dir="LTR">‌</span>آوردها و پذیرش دگرباشان جنسی در یک کشور، نگذاریم دیگر نقض<span dir="LTR">‌</span>های حقوق بشر و ناکارآمدی<span dir="LTR">‌</span>های مدنی آن کشور دیده شود.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">پوشیده نیست که جنبش همجنسگرایان در اسرائیل دست<span dir="LTR">‌</span>آوردهای ارزشمندی داشته است؛ این مقاله نمی<span dir="LTR">‌</span>خواهد آن<span dir="LTR">‌</span>ها را نادیده بگیرد. سارا شولمن در مقاله «اسرائیل و صورتی نمایی» که در اینجا ترجمه شده است، می<span dir="LTR">‌</span>کوشد تا پرده از یک حقه<span dir="LTR">‌</span>بازی<span dir="LTR">‌</span> سیاسی بردارد که نه<span dir="LTR">‌</span>تنها گریبان مناقشات اسرائیل و فلسطین را گرفته، بلکه (همان<span dir="LTR">‌</span>طور که در این مقاله می<span dir="LTR">‌</span>آید) آفتی است که بر جان همه<span dir="LTR">‌</span> کشورهای جهان، از ایالات متحده و اروپا بگیر تا افریقا و خاورمیانه افتاده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <blockquote> <p dir="RTL"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/pinkwashinginisreal7.jpg" style="width: 180px; height: 111px; " /></p> <p dir="RTL">«رختشویی سیاه» (<span dir="LTR">Black</span> <span dir="LTR">Laundry</span>) گروه دگرباشان اسرائیلی و یهودی است که علیه اشغال فلسطین فعالیت می<span dir="LTR">‌</span>کنند.</p> </blockquote> <p dir="RTL">در خود اسرائیل فعالان حقوق دگرباشانی هستند که عملاً با برخورد دولت اسرائیل نسبت به فلسطینی<span dir="LTR">‌</span>ها، نقض سیستماتیک حقوق بشر در سرزمین‌های اشغالی و هم<span dir="LTR">‌</span>چنین صورتی<span dir="LTR">‌</span>نمایی دولت اسرائیل مبارزه می<span dir="LTR">‌</span>کنند. «رختشویی سیاه» (<span dir="LTR">Black</span> <span dir="LTR">Laundry</span>) گروه دگرباشان اسرائیلی و یهودی است که علیه اشغال فلسطین فعالیت می<span dir="LTR">‌</span>کنند. این گروه همیشه در صف اول مبارزه با صورتی‌نمایی دولت اسرائیل و استفاده ابزاری از مسوله دگرباشان جنسی برای «دمکراتیک» جلوه دادن این کشور بوده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">همچنین، اعتراض به مسئله صورتی‌نمایی کشور اسرائیل در تولیدات فرهنگی یهودیان منتقد اسرائیل نیز نمود داشته است. الا فلندرز (<span dir="LTR">Elle Flanders</span>) یک یهودی کانادایی در سال ۲۰۰۵ فیلم مستندی درباره دو زوج گی و لزبین اسرائیلی-فلسطینی ساخته است (<strong><a href="http://www.zerodegreesofseparation.com/z1.htm"><span dir="LTR">Zero Degrees of Separation</span></a></strong>) که نشان می‌دهد این دو زوج چه دشواری‌هایی برای زندگی در اورشلیم دارند و چگونه می‌خواهند بین این دو فرهنگ پل بزنند. این دو زوج همجنسگرا، یک نفرشان اسرائیلی و نفر دیگر فلسطینی است و دولت اسرائیل به طور سیستماتیک حق و حقوق این زوج‌ها را برای بودن با همسران‌شان نقض می‌کند.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">این مقاله از آن رو مهم است که به ما نشان می<span dir="LTR">‌</span>دهد که حقوق همجنسگرایان و پذیرش مدنی آن<span dir="LTR">‌</span>ها، امر تک<span dir="LTR">‌</span>بعدی نیست. به ما یاد می<span dir="LTR">‌</span>دهد که چگونه نقاط ستم را به هم گره بزنیم تا طرحی جامع و رهایی<span dir="LTR">‌</span>بخش از مبارزه علیه ستم(ها) فراهم کنیم؛ طرحی که مانع اولویت<span dir="LTR">‌</span>بندی دگرجنسگرامحورانه<span dir="LTR">‌</span> نیازهای سیاسی می<span dir="LTR">‌</span>شود، طرحی که نمی<span dir="LTR">‌</span>گذارد همجنسگرایی بدل به ابزاری برای سرکوب شود.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>متن مقاله</strong></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">ییتس[۲] در سال ۱۹۱۴ نوشت: «در رویاهاست که مسئولیت<span dir="LTR">‌</span>ها آغاز می<span dir="LTR">‌</span>شوند». این جمله حرف دل همه<span dir="LTR">‌</span> آن مردان و زنان همجنسگرا و دوجنسگرا و دگرجنسگونه<span dir="LTR">‌</span>ای را می<span dir="LTR">‌</span>زند که شاهد دگرگونی<span dir="LTR">‌</span>های ژرفی در روابط قدرت ما [دگرباشان جنسی] بوده<span dir="LTR">‌</span>اند. همجنسگرایان در بخش<span dir="LTR">‌</span>هایی از جهان، بعد از سال<span dir="LTR">‌</span>ها قربانی<span dir="LTR">‌</span>شدن و سازماندهی، سرانجام در برابر تبعیض، ازشان حمایت شد و روابط<span dir="LTR">‌</span>شان به رسمیت درآمد. اما این دگرگونی<span dir="LTR">‌</span>ها موجب پدیداری پدیده<span dir="LTR">‌</span>ای شوم نیز شده است: نیروهای سیاسیِ ضد مهاجرتی و ضد مسلمانی در اروپای غربی و اسرائیل، همجنسگرایان سفیدپوست را جذب خود کرده<span dir="LTR">‌</span>اند.</p> <p dir="RTL"> </p> <blockquote> <p dir="RTL"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/pinkwashinginisreal3.jpg" style="width: 180px; height: 120px; " /></p> <p dir="RTL">صورتی<span dir="LTR">‌</span>نمایی اصطلاحی است که برخی فعالان بین<span dir="LTR">‌</span>المللی همجنسگرا به کار می<span dir="LTR">‌</span>برند تا نشان دهند که دولت اسرائیل چگونه با بزرگ<span dir="LTR">‌</span>سازی مسئله<span dir="LTR">‌</span> پذیرش حقوق همجنسگرایان در برخی از شهرهای آن کشور و «پیشرفته» خواندن اسرائیل، می<span dir="LTR">‌</span>خواهد نقض حقوق فلسطینی<span dir="LTR">‌</span>ها و هم<span dir="LTR">‌</span>چنین نقض قوانین بین<span dir="LTR">‌</span>المللی را از دیده<span dir="LTR">‌</span>ها پنهان سازد.</p> </blockquote> <p dir="RTL">در هلند، برخی از همجنسگرایانِ هلندی به سوی پیام<span dir="LTR">‌</span>های تبلیغاتی خیرت وایلدرز[۳] کشیده شده<span dir="LTR">‌</span>اند، همان کسی که بسیاری از هواداران پیم فورتاین[۴] را از آنِ خویش کرده است. در نروژ هم، آندرس بریویک[۵] (افراط<span dir="LTR">‌</span>گرایی که ۷۷ نفر را در جولای ۲۰۱۱ کشت) از بروس بیور[۶] (نویسنده<span dir="LTR">‌</span> همجنسگرای آمریکایی که منتقد مهاجرت مسلمان<span dir="LTR">‌</span>هاست) به<span dir="LTR">‌</span>عنوان الهام<span dir="LTR">‌</span>دهنده<span dir="LTR">‌</span> خویش یاد کرده است. روزنامه گاردین سال گذشته گزارش داده است که گروه دفاع انگلیسی[۷] ۱۱۵ عضو در جبهه<span dir="LTR">‌</span> همجنسگرای<span dir="LTR">‌</span> خود دارد. فدراسیون همجنسگرایان آلمان نیز بیانیه<span dir="LTR">‌</span>هایی منتشر کرده که از مهاجرین مسلمان به<span dir="LTR">‌</span>عنوان دشمن همجنسگرایان نام برده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">این تصویرسازی<span dir="LTR">‌</span>ها از مهاجرین (به<span dir="LTR">‌</span>ویژه مسلمانان عرب، آسیایی جنوبی، ترک و آفریقایی) به<span dir="LTR">‌</span>عنوان «متعصبان همجنسگراستیز»، منفعت<span dir="LTR">‌</span>طلبانه، وجود همجنسگرایان مسلمان و همجنسگرادوستان در جوامع مسلمان را نادیده می<span dir="LTR">‌</span>گیرد. این تصویرسازی<span dir="LTR">‌</span>ها هم<span dir="LTR">‌</span>چنین نقشِ مسیحیان بنیادگرا، کلیسای کاتولیک رمی و یهودیان ارتدوکس در تداوم ترس و نفرت از همجنسگرایان را از نگاه<span dir="LTR">‌</span>ها پنهان می<span dir="LTR">‌</span>سازد و اکنون این پیام بدبینانه<span dir="LTR">‌</span> بیگانه<span dir="LTR">‌</span>ستیزی اروپایی، همه<span dir="LTR">‌</span>جا و در ستیز بین اسرائیل و فلسطین نیز ریشه دوانده است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">در سال ۲۰۰۵، دولت اسرائیل با همیاری مدیران بازاریابی آمریکایی کمپینِ بازاریابی<span dir="LTR">‌</span>ای را به راه انداخته است به نام «مارک اسرائیل» که جامعه<span dir="LTR">‌</span> هدف این کمپین مردان ۱۸ تا ۳۴ ساله است. این کمپین، همانگونه که در «جوییش دیلی فوروارد» گزارش شده است، می<span dir="LTR">‌</span>خواهد اسرائیل را «مناسب و مدرن» جلوه دهد. دولت اسرائیل بعدها همین برنامه<span dir="LTR">‌</span> بازاریابی را گسترش داد و جامعه<span dir="LTR">‌</span> همجنسگرای اسرائیل را تحت کنترل خویش قرار داد تا تصویرِ جهانیِ اسرائیل را بهبود دهد.</p> <p dir="RTL"> </p> <blockquote> <p dir="RTL"><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/sarah_schulman.jpg" style="width: 180px; height: 120px; " /></p> <p dir="RTL">سارا شولمن (<span dir="LTR">Sarah Schulman</span>) استاد علوم انسانیِ کالجِ استتین آیلند، دانشگاه نیویورک است. او که به صورت آشکارا همجنسگرایی خود را اعلام کرده، از مشاورین انجمن «صدای یهودیان طرفدار صلح» است.</p> </blockquote> <p dir="RTL">یک سال بعد، پایگاه خبری اسرائیل (<span dir="LTR">Ynet</span>) گزارش داد که اداره<span dir="LTR">‌</span> گردشگری شهر تل<span dir="LTR">‌</span>آویو کمپینی ۹۰ میلیون دلاری را به راه انداخته تا این شهر را به<span dir="LTR">‌</span>عنوان «تفریحگاه بین<span dir="LTR">‌</span>المللی همجنسگرایان» جا بزند. این کمپین از سوی اداره<span dir="LTR">‌</span> گردشگری و کنسول<span dir="LTR">‌</span>های اسرائیلی پشتیبانی شد، و تصاویری از زوج<span dir="LTR">‌</span>های همجنسگرای جوان [در اسرائیل]<span dir="LTR">‌</span> و فیلم<span dir="LTR">‌</span>هایی اسرائیل-دوست به جشنواره<span dir="LTR">‌</span>های فیلم همجنسگرایان در ایالات متحده فرستاده شد. (دولت [در این زمینه] تنها نیست؛ یک تهیه<span dir="LTR">‌</span>کننده<span dir="LTR">‌</span> پورنوگرافی اسرائیلی نیز فیلمی تهیه کرد با نام «مردان در اسرائیل» و فیلم در جایی بازی شد که پیشتر روستایی فلسطینی بوده است).</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">این برنامه در بالاترین سطح دولتی طراحی می<span dir="LTR">‌</span>شود. در ماه مه، بنیامین نتانیاهو به کنگره گفت که خاورمیانه «منطقه<span dir="LTR">‌</span>ای است که زنان<span dir="LTR">‌</span>اش سنگسار می<span dir="LTR">‌</span>شوند، همجنسگرایان<span dir="LTR">‌</span>اش اعدام می<span dir="LTR">‌</span>شوند و مسیحیان<span dir="LTR">‌</span>اش تحت تعقیب قرار می<span dir="LTR">‌</span>گیرند».</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">جنبشِ جهانی و روبه<span dir="LTR">‌</span>رشد همجنسگرایان علیه اشغالگری اسرائیل، این تکنیک را «صورتی<span dir="LTR">‌</span>نمایی» نامیده است: راهبردی اندیشیده<span dir="LTR">‌</span>شده که در آن از تصویر مدرن<span dir="LTR">‌</span>بودن و آزادی همجنسگرایان در اسرائیل بهره می<span dir="LTR">‌</span>برد تا تجاوزهای مستمری را که دولت اسرائیل به حقوق بشر فلسطینی<span dir="LTR">‌</span>ها می<span dir="LTR">‌</span>کند، مخفی نگهدارند.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">آیل گروس، استاد حقوق دانشگاه تل<span dir="LTR">‌</span>آویو می<span dir="LTR">‌</span>گوید: «حقوق همجنسگرایان بدل به ابزاری برای روابط عمومی شده است»؛ گرچه «سیاستمداران محافظه<span dir="LTR">‌</span>کار و مذهبی به<span dir="LTR">‌</span>شدت همجنسگراستیز (<span dir="LTR">homophobic</span>) باقی مانده<span dir="LTR">‌</span>اند».</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">صورتی<span dir="LTR">‌</span>نمایی نه<span dir="LTR">‌</span>تنها دست<span dir="LTR">‌</span>آوردهای سخت<span dir="LTR">‌</span>کوشانه<span dir="LTR">‌</span> اجتماع همجنسگرایان اسرائیلی را تحت کنترل خویش درمی<span dir="LTR">‌</span>آورد، بلکه وجود سازمان<span dir="LTR">‌</span>های مدافع حقوق همجنسگرایان فلسطینی را نادیده می<span dir="LTR">‌</span>گیرد.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"> </p> <blockquote> <p dir="RTL" style="font-family: arial; font-weight: bold; "><img alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/pinkwashinginisreal4.jpg" style="width: 180px; height: 124px; " /></p> <p dir="RTL" style="font-family: arial; font-weight: bold; "><strong>صورتی<span dir="LTR">‌</span>نمایی نه<span dir="LTR">‌</span>تنها دست<span dir="LTR">‌</span>آوردهای سخت<span dir="LTR">‌</span>کوشانه<span dir="LTR">‌</span> اجتماع همجنسگرایان اسرائیلی را تحت کنترل خویش درمی<span dir="LTR">‌</span>آورد، بلکه وجود سازمان<span dir="LTR">‌</span>های مدافع حقوق همجنسگرایان فلسطینی را نادیده می<span dir="LTR">‌</span>گیرد.</strong></p> </blockquote> <p dir="RTL">همجنسگرایی از دهه<span dir="LTR">‌</span> ۱۹۵۰ در کرانه<span dir="LTR">‌</span> باختری جرم<span dir="LTR">‌</span>زدایی شده است. یعنی قوانین ضدهمجنسگرایانه<span dir="LTR">‌</span>ای که تحت تاثیر استعمارگری انگلستان وضع شد، در این دهه برداشته شد و فلسطینی<span dir="LTR">‌</span>ها هم از این امر [جرم<span dir="LTR">‌</span>زدایی از همجنسگرایی] پیروی کردند. از همه مهم<span dir="LTR">‌</span>تر، جنبش همجنسگرایان فلسطینی است که در سه سازمان عمده سر بلند کردند: اصوات، القوس، و دگرباشان فلسطینی علیه بایکوت و محرومیت و تحریم. این سازمان<span dir="LTR">‌</span>ها به<span dir="LTR">‌</span>روشنی می<span dir="LTR">‌</span>گویند که ستم بر فلسطینی<span dir="LTR">‌</span>ها از مرزهای امورجنسی نیز فراتر می<span dir="LTR">‌</span>رود؛ همان<span dir="LTR">‌</span>طور که حنین میکی، مدیر سازمان القوس گفته است: «وقتی از ایست<span dir="LTR">‌</span>های بازرسی می<span dir="LTR">‌</span>گذرید فرقی نمی<span dir="LTR">‌</span>کند که گرایش جنسی آن سرباز چیست.»</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">آن<span dir="LTR">‌</span>چه همجنسگرایان و دوجنسگرایان و تراجنسیتی<span dir="LTR">‌</span>ها و متحدشان را به صورتی<span dir="LTR">‌</span>نمایی بدگمان می<span dir="LTR">‌</span>کند، [۸] همانا میراث عاطفی همجنسگراستیزی است. بیشتر همجنسگرایان ستم را به دردناک<span dir="LTR">‌</span>ترین وجه<span dir="LTR">‌</span>اش تجربه کرده<span dir="LTR">‌</span>اند؛ در خانواده، در فرهنگ مردمی و بازنمایی تحریف<span dir="LTR">‌</span>شده، در نابرابری قانونی و نظام<span dir="LTR">‌</span>مندی که تازه<span dir="LTR">‌</span>تازه دارد رنگ می<span dir="LTR">‌</span>بازد. موفقیت همجنسگرایان در به<span dir="LTR">‌</span>دست<span dir="LTR">‌</span>آوردن حقوق مدنی باعث شده است برخی از مردم خیرخواه به<span dir="LTR">‌</span>اشتباه فکر کنند که اگر کشوری چنین برخوردی با همجنسگرایی داشته باشد حتماً کشوری پیشرفته است.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL">سربازان همجنسگرا و آزادی نسبی در شهر تل<span dir="LTR">‌</span>آویو سنجه<span dir="LTR">‌</span> ناکاملی برای [وضعیت] حقوق بشر در اسرائیل است؛ درست مانند آمریکا که گسترش حقوق همجنسگرایان در برخی ایالت<span dir="LTR">‌</span>ها، نقض حقوق بشر در برخی ایالت<span dir="LTR">‌</span>های دیگر (مانند زندانی<span dir="LTR">‌</span>کردن گروهی) را جبران نمی<span dir="LTR">‌</span>کند. تحققِ دیریاب برخی از حقوق همجنسگرایان نباید چشم ما را روی مبارزه علیه نژادپرستی در اروپا و ایالات متحده یا روی مقاومت فلسطینی<span dir="LTR">‌</span>ها برای سرزمین خانگی<span dir="LTR">‌</span>شان ببندد.</p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>منبع:</strong></p> <p dir="RTL"><a href="http://www.nytimes.com/2011/11/23/opinion/pinkwashing-and-israels-use-of-gays-as-a-messaging-tool.html?_r=0">اسرائیل و صورتی‌نمایی</a></p> <p dir="RTL"> </p> <p dir="RTL"><strong>پانوشت</strong><strong><span dir="LTR">‌</span></strong><strong>ها:</strong></p> <p dir="RTL">۱. سارا شولمن (<span dir="LTR">Sarah Schulman</span>) استاد علوم انسانیِ کالجِ استیتن آیلند، دانشگاه نیویورک است.</p> <p dir="RTL">۲. ویلیام باتلر ییتس شاعر و نمایش<span dir="LTR">‌</span>نامه<span dir="LTR">‌</span>نویس ایرلندی (۱۸۶۵ - ۱۹۳۹)، برنده<span dir="LTR">‌</span>ی جایزه<span dir="LTR">‌</span>ی نوبل ادبی در سال ۱۹۲۳.</p> <p dir="RTL">۳. <span dir="LTR">Geert Wilders</span> سیاست<span dir="LTR">‌</span>مدار هلندی و رهبر حزب آزادی هلند است. وی از هواداران سختگیری برای پذیرش مهاجران (به<span dir="LTR">‌</span>ویژه مسلمان) است.</p> <p dir="RTL">۴. <span dir="LTR">Pim Fortuyn</span> سیاست<span dir="LTR">‌</span>مدار و جامعه<span dir="LTR">‌</span>شناس هلندی، که آشکارا همجنسگرا بود. سیاست<span dir="LTR">‌</span>های تندروانه<span dir="LTR">‌</span>ی ضد-مسلمانی و مخالفت<span dir="LTR">‌</span>های وی با مهاجرت مسلمانان به هلند، معروف بود. حزب وی، «آزادی» سومین حزبِ بزرگِ سیاسی هلند است. وی ده روز پیش از برگزاری انتخابات ملی به<span dir="LTR">‌</span>دست «ولکرت وان در گراف» (فعال حقوق حیوانات و محیط زیست) ترور شد. گراف مدعی است فورتاین مسلمانان («ضعیف<span dir="LTR">‌</span>ترین گروه جامعه») را به<span dir="LTR">‌‌</span>عنوان گوشتِ قربانی استثمار می<span dir="LTR">‌</span>کرد تا قدرتِ سیاسی کسب کند. گراف با ترور وی می<span dir="LTR">‌</span>خواسته از این کار جلوگیری کند.</p> <p dir="RTL">۵. <span dir="LTR">Anders Behring Breivik</span> وی عامل حملات بمب<span dir="LTR">‌</span>گذاری سال ۲۰۱۱ در نروژ است که منجر به کشته<span dir="LTR">‌</span>شدن ۷ نفر شد. وی سپس به محل برگزاری اردوی هواداران حزب کارگر آن کشور رفت و با تیراندازی جان ۶۹ نفر (که اکثرا نوجوان بودند) را گرفت. او باورهای ضدچندفرهنگی و ضدمسلمانی دارد.</p> <p dir="RTL">۶. <span dir="LTR">Bruce Bawer</span></p> <p dir="RTL">۷. <span dir="LTR">English Defense League</span></p> <p dir="RTL">۸ . گرایشی که در بین برخی همجنسگرایان سفیدپوست هست تا هویت نژادی و دینی خود را بر‌تر بنشانند، پدیده‌ای است که متفکر حوزه ملی‌گرایی و گرایش جنسی، جاسبر پوار <span dir="LTR">Jasbir Puar</span>، آن را «<span dir="LTR">homonationalism</span>» (همجنسگرایی ملی‌گرا) می‌نامد. در این نوع باور سفید پوستان همجنسگرا همراه با جریان قدرت ملی‌گرای دگرجنسگرامحور می‌شوند و به این ترتبیب با اعمال تبعیض‌های‌ نژاد پرستانه یا در سالهای اخیر، ضد مسلمان و اسلام ستیز، همجنسگرایان از‌ نژاد‌ها و باور‌های دیگر را به حاشیه می‌کشانند.</p>
حمید پرنیان - Pinkwashing یا صورتینمایی، اصطلاحی است که برخی فعالان بینالمللی همجنسگرا به کار میبرند تا نشان دهند که دولت اسرائیل چگونه با بزرگسازی مسئله پذیرش حقوق همجنسگرایان در برخی از شهرهای آن کشور و «پیشرفته» خواندن اسرائیل، میخواهد نقض حقوق فلسطینیها و همچنین نقض قوانین بینالمللی را از دیدهها پنهان سازد. البته این اصطلاح فقط مربوط به اسرائیل نیست؛ هر راهبردی که از همجنسگرایی و حقوق دگرباشان جنسی به صورت ابزاری برای پوشاندن یا فراموشاندن ستمی استفاده میکند، صورتینمایی است.
ما در فرهنگ فارسی اصطلاحی داریم به نام «سیاهنمایی»، یعنی زشتیها و بدیهای یک چیز را بزرگنمایی کنیم تا خوبیها و زیبایی آن دیده نشود. اگر بخواهیم pinkwashing را ترجمه کنیم میتوانیم از «صورتینمایی» استفاده کنیم، یعنی با استفاده از بزرگنمایی دستآوردها و پذیرش دگرباشان جنسی در یک کشور، نگذاریم دیگر نقضهای حقوق بشر و ناکارآمدیهای مدنی آن کشور دیده شود.
پوشیده نیست که جنبش همجنسگرایان در اسرائیل دستآوردهای ارزشمندی داشته است؛ این مقاله نمیخواهد آنها را نادیده بگیرد. سارا شولمن در مقاله «اسرائیل و صورتی نمایی» که در اینجا ترجمه شده است، میکوشد تا پرده از یک حقهبازی سیاسی بردارد که نهتنها گریبان مناقشات اسرائیل و فلسطین را گرفته، بلکه (همانطور که در این مقاله میآید) آفتی است که بر جان همه کشورهای جهان، از ایالات متحده و اروپا بگیر تا افریقا و خاورمیانه افتاده است.
در خود اسرائیل فعالان حقوق دگرباشانی هستند که عملاً با برخورد دولت اسرائیل نسبت به فلسطینیها، نقض سیستماتیک حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی و همچنین صورتینمایی دولت اسرائیل مبارزه میکنند. «رختشویی سیاه» (Black Laundry) گروه دگرباشان اسرائیلی و یهودی است که علیه اشغال فلسطین فعالیت میکنند. این گروه همیشه در صف اول مبارزه با صورتینمایی دولت اسرائیل و استفاده ابزاری از مسوله دگرباشان جنسی برای «دمکراتیک» جلوه دادن این کشور بوده است.
همچنین، اعتراض به مسئله صورتینمایی کشور اسرائیل در تولیدات فرهنگی یهودیان منتقد اسرائیل نیز نمود داشته است. الا فلندرز (Elle Flanders) یک یهودی کانادایی در سال ۲۰۰۵ فیلم مستندی درباره دو زوج گی و لزبین اسرائیلی-فلسطینی ساخته است (Zero Degrees of Separation) که نشان میدهد این دو زوج چه دشواریهایی برای زندگی در اورشلیم دارند و چگونه میخواهند بین این دو فرهنگ پل بزنند. این دو زوج همجنسگرا، یک نفرشان اسرائیلی و نفر دیگر فلسطینی است و دولت اسرائیل به طور سیستماتیک حق و حقوق این زوجها را برای بودن با همسرانشان نقض میکند.
این مقاله از آن رو مهم است که به ما نشان میدهد که حقوق همجنسگرایان و پذیرش مدنی آنها، امر تکبعدی نیست. به ما یاد میدهد که چگونه نقاط ستم را به هم گره بزنیم تا طرحی جامع و رهاییبخش از مبارزه علیه ستم(ها) فراهم کنیم؛ طرحی که مانع اولویتبندی دگرجنسگرامحورانه نیازهای سیاسی میشود، طرحی که نمیگذارد همجنسگرایی بدل به ابزاری برای سرکوب شود.
متن مقاله
ییتس[۲] در سال ۱۹۱۴ نوشت: «در رویاهاست که مسئولیتها آغاز میشوند». این جمله حرف دل همه آن مردان و زنان همجنسگرا و دوجنسگرا و دگرجنسگونهای را میزند که شاهد دگرگونیهای ژرفی در روابط قدرت ما [دگرباشان جنسی] بودهاند. همجنسگرایان در بخشهایی از جهان، بعد از سالها قربانیشدن و سازماندهی، سرانجام در برابر تبعیض، ازشان حمایت شد و روابطشان به رسمیت درآمد. اما این دگرگونیها موجب پدیداری پدیدهای شوم نیز شده است: نیروهای سیاسیِ ضد مهاجرتی و ضد مسلمانی در اروپای غربی و اسرائیل، همجنسگرایان سفیدپوست را جذب خود کردهاند.
در هلند، برخی از همجنسگرایانِ هلندی به سوی پیامهای تبلیغاتی خیرت وایلدرز[۳] کشیده شدهاند، همان کسی که بسیاری از هواداران پیم فورتاین[۴] را از آنِ خویش کرده است. در نروژ هم، آندرس بریویک[۵] (افراطگرایی که ۷۷ نفر را در جولای ۲۰۱۱ کشت) از بروس بیور[۶] (نویسنده همجنسگرای آمریکایی که منتقد مهاجرت مسلمانهاست) بهعنوان الهامدهنده خویش یاد کرده است. روزنامه گاردین سال گذشته گزارش داده است که گروه دفاع انگلیسی[۷] ۱۱۵ عضو در جبهه همجنسگرای خود دارد. فدراسیون همجنسگرایان آلمان نیز بیانیههایی منتشر کرده که از مهاجرین مسلمان بهعنوان دشمن همجنسگرایان نام برده است.
این تصویرسازیها از مهاجرین (بهویژه مسلمانان عرب، آسیایی جنوبی، ترک و آفریقایی) بهعنوان «متعصبان همجنسگراستیز»، منفعتطلبانه، وجود همجنسگرایان مسلمان و همجنسگرادوستان در جوامع مسلمان را نادیده میگیرد. این تصویرسازیها همچنین نقشِ مسیحیان بنیادگرا، کلیسای کاتولیک رمی و یهودیان ارتدوکس در تداوم ترس و نفرت از همجنسگرایان را از نگاهها پنهان میسازد و اکنون این پیام بدبینانه بیگانهستیزی اروپایی، همهجا و در ستیز بین اسرائیل و فلسطین نیز ریشه دوانده است.
در سال ۲۰۰۵، دولت اسرائیل با همیاری مدیران بازاریابی آمریکایی کمپینِ بازاریابیای را به راه انداخته است به نام «مارک اسرائیل» که جامعه هدف این کمپین مردان ۱۸ تا ۳۴ ساله است. این کمپین، همانگونه که در «جوییش دیلی فوروارد» گزارش شده است، میخواهد اسرائیل را «مناسب و مدرن» جلوه دهد. دولت اسرائیل بعدها همین برنامه بازاریابی را گسترش داد و جامعه همجنسگرای اسرائیل را تحت کنترل خویش قرار داد تا تصویرِ جهانیِ اسرائیل را بهبود دهد.
یک سال بعد، پایگاه خبری اسرائیل (Ynet) گزارش داد که اداره گردشگری شهر تلآویو کمپینی ۹۰ میلیون دلاری را به راه انداخته تا این شهر را بهعنوان «تفریحگاه بینالمللی همجنسگرایان» جا بزند. این کمپین از سوی اداره گردشگری و کنسولهای اسرائیلی پشتیبانی شد، و تصاویری از زوجهای همجنسگرای جوان [در اسرائیل] و فیلمهایی اسرائیل-دوست به جشنوارههای فیلم همجنسگرایان در ایالات متحده فرستاده شد. (دولت [در این زمینه] تنها نیست؛ یک تهیهکننده پورنوگرافی اسرائیلی نیز فیلمی تهیه کرد با نام «مردان در اسرائیل» و فیلم در جایی بازی شد که پیشتر روستایی فلسطینی بوده است).
این برنامه در بالاترین سطح دولتی طراحی میشود. در ماه مه، بنیامین نتانیاهو به کنگره گفت که خاورمیانه «منطقهای است که زناناش سنگسار میشوند، همجنسگرایاناش اعدام میشوند و مسیحیاناش تحت تعقیب قرار میگیرند».
جنبشِ جهانی و روبهرشد همجنسگرایان علیه اشغالگری اسرائیل، این تکنیک را «صورتینمایی» نامیده است: راهبردی اندیشیدهشده که در آن از تصویر مدرنبودن و آزادی همجنسگرایان در اسرائیل بهره میبرد تا تجاوزهای مستمری را که دولت اسرائیل به حقوق بشر فلسطینیها میکند، مخفی نگهدارند.
آیل گروس، استاد حقوق دانشگاه تلآویو میگوید: «حقوق همجنسگرایان بدل به ابزاری برای روابط عمومی شده است»؛ گرچه «سیاستمداران محافظهکار و مذهبی بهشدت همجنسگراستیز (homophobic) باقی ماندهاند».
صورتینمایی نهتنها دستآوردهای سختکوشانه اجتماع همجنسگرایان اسرائیلی را تحت کنترل خویش درمیآورد، بلکه وجود سازمانهای مدافع حقوق همجنسگرایان فلسطینی را نادیده میگیرد.
همجنسگرایی از دهه ۱۹۵۰ در کرانه باختری جرمزدایی شده است. یعنی قوانین ضدهمجنسگرایانهای که تحت تاثیر استعمارگری انگلستان وضع شد، در این دهه برداشته شد و فلسطینیها هم از این امر [جرمزدایی از همجنسگرایی] پیروی کردند. از همه مهمتر، جنبش همجنسگرایان فلسطینی است که در سه سازمان عمده سر بلند کردند: اصوات، القوس، و دگرباشان فلسطینی علیه بایکوت و محرومیت و تحریم. این سازمانها بهروشنی میگویند که ستم بر فلسطینیها از مرزهای امورجنسی نیز فراتر میرود؛ همانطور که حنین میکی، مدیر سازمان القوس گفته است: «وقتی از ایستهای بازرسی میگذرید فرقی نمیکند که گرایش جنسی آن سرباز چیست.»
آنچه همجنسگرایان و دوجنسگرایان و تراجنسیتیها و متحدشان را به صورتینمایی بدگمان میکند، [۸] همانا میراث عاطفی همجنسگراستیزی است. بیشتر همجنسگرایان ستم را به دردناکترین وجهاش تجربه کردهاند؛ در خانواده، در فرهنگ مردمی و بازنمایی تحریفشده، در نابرابری قانونی و نظاممندی که تازهتازه دارد رنگ میبازد. موفقیت همجنسگرایان در بهدستآوردن حقوق مدنی باعث شده است برخی از مردم خیرخواه بهاشتباه فکر کنند که اگر کشوری چنین برخوردی با همجنسگرایی داشته باشد حتماً کشوری پیشرفته است.
سربازان همجنسگرا و آزادی نسبی در شهر تلآویو سنجه ناکاملی برای [وضعیت] حقوق بشر در اسرائیل است؛ درست مانند آمریکا که گسترش حقوق همجنسگرایان در برخی ایالتها، نقض حقوق بشر در برخی ایالتهای دیگر (مانند زندانیکردن گروهی) را جبران نمیکند. تحققِ دیریاب برخی از حقوق همجنسگرایان نباید چشم ما را روی مبارزه علیه نژادپرستی در اروپا و ایالات متحده یا روی مقاومت فلسطینیها برای سرزمین خانگیشان ببندد.
منبع:
پانوشتها:
۱. سارا شولمن (Sarah Schulman) استاد علوم انسانیِ کالجِ استیتن آیلند، دانشگاه نیویورک است.
۲. ویلیام باتلر ییتس شاعر و نمایشنامهنویس ایرلندی (۱۸۶۵ - ۱۹۳۹)، برندهی جایزهی نوبل ادبی در سال ۱۹۲۳.
۳. Geert Wilders سیاستمدار هلندی و رهبر حزب آزادی هلند است. وی از هواداران سختگیری برای پذیرش مهاجران (بهویژه مسلمان) است.
۴. Pim Fortuyn سیاستمدار و جامعهشناس هلندی، که آشکارا همجنسگرا بود. سیاستهای تندروانهی ضد-مسلمانی و مخالفتهای وی با مهاجرت مسلمانان به هلند، معروف بود. حزب وی، «آزادی» سومین حزبِ بزرگِ سیاسی هلند است. وی ده روز پیش از برگزاری انتخابات ملی بهدست «ولکرت وان در گراف» (فعال حقوق حیوانات و محیط زیست) ترور شد. گراف مدعی است فورتاین مسلمانان («ضعیفترین گروه جامعه») را بهعنوان گوشتِ قربانی استثمار میکرد تا قدرتِ سیاسی کسب کند. گراف با ترور وی میخواسته از این کار جلوگیری کند.
۵. Anders Behring Breivik وی عامل حملات بمبگذاری سال ۲۰۱۱ در نروژ است که منجر به کشتهشدن ۷ نفر شد. وی سپس به محل برگزاری اردوی هواداران حزب کارگر آن کشور رفت و با تیراندازی جان ۶۹ نفر (که اکثرا نوجوان بودند) را گرفت. او باورهای ضدچندفرهنگی و ضدمسلمانی دارد.
۶. Bruce Bawer
۷. English Defense League
۸ . گرایشی که در بین برخی همجنسگرایان سفیدپوست هست تا هویت نژادی و دینی خود را برتر بنشانند، پدیدهای است که متفکر حوزه ملیگرایی و گرایش جنسی، جاسبر پوار Jasbir Puar، آن را «homonationalism» (همجنسگرایی ملیگرا) مینامد. در این نوع باور سفید پوستان همجنسگرا همراه با جریان قدرت ملیگرای دگرجنسگرامحور میشوند و به این ترتبیب با اعمال تبعیضهای نژاد پرستانه یا در سالهای اخیر، ضد مسلمان و اسلام ستیز، همجنسگرایان از نژادها و باورهای دیگر را به حاشیه میکشانند.
نظرها
کاربر مهمان
این هم مثل سران رژیم اسلامی است که هر چه خوبی هم که اسراییل داشته باشد بالاخره به طریقی آن را بد جلوه میدهند. فلسطینیها در اسراییل وضعشان از مسلمانان و اعراب در بیشتر کشورهای عربی و اسلامی هم بیشتر است و آزادی و رفاه بیشتری دارند. آیامسلمان فلسطینی در اسراییل راحت تر است یا مسلمان ایرانی در ایران؟ اگر وضع فلسطینیها بد بود آنها هم مثل ملیونها ایرانی فکر فرار از اسراییل بودند. این بهانه های واهی که از اسراییل میگیرند مثل بهانه هایی است که مسلمانان از غربی ها میگیرند و به هر دروغی که شده دشمنی و نفرت ایجاد میکنند و سفارت آتش میزنند و آدم میکشند. مثلا یک نفر مصری در آمریکا فیلمی در مورد مسلمانان ساخته که خشم خودش را از رفتارهای آنها و ظلم آنها به مسیحیان خاورمیانه نشان دهد ومسلمانان به این بهانه به سفارت لیبی حمله میکنند و سفیر را میکشندو حتی وقتی هم که کسی فیلمی هم در مورد مسلمانان نساخته بیخودی به غربیها گیر میدهند و مثلا میگویند (همانطور که جدیدا گفته شده )که فیلم یوگی و دوستان را غربیها و آمریکاییها به خاطر بی احترامی به حضرت نوح که در دین اسلام محترم است انجام شده. حالا آمریکایی بدبخت چطور ثابت کنه که فیملش کاری به مسلمونا نداره؟ اسراییلی هم چطور ثابت کنه که آزادی داشتن همجنسگرایان در اسراییل هیچ ربطی به مظلوم نمایی نداره. اگه حقوق فلسطینیها از بین رفته خوب حداقل یک موردش را توضیح بدهند که معلوم بشود واقعا حقشان ضایع شده نه اینکه بگن به فلسطینیهای مظلوم حق جهودکشی را که تمام مسلمانان دیگر در سرزمینهای اسلامی دارند داده نشده و آنها نمیتوانند هر وقت خواستند یهودیها را بکشند و یا غارتشان بکنند و هیچ مجازاتی نبینند. با مثلا مثل مردم عراق و سوریه دست به کشتار همدیگر و دیگران بزنند.معنی حق و حقوق در کشورهای اسلامی با بقیه کشورهای دیگه فرق داره.
یک آدم نسبتا بی حوصله
جناب کل این نظری که شما دادید یک جور نگرانی ارتجاعی از این است که یک وقت کسی خدای نکرده اسرائیل مقدس را نقد کند. مطلب سارا شولمن، توجه خاص به مسأله استفاده ابزاری از همجنسگرایان برای نمایش آزادی دارد و شما ربطش میدهید به یهودی کشی؟ مطلب، حامی یهودی کشی است که ربطش میدهید به این جنایتها؟ دیگه بالاخره باید آدم متناسب با متن، نظر بدهد!! خدا را هزار مرتبه شکر که نویسنده مطلب خودش یهودی است و لزبین، وگرنه اگر این «دست بالا» را در نقد سیاستهای جنسی اسرائیل نداشت که لابد الان باید میگفتید این تروریست مسلمان میخواهند دروغ پراکنی و نفرت ورزی کند. و البته از این نکته هم نگذریم که مطلب در نشریه نیویورک تایمز منتشر شده و لابد این نشریه هم دست مسلمانان است که میخواهند نفرت ورزی کنند.
الف
خوبه - گزارش جالبی بود. مساله همجنسگرایی و اسرائیل برای من جالبهو حمید عزیز، امیدوارم فرصتی پیش بیاد بیشتر مثالات تحلیلی-تئوریک (غیرژورنالیستی تر) در این مورد ترجمه کنی. اگر به چیز خوبی در این حیطه برخورد کردی، مارو هم بی نصیب نذار. (حالا اگه ترجمه هم نکردی، ولی در فیس بوک به اشتراک بذار) بازم دستت درد نکنه.
یک نظر
شاید "رنگین سازی" یا "روشن نمایی" هم معادل بدی برای "صورتی نمایی" نباشه.
کاربر مهمان
جناب بی حوصله انگار بی حوصله گی مایع ازین شد که حرف مرا بفهمید. من نمیگم کسی مقدسه فقط دارم میگم این نویسنده داره بهانه بیخودی از اسراییل میگیره و حرفش هم دروغه. اگر طرف هم یهودی است و هم همجنسگرا معنی اش این نیست که هر چی درمورد اسراییل بگه بگه درسته. در ایران هم آن کسانی هم که طرفداررژیم اسلامی و ظلمهایش هستند و توی سری بقیه ملت میزنند هم مسلمان هستند ولی به جز دروغهای هدف دار سیاسی هیچی نمی نویسند و برعلیه مخالفان رژیم هر دروغی بخوان میگن. پس چون اینها مسلمان هستند و ایرانی هر حرف خوبی را که در مورد رژیم میگن را باید باور کنیم و هر بدی را که در مورد مخالفان حکومت میگن حرف حق بدانیم؟
RASTI
"نوک زبونم بود "اصطلاحی است در فارسی که به با خواندن این مطلب ،فی الفور به ذهنم خطور کرد . مطلب بالا حاوی حقیقتی غیر قابل انکار است که من مصداق ان را در ۲ سال پناهندگی خود در ترکیه شاهد ان بودم .به جهت گی و دگرباش جنسی بودنم در این۲ سال پناهندگی در شهر های ترکیه و در برخورد با عموم مردم ترک و پلیس و برخی تحصیلکردگان و نخبگان ترک ،متوجه این نکته شدم که آنان در مواجهه با انتقاد از سرکوب و اختناقی که بر علیه اقلیت های نژادی چون کردها و اقلیت های مذهبی چون علوی ها و حتا اقلیت های ایدولو ژی چون چپگرا ها ،آنان آزادی بی چون و چرا همجنسگرا هارا؛ شاهدی بر دمکرات بودن خود و سیستم ترکیه مثال می آوردند . و واقعا نیز چنین بود .ایستانبول از آزادیهای بی حدو حصر همجنسگرا ها ،به( بهشت گی ها) مشهور بود و شما به راحتی می توانستی آشکارا بگویی :من گی هستم ،اما جرات نداشتی بیان کنی : من کرد هستم یا علوی هستم یا کمونیستم .!!! به نظر بنده حقوق گروهی و جمعی (نژادی ،مذهبی ،حزبی )،همچون حقوق فردی (همجنسگرا بودن ) هردو باید حرمت نهاده شود