همگرایی با اقوام و ملیتها
از دیرباز مسئله هویت و ملیت ایرانیان کرد، بلوچ، عرب و ترک پیش روی سیاستمداران جامعه ایران قرار داشته است؛ مسئلهای که به عقیده بسیاری حل ناشدگی آن تبدیل به یکی از مهمترین موانع در راه رسیدن به برابری، دموکراسی و عدالت در ایران شده است.
آیدا قجر – از دیرباز مسئله هویت و ملیت ایرانیان کرد، بلوچ، عرب و ترک پیش روی سیاستمداران جامعه ایران قرار داشته است؛ مسئلهای که به عقیده بسیاری حل ناشدگی آن تبدیل به یکی از مهمترین موانع در راه رسیدن به برابری، دموکراسی و عدالت در ایران شده است.
جمهوری اسلامی نیز با دامن زدن بر مشکلات اقوام و اقلیتهای مذهبی و با ایجاد محدودیت و سرکوب باعث شده تا بسیاری در سطح جامعه با مرزبندیهای مختلف، پیش از آنکه ملیتهای مختلف را ایرانی بدانند، آنها را با هویت قومی خود بخوانند و به عبارتی فراموش کنند حقوق بشر همگان را به یک دید مینگرد.
مبارزه اقوام ایرانی برای رسیدن به حقوق شهروندی خود، مدتهاست که ادامه دارد و حکومتهای مختلف ایران نیز سالهاست با ایجاد محدودیت و سرکوب آنان باعث تشدید مواضع اقوام می شوند و به خفقان موجود در محیط زندگی مردم این مناطق دامن می زنند؛ مردمی که از مهمترین حقوق خود مانند “تحصیل به زبان مادری” محروم بودهاند و هستند.
در اخبار مرتبط با ایران، هفتهای نیست که خبری از سرکوب یا صدور و اجرای احکام سنگین نظیر اعدام خصوصا برای کردها منتشر نشود. چه بسیار زنان و مردان کرد که به زندان افتادهاند یا اعدام شدهاند؛ آن هم تنها به دلیل اعتراض به حقوقی که از مردم کرد گرفته شده است. اقوام ایرانی نه تنها با مسئله تبعیض هویتی مواجه هستند بلکه مجبورند با تمام تبعیضهایی که همه ایرانیان هر روزه متحمل میشوند نیز روبهرو باشند. یک زن کرد کارگر که هم کارگر است، هم زن و هم کرد، از سه جهت تحت فشارهای اجتماعی و سیاسی قرار دارد. در نتیجه، اقوام ایرانی به دلیل رنج مضاعفی که میکشند یکی از آسیبپذیرترین مردم ایران هستند.
بحرانهای قومی و ملی در ایران
یکی از میزگردهای سومین کنفرانس «اتحاد برای دموکراسی» که در روزهای هفدهم و هجدهم نوامبر در شهر پراگ برگزار شد، به مسئله “قومی – ملی؛ راهجویی و ارائه راهبرد” پرداخت. در این میزگرد حسن شرفی، جانشین دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، مهران براتی، تحلیلگر سیاسی، عبدالله مهتدی از بنیانگذاران حزب کومله و ماشاءالله سلیمی از فعالان آذری زبان سخنرانی کردند.
حسن شرفی، جانشین دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران ضمن اشاره به “حساسیت” برخی فعالان سیاسی بر مسئله “ملیتهای ایرانی” تاکید کرد: “ما میتوانیم تمامیت ارضی، وحدت آحاد جمعیت ایران را به دو صورت حفظ کنیم: سرکوب و زور یا تامین حقوق این ملیتها در ایرانی دموکراتیک. ایرانی که متعلق به همه ما باشد و همه در حکومت ایرانی دموکراتیک سهیم باشیم و ایران را متعلق به خود بدانیم.”
عبدالله مهتدی در خصوص برگزاری این کنفرانس و ضرورت ارتباط و گفتو گوی بیشتر میان جریانهای مختلف سیاسی به رادیو زمانه گفت: “برگزاری این کنفرانسها را مفید میدانم، نه از این لحاظ که در این برنامه ها قطعنامهای یا توافقی در فرمولبندی خاصی پیرامون مسئله کردها صادر شود، اما گفتوگوی کاملا آشکار و شفافی که صورت میگیرد، میتواند مسئله کردها را از یک حالت ابهامآمیز که متوجه برخی است خارج کند و اجازه ندهد تا نیروهای منفی در مورد آن هراسافکنی کنند. در واقع در اینگونه برنامهها، خواستهای روشن کردها مطرح میشوند و این باعث میشود تا تفاهم و همدردی بیشتری را میان کل ایرانیان جلب کند تا احساس کنند این مسئله یکی از مهمترین معضلات جامعه ایران است و باید به آن پاسخ دمکراتیک داد. احساس میکنم به این ترتیب ما کمکم ما به نوعی توافق یا اجماع نزدیک میشویم.”
حسن شرفی، جانشین دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران در سخنان خود ضمن اشاره به “حساسیت” برخی فعالان سیاسی بر مسئله “ملیتهای ایرانی” تاکید کرد: “ما میتوانیم تمامیت ارضی و وحدت آحاد جمعیت ایران را به دو صورت حفظ کنیم: سرکوب و زور یا تامین حقوق این ملیتها در ایرانی دموکراتیک؛ ایرانی که متعلق به همه ما باشد و همه در حکومت ایرانی دموکراتیک سهیم باشیم و ایران را متعلق به خود بدانیم.”
او در ادامه یادآور شد که در گذشته، هنگامی که مفاهیم حقوق بشر و دموکراسی مانند امروز معنا نمیشد یا در فرهنگ عامه مردم جایگاهی نداشت، پدران و گذشتگان مناطق داخل ایران را بر اساس هویت آنها نامگذاری می کردند؛ در حالیکه “اگر آن نامگذاریها نبود و امروز ما ملیتهای ایرانی مطرح میکردیم که مناطق ما به اسم ملیت ما باشد شاید باز هم با انگ تجزیهطلبی روبهرو میشدیم”.
کردها مانند برخی دیگر از اقوام ایرانی سالهاست مورد ظلم بودهاند و بسیاری از مطالباتشان نادیده گرفته شده است. در نتیجه همین اعتقاد، دو حزب کومله و دمکرات در ماههای پیش توافقنامهای امضا کردند که سر و صدای بسیاری برپا کرد. حسن شرفی در پایان سخنانش با اشاره به این توافقنامه گفت: “توافقی صورت گرفته که ما سالهاست به دنبال آن هستیم و نتوانستهایم، اما همین ملیتهای ایرانی توانستهاند کنگره ملیتهای ایرانی را تشکیل دهند؛ زیرا دردشان و خواستهشان یکی است ولی درباره اپوزیسیونی که دردشان یکی نیست با تمام تلاشهایی که ما ملیتهای ایرانی کردیم و با نشستهای متعددی که با اپوزیسیون داشتیم، هنوز نتوانستهایم اتحاد و ائتلافی بین آنها شکل دهیم.”
حکومت ایران و بهره تبلیغاتی از تجزیهطلبی
بحث و بررسی پیرامون اقوام و ملیتهای متفاوت ایرانی برای برخی از مردم یادآور گرایشهای جداییخواهانه است.
عبدالله مهتدی: “دفاع از تمامیت ارضی ایران حربه و چماقی است که با استفاده از آن نزدیک ۸۰ سال است که خواستهای دمکراتیک مردم نادیده گرفته میشود. وضعی به وجود آمده که متاسفانه بخشی از نخبگان تحت تاثیر این فرهنگ هستند.”
نمیتوان انکار کرد شماری از فعالان اجتماعی در اقوام مختلف، خواهان جدایی از ایران هستند، اما نمیتوان این نگاه را گسترش بخشید و عمومیت داد. جمهوری اسلامی اما از این گرایش برای تحریک مردم ایران بهره برده است و میبرد؛ به طوری که چنین وانمود میکند که کرد، ترک، بلوچ و عرب اگر قدرتی در دست داشته باشند ایران را تجزیه خواهند کرد. در نتیجه به جای رعایت حقوق آنها و کسب رضایتشان، بر طبل سرکوب آنها میکوبد و زندانهای خود را از آنها انباشته میسازد تا بلکه مطالبات خود را فراموش کنند.
در چند ماه گذشته توافقی که میان دو حزب کومله و دمکرات کردستان شکل گرفت، واکنشهای مختلفی را در برداشت. یکی از بحثبرانگیزترین مسائل مطرح شده از سوی احزاب نامبرده “تجزیهخواهی” بود. عبدالله مهتدی، در توضیح اعتراضهای شکل گرفته پیرامون این مسئله به رادیو زمانه گفت: “در توافقنامه از تجزیه صحبتی نشده، این دو حزب نه قصد تجزیه ایران را دارند و نه چنین تبلیغات و برنامهای دارند. برداشت دیگران به سابقهای دهها ساله باز میگردد؛ رژیمهای مختلف در ایران، مسئله سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ملت کرد را با دید امنیتی نگریستهاند و به جای پاسخی دمکراتیک با سرکوب جواب دادهاند. در نتیجه به سرکوب در جهت ایجاد مشروعیت برای آن احتیاج داشتند.”
وی در ادامه تاکید کرد: “دفاع از تمامیت ارضی ایران حربه و چماقی است که با استفاده از آن نزدیک ۸۰ سال است که خواستهای دمکراتیک مردم نادیده گرفته میشود. وضعی به وجود آمده که متاسفانه بخشی از نخبگان تحت تاثیر این فرهنگ هستند.”
نام و مبارزه بسیاری از اعدامیان قومی سالهای اخیر در یاد ایرانیان باقی مانده است؛ چه آنهایی که بعد از انقلاب ۵۷ کشته شدند و چه آنهایی که طی دو سال گذشته به جرم مطالبه حقوق شهروندی خود به چوبه دار سپرده شدند؛ از صادق شرفکندی گرفته تا فرزاد کمانگر؛ اما بیش از آن تعدادی که ما نامهایشان را میدانیم، هستند فرزندان این خاک که هر روز در بیخبری جان میبازند.
گرایشها و خواستهای اقوام ایرانی
مهران براتی: “آنچه ما در سالهای گذشته از سوی سیاستمداران و رهبران کرد شنیدهایم، تعهد آنها به تعیین حق سرنوشت ملت کرد بوده و بحث تمامیت ارضی ایران در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است. آنها به غیر از خود، ایران را متشکل از شش ملت دیگر میدانند و نوعی حکومت فدرال یا کنفدراسیونی برای آن در نظر میگیرند. شش حکومت مجزا از هم زیر چتری به عنوان کنفدراسیون ایران که سیاستهایی را به یک دولت مرکزی واگذار میکنند.”
مهران براتی، تحلیلگر سیاسی دومین سخنران این میزگرد بود و از آنجا که یکی از مشکلاتی اپوزیسیون خارج از ایران مسئله نقاط ابهامبرانگیز در تفکرات و گرایشهای گروهها و سئوالبرانگیز بودن آنهاست مدعی شد: “دامنه این گفتوگو گسترده است. در نتیجه باید فاشگویی شود و در محفلهای خصوصی، سخنان دیگری هم بیان شود.”
وی در مورد انتقادات مطرح شده نسبت به کردها گفت: “آنچه ما در سالهای گذشته از سوی سیاستمداران و رهبران کرد شنیدهایم، تعهد آنها به تعیین حق سرنوشت ملت کرد بوده و بحث تمامیت ارضی ایران در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است. آنها به غیر از خود، ایران را متشکل از شش ملت دیگر میدانند و نوعی حکومت فدرال یا کنفدراسیونی برای آن در نظر میگیرند. شش حکومت مجزا از هم زیر چتری به عنوان کنفدراسیون ایران که سیاستهایی را به یک دولت مرکزی واگذار میکنند.”
براتی در ادامه توضیح داد: “ولی فدارسیونها به عنوان فدراسیون ملتهای مستقل هستند، نه تحت عنوان اقوام ایرانی که سنت و فرهنگ و مختصات و زبان خاص خود را دارند که آنها را در یک شرایط جغرافیای و فرهنگی قرار میداده است.”
غفلت از ملیتها
عبدالله مهتدی از بنیانگذاران حزب کومله، دیگر سخنران این میزگرد در آغاز سخنانش مسئله ملیتها را “غافل مانده” خواند و تاکید کرد: “حتی فرهیختگان ما به تبعیض معتاد شدهاند و عادت خود را تشخیص نمیدهند.”
انتقادی که به برخی اقوام ایرانی وارد است، برخورد آنها با رسانههاست؛ به طوری که ارتباط رسانهای آنها با رسانههای فارسی زبان پایین است. اگر محققی فارسی زبان در صدد مطالعه پیرامون اقوام و یافتن اسناد ضروری باشد، میتوان گفت امکان موفقیتش بسیار کم است، زیرا اکثر مطالب و اسناد آنها به زبان هویتیشان است.
به عقیده مهتدی، حکومت جمهوری اسلامی با استفاده از “حربه تمامیت ارضی” و “هراس از تجزیه” توانسته به ظلم علیه ملیتها کمک کند و به این ترتیب کردها، اعراب، بلوچها، آذریها و غیره قربانیان مستقیمی بدهند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: “طی دهها سال گذشته نه فقط قربانیان مستقیم این نظام از سرکوب زیان دیدهاند، بلکه ما در کل جامعه ایران از قبل این سرکوب ضربه دیدهایم. تنها نفت، نظام را مستبد نکرده بلکه سرکوب لر و ترک و عرب و بلوچ هم بهایی بوده که پرداخت شده است.”
مهتدی در سخنان خود گفت: «ما از جنبش سبز حمایت کردیم بدون اینکه محدودیتها و کمبودها را نادیده بگیریم. در ابتدای بر سر کار آمدن محمود احمدینژاد به دلیل خشونتی که در مهاباد بر جوانی اعمال شد، بزرگترین جنبش اعتراضی صورت گرفت و با هلیکوپتر از بالا به مردم شلیک کردند، اما کسی خبر نداشت و این جنبش در تنهایی خود شکسته شد.»
رابطه با رسانهها
انتقادی که به برخی اقوام ایرانی وارد است، برخورد آنها با رسانههاست؛ به طوری که ارتباط رسانهای آنها با رسانههای فارسی زبان پایین است. اگر محققی فارسی زبان در صدد مطالعه پیرامون اقوام و یافتن اسناد ضروری باشد، میتوان گفت امکان موفقیتش بسیار کم است، زیرا اکثر مطالب و اسناد آنها به زبان هویتیشان است.
در پاسخ به این انتقاد، مهتدی به رادیو زمانه گفت: “خود ما هم مقصریم، البته نه مقصر اصلی. ما مقصریم در این که تا چه حد به زبان فارسی و با رسانههای فارسی توانستهایم ارتباط برقرار کنیم و چقدر توانستیم با در نظر داشتن فرهنگ و حساسیت و نگرانیهایشان مطالبمان را مطرح کنیم. این رابطه هم دو طرفه است. در واقع درک متقابل وجود ندارد، هنوز بسیاری از مردم متوجه نیستند چه مشکلاتی در کردستان وجود دارد. خود کردها هم کم کاری داشتهاند در اینکه باید به درک مشترکی رسید.”
کلید راهیابی به دمکراسی
آخرین سخنران میزگرد اقوام، ماشاءالله سلیمی از فعالان آذری زبان، مساله “قومی” یا “ملیتی” را “مهمترین” کلید راهیابی به دمکراسی دانست و گفت: “اصلیترین راه رسیدن به جامعهای عاری از خشونت و خونریزی، اجرای موازین بینالمللی حقوق بشر و میثاقهای آن است.”
ماشاالله سلیمی: “مردم آذربایجان و نیز مردم کردستان به این دلیل سرکوب شدند که گویا اجنبیپرست و تجزیهطلب بودند، اما من به عنوان یک ایرانی آذربایجانی از تمام کسانی که خواهان ایران یکپارچه و آزاد و آباد و دمکراتیک هستند تقاضا دارم که فقط از روی تاریخ فاتحان و بدتر از آن کشتارگران قضاوت نکنند، بلکه به حرف و حدیث قربانیان آنها هم توجه کنند.”
وی دلیل سرکوب اقوام خصوصاً فرقه دمکرات آذربایجان و مردم کردستان به رهبری قاضی محمد را اینگونه تفسیر کرد: “مردم آذربایجان و نیز مردم کردستان به این دلیل سرکوب شدند که گویا اجنبیپرست و تجزیهطلب بودند، اما من به عنوان یک ایرانی آذربایجانی از تمام کسانی که خواهان ایران یکپارچه و آزاد و آباد و دمکراتیک هستند تقاضا دارم که فقط از روی تاریخ فاتحان و بدتر از آن کشتارگران قضاوت نکنند، بلکه به حرف و حدیث قربانیان آنها هم توجه کنند.”
سلیمی در پایان مدعی شد: “هم حکومت سابق و هم جمهوری اسلامی با سرکوب جنبشهای سیاسی اقلیتها در حقیقت، عدم پذیرش خواستهای آنها را دنبال کردهاند و میکنند. باید تاکید کرد که در فراهم سازی شرایط سرکوب فقط حاکمان نقش ندارند بلکه بخش یا طیفهایی از فعالان حقوق اقلیتها با طرح شعارهای افراطی، در عمل یار و یاور سرکوبگران شدهاند و میشوند.”
میزگرد رسیدگی به همگرایی با اقلیتها با بحثهای حضار پیرامون خواستهای اقوام به پایان رسید و اکثریت حاضران در کنفرانس بر این باور بودند که گامی دیگر برای رسیدن به این همگرایی برداشته شده است.
نظرها
کردستان
جناب ایراندوست.... تمامی نکاتی را که شما به آن اشارە و افتخار میکنید،جز شاخصەهای افکاری شئونیستی و شروع فاشیسم است.... آلمانها را هم کسانی همچون شما به آنروز کشانید و ٤٠ سال آن کشور را به دلیل افکار خطرناکی همچون شما که نهایتا بسخیر دنیا و برتری زبان و ملیت آلمانی را محور همه چیز قرار دادند،در محاصرە و حبس سیاسی و نظامی دنیا قرار داد....شما از یکپارچگی کشور و زبان به زور تاریخ استبدادی صحبت میکنید من از مفاد و مصوبات منشور مورد قبول جهان سخن میگویم......زمان تمامیت خواهی به سر آمدە ،بیدار شوید و نگاهی به کشورهایی همچون سودان که فرهنگ آزادی خود را مدرن تر از ایرانیهای مدعی منشور کوروش معرفی کردند.....جانم از خواب بیدار شوید چون این عصر رای ملتها تعیین کنندە است،..به قول شما گویش!! طبق مصوبات تایید شدە سازمان ملل به زبان رسمی از آن نام میبرند.
کاربر مهمان
ضمن تشکر از سایت رادیو زمانه بابت این مطلب بنده درخواست یادآوری چند نکته را دارم: 1. از قوم گرایان عزیز خواهشمندم به جای جمله سازی های مکرر و سطحی و هیستریک با کلمات ناسیونالیسم فارسی، پان فارسیسم، شووینیسم فارس، نژادپرستی فارسی، فاشیسم قوم فارس، استعمار قوم فارس، نابودی فارس ها و تجزیه ایران به بحث منطقی و مؤدبانه و معقول بپردازید تا به جای خواندن کامنت های تکراری و اعصاب خوردکن شاهد درج کامنت های معناگرا و خواندنی در سایت وزین رادیو زمانه باشیم و به قول معروف هر کدام از این خوان دانش بهره ای برچینیم. 2. زبان فارسی زبان رسمی مملکت بی پناه ماست. هر کشور متمدنی در قرن بیست و یک به یک زبان رسمی نیاز داره و زبان فارسی به دلایل انکارناپذیر تاریخی و ظرفیت های غیر قابل انکار خود زبان رسمی ایران بوده و زبان رسمی باقی خواهد. خواهشمندم به جای دشمنی های کینه توزانه و بی منطق و کودکانه با زبان رسمی و ایرادگیریهای مضحک از این زبان کلاسیک و مستحکم به اصل مطلب یعنی برخورداری از حق آموزش سایر زبانها در کنار زبان فارسی بپردازید. 3. لطفاً دست اندازی به تاریخ ایران و هتاکی های بی دلیل به شخصیت های تاریخی و ادبی ایران که هیچ دردی رو از شما دوا نخواهد کرد و تنها نشان از نفرت بی پایان و بی منطق شما داره را از برنامه کاری خود حذف کنید. به چه علت کوروش و تاریخ باستان و فردوسی و شاهنامه باید مدام فصل الخطاب فحاشی های شما باشه؟! آیا کورش با ماشین زمان به دوران معاصر آمده و حقی از شما ضایع کرده؟ آیا کورش دلیل به انزوا راندن زبان اقوام ایرانیست؟ آیا به نام کورش و برای کورش در این مملکت خدای نکرده به کسی آسیبی وارد شده؟! دست از دشمنی رقت انگیز با کورش بردارید. به عنوان یک دوست می گم باور کنید این دشمنی دیگه بسیار نخ نما و ترحم برانگیز شده و دیگه حتی لبخندی هم بر لب نمی نشاند. 4. باز هم از همه شما خواهشمندم از فحاشی و درگیری و بحث های بیهوده و توهین به افراد بپرهیزید. بگذارید ما دل خودمان را به این خوش کنیم که قوم گرایان در ایران آدم های منطقی و اهل بحث و گفتگوی متمدنانه و مؤدبانه هستند و به طور مثال کاری به کار مرده های هفت کفن پوسانده سه هزار سال پیش ندارند. 5. با تشکر از همه شما و همچنین سایت رادیو زمانه که به خواست خدا این کامنت رو به خاطر گل روی شما حذف نمی کنه.
کاربر مهمان
نمیدانم زمان کورش نیاکان این پانترکها کجا بوده اند؟ اگر در ایران بوده اند که پادشاه آنها هم بوده است. و شاید در ایران نبوده اند !!!
زبان مادری
زبان فارسی همین الان هم مدیون زبان عربیه ! شصت هفتاد درصد کلماتی که در فارسی استفاده میشه عربیه و فقط دستور زبانش متفاوته ! زبان شناسها هم زبان فارسی را یکی از ضعیف ترین زبانها برای نوشدن و به روز شدن می دانند . و احتمالن به زودی هم از بین خواهد رفت . در بین خود فارس زبانها گرایش به زبان انگلیسی و استفاده از کلمه های انگلیسی به صورت روزمره بسیار زیاد شده . من حتی گاهی فارس زبانهایی را می بینم که فارسی را با لهجه انگلیسی صحبت می کنند و البته تا به حال پایشان را هم از ایران بیرون نگذاشتند :)
نهاپتیان
رادیو زمانه... آیا هیچ وقت به فکرت رسیده که از ستمی که ترک ها همین امروز و در شهری مثل تهران دارن به افراد غیر ترک وارد میکنن گزارش بنویسی و تحلیلش کنی!!؟؟؟ ... یه جستجوی ساده در سطح شهر تهران نباید براتون کار سختی باشه! ... رادیو زمانه ی عزیز..چرا در بحث هایی که مطرح میشه هیچ وقت به تاریخ ایران و نحوه ی ورود ترکان به این سرزمین نمی پردازی!؟!!!؟... به هر روی من مطمئنم که با تجزیه ی ایران به کشورهای کوچک تر تا سال ها جنگ و خون ریزی در این منطقه وجود خواهد داشت مخصوصا ترک ها که با ارمنی ها و کردها به شدت و خشونت برخورد خواهند کرد.... .... دوستان زبان شناسی که پارسی رو جزو زبان های در حال انقراض میدونن میشه بگن تا حالا چند تا کتاب زبان شناسی خوندن و منبع این اطلاعات وافر رو برای ما بیان کنن؟!؟!... .... از شما هم خواهش میکنم جهت حفظ بی طرفی این نوشته رو به نمایش بذارن...
ر
من کاری به تجزیه طلبان و حرف هاشون ندارم.....اما زبانی که تونسته در طول قرن ها و با توجه به حمله های متعددی که بهش شده هنوز باقی بمونه حتما زبان توان مندی بوده.... و با آرزوی از بین رفتنش، از بین نخواهد رفت.
زبان مادری
خود کوروش که کاری نکرده . نهایتا یک پادشاه کشور گشا بوده مثل هم صنفانش ! ولی یه مشت کوروش پرست و رمانتیک ناسیونالیست با اغراق و دروغ و جعل و تحریف و بزرگ نمایی یک شخصیت تاریخی و برابر قرار دادنش با کل ایران و فرهنگ وتاریخش باعث ایجاد حساسیت و حتی نفرت در بین ملتهای غیر فارس میشن . اگه کوروش پرستهای نادان دهانهایشان را ببندند دیگر کسی به یک شخصیت صرفا تاریخی کاری ندارد .
کاربر مهمان
<p>گویا یادآوری نکات زیر یک بار دیگر ضروریست: 1- هیچ مورخ منصف و معتبری هرگز کورش کبیر رو در رده دیگر جهانگشایان خونریز و جنایتکار تاریخ مانند چنگیز و هلاکو و تیمور لنگ و اسکندر مقدونی قرار نداده و نخواهد داد. کورش در تاریخ فرمانروایان جهان یک نمونه بی همتا از یک یک فرمانروای لایق و عاقل و دادگر باقی خواهد ماند. چه یک عده پانترک *** در منطقه خاور میانه خوششان بیاید و چه نیاید. 2- تاریخ ایران از ابتدای تأسیس این سرزمین تا به امروز متعلق به همه ایرانیان است. کورش هم بخش کوچکی از همین تاریخه که در مدت کوتاهی فرمانروای ملت ایران بوده. این تاریخ تقسیم کردنی نیست. تاریخ ایران یک تاریخ یکپارچه هست و متعلق به قوم خاصی نیست. مشکل قومیت های ایرانی و تقسیم تاریخ یک مشکل جدید الخلقه ای می باشد و تاریخ ایران هرگز به دلخواه چند قوم گرای افراطی تکه تکه نخواهد شد. البته کورش در زمان حیاتش هم فرمانروائیش رو به کسی تحمیل نکرد. شما حق دارید به کورش علاقمند باشید یا نباشد. اما حق هتاکی و توهین به کورش رو ندارید و همینطور حق جعل و تحریف تاریخ رو هم ندارید. تاریخ ایران ارث پدر کسی نیست که هر وقت دلش خواست به دلخواه خودش اون رو تغییر بده. و همینطور حق ندارید برای قاطبه ملت ایران دستور صادر کنید که تاریخ ایران رو محدود به یک قومیت موهوم و یک محدوده جغرافیایی خاص و کوچک کنند در حالی که خود هخامنشیان در کمال صلح و آرامش در محدوده جغرافیایی به وسعت 7 میلیون کیلومتر مربع فروانروایی می کردند (بخش هایی از آسیا و آفریقا و اروپا) و خوشبختانه مجبور به تحمل پانترکها و قوم گرایان افراطی هم نبودند. 3- زبان فارسی به دلیل ویژگی های تاریخی و زبان شناسی در کنار سه زبان سانسکریت و لاتین و یونانی جزء سه زبان "کلاسیک" دنیاست. احتمالاً بعضی ها کلمه "کلاسیک" رو باکلمه ای که این روزها بین جوانان متداول شده یعنی "باکلاس" اشتباه گرفته اند که لهجه دار کردن زبان فارسی توسط چند عدد تازه بدوران رسیده رو جزء "عیوب ذاتی" یک زبان برشمرده و مژده نابودی زبان فارسی رو دادند. زبان شناسی یک رشته بسیار گسترده و پیچیده هست و فقط یک پانترک می تونه اینقدر اعتماد به نفس داشته باشه که بدون داشتن کوچکترین اطلاعات زبان شناسی درباره توانمندی یک زبان در به روز شدن اظهار نظر بکنه. و البته این در میان پانترک ها اصلاً عجیب نیست چون پانترک ها استاد جعل و تحریف و دروغ هستند بدون اینکه دچار عذاب وجدان بشند. 4- وجود واژه های بیگانه در یک زبان نه نشانه ضعف یک زبان بلکه نشانه تحولات یک زبان در طول تاریخ و ارتباط زبان های مختلف و تأثیر پذیری آنها از هم داره و حتی باعث توانمندی یک زبان میشه. اگر تعداد واژگان بیگانه دلیل بر ضعف یک زبان میباشد پس زبان ترکی استانبولی یکی از ضعیف ترین زبان های دنیاست و به زودی رو به نابودی خواهد رفت و زبان توانمند انگلیسی جایگزین آن خواهد شد چرا که در این زبان فقط (۷۰۰۰) هفت هزار واژه فارسی، (۹۰۰۰) نه هزار واژه عربی و (۱۲۰۰۰) دوازده هزار واژه فرانسوی وجود داره. زبان خالص در دنیا وجود نداره و کسی که ادعا می کنه وجود واژه های بیگانه در یک زبان، نشان دهنده ضعف یک زبانه، بی اطلاعی مطلق خودش رو درباره دانش زبان شناسی نشون میده. با این حال چنین کسی به خودش اجازه میده درباره ویژگی های یک زبان اظهار نظر کنه. 5- ظاهراً منطقی بحث کردن با امثال شما بسان آب در هاون کوبیدن و میخ در سنگ کوفتنه و در واقع ما عرض خود می بریم و زحمت شما را میداریم. پس این رو هم بشنوید: هر کسی که ایران و تاریخ ایران و زبان رسمی کشور رو دوست نداره مجبور به زندگی در ایران و شکنجه کردن خود نیست. بنابراین در صورت تمایل می توانید به سرزمین دیگری بروید و قبله آمال پانترک ها رو آنجا بسازید و شب و روز در آنجا خواب نابودی ایران و ایرانی را ببینید. شما را به خیر و ما را به سلامت.</p>
کاربر مهمان
من هیچ صحبتی با فاشیستهای پان فارس ندارم ، در اینجا روی سخنم با دوست گرامی ، جناب " زبان مادری " میباشد . دوست عزیز ، چرا وقت گرانبهایت راصرف بحث با تعدادی فاشیست پان فارس میکنی ؟بگذار اینها همان متکلم وحده باشند و دلشان هم به این خوش باشد ، روزی هم از خواب خوش بیدار خواهند شد که دیگر خیلی دیر است. من از تمامی دوستان و فعالان ملل اسیر در ایران اعم از کرد و ترک و بلوچ و ترکمن و عرب تمنا میکنم ،از هر گونه مباحثه با افرادی که به هیچ عنوان اعتقادی به اولیه ترین حقوق انسانی ملل غیر فارس ندارند بپرهیزند ، آنها بیمار گونه افکار راسیستی دارند وهرگز به دنبال یک راه حل انسانی نیستند ، بلکه تنها با فریب به دنبال ادامه حاکمیت بلا منازعه قوم فارس بر تمام ملل اسیر میباشند.هرگونه پرداختن به آنها ، یعنی تلف نمودن وقت و بس لذا بیایید همگی گفتگو با این افراد را تحریم کنیم.که آزموده را آزمودن خطاست .
زبان مادری
ترک ها هر جوری که وارد ایران شده باشند الان قرن هاست سی چهل درصد جمعیت ایران رو تشکیل می دهند . کسی هم از ساکنان قدیمی مناطق ترک نشین وجود نداره که بخواد اعتراض بکنه چون همگی شان با ترک ها امتزاج نژادی پیدا کردند . بنا بر حقوق بشر مدرن هم ترک ها حق دارند فرهنگ و زبانشان را حفظ و نشر دهند. نامه تمام !
زبان مادری
کاربر مهمان در تاریخ دوشنبه, 09/06/1391 انشای تکراری و ملال آوری بود . این شما پان فارسهایید که کوروش کشورگشا رو تا حد گاندی و ماندلا بزرگ کردید و برابر با کل تاریخ و فرهنگ ایران قرار دادید .چنان که وقتی نام ایران می آید پشت بندش حتما باید نام کوروش و هخامنشیان و ساسانیان باشد !! انگار بقیه در ایران داشتند کشک می ساویدند!!! جالبه که این قدر این افکار از دوره رضا خان تکرار شده که انگار حقیقت همین است و دیگر هیچ ! و منتقدان و معترضان با انواع انگ ها رانده می شوند و بی منطق نامیده می شوند! زبان ترکی در کشورهای زیادی تکلم می شود و فارسی در پنجاه درصد ایران و افغانستان !!! همانطور که گفتم خود فارس زبان ها هم چندان التفاتی بهش ندارند !! عزیزی که از من خواست جواب پان فارسها را ندهم درست گفته . حرف زدن با شما آب در هاون کوبیدنه . من جز کسانی هستم که همیشه مخالف تجزیه بودم و می گفتم باید حقمان را در جهارچوب ایران بگیریم و فارسهای سلطه گر و تحمیل کننده را سر جایشان بنشانیم . ولی اخیرا فکر می کنم جدا شدن از این جماعت نژادپرست سرسام آور بی منطق ، بد هم نیست :)
کاربر مهمان
کاربر مهمان در تاریخ دوشنبه, 09/06/1391 - 21:50 ، یک چنین پاسخ بی منطق، لجوجانه و نامناسبی، فقط نشانه کم آوردن شما در بحث و تبادل نظره. همین و بس. روز بخیر و موفق باشید.
bizar az pantork
<p>از ستمهای تازیان و عربها بر ما بگویید. از اینکه هنوز بودجه کشور به پای تازیان ریخته میشود بگویید. از خون ریزیهای ترکان بگویید. از یک تاریخ ستم این دو قوم بر ایرانیان بگویید. اگر ذره ای انصاف دارید اینها را بگویید. ***</p>
حقیقتهای تاریخی
بحث تاریخ اقوام در ایران کم کم دارد طرفداران بسیاری پیدا میکند. از رادیو زمانه میخواهیم امکان این کار را بدهد تا روشن شود کدام قوم ستمگرتر و خون ریز تر و بیفرهنگ تر بوده است. با سپاس ، سانسور نفرمایید.
بی فرهنگ تجزیه طلب
حقیقتهای تاریخی عزیز! خب شما هم جدا شوید تا اسیر بی فرهنگها نباشید :) شمایید که چسبیده اید به ما و ول کن معامله نیستید ! فعلا که شما و فرهنگ و زبانتان را با بی فرهنگی زورچپان کرده اند به ما !!!
کاربر مهمان
من که نامم نام تازی گشته است/گه غلام این و گه آن گشته است/میروم مشهد به پابوس رضا/گرچه فردوسی همانجا خفته است/ من کجا ایرانیام؟/من که جشنم جای نوروز و سده/عید فطر و عید قربان گشته است/من کجا ایرانیام؟/... من که از دستم زبانم رفته است/آن شکر شیرین نباتم رفته است/من که از پارسی به فارسی تن دهم/چون عرب با واژهام بیگانه است/من کجا ایرانیام؟/... من که با اشک و غم و سینهزنی/شور و شادی از برم گم گشته است/من کجا ایرانیام؟/... با کسب اجازه از سراینده
کاربر مهمان
چند حقیقت تاریخی: 1) استعمار نو انگلیس اکنون همه جا را انگلیسی زبان میخواهد پس به بحث زبان مادری دامن میزند تا زبانهای توانمند دنیا را تضعیف کند. 2) زیان هند برای ششصدسال فارسی بوده است تا اینکه استعمارگران انگلیسی زبان خود را بر آن مرزوبوم تحمیل کردند. آنها اکنون نیرنگی دیگر در سر دارند برای زبان فارسی. 3) حتا زبان مردم ترکیه هم ترکی نبوده است بلکه قومی مهاجم زبان خود را بر آن سرزمین تحمیل کرده است. 4) شاید اگر ما هم همچون ترکها که کردی را ممنوع کرده بودند برخی زبانهای مهاجم را ممنوع میکردیم اکنون با این ترک تازیها روبرو نبودیم. 5) تازیان خونریز زمانی زبان فارسی را در خراسان ممنوع کرده اند. اکنون اینها از ما مطالبه ی حق میکنند!! 6) زبان فارسی نه همچون زبان عربی و ترکی با زور و کشتار بلکه از راه فرهنگ و شعر و ادب توسط سعدی ها و حافظ ها حفظ شده است. نخواهیم گذاشت برخی گرگ پرست و عرب دوست آن را تضعیف کنند. 7) اعراب با سلطه و خونریزی زبان ملتهای بسیاری را عربی زبان کرده اند. هنوز سلطه ی این اعراب بر زبان فارسی از بین نرفته است. اکنون بنگر اینها از ما چه میخواهند. 8) کورش قهرمان ملی ست. همچون امیرکبیر، قائم مقام و مصدق. آیا ما به اندازه ی کافی کورش را پاس داشته ایم؟ نه! ما بیشتر رضا و تقی و نقی را پاس داشته ایم که اصلا ایرانی نبوده اند. ترکان در ترکیه آتاتورک خون ریز نژادپرست را بدل به یک قهرمان کرده اند. آی ترک! انصافت کجا رفته که به کورش توهین میکنی؟ 9) یهودیها هولوکاست را وسیله ای برای امتیازگیری کرده اند. شاید وقت آن برسد که ما هم خونریزیهای مغول و ترک و عرب را ، چشم درآوردن های آقامحمدخان در کرمان را، تجاوزهای تازیان به جان و مال و فرهنگ و ادب ایران را انتقام گیریم.
ایراندوست
یکی از عوامل بازدارنده برپایی دموکراسی در ایران، گروههای قومی افراطی هستند که سعی در تشتت و پراکندگی روند اتحاد و انسجام دمکراتهای ایرانی دارند. این گروهها با حمایت مالی و سیاسی اسراییل و کشورهای همسایه، برخلاف گفتههایی در راستای قبول آزادی و استقلال ایران در عمل به تحکیم و تداوم استبداد مذهبی ج.ا. در ایران یاری میرسانند. چه اجباری است گویشهایی که در کوهستانها و روستاها متداول است و هزاران سال هیچ اثری بجز رقص و آواز از خود باقی نگذاشته، نیازمند پرچم و تمبر مستقل باشد و علم جدائی از ایران بلند کند؟ برای بیشتر ایرانیان دمکرات، فدرالیسمی منطبق با شرایط ایران، مورد قبول و احترام است ولی چه نیازی به رسمی کردن گویشهای محلی در این سیستم فدراتیو است ؟ چرا یک زبانی و یک دلی که شرط لازم یک ملت در چهارچوب یک کشور هست، باید به زبان و لهجههای نارسا آمیخته شود و نافهمی از یکدیگر را سبب شود ؟ احزابی چون کومله و دمکرات،آیا لٔر،فارس،بلوچ و...هم در لیست اعضای خود دارند؟ آیا...
کاربر مهمان
ایراندوست!! اگه یک زبانی و یک دلی خیلی خوبه و نیازی به حفظ زبانهای مختلف نیست نظرت چیه که زبان فارسی رو که زبان شعر و شاعری بوده و به درد دنیای قرن بیست و یک نمی خوره رو کنار بگذاریم و همه مردم ایران به زبان ترکی با هم حرف بزنند . اینطوری می تونیم با اون همه مردم ترک زبان خارج از مرزهای ایران هم مستقیما رابطه بر قرار کنیم . یا زبان عربی که زبان اصلی خاورمیانه هم هست . بنا بر منطقی که ارائه دادی و فرمودی نیازی به حفظ زبان (البته شما گفتی گویش!) مردم غیر فارس ایران نیست به نظرم با این پیشنهاد موافق باشی !!!
کاربر مهمان
من از بحث با تجزیه طلبان خسته شدم ،چون به هیچ منطقی توجه نمی کنند ولی چند نکته را می توان اشاره کرد: 1- از دیدگاه سیستمی که در اوایل دهه پنجاه ارائه شد که می توان دقیقا در مبحث تجزیه طلبی از آن بهره گرفت می توان کاملا به معایب گسترده تجزیه یک سیستم بزرگ و به سیستم های کوچکتر و در نتیجه به کاهش قدرت همه اجزای سیتم پی برد و همچنین با توجه وجود پند و اندرزههای گوناگون موجود در تاریخ ما و جهان مانند یک دست صدا ندارد و آن داستان نصیحت پیرمرد در حال مرگ و سه پسر ......و هزاران نمونه دیگر که به خوبی پیشنیان ما از قدرت موجود در یک سیستم بزرگ آگاه بودند که هخامنشیان و ساسانیان و پارتیان در این موضوع تاکید داشتند ،حال جای تعجب است در کشوری مانند ایران که در 2500 سال تا 1000 سال بعد از آن مردم به خوبی در کنار هم در سیستم شاهنشاهی زندگی می کردند و هیچ وقت شاهد زدو خورد و اختلافات قومی نبودیم و حتی در بعد از حمله وحشیانه اعراب مسلمان به ایران و هجوم اقوام مختلف به ایران بعد از فروپاشی حکومت مرکزی نیرومند شاهد هیچ گونه نسل کشی و جنگ بین اقوام مختلف ایرانی و غیر ایرانی نبودیم و حتی بعد ها اقوام غیر ایرانی مانند سلجوغیان و مغولها خود را از نوادگان یزدگرد معرفی ومی کردند و همانطور که تاریخ شهادت می دهد همه این اقوام به طور کامل در ترکیب جمعیتی ایران حل شدند و تا حتی قبل از 20 سال پیش هیچ بحثی از تجزیه طلبی نبوده است و حال فراوان جای تعجب است!!!!! چرا در چنین عصر پیشرفته و با وجود در دسترس بودن هزاران منابع تاریخی و با توجه به اینکه حتی در کشورهایی مانند بریتانیا که یک ملت هزاران بلا و مصیبت بر ملتهای دیگر اسکاتلند ایرلند و ولز آورده است ،تقریبا نصف مردم بریتانیا از جمله اسکاتلندیها و ایرلندیها به خوبی از مزایای بودن در یک سیستم بزرگ در دنیای پیچیده امروزی آگاههند و گذشته های سرکوب خود توسط انگلیسیها را فراموش کرده اند ،هزاران نمونه دیگر .....!!!حال جای سوال است که بخشی از مردم ایران بدون توجه به تاریخ ،منطق ،انسانیت ،منابع غنی انسانی موجود ،منابع مالی و خدادادی فراوان و ......به توجیه منطق بی منطق تجریه طلبی روی آورده اند که می تواند به دلایل زیر باشد: 1- ظلم بیش از اندازه جمهوری اسلامی به همه مردم ایران که از شدت ظلم موجود بعضی از هممیهنان به اشتباه ظلم وارد آمده از یک حکومت بر آمده از یک دین غیر انسانی ( با سابقه سرکوب 1400 ساله همه عناصر ملی و مذهبی ایرانی را دارد و حتی هم اکنون به طور علنی به مبارزه با کیان اصلی وجودی تاریخ ایران یعنی ایران باستان می پردازد )را بدون رعایت حق و انصاف و بکارگیری خرد و داده های اطلاعاتی همه این ظلم را به یک مظلوم دیگر یعنی ایران نسبت می دهند !!! 2- همانطور که از بررسی دیدگاه سیستمی می دانیم مراحل درست تحلیل یکسیستم که دراینجا همان کشور ایران می باشد، به شرح زیر است 1)جمع آوری داده 2)بررسی داده ها به طور کامل 3)به کار گیری خرد و عقلانیت که در مورد اول یعنی جمع آوری داده ها می توان به بی توجهی این افراد به منابع دست اول تاریخی ،فرهنگی و دینی اشاره کرد که تاریخ را با توجه به داده های ذهنی خود نه تاریخ واقعی قضاوت می کنند !!!در موارد دیگر می توان به عدم بکارگیری خرد و در نظر گرفتن اوضاع جهانی و منطقه ای موجود اشاره کرد مثلا این افراد توجه نمی کنند که با تجزیه ایران و یا حتی کشورهای همسایه چه فجایع قومی و منطقه و فرقه ای روی خواهد داد که می تواند فقط به نفع قدرتهای فرامنطقه ای باشد .!! 3- خواست قدرتهای بزرگ که به خوبی از شکل گرفتن دوباره امپراطوری های قدیمی خصوصا در منطقه خلیج فارس وحشت دارند خصوصا که این امپراطوری امپراطوری ایران باستان باشد که تنها قدرتی محسوب می شود که غرب را درهمه زمینه ها به چالش کشیده بود منظور رمیهاست به همین دلیل بهترین استراتژی را حمله می دانند که قبل از اینکه امراطوری ایران از بهم پیوستن سایر کشورهای کوچک اطراف ایران امروزی شکل گیرد دست به تجزیه همین ایران باقی مانده بزنند . 4-تمایل حکومت اسلامی ایران به حمایت مخفیانه و استفاده ابزاری از این گروهها جهت مقابله از یک طرف با ایران باستان و تمدن ایرانی در جهت حذف هر چه بیشتر آن توسط اسلام و از طرف دیگر به چالش کشیدن مقاومت گروهها و مردم ایرانی با حکومت اسلامی !! 5- اما دلیل دیگر که ایده اینجانب می باشد ایده پیر شدن تمدنهاست که از این قرار است که اگر یک تمدن را از مانند یک انسان از اوان کودکی تا سنین پیری در نظر بگیریم وقتی تمدنی مانند یک انسان پیر می شود که مقابل هر بیماری کوچکی ضعیف و آسیب پذیر خواهد بود مانند تمدن 2500 ساله ایران که در30 سال پیش دچار یک بیماریی به نام جمهوری اسلامی شد که هم اکنون در حال از پا در آمدن توسط این بیماری می باشد که نتیجه آن این است که عده ای مانند تجزیه طلبها از عوارض این بیماری می توانند باشند که شاید کمر ایران را بشکند،که در کشورهای یونان مصر ایتالیا و.. می توان این پیر شدن را مشاهده نمود و........ در آخر به یزدان اگر ما خرد داشتیم کجا این فرجام بد داشتیم
کاربر مهمان
پرسش از رادیو زمانه: چرا واژه های "کامنت" و "ادیتور" ، "تریبون""فیلد" و ... بکار میبرید. برای اینها که دیگر واژه در فارسی هست.
کاربر مهمان
<p>****، لطفی کن و چندی هم از ستمهای تاریخی برخی از این قومیتها، عرب و ترک، بر اکثریت فارس زبان سخن بگو.</p>
کاربر مهمان
ملیتها !!
ایراندوست
کاربر محترم چهارشنبه, 09/01/1391 - 11:42، احتیاج و ضرورتی به زبانهای این اقوام و این همسایگان نیست، آنها نه برای خود و نه برای ما ایرانیان، بهره و ثمری نداشته اند.برای درک مشترک در میان مردم ایران با فرهنگ و لهجههای مختلف، زبان فارسی مناسب است هرچند که ناکامل و همساز با عصر امروز نیست و بدلایل سیاسی روز و عربیت اسلامی حاکم در ایران کمی جا زده است ولی فعلاً بهترین است. در مورد زبان دوم برای خارج از ایران،انگلیسی ها و آمریکائی ها بخاطر پیروزی در جنگ جهانی دوم، زبان استعماری خود را به مردم دنیا تحمیل کرده اند.آلمانی زبان فلسفه،فرانسه زبان شعر و ادبیّات، اسپانیایی زبان رمان و توصیف ...ولی اینترلینگوا، یک زبان مصنوعی و بهتر از اسپرانتو، انتخابی مناسب برای دانش آموزان ایرانی است،ما به یک زبان بین المللی احتیاج داریم که جدا از قومیت و اجبار سیاسی باشد، اینترلینگوا با لغاتی از ریشه لاتین و گرامری ساده میتواند پایه ایی برای یاد گیری زبان های خارجی دیگر و وسیله ارتباطی برای مردم جهان باشد. www.interlingua.com
کاربر مهمان
1) چرا واحد پول کشور باید ترکی باشد. این همه سال ترکی بوده اکنون بهتر نیست خواست اکثریت برآورده شود و واحدی فارسی گذاشته شود. 2) چرا تشیع صفوی ترکی باید محور فرهنگ باشد و سرمایه کشور خرج آان شود؟ بهتر نیست اکثریت فارس برای فرهنگ خود بکوشند؟>
کاربر مهمان
من واقعن برای وضعیت اقوام ایرانی نگرانم ولی چند مسئله دارم که خواهش میکنم یکی جواب بده - امروز توی ایران همه ما تحت ستمیم ولی یه مسئله که مخصوصن ترک ها خیلی تاکید میکنن من رو میترسونه و اون اینه که فارس ها ما رو استثمار کردن. قبل از هرچیز باید بپذیریم که همه ما در قبال وضع فعلی ایران مسئولیم.
کاربر مهمان
جالب است که ایرانیها به مسایل قومی/ملی عکسالعمل گسترده ای نشان میدهند. طی این چند ماه که شاهد مذاکره و کامنتنویسی راجع به نوشته هایی مرتبط با مسایل قومی /ملی در ایران شده ایم به ما امکان میدهد بگوییم که سیاست رژیمهای استبدای قبل وبعد از انقلاب موفق شده که مسله همیشه دوم برای یک جامعه یعنی مسله قومی/ملی را به حادترین مسله اجتماعی وسیاسی تبدیل کرده است.قوت قلب رژیم اخوندی وابسته به خیلی رایج بودن روحیه پانفارسیستی است. در بالا درجند کامت بدون ملاحظه اعلام دارند که فقط ایران با یک زبان فارسی را قبول دارند و بدین ترتیب عمدا وقصدا خواسته به تجزیه طلبی رادیکالهای نیروهای قومی/ملی دامن میزنند.جای تاسف است که برخی از روشنفکران دینی و دنیوی قوم فارس نیز دارای همچو دیدگاهی هستند. این مسله از انجا تعجب اور است که کسی حاضر نیست مقاله هایی را که در خصوص دین اسلام ودین در ایران /در صفحات زمانه/ نوشه شده بودند مورد مذاکره قرار داده از نواقص ان حرف زند. پس میتوان گفت که بیشتر مردم ایران دارای جهانبینی دینی دارند و در جنین جامعه سخن از دموکراسی و حل دموکراتیک کدام مسله منجمله قومی/ملی در ایران کاملا بی معنی است. مسلم.
زبان مادری
یکی از ابتدایی ترین حقوق بشر حفظ و نشر زبان مادریه و هیچ پان فارس به اصطلاح ایراندوستی !! نمی تونه این حق رو ناحق کنه . تجزیه طلب همین به اصطلاح ایراندوستها هستند نه ملتهایی که می خواهند زبان و فرهنگشان را حفظ کنند .
زبان مادری
کاربر مهمانی که در حسرت برپایی امپراتور ایران باستان (لابد با محوریت فارسها) هستی ! به همین خیال باش ! ان دوران قرنهاست که سپری شده . به قرن بیست و یک وارد شو و حق ملتهای ترک و کرد و عرب و بلوچ و ... را به رسمیت بشناس . وگرنه زیر مطالبات حق طلبانه این مردم له خواهی شد .
زبان مادری
حالا کار نداریم همه باستان گراها و کوروش پرستها تا عمق وجودشان غرب زده هستند و حتی زبان فارسی را هم با لهجه انگلیسی صحبت می کنند :) این تناقضات رفتاری جماعت باستان گرا موجبات کرکر خنده ما را فراهم می کند :)
کاربر مهمان
ایده ی خوبی ست که زمانه بخشی هم راجع به تاریخ اقوام در ایران باز کند: ارتباط اقوام، سلطه کدام بر کدام، ستم کدام بر کدام در طول تاریخ ایران زمین
کاربر مهمان
<p>باید خدمت میهمان (زبان مادری) عرض کنم این حمله ترک و تازی به ایران بود که ایرانو به نابودی کشوند و وجود پادشاهان ترک که همه خوی وحشیگری داشتند کوروش کبیر کسی که منشور حقوق بشر بنا مهاد تا انسان امروزی ازش استفاده کنه کدوم پادشاه ترکی منشوری مثل کوروش داره که در چند هزار سال پیش در اوج وحشیگری بود این منشور نوشته شد منشوری که نه تنها ایرانیان بلکه جهانیان به ان افتخار میکنند حالا تو ***کوروش به تمسخر میگیری بیشتر سرزمین هایی که متعلق به ایران بودن در زمان حکمرانی پادشاهان بی لیاقت ترک از خاک ایران جدا شدن که بدترین این دوران زمان قاجار بود الان هم سید علی ***داره ایرانو به نابودی میکشونه کدوم فارس چیزی به اسم شونیزم فارس وجود خارجی نداره اگر باشه این شونیزم ترک بوده که سایه شومش همیشه بر سر ایران بوده چون بیشتر پادشاهان و حکومتها در ایران ترک بودن از جمله جمهوری اسلامی و رهبر احمقش که باز هم ترک بود</p>