ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

• دیدگاه

شبح "انگلیس" بر انتخابات ریاست جمهوری ۹۲

اکبر گنجی- فقر فرهنگ سیاسی زمامداران و برخی از روشنفکران به طرح مدعای سیطره و هیمنه بریتانیا در تعیین سرنوشت ایرانیان انجامیده است. این دو مدعا را باید از یکدیگر تفکیک کرد.

از زمان‌های دور مطابق رویکرد "دایی جان ناپلئونی" گفته می‌شد:"همه چیز کار انگلیسی هاست". نقش برجسته امپراتوری بریتانیای کبیر در دوران استعمار، و نقش آن در ایران، به این تصور دامن می زد.

کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت ملی مصدق با همکاری مستقیم انگلیس و آمریکا این مدعا را بیشتر و بیشتر تثبیت کرد. رضاشاه و محمد رضا شاه پهلوی نیز به شدت از بریتانیا می‌هراسیدند که دائماً در حال توطئه برای سرنگون کردن آنان است (رجوع شود به مقاله‌های "بیگانه هراسی ایرانیان؛ نظریه‌ها و نمونه‌ها"، و "بیگانه هراسی محمد رضا شاه پهلوی").

آیت‌الله خامنه ای نیز دائماً از نقش دولت‌های بریتانیا و آمریکا جهت سرنگونی جمهوری اسلامی سخن گفته و می‌گوید (رجوع شود به مقاله "بیگانه هراسی آیت‌الله خامنه‌ای ").

شاه انقلاب ۱۳۵۷ را کار رادیو بی‌بی‌سی قلمداد می‌کرد و اینک نظام خامنه‌ای بی‌بی‌سی به شدت گسترش یافته را عامل ایجاد اغتشاش در ایران تلقی می‌کند.

در چنین بستری بود که آخوندها را انگلیسی به شمار می‌آوردند و ادعا می شد که حوزه‌های علمیه دینی تحت نفوذ و سیطره کامل بریتانیا قرار دارند و مراجع تقلید بدون اجازه انگلیس آب هم نمی‌خورند.

شواهدی نیز برای تثبیت این مدعا عرضه می شد. به عنوان مثال، پول های موقوفه‌ای در هندوستان که توسط دولت بریتانیا میان مراجع تقلید نجف توزیع می‌شد. یا پرسیده می‌شد: چرا هر آخوند مهمی که بیمار می‌شود، جهت معالجه به انگلستان می‌رود؟

 پس از انقلاب، به مواردی چون سفر آیت‌الله مهدوی کنی، آیت‌الله مصباح یزدی، آیت‌الله سیستانی و... جهت معالجه به انگلستان، استناد می‌شد. گویی اینها نه برای معالجه جسم خود، که برای گرفتن دستورات مقتضی به انگلستان سفر می‌کردند.

پس از درگذشت آیت‌الله خمینی، آیت‌الله جنتی در نماز جمعه تهران آیت‌الله سیستانی را "مرجع انگلیسی" قلمداد کرد. در آن زمان مهدی کروبی به جنتی اعتراض کرد که این سخن اهانت به روحانیت و مراجع تقلید است.

محمد محمدی گلپایگانی رییس دفتر خامنه‌ای

آیت‌الله خامنه‌ای که در ۱۴/۳/۱۳۶۸ توسط مجلس خبرگان به رهبری منصوب شد، محمد محمدی گلپایگانی- که پیش از آن نماینده ولی فقیه در پایگاه هوایی ارتش در تهران و معاون اداری وزرات اطلاعات بود را به ریاست دفتر رهبری منصوب کرد (بعدها فرزندش- محمد جواد گلپایگانی- با بشری دختر علی خامنه‌ای ازدواج کرد).

هنوز اندکی از آغاز دوران رهبری خامنه‌ای نگذشته بود که در محافل سیاسی تهران گفته می‌شد که گلپایگانی دارای همسری انگلیسی است. حتی برخی از دولتمردان دوران سازندگی می‌گفتند که به چشم خود همسر انگلیسی او را در فرودگاه دیده اند.

گفته می‌شد گلپایگانی به همین دلیل سفرهای متعددی به بریتانیا کرده است. اما مورخ انگلیسی‌ساز تاریخ ما که این خبرها را شنید، می‌گفت: "تازه فهمیدم که دولت بریتانیا چگونه خامنه‌ای را هدایت و مدیریت می‌کند".

دوران ریاست جمهوری هاشمی پایان یافت و علی اکبر ناطق نوری کاندیدای اصول‌گرایان و علی خامنه‌ای برای ریاست جمهوری بود. رقیب او سید محمد خاتمی بود که مطلقا احتمال نمی‌دادند رأی‌آور باشد و به همین دلیل اذن کاندیداتوری او صادر شد.

در دوران مبارزات انتخاباتی، محمد جواد لاریجانی- رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس و متحد ناطق نوری- طی سفری به انگلستان، ملاقاتی محرمانه با نیک براون، یکی از مدیران کل وزارت امورخارجه بریتانیا، صورت داد.

در این دیدار که بخش‌هایی از متن آن در همان دوران در روزنامه سلام انتشار یافت، لاریجانی کوشید تا نظر مساعد انگلیس را نسبت به ناطق نوری جلب کرده و اعتماد آن‌ها را به دست آورد که پیروزی ناطق نوری به سود منافع ملی آنان است.

البته این نکته قابل یادآوری است که ولایتی که می‌دید لاریجانی قرار است در دولت ناطق نوری جایگزین او شود، آن مذاکرات را از طرق خاص افشا کرد.

علی اکبر ناطق نوری

پیروزی خاتمی صدها دلیل داشت، اما افشای این مذاکرات، ضربه‌ای مهلک بر ناطق نوری و اصول‌گرایان وارد آورد و نقشی هم در پیروزی  خاتمی بازی کرد.

انتخابات ریاست جمهوری در ۲۴/۳/۹۲ برگزار خواهد شد. حسن روحانی (متولد ۱۳۲۷) در اولین روز در وزارت کشور حاضر شد و ثبت نام کرد. گفته می‌شود که او کاندیدای مقبول هاشمی رفسنجانی است و حتی در جلسه اعلام کاندیداتوری‌اش دو تن از فرزندان هاشمی (یاسر و فاطمه) حضور داشتند.

حسن روحانی مدعی است که با نام قبلی‌اش (حسن فریدون) فوق لیسانس (M.Phil) حقوق عمومی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو(عنوان پایان‌نامه: The Islamic Legislative Power) و دکترای (Ph.D) حقوق اساسی از همین دانشگاه را با عنوان پایان‌نامه The Flexibility of Shariah; Islamic Law اخذ کرده است.

روحانی نماینده آیت‌الله خامنه ای در شورایعالی امنیت ملی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است. مذاکرات مهم هسته‌ای ایران و کشورهای اروپایی در دوران ریاست جمهوری خاتمی با او بود.

اصول‌گرایان همیشه او را متهم به سازش و عقب‌نشینی در آن مذاکرات از "حق مسلم هسته‌ای" کرده و می‌کنند. کتاب امنیت ملی و دپیلماسی هسته‌ای (چاپ اول: پائیز ۱۳۹۰، چاپ دوم: بهار ۱۳۹۱)، پاسخ روحانی به این اتهامات است.

با کاندیداتوری حسن روحانی، اصول‌گرایان به این اتهام دامن زده و می‌زنند که او رئیس جمهور مطلوب دولت انگلستان است. سفرهای متعدد فرزندان هاشمی رفسنجانی به لندن نیز به عنوان شاهد این مدعا ارائه می‌شود.

حسن روحانی در میان  وزیران خارجه وقت بریتانیا و فرانسه

اخیراً که فائزه هاشمی به لندن سفر کرد، رسانه‌های اصول‌گرایان آن را برجسته کرده و به انتخابات ربط دادند. پس از پایان اولین جلسه دادگاه مهدی هاشمی در ۱۵/۲/۹۲، خبرنگاران از فائزه هاشمی درباره سفرش به لندن سئوال کردند که او در پاسخ گفت: "سفر اخیرم به لندن کاملا شخصی بوده است".

در ۷/۲/۹۲ رسانه‌های اصول‌گرایان خبری با تیتر "پیشنهاد روزنامه انگلیسی [گاردین] به حسن روحانی"، برای پیروزی در انتخابات، منتشر کردند.

حسن روحانی که خود را با این اتهام مواجه دیده، طی یک سخنرانی در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی به حاضران گفته است: "انگلیسی‌ها در سال ۸۴ به ما می‌گفتند شهردار تهران رئیس‌جمهور بعدی شما خواهد بود در حالی که ما فکر می‌کردیم هاشمی رأی می‌آورد".

معنای این سخن در فضای ذهنیت سیاسی جامعه ما چیست؟ معنای صریح و روشن آن این است که انگلستان محمود احمدی نژاد- کاندیدای خامنه‌ای و اصول‌گرایان- را رئیس جمهور کرد.

سپاه پاسداران به سرعت واکنش نشان می دهد. خبرگزاری "فارس" - رسانه‌ی مشهور به وابستگی به سپاه - در صدد برمی‌آید تا بین هاشمی رفسنجانی و خاتمی با دولت انگلیس ارتباط برقرار سازد، آن هم با القای این که انگلیس و رسانه اش- بی بی سی- خبر دارند که هاشمی و خاتمی کاندیدا خواهند شد یا باید کاندیدا شوند. "فارس" برای القای همین نگرش، در ۱۹/۲/۹۲ به سراغ وزیر اطلاعات خاتمی رفته و می نویسد:

"حجت‌الاسلام علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات و از حامیان کاندیداتوری حجت‌الاسلام حسن روحانی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، درباره خبر بی‌بی‌سی فارسی درمورد ثبت‌نام همزمان حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی گفت که بی‌بی‌سی که از این موضوع اطلاعی ندارد. وی با بیان اینکه مسئله اصلا بدین صورت نیست، مجددا تاکید کرد که بی‌بی‌سی از این موضوع اطلاعی ندارد. بی‌بی‌سی خبری از حضور آقای روحانی، آقای خاتمی و آقای هاشمی ندارد."

نتیجه‌گیری

مدعای حضور پر رنگ دولت انگلستان در قلمرو سیاسی ایران- از حوزه‌های علمیه گرفته تا بیت رهبری، از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ گرفته تا انتخابات ۱۳۸۴، و اینک در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲- نه از سوی دشمنان، که از سوی زمام‌داران جمهوری اسلامی مطرح شده و می‌شود.

مطرح شدن کمک خواستن از انگلستان در انتخابات ۱۳۷۶ به زیان کاندیدای اصول‌گرایان تمام شد. در مورد احمدی‌نژاد این مدعا اساساً در انتخابات ۸۴ مطرح نگردید، بلکه امروز توسط حسن روحانی افشا می‌شود.

فرض کنیم انتخابات ۹۲ به نحوی حول کاندیدای اصول‌گرایان و رهبری از یک سو، و نامزدی که "کاندیدای انگلستان و آمریکا"  قلمداد می‌شود، از سوی دیگر، قطبی شود. اگر چنین شود، کدام سو برنده و کدام سو بازنده انتخابات خواهد شد؟

آخرین نظرسنجی‌های اصول‌گرایان همچنان خاتمی و هاشمی و قالیباف را به ترتیب در صدر نشان می‌دهند. در این نظرسنجی‌ها، حسن روحانی با حدود یک درصد در رده آخر قرار گرفته است.

اما اگر: الف- خاتمی و هاشمی نیایند، ب- اصلاح طلبان نیز نامزد رسمی معرفی نکنند، پ- هاشمی رفسنجانی رسماً از حسن روحانی حمایت کند، ت- تعداد کاندیداهای اصول‌گرایان هم کاهش یابد، ث- اصول‌گرایان برای تخریب کاندیدای هاشمی او را "انگلیسی- آمریکایی" قلمداد کنند؛ در این صورت آرای حسن روحانی افزایش پیدا خواهد کرد.

در همان اولین روز ثبت نام کاندیداها- ۱۷/۲/۹۲- علی باقری، معاون امنیت بین‌الملل شورای عالی امنیت ملی، طی یک سخنرانی در دانشگاه تهران به جنگ حسن روحانی رفت و او را به "سازش" و وادادگی و عقب‌نشینی در برابر انگلیس و آلمان و فرانسه متهم کرد.

باقری  گفت: "این که طرف مقابل هرچه بگوید ما آن را بپذیریم و بعد یک اردنگی به ما بزند می‌شود مذاکره؟...

روحانی نامه‌ای به سه وزیر اروپایی می‌نویسد و در آن می‌گوید که درک ایران از توافق پاریس این است که حقوق هسته‌یی ایران شناسایی شود و این که سه کشور اروپایی در توافق پاریس تعهد دادند پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع نخواهد شد و این تعهد پابرجاست... آن‌ها در پاسخ می‌گویند که انتظاراتتان را بگذارید در کوزه و آبش را بخورید... این که منافع یک کشور را به تاراج بگذارند، می‌شود مذاکره یا تامین منافع ملت مذاکره است... وقتی خوب نگاه می‌کنیم و تا ته داستان را می‌رویم، می‌بینیم همان تیمی که همان بلا را سر کشور در آورد، عقبه این آقایان (برخی نامزدها) دارند کار می‌کنند".

بریتانیا از طریق تصویب تحریم‌های فلج کننده اقتصادی و قطع رابطه، همچنان در حال تعیین سرنوشت ایرانیان است. اما مدعای زمامداران جمهوری اسلامی بیش از اینهاست. آنان خود به این تصور دامن می‌زنند که انگلیس در همه جا نفوذ دارد.

 به یاد دارم در بازجویی‌ها یکی از بازجوها می‌گفت: ما جاسوسان زیادی از همه کشورها (آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، و...) بازداشت کرده‌ایم، اما از انگلستان نه. چون آنها خیلی زرنگ هستند و همه جا حضور دارند.

فقر فرهنگ سیاسی زمامداران سیاسی و برخی از روشنفکران به طرح مدعای سیطره و هیمنه بریتانیا انجامیده است. در عین حال دو مدعا را باید از یکدیگر تفکیک کرد. اول- حضور و نفوذ فراگیر انگلستان در ایران و هدایت همه امور. دوم- زدن رقبای سیاسی با انگلیسی قلمداد کردن آنان. اولی حکایت از مدعایی کاذب و ذهنیتی مشوش دارد، اما دومی، نماد رفتاری اخلاقاً ناموجه برای حذف رقیبان است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • جمهوریخواه

    تاریخ استعمار همیشه حاکی از این بوده که چشم آبی‌ها (غربی ها)برای اهداف خود از چشم قهوه اییها (بومی ها) حداکثر استفاده را داشته اند "ولی" دولت فخیمه انگلستان از زمانی‌ که نیروی دریایی بزرگی‌ بوجود آورد و پرتقال و اسپانیا را به عقب راند، مرکز تجارتی کمپانی هند شرقی‌،کمپانی کانال سوئز، جنگ تریاک، پایگاه فراماسونری، نقش کلیدی در جنگ اول و دوم جهانی‌، تراست‌های بین المللی در حوزه انرژی فسیلی و....بعنوان مرکز الیگارشی مالی‌ و راهبردی در جهان شناخته شده است. اینکه آیا مردم عادی انگلیس از این خوان یغما بهره ائی میبرند را، بحث دیگری است. ملکه انگلستان یکی‌ از ثروتمند‌ترین افراد جهان است، انجمن سلطنتی لندن یکی‌ از مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی‌ در سیاست جهانی‌ است، مراکز مالی‌ در مرکز شهر لندن، یک سوم ذخایر ارزی، جابجایی مالی و سفید کردن پول‌های سیاه در جهان را مدیریت میکند. هر کاندید ریاست جمهوری در آمریکا باید به انگلستان سری بزند، دفتر اصلی‌ گروه بیلدربرگ در آنجا است، الیگارشی مالی جهانی‌ از ده‌ها نسل قدیمی‌ (نا)نجیب زادگان انگلیسی‌ تشکیل شده که در ازدواج‌های بین فامیل و زاد و ولد اندرونی (هرچند با طلاق‌های متداول)، خون عشیرتی خود را تا کنون حفظ کرده اند. البته امپراطوری بریتانیا نقش مثبتی هم در تاریخ ایران داشته، حمایت از انقلاب مشروطه برای مقابله با حکومت تزاری روس، کمک به برپایی ایران مدرن از طریق کودتای آرام رضاخان- سید ضیا، از دخالت و کمک استعمار انگلیس به کشور عقب مانده ایران دلالت دارد. برای آنها زمانی‌ حکومت ها، خطر خواهند شد که با منافع دراز مدت آنها همخوانی نداشته باشد، این مهم را رفسنجانی ها، لاریجانی ها،خامنه ایها، رضایی‌ها و... خیلی‌ خوب و بهتر از ما حاشیه نشینان میدانند و عمل میکنند.

  • Saeid

    پیش از آنکه مدعای! "حضور و نفوذ فراگیر انگلستان در ایران و هدایت همه امور" را کاملا از حقیقت و واقعیت تهی دانست لازم است ادعا شود که این کشور نه تنها در این امر تلاشی نداشته و یا اگر تلاشی داشته با شکست کامل مواجه شده است ، بلکه در صورت کوشش انگلستان به "حضور و نفوذ" فراگیر! در ایران و "هدایت" همه ! "امور" به برآورد میزان موفقیت و تعیین آن از نقطه آغاز این تلاش پرداخت. البته شاید هم کسی به این استدلال که عدم استفاده از کراوات و استفاده حجاب فقط در رسانه های تصویری و تنها بوسیله ایرانیان و نه غیر ایرانیان و ... و یا کاندید شدن شیخ باشتین و ... آن مدعا را کاذب مینماید بسنده نکند ! اطمینان از اینکه در صورت تصدیق مدعا ی ***شما ؛ کشورایران چه شکلی میتوانست داشته باشد که ندارد؟ خود برآورد دیگری در مسیر تکذیب غیرنسبی آن ادعا میتواند باشد ! و آیا در جهت اثبات کذب بودن این مدعا نبوده است که ایران از لحاظ رتبه علمی در جهان خوشبختانه! کمی عقب مانده است و در تعقیب رتبه های بالا و نزدیک شدن به آنها دراین جدول نمی باشد ! فارغ از اینکه جایگاه فعلیG.B . خود الگویی همه جانبه و دست نیافتنی برای دیگر کشورها میباشد ! که با تصدیق این ادعا میتوان دایی جان ناپلئون را به گونه ای دیگر از توهم نیمه کاراش رها ساخت !

  • شاهد

    جناب ایرج پزشک زاد خالق دابی جان ناپلون روایت جالبی از کسی دارد که خود اورا نشناخته عامل انگلیس دانسته است .او می گوید در سفری به خارج ایران در هواپیما با شخصی همسفر می شود که مدام درباره نقش دولت فخیمه انگلیس در همه حوادث ابران از جمله شکل دادن به انقلاب اسلامی سخنو ری می کرده است .همو رو به ابرج پزشک زاد می گوید کسی که کتاب "دایی جان ناپلون " نوشته خود عامل دولت انگلبس بوده و به دستور این کتاب را نوشته تا "عبارت کار کار انگلبسی ها ست " را طنز کند . دایی جان ناپلونبسم داعبه سیاسی ندارد بلکه ناشی از بک انگیزه روانی است که در جامعه از لحاظ سیاسی پرگو اما کم مایه شکل گرفته تا دابی جان ها به خودشان و دیگران مشتبه شود ادمهای سیاسی پرمایه ای هستند !

  • مرسده

    انگلیسی ها بدشان نمی آید نقششان در سیاست داخلی کشورهای جهان سومی مثل ایران پررنگ باشد . روحانی که از انگلیسی ها نقل قول می کند یا خودش انگلیسی است یا قصد انگلیسی بودن تشکیل کابینه احمدی نژاد را دارد . البته شباهتهای ظاهری و رفتاری احمدی نژاد با سید ضیاء الدین طباطبایی و کابینه سیاهش غیر قابل انکار است ! بعید هم نیست رئیس جمهور بعد شخصی نظامی مثل قالیباف (نمونه بروز شده رضاخان) باشد .

  • jamal.u

    خبر بی بی سی در سال 57 در باره نقش عکس در ماه يادم نميرود که مردم ساده لوح ايران را برای مشاهده به خيابانها کشاند.

  • علی

    من سالها در انگلیس زندگی کرده ام. از دوران نوجوانی. برای شناختن انگلیسی ها هزار سال هم کم است. اتفاقاً هرچه بیشتر با آنها معاشرت کنی بیشتر متوجه پیچیده بودن شان می شود. سیاست شان که از همه چیز پیچیده تر است. برای ما جهان سومی ها مثل این است که یک نفر صرفاً با دانستن قوائد شطرنج بخواهد با استاد اعظم بازی کند. طرف هزار تا حرکت بعدی را هم چشم بسته می خواند. خیلی از بدبینی ها به انگلیس واقعی است.

  • آریا وحشی

    روح الله خمینی نیز نوکر و جاسوس انگلیس بود .