خانه تاریخی دائی جان ناپلئون به مزايده گذاشته شد
خانه دائی جان ناپلئون که
خانه دائی جان ناپلئون که متعلق به دوره قاجار است برای فروش به مزايده گذاشته شد.
به گزارش خبرگزاری ميراث فرهنگی، شهرام شهريار، ليدر گردشگری گفت: "خانه اتحاديه (دائی جان ناپلئون) هويت قابل انکار خيابان لالهزار است، خانهای که متعلق به محمد ابراهيم، آبدارچی و دواب (چارپادار) ناصرالدين شاه بود که بعدها به امينالسلطان ملقب شد و در لالهزار تهران باغهايی را ابتياع و خانهای نيز در آن احداث کرد که بعدها پسر دومش ميرزا علیاصغرخان امينالسلطان که صدراعظم (ناصرالدين شاه، مظفرالدين شاه و محمدشاه) بود در آن باغ ساکن شد."
اين خانه در سال ۱۳۵۳ محل فيلمبرداری سريال دايی جان ناپلئون ساخته ناصر تقوايی بود، خانه اتحاديه در سال ۱۳۷۱ ثبت ملی شد و در نهايت در سال ۱۳۸۹ با رأی ديوان عدالت اداری از اين فهرست خارج شد.
همچنين در توضيحات مزايده اين خانه آمده است: "پاسخگويی به ادعای احتمالی ميراث فرهنگی به عهده خريدار میباشد."
نظرها
مشقاسم دائی جان ناپلئون
بابام جان دروغ چرا تا قبرآآآآ اینهمه آدم تو این دنیا هست که سرشان به تنشان می ارزد. حالا با اونا کاری ندارم، اما اینهمه آدمهای پولدار ایرانی تو ایران خودمون و خارج از ایران هستند که اصلا پرداخت قیمت این خانه برایشان از خریدن یک نوشابه هم راحت تراست. آیا نمی شود بابام جان یکی از اینا غیرت کنه، همت کنه و این خانه ای را که من بهترین سالهای عمرم را دراین خانه گذرانده ام، نجات بده؟ اصلا من جهنم آقا و آقا بزرگ و آقا آقای بزرگ درآن خانه چه روزهایی را گذرانده اند و چه مبارزاتی با این انگلیسیای چپ چشم کرده اند، واخ واخ بابام جان اگه شماها بدونین؟؟ اشکالی دارد بابام جان این خانه را بخرند و دستی به سروصورتش بکشند و آنرا به عنوان یک موزه قشنگ و به یاد ماندنی برای بازدید مردم ایران و بقیه علاقمندان و نسل های آینده باقی بگذارند؟ یعنی ما ایرانی ها کارمان به این جاها رسیده؟ تو همین مملکت غیاث آباد خودمان یه آدم باغیرت پیدا نمیشه که همت کنه و این خانه بسیار خاطره دار را بخره و به فرهنگ ایران زمین و مردم ایران هدیه کنه؟ دولت و حاکمیت ما که ازاین غیرتها ندارن، ای کاش مردم کوچه و بازار جمع شوند و این خانه تاریخی را نجات دهند. آهای آقا سعید کجایی، آهای پوری فشفشو، آهای قمر، آهای شمسعلی میرزا، آهای آقاجان، ای بابام جان شازده اسدالله میرزا، نمیشه جان مشقاسم یه مدتی ازاین طاهره خانم زن شیرعلی قصاب و مراقبت از این زن دست برداری و یه فکری به حال این خونه بکنی؟ والله من وضعم خیلی خرابه، تمام او پولایی را هم که تو خونه آقای خدابیامرز شاهی شاهی جمع کرده بود، تو این روزهای سخت خرج شد و عین دود رفت به هوا وگرنه خودم دست بالا میکردم. آهای نایب تیمورخان، آقای سردار مهارت خان، آهای آقای حکیم العلما، آهای خمیرگیرنانوائی آهای واکسی که روزی ات ازاو بالا حواله شده بود، نمیشه دست به دست هم بدین و این خانه را یه جوری جمع و جورش کنین که ملاخورنشه؟ والله بابام جان پیری و مصیب و فراموشی پدر این مشقاسم رو درآورده اصلا بقیه آدما یادم نمی یاد، چرا آسپیران غیاث آبادی شاید همت کنه، هرچند شنیدم اون همشهری بیغرت من با قمر و بروبچه ها رفته کالیفرنیا و سالهاست ازش خبری ندارم. ای خدا دستم به این آقای ایرج آقای پزشک زاد هم نمیرسه و اصلا خبرندارم کجای دنیاست که دست به دامن اون آقا بشم و ازایشان خواهش کنم که این خانه را نجات بدهند. آقایونا، خانوما.... حیف نیست که این خانه هم مثل بقیه میراثمون به تاراج بره؟ والله اگه این آمریکاییا بودن، همین خونه رو مبدل به یه محل دیدنی میکردن و هرسال میلیونها دلار از اون درآمد برای مملکتشون درست میکردن. آقایونا، خانوما.... تا دیر نشده بشتابید و این خانه را که میلیون ها نفر ازآن خاطره دارن حفظ کنین.