پنج سال زندان، بدون یک روز مرخصی
بهنام داراییزاده - بیش از پنج سال از بازداشت هفت تن از مدیران سابق جامعه بهایی ایران میگذرد و شش تن از آنها حتی یک روز هم مرخصی نداشتهاند.
[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130515_HumanRight_SiminFahandej_MahnazParakand_BehnamDaraiezadeh.mp3[/podcast]
در سحرگاه ۲۵ اردیبهشت سال۱۳۸۷، شش تن از مدیران سابق جامعه بهایی ایران، به نامهای فریبا کمالآبادی، جمالالدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی و وحید تیزفهم، طی مجموعه حملههایی از سوی ماموران امنیتی که تقریباً همزمان هم صورت گرفت، بازداشت شدند. نفر هفتم، مهوش ثابت نیز پیشتر در نیمه اسفند سال ۱۳۸۶ بازداشت شده بود.
پنج سال از بازداشت این افراد میگذرد. در طول این مدت، هیچ یک از آنها، غیر از وحید تیزفهم (که درباره او نیز بعد گفته شد اشتباهی صورت گرفته است)، حتی برای یک روز هم به مرخصی نیامدهاند.
در پنجمین سالروز بازداشت رهبران جامعه بهایی ایران و نیز به بهانه آغاز به کار یک کمپین بینالمللی در همین زمینه، نخست با «سیمین فهندژ»، سخنگوی جامعه بهایی ایران در ژنو، گفتوگویی انجام دادهایم و در نخستین پرسش، از او درباره آخرین وضعیت این افراد پرسیدهایم و سپس چند پرسش حقوقی را با مهناز پراکند، حقوقدان در نروژ در میان گذاشتهایم.
سیمین فهندژ: امسال پنجمین سالگرد دستگیری هفت مدیر سابق ( پنج مرد و دو زن) از جامعه بهاییان ایران است؛ اعضای گروهی که وظیفهشان تنها رسیدگی به امور اولیه اجتماعی و معنوی جامعه بهایی ایران بود.
این افراد ۲۰ سال به زندان محکوم شدهاند که طولانیترین حکمی است که برای یک زندانی عقیدتی در ایران صادر شده. این پنج مرد در حال حاضر در زندان گوهردشت کرج زندانی هستند که به شلوغی بیش از حد و نبود بهداشت و محیط خطرناک مشهور است، و آن دو خانم نیز در زندان بدنام اوین در تهران نگهداری میشوند.
اتهاماتی که به این افراد زده شده، کاملاً بیاساس است. وکلای این افراد (مهناز پراکند و شیرین عبادی) که توانستند فقط در زمانی خیلی کوتاه، پرونده این افراد را ببینند، به این نکته اشاره کردهاند که حتی یک برگه در این پرونده نتوانستهاند پیدا کنند که اتهاماتی را که به این افراد زده شده است، ثابت کند. ۲۰ سال حکمی که به اینها داده شده، با توجه به بالا بودن سنشان، بسیار زیاد و طولانی است. به طور مثال آقای جمالالدین خانجانی ۸۰ سال دارد و الان پنج سال است که در زندان هست و هنوز ۱۵ سال دیگر از حکمشان باقی مانده.
این افراد حتی از حقوق اولیه یک زندانی هم برخوردار نیستند. به طوری که فقط یک نفر از آنها توانسته است در پنج سال گذشته سه روز به مرخصی برود. افراد دیگر هم حتی یک روز هم مرخصی نداشتهاند. آقای خانجانی حتی وقتی همسرشان درگذشت، اجازه نداشتند به مراسم خاکسپاری ایشان بروند.
صدور و به اجرا در آمدن ۲۰ سال زندان برای محکومان عقیدتی در ایران، به نوعی کم سابقه است. شما از دستاندرکاران نمایندگی جامعه بهایی در سازمان ملل هستید. در نشستهای بینالمللی، هنگامی که از وضعیت بهاییان در ایران و به طور مشخص از صدور چنین احکام سنگینی برای رهبران جامعه بهایی صحبت میکنید، معمولاً چه واکنشی از سوی نمایندگان دولتها میبینید؟ آیا با توجه به گزارشهایی که از ایران منتشر میشود، برایشان این میزان از فشار امنیتی بر رهبران یک گروه مذهبی قابل تصور است؟
البته همه به این حقیقت پی بردهاند که حقوق بشر در ایران وجود ندارد و با این که حکومت ایران در جوامع بینالمللی ادعا میکند که به تعهدات بینالمللی پایبند است و بهاییان را مورد آزار و اذیت قرار نمیدهد، اما همه میدانند که اینطور نیست. به طور مثال در هفته جاری، اعلامیهای توسط چهار گزارشگر ویژه در سازمان ملل منتشر شده که به مناسبت سالگرد زندانی شدن هفت مدیر سابق جامعه بهایی است. در این دستگیری و زندانیشدن این مدیران محکوم و از حکومت ایران خواسته شده است با آزاد کردن این هفت مدیر نشان دهد که به آزادی دین و عقیده باور دارد.
اخیراً کمپینی با نام «پنج سال بیدادگری» در حمایت از مدیران سابق جامعه بهایی و برای حساس کردن و آگاهیبخشی به جامعه جهانی راه اندازی شده بود. ممکن است از فعالیتهای این کمپین بگویید و این که آیا قرار است ادامه پیدا کند یا تنها به طور مقطعی فعالیت کرد؟
همانطور که اشاره کردید جامعه بهایی با راهاندازی این کمپین در سراسر جهان خواستار آزادی فوری هفت مدیر جامعه بهایی ایران شده. در حقیقت هدف این کمپین نشان دادن سیاست حکومت ایران در سرکوب و از بین بردن جامعه بهایی در ایران بود. همچنین هدف دیگر این کمپین آن بود که مردم دنیا را به حمایت از این افراد تشویق کند و از دولت ایران بخواهد به تعهدات بینالمللی خودش پایبند باشد و این افراد و همینطور بیش از صد بهایی دیگر را که در زندان بهسر میبرند و تعداد بیشمار دیگر زندانیان عقیدتی را آزاد کند.
این کمپین کوتاه مدت بود و تا چهارشنبه همین هفته جاری ادامه داشت. افراد بسیار زیادی به حمایت از این هفت نفر و کلاً به حمایت از جامعه بهایی برخاستهاند؛ ازجمله وزرای امور خارجه، حقوقدانان و حتی رهبران جوامع مختلف مذهبی خواهان آزادی این افراد شدهاند و این نشان میدهد که بسیاری از مردم جهان پی بردهاند اتهاماتی که به بهاییان در ایران زده میشود، کاملاً نادرست است و آنها کاملاً بیگناه هستند.
اصلیترین اتهام، اصلیترین مجازات
گفته میشود از سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵ میلادی) تاکنون، بیش از ۶۶۰ بهایی دستگیر شدهاند و تا فروردین ۱۳۹۲ (مارس ۲۰۱۳)، حداقل ۱۱۵ بهایی، از جمله این هفت نفر، در زندانهای ایران به سر میبرند.
مهناز پراکند، حقوقدان است و در ایران، همراه با برخی دیگر از همکارانش وکالت پرونده «هفت رهبر جامعه بهایی ایران» در دادگاه انقلاب تهران را برعهده داشته است. او در گفتوگویی کوتاه درباره جزئیات حقوقی این پرونده توضیح داده است.
در سال ۱۳۸۷، اصلیترین اتهامی که به مدیران سابق جامعه بهایی زده شد چه بود؟
مهناز پراکند: اگر ما بخواهیم اصلیترین را مهمترین بگیریم و یا براساس مجازات بگیریم، اصلیترین اتهام آنها محاربه و افساد فیالارض بود که براساس یک فتوا به آنها زده شد. این اتهام، زمانی مطرح شد که قرار مجرمیت براساس اتهامات دیگری صادر شده بود و پرونده برای صدور کیفرخواست نزد دادیار اظهار نظر رفته بود. دادیار اظهار نظر نیز سرخود و بدون رعایت موازین قانونی اقدام به استفتاء از آیتالله مکارم شیرازیکرده بود.
آیتالله مکارم شیرازی نیز در پاسخ به استفتاء ایشان جواب داده بود که چنانچه تبلیغ بهاییت به طور مستمر صورت گرفته باشد و اینها بدانند که تبلیغ بهاییت ضد اسلام است و از آنجایی که ضد اسلام است، پس ضد نظام هم هست، اقدام اینها در حکم محاربه و افساد فیالارض است.
دادیار اظهار نظر که آن موقع آقای حیدریفر بود (و الان خودش در دادگاه کهریزک متهم است)، براساس همین فتوا متهمان را به دادسرا آورده و این اتهام را هم به آنها تفهیم کرده بود. بعد هم کیفرخواست داده و براساس این اتهام تقاضای صدور اشد مجازات، که همان اعدام باشد، از دادگاه کرده بود. اولین اتهامی که به آنها تفهیم کرده بودند اما تبلیغ علیه نظام از طریق تبلیغ بهاییت بود که بعد به ترتیب و به مرور زمان اتهامات دیگری به اتهامات آنها اضافه شد.
مقامات قضائی جمهوری اسلامی، رهبران سابق جامعه بهائی را به اتهام جاسوسی و همکاری با دولت اسرائیل محاکمه و محکوم کرده است. این اتهام در سایر پروندههای مشابه هم به نوعی تکرار شده است. سئوال من این است که آیا مستند خاصی هم در پرونده وجود داشته در خصوص این نوع اتهام است؟
نه، هیچ مستندی در پرونده وجود نداشت. تنها استدلالشان برای مطرح کردن این اتهام این بود که در ازای این که شما برای اسراییل جاسوسی میکنید، دولت اسراییل از عبادتگاه بهاییها که در کشور اسراییل قرار دارد، مالیات نمیگیرد و بر همین اساس اتهام جاسوسی را به موکلان ما نسبت داده بودند. در حالی که این عبادتگاه یک مکان مقدس محسوب میشود و به هیچ یک از مکانهای مقدس و عبادی دیگر نیز، همچنین در کشور خودمان، مالیات تعلق نمیگیرد.
نظرها
ساحل
با سلام ممنون از اطلاع رسانی شما من مطالب مربوط به بهاییان را در زمانه دنبال می کنم مطالب چند ماهه اخیرتان در رابطه با بهاییان خیلی کامل و جامع بود ولی مطلب فوق هر چند خوبست ولی شبیه مطالبی است که خبرگزاریهای دیگر مثل رادیو فردا منتشر کرده اند چند مطلب بود که طی ماههای گذشته در مورد سمنان و وضعیت بهاییان در سال 92 چاپ شده بود خیلی محققانه و جامع تر بود