• دیدگاه
از سبز ۸۸ تا بنفش ۹۲، ماندن در گذشته یا رفتن به آینده
اکبر گنجی- تجربه شکست ۸۸، تجربهای گرانبها است که باید از آن درس گرفت. این تجربه باید سکوی پرش باشد، نه تختخواب. اولین درس تجربه ۸۸، اهمیت نهاد انتخابات بود.
حرکت اعتراضی مسالمتآمیز پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ توسط رژیم سرکوب شد. پیروزی و شکست از ارکان حرکتهای اعتراضی است. در رقابتهای ورزشی هم بزرگترین تیمها همیشه پیروز میدان نبوده و شکستهای زیادی را تجربه کرده و میکنند.
فرد، گروه، حزب و جبهه، وقتی شکست میخورند، راههای گوناگونی در پیش دارند. سادهترین راه، ماندن در گذشته، گریستن و روضه خوانی برای آن، اسطوره و مقدس سازی از آن است. اما زمان به سرعت تمام میگذرد و مردمی که با مسائل و مشکلات عدیده دست و پنجه نرم میکنند، نمیتوانند تا ابد در آن شکست اسطورهای باقی مانده و زندگی خود را بدان تقلیل دهند.
به رویداد "سیاهکل" بنگرید. آن شکست در زمان خود پیروزی قلمداد میشد و نسلی از آن اسطوره ساختند. اما اکثریت اعضای سازمانی که آن حادثه را پدید آورد، بعدها مشی چریکی را وانهاد و مشی دیگری انتخاب کرد.
سیاهکل را نمیتوان از تاریخ آن سازمان یا تاریخ مبارزات ایرانیان حذف کرد، اما هیچ کس در آن نماند. زندگی سیاسی ادامه یافت و مشی چریکی هم از زوایای گوناگون مورد نقد قرار گرفت.
۴ سال از انتخابات ۸۸ و سرکوب حرکت اعتراضی به وقوع "تقلب در انتخابات" گذشت. انسانهای آزادهای کشته، زخمی، شکنجه، زندانی، بیکار و آواره شدند. موسوی و کروبی و رهنورد به حصر رفتند و شجاعانه ایستادند. آن حرکت اعتراضی به مهمترین خواست خود- ابطال انتخابات- دست نیافت و هزینه سنگینی پرداخت. ولی دستاوردهای چشمگیری هم به دست آورد.
اما هنوز که هنوز است، برخی زندگی سیاسی را به آن حرکت تقلیل میدهند. میگویند در ۸۸ تقلب شد. اما نمیگویند که در ۸۴ هم تقلب صورت گرفت و با این حال موسوی و کروبی در انتخابات ۸۸ شرکت کردند. نمیگویند که انتخابات در جمهوری اسلامی هیچ گاه آزاد و کاملاً رقابتی نبوده است. نمیگویند که انتخابات ۹۲ قطعاً از دو انتخاباتی که هاشمی رفسنجانی در آن به ریاست جمهوری انتخاب شد، آزادتر و رقابتیتر بوده است. به همین دلیل هاشمی گفت: "ایران دموکراتترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبههای نمیتوانند به آن وارد کنند".
میگفتند با حصر رهبران حرکت سبز و وجود زندانیان سیاسی نباید در انتخابات شرکت کرد. اما نمیگویند که با حصر آیتالله منتظری و زندانی بودن افراد زیاد دیگری، در انتخابات شرکت کردهاند. نمیگویند که هاشمی رفسنجانی پس از قتلعام چند هزار زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ و عزل ناجوانمردانه آیتالله منتظری از جانشینی رهبری، نامزد ریاست جمهوری شد و آنها هم در انتخابات شرکت کردند و رأی دادند. نمیگویند که موسوی و کروبی در تمامی انتخابات جمهوری اسلامی- به جز دوران حصر- رأی دادهاند.
می گویند دیگر از هاشمی که نمیشد پائینتر آمد، اما نمیگویند که همان سخنانی را که حسن روحانی در دوران تبلیغات بیان کرد، به هیچ وجه هاشمی رفسنجانی- به دلیل جایگاهش- حاضر به ایراد آنها نبود (از جمله رجوع شود به مقاله "آیا خامنهای مخالف حسن روحانی است"). میگویند حسن روحانی دارای فلان سوابق است، آری هواپیماهای بدون سرنشین اوبامای دمکرات نیز تاکنون بیش از ۵ هزار تن را کشتهاند که در میان آنها صدها کودک و زن و مرد سالخورده غیر نظامی بی گناه بوده است. اوبامای دموکرات نیز در شنود و سرک کشیدن به حوزه خصوصی شهروندان آمریکا و اروپا گوی سبقت را از رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی ربوده است، البته به نام تأمین "امنیت ملی آمریکا".
انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ و حرکت اعتراضی پس از آن بسیار مهم بود، اما سیاستورزی را نمیتوان به آن انتخابات فروکاست. آن حرکت، لحظهای از لحظات مبارزات آزادیخواهی مردم ایران بود. آن حرکت، محصول مشارکت در انتخابات بود، نه تحریم انتخابات. اگر موسوی و کروبی کاندیدا نمیشدند، اگر مناظرهها صورت نمیگرفت، اگر فضای انتخابات جامعه را دو قطبی نکرده بود، اگر نتایج اعلام شده برخلاف انتظار جمع کثیری نبود، آن حرکت اعتراضی پدید نمیآمد.
در دوران انتخابات ۸۸، با تشکیل ستادهای نامزدها، شبکههای اجتماعی بالفعل شکل گرفت. پس از انتخابات و سرکوب، آن شبکههای بالفعل هم نابود شدند. حرکت اعتراضی ۸۸، جنبش اجتماعی به معنای جامعهشناختی نبود. نمیتوان نبود جنبش اجتماعی را با متغیر سرکوب تبیین کرد. در جوامع دیکتاتوری، با وجود متغیر سرکوب، جنبشهای اجتماعی پدید آمده و باقی ماندهاند. نمیتوان به انتظار نشست تا یکی از منتقدان رحلت کند- به عنوان مثال آیتالله طاهری اصفهانی- و در مراسم تشییع جنازه او گروهی شعار سر دهند و بعد مدعی شویم که "جنبش سبز" زنده است.
تجربه شکست ۸۸، تجربهای گرانبها است که باید از آن درس گرفت. سکوی پرش است، نه تخت خواب. اولین درس تجربه ۸۸، اهمیت نهاد انتخابات بود. نهاد انتخابات فرصتهای بیشماری برای کنش سیاسی فراهم میآورد (از جمله رجوع شود به مقاله "انتخابات و لزوم شناخت بهتر حکومت"). فرصتهایی که مخالفان دموکرات به خوبی میتوانند از آن استفاده کنند.
سخنان مهمی در این انتخابات ایراد گردید. وعدههایی داده شد. حسن روحانی گفت که من آیتالله منتظری را از حصر خارج کردم، اگر انتخاب شوم، موسوی و کروبی و رهنورد را از حصر در خواهم آورد. وعده داد که بکوشد تا زندانیان سیاسی را آزاد سازد. تشکیل وزارت زنان را وعده داد. جوانها همایشهای او را به تجمعات طلب آزادی زندانیان سیاسی تبدیل کردند. حکومت با اعلام قطرهای نتایج انتخابات کوشید تا شور مردم را بخواباند. اما مردم به خیابانها آمده و همه جا را رنگین کردند. سبز و بنفش بودن مهم نیست، مهم معنایی است که این نمادها به خود میگیرند.
سبزها و بنفشها نگران موجودیت ایران و ایرانیاناند. واقعبینی سیاسی حکم میکند که مهمترین مسئله کشور در اولویت قرار گیرد. مهمترین مسئله، مسئله تحریمهای فلج کننده اقتصادی و احتمال جنگ و سوریهای شدن ایران است. اگر ایران و ایرانی نباشد، اگر امنیت و ثبات نباشد، دموکراسی هم نخواهد بود. دموکراسی و حقوق بشر و آزادی برای ایران و ایرانیان است، نه کشوری که نابود خواهد شد
اولین دستور کار سیاسی، تغییر تیم مذاکرات هستهای است. کشور به وزیر خارجه و تیم مذاکره کننده متخصص و حافظ منافع ملی ایران نیازمند است. محل نزاع حقوق ایران نیست، محل نزاع، شفاف سازی تمام عیار به قصد نشان دادن غیر نظامی بودن برنامهی هستهای ایران است. باید طی یک برنامه زمانبندی شده مشخص- نقشه راه- بده بستان صورت بگیرد (رجوع شود به مقاله "نقشه راه برای خروج از بحران هستهای ایران"). سازشی که به لغو کلیه تحریمها منتهی شود.
همه ما نگران و به شدت دلخور هستیم که بهترین زنان و مردان ایران زمین بیگناه در زندان و در حصرند. اما این امر نباید به نفرت و کینه و خشم و انتقام بیانجامد. اگر شخصیتهایی وجود دارند که "سرمایه ملی" به شمار میروند، این سرمایهها در مهمترین لحظات تاریخی که سرنوشت یک ملت رقم میخورد باید هزینه شوند.
اگر خاتمی و عبدالله نوری و...سرمایههای ملیاند، خب این سرمایهها باید در انتخابات به صحنه میآمدند. آیا کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی و رد صلاحیت او موجب زوال شخصیت او شد یا به بازسازی مجانی شخصیت وی انجامید؟ اگر خاتمی و نوری و احمد منتظری و خوئینیها و دیگران هم کاندیدا و رد صلاحیت میشدند، این امر به هیچ وجه صدمهای به شخصیت آنان وارد نمیآورد.
بعد از رد صلاحیت هاشمی، آنان- هاشمی و خاتمی و ناطق نوری و حسن خمینی- عاقلانه رفتار کردند. با زحمت بسیار اجماعی پدید آوردند. حرکت نوینی آفریدند و نشان دادند که میلیونها تن خواهان تغییر مسالمتآمیز هستند. سیاست محل سرمایه اندوزی صد در صدی نیست، محل ریسک و خطرکردنهای بزرگ هم هست. گاه خطر کردن و هزینه دادن، آدمی را به سرمایه ملی تبدیل میکند.
اگر خواهان سوریهای کردن ایران هستیم، باید شعار سر دهیم: "زندانی سیاسی اعدام باید گردد". اما اگر خواهان نجات موجودیت ایران و ایرانیان هستیم، باید راهی بگشائیم تا حسن روحانی به کمک دیگر شخصیتها و جریان عظیم اجتماعی بتواند خردمندانه خامنهای را راضی به آزادی زندانیان سیاسی سازد.
اگر به دنبال استفاده ابزاری از دیگران هستیم، باید آرزو کنیم که جمهوری اسلامی نه تنها زندانیان کنونی را در زندانها نگاه دارد، بلکه هزاران تن را هم به زندانیان کنونی بیفزاید. اما اگر به فکر ایران و انسانهای بیگناه اسیر هستیم، باید خواهان آزادی کلیه زندانیان سیاسی توسط همین رژیم شویم.
مسئله ایران، مسئله گذار مسالمتآمیز به دموکراسی است، نه نرد عشق باختن با گذشته طلایی حرکت سبز. باید راهی- بلکه راههایی- گشود. رژیمهای سیاسی فاقد ذات ثابت و تغییرناپذیر هستند.
قدرت را فقط و فقط با قدرت میتوان کنترل کرد و تغییر داد. وقتی مردم قدرتمند شوند، وقتی سازمان یابند، وقتی موازنه قوا ایجاد کنند، رژیمی که اصلاحناپذیر به نظر میرسد -مثلاً رژیم ژنرال پینوشه- اصلاح خواهد شد.
جمهوری اسلامی و آیتالله خامنهای سه ۸ ساله هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدینژاد را به نمایش گذاردهاند. دوران ریاست جمهوری حسن روحانی را دموکراسی خواهان باید به دوران جدیدی تبدیل سازند.
حرکت سبز را باید به سکوی پرش به دورانی تازه تبدیل کرد. به جای نگاه به گذشته و ماندن در آن، باید به آینده نگریست و آینده را خلق کرد. حسن روحانی هیچ گاه یکی از اصلاحطلبان نبوده است. اما، مهم سرمایههایی بود که پشت او قرار گرفت. آن سرمایهها به امیدی هزینه شد. امید به تغییر و بهبودی زندگی ایرانیان. امید به رفع خطرات مهلکی که ایران و ایرانیان را تهدید میکند. امید به این که همه نیروهای دموکراسیخواه در جامعه ایران مشغول قدرت سازی شوند.
اگر قدرتی در پائین ساخته نشود، دموکراسی هم زاده نخواهد شد. حسن روحانی بهانهای بیش نیست، مهم زنده شدن امید و حرکت جامعه به سوی دموکراسی است. اگراستفاده از فرصت انتخابات و اعلام نتایج نبود، مردم چگونه به خیابان میریختند، شادی میکردند و ابراز میداشتند که خواهان تغییر هستند؟ نهاد انتخابات این فرصت را پدید آورد تا میلیون تن به خیابانها آمده و موجودیت خود را به رخ کشند.
حرکت مردم موجب شد تا دولت آمریکا اعلام کند: "ما به رای مردم ایران احترام میگذاریم و به آنها برای حضور در این فرآیند سیاسی تبریک میگوییم، شجاعت آنها باعث شد تا صدایشان شنیده شود". وزیر خارجه فرانسه اعلام کرد: "انتظارات جامعه بینالمللی درباره ایران به ویژه در زمینه پرونده هستهای و تعهد این کشور در زمینه بحران سوریه بسیار زیاد است. ما حاضریم با رییس جمهور جدید در این باره همکاری کنیم. فرانسه به تمایل تزتزلناپذیر مردم ایران به دموکراسی احترام میگذارد". چند کشور دیگر اروپایی هم از این انتخاب استقبال کردهاند.
روابط دوستانه ایران با دولتهای غربی نه تنها به سود منافع ملی ایران است، بلکه به سود پروسه گذار به دموکراسی و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران است.
انتخابات برگزار و نتیجه اعلام شد. اما کار اصلی از امروز آغاز میشود. هدف دموکراتیزه کردن کل ساختار سیاسی و جامعه است. این امر نیازمند حرکت جمعی، اعتماد متقابل، سازمانیابی مردم و ساختن قدرت در داخل کشور است. موجی که به راه افتاد، امیدی که زنده شد، باید به حیات فعال خود ادامه دهد تا راهی گشوده شود.
نظرها
فرهاد - فریاد
***اگر فشار آمریکا و اروپا نبود جمهوری اسلامی حاضر به تمکین رای مردم نمی شد خاتمی و رفسنجانی حتی نتوانستند تائید صلاحیت شوند . جمهوری اسلامی در هیچ زمانی به رای مردم احترام نه گذاشته و نه خواهد گذاشت . فشار غرب باز هم تنها حداقل یعنی رفیق محافظه کار میانه روی مرکل و کامرون را روی کار آورد ه زیاد پافشاری نکنید ماههای آینده همه چیز را روشن خواهد کرد رئیس جمهور جدید دنباله ی سیاست گرایش به اروپای جمهوری اسلامی ست نه احترام به رای مردم . عقب نشینی جمهوری اسلامی برای حمله ای جدیدتر است اینقدر مردم را خام نکنید .
بهزاد
ابهام تقلب درانتخابات! چرا آرای حسن روحانی درهنگام اعلام شمارش ارا،از حدود 50%تغیر نمیکرد؟ بنظر عجیب میرسدکه: 1-با توجه به شمارش آراءسایر کاندیداها که مرتب درحال نوسان بود ودر صد آراء آنها مرتب بالا وپائین میرفت.ولی در صد اراء روحانی تقریبا ثابت بود؟! مگراین امکان وجود دارد که نمام شهرهای ایران 50% به روحانی رای داده باشند؟ 2-چرا وزارت کشور نتیجه آراء را قطره ای اعلام میکرد؟ 3-برای شفافیت آراء معمولا مسئولین آراء هر شهر را یکی یکی منتشر میکنند. امید است که مسولین به این ابهامات پاسخ دهند.
نعیم
چون حکومت به مشکل مالی خورده احتمالا تصمیم گرفته که با غرب رابطه بهتری ایجاد کنه. تا هشت سال دیگه که در آمدشون دوباره زیاد شه و توهم بگیردشون که می تونن به تنهایی قدرت رو به دست بگیرند.
dara
کيهان شريعتمداری و سپاه نيز از ريس جمهور شاد هستند؟!
kamal
از بین بد و بدتر بد را انتخاب کردند که سالهاست مشاور عالی رهبر بوده. فکر میکنید چیزی تغییر میکندا
mmansour piry khanghah
«اولین دستور کار سیاسی، تغییر تیم مذاکرات هستهای است. کشور به وزیر خارجه و تیم مذاکره کننده متخصص و حافظ منافع ملی ایران نیازمند است. محل نزاع حقوق ایران نیست، محل نزاع، شفاف سازی تمام عیار به قصد نشان دادن غیر نظامی بودن برنامهی هستهای ایران است.» اقای گنجی!مهم تیم مذاکره کننده نیست،بلکه شفافیت مذاکرات و علنی کردن آن مهم است. اگر مردم ایران و جهان از خواسته های مذاکره کنندگان مطلع شوند،مشکل هسته ای ایران حد اکثر ضرف چند ماه حل میشود.متاسفانه نه دولت آمریکا و دوّل استعمارگر متحدش و نه اقای خامنه ای،هیچ کدام علاقه ای به حل مشکل هسته ای ندارند.چون دولت آمریکا علوم هسته ای را بهانه خوبی برای مردم فریبی و ادامه تحریمهای ضد بشری خود میداند و آقای خامنه ای هم از ترس سقوط و دوباره مستعمره شدن کشور و اواره شدن روحانیون شیعی در فکر ساختن بمب اتمی است.در غیر اینصورت نه امریکا و نه اقای خامنه ای دلیل موجهی برای ادامه بازی هسته ای و مذکرات پیرامون آن ندارند. ۲ - شما یک موضوع بسیار مهم (کشور روسیه و سیاست ضد امپریالیستی مسکو) را در نقدهایتان عمدأ جا می اندازید و مدام در طبل دوستی با غرب می کوبید؟ اولأ، منظور شما از دوستی با دوّل غربی که میخواهد دولت ایران زیر فرمانش باشد چیست و دوما، دوستی با غرب ،بدون توجه به روابط دوستی با روسیه و بی توجهی به توقعات دولتمردان روسیه از همسایه خود ایران چگونه ممکن میشود؟ ۳- دمکراسی از پایین یک مسی طولانی است و نیاز به شخصیت های دمکرات واقعی دارد و تا زمانی که چنین شخصیتهایی از ترس آبروی خود حاضر به بدست گرفتن پرچم دمکراسی خواهی نیستند،مردم معترض پیوسته مجبور به انتخاب میان بد از بدتر خواهند بود.لذا ابتدا باید احزاب و سازمانهای عقب افتاده چپ و راست و لیبرال را تشویق به مدرنیزاسیون و تجدید نظر کرده واز انان بخواهیم که به مردم سالاری روی آورند و از فحاشی و تهمت زدن به شخصیت های دمکرات بپرهیزند و بفهمند که تنها راه نجات مردم ایران و حتی ادامه حیات سیاسی - ایدیولوژیکی خود آنان هم فقط در گرو یک نظام مردمسالار در ایران است.***
شاهد
مقاله جالبی بود و حق مطلب ادا کرد ! اما به ان دوستان خارج نشین که از پشت کامپیوتر خویش نظاره گر ایران هستند که مدام از عدم تغییر چیزی در ایران یا از برنامه از پیش تعیین شده سخن می گویند پیشنهاد می کنم که لحظه ای از کامپیوتر خویش جدا شوند دست از دلسوزی برای ما بردارند و به جای این به سینما تاتر و مجلس رقص و موزه یا پارک بروند و از ازادی خویش لذت ببرند ! با اینکار کمک بزرگی به همه ما ایرانیان می کنند و دست کم درجه ای از وجود انسانی آزاد و متمدن را نشان می دهند !
فرح
فرد، گروه، حزب و جبهه، وقتی شکست میخورند، راههای گوناگونی در پیش دارند. سادهترین راه، ماندن در گذشته، گریستن و روضه خوانی برای آن، اسطوره و مقدس سازی از آن است. اما زمان به سرعت تمام میگذرد و مردمی که با مسائل و مشکلات عدیده دست و پنجه نرم میکنند، نمیتوانند تا ابد در آن شکست اسطورهای باقی مانده و زندگی خود را بدان تقلیل دهند. اگر قدرتی در پائین ساخته نشود، دموکراسی هم زاده نخواهد شد. حسن روحانی بهانهای بیش نیست، مهم زنده شدن امید و حرکت جامعه به سوی دموکراسی است. اگراستفاده از فرصت انتخابات و اعلام نتایج نبود، مردم چگونه به خیابان میریختند، شادی میکردند و ابراز میداشتند که خواهان تغییر هستند؟ نهاد انتخابات این فرصت را پدید آورد تا میلیون تن به خیابانها آمده و موجودیت خود را به رخ کشند. من با این دو پاراگراف کاملا موافقم.
sattar.b
۷۰ درصد شراکت و موفقیت انتخابات در مقالات گنجی بارها پیش بینی شد ! عجب مهندسی انتخاباتی که همه از کیهان شریعتمداری و بی بی سی و آقای استرا و شیخ نصراله و سپاه و اصلاح طلبان دولتی و و آقای فریدون و قشری از مردم راضی و رقصان و کوبان هستند! چندی نخواهد کشید که ماه عسل سپری و مردم آرزوی احمدی نژاد میکنند!
sattar.b
در جواب برادر شاهد: درک این واقعیت برای شما هنوز زود باشد اما این را به خاطر بسپارید تا آن روزی که وقتش بیاید: سبب اصلی عقب ماندگی ایران واولین مستبد ودیکتاتور در تاریخ شیعه که به این حد دین و مذهب را بازیچه خودکامگی هایش قرار داده و تا این حد موجب دین زدگی و مذهب گریزی شده, علی خامنه ای است و اعوان وانصارش و آنانکه سلطنت او را تقویت میکنند. فکر میکنی با آمدن آقای فریدون چیزی عوض خواهد شد ؟ زندانی سیاسی آزاد و دخالت در سایر کشورها قطع و پروژه بمب اتم متوقف و سارقان میلیاردها دلار محاکمه و بازجویان و شکنجه گران و مرتضوی از کار برکنار و محاکمه میشوند ؟! باهم نظاره خواهیم کرد.
فرهاد - فریاد
آقای شاهد : شما بجای شعار دادن بهتر است مطالب را نقد و بررسی کنید نه تبلیغات انتخاباتی .کامنت شما هیچ چیزی نگفته است جز دخالت در مسائل خصوصی افراد .
arash
یکی از ثمرات نظام ضد ایرانی خلق آدمهایی است که به نظر میرسد دستگاه دروغ سنج را بی اثر کرده اند .نه عرق میکنن از شرم ، خیره به مخاطب شان نگاه میکنند و براحتی سفسطه میکنند و خزعبلات سر هم میبافند. آدمهایی که برای جلادان و قاتلین مردم ایران مرثیه سرای میکنند و به خاطر منافع حقیر خود هر روز به رنگی در میایند تا مرگ محتوم این رژیم ننگین را به عقب بیاندازند
مهران
بسیار عالی و واقع بینانه به مسائل نگاه می کنید! با اینکه در داخل ایران نیستید اما مشخص هست که درک درستی از مسائل داخل کشور دارید این دوستان خارج نشین اغلب بیرون حوض نشستن و می گن لنگش کن! اما جامعه نیاز به تغییر و شکوفایی تدریجی دارد و راه صد ساله رو بدون زحمت بخواهیم امریکاییها به ما یک روزه بدهند بجز ویرانی ایران نتیجه ای نخواهد داشت!
شاهد
در جواب ستار انتظار من از فریدون نبود و نامی از او نبرده بودم که چنین بهم ریخته ای ! برادر عزیز که بار خودت را در ان مملکت دیگر بسته ای ! لطف کن خوب زبان یاد بگیر کتابی برای ما ترجمه کن به موزه ای برو یا تاتری و سینمایی که حداقل در فردایی که قرار است دوستانت این مملکت را ازاد کنند و زندانی سیاسی آزاد و دخالت در سایر کشورها قطع و پروژه بمب اتم متوقف و سارقان میلیاردها دلار محاکمه و بازجویان و شکنجه گران و مرتضوی از کار برکنار و محاکمه کنند بتوانی همچون انسانی متمدن سخن بگویی و رفتار کنی ! از سایت زمانه نیز خواهش می کنم لینکی بگذارد تا معلوم شود جنابان نصیحت گو چند بار موزه های کشور مقیم را دیده اند به تاتری رفته اند سینمایی یا در کنسرتی شرکت کرده اند !! بگدریم از اینکه ایا حق عضویت اندک ماهیانه برای سازمان اجتماعی یا حزبی در ان کشور پرداخته اند ؟ برای کمک به ما لحظه ای چشم از ما در ایران بردارید و به اموزش خود بیردازید .انگاه ما شمایان را بر تاج سر خواهیم نشاند .
kamil
به گزارش بی بی سی فارسی این روزنامه به نقل از جک استرا، وزیر امور خارجه اسبق بریتانیا نوشته است که انتخاب حسن روحانی نشانه اشتهای مردم ایران برای روابط سازنده تر با غرب است!! مدرک افتخاری ریس چمهور بنفش از موسسه به مالکیت چک استرا است .
sattar.b
در جواب برادر شاهد: وای بحال شما و امثال شما که ۸ سال احمدی نژاد بر این مملکت نشاندید تا مملکت را به فلاکت برساند و بعد طبق شوی بیت فردی که سالها نماینده رهبر در شورای امنیتی بود ه و در آب نمک خوابانده و مخالف خاتمی و موافق نوری بوده رنگ اصلاحات دولتی زده و از صندوق جادویی در آوردند! خواهی دید نفت ارزان صادر و دوباره میلیاردها دلار عازم غرب خواهد شد و تحصیلکرده ها به مهاجرت ادامه خواهند داد. مردم اسیر زنجیر جهل حکومت قرون وسطی خواهند ماندو لی مبارزه چوانان برای برقراری دموکراسی و انتخابات آزاد ادامه خواهد یافت .
kamal
برادر شاهد فعلا برو تاج بسر شیخ حسن بنشان که تبریک از شیخ نصراله و شریعتمداری کیهان و جک استرا گرفته . واقعا که ! یعنی هفتاد میلیون فقط ۶ نفر کاندید دولتی دارد؟! منهم میروم موزه فسیل شناسی برای رویت حاکمان شما.
م.ساغشکی
سروده تدبیر و امید مبارکست بر ما دگر باره امید چه نیکبختی که همراه با تدبیر آمدید همی مهر ایران شد پرتوین بر چشم امید کوهی شیرین شد چو رنج فرهاد، گل عشق پرورانید خطاب رایی بر کیاست شما، همی به تدبیر و امید حدیث علی شما راست بهشتی، مردم گر خادم باشید به دست مُدیرت رشتهٔ امید را رسانید ز رایی شما را کیاست و از آزار آزاد باشید زخمی خِرَد گر تدبیر نگردی از این امید به جای نشینی گر مَردُمَت از یاد نروید خوشا که این تدبیرتان خوش سرانجام باد امید خوشا که کام خرم و آباد سرانجام تدبیر و امید به پیش داور گواهت دادیم از پایان تدبیر و امید دوار باد خوشنود گر برنامهتان را خوش انجامید نکته: این سرودهام ( بامداد 27-3-1392)، استقبالی از غزل عبید زاکانی است http://mehre1.blogfa.com/post/682
علی
امیدورارم روحانی پا پس نکشه همین وبس
حسین
تو رو خدا ببینید ، اونور اب نشستن ما رو میندازن تو جون هم . .. من خودم تا چند روز پیش فکر میکردم تقلب شده اما الان میگم نظامی که حاضر نشد 300000 تا رای رو رو جا یجا کنه تا مرحله دوم بره چطور میشه 11 میلیون رای رو جابجا کنه ؟ پیروزی روحانی در اصل شکست سیاست های احمدی نزاد بود . اون ... خودشون 8 سال مخالقف هاشمی نشون داد مردم هم دیدن سیاست مخالف هاشمی این شد به سسیاست هاشمی روی اوردن روحانی یک اعتدال گراست نه اصلاح طلب اما اصصلاح طلبا دیدن رای ندارنبه اون روی اوردن .... ایشالا همه با هم برای اعتلای نام ایران
داداش
جناب آقای گنجی مطالب کتاب های مانیفیست جمهوریخواهی یادت نرفته.دمکراسی زائیده تلاش انسانهای دمکرات است.این نیزبگذرد تا شعبده ای دیگر
امير شجاعى
انتخابات ايران تحول آفرين ميشود امروز، در فرصت بعد از تعطيلات آخر هفته، و دور از هيجان هاى رفتارى آنى، كه طبيعتاً تاثير گذارنده در پايه ساختارى يك قضاوت موزون، در مقابل يك "عمل اجتماعى" است ، تقريباً در يك تفاهم و پذيرش عمومى در جهان، نتائج و تحولات انتخاباتى در ايران را مثبت و مؤثر مى بينيم. اين نگاهِ به تحولات، حتى روز پنجشنبه ٢٣ خرداد ١٣٩٢، يا 13 Juin 2013 نه در ايران و نه در نگاه ديپلماسى بين المللى وجود نداشت. خجالتى در بيان اين واقعيت نبايد مانع نگاه صاب نظران! باشد، كه هميشه با ابزار منطقِ رايج، پيش بينى و تحليل ميكنند. با توجه در أرقام ساده شركت كنندگان در انتخابات ايران بسادگى ميبينيم؛ كه بوجود آورندگان اين تحول، نسل جوان ايرانى هستند كه در بعد از ١٣٥٧ در ايرانِ به جنبش در آمده، متولد شده اند؛ امروز اين عمل سياسى بسيار آگاهانه جهان را به تحسين وا ميدارد. در اين استراتژى انتخاباتى، ظرافت عميقيست، و حضور كيفى يك خرد جمعى پيشرفته كه شايد موضوع بحث و تحليل مراكز تحقيقات علوم سياسى اجتماعى در سالهاى آينده باشد؛ يعنى چگونگى و دلائل بوجود آمدن سائق هاى اجتماعى سياسى كه بطور ناگهانى تراكم آراء را تبديل به كليد جادوئى ميكنند؛ و آنهم در كشورى كه آزادى واقعى ابراز عقيده و ابزار سياسى اجتماعى و ارتباطى آن تقريباً وجود ندارند و حتى باز هم پيچيده تر، در ساختمان سيستم انتخاباتى كاملاً كنترل شده ، بين أفراد انتخاب شده از طرف نظام. ظرافت و هشيارى زمانيست، كه در اين مبحث، "برنامهِ ظرف، مظروف بى برنامه را شكل ميدهد" يعنى صرفاً مكانيسم سياسى فلسفى انتخابات با ارزش گيرى از حضور ناگهانى و وسيع مردم در جائى كه دليل ارشادى و هدايتى از طرف حزب و رهبرى نيست و حتى انديشيدن در تحريم بيشتر مطرح روز است، در يك همآهنگى تصميم ميگيرد با شركت خود و رأى دادنش حركت آفرين باشد. اين رأى دهنده هاى جوان بودند كه در واقع، در جهت گيرى هاى سريع و محرك و مولدِ انرژى، مهره هاى مستقيم يا غير مستقيم و شايد مردد اپوزيسيون هدايت شده از جانب رژيم را در پشت چند جمله به وجود آمده در ضمن انتخابات و شرائط مناظره، "مسئول" و "مأمور" راه خود كردند و در يك كاناليزاسيون مؤثر وادار با ائتلاف كردند. در مقابل و در اين فاصله، مهره هاى مستقيم و عامل رژيم در تضاد داخلى خود تنها و بدون محرك بودند!؟ اين استراتژى، اين نوع بينش در شبكه و عمليات گروهى و رفلكس هاى همراه نشان دهنده نوعى خرد جمعى بسيار پيشرفته در بين اين جوانان است؛ آگاهى هاى آنها را از مكانيسم سياسى ، ظرفيت هاى عملكردش و شناخت انتراكتيويته آنرا با سياست خارجى و رقباى بيرونى ميرساند. در روشنائى اين نوع تحليل، لازم نخواهد بود كه اهرم خلقى را تحريك كنيم چراكه خود اين مردم سكاندار هستند، ولى بايد مواظب باشيم كه أمر بر بازيگران سياسى مشتبه نشود. يعنى آقاى خامنه اى تصور نكند، كه آراء مردم براى تحكيم اقتدار و تأئيد حضور "ولايت فقيه" بوده و آقاى روحانى به جاى تمكين به رهبرى تأمل در هدايت خرد جمعى داشته باشند. شايد اولين بارى باشد كه در تاريخ دموكراسى جهان، به جاى اينكه رهبرى سياسى از ابزار انتخاباتى براى كنترل و هدايت مردم استفاده كند، اين مردم هستند كه از اين ابزار براى وادار ساختن مديران سياسى در چشم انداز هاى مردم استفاده ميكنند. و اين جوانان و مردم ايران هستند كه حماسه ميآفرينند، براى پيروزى خرد جمعى نه چيز ديگر! و نه يال و كوپال دادن به والى نگاه كننده از بالا!
azad
محمدرضا تویسرکانی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در بسیج، روز دوشنبه در ادامه سخنانش با اشاره به نتیجه یازدهمین انتخابات ریاستجمهوری گفت که «در واقع شهر سقوط نکرده بلکه شهردار عوض شده است.»!!
hoshyar
درتهران بزرگ با 7 ميليون واجد شرايط رای ، ايشان 1.37 ميليون رای آورد.
Ali
ظاهرا تعدادی از هم وطنان ساکن خارج از کشور از اینکه جلوی روند رو به انهدام کشور گرفته شود بسیار شاکی و ناراحت هستند و فکر میکنند کاهش درد و رنج مردم ایران منجر میشود که رژیم تداوم بیشتری پیدا کند. این دیدگاه ماکیاولیستی و هدف گرا برای انسانهایی که روزانه در درد و رنج زندگی میکنند هیچ ارزشی قایل نیست. نفرت از جمهوری اسلامی جوری چشمهایشان را کور کرده که حاضرند کشور تکه تکه بشود اما ایشان با سلام و صلوات برگردند و در یکی از این تکه ها به موقعیتی برسند. بلای تئوری توطئه هم ظاهرا از روح و روان ما بیرون نمیرود. انگاری همه چیز برنامه ریزی شده خامنه ای است و مردم هم هیچ کاره اند. رژیم برای تقلب 88 بهای سنگینی در ابعاد داخلی و بین المللی پرداخت کرد و اینبار ریسک تقلب گسترده را خطرناک دید. دایی جان ناپلئون های همه شبیه هم هستند چه آنها که غرب را قادر و برنامه ریز مطلق میدانند و چه آنها که رژیم جمهوری اسلامی را. سخافت برخی کامنتها در حد کامنتهای تابناک و دیگر سایتهای نزدیک به رژیم شده است.
تهران
بابا این آقای شاهد که به کسی توهین نکرده.حالا یه کم موذی گری کرده دست رو نقطه حساس غربت خارج نشینان گذاشته .من بجای ایشان پوزش میخواهم. بالاخره هرکدوم از ما دلخوری هایی داریم ولی مجموعأ مقاله جالبی بود. باید خواست و سطح توقعات کل جامعه رو درک کنی،طرز فکر آنها را بدانی وقبول کنی که بقیه هم قرار نیست مثل تو وایده تو وتبعات آن فکر وعمل کنند. هر سری فکری دارد ولو غلط.هر سر هم یک رای دارد ولو مخالف رای بنده. من باز هم جای شاهد پوزش میخواهم ودر تکمیل توصیه ایشان هم تقاضا میکنم بعد از پارک و موزه و ...اگه یه سری به کافه موسیو بزنی اوضاع بهتر میشه . قربان همگی-تهران
javad
گنجی و تهران و علی ٫ دیسکو در خیابانها طولی نخواهد کشید و شیخ حسن رود تایمزی ٬ طبق دستور ولی ٬ اوضاع رابه حالت عادی اختناق و سرکوب بیت برخواهد گرداند. ما هم آرزوی شادی مداوم مرذم ایران هستیم و و نه انتصابات رهبری بکمک ریس مصلحت نظام !
sara
حکومت طالبانی اسلامی خامنه ای را باید با افغانستان و پاکستان مقایسه کرد و و از انتصاب دولت آخوند مسول امنیت کشور در خیابانها دیسکو راه انداخت و مدیحه سرود ؟!
arashkananghr
گزارش کلمه:سایت دانشگاه کلدونین گلاسکو در خبری نوشت حسن روحانی در دهه ۹۰ با اسم حسن فریدون که نام اصلی خانوادگی اوست، در این دانشگاه تحصیل کرد. این دانشگاه همچنین نوشته است که وی در سال ۱۹۹۵ موفق به کسب دکترای خود شد. پایان نامه با عنوان قدرت قانوگذاری شریعت اسلامی با اشاره به تجربه ایران بوده است. او نمایندگی مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۰، عضویت در شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۶۸، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک از سال ۱۳۷۱، نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی در دورههای چهارم و پنجم و دبیری شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ را نیز در کارنامه دارد. چگونه ميتواند درجه دکتری از 1370-1375 -گرفته باشد؟ معادل 1990-1995 میلادی ؟