نابودی کشاورزی و تهدید امنیت غذایی ایرانیان
حمید مافی- در هشت سال گذشته، فرآوردههای کشاورزی و دامی در رتبههای نخست جدول کالاهای وارداتی قرار داشتهاند. ۷۲ درصد درآمدهای نفتی هزینه واردات کالاهای مصرفی شده است.
دولت احمدینژاد روزهای پایانی عمر خود را سپری میکند و رئیس دولت همچنان معتقد است که در این سالها شاخصهای اقتصادی و اجتماعی ایران رشد کرده و زمینه یک جهش بزرگ فراهم شده است.
اما منتقدان دولت و کارشناسان روایت دیگری از عملکرد هشت ساله دولت دارند و گاه دوران احمدینژاد را با دوران پس از جنگ مقایسه میکنند.
در همین رابطه دبیرکل خانه کشاورز ایران در گفتوگو با روزنامه قانون، وضعیت کشور را فاجعهآور توصیف کرده و گفته است: «يك ماه بنادر ايران بسته شود، مردم گرسنه میمانند.»
عیسی کلانتری وزیر کشاورزی پیشین کشور در گفتوگو با روزنامه قانون وضعیت محصولات کشاورزی در ایران را نامناسب توصیف کرده و گفته است: «۵۶ درصد مواد غذایی ایران وارداتی و تنها ۴۶ درصد آن تولید داخل است.»
به گفته او، دولت تنها در یک سال گذشته ۶.۷ ميليون تن گندم، ۹,۳ ميليون تن علوفه، ۱,۶ ميليون تن روغن، ۱,۳ ميليون تن برنج، ۱,۲ ميليون تن شكر و ۱۵۰ هزار تن گوشت قرمز وارد کرده است.
عیسی کلانتری با انتقاد از وضعیت کشاورزی ایران، گفته است: «پنج دهک جامعه ایران از فقر غذایی رنج میبرد و فاجعه بزرگ این است که فلات ایران به دلیل تحلیل رفتن منابع آب زیرزمینی دارد غیرقابل سکونت میشود.»
مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در یک گزارش کارشناسی اعلام کرده است: «۷۲ درصد درآمدهای نفتی هزینه واردات کالاهای مصرفی شده است.»
کارنامه دولت واردات
احمدینژاد و همراهان او در سال ۸۴ هنگامی که دولت را تحویل گرفتند، وعده کردند که ایران یک ساله در تولید جو، سه ساله در تولید برنج و شکر، دو ساله در تولید ذرت به خودکفایی برسد و واردات گوشت قرمز به کشور قطع شود.
اما نگاهی به کارنامه دولت نشان میدهد که محصولات کشاورزی و دامی در هشت سال گذشته در رتبههای نخست جدول کالاهای وارداتی قرار دارند. بر اساس همین آمار، میزان واردات محصولات کشاورزی در هشت سال گذشته با افزایش چشمگیری روبرو بوده است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ایران دو سال پیش در گزارشی، با انتقاد از سیاستهای وارداتی دولت، نسبت به از دست رفتن مشاغل کشاورزی هشدار داد. دولت در سالهای گذشته بارها تعرفه واردات کالاهای کشاورزی و دامی را کاهش داده و از پرداخت یارانه به بخش کشاورزی خودداری کرده است.
بر اساس این گزارش؛ واردات بیرویه شکر و کاهش شدید تعرفه واردات قند و شکر از ۱۵۰ به ۱۰ درصد در دولت نهم، کارخانههای چغندر کشور را به تعطیلی کشاند.
فقط در سال ۸۷، تولید چغندر از بیش از ششمیلیون تن در سال ۸۵ به ۱,۷ میلیون تن کاهش یافت؛ ضمن اینکه تولید قند و شکر نیز در همین مدت از ۳,۱ میلیون تن به ۵۰۰ هزار تن رسید. این وضعیت به بیکاری کارگران شاغل در صنعت قند و شکر کشور انجامیده است.
دبیر انجمن صنفی صنایع روغن نباتی کشور هم گفته است: به دلیل واردات بیرویه ظرفیت کارخانههای تولید روغن خالی مانده و ۵۰ درصد کارخانههای تولید روغن نباتی راکد و تعطیل شدهاند.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی، یک ماه پیش طرح تحقیق و تفحص از واردات کالاهای کشاورزی را تصویب کردند. در این طرح نحوه واردات کالا و محصولات کشاورزی با ارز مرجع، واردات محصولات کشاورزی آلوده و سموم کشاورزی نامرغوب مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
کاهش جمعیت شاغل در بخش کشاورزی
دولت بر اساس برنامه چهارم و پنجم توسعه تعهد کرده است که تعداد شاغلان بخش کشاورزی تا پایان سال ۸۹ به چهار میلیون و ۷۰۰ هزار نفر افزایش یابد اما بر اساس گزارش مرکز آمار تعداد شاغلان این بخش در هشت سال گذشته بیش از یک میلیون نفر کاهش یافته است. بر اساس اعلام مرکز آمار تنها در سال ۸۹ نزدیک به ۷۵۰هزار فرصت شغلی در این بخش از بین رفته است.
دولت به منظور جبران فرصتهای شغلی از دست رفته در این بخش اعلام کرده است که طرح فدک را را اجرایی خواهد کرد. بر اساس این طرح ۲۰۰۰ هکتار از اراضی ایران به منظور کشاورزی به شهروندان واجد شرایط واگذار خواهد شد.
با این حال کارشناسان اجرای این طرح را غیرممکن میدانند. برآوردها نشان میدهد که کمتر از یک پنجم از اراضی کشاورزی ایران تحت پوشش سیستم آبیاری نوین قرار دارد و ۸۰ درصد منابع آب کشاورزی در ایران به دلیل فقدان سیستم مکانیزه تلف میشود.
صادق خلیلیان، وزیر جهادکشاورزی ایران گفته است که دولت در سال گذشته ۹ هزار میلیارد تومان اعتبار به بخش کشاورزی تزریق کرده و سرمایهگذاری خارجی در این بخش به ۱۵ میلیون دلار رسیده است.
اما عباس پاپیزاده عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی این آمارها را غیرواقعی دانسته و گفته است: متاسفانه آمارهای جهادکشاورزی غیرشفاف و خلاف واقعیت است.
پیامدهای ناگوار
محمدحسین کریمیپور، ريیس کمیسیون کشاورزی، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران میگوید: بخش کشاورزی نزدیک به ۳۰ سال است که با فقر سرمایهگذاری روبرو است.
در برنامه اول، دوم و سوم توسعه بخش کشاورزی با داشتن ۲۳ درصد کل شاغلان کشور و ۳۳ درصد تولید ناخالص ملی، تنها ۴,۵ درصد منابع در این بخش سرمایهگذاری شد. نتیجه این فقر سرمایهگذاری ممتد از دست رفتن سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص ملی و کاهش آن به حدود ۱۰ تا ۱۱ درصد است.
به گفته کریمیپور؛ فقدان مدیریت کارآمد در این حوزه مخصوصا در بخش تامین کود باعث از دست رفتن سهم بیشتری از تولیدات کشاورزی شده است.
با توجه به آمارهای موجود، وزارت جهاد کشاورزی در سال گذشته تنها ۲ میلیون تن کود به کشاورزان عرضه کرده است در حالی که نیاز واقعی کشور ۴,۵ میلیون تن در سال است. این کوتاهی سبب از بین رفتن امنیت غذایی کشور میشود.
غلامرضا نوری قزلجه، نماینده مجلس شورای اسلامی نیز در گفت و گو با روزنامه دنیای اقتصاد، رها کردن زمینهای کشاورزی توسط کشاورزان و مهاجرت آنها به شهرهای بزرگ و خالی از سکنه شدن روستاها را نتیجه سیاستهای نادرست بخش کشاورزی دانسته و گفته است: در شهرهای شمالی کشور اغلب این زمینها دچار تغییر کاربری شدهاند و اهالی دست به ساخت ویلا در زمینهای زراعی خود زدهاند.
او نیز معتقد است علیرغم اختصاص ۱۰ درصد از منابع صندوق ذخیره ارزی به بخش کشاورزی همچنان مشکلات مالی این بخش برقرار است و تداوم این وضعیت امنیت غذایی کشور را به خطر میاندازد.
پیش از این رئیس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی گفته بود که سی درصد شهروندان ایرانی از فقر غذایی رنج میبرند. بر اساس آمارهای دولت، سال گذشته میانگین واردات مواد غذایی به ایران ۱۳۰۰ کالری بوده و در مقابل تولید داخلی کاهش یافته است.
به گفته عیسی کلانتری، دبیر کل خانه کشاورز ایران، هم اکنون پنج دهک شهری و شش دهک روستایی جامعه ایران با فقر غذایی روبرو هستند.
از سوی دیگر واردات مواد غذایی ناسالم و آلوده و کودهای شیمیایی بدون کیفیت نه تنها سلامت غذایی شهروندان بلکه سلامت محیط زیست ایران و زمینهای کشاورزی را نیز تهدید میکند.
همچنین کاهش تولید داخلی، تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و وابسته شدن مواد خورکی به واردات، در شرایطی که درآمدهای دولتی به دلیل تحریمهای نفتی و اقتصادی کاهش یافته است، به نگرانیها بابت تامین امنیت غذایی دامن میزند.
نظرها
فرهاد - فریاد
اگر بخواهیم جمهوری اسلامی را تعریف کنیم در همین کشاورزی هم مدیریت داهیانه اش را خواهیم دید که فقط این نظام در فکر نظامی گری و سرکوب مردم است . در اقتصاد کم سودترین بخش را باید بخش کشاورزی بدانیم از اینرو کمتر سرمایه ای جذب این بخش پر خطر میشود استفاده از نیروی کار زیاد و سود کم جذابیتی ایجاد نمی کند . جمهوری اسلامی در 35 سال گذشته همیشه درگیر با حل معضل کسری بودجه هایش بوده و ناتوان از هدایت دلارهای نفتی به سمت سرمایه گذاریهای موثر و بخش کشاورزی که از کود و سم و آب و بذر همیشه کمک دریافت میکرده کسری بودجه مانع این کمکها شده است . عدم جذابیت و سودآوری پائین و نبود تکنولوژی پیشرو بدلیل درگیری های سیاست خارجی قدرت رقابت را کاهش داده و کشاورزان را ورشکست کرده و کوچ به شهرها را برای یافتن سرپناه جاری ساخته است . نیروی کار جوان وارد این عرصه نمی شود کشاورزی هنوز در دستان نیروهای کار سنتی و فرسوده که عقب مانده ترین اقشار اجتماعی را تشکیل داده اند قرار دارد حتی اکثر این نیروها سواد خواندن و نوشتن ندارند در حالی که دولت در فکر سوداگریست و کود و سم تقلبی بدون هیچ کنترلی در اختیار کشاورزان مفلوک قرار می گیرد تنها باهوش ترین بخش این اقشار را مجبور به تغییر الگوهای کشت و برداشت کالاهای کشاورزی استراتژیک نموده . قیمت آب گران قیمت سم کود و بذر گران مدیریت منفی و .... به هیچ وجه کشاورزی را به سمت کلکتیوهای صنعتی و پیشرفته و قابل رقابت تبدیل نمی کند خرید پنبه ی هندی را می تواند به نصف قیمت تمام شده ی داخلی بدون دغدغه ی بالا رفتن حجم نقدینگی خریداری نماید و ... از اینرو حتی دولت هم رغبتی برای فعال کردن این بخش از خود نشان نمی دهد اقتصاد کشاورزی و صنعتی ایران تنها در سیاست فروش نفت نظامی گری و ... خلاصه شده است