نوبت عاشقی یهودیان ارتدوکس
بهجت امید – در جهان خُرد "در کنار او" ساخته راما بورشتاین بیاعتنایی مردان و رضایت همیشگی زنان، فضیلتهایی هستند که قهرمانان یهودیمسلک ارتدوکس آن را به رستگاری میرسانند.
«من وقتی میتوانم مردی را عاشقانه دوست بدارم که بر من مسلط باشد.»
این گفتهی راما بورشتاین، کارگردان ۴۶ سالهی محجبهی اسرائیلی است که نخستین فیلمش "در کنار او"، موفقیتی جهانی کسب کرده و در ماه ژوئیهی امسال، همزمان در ۲۰ کشور به نمایش در آمده است.
راما بورشتاین که تا ۲۶ سالگی به قول خود "دختری وحشی" بوده است، در این فیلم تماشاگر را به سفری باورنکردنی به قرون وسطی میبرد و تن دادن به روابط و مناسبات پدرسالارانهی آن دوره را به عنوان تنها راه نجات زنان به تصویر میکشد؛ روابطی که تا قرن ۲۱ همچنان در قلب پایتخت اسرائیل، در کلان شهر مدرن اورشلیم پا برجاست.
"در کنار او"، داستان دختری به نام شیرا است که پس از مرگ خواهر خود هنگام زایمان، با شوهر او، یوچای، ازدواج میکند و با رضایت تام نقش مادر دلسوز نوزاد شیرخوار او را به عهده میگیرد.
دو فیلم "در کنار او" با تفاوتهای اساسی
"در کنار او" راما بورشتاین، با فیلم کارگردان کانادایی سارا پولی که همین عنوان را یدک میکشد، از زمین تا آسمان تفاوت دارد: در فیلم واپسین غنا و بیغل و غشی عشق و مهر بین زن و مرد از نگاه سارا پولی در برابری و احترام متقابل بین آن دو خلاصه میشود و از دید بورشتاین نابرابری، چیرگی مرد بر زن، فرودستی "جنس ضعیف" در برابر "جنس قوی". بورشتاین میگوید: «ما برابر به دنیا میآییم، ولی متفاوتیم. تفاوتها خیلی مهماند، مردان طبیعتاً عاقلند و زنان خلاق.»
در فیلم "در کنار او" ساخته راما بورشتاین، شیوه زندگی و روابط خانوادگی جامعه یهودیان اورتدوکس اسرائیل که شمار آنها گویا از ۷۰۰ هزار تن تجاوز نمیکند، مستندوار و اغلب در فضاهایی بسته نشان داده میشود.
ترکیب پذیرش عقل مادرزادی مرد و برتری او بر زن، یوچای را بر آن میدارد که متفرعنانه در برابر ابراز محبت مختصر و خجولانهی شیرا پس از تردیدها و مقاومتهای بسیار، بگوید: «تو میتونستی به چشمهای قشنگ من تا ابد نگاه کنی. ولی خودت نخواستی. اومدم خواستگاری، گفتی نه. تقصیر خودت بود.» ظاهراً این جمله تأثیر تکاندهندهای بر شیرا میگذارد، سد دودلی و مخالفت اولیه او را درهم میشکند و ناگهان دل به یوچای میسپارد. نتیجه: خواست خانواده که ازدواج شیرا و یوچای را برای حفظ سنتها و پیدا کردن مادری دلسوز برای نوزاد شیرخوار دختر از دسترفته برنامهریزی کرده بودند، به اجرا درمیآید و آرزوی قلبی شیرا هم که عروسی با "مردی شایسته" بوده، برآورده میشود: پایان خوشی به سبک هالیوود در قالبی به غایت قرون وسطایی.
فیلم "در کنار او" راما بورشتاین، تفاوت دیگری هم دارد با اثر تأثیرگذار و انسانی سارا پولی که داستان عشق مردی ایثارگر به همسر بیمار خود را بازگو میکند: اینکه جنسیت این "او" در فیلم بورشتاین زن است و منظور، خواهر متوفی شیراست و نه یوچای، شوهر خواهری که سرانجام با او ازدواج میکند و "در کنارش" قرار میگیرد. در این عنوان راما بورشتاین، ایفای وظیفهی ناشی از ایمان و سنت را نیز در معنای عشق میگنجاند.
داستان فیلم
شیرا، شخصیت اول فیلم "در کنار او"، دختر دم بخت خوش بر و روی، مؤمن و سربراهی است که به تازگی مرز ۱۸ سالگی را پشت سر گذاشته است. او در یک خانوادهی "هریدی" (یهودی اولترا ارتدوکس) تربیت شده و تمام موازین دین موسی را (هلاخا) مو به مو به اجرا در میآورد. در این خانواده، مردان که موهای بلند شقیقهشان را فر درشت میزنند و کلاههای کاموایی بزرگ بر سر میگذارند، حرف اول و آخر را میزنند و زنها در نقش کدبانوهای کارآمد، مادران فداکار و مؤمنان پرهیزکار، همواره کمربسته آمادهی اجرای فرامین و خواستهای این "عاقلان دهر" اند. "جنس دومیها"، از این گذشته، عهدهدار وظیفهی اجرا، ترویج و پاسداری از ۶۱۳ میتزووتی (دستورات) که هریدیها به آنها باور دارند، هم هستند؛ به ویژه موازینی که حد و مرز دنیای واقعی و غیر واقعی دختران جوان را تعیین میکنند. اینان باید در چاردیواری خانه، در نقش خدمتگزاران مردان خانواده، همراه مادر مهربان خود بپزند، بروبند و بشویند و تا پیش از جشن ۲۰ سالگی خود، به خانهی بخت بروند. در غیر این صورت، "ترشیده"، "بد یمن" و "نکبتی" خوانده میشوند و بهویژه همجنسان پیر و جوانشان با نگاههای چپ به آنها مینگرند. مردان از انجام این توهین و تحقیر آشکار معافاند: چون اصولاً، مانند یوچای، نباید به چهرهی زنان و دختران غریبه نگاه کنند.
یفتاش کلاین، بازیگر نامآشنای اسرائیلی، نقش یوچای را در این فیلم بازی میکند. ولی تشخیص چهرهی او با آرایش و پیرایش اولترا ارتدوکسی ریش پرپشت و کلاه بزرگ کیپا و موهای تابدار منگولهای روی شقیقه، به زحمت ممکن است. با این حال یفتاش کلاین به خوبی از عهدهی بازی در نقش مردی که به عمرش حتی یک رمان هم نخوانده، یک فیلم عشقی هم ندیده و همیشه در چارچوب تنگ دنیای مردانهی اولترا ارتدوکسهای یهودی زندگی کرده، برمیآید.
آغاز و پایان خوشبختی
شیرا در ابتدای فیلم، در موقعیت خطرناک به جرگهی "نکبتی"ها پیوستن، قرار دارد. از اینرو نه تنها خود او، بلکه مادر دوراندیشش، ریوکا، زنان بیشمار فامیل و چند "دلال ازدواج"، همگی بسیج میشوند تا شوهری برای او بیابند. فیلم، با طرح تصویری همین موضوع شروع میشود: مادر و دختر در سوپرمارکتی مشغول خریدند. شیرا به جای نگاه کردن به اجناس چیدهشده در قفسهها، از پس آنها به پسر جوان هریدیای که یکی از "دلالها" به او معرفی کرده و در سوپر، روبروی یخچال لبنیات مشغول خرید است، چشم میدوزد. پسر سنگینی نگاه شیرا را حس میکند، ولی واکنشی نشان نمیدهد. در این میان، ریوکا متوجهی نگاههای کنجکاوانه و سرشار از اشتیاق شیرا به خریدار بیاعتناء میشود و از سر رضایت لبخند میزند.
بورشتاین میگوید: «ما برابر به دنیا میآییم، ولی متفاوتیم. تفاوتها خیلی مهماند، مردان طبیعتاً عاقلند و زنان خلاق.»
در جهان خُرد فیلم بورشتاین، بیاعتنایی تحقیرآمیز مردان و اشتیاق و رضایت همیشگی زنان، فضیلتهایی هستند که قهرمانان یهودیمسلک ارتدوکس آن را به رستگاری میرسانند. احساس خوشبختی ملکوتیای که شیرا در لباس سپید ژپوندار عروس و تور سر ارگانزای خود با نشستن سر سفرهی عقد در پایان فیلم نشان میدهد، نقطهی اوج این رستگاری سعادتبخش است؛ دوربین بورشتاین، برای شکار لحظههای این نیکبختی، بارها و بارها لبخند و چشمان اشکبار، لباس و تاج سر عروسی شیرا را از زوایای گوناگون و در کادرهای مختلف همراه با نوای مسحورکنندهی موسیقی به تصویر میکشد تا بر موهبت اجتماعی ازدواج و تشکیل خانواده در چارچوب موازین "هریدی" مهر تأیید ابدی بکوبد.
آداب و رسوم هریدی
در میان صحنههای نخستین و پایانی فیلم، شیوهی زندگی و روابط خانوادگی جامعهی یهودیان اورتدوکس اسرائیل که شمار آنها گویا از ۷۰۰ هزار تن تجاوز نمیکند، مستندوار و اغلب در فضاهایی بسته ـ اتاق، آشپزخانه، مهد کودک، کنیسه، دفتر خاخام ـ نشان داده میشود: تماشاگر علاوه بر آشنایی با لباسها وشالهای مختلف این گروه (تالیت و تفیلین) هنگام ادای آیینهای مذهبی و شناختن سلسله مراتب مجریان آنها در کنیسه، از خاخام گرفته تا هزان (قاری) و گبای (متصدی امور روزمره) ... با ملودیهای سنتی "نیگون" هم که هنگام برگزاری جشنها به حالت آوازی تنها از سوی مردان خوانده میشود، آشنا میشود: نشان دادن دنیا و شیوهی زندگی "هریدی"ها که در محلهی مآشیریم بیتالمقدس (اورشلیم) فیلمبرداری شده، یکی از دلایل اصلی تهیهی این فیلم است. راما بورشتاین به همین منظور پا به "دنیای واقعی" سینما گذاشته است. او در این راستا میگوید: «صدای یهودیان ارتدوکس از نظر سیاسی شنیده میشود. ولی از نظر فرهنگی ما وجود نداریم.»
راما بورشتاین میگوید: «صدای یهودیان ارتدوکس از نظر سیاسی شنیده میشود. ولی از نظر فرهنگی ما وجود نداریم.»
بورشتاین که در نیویورک در خانوادهای "آزادمنش" به دنیا آمده، "ارشاد جهانیان را یکی از وظایف وجدانی ـ مذهبی" خود میداند. او که در اسرائیل بزرگ شده و در مدرسهی عالی فیلم اورشلیم تحصیل کرده، پس از آن که به ارزشهای اصیل و ژرف دین موسی پی میبرد، دوران "دختر وحشی" بودن را پشت سر میگذارد و به گروه یهودیان اولترا ارتدوکس میپیوندد. این کارگردان محجبه، پذیرش عدم نابرابری بین زن و مرد را نوعی ادای "احترام" به زن میداند و میگوید: «تو دایم باید با جنس مخالف رقابت کنی و از او بهتر باشی. به این نمیگویند آزادی؛ به این میگویند جنگ هر روزه. ما به خاطر احترام به زن، فضاهای مردانه ـ زنانه را درهم نمیکنیم.»
نقش "جنس دومیها" در فیلم
زنان، هم از اینرو در فیلم "در کنار او" در اغلب صحنهها، با کلاه یا کلاهگیس ظاهر میشوند، هنگام برگزاری آیینهای مذهبی گوشهای مینشینند و بدون آن که واکنشی از خود نشان دهند، آوازخوانی و هنرنمایی مردان را با تحسین نظاره میکنند. اینان اگر همراه مردی در خیابان ظاهر شوند، دو گام از او عقبتر راه میروند. هداس یارون، بازیگر اسرائیلیای که در این فیلم نقش شیرا را ایفا میکند، به خوبی از عهده انتقال حس نامریی بودن در حین حضور در کنار دیگران برمیآید. او از اینرو جایزهی بازیگر برتر زن جشنوارهی فیلم ونیز سال ۲۰۱۲ را از آن خود کرد. بورشتاین پیش از ساختن "در کنار او" در شرکت تولید فیلم یهودیان ارتدوکس با تیمی زنانه فیلمهای سرگرمکننده برای تماشاگران زن تهیه میکرد.
پیشپرده «در کنار او» ساخته راما بورشتاین |
"در کنار او"، برای تماشاگران "غیر هریدی" و نشان دادن دنیای محدود آنان ساخته شده است. بورشتاین در فیلم خود در جستجوی چیزی نیست، پرسشی مطرح نمیکند، به چون و چرایی روابط نابرابر بین زن و مرد نمیپردازد، در پی زیر ذرهبین گرفتن کشمکشها نیست و در هیچ رابطهای کنجکاوی بهخرج نمیدهد؛ دوربین او نظارهگر همهچیزدانی است که میکوشد با استفاده از بازیهای نور و سایه و رنگ و موسیقی "واقعیت موجود جهان هریدی" را زیبا، منطقی، مثبت و رهاییبخش جلوه دهد و دنیایی پر از صلح و صفا و همدردی و یاری به دیگران را که شالودهاش ایمان قلبی به موازین یهودیت ارتدوکس است، تصویر کند. بورشتاین در اینباره میگوید: «تا بهحال هر فیلمی که دربارهی ما ساخته شده، از سوی دیگران بوده. در فیلم من به اندازهی کافی اعتماد به نفس هست که داستان مستقل خود را بازگو کند.»
موفقیت غیر منتظرهی فیلم بورشتاین در غرب هم در ترجمهی این "داستان مستقل" به تصویر و نشان دادن دنیای بسته و ناآشنای این گروه مذهبی است.
نظرها
نظری وجود ندارد.