برنامه تکراری و بحثبرانگیز وزیر پیشنهادی ارشاد
کاترین اسفندیاری - متن کامل برنامه علی جنتی، وزیر پیشنهادی حسن روحانی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد. با فرج سرکوهی، علی اصغر رمضانپور و ناصر زراعتی درباره این برنامه گفتوگو کردهایم.
علی جنتی، وزیر پیشنهادی ارشاد در دولت حسن روحانی متن کامل برنامههای خود را برای این وزارتخانه به مجلس ارائه و منتشر کرده است.
در این برنامه علی جنتی ضمن اشاره به اصول گفتمان فرهنگی اعتدال به بررسی وضعیت موجود در بخش فرهنگ و هنر ایران در داخل و در سطح بینالملل و نیز چالشها و مشکلات آن پرداخته و برنامهها و راهکارهای خود را در این زمینه ارائه کرده است. اما آنچه که در این برنامه بهنظر کارشناسان بهروشنی قابل تشخیص است، تکرار سخنان و برنامههای دولتها و وزرای پیشین در بخش فرهنگ و هنر است، بدون آنکه راهکارهای اساسی برای حل مشکلات بنیادین فرهنگی در کشور در نظر گرفته شده باشد.
رادیو زمانه در گفتوگو با چند کارشناس در عرصههای فرهنگی و سیاست فرهنگی، نظر آنان را درباره برنامه علی جنتی، وزیر پیشنهادی برای وزارت ارشاد در دولت یازدهم جویا شده است.
فرج سرکوهی: اولین قدم برای فعال شدن نهادهای فرهنگی، آزادی فعالیتهای کانون نویسندگان است
فرج سرکوهی، روزنامهنگار و منتقد ادبی و از کوشندگان آزادی بیان معتقد است که بخشی از برنامههای منتشر شده وزیر پیشنهادی ارشاد در دولت روحانی، در واقع رونویسی از اسناد شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصوبات این چند ساله مجلس و برنامههای پنج ساله است. به نظر آقای سرکوهی بخش مهمی از این برنامه کپی شده، اما بخشهایی هم هست که جملاتی را بدان افزوده یا از آن کاستهاند.
به گفته علی اصغر رمضانپور، معاون فرهنگی اسبق وزارت ارشاد نیز این برنامه به جز آن بخش که تکرار حرفهای تبلیغاتی حسن روحانی است، بیش از آنکه برنامهای فرهنگی باشد، تنها دیدگاههای فرهنگی آقای جنتی را نشان میدهد که به صورت پراکنده و از روی برنامههای چهارم فرهنگی جمهوری اسلامی، قوانین رایج حوزه فرهنگ و حتی حرفها و سخنان افرادی مثل سعیدی جلیلی نوشته شده است.
وی تأکید میکند: «برنامه آقای جنتی در واقع ملغمهای از برنامههایی است که تاکنون بوده و حرفها و نظرات حسن روحانی و علی جنتی آنها را به هم پیوند میدهد.»
شوخیهای فرهنگی وزیر ارشاد
از سویی علی جنتی در برنامههای فرهنگیاش به موضوعاتی اشاره کرده که به گفته این کارشناسان از برخی لحاظ بحثبرانگیز و قابل توجه است.
فرج سرکوهی میگوید: «بعضی نکات قابل بحث در این برنامه وجود دارد: یکی اینکه به موضوع فعالتر شدن نهادهای صنفی و اهل فرهنگ اشاره شده که بیشتر به شوخی شبیه است. در جمهوری اسلامی مصوبات انجمنهای فرهنگی و کانونهای فرهنگی در صورتی مورد تأئید است که با اساسنامه وزارت ارشاد توافق داشته باشد، یعنی نهادهای فرهنگی باید به صورت زائدههای وزارت ارشاد باشند؛ نه نهادهای مستقل فرهنگی.»
علی اصغر رمضانپور: انگار برنامه فرهنگی دولت نوشته شده تا دولت را از شر بحران در حوزه فرهنگ نجات بدهد و به همین دلیل بیشتر روی اعتماد اهل فرهنگ به دولت تأکید میکند. به نظر میآید میخواهد بحرانهای دولتی را که در بخش فرهنگ وجود دارد، کنترل کند.
وی در ادامه به مسأله کانون نویسندگان ایران، به عنوان یک نهاد صنفی اشاره میکند و میگوید: «آقای جنتی در حالی از فعالتر شدن نهادهای فرهنگی حرف زده که قویترین و قدیمیترین نهاد صنفی در ایران یعنی کانون نویسندگان تحمل نشده و همیشه از ابتدای تأسیس به اشکال مختلف سرکوب شده است. به همین دلیل اولین قدم برای اثبات این موضوع در دولت آینده، آزادی فعالیتهای کانون نویسندگان است.»
به گفته این روزنامهگار و منتقد که از دیرباز در کانون نویسندگان ایران هم فعالیت داشته، در برنامه علی جنتی همچنین گفته شده که با برخی نهادهای صنفی مثل خانه سینما با تساهل برخورد میشود. اما سرکوهی معتقد است که کلمه «تساهل» که از دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی مد شده، یک «مفهوم کشدار» است. به باور او «حل مشکلات فرهنگی ایران فقط در صورت وجود نهادهای فرهنگی مستقل صورت میپذیرد و این را هم نباید فراموش کرد که حوزه فرهنگ ایران بیشتر عرصه فعالیت کسانی است که حکومتی نیستند و رابطهای هم با آن ندارند.»
ناصر زراعتی، نویسنده و فیلمساز میگوید: «من چندان ایدهآلیست نیستم، فکر میکنم در آن مملکت بالاخره یک "قانون اساسی" وجود دارد. در همان حد هم میشود هر صنف یا هر گروهی فعالیت کند. آن کسانی که نگذاشتند اینگونه فعالیتها انجام شود یا ادامه پیدا کند، مردم یا اصناف نبودند، خود همین آقایان بوده و هستند. مثلاً نویسندهها یا فیلمسازان هر بار خواستهاند کاری کنند، سنگ جلو پایشان انداخته شده. دیدید که در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی که اندک گشایشی ایجاد شد، این فعالیتها از سر گرفته شد و انجمنهایی هم تشکیل شد و اتفاقی هم نیفتاد. اما ویژگی حکومتهای دیکتاتوری این است که دوست دارند همه از جمله اصناف را زیر سایه دولت قرار بدهند. به محض آنکه صنفی بخواهد از حقوق خود در همان محدوده قانونی که هست، سخن بگوید و آزادانه از حقوقش استفاده کند، اجازه که نمیدهند هیچ، کلی بدبختی هم برایشان ایجاد میکنند.»
ناصر زراعتی: دولت میخواهد سانسور را از دوش خود بردارد و به گردن ناشران بیندازند و اهل فرهنگ را با ناشران درگیر کند.
وی در ادامه به چشمانداز فعالیتهای کانون نویسندگان ایران اشاره میکند و میگوید: «"کانون نویسندگان ایران" از زمان آغاز تأسیساش در چهل و چند سال پیش تاکنون، فعالیتش را در هر شرایطی ادامه داده، حتی اگر در حد انتشار اطلاعیهای بوده برای اطلاع خبر مرگ یک نویسنده یا شاعر. این کانون نیازی به اجاز حکومت برای فعالیت نداشته و ندارد. تا زمانی که نویسندگان هستند و کانون و منشور آن هست، "کانون نویسندگان ایران" پابرجا خواهد بود؛ گیرم که اکنون، بیشتر نویسندگان و اعضای کانون به دلیل شرایط حاکم، یا مهاجرت کردهاند و در تبعید بهسر میبرند، یا کشته شدهاند، یا پراکنده و دقمرگ و خانهنشین...»
علی اصغر رمضانپور هم میگوید: «در این برنامه به چند نکته اشاره شده که حسن روحانی هم قبلاً از آنها گفته بود، از جمله برطرف کردن فضای امنیتی، واگذاری فرهنگ به بخش صنفی و حرفهای و کاهش تصدیگری دولت.»
رئیس اسبق نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران میگوید: «هرچند این موارد و اشارات به صراحت آقای روحانی نیست، اما تکرار همان است. جدا از این به نظر میرسد این فقط یک برنامه مدیریتی است که وی به عنوان مدیری که وظیفه اصلی او حفظ اعتبار و آبروی دولت است بر آنها تأکید کرده است.»
آقای رمضانپور در ادامه و در نقد برنامه فرهنگی علی جنتی میگوید: «اما وزیر ارشاد پیشنهادی در مورد دو مسأله اصلی از تأکید صریح خودداری کرده است. یکی موضوع آزادی بیان که از مسائل اصلی بخش فرهنگ است و نکته دیگر ایجاد فضا برای خلاقیتهای فرهنگی و هنری که در این برنامه تقریباً دیده نمیشود.»
علی اصغر رمضانپور: آقای جنتی شناخت دقیقی از فرهنگ ندارد و برنامهای که نوشته از نگاه مدیریت ترویجی با نگاه بینالمللی است. در مورد کتاب، برنامههای دینی دولتی و بخشهای هنری دولت نه تنها برنامه دقیقی ندارد، بلکه واجد آشنایی لازم هم نیست.
رمضانپور ادامه میدهد: «در واقع این برنامه انگار نوشته شده تا یک دولت را از شر بحران در حوزه فرهنگ نجات بدهد و به همین دلیل بیشتر روی اعتماد اهل فرهنگ به دولت تأکید میکند. به نظر میآید میخواهد بحرانهای دولتی را که در بخش فرهنگ وجود دارد، کنترل کند. اما نکته مثبت در این برنامه، کاستن از تصدیگری دولت در بخش فرهنگ و هنر است که اگر اجرا شود میتواند مثبت باشد. اما اگر بدون افزایش قدرت بخش خصوصی صورت گیرد، نگرانی وجود دارد.»
وی ادامه میدهد: «نگرانی دیگر این است که آقای جنتی شناخت دقیقی از فرهنگ ندارد و برنامهای که نوشته از نگاه مدیریت ترویجی با نگاه بینالمللی است. در مورد کتاب، برنامههای دینی دولتی و بخشهای هنری دولت نه تنها برنامه دقیقی ندارد، بلکه واجد آشنایی لازم هم نیست.»
حذف سانسور، قدم اول برای خصوصیسازی فرهنگ
موضوع خصوصی کردن فرهنگ و فعالتر کردن نهادهای صنفی و اهل فرهنگ اما به گفته ناصر زراعتی، ناشر و نویسنده ساکن سوئد از منظر دیگری هم جای بحث دارد. وی به رادیو زمانه میگوید:«"خصوصی کردن" یعنی چه؟ این باید تعریف شود. اینکه میگویند میخواهند فرهنگ را خصوصی کنند، حرفهای کلی است. شاید ایشان از "خصوصیسازی" و حتی "فرهنگ" تعریفهای متفاوتی با ما داشته باشد.»
به گفته زراعتی «کاری که دولت تاکنون کرده، این بوده که فرهنگ را به طور کامل در دست خودش گرفته، در حالی که در بیشتر کشورهایی که دموکراسی وجود دارد، معمولاً سیاستهای فرهنگی به شکل کلی از سوی دولت تعیین میشود، بعد، مردم یا بخش خصوصی آزادند که تولید فرهنگی کنند و بودجههایی هم در اختیارشان قرار میگیرد. اما آنچه در ایران تابه حال بوده، فقط استفاده از قدرت بوده است؛ زیرا حاکمان ما معمولاً از یاد میبرند که "خدمتگزاران مردم"اند و از سوی مردم انتخاب میشوند تا مدتی کار کنند و طبیعی است که باید کارشان را هم خوب انجام بدهند. اما تا به حال، این آقایان خود را نه خدمتگزار مردم، که فرستادگان خدا و گاهی بالاتر از او دانستهاند.»
به گفته علی اصغر رمضانپور، روحانی در تبلیغات انتخاباتیاش بارها به خصوصی کردن فرهنگ اشاره کرده. او میگوید: «اما فرهنگ، اقتصاد یا کارخانه نیست. دولت برای خصوصی کردن فرهنگ، اول از همه باید سانسور را حذف کند.»
نقشههای دولت برای ادامه سانسور
از دیگر موضوعاتی که از نگاه کارشناسان در برنامه علی جنتی با وجود عدم تازگی جای بحث دارد، موضوع ضابطهمند کردن ممیزی است. به نظر فرج سرکوهی این موضوع بیش از آنکه امیدوارکننده باشد، نگرانکننده است.
فرج سرکوهی: سپردن امر ممیزی به اتحادیه ناشران نه تنها خطرناک است بلکه قرار هم نیست به ناشران خصوصی واگذار شود و فقط بخشی از ناشران از این امکان برخوردار میشوند.
آقای سرکوهی در اینباره میگوید: «سپردن امر ممیزی به اتحادیه ناشران نه تنها خطرناک است بلکه قرار هم نیست به ناشران خصوصی واگذار شود و فقط بخشی از ناشران از این امکان برخوردار میشوند.»
و در ادامه توضیح میدهد: «سپردن کار ممیزی به ناشران هم از نقشههایی است که در دوران دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی مطرح شد و در زمان خاتمی هم تکرار شد، و قصد این است که مدیران انتشاراتیها مسئول چاپ کتابها و پاسخگوی این امر باشند که این برای ناشران خطرناک است. بهنظر میرسد امتیاز را به کسانی خواهند داد که وابسته به جناحهای حکومتی باشند و در این میان طبعاً ناشران مستقل که بار اصلی نشر فرهنگ را به دوش میکشند وضعیت دیگری خواهند داشت.»
سرکوهی در ادامه میگوید: «آقای جنتی هم در برنامههای خود گفته که سانسور را ضابطهمند خواهیم کرد. اما واقعیت این است که تا وقتی سانسور برداشته نشود، مشکل آن حل نخواهد شد.»
ناصر زراعتی هم در مورد موضوع ضابطهمند کردن سانسور یا «ممیزی» در کشور میگوید: «تا زمانی که آقایان نپذیرند آزادی نشر و آزادی اندیشه و گفتار، آن هم بدون قید و شرط باید وجود داشته باشد، همه این حرفها و کارها آب در هاون کوبیدن است. دولت میخواهد سانسور را از دوش خود بردارد و به گردن ناشران بیندازند و اهل فرهنگ را با ناشران درگیر کند. به این کار اگر نگوییم "حقهبازی"، اسم آن "از سر خود باز کردن" است.»
زراعتی به قانون اساسی جمهوری اسلامی اشاره میکند و میگوید: «آنچه در همین قانون اساسی آمده، همین آزادیهای تعیینشده، البته منهای آن "مگر مخل مبانی اسلام باشد" است، که البته بیشتر محدودکننده است و تفسیرش را هم خودشان میکنند، اگر اجرا شود باز خوب است. نشر همه چیز باید آزاد باشد. اگر نویسندهای به شخصی یا به جایی اهانت کرد یا مثلاً نژادپرستی را تبلیغ کرد، آن وقت اشخاص حقیقی یا حقوقی میتوانند بروند شکایت کند و دادگاه تشکیل شود و قاضی با حضور و نظر هیئت منصفه در مورد آن تصمیم بگیرد.»
او به تأکید میگوید: «برنامه سپردن کار ممیزی و سانسور و به قول خودشان "ارشاد" مردم به ناشران برای این است که بار مسؤلیت را به گردن ناشران بیندازند.»
مبارزه با خرافات مذهبی
اما اکنون این پرسش در میان میآید که آیا برنامه علی جنتی، وزیر پیشنهادی دولت روحانی برای تصدی وزارت ارشاد نقاط قوتی هم دارد؟
فرج سرکوهی میگوید: «یکی از نکات مطرح شده در این برنامه تأکید بر اشاعه اسلام است که طبیعی است جزو برنامههای مدیران در جمهوری اسلامی باشد؛ اما آنچه در آن میتواند مثبت باشد اشاره به برخورد با برداشتهای خرافی از مذهب است که به نظرم این تنها موردی است که ممکن است به موفقیت منتهی شود.»
علی اصغر رمضانپور: این برنامه از انتخاب خود آقای جنتی نگران کنندهتر است. برنامه او بیشتر طرح کلیات است و باید دید معاونان او در حوزههای مختلف کتاب، مطبوعات و امور هنری چه خواهند کرد. در واقع آقای جنتی را از این پس معاونانش اداره خواهند کرد.
علی اصغر رمضانپور هم معتقد است: «تنها چیزی که میشود به آن امیدوار بود این است که آقای جنتی مدیرانی بیاورد که بیشتر از او با فرهنگ آشنا باشند. در واقع تنها چیزی که نگرانی اهل فرهنگ را از این برنامه دولتمحور و سیاستمحور کم میکند به کار گماشتن مدیران آگاه در این حوزه است. مشکل احمدینژاد هم همین بود. یعنی مجبور بود مدام وزرایش را عوض کند به این دلیل که اشخاصی را سر کار میآورد که هیچ شناختی از فرهنگ نداشتند و مجبور بود مدام آنها را عوض کند.»
وی تأکید میکند: «البته همه مدیران جمهوری اسلامی فکر میکنند مدیران فرهنگی هستند. اما آقای جنتی اگر بخواهد موفق باشد باید مدیرانی آگاه بر سر کار بیاورد و بیشتر در مورد مشکلاتی که ممکن است مدیرانش با وزارت اطلاعات، حوزههای علیمه یا نهادهای دیگر پیدا کنند، از آنها پشتیبانی سیاسی به عمل بیاورد. در واقع اگر او این نقش حمایتی را به عهده بگیرد و معاونان او هم کار فرهنگی کنند؛ شاید شرایط بهتر شود. اما اگر این اتفاق نیفتد من فکر میکنم آقای روحانی به انتظار خود از فرهنگ نخواهد رسید.»
علی اصغر رمضانپور که با دیوانسالاری وزارت ارشاد به خوبی آشنایی دارد بر آن است که کسی که شناختی از مسائل فرهنگ و هنر به طور جدی نداشته باشد، از فشارها هم آگاه نخواهد بود: «آقای جنتی تا به حال با این امر روبرو نبوده که در یک روز مثلاً ۱۰ تا نهاد، ۱۰ تا امام جمعه برای او نامه بنویسند و از اقداماتش انتقاد کنند. چیزی که در زمان وزارت آقای مهاجرانی یا مسجد جامعی یا حتی آقای خاتمی وجود داشت و مدام میبایست با بخشهای مختلف دولت و خارج آن مقابله میکردند. شاید هم آقای روحانی فکر میکرده با گذاشتن آدم مورد اعتماد سیستم فشارها را کم خواهد کرد. اما اگر خودش برای آقای جنتی مدیرانی پیدا نکند، مشکل بیشتر میشود.»
رمضانپور میگوید: «به هرحال برنامه آقای جنتی با وجود شباهت در کلیات، با برنامه آقای روحانی متفاوت است و به نظر میآید تیم مشاوران او شناخت بیشتری در امور فرهنگی نسبت به آقای جنتی داشتهاند.»
و تأکید میکند: «در واقع این برنامه از انتخاب خود آقای جنتی نگران کنندهتر است.»
به گفته فرج سرکوهی هم «مسأله مهم این است که آقای علی جنتی خودش سابقه فرهنگی ندارد و مجلس هم به این موضوع اشاره کرده. آنچه از این پس اهمیت دارد این است که معاونان او چه کسانی باشند.»
وی در پایان میافزاید: «به هرحال برنامه آقای جنتی بیشتر طرح کلیات است و باید دید معاونان او در حوزههای مختلف کتاب، مطبوعات و امور هنری چه خواهند کرد. در واقع آقای جنتی را از این پس معاونانش اداره خواهند کرد.»
نظرها
pouya
اگر سانسور حذف شد و خبرنگار و نویسنده در زندان نبود من اسمم را عوض میکنم به نادان ؟!
آرمان شهر | Armanshahr| بنیاد آرمان شهر | هفتروز نامه حقوق بشر ایران ـ شماره 9 ـ 20 مرداد 1392
[...] سهل اما دشوار؛ نگاهی به برنامههای وزیر پیشنهادی ارشاد: بیبیسی فارسی ۱۹ مرداد ۱۳۹۲ کمتر از یک هفته به آغاز بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی حسن روحانی در مجلس، متن برنامههای برخی از آنان در رسانههای ایران منتشر شده است. برنامه بحثبرانگیز وزیر پیشنهادی ارشاد [...]