پلورالیسم و شخصیت در فضای سایبری
فرهنگ دیجیتالی عصر حاضر نوعی فضای منعطف جریانهای فردی و اجتماعی است و از نقاط اتصال بیشماری تشکیل شده که هر کدام آنها ویژگیهای خود را دارد.
شاید بارها با این واقعیت رو به رو شده باشیم که در فضاهای ارتباطی جدید مخصوصا اینترنت، ادراک قدیمی ما از شخصیت و موجودیت آدمها در رابطههای روزمره با دیگران دچار سردرگمی میشود. از این بابت با سوالهای تازهای روبرو میشویم. پس شاید از خود پرسیده باشیم که «شخصیت» یک فرد آن هم در فضایی که واقعی نیست به چه معناست و چه ابعادی از درون او، چگونگی فکر کردن یا رفتارهایش را در بر میگیرد. ولی ابتدا ببینیم منظور ما از درون داشتن چیست.
ما هنگامی حائز درونی برای خود هستیم که در تنهایی فکر کنیم. در این حال در ذهن خود درباره همه چیز نظر میدهیم و اعمال مختلفی را مرور میکنیم، رابطههایی با اشیاء، تصورات خود و دیگران برقرار میکنیم، ولی از آنچه که از آنها میفهمیم یا به خود تلقین میکنیم فاصله میگیریم و تماما با آنها یکی نمیشویم. درون هر شخص یک جور فضای ذهن و فاصلهای خالی و در عین حال محیطی عملی برای اندیشیدن نسبت به خود و جهان اطراف است.
وقتی که در درون خود غرق هستیم افکار، ایدهها و تجربههای مان را مورد سنجش قرار میدهیم. آنها را بازبینی کرده و یا در بعضی موارد تجدید نظر میکنیم. هر انتخابی پس از مدتی کارکردش را از دست میدهد چرا که ما همواره به دنبال ترجیحِ میان انتخابهای خود هستیم. پس درون داشتن به معنای به کارگیری ذهن انتقادی، فاصله گرفتن از خود و تجدید نظر در انتخابهای روزمره و شخصیت داشتن معادل بهره مندی از یک درون آگاه به خود است. البته در حالت عادی مردم با توجه به یک نوع پیش آگاهی عمومی با هم رابطه برقرار میکنند و بیش از حد در شخصیت یکدیگر دقیق نمیشوند.
به سوی فردی شدن هر چه بیشتر
فرهنگ عمومی بین الملل تحت عنوان پست مدرنیسم، لیبرال دموکراسی و پلورالیسم بازشناسایی میشود. باید برای پیشبرد بحث، «پلورالیسم» را به صورت مختصر توضیح دهیم. ما این اصطلاح را به عنوان «تکثرگرایی» میشناسیم که بیشتر به چندگانگی قدرت سیاسی اشاره میکند. اما به شکل عام جنبههای فردی و اجتماعی مختلفی دارد و شامل آزادی انتخابهای فردی در جامعه، تنوع شکلها و رهایی از اصول مطلق دست و پا گیر اتوریته مرکزی برای تحکیم هر چه بیشتر فردگرایی میشود.
تکنولوژیهای ارتباطی مخصوصا اینترنت در نهایت موجب رواج تکثرگرایی هرچه بیشتر و فزآینده در میان مردم است. این موجبی برای بیانگریهای تازه، به وجود آمدن سبکها و فرآوردههای شخصی و برپایی تجمعات گوناگون در چهارچوب بسط جامعه مدنی میشود. هر کسی میتواند شکل و شخصیت مورد دلخواه خود را داشته باشد.
مهمترین ویژگیهای شخصیت داشتن وکاراکتر بودن در جهانی که با استفاده از اینترنت و شبکههای مجازی گسترده به سمت کثرت و گوناگونی هر چه بیشتر میرود به این شکل خلاصه میشود: تعادل یافتن از خلال تضاد نیروهای اجتماعی و تکنولوژیک، منحصر به فرد بودن و توانایی کنترل داشتن بر خود در زمانها و فضاهای متفاوت.
کسی که زیر نفوذ شخصیتی یکه باشد، در فکر و تجربه روزمره مرتبا نسبت به آنچه هست موضعگیری میکند، تا از این طریق بر کیستی خود دانا شود و در نهایت این بازبینیها کاراکتری را برای خود تعریف میکند. ما از این راه و بر اساس انتخاب ها، سبکها و عادتهای خاص خود از طرف دیگران شناسایی میشویم. بر اساس تحولات پیوسته در سبک زندگی، محیط اجتماعی، رابطهها و مقدار استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی و یا مکان زندگی، این انتخابها ممکن است کوتاه مدت یا طولانی باشند. پس شخصیت ما اساسا محتوایی متغیر دارد و تغییر یافتن شخصیت نیز در ارتباط مستقیمی با تغییر عادت ها، فرهنگ شخصی و علاقمندیها است. خود شخصیت نیز عینی شدن عملکردهای فردی در گذار از تنشهای زندگی روزمره در چشم دیگران است.
به شکل واقعی، یعنی در جهان مادی ما و اشیاء نیز چیزی به اسم «فاصله شخصی» وجود دارد که تضمینی برای حفظ حریم خصوصی محسوب میشود. منظور از آن، فضای فیزیکی است که هر فرد بین خود و دیگرانی که در محیط اطراف او هستند به وجود میآورد. یا به اصطلاح چنین فاصلهای را حفظ میکند یا گاهی بر روی آن تاکید میکند. از این دیدگاه افرادی که به شیوههای مختلف خود یا دیگران را مورد آزار قرار میدهند، خواه این را بدانند و یا به هیجوجهه متوجه چنین مسئلهای نباشند، در واقع فاقد فاصلهای شخصی با دیگران و همچنین حفظ این فاصله در درون خود هستند.
تمدن شبکهای سنگ بنای تحولات شخصیتی است
هر کس با نوع رابطهای که با محیط اطراف خود برقرار میکند به شخصیت اش شکل میدهد. برای همین گفته میشود بخش مهمی از آنچه که هستیم، محصولی جامعه شناختی و شبکهای است که بر اساس تلاقیهای گوناگون واقعی یا مجازی که پیرامون هر فرد وجود دارد و در داخل هر جامعهای دیده میشود تعیین میگردد.
از ویژگیهای اصلی تمدنهای شاخص، تاکید بر تحول گرایی دائمی در رابطه برقرار کردن فرد با خود و جامعه با محیط زندگی است. از همین دیدگاه «متمدن بودن» نیز به معنای بهرمندی از شخصیتی ساخته شده، استمرار در کنترل و بازبینی انتخابهای فردی و گروهی و استفاده از ابزارهای گوناگون جهت رابطه برقرار کردن آدمها با محیطی است که در آن زندگی میکنند. به شکل کلی میشود تمامی این فرآیندها را به عنوان تربیت شدگی احساسات و افکار با استفاده از تکنولوژیهای رایج تعبیر کرد که در طول زمان شکلهای پیچیده تری از «خود» و فرهنگ اجتماعی را به وجود میآورند. ساخته شدن یک شخصیت با موضع گیری دائمی نسبت به آنچه هستیم و جرح و تعدیل دایمی الگوهای روزمره برای رسیدن به بهترین شکلهایی از اندیشه و عمل کردن در زندگی همراه است. تمامی این، موجبی برای بهره مندی بیشتر ما از امکان فردیت میشود و البته آگاهی ما نسبت به جمعیتها را افزایش میدهد.
تمدن امروز محیط پیش روندهای از شبکههای سرتاسری یا محلی آنلاین است. در این بستر کاراکتر بودن یا همان شخصیت داشتن، راههای متفاوتی از تعامل با دیگران را پیش روی ما قرار میدهد. رابطههای اجتماعی روزمره را هدفمند کرده، آنها را بهتر میکند و آینده را باز نگاه میدارد. چرا که «تشخص» عاملی برای جلب توجه و اعتماد دیگران به «من» است. این اعتماد فراوانی رابطههای پیرامون ما را بیشتر میکند، که این موجبی برای لذت، رونق و رفاه بیشتر فردی و اجتماعی میشود. هنگامی میتوانیم یک شخصیت پیشرو و آزاد شده را در افراد سراغ بگیرم، که آنها به آنچه دیگران از خود بروز میدهند اعتماد داشته باشند و مرتب دیگران را از بابت رفتارهای ویژه یا متفاوت شان مورد بازخواست قرار ندهند. شالوده هر تمدن پیشرفتهای اعتماد به دیگران است.
سیالیت دیجیتالی یا سکون واقعی
فرهنگ دیجیتالی عصر حاضر نوعی فضای منعطف جریانهای فردی و اجتماعی است و از نقاط اتصال بیشماری تشکیل شده که هر کدام آنها ویژگیهای خود را دارد. هرچه انعطاف پذیری این نقاط در پذیرفتن جریانهای گوناگون از طرف «دیگران» بیشتر باشد، تنوع و تولید بیشتری پدید میآید و افراد و گروهها در کار کردن و نشان دادن ویژگیهای فردی یا شخصیتی که انتخاب کرده و یا آن را ساختهاند آزاد هستند. در نتیجه فرهنگهای متفاوت با هم مجالی برای مطرح شدن پیدا میکنند و تعادل تضمین کنندهای برای رشد سبکهای مختلف جریان مییابد و در عین حال نمونههای خاصی که بیشتر از بقیه تولیدگر تفاوتهای بنیادی و جریان ساز هستند، به خوبی در میان دیگران دیده میشوند.
حال جامعهای را تصور کنید که شخص یا گروهی به علت تعلق داشتن به نوعی طرز فکر و یا گرایشهای جنسیتی، دینی و سیاسی و یا نوع رنگ و اصلاح موی خود، استفاده از سلیقه شخصی در لباس پوشیدن، آرایش کردن یا دیگر بیانگریهای شخصی یا تفننی، از با دیگران بودن، فعالیت داشتن و یا حضور در فضای عمومی منع میشود. این منع ممکن است واقعی یا مجازی باشد. دسترسیها را مسدود کند و موجب طرد هر چه بیشتر تفاوتها باشد. طرد شدهها دقیقا به شکلی بسیار ابتدایی و بر آمده از کمبود تحمل در غیر بودن از سوی مراکز قدرت، سنت یا جامعه و افراد، به علت داشتن یک کاراکتر و شخصیت متفاوت از فضای اجتماعی حذف شدهاند. در این موارد این اصل کلی که هر کس دارای شخصیتی متمایز و منحصر به فرد باشد به سادگی نقض میشود.
در مقیاس دیگر فردی را تصور کنید که دایما به دنبال تعیین حدود نمونههایی از مثالِ تفاوت در دیگران باشد با این فرض که میتوان «اصول» را به آنها یادآوری و یا در انتخابهای آنها دخالت کرد! چنین نگاهی در یافتن شخصیتی مستقل که در تعاملی زنده با دیگران قرار بگیرد شکست خورده، چون که بنا بر انتظار او تفاوت به معنای عیب و ایراد است.
بحرانهای شخصیتی در هر دو سطح فردی یا جامعه شناختی، به همراه آشفتگی در روابط مجازی و یا نتایج تیره و تار انتخابهای فردی یا گروهی در بعضی از جوامع، ریشه در موقعیتهای یاد شده دارد. آنجایی که فرهنگ منحصر به فرد بودن و استقلال داشتن از دیگران، در ضمنِ مرتبط بودن با آنها وجود و کارکرد ندارد، چرا که فرد و جامعه در حالتی که کاملا همسان نشده باشد مورد پسند نیست.
از طرفی تجدید نظر کردن دایمی در مورد «خود» با در نظر داشتن مطالب گفته شده پیرامون شخصیت، به عنوان یکی از شاخصهای اصلی درونی کردن مدرنیته به معنای متفاوت دیدن همه چیز است. باید اضافه کرد تغییر در انتخابها و عادتها و آن چیزهایی که به طور کلی به رفتارها و ایدههای فردی یا فرهنگی ما شکل میدهند، با ثبات داشتن و متعادل بودن منافاتی ندارد. این دیدگاه از هر جهت موجودیت تازهای را پشتیبانی میکند که با تعاریف قدیمی از شخصیت و عاملیت که محتوای آنها ثبات، مشخص بودگی و پیش بینی پذیری مطلق است منافات دارد. تعاریف قدیمی از شخصیت بر نوعی مرجعیت متمرکز و خطی تاکید میکند در حالی که این بحث به شخصیتهای تازهای اشاره داردکه نمایندگان مثالی پلورالیسم نامترکز و غیر خطی در درون هر فرد هستند.
در فلسفه کلاسیک نیز «تعادل» مترادف با حفظ یک موقعیت دیالکتیکی و به شکل ساده به این معنا بود که طرفین یک رابطه هیچگاه یکدیگر را حذف نمیکنند. آنها همواره در طول تبادل انرژی، ماده یا مفاهیم، نیروی مورد نیاز برای جابجایی، تغییر و ادامه حرکت یکدیگر را فراهم میکنند. خدایان، طبیعت و انسانها هیچکدام از این قاعده جدا نبودند تا آنجا که در نهایت عدالت برای همه اجرا شود و مرگ یا ابدیت پاسخی یکسان برای همه بود. با اینحال امروز میبینیم که آینده برای ما حتی پس از مرگ نیز ادامه دارد و هر کدام ما نوعی دنباله دیجیتالی خواهیم داشت که هیچگاه از بین نخواهد رفت.
آیکون اصلی چه کسی است؟
ما اکنون در عصر فزاینده شبکهای شدن به سر میبریم که از مجموعههایی مملوء و متکثر از در رابطه بیشتر قرار گرفتن نسبت به همه چیز و افزوده شدن همیشگیِ پیوندهای تازه به ترکیبهای تثبیت یافته تشکیل میشود. از اینرو هر چیزی که امروز میبینیم غنی شده است. ارتباطات، مدلهای اقتصادی جدید و ذوب شدن اقتدارهای سیاسی قدیمی شبکهای شدن هرچه بیشتر را تقویت میکنند. ویژگیهای اصلی شخصیتهای فضای شبکه ای؛ رویکردهای آزادانه در بیان کردن افکار و عقاید خود، معاشرت باز و راحت با دیگران، امتناع از حذف تفاوت ها، پیگیری در رسیدن به شخصیتهای جدید تر و استفاده از انواع ابزارهای ارتباطی برای رسیدن به مراودات بهتر و تعدد موقعیتهای مختلف برای شکل دادن به خود است.
در چنین فضایی شکلهای بیرونی مواجهات افراد با هم و جهانها با یکدیگر در درجه بالایی از تحمل و رواداری عینیت دارند. کاراکتر بودن پررنگ میشود و همه چیز به آن سمت میرود که نتیجه و معنا داشتن زندگی روزمره افراد، حاصل ترکیبی بودن و انعطاف و کثرت موجود در فرد و فرهنگی است که از آن بهره مند است. حالا دیگر مسئله رابطه انسان با ماشین داستانی قدیمی ست و تعامل انسان با انسان که ماشینها خدمتگزاران شبانه روزی آن هستند فضای اصلی فرهنگ را تشکیل میدهد. جهان برای همه به جای بهتری تبدیل میشود و فعالین شبکهای شامل تولید کنندگان اطلاعات، رفرمیستهای خلاق و هنرمندان سایبریست راهنمایان آینده هستند.
رابرت ونتوری در قطعهای درخشان از مانیفست جذاب خود پیرامون پست مدرنیسم دیجیتال، فضای سایبری و شخصیتهای مجازی شده میگوید: «من اجزایی را دوست دارم که دو رگه هستند تا خالص، رسوا کننده هستند تا با نزاکت، غیرعادیاند تا اینکه ساده شده باشند، مبهم به نظر میرسند و روشن نیستند. نابههنجار و بیروح، ملالآور و گیرا، قدیمی تا طراحی شده، انعطافپذیر تا طردکننده، پر از خشونت تا ساده، متناقض و نامشخص تا روشن و آشکار به چشم میآیند. من بیشتر طرفدار شور و نشاط در به هم ریختگی هستم تا یکپارچگی آشکار، من طرفدار پرمایگی معنا هستم تا روشنی معنا، طرفدار کارکرد تلویحی و نیز نقش آشکار هستم. یک معماری و فضایی معتبر، باید مظهر هماهنگی سختگیرانه در بر گرفتن همه باشد تا هماهنگی بی پیرایه طرد. بیشتر، کمتر نیست».
چنین ایدهای در میزان لذت بردن ما از زندگی و بیان خود در میان دیگران بسیار تاثیر گذار است و نشانهای از تنوع ظرفیتهای موجود در ذهنیت ها، رویدادها و انتظارات ما در فضایی است که آن را دنیایی جدید میدانیم. همه چیز در جهت تکمیل دائمی منحصربه فرد بودن ما فعالیت میکند.
پس شخصیتهایی یکدست و همنواخت جایی برای ماندن ندارند. در مقابل منظور از ترکیبی بودن شخصیت هماهنگ شدن با شکنندگیها و تقاطعهای بسیار فضاهای ارتباطی جدید و تغییر مداوم یافتن در آنها و دستکاری در خود است. باید شکلها و شیوههای گوناگون را تلفیق کرد و آنها را به کار برد تا از پس انجام هر کاری برآمد، یا به بیان ساده تر یک تیپ چند بُعدی بی تفاوت از خود ساخت که مهمترین ویژگی آن قابلیت سفر در زمانها و مکانهایی متفاوت است.
همچون نگاه ویژه آدمهایی که در میان شهرهای بزرگ جهانی و یا فضای نامتناهی پهنای اینترنتی، از طریق درونی کردن تنشها و تفاوتهای پیرامون شان به یک خود و درون وسیع میرسند و از توان بالای تحمل انواع تفاوتهای عجیب و ناشناخته برخوردار میشوند. برای نمونه تنها در محیط شبکههای مجازی ست که حتی دوستان صمیمی میتوانند تفاوتهای حاد خود با یکدیگر را ببینند.
تمرکز بر شخصیتهایی که در شرایط متکثر ابرشهرها، فرهنگهای دیجیتالی معاصر و سکونتگاههای مجازی، خودهای مختلفی را ایفاء میکنند و مروج فرهنگهای تازه تر میشوند، پیچیدگی شفاف و ستایش بر انگیزی را نشان میدهد. در تمامی این «خود»ها الگوهای هیبرید و غنی شده با یک خصلت تراکمی دیده میشود، آنها با مسئلههایی روبه رو میشوند که تنها با تقویت تحول خواهی بیشتر در مواجهه با گرایشهای مختلف در خود و دیگران قابل حل است.
---
تصویرها
سه اثر استفاده شده در این یادداشت از مجموعه آثار سارا کریمی پور انتخاب شده. آثار این هنرمند توسط بنیاد اسپم آرت در پاریس، مونیخ و نیویورک نمایش و پخش عمومی داشته است.
نظرها
نظری وجود ندارد.