کلید خزانه در دست رئیس اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی
حمید مافی- علاوه بر پرونده اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی بانک صادرات در دوران سیف، تحصیلات او در رشته حسابداری و امورمالی نیز از دید کارشناسان اقتصادی پنهان نمانده است.
آخرین عضو تیم اقتصادی کابینه حسن روحانی مشخص شد. اگر دیگر مردان اقتصادی کابینه کم حاشیهترین اعضای کابینه در مجلس بودند، از خوششانسی ولیالله سیف است که نیازی به رای نمایندگان مجلس و حضور در جمع آنان ندارد.
هجدهمین رئیس کل بانک مرکزی ایران یادآور اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی در بانک صادرات ایران است. پروندهای که یکسوی آن مرتضی رفیقدوست، برادر رئیس بنیاد مستضعفان و جانبازان قرار داشت و یکسوی دیگر آن فاضل خداداد که اعدام شد.
اگر چه صالح نیکبخت، وکیل بانک صادرات در پرونده اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی گفته است که سیف در آن اختلاس هیچ کاره بوده و بلافاصله مسئله را به نهادهای امنیتی گزارش کرده است، اما پیشینه فعالیتهای او نشان میدهد که او رابطه نزدیکی با برادران رفیقدوست داشته است.
او در دهه ۶۰ خورشیدی معاون اقتصادی و برنامهریزی و معاون بازرگانی و بینالمللی بنیاد مستضعفان و جانبازان را عهده دار بوده و از همانجا راهی بانک صادرات شده است. آنگونه که نیکبخت در گفتوگو با روزنامه شرق روایت کرده است؛ «فاضل خداداد توسط مرتضی رفیقدوست به بانک صادرات معرفی شده و به واسطه همین مسئله از شرایط ویژه برخوردار شده است.» او به نقل از یکی از متهمان پرونده که مورد بازجویی قرار گرفته، روایت کرده که مرتضی رفیقدوست به کارکنان بانک گفته است: «این آقای فاضل ارباب ماست، هر کاری میتوانید برایش انجام دهید.»
وبسایت "اقتصاد آنلاین" در گزارشی سیف را گزینه نامناسبی برای بانک مرکزی دانسته و نوشته است: «اگر قرار است که سیف بیاید، همان بهمنی بماند بهتر است.»
گزارشنویس "اقتصاد آنلاین" با یادآوری اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی در دوران مدیریت سیف بر بانک صادرات، نوشته است: «شکی نیست که آقای سیف، به عنوان مدیرعامل محترم بانک صادرات، نقشی در این اختلاس نداشتهاند. چرا که در غیر این صورت حتما قوه قضاییه ایشان را تحت پیگرد قرار میداد. اما فراموش نکنیم که آقای جهرمی مدیرعامل بانک صادرات در زمان اختلاس ۳ هزار میلیاردی نیز از هر اتهامی تبرئه شد اما آیا این باعث میشود که عدم نظارت او بر بانک و شکل گیری اختلاس را فراموش کنیم؟ اما چرا این امر در مورد آقای سیف صدق نمیکند؟»
با همه اینها، رئیس جمهوری ایران حکم رئیس کل بانک مرکزی ایران را به رسانههای خبری ابلاغ کرده و رسانههای نزدیک به دولت از او به عنوان چهره ماندگار صنعت بانکداری یاد کردهاند. در مقابل اما کارشناسان اقتصادی چندان به رئیس جدید بانک مرکزی خوشبین نیستند.
انتخابی ناامید کننده
علاوه بر پرونده اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی بانک صادرات در دوران سیف، تحصیلات او نیز از دید کارشناسان اقتصادی پنهان نمانده است. پیش از معرفی رئیس کل بانک مرکزی، فعالان و کارشناسان اقتصادی بر اقتصاددان بودن رئیس کل بانک مرکزی تاکید داشتند.
اما ولیالله سیف، دارای مدرک دکترا در رشته حسابداری و امورمالی از دانشگاه علامه طباطبایی است. همین مسئله سبب شده است که کارشناسان اقتصاد ایران حضور او در راس بانک مرکزی را غیرکارشناسی و ادامه تسلط وزارت اقتصاد بر بانک مرکزی بدانند. یکی از روسای پیشین شعب بانک ملی میگوید: « سیف مدیر ارشد ناتوانی است. بسیار نفوذپذیر و بدون دیدگاه مشخص است. تسلط چندانی بر بانکداری ندارد و خبر انتصاب او برای نظام بانکی کشور خوشایند نیست.»
او که میخواهد نامش فاش نشود، به زمانه میگوید: « مدیریت او در بانک ملی یکی از بدترین دورانها را برای این بانک رقم زده است. یک مدیر بدون قدرت تصمیمگیری و متزلزل که معمولا بیشتر ر نگران حفظ جایگاه خود در سیستم است. نظام مشخصی برای تصمیمگیری ندارد.»
اما بیژن بیدآباد، کارشناس اقتصاد و امور بانکی در ایران معتقد است که مشکل بانک مرکزی و نظام بانکی ایران، افراد نیستند بلکه این سیستم مشکل ساختاری دارد. او به رادیو زمانه میگوید « قانون عملیات بانکی بدون ربا، ابزارهای سیاستگذاری پولی را از بانک مرکزی سلب کرده است. با ربوی دانستن اوراق قرضه بانک مرکزی خرید و فروش اوراق قرضه را از دست داد. این عملیات که به بازار آزاد معروف است، بانک مرکزی اوراق قرضه دولتی را به بانکها عرضه میکند و نقدینگی را در بازار جمع آوری و یا در صورت نیاز توزیع میکند. وقتی که این امکان را از بانک مرکزی گرفتهاند، سایر ابزارهای در اختیار بانک مرکزی، بسیار ناچیز و بیاثر است. بنابراین هر فردی که در بانک مرکزی در این سمت قرار بگیرد، دچار تحمیلهای فراوانی خواهد شد.»
غول نقدینگی به شیشه باز میگردد؟
با همه اینها حالا سکان بانک مرکزی ایران در دستهای ولیالله سیف است. او در شرایطی خزانه را تحویل میگیرد که در سالهای گذشته نقدینگی در بازار پولی کشور رشدی بیش از اندازه داشته است. بر اساس گفته مدیرکل امور اقتصادی بانک مرکزی، حجم نقدینگی در پایان خردادماه به ۴۷۳ هزار میلیارد تومان رسیده است. همچنین در دوره ریاست محمود بهمنی، بانک مرکزی نقش چاپگر اسکناس برای دولت را بازی کرده و هر گاه که دولت با کسری بودجه روبرو شده است، بانک مرکزی اقدام به انتشار اسکناس برای تامین منابع مالی مورد نیاز دولت کرده است.
منابع مستقل از دولت دهم، میزان بدهی دولت به بانک مرکزی را ۵۰۰هزار میلیارد تومان اعلام کردهاند اما بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و زیر پیشین اقتصاد این رقم را غیرواقعی دانسته و گفتهاند که دولت ۷۴ هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار است.
عزتالله یوسفیان از نمایندگان مجلس در باره میزان بدهی دولت به بانک مرکزی گفته است: « ۷۴ هزار میلیارد تومان بدهی قطعی دولت به بانک مرکزی است. با این حال به نظر میرسد که بدهی دولت به بانک مرکزی بیشتر باشد. چرا که بخشی از این مطالبات، انباشت شده از قبل است.» او گفته است که اگر دولت بخواهد این بدهیها را تسویه کند، دیگر نقدینگی برای اداره امور در اختیار نخواهد داشت.
بیژن بیدآباد هم معتقد است که نه دولت توان پرداخت بدهیهای بانک مرکزی را دارد و نه در شرایط فعلی این اقدام به مصلحت اقتصاد ایران است. اومیگوید: پرداخت مطالبات بانکمرکزی در شرایط فعلی، به شدت به تولید ضربه میزند و اضافه میکند: «بازپرداخت بدهیها تولید را کاهش میدهد، به تبع آن اشتغالزایی نیز متوقف خواهد شد.»
ولیالله سیف در نخستین گفتوگو پس از معرفی به عنوان رئیس کل بانک مرکزی گفته است که اولویت اصلی او کنترل نقدینگی و نرخ تورم است تا بتواند بیانضباطی مالی را کنترل کند.
با تورم افسار گسیخته چه باید کرد؟
تنها رئیسکل بانک مرکزی نیست که اولویت دولت را کنترل نرخ تورم عنوان کرده است. پیش از او علی طیبنیا وزیر امور اقتصادی و دارایی و محمدباقر نوبخت، معاون نظارت و برنامهریزی راهبردی رئیس دولت نیز کنترل نرخ تورم را اصلیترین برنامه دولت عنوان کردهاند.
بر اساس گزارش بانک مرکزی نرخ تورم در پایان تیرماه امسال به ۳۷ درصد رسیده است. مرکز آمار ایران نیز نرخ تورم را ۳۹ درصد اعلام کرده است. با این حال کارشناسان اقتصادی نرخ تورم موجود در ایران را بالاتر از نرخ رسمی اعلام شده میدانند.
بر اساس گزارشی که دانشگاه جانز هاپکینز منتشر کرده، ایران در فهرست کشورهای جاعل نرخ تورم قرار دارد. محمدباقر نوبخت نیز گفته است که ما دولت را با نرخ تورم ۴۵ درصد تحویل گرفتهایم.
علی طیبنیا نیز در یک گفتوگوی تلویزیونی، رشد نقدینگی را اصلیترین عامل تورم عنوان کرده و گفته است: «مسکن مهر در افزایش نرخ تورم موثر بوده است. دولت برای تامین منابع مالی این پروژه اقدام به انتشار اسکناس کرده و به تورم دامن زده است.»
بیژن بیدآباد در این باره میگوید: « اصلیترین وظیفه دولت در شرایط فعلی مهار نرخ تورم و جلوگیری از افزایش قیمت برابری ارز خارجی است.» او هدفمندی یارانهها را یکی از تورمزاترین سیاستهای دولت میداند و میگوید: تحریمهای بینالمللی راه ورود ارز خارجی را بستهاند. تعادل میان ریال و دلار به هم خورده و در همین حال دولت با کسری بودجه در پرداخت نفدی یارانهها روبرو شده و چارهای جز استقراض از بانک مرکزی نداشته است. دولت باید در اولین قدم پرداخت نقدی یارانهها را متوقف و در گام بعدی قیمتها را تثبیت کند.»
ریال نفس میکشد؟
ریال در دو سال گذشته حداقل نیمی از ارزش برابری خود را از دست داده است. در قانون بودجه امسال نرخ برابری دلار ۲۴۵۰ تومان در نظر گرفته شده است. وزیر اقتصاد در جلسه رای اعتماد یکی از برنامههای خود را احیای ارزش ریال عنوان کرد. اما رئیس کل بانک مرکزی در یک گفت وگو از دلار ۳۲۰۰ تومانی دفاع کرده و گفته است که این قیمت غیرطبیعی نیست.
این اظهار نظر با واکنش کارشناسان اقتصادی در ایران روبرو شده است. ابوالقاسم حکیمیپور به خبرگزاری فارس گفته است که سخنان رئیس کل بانک مرکزی در تناقض با برنامههای دولت قرار دارد. در همین حال فعالان اقتصادی و تولیدگران ایرانی امیدوارند که با کاهش قیمت دلار وضعیت آنان نیز بهبود پیدا کند.
اما بیژن بیدآباد در باره احیای ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی نیز میگوید:«این مسئله به سادگی امکانپذیر نیست. تحریمها خالص داراییهای بانک مرکزی را کاهش داده، درآمدهای ارزی دولت به شدت پائین آمده است. نسبت ریال به ارزهای خارجی به زیان ریال تغییر کرده و برای همین نمیتوان دلار را به قیمت ارزان ابتیاع کرد. دولت هم توان حل این مسئله را ندارد. چرا که این یک مسئله سیاسی است و تا هنگامی که روابط بینالمللی ایران تغییر نکند، تحریمها برداشته نشود، نمیتوان نمیتوان انتظار داشت که ریال ارزش از دست رفته خود را به دست آورد.»
ماموریت دشوار
ولیالله سیف با همه اما و اگرهایی که در باره حضورش در راس خزانه دولت وجود دارد، مسئولیت دشواری بر عهده خواهد داشت. او از یک سو میراثدار انبوهی از سیاستگذاریهای نادرست در دولت قبلی است و از سوی دیگر باید راهی برای تامین منابع مالی دولت بیابد که به گفته وزیر امور اقتصادی و دارایی حداقل ۸۰ هزار میلیارد د تومان کسری بودجه دارد.
نظام بانکداری ایران در هشت سال گذشته تصمیمهای نادرست و متناقض و دخالتهای فراوانی را تجربه کرده است. رئیس دولت در بخشنامههای متعدد بانکها را ملزم به افزایش یا کاهش نرخ سود بانکی کرده و اختیارات آنها را سلب کرده است. در چنین شرایطی سیف هم باید بانک مرکزی را به جایگاه اصلی آن بازگرداند و هم همسو با دولتی که تصمیم دارد گره از مشکلات معیشتی مردم بگشاید راهی برای تامین نیازهای آن بیابد.
در این شرایط شاید مهمترین مسئله حفظ استقلال بانک مرکزی است. سیف در این باره گفته است: « در باره استقلال بانک مرکزی شفاف سازی نشده است. مهم این است که سیاستهای پولی به طور مستقل در بانک مرکزی تعیین و اجرایی شود تا عدم تعادل پولی نداشته باشیم.»
آیا او میتواند از عهده چنین مسئولیتی برآید و راه دخالت مقامهای دولتی را ببندد یا آنگونه که طیبنیا گفته است؛ وزیر اقتصاد هم اجازه تعیین نرخ سود را دارد، اجازه میدهد که سایر مردان اقتصادی کابینه برنامههای خود را به بانک مرکزی تحمیل کنند و این بانک در نقش مجری سیاستهای دولت بازی کند؟
اگر چه نتیجهگیری در این باره زودهنگام است، اما کارنامه سیف در گذشته از یک سو و فاقد دیدگاه اقتصادی بودن او از سوی دیگر این نگرانی را دامن میزند که او به دلیل نفوذپذیری و فاقد نظر بودن در عرصه اقتصاد در این جایگاه قرار گرفته است تا دولتمردان برای دیکته کردن برنامههای اقتصادی خود به بانک مرکزی با مانع روبرو نشوند.
نظرها
مسعود
واقعاً مردم منتظر بودند این حسن آقا بره از هاروارد دانشمندای اقتصاد رو بیاره برای ساماندهی اوضاع؟ چرا این همه توهم و خوش بینی بیمارگونه؟ مگر عمامه را بالای کاکل او نمی بینند. آخوند ها و دزدها و الواط پیمانی دیریته برای چاپیدن ملک دارند که با بُر خوردن مهره ها هم فراموش نمی شود. اصولا فرمول سوار کار بودن از دید آنها همیشه همین بوده و لا یتغیر است. گروهی از انتهای سفره به سر آن بازگشته اند. 4 سال دیگر جایشان را با گشنگانی دیگر عوض هواهند کرد.
hasani
وزیر دادگستری و رفاه و معاون امنیتی که در قتلهای زندانیان سیاسی و بازجویی ید طولانی دارند. وزیر ارشادش سانسوررا حق حکومت میداند. وزیر کشور میگوید فقط احزاب اسلامی مورد تایید مجاز هستند. وزیر اقتصادش که مشکلات جاری را با توجه به بریزوبپاش دکتر منوور وغارت برادران در کوتاه مدت علاج ناپذیر میداند. وزیر خارجه که شدیدا از اسد جانی حمایت میکند. اعدام و بازداشت و دادگاهها هم که براه است. معنی اینها اعتدال است ؟
babak
چرا خاوری را ریس نکردند؟ ا اوکه بیشتر اختلاس کرده ؟!
مجید
متاسفم که تیتر مطلبتان بسیار غیر اخلاقی است ، دکتر سیف یکی از پاک دست ترین و کارآمدترین مدیران بانکی این کشور است . آرزوی روزی را دارم که ما ایرانیها از این سیاه و سفید دیدن جهان دست بکشیم و دنیا را همانگونه که هست ( خاکستری ) ببینیم و با هر که مخالف بودیم حداقل جانب انصاف را رعایت نماییم ، که قواعد اخلاقی اگر رعایت شود نیمی از مشکلات ما مردم با هر دیدگاه وعقیده ای حل میشود. عزت زیاد
مهرداد
تعجب ندارد! اختلاس و غارت و چپاول اسلام سیاسی تبهکار دستپخت کنفرانس گوادالوپ نه از ره کین است, بلکه اقتضای طبیعت اهریمنی اش اینست! باندهای تبهکار و تاراجگر رژیم مومنان جنایتکار اسلام سیاسی نه تنها فرقی با یکدیگر ندارند, بلکه در هیبت های اصولگرا و ملی مذهبی و اصلاح طلب تفاله رژیم اسلام سیاسی و جک و جانوران دیگر در جنگ تبهکارانه و بی امان در تاراج ثروت ملی گوی سبقت از یکدیگر میربایند! این جک و جانوران متلون اسلام سیاسی اهداف تبهکارانه یکسانی دارند ,آنکه ضمن به یغما بردن انحصاری و باندی ثروت ملی توسط عده ایی تفاله های اسلام سیاسی, این پدیده شوم و نکبت و دستساز کنفرانس گوادالوپ, بقای رژیم انباشته از چرک و خون و کثافات مومنان اسلام سیاسی را "تضمین؟؟؟!!!" میکنند! زهی خیال باطل! رژیم اسلام سیاسی, رژیم باندهای تبهکار و تاراجگری است که تن فروشی را به 11 سال رسانده است, رژیمی که مواد مخدر و اعتیاد در آن بیداد میکند, رژیم انبوه سیاه فقر در کنار بادمجان دورقابچین های صاحب اتومبیل های بوگاتی و و... رژیمی که فروش کلیه برای بقا به امر معمول توده مردم تبدیل شده است. علی الظاهر در رژیم تحت سیطره اسلام سیاسی گونه ایی جدید از اعقاب هموساپینس تک کلیه ایی تکامل یافته است!!!! رژیم اسلام سیاسی, یعنی تاراجگران بی همتای سراسر تاریخ بشر که فقط یک قلم از غارت های بی امان این جماعت جنایتکار یعنی اختلاس سه میلیارد دلاری 2011 هزار برابر آخرین اختلاس سه میلیون دلاری سال 2009 آمریکا میباشد, ضمن آنکه صحبت از اختلاس 10 میلیارد دلاری موسسه سایپا به میان امد و توسط ولایت جنایتکاران کشش ندادن! و و و و و .......... اسلام سیاسی یکی از گونه های بی همتای توحش استثمار طبقاتی است! بربریت اسلام سیاسی بیانگر آنست که کاپیتالیسم اواخر قرن بیستم سیستمی به غایت محتضر و میرنده است و بر خلاف ابتدای ظهورش در اوان قرن هیجدهم که بارقه هایی از ترقیخواهی با خود داشت, به ارتجاع محض دگردیسی یافته و گند و کثافات اسلام سیاسی را برای حکومت کردن به باور آورده است! یادمان باشد که این کنفرانس گوادالوپ بود که نکبت اسلام سیاسی را برای بقای سرمایه داری و تضمین سود آن به منطقه تحمیل نمود! متحدا علیه گنداب مهوع وجود شوم جک و جانوران ارتش سایبری امام زمان و چکمه لیسان نستوه اشان یعنی شارلاتان های ملی مذهبی و اصلاح طلبان تفاله حکومت مومنان تبهکار اسلام سیاسی در همه جا موضع بگیریم و چهره انباشته از چرک و کثافت و ریاکاریشان را افشا نماییم! موفق باشید!
farid
فراموش نشود شیخ روحانی پیاده روی مسالمت آمیز مردم بر علیه تقلب انتخابات ۸۸ را لشکر کشی خیابانی نامید!