«کمی بهار...»؛ شهرنوش پارسیپور- ۳
ياور نبيلى، در سر بساط ترياك احمد امانى، درباره جنگ با لرها حرف مى زند. او كه در جريان اين جنگها پنج تير خورده است، پدر تير لقب گرفته است.
ياور نبيلى، در سر بساط ترياك احمد امانى، درباره جنگ با لرها حرف مى زند. او كه در جريان اين جنگها پنج تير خورده است، پدر تير لقب گرفته است. امير، پسر بزرگ احمد امانى، كه از ترياك كشيدن پدرش خوشش نمىآيد، مجذوب حرف هاى ياور نبيلى شده است. ياور مىگويد كه مادران لر هنگام خواباندن بچههايشان مىگفتند: اگر نخوابى مى گويم اميراحمدى بيايد بخورتت!
نظرها
نظری وجود ندارد.