ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سبک‌شناسی «موسیقی تلفیقی»

عباس پیرنیا - تعریف دقیقی از موسیقی تلفیقی وجود ندارد. تلفیق یک سبک نیست. یک ویژگی‌ است. تلاشی برای سبک‌شناسی این نوع از موسیقی نوظهور.

از موسیقی تلفیقی تعریف دقیق و معینی که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد، و از اینرو برداشت و تصوری که از این اصطلاح می​شود از فردی تا فرد دیگر متغیر است. گزاره​هایی از قبیل سبک موسیقی این گروه و یا آن آهنگساز «تلفیقی» است، گزاره​هایی‌ست گنگ و مبهم و در مواردی حتی گمراه‌کننده.

«ترانه «آتش و باد»، کاری از گروه «دنگ شو»، یکی از گروه‌های پرشمار موسیقی تلفیقی در ایران

برخی تمایل دارند موسیقی تلفیقی را به مجموعه‌ای از سبک‌ها اطلاق کنند، غافل از آنکه واژه «تلفیقی» یک صفت است برای موسیقی و نه یک سبک؛ صفتی که ممکن است بیانگر مجموعه​ای از سبک​ها باشند.

موسیقی تلفیقی یک سبک نیست

معمولاً نمونه​های مختلف یک سبک دارای ویژگی​هایی مشترک و یا مشابه هستند. مثلاً ترانه​های بلوز نه تنها گام​ها و فواصل مشخصی را به اشتراک می‌گذارند، بلکه در مواردی از قالب​ها و الگوهای از پیش تعریف‌شده (مانند الگوی دوازده میزانی یا هشت میزانی) تبعیت می​کنند. به همین ترتیب فصل مشترک تصنیف‌های سنتی را می​توان در مقام​های سنتی و اوزان عروضی شعر فارسی جست. اما به‌راحتی می​توان نمونه​های فراوانی یافت از موسیقی‌ای که تلفیقی نامیده می​شود و بیانگر هیچ ویژگی سبکی نیست. به نظر می​رسد هر جا نتوانسته​ایم یک موسیقی را زیر عنوان یکی از سبک​هایی که می​شناسیم طبقه‌بندی کنیم، ناچار دست به دامان عنوان مبهم «موسیقی تلفیقی» شده​ایم.

برداشت نادرست رایج دیگر بین مخاطبان ایرانی این است که موسیقی تلفیقی از تلفیق موسیقی سنتی ایرانی با هر سبک دیگر به​دست می‌آید (برای مثال سنتی- راک، یا سنتی-جاز، …). در این برداشت عامیانه یک طرف ثابت در این معادله همیشه موسیقی سنتی ایرانی است. این مسأله بیش از آنکه ناشی از عدم شناخت سبک​های موسیقی باشد، از ابهام و ناکارآمدی ترکیب بی‌پایه و اساس «موسیقی تلفیقی» نشان دارد. معمولاً در تشخیص موسیقی سنتی ایرانی از انواع دیگر موسیقی سردرگمی و اختلاف نظر وجود ندارد، چرا که موسیقی سنتی ایرانی هویت، ساختار و چارچوب مشخص دارد. بی​قاعدگی در طبقه​بندیِ آنچه موسیقی تلفیقی خوانده می​شود، و سردرگمی در تشخیص «موسیقی تلفیقی» از غیر تلفیقی یک دلیل مشخص دارد: موسیقی تلفیقی یک سبک نیست.

«تهرون دود»، شهریار مسرور

صفحه بعد:

محفل میم، شهرزاد بهشتیان

مدل سه‌وجهی برای دسته‌بندی انواع موسیقی

انسان‌ همواره تمایل به دسته​بندی پدیده​ها دارد چون بررسی آن​ها را آسان​تر می​کند، اگرچه معمولاً باعث به​دست آمدن مدل​های تقلیل​گرا می​شود. در مورد آثار هنری دسته‌بندی‌ها همواره بحث‌برانگیز، با مرزهای مبهم و دارای هم‌پوشانی هستند. موسیقی​شناسان معمولاً از یک مدل سه​وجهی برای دسته​بندی انواع موسیقی استفاده می​کنند:

-موسیقی هنری (Art Music): مهم​ترین نمونه‌ این گروه موسیقی کلاسیک، اعم از کلاسیک سنتی و معاصر است. این نوع موسیقی می​تواند هر جای جهان باشد و معمولاً بر ساختار، تکنیک و ظرافت​ها تأکید ویژه​ای می‌شود، و بنابراین از شنونده انتظار دقت و تمرکز می​رود. موسیقی هنری معمولاً به​صورت مکتوب منتشر می​شود. باروک، رمانتیک و مدرن نمونه‌هایی از سبک‌های موسیقی هنری هستند.

-موسیقی مردمی (Popular Music): این اصطلاح به نوعی از موسیقی اطلاق می​شود که در دسترس عموم مردم (معمولاً از طریق رسانه​های جمعی) قرار دارد. برخلاف موسیقی هنری، موسیقی مردمی در قالب مجموعه آثار (غیر مکتوب) ضبط و تولید شده به​صورت گسترده پخش می​شود. از آنجا که بستر این نوع از موسیقی اقتصاد صنعتی جوامع سرمایه​داری است، شاخص موفقیت آثار موسیقی مردمی فروش هر چه بیشتر آن​ها است. این نوع موسیقی به​طور عمده در شبکه​های تلویزیونی و رادیویی پخش می​شود و معمولاً برای جای گرفتن در جدول پرفروش​های هفتگی و ماهانه با یکدیگر رقابت می​کنند. راک، پاپ، جاز و کانتری نمونه‌هایی از سبک‌های موسیقی این گروه هستند.

-موسیقی سنتی (Traditional Music): این اصطلاح نامی جدید برای موسیقی محلی (folk music) است که دو ویژگی اساسی دارد: انتقال شفاهی یا سینه به سینه و وابستگی​های تنگاتنگ بومی-فرهنگی.

«کودکی من»، بابک میرزاخانی

تعریف‌های موجود از موسیقی تلفیقی معمولاً بر این اساس استوار می‌شوند: گونه‌ای از موسیقی که از تلفیق/ترکیب دو یا چند گونه دیگر به‌دست می‌آید. آنچه در این تعریف کلی مشخص نمی‌شود عبارت است از:

۱- قید زمان

بسیاری از سبک‌هایی که امروز به عنوان تلفیقی شناخته نمی‌شوند از ترکیب سبک‌های دیگر به‌دست آمده‌اند. سبک «راک اند رول» از ترکیب سبک‌های بلوز، گاسپل و کانتری به‌وجود آمده است. اما امروز کسی موسیقی راک اند رول را زیر مجموعه‌ موسیقی تلفیقی قرار نمی‌دهد. گویی با گذشت زمان و فراگیر شدن یک سبک موسیقی، این موضوع که این سبک از ترکیب سبک‌های دیگر به‌دست آمده از درجه‌ی اهمیت ساقط شده، سبک مورد نظر به درجه‌ غیر تلفیقی نائل می‌شود.

۲- تعامل سبک‌ها

در مورد سبک جاز ماجرا از این هم پیچیده‌تر می‌شود. سبک جاز که خود ریشه‌ بسیاری از سبک‌های دیگر (مانند برخی از شاخه‌های پاپ) است، حاصل مهاجرت آفریقایی‌تبارها به آمریکاست؛ فرایندی که طی آن گام‌های بلوز از موسیقی آفریقا با عناصر هارمونیک موسیقی غربی ترکیب می‌شود. سال‌ها بعد، موسیقی پاپ، که خود تأثیرات واضحی از جاز گرفته بود، منبع الهام شاخه‌هایی از جاز شد. به‌نظر می‌رسد تأثیر و تأثر متقابل فرهنگ‌های موسیقی پیچیده‌تر از آن است که بتوان در مورد آن همچون مثلاً ترکیب آب‌هویج با بستنی و به‌دست آوردن آب‌هویج-بستنی سخن گفت.

۳- فرایند ترکیب

در تعاریف موسیقی تلفیقی معمولاً اشاره‌ای به عناصر ترکیب نمی‌شود. مشخص نیست تلفیق باید در کدام یک از عناصر زیر انجام شود تا نتیجه‌ کار موسیقی تلفیقی نامیده شود:

-در سطح سازبندی: مثلاً کنار هم قرار دادن سازهای ایرانی و غربی، یا سازهای سنتی ایرانی و هندی، یا سازهای سنتی ایرانی و بومی نواحی ایران (مانند جفته).

-در سطح گام‌ها و فواصل صدا: مثلاً گام جدیدی که از تعدادی از فواصل دستگاه همایون در کنار برخی فواصل گام‌های پنتاتونیک شرق دور بدست آورده شود.

-در سطح ریتم: مثلاً استفاده از ریتم‌های لاتین در موسیقی ایرانی

-در سطح هارمونی: مثلاً استفاده از هارمونی غربی در موسیقی سنتی یا محلی ایرانی

-ملودی و کانتور: مثلاً استفاده از خط ملودی‌ها، الگوها، و یا حتی پاساژهای موسیقی‌ ترکی در موسیقی ایرانی

-شعر و کلام: در مورد موسیقی با کلام (از قبیل ترانه‌های پاپ، تصنیف‌های سنتی، موسیقی تعزیه، اپرا و غیره) ممکن است از دو یا بیش از دو منبع برای ساخت کلام استفاده شود: ترکیب دو شعر در اوزان مختلف، دو شعر از شعرای مختلف، متونی از زبان‌های مختلف (ترجمه یا زبان اصلی) و ...

-عناصر دیگر از قبیل دینامیک، فرم و یا حتی نحوه‌ی اجرا و ضبط

صفحه بعد:

موسیقی تلفیقی با یک کاربرد تجاری؟

گفته می‌شود آشنایی موسیقی‌دانان ایرانی با موسیقی غربی به تأسیس مدرسه‌ عالی دارالفنون برمی‌گردد که در نتیجه‌ آن آموزش برخی سازهای نظامی بادی و کوبه‌ای توسط موسیو لومر به‌طور رسمی وارد ایران شد. به‌تدریج دیگر سازهای غربی همچون کلارینت، پیانو و ویلن مورد توجه بسیاری از موسیقی‌دانان ایرانی قرار گرفت.

بی‌بند، کویر دل

ارکسترهای ایرانی موسیقی‌های ایرانی را با سازبندی‌های غربی اجرا کردند. اما در آن زمان اصطلاح موسیقی تلفیقی ورد زبان همگان نشد. حتی سال‌ها بعد از آن استفاده از سازهای ایرانی در ارکستر شماره یک هنرهای زیبا (حسین دهلوی)، استفاده از سازهای سنتی در موسیقی الکترونیک (کوروش یغمایی)، به‌کارگیری گام‌ها و سازهای ایرانی در موسیقی اکسپریمنتال (علیرضا مشایخی)، و یا همکاری‌های حسین علیزاده با موسیقی‌دانان غیر ایرانی، هیچ‌کدام باعث گسترش اپیدمی‌وار لفظ موسیقی تلفیقی نشد. آیا باید بپذیریم که هیچ‌کدام از کارهای نامبرده موسیقی تلفیقی نبودند و موسیقی تلفیقی پدیده‌ای کاملاً جدید است که در آن «تلفیق در سطح عناصر اصلی موسیقی» اتفاق می‌افتد؟ یا اساساً «سبک موسیقی تلفیقی» مفهومی فاقد تعریف و معنای مشخص است که با ورود به حوزه‌ موسیقی مردمی ایرانی بیشتر کاربردی تجاری، با نگاهی سطحی و عامیانه، پیدا کرده است؟

«موسیقی نو»؛ «موسیقی معاصر»

موسیقی ایرانی همواره به دلیل حضور افراد و گروه‌های نواندیش شاهد تغییر و توسعه بوده است. آشنایی موسیقی‌دانان ایرانی با موسیقی سایر ملل موجب تسریع این فرایند توسعه در قرن بیستم شد. حتی فضای بسته‌‌ حاکم بر موسیقی ایرانی پس از انقلاب اسلامی موجب توقف کامل این توسعه نگردید. آثار حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، و بعدتر اردوان کامکار و مسعود شعاری نمونه‌هایی از کارهای نو در فضای بسته پس از انقلاب به‌شمار می‌روند. این نمونه‌های معدود نوآوری در آن شرایط نامساعد بیشتر مدیون افراد بود تا بستر فرهنگی. اما موسیقی مردمی در تبعید حتی فاقد همین خلاقیت حداقلی بود و به تکرار خود می‌پرداخت. پس از گذشت دو دهه از انقلاب اسلامی، مجموعه‌ای از عوامل - که به نظر می‌رسد مهم‌ترین آن‌ها دلائل فنی از قبیل دسترسی آسان به لوازم تولید و انتشار موسیقی بودند - باعث گسترش موسیقی زیرزمینی شد. از طرفی فضای ارتباطات مدرن دریچه‌های متعددی به جهان موسیقی غیر ایرانی می‌گشود. بدین ترتیب با ظهور موسیقی زیرزمینی مهم‌ترین آفت خلاقیت، یعنی انحصار، از میان برداشته شد. اکنون نه تنها تولید موسیقی برای استعدادهای ناشناخته دیگر کاری غیر ممکن نیست، بلکه روزبه‌روز آسان‌تر و کارآمدتر می‌شود. بار دیگر گوناگونی و نوآوری به موسیقی ایرانی روی آورده است و دیگر طبقه‌بندی‌های موجود برای مدل کردن این فضای پویا کافی نیست. به همین دلیل گاهی هنرمندان و مخاطبان با آثاری مواجه می‌شوند که در هیچ‌یک از سبک‌های شناخته شده - حداقل به‌راحتی - نمی‌گنجند. و این آن‌جایی است که بسیاری دست به دامان عبارت «موسیقی تلفیقی» می‌شوند. در حالی که چنانچه اصرار داشته باشیم که برچسبی بر این آثار زده شود، «موسیقی نو»، «موسیقی نوین» و یا «موسیقی معاصر» عبارات معنادارتری به‌نظر می‌رسند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.