• دیدگاه
آقای جنتی، از واقعیتها به تحمیلها نگریزیم
علی اصغر رمضانپور – علی جنتی، وزیر ارشاد گفته است سانسور کتاب برداشتنی نیست. او نشان داد که یک مدیر واقعبین و انتقادپذیر است.
علی جنتی، وزیر ارشاد دولت آقای روحانی نشان داده است که مدیری واقعبین و انتقادپذیر است. او کمتر از چهار هفته پیش گفت که میخواهد سانسور پیش از چاپ کتاب را بردارد اما دیروز، چهارشنبه، ۲۰ شهریور (۱۱ سپتامبر) گفت ممیزی پیش از چاپ کتاب برداشتنی نیست. (+)
او در سخنان خود به نظر انتقادی ناشران به طرح پیشیناش اشاره کرد. در کشوری که بسیاری از مدیران ارشد حتی وقتی میفهمند نظرشان نادرست یا غیر قابل اجراست سعی میکنند آن را توجیه و تحمیل کنند، آقای جنتی با صراحت اشتباه خود را پذیرفت و این یک فضیلت اخلاقی است.
نکته دیگری هم در سخنان آقای جنتی بود که نشان از درسگیری او از همین دوره کوتاه مدت وزارت دارد. او گفت میخواهد کسی را به عنوان معاون فرهنگی یا به تعبیر دیگر مسئول امور نشر کشور بگمارد که بتواند چهار سال دوام بیاورد. این یعنی اینکه آقای جنتی فهمیده است که اگر بخواهد از حقوق ناشران و نویسندگان دفاع کند خودش و معاون فرهنگیاش باید پای فشارهای بسیاری بایستند و به هیچ صورت نمیتواند از زیر این فشارها و بار مسئولیت شانه خالی کند و آن را به گردن ناشران یا نویسندگان بیاندازد. اگرچه آنها هم در یک چارچوب قانونی عادلانه مسئول هستند. امیدواریم معاون فرهنگی او کسی باشد که برای ایستادن در برابر سانسورهای سلیقهای آمده باشد و بتواند ممیزی حداقلی تحمیلی را با ایستادن در برابر گروههای فشار و نهادهای مخالف آزادی بیان جبران کند. یک سال ماندن با ایستادگی بر سر حقوق ناشران و نویسندگان بهتر است از چهار سال کنار آمدن با خواستههای غیر قانونی طرفداران سانسور. این رسالت معاونت فرهنگی و آقای جنتی است برای دفاع از خلاقیت در فرهنگ ایران.
اگر وزارت ارشاد بار این مسئولیت را نپذیرد چه میشود:
علی جنتی به جای تعبیر مرسوم «حق حاکمیتی» از تعبیر «اصل حاکمیتی» استفاده کرده است. احتمالاً او میداند که سانسور پیش از چاپ کتاب در قانون اساسی وجود ندارد. بنابراین سانسور کتاب نمیتواند حقی برای حاکمیت باشد اگر چه در عمل آن را به عنوان یک اصل تحمیل کرده باشد.
نگاه کنید به این جمله یک نویسنده که همین چند روز پیش در ایسنا آمده است: «هفت اثر منتشرشده دارم، اما تا به حال هیچ یک از کارهایم سانسور نشدهاند؛ چون همیشه خودسانسوری داشتهام و خواستهام کارهایم منتشر شوند.»
همین نویسنده چند جمله بعد میگوید که نتیجه چنین خودسانسوری چیست: «گاه در آثار زنان اعتراض آنها را به مسائل اجتماعی میبینیم و گاه درمییابیم که آنان میخواهند در فضایی وسیعتر گام بردارند و ابراز وجود کنند. در کار زنان برداشتهای پویایی از محیط دیده میشود، اما موانع و سانسور و سدهایی که جلو زنان شاعر یا نویسنده را میگیرد، مانع بروز خلاقیت میشود.»
اگر وزارت ارشاد از ایستادن در برابر محدود کنندگان آزادی بازماند، این نمونه همهگیر خواهد شد.
آقای جنتی عقبنشینی خود از طرح واگذاری سانسور به ناشران و نویسندگان را با این استدلال توضیح داده است که ممیزی کتاب یک «اصل حاکمیتی» است.
البته باید خوشحال باشیم که آقای جنتی به جای تعبیر مرسوم در جمهوری اسلامی یعنی «حق حاکمیتی» از تعبیر «اصل حاکمیتی» استفاده کرده است. احتمالاً آدم دقیقی مثل آقای جنتی خودش هم میداند که سانسور پیش از چاپ کتاب در قانون اساسی وجود ندارد و تا پیش از مصوبه مورد اعتراض واقع شده سال ۱۳۸۹ در شورای عالی انقلاب فرهنگی، در هیچ قانونی اشارهای به سانسور پیش از چاپ مگر درباره کتابهای منتشره برای کودکان وجود نداشته است. بنابراین سانسور کتاب نمیتواند حقی برای حاکمیت باشد اگر چه در عمل آن را به عنوان یک اصل تحمیل کرده باشد.
شاید حساسیت حوزه نشر سبب شده باشد که وزیر ارشاد در یک ماه نخست چنین به دستانداز بیفتد. در دو حوزه دیگر که او معاونین خود را تعیین کرده یعنی معاونت سینمایی و معاونت هنری، گامهای او محکمتر بوده است.
جنتی با تغییر فضای معاونت هنری و بر سر کار آوردن مرد باتجربهای مانند علی مرادخانی که آشنایی و دلسوزی او برای هنرمندان روشن است، راه روشنتری در این حوزه پیش رو دارد. معوان سینمایی او، حجتالله ایوبی هم که از شناخت خوبی از سینمای ایران برخوردار است با بازگشایی خانه سینما نشان داده است که میداند چگونه باید امور سینما را به اهل سینما واگذار کند. همچنین اقدام دیگر معاونت سینمایی در ممنوع کردن انعقاد هرگونه قرارداد میان بخشهای این معاونت و دستاندرکاران سینما، راه رانتخواری در سینما را سختتر خواهد کرد.
این نمونهها نشان میدهد که وزیر ارشاد همچنان نیاز دارد چهرههای باتدبیر و فرهنگ و هنرشناس بیشتری را به شمار مشاوران و همران خود بیفزاید و نه فقط چهرههای امنیتی را. حتی چهرههای امنیتی مانند حسین انتظامی، معاون احتمالی او در امور مطبوعات اگر بخواهند در حوزه فرهنگ نامی نیک از خود به جا بگذارند باید نگاه فرهنگی خود را بر نگاه امنیتی مقدم بدارند. شاید به این ترتیب وزیر ارشاد ناگزیر نباشد از هجوم واقعیتها به شر پذیرش تحمیلها پناه ببرد.
نظرها
نظری وجود ندارد.