۲۵ شهریور (۱۶ سپتامبر)، چهلمین سالروز درگذشت ویکتور خارا
ویکتور خارا و پرونده قتل او
الاهه نجفی - دادگستری شیلی موفق شده هویت قاتلان ویکتور خارا را کشف کند. در سالگرد قتل این شاعر انقلابی نگاهی داریم به این پرونده و ترانههای او.
دی ماه ۱۳۹۱، هشت ماه پیش از فرارسیدن چهلمین سالگرد درگذشت ویکتور خارا، دادگستری شیلی موفق شد هویت قاتلان این شاعر انقلابی را کشف کند. شیلی از ایالت متحده آمریکا تقاضای استرداد یکی از قاتلان خارا را کرده است.
پرونده یک قتل سیاسی
پدرو بارینتوز نونس (Pedro Barrientos Nunez )، افسر بازنشسته ارتش، قاتل ویکتور خارا در شهر دلتونا در ایالت فلوریدا زندگی میکند و زندگیاش را از راه فروش اتوموبیلهای دست دوم تأمین میکند. بر اساس تحقیقاتی که قاضی میخل واسکوئیس انجام داده، این افسر ارتش در تاریخ ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۳، پس از آنکه ویکتور خارا را شکنجه دادند و انگشتان دست او را شکستند، دستور شلیک گلوله را صادر کرده است.
تلویزیون شیلی چند ماه پیش با پدرو بارینتوز نونس در فلوریدا گفتوگویی انجام داد. این افسر ارتش گفت در روز قتل ویکتور خارا در استادیوم ساتیاگو نبوده است. پس از کودتای ۱۹۷۳ در شیلی، ارتش پنج هزار تن از مخالفان و دگراندیشان را بازداشت کرد و به استادیوم سانتیاگو انتقال داد. در میان بازداشتشدگان ویکتور خارا هم همراه با چند دانشجوی رشتههای فنی بود.
در سال ۲۰۰۳ این استادیوم را برای بزرگداشت ویکتور خارا به نام او کردند.
ترانهسرود «مانیفست»، آخرین کار ویکتور خارا، پیش از آنکه به قتل برسد |
پدرو بارینتوز نونس همراه با سرهنگی به نام هوگو سانچز مارمونتی (Hugo Sanchez Marmonti) مهمترین متهمان قتل خارا هستند. شش افسر دیگر هم به همدستی در شکنجه و قتل این شاعر انقلابی متهم شدهاند.
سه سال پیش شخصی به نام خوزه پاردس (Jose Paredes) که در زمان قتل ویکتور خارا سرباز بود و فقط ۱۸ سال داشت، در دادگاه شهادت داد، جزئیات قتل خارا را افشاء کرد و از افسرانی که مسئولیت این قتل را به عهده دارند، نام برد. دهها سرباز دیگری که در زمان قتل خارا در استادیوم حضور داشتند، از ارائه هرگونه اطلاعاتی درباره این قتل سیاسی خودداری کردند.
پاردس اما از سوی عدهای از ارتشیان تحت فشار قرار گرفت. آنها وکیلی بر سر این پرونده گماردند و با ترفندهای حقوقی موفق شدند کاری کنند که پاردس به یک بیمارستان نظامی منتقل شود. او پس از مدتی شهادتش در دادگاه را پس گرفت، اما دادگستری شیلی در درستی اطلاعاتی که این سرباز ارائه داده بود تردید نکرد.
جوآن (Joan)، بیوه ویکتور خارا در زمان شهادت پاردس به تأکید گفته بود که برای شکنجه و قتل همسرش نباید یک سرباز وظیفه را مسئول دانست. به گفته همسر این شاعر انقلابی، مسئولان اصلی این قتل و آمران آن، پینوشه و فرماندهان وقت ارتش بودند.
شلیک ۴۴ گلوله به ویکتور خارا
جوآن خارا در سال ۱۹۷۳ جنازه همسرش و پدر دو دخترش را در سکوت خبری به خاک سپرد. در سال ۲۰۰۹ اما گور ویکتور خارا را نبش قبر کردند و پس از کالبدشکافی جسد، پزشکی قانونی اعلام کرد که ویکتور خارا با شلیک ۴۴ گلوله به قتل رسیده است. افزون بر این بیش از ۱۲ مورد شکستگی استخوان نیز در اثر شکنجههای پیاپی گزارش شد.
در مراسم خاکسپاری پیکر کالبدشکافیشده و تجزیه شده ویکتور خارا در دسامبر ۲۰۰۹ بیش از سه هزار نفر شرکت کردند.
پیکر ویکتور خارا از یک مرکز فرهنگی به نام او در شهر سانتیاگو به سوی گورستان «سمنتاریو ژنرال» انتقال پیدا کرد و مردم از پی تابوت او روان بودند. بسیاری از تشییعکنندگان پرچمهای قرمز و گلهای داودی زردرنگ و عکس ویکتور خارا را به دست گرفته بودند و برخی هم ترانهای میخواندند با این ترجیعبند که «ویکتور در قلب مردم زنده است.»
خانم میشله باچلت، رییس جمهور شیلی هم در این مراسم شرکت داشت و در سخنانی یاد و خاطره ویکتور خارا را به عنوان یک شاعر انقلابی و یک خواننده مردمی گرامی داشت. پدر میشله باچلت هم یکی از قربانیان کودتای شیلی در ۴۰ سال پیش بود.
چگونگی به قتل رسیدن ویکتور خارا را اغلب با قتل فدریکو گارسیا لورکا، شاعر اسپانیایی مقایسه میکنند. لورکا در جنگ داخلی اسپانیا توسط طرفداران ژنرال فرانکو ربوده شد و همراه با سه تن دیگر از مخالفان فرانکو در شهر ویزنار با شلیک گلوله به قتل رسید. محل دفن لورکا همچنان ناشناخته مانده است. در جریان قتل ویکتور خارا هم عده دیگری از مخالفان پینوشه به قتل رسیدند با این هدف که کسی نتواند درباره این جنایت شهادت بدهد.
یک خواننده انقلابی متولد میشود
ویکتور خارا در ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۲ در یک خانواده روستایی متولد شد. ویکتور در کودکی ترانههای عامیانه و موسیقی فولک را از مادرش آموخت. او ابتدا به تحصیل در رشته فلسفه ادیان پرداخت، اما به زودی تحصیل را رها کرد و به موسیقی روی آورد.
یکی از ترانهسرودهای ویکتور خارا با دکلمه مظفر مقدم، انتشارات ابتکار، ۱۳۵۸ |
آشنایی خارا با خوانندهای به نام ویولتا پارا (Violeta Parra) نقطه عطفی در زندگی هنری او به شمار میآید. خارا یکی از مهمترین نمایندگان سبک «نوئوا کانسیون» (Nueva Cancion) یا «ترانه نو» در آمریکای جنوبی است. این سبک، نوعی موسیقی انقلابی است و در بین دانشجویان و روشنفکران طرفداران زیادی داشت.
ویکتور خارا عضو حزب کمونیست شیلی و از طرفداران سالوادور آلنده بود.
پس از پیروزی حزب «اتحاد مردم» در انتخابات، خارا طی سالهای ۷۰ تا ۷۳ به سراسر شیلی سفر کرد و برای کارگران معدن و کارخانهها، دانشجویان و دانشآموزان کنسرتهایی اجرا کرد و در این مدت، چهارآلبوم منتشر کرد.
در سال ۱۹۷۳ با وقوع کودتای پینوشه بسیاری از انقلابیهای پیشرو از جمله آلنده به قتل رسیدند و بسیاری دیگر نیز بازداشت شدند.
ویکتور خارا در ۱۳ سپتامبر در دانشگاه فنی سانتیاگو دستگیر شد، به استادیوم شیلی در این شهر انتقال یافت و به مدت چندین روز شکنجه شد. شکنجهگران از او میخواستند سرودی بخواند و او پیش از آنکه به قتل برسد، «ما پیروز خواهیم شد»، سرود اتحاد مردمی را خواند. این آخرین ترانهای بود که خارا خواند.
آخرین ترانه او که حکم وصیتنامهاش را داشت، روی تکهای از روزنامه نوشته شده بود و توسط یکی از افرادی که از استادیوم شیلی جانبهدر برد، به دست همسرش رسید.
پنج هزار نفر اینجاییم
در این بخش کوچک شهر
چه دشوار است سرودی سر کردن
آنگاه که وحشت را آواز میخوانیم
وحشت آنکه من زندهام
وحشت آنکه میمیرم من
خود را در انبوه این همه دیدن
و در میان این لحظههای بیشمار ابدیت
که در آن سکوت و فریاد هست
لحظه پایان آوازم رقم میخورد.
نظرها
hadi mehran
سپاس از تلاش رفیقانه تان
piroz
من در سالهای58-59بانوارهای ویکتور خارا که انتشارات هنری ابتکار منتشرکرده بودزندگی کردم.
آرمان شهر | Armanshahr| بنیاد آرمان شهر | هفتروز نامه حقوق بشر بین المللی ـ شماره 14
[…] ویکتور خارا و پرونده قتل او رادیو زمانه ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳ در دی ماه ۱۳۹۱، هشت ماه پیش […]
onikzie
درود برتمامی شهدای آزاده روی زمین.من سالهای سال که با این ترانه سرودها زندگی کرده ام ومیکنم.این ترانه سرودها به من زندگی میبخشد.عشق میدهد.آزادگی را در خونم جاری می کند.وزندگییم.را معنا میدهد.
nima
و چه کسانی که برای وطن و مردمشون زندگی کردن و حتی مرگ را باجون ودل خریدن و از مرگ نعراسیدن. من در دوران جوانی با آهنگهای ویکتورخارا روبروی دانشگاه تهران با اشعار و سروده.های استادانی، چون شجریان و شهرام ناظری. روزگار گذروندیم... یادش بخیر. اسم هنرمندانی چون ویکتور خارا همیشه زنده و در دلهاست.. .. زنده باد آزادی، دمکراسی و انسانیت..