● دیدگاه
مدافعان حرم اینبار در راه تصرف تهران
س.اقبال – حرکت سرداران سپاه به سمت کسب تمامی قدرت محسوس است. نیروی سپاه برای دخالت در خارج که سردستهاش قاسم سلیمانی است، برای دخالت در داخل آماده میشود.
راه قدس از کربلا میگذرد. این عبارت کوتاه، گفتهای از گفتههای بیحساب و کتاب خمینی است. چنانکه زمان جنگ ایران و عراق، آن را در الگوبرداری از رژیمهای دیکتاتوری بر در و دیوار شهرهای ایران مینوشتند. در همین راستا حتا فاصلهی شهرها را تا کربلا محاسبه و علامتگذاری میکردند که "رزمندگان اسلام" در هر شهری بفهمند، چند کیلومتر با کربلای موعود خود فاصله دارند. چنین فکری هرچند در زمان خمینی محقق نشد اما دولت ایران پس از سقوط صدام به دست سربازان امریکایی، خیلی زود توانست خواستِ "امام راحل" خود را در کربلا و نجف به بار بنشاند. چون ادارهی آشکار و پنهان این شهرها را خیلی راحت طرفداران شیعهی جمهوری اسلامی به دست گرفتند تا به اتکای پولهایی که از ایران میرسید رونقی به کسب و کار خود ببخشند. بر بستر همین رونق اقتصادی، کسب و کار سیاسی حکومت ایران هم در آنجا رونق گرفت. همچنان که از سوی سپاه پاسداران ایران، سپاه قدس با اهدافی برون مرزی تشکیل شد. سپاهی که میبایست با تشکیل آن راه رسیدن جمهوری اسلامی به مرزهای اسراییل هموار گردد. ولی دستیابی به مرزهای اسراییل پایان همهی ماجرا نبود. چون سپاه در تمامی کشورهای کوچک و بزرگ دنیا حضوری مداوم و ماندگار یافت تا اهرم نظامی یا به عبارتی روشنتر تروریستی خود را برای این و آن به کار بگیرد.
در ضمن رشد داعش، بهانه و زمینهی کافی برای حضور ایران در عراق و سوریه فراهم دید. حتا ایران و داعش توانستند جنبشهایی را که از سال 2010 میلادی در اکثر کشورهای عربی پا گرفته بودند به خاک و خون بکشانند. در همین راستا نظریهپردازان سیاسی "مقام معظم رهبری"، برای رسیدن به هدف خود تئوری "بیداری اسلامی" را علم کردند و داعش نیز تشکیل حکومتی از نوع خلفای عباسی را. این دو رقیبِ همسو و همسان، سرآخر هم به جان بیرمق هم افتادند تا آنکه ایران توانست از سد داعش بگذرد و ضمن حضور خودسرانه در سوریه، بیش از همیشه توهم دستیابی به "قدس شریف" را در سر بپروراند. چون اینک سپاه قدس در پوششی از مدافعان حرم خود را به حاشیهی مرزهای جنوبی اسراییل رسانیده است.
فیگور قاسم سلیمانی
فرماندهان سپاه پاسداران ایران، نیروی خود را در سوریه مدافعان حرم مینامند. چون بین عوام چنان تبلیغ میشود که آنان قصد دارند تا مدافعی همیشگی برای "حرم حضرت زینب" بوده باشند. حتا از سوی ایران رسانههای فراوانی به زبان عربی پا گرفت تا همگی از سیاست نظامیگری سپاه قدس در منطقه توجیه به عمل آورند. سردار قاسم سلیمانی هم همانند قهرمانان افسانهای قرنهای میانی، اسطورهای مناسب برای این تبلیغ هدفمند قرار گرفت. انگار زُرو و رابین هودِ کارتونهای غربی دوباره در کالبد او جان گرفته بودند. او میبایست نیاز توهمآمیز "رهبر معظم" و فرماندهان ریز و درشت سپاه را برآورده میکرد. حتا در همین راستا فیلمهای نیز ساخته شد که سردار سلیمانی بتواند با بزکی از اسلام دولتیِ رهبر در آنها ظاهر گردد. همچنین ترانههایی نیز در کشورهای عربی برای او به اجرا درآمد.
اما نقشآفرینی این سردار خوش اقبال سپاه هنوز پایان نیافته است. او قهرمانی نموده میشود که به حتم باید روزی نقش تاریخی خود را برای دوستدارانش به اجرا بگذارد. ولی در سناریوی که نوشتهاند مشخص نیست که آیا این نقش پس از مرگ رهبرمحقق خواهد شد یا از همین حالا باید اجرای آن را به تماشا نشست؟ روند حوادث در داخل کشور و همچنین در منطقه به حتم برای عملیاتی شدن صحنهی پایانی آن زمینههای کافی فراهم خواهد دید. گویا قرار است به عنوان منجی نهایی، نقشی از السیسی را به او بسپارند و لابد سرداران دیگر سپاه هم در همین راهبرد نهایی او را همراهی خواهند کرد. به طبع نقش محسن رضایی و محمدباقر قالیباف در این بازی نظامی از دیگران برجستهتر خواهد بود.
همچنین سردار قاسم سلیمانی قرار است ضمن پروژهی حکومتی در نقشی از امام زمان ظاهر شود. او باید تمامی اهداف مهدی موعود را در آخرالزمانی که نزدیک است به انجام برساند. همچنان که همانند امام زمان، جنگ برای او بهانه قرار میگیرد تا به صلحی فراگیر و همگانی برای ملتهای منطقه دست یابد. به همین دلیل هم گروههایی از اقوام شیعهی منطقه در سپاه قدس گرد آمدهاند. چون سردار قاسم سلیمانی بنا دارد در فردایی نه چندان دور صلح مقدس و دینی خود را به تمامی این اقوام در منطقه اهدا نماید.
کارتل اقتصادی−مافیایی سپاه
پیداست که در راستای برآوردن اهداف همین نقشهی توهمآمیز قرارگاههای ریز و درشت اقتصادی سپاه را سامان بخشیدهاند. این قرارگاههای اقتصادی ضمن فعالیت اقتصادی خود نیازهای مالی سپاه قدس را در خارج کشور برآورده خواهند کرد. با چنین راهبردی حضور نظامی و اقتصادی سپاه در هر جایی از کرهی زمین توجیه میپذیرد. همچنان که هماکنون صدها شرکت مافیایی رسمی یا غیر رسمی از سوی سپاه در سرتاسر دنیا به ثبت رسیدهاند تا به فرماندهان آن در خصوص تأمین منابع مالی پروژههای نظامی یاری برسانند. این فرماندهان، از چین و کرهی شمالی گرفته تا اروپا و امریکای شمالی و جنوبی را بدون کم و کاست در اختیار گرفتهاند تا خواست موهوم خودشان را به بار بنشانند. در همین شبکهی اقتصادی گسترده و عریض و طویل هر کار ناممکنی ممکن به نظر میرسد. چون هر نوعی از قاچاق را به هم میآمیزند تا به اهداف خود جهت پولسازی برای سپاه دست یابند. در ضمن آنان همراه با همین پولسازی به پولشویی از دارایی خود نیز نایل میگردند. در همین راه حتا به منظور دستیابی به تجهیزات فنی و پیشرفتهی نظامی و اطلاعاتی هر عملی توجیه میپذیرد. از قاچاق کالا و مواد مخدر گرفته تا قاچاق انسانهای چندمنظورهای که کارهای تخریبی و تروریستی سپاه را به انجام میرسانند. اینجاست که دوست و دشمن با رفتاری همسان و همسو به راحتی کنار هم مینشینند. حتا امریکا و اسراییل برای دوستی با گماشتگان سپاه حد و مرزی برای خود نمیشناسند تا هر دو گروه ضمن تعامل دوستانه با هم، از همین آب گلآلود بتوانند به صید دلخواه و مورد نظرشان دست یابند.
اما فرماندهان سپاه پاسداران بنا به طبیعت زیادهخواهی و افزونطلبی خود تنها به تأمین منابع مالی از راه فعالیتهای اقتصادی رضایت نمیدهند. چنانکه آشکارا با تمهیداتی که فراهم میبینند در وزارتخانههای جمهوری اسلامی هم بخش عظیمی از بودجهی دولتی را به یغما میبرند. این غارت با امضای تفاهمنامههای مشترک، تهاتر و مشارکت در پروژههای بزرگ عمرانی و خدماتی همین وزارتخانهها تحقق مییابد. سپاه جدای از این در داخل کشور از بنگاهداری مالی و اقتصادی هم رویگردان نیست. اکنون مدیریت کارخانهها و مؤسسات مالی بسیاری را شرکتهای اقماری سپاه در دست گرفتهاند و ضمن استفاده از رانت دولتی زمینههای کافی برای پولسازی و گسترش فعالیت خود فراهم میبینند. سپاه همچنین از طریق تسهیلگری رهبر، به بخشهای ویژهای از منابع مالی آستان قدس رضوی و آستانهای ریز و درشت دیگر هم دست مییابد. در عین حال، سپاه همراه با زمینههایی که رهبر آماده کرده است بر درآمد بنیادها، خیریهها و ستادهای تحت پوشش او دسترسی دارد. پیداست که این آستانها و بنیادها هرگز به دولت مالیات نمیپردازند و در عمل از حسابرسی و نظارتهای دولتی معاف شدهاند.
در راهبردی که رهبر و نظریهپردازان اندرونی او ترسیم میکنند، روسیه بر خلاف امریکا سرزمین کفر به حساب نمیآید. چنانکه روسها هم میتوانند به عنوان مدافعان حرم ظاهر شوند. با همین نگاه آشکارا اتحادی شکل گرفته است که روسها فضای هوایی ایران و پایگاههای نظامی آن را بخشی همیشگی از حریم خویش میپندارند. چون قرار است در اتحادی پایدار با جمهوری اسلامی برای گسترش اسلام دولتی به او یاری برسانند. در همین نظریهپردازیهای به روز شده، به تعبیر رهبر جمهوری اسلامی، بخشی از دنیای کفر دوستانی همیشگی و پایدار برای مسلمانان شمرده میشوند تا رهبر و گروه او بتوانند توهمات خود را در سرزمینهای منطقه عملی نمایند.
مدیران، همه به خط در دفاع از "حرم"
مدیران ارشد دولتی هم از هماکنون همسویی خود را با سپاه قدس و مدافعان حرم به اجرا میگذارند. چنانکه تابلوی بسیاری از مدارس، ورزشگاهها، درمانگاهها و حتا معابر عمومی را پایین کشیدهاند تا این اماکن با تابلوی شناسایی "مدافعان حرم" شناخته شوند. چنین حرکتی به طبع مدیران دولتی را در قبال حوادث آتی کشور بیمه خواهد کرد. حوادثی که طی آن سردار قاسم سلیمانی با پس زدن تمامی نهادهای قدرت، اقتدار بیچون و چرایش را برای شهروندان ایرانی به نمایش خواهد گذاشت. با همین ترفند قرار است سپاه به اتکای نیروی نظامی خویش در صحنهی سیاست کشور بدون رقیبی سیاسی باقی بماند. نوعی از دموکراسی که به حتم جمهوری اسلامی را باید مبتکر آن شمرد.
در همین زمینه
- جانشین فرمانده کل سپاه: توان دفاعی ما قابل توقف و مهار نیست
- فرمانده کل سپاه: تصمیمات ساختاری سپاه برای مقابله با تهدیدات ضروری است
- اسماعیل کوثری: پروژههای سپاه عمرانی و با مجوز رهبری است
- خط و نشان کشیدن فرماندهان نظامی ایران علیه معترضان
- جنتی: کسانی که با ولایت فقیه مشکل دارند به سپاه حمله میکنند
- احمدینژاد، پیگیر همپرونده کردن سلیمانی و بقایی
- پرسش «احمدینژادیها» درباره دخالت سپاه پاسداران در سوریه
- پیشنهاد مکارم شیرازی: به سردار سلیمانی جایزه نوبل بدهید
- قاسم سلیمانی به نقل از خامنهای: مصالح را نگاه میکنیم و نه اینکه چه کسی دیکتاتور است
- قاسم سلیمانی: نباید کسی سپاه را تضعیف کند
- این آقا چکاره است؟
نظرها
Sattar Beheshti
درکانادا بخاطر ۹۰۰۰۰ دلار دزدی کاررا به انتخابات دوباره کشانده اند. در حکومت اسلامی صدها نفررا اعدام و تیرباران و شکنجه و زندانی کردند و دست و پا شکستند و بریدند و اسید پاشی کردند و افراد را از پل و هتل و...به پایین پرتاب کردند و میلیارد میلیارد پول و دکل نفتی دزدیدند و در انتخابات رد صلاحیت و تقلب کردند و مسببین ارتقا و پاداش گرفتند!/ اینها را میخواهد ادامه دهد؟
قانع
این تز نفوذی اجنبی در نظام جمهوری اسلامی وللایت فقیه، مدتهاست توسط افراد مختلف مطرح شده است. یکی همین آنوسی ها یعنی یهویدان شیعه نما دومی، برعکس اولی برخی فلسطینی و فلسطین یرستان ضد یهودی (ایرانی های مسلمان ایدئولوژک زده مذهبی،عراقی، لبنانی، سوری ) ایرانی نما هر دو تز، در حقیقت بر اساس نتایج این 40 ساله نظام است، این یک روش معتبر و معقول است، در واقع ما وقتی نمی توانیم از روشهای دیگری به درک پدیده همچو نظام ولایی یا داعش... به پردازیم و حجم عظیمی داده متناقض هست، یک روش همین است به بنیم اینها عملکردشان بشتر به زیان کی و به سود کیست؟ اما حقیقت این است تز دوم بیشتر و معقول تر است چون: 1-چون هماره و تحت هیچ شرایطی از هدف نابودی اسرائیل دست بردانداشته و به شدت از گروههای تندروی فلسطینی حمایت کرده اند. 2- ضربات جدی و مهلکی اسرائیل و یهودیان خورده، از تحریم روابط تا مبادله کالا تا کشتن اتباع اسرائیل، عقب نشینی از لبنان و غزه و... نظام و حکومت کشوری طی 40 سال برخلاف منافع ملی مردمان آن کشور عمل کرده در سیاست خارجی و درراستای منافع کشورهای مثل سوریه و فلسطینی ها بوده، در واقع یک نظام اشغالگر ایران است.
قانع
گویا قرار است به عنوان منجی نهایی، نقشی از السیسی را به او بسپارند / سخن بسیاری مثل من همین است، السیسی یک نظام اسلام گرا سرنگون کرد و دوباره نظام سکولار برقرار کرد، من می گویم اتفاقا اگر کودتای حقیقی رخ دهد بسیار مغتنم است چون سریع ترین و کم هزینه ترین روش سرنگونی و تغییر رژیم الست. این که دولت نظام بر سر کار بیاد بجای حسن روحانی، فقط حادتر کردن مشکل است و موجب شتاب بیشتر گرفتن فروپاشی ایران می شود، مگر اینکه عامدا بخواهند ایران نابود و تجزیه کنند! چراکه هیچ یک از مشکلات اساسی این نظام ولایی دولت تمام نظامی حل نخواهد کرد. مهمترین مشکل این نظام: نخست استبداد مذهبی بودنش است، و دوم سیاست خارجی ستیزه جویش علیه غرب و به طور اخص امریکا و اسرائیل. ایران نیازمند نظام و حکومتی است که این دو مشکل اساسی فعلی را برطرف کند.
قانع
این دیسکورس های عوام فریبانه بی فایده است. دیگر پرده ای نمانده، اکثریتت قاطع مردم در دیماه شعار دادن اصول گرا اصلاح طلب تموم ماجرا ! یعنی مردم عادی در کف خیابان اعلام کردند دیگر دیکورس (گفتمان) ها دیگر بی استفاده شده است. این نمایشها ، همه می دانند همگی اینها در یک شرکت سهامی دزدی تحت انقیاد اخوندها به سرکردگی خامنه ای هستند. تمامیت خواهی اینها مهترین سودی فعلا داشته حفظ تمامیت ارضی و عدم فروپاشی ایران بوده است، اما بهای سنگین تری اکثریت مردم داده اند یعنی فقر و نسل سوزی. بدتر اینکه فساد سیستمی و ناکارآمدی و ناراضیتی فزاینده و سیاست خارجی ستیزه جویی اینها در نهایت ایران را نابود و تجزیه خواهد کرد. و تنها راه همین است تا ۲۲ اردیبهشت کودتای حقیقی انجام شود به طوری اخوندها برکنار و یک حکومت سکولار ظاهری برقرار شود، و به صورتی که سیاست خارجی اصلاح شود تا ترامپ لااقل برجام را نگه دارد (چرا که خطر است با بازگشت تحریم ها تا سالها ایران نتواند به حالت عادی برگردد). دلیل اصلی نگرانی غرب و امریکا و اسرائیل بمب اتمی نیست، بلکه سیاست خارجی ستیزه جویانه نظام ولایی است.
قانع
از قاچاق کالا و مواد مخدر گرفته تا قاچاق انسانهای چندمنظورهای که کارهای تخریبی و تروریستی سپاه را به انجام میرسانند. / نویسنده گرامی، لطفا رفرنس هایی برای اتهام ها ارائه گردد.
bijan
این روزها صحبت از دولت نظامی است ! و برای اینکار نیاز به ساختن شخصیتی نظامی و وجیه المله ا ند ( مانند سلیمانی ). گرچه بخشی از مردم ایران همیشه به دنبال رهبر ی کاریزما مانند رضا شاه هستند ولی این با ساختار نظام ولایت فقیه تناقض دارد و اکثریت مردم نیز که از این حاکمان توتالیته مستبد نفرت دارند نمی توانند به یک دیکتاتور نظامی جدید تن دهند!!
توجه
نظام/رژیم جمهوری اسلامی، با جمهوری اسلامی پاکستان و یا افغانستان و امثال همنام فرق دارد و اساس یک سیستم استثنائی است. / فرق مهمش اینست شخص اول کشور، در عمل مقامی شبه سلطانی و دائمی است و رئیس جمهوری در حد وزیردربار و به قول معروف تدارکچی است. / اگر سپاه و نظامیان بیاند دولت نظامی تشکیل دهند در واقع ابروی خود و تمام داشته هایشان برباد خواهند داد و دیگر این گفتمان دولت بد-نظام خوب به کل نابود می شود. هر چند سالهاست مردم این کذب گفتمان فهمیدند. همان طور اشاره شد، محمد مرسی در مصر با شتاب داشت یک جمهور ی ولایت فقیه سنی درست میکرد و نظامیان وطن پرست مصری با اقدام بجا جلوی فاجعه را گرفتند. ایکاش در ایران هم یک السیسی /رضاشاه واقعی میبود. اما مگر میشود در ایران کودتا کرد؟ هر که سربازی رفته میداند نهاد عقیدتی-سیاسی در پادگانها چه کاره است./ این نظام مخرب بوده به طوری همه چیز ایران بهش بند شده، بدبختی اینست چنان نیروهای دموکراتیک و برانداز را سرکوب کرده که الترناتیو نیست. اپوزیسیون خارج ناتوان است. حقیقت تلخ است.
حمید
در ایران حکومت و نظام ولایت فقیه را گاهی "حاکمیت" می نامند. این حاکمیت در حقیقت سران پشت پرده سپاه هستند که حکومت و تمام مقدرات کشور در دستان آنهاست. این حاکمیت تا بحال در پشت نقاب اسلام و شیعه و آخوند و غیره به تقویت خود مشغول بوده. امروز این حاکمیت متوجه شده که در پشت نقاب اسلام و دین نمی تواند ادامه حیات بدهد. نیاز دارد تا مثل مار پوست بیندازد و آخوند و دین و شیعه را بدور افکند. پس با عوض شدن شیخ به سردار، در اصل موضوع فرقی حاصل نمی شود، بلکه فقط ظاهر عوض می شود، مردم به آزادی مشروب و حجاب می رسند، ولی درنهایت در بر همان پاشنه می چرخد (با این تفاوت که درگیری داخلی برای قدرت هم دیگر منتفی خواهد شد). اینکه فکر کنیم که امام جمعه صدیقی یا علم الهدی یا دیگران دستی در حاکمیت دارند و داشته اند، اشتباه است. اینها عروسکهای دست حاکمیت اند، که هر روز صبح نامه ای روی میز کار خود می بینند، که در آن دیکته شده که چه بگویند و چه کنند. در طول این چهل سال حاکمیت، هر هشت سال یکبار، یک رئیس جمهور نگون بخت را به قربانگاه کشیده و قربانی خیانت ها و بی تدبیری های خود کرده، اینبار، قربانی بزرگتری نیاز است، «آخوند». سالهاست که آخوندها همه جا گفته اند «حفظ نظام از اوجب واجبات است» این بار باید سر مبارک را در پای گیوتین قربانی شدن قرار دهند. نتیجه اینکه: این نظام ولایت فقیه تصمیم گرفته تا پوست بیاندازد و تبدیل به حاکمیت نظامی سکولار شود.
قانع
من بعنوان طرفدرا ملی گرایی و وطن پرستی ایرانی می گویم، اصلا هم بی طرف نیستم. من ایرانی کشورم ایران است و ملاک قضاوتم در امور سیاسی منافع ملی ایران است. در مباحث معرفتی (عقلانی-اخلاقی)، برای اینکه تفاهم و به همزیستی برسیم، بایست بر روی یکسری اصول بدیهی توافق داشته باشیم. یکی از بدیهات در مورد قوای نظامی و مسلح در هر کشوری، این است که نیوری مسلح، در حقیقت مامور است و نه آمر. اصلا خودسری در ارگان میلیتاری بی معنی است.خودسری تضاد با مفهوم میلیتاری دارد. کسانی که نظامی هستندو یا دست سربازی رفتند بهتر درک میکنند چه می گویم. ما نیوری خودسر در سازمان نظامی ندارم. اینها توسط فرمانده کل قوا منصوب میشوند. در بدیهات عقلی، مخلوق اشراف ندارد بر خالق / مظروف غلبه ندارد بر ظرف!
قانع
اینکه سپاه حاکمیت است و اخوندها عروکس آنها یک مشکل جدی عقلانی-منطقی دارد! اینکه اساسا چرا بایست سپاه اجازه دهد یک اخوند مثل خامنه ای هر وقت اراده کند آنها را برکنار و یکی دیگر را منصوب کند؟ با توجه به این هجمه به سپاه و بسیج.. و عملا چیزی برای مخفی کردن ندارد و هرکه توانسته اسناد رو کرده واگررو نکرده اساسا سندی ندارد! یعنی خیلی از این اتهامات واقعا اتهام هستند و دائم می گویند فلان اما یک سند رو نمی کنند / اگر این ادعاها درست باشد که سپاه حاکم ایران است، اساسا چرا بایست این همه شرکای مفتخور و بیفایده اخوند داشته باشد؟! میتواند با یک کودتا این شرکای مفتخور و سربار ملت را حذف کند؟! براسا شواهدی من دیدم (از اسرار خبر ندارم)وقتی سپاه و بقیه قوای مسلح جربزه کودتای حقیقی ندارد در حالی که نفعش در این است! مشخص است که حاکم نیست، حاکم اخوند است که در نهاد عقیدتی -سیاسی اجازه نفس کشیدن به نظامیان نمیدهد!
قانع
کمی منطقی به قضایا بنگرید. البته من اصلا تمام عملکرد سپاه قبول ندارم. اما سپاه ماموریتش در سرکوب داعش بخوبی انجام داد. داعش صرفا یک نیوری تروریستی مذهبی نبود، داعش وامثالهم عملا نژادپرستی بود و کیان و موجودیت کشور ایران را هدف قرار داده بود. دائما نفرت پراکنی میکرد از مجوس و ارتش صفوی میگفت! نقشه های تجزیه طلبانه منشر کرده بود، بروید دوباره ماهیت و عملکرد داعش را بنگرید! این قدرت سپاه بود در جهت منافع ملی. اما من با پان ایرانی و شیعه گرایی موافق نیستم و هر دو مخالف منافع ملی ایران هستند چون هزینه-خسارت-دشمن تراشی میکنند! نبایست کشورهای بانفوذ و قدر مثل امریکا و اسرائیل دشمن کرد، آنها البته سعی در نفوذ میکنند، اما راه جلوگیری از شر احتمالی آنها این دشمنی کور 40 ساله نیست، انها منافعی دارند و ماهم، امروزه راه حفط منافع، مشارکت با همه کشورهای جهان است. ملی گرایی درون رمزی و نه برون رمزی! نبایست دنبال توهمات امپراتروی گذشته رفت. ایران یعنی همین مرزهای فعلی. بقیه تاریخ است. ایران نبایست کاسه داغتر از آش شود در قضیه فلسطین . ممکن است اسرائیل و یا امریکا بنا برمنافع ملی اش یک راهبرد بگیرند، اما لزوما ما نباید تقلید کورکورانه کنیم از آنها، ایران بایست براساس حقایق دنبال منافعش برود. ایران فعلی به اندازه کافی جمعیت و عمق ژئواستراتزیک دارد و نیازی ندارد در منطقه لوانت و عراق مستعمره و مزدور داشته باشد. موشکها اگر باشند دیگر نیازی به مزاحمت و تحریک اسرائیل در مزرهایش نیست. به طور طبیعی ایران و اسرائیل بایست دوست و متحد باشند و تضاد منافعی بین این دوکشور نمی بینم.
قانع
خب مخاطبان محترمی که می گویند من نوعی اشتباه می گیم، لطفا با سند و مدرک بگویند و من هم اصرار ندارم که عقل کل هستم. نه! اما من یک شخص عادی هستم و تنها دسترسی بر مطالب منتشر و شاهد دارم و آنالیزهایم بر این اساس است. نه علم غیب دارم و نه وابستگی سازمانی. اما بعنوان ایرانی اهل مطالعه خیلی مایلم بدانم بالاخره چه برسر ما امده و چه خواهد شد؟ اینکه در ظاهر سپاه نشان میدهد برای دستبابی به هم قدرت، میتواند خواست خامنه ای یا بیت یا حلقه رادیکال و تمامیت خواه اخوندهای حاکم باشد. فرضا سپاه قدرت قبضه همه قدرت دارد ، چرا نیاید خامنه ای و بقیه اخوندها کنار بزند؟ خب یک نگاهی اسامی سران سپاه (اصرار عجیب به سادات!) و بقیه نیورهای نظامی و سوابق و وابستگی فامیلی به اندازیم می بینم اساسا درجه دراان بالا سپاه انگاری اخوندهایی با لباس نظامی هستند. اینها دست کمی از اخوند ندارند و هرکدامشان برای خوشدان مجتهدی شده اند! اما خوشبختانه یا متاسافنه تنها راه نجات ایران از این بحرانها همین نیروهای مسلح است. کودتای سکولاری تنها راه سریع نجات ایران است / چون بعیدست اخوندها از این هویت سیاسی -ایدئولوزیک برای خود ساختند که بر نفعی هویت ملی و ستیزه جویی ضد غربی-اسرائیلی است دست بکشند (شهامتی میخواهد) و به همین دلیل هم قفل کرده سیستم اینها! با نرمش ققهمرمانه مشکل حل نمی شود. چون مسئله اصلی بمب اتم و موشک نیست. از این نظر اگر یک السیسی ظهور کند چیزی شبیه معجزه است. همانطور گفته شده بسیار شدوار است چون این نظام اخوندی حقیقتا امکان ظهور الترناتیو به صفر رسانده و حقیقتا یک معجزه مانندی بایست رخ دهد. هر نیوریی که بتواند این حکومت را بدون کمک خارجی سرنگون کند، شاهکار خواهد کرد! / فعلا تمام/
زنی از خانواده روحانی
شوهر من آیت الله زاده سابق نظر بسیار جالب دیشب نوشت و شما منتشر نکردید! اما نظر من این است که ما در طول تاریخ مصیبت های فروانی داشته ایم. دیکتاتوریهای خشن را آزموده ایم. فساد و تخریب و اعتیاد و فحشاء داشته ایم اما هرگز این چنین تخریب مادی و معنوی و اجتماعی و فردی نداشته ایم. هرگز نیروی همچون نیروی بسیج و سپاه و روحانیون و مداخها تا این درجه از تنفر مردمی نه تنها در جامعه ما که در سایر جوامع وجود نداشته.با اینهمه باید اذعان کرد که تنها با وجود چنین رژیمی ما میتوانستیم چنین تخریبی جانانه از این دین خرافی بکنیم. یعنی اگر تمامی جهان به قول همینها کفر با شمشیر آهیحته به میدان میآمدند برای تخریب اسلام این چنین موفق نمیشدند. بنا بر ازدواجم با یک روحانی زاده به طور مستمر در جریان تخریب تمامی ارزش های ایرانی : شعر، ادب،معنویت، شرافت،جوانمردی،تقوا،شرم،حیا و عفت گرفته تا مادیات سالم خلاصه همه را روحانیت و سپاه و بسیج و مداحها نابود کردند. آما به همین خاطر که در یک خانواده روحانی هستم شاهد تخریب کلیه ارزشهای اسلامی نیز هستم تا جایی که پدر شوهر من که آیت الله است به قول خودش روزی هزار بار آرزوی مرگ از خدا میکند. او میگوید فکر میکرده که طوفانی از کفر همه جا را بگیرد فرزندانش تکان نخواهند خورد. و این در حالی ست که فرزندانش حتا یکیشان هم باوی به اسلام و تشیع ندارند. باید گفت که امروز ناسزا گویی عریان و شعار نویسی توهین آمیز بر ضد مقدسات در ایران بیداد میکند. برادر شوهر من خبر از سوزاندن چندین قرآن و مفاتیح و انداختن نیمه سوزش در کوچه خبر میداد. البته من مطمئن نیستم که این کار آیا خوب است یا بد. اما در هر حال تنها کسانیکه میتوانستند اینچنین اسلام و تشیع و قرآن را ویران کنند همین ها بودند یعنی روحانیون، مداحها و سپاه،بسیج.در پاسخ مقاله اینان را جامعه ی ایران هضم خواهد کرد. البته هضمی مشکل اما از آنجا که این هضم برای ایران و ایرانی حیاتی ست حتما انجام خواهد شد. درضمن به عنوان یک زن باید به ایران و ایرانی تبریک گفت که نه من و نه دخترم و نه هیچ زنی نمی تواند حتا یک دقیقه در کوچه و خیابان منتظر تاکسی یا کسی بماند بی آنکه راه بندانی برای بلند کردذن او توسط آقایون ایجاد نشود این برای جامعه ایران باید حجالت آور باشد و در عین حال نمایش شکست جدایی جنسیتی و گشت ارشاد است که ایران دو نام دارد: گشت افساد و گشت گشتاپو.
زنی از خانواده روحانی
اضافه کنم که پدر شوهر من آدم بسیار متحجری ست اما ضد این حکومت هم هست. او معتقد است که «دین خوب» او را اینها تخریب کرده اند. در ضمن دو غلط کوچک د اشتم که تصحیح کردم و در دومین پیام فرستادم. تا که قبول افتد!
قانع
به قول احمد کسروی: مردم ایارن یک حکومت به اخوندها بدهکارند./ این بدهکاری را 40 سالست دارند با مال و جان و حیثیتشان می پردازند و هر روز می گویند غلط کردیم! اما اخوند دست بردار نیست با این غارت و ویرانی! در واقع مهمترین مزیت این تاخوندها هیمن حرصشان در تمامیت خواهی است و به نفع تمامیت ارضی کشور شده فعلا! اما همین مزیت موجب شده بنیانهای بازسازی سیاسی ایران ویرانه شود و بحران آلترناتیو بوجود امده است. ویارنی در عقلانیت و اخلاق و عرق میل اینها کردند حقیقتا به این زودی قابل ترمی نیتس. اینکه برخی مثل من آروزی یک کودتای سکولاری می کنند همین است. نه امید داریم بزودی از شر اینها راحت شویم و نه اطمینانی که بعد از اینها ایران متلاشی نشود! وگرنه من نوعی طرفدار هیچ نوع دیکتاتوری نیستم. اما در قایس یک موی دیکتاتوری سکولار به همه این استبداد مذهبی می ارزد. این دیکتاتور ی مذهبی بنیانهای اخلاقی و فرهنگی مردمان مذهب زده ایارن ویران کرده است و بسیاری مردم شبیه زامبی های توی فلیمهای وحشتناک شده و عینهو ادمخوار شده اند و هیچ رحم انسانیتی انگاری در وجودشان نیست!
قانع
اما من این نگرانی بیان میکنم که این دوگانه سازی اخوند-سپاه داستانش مثل اصولگرا-اصلاح طلب شود. احساس میکنم شیطنتهایی است. کسانی نیز در فکر تجزیه ایارن هستند مثل بعد از انقلاب 1357 میخواهند نیورهای مسلح ایران انحلال کنند تا به نیت تجزیه ایارن برسند. متاسفانه این حکومت ضد ایرانی اخوندی، چنان دشمن تراشی کرده، که برخی متخاصمین خارجی به بهانه تقابل با حکومت، میخواهند ریشه ملت ایران بزنند و کشور متلاشی کنند. توطئه اقتصادی ارزی و تحریم های بی اثر که مثابه زجرکش کردن مردم ایران است به همین منظور است (در عین حال دارندآقاها و آقازاده را در دنیا آزادشان پذیرایی میکنند چون دلارهای دزدی آنجا می برند!) وگرنه ما میدانیم با این روشها این اخوندها سرنگون نمی شوند چون اساسا اهمیتی نمی دهند ملت ایران نابود شوند و در عمل قبلا اثبات کردند اینها بی وطن تر از این حرف هستند. یادم است مردم ایران از بی دارویی می مردند اما ین بی وطن ها در فکر غارت نفت ایران بودند و به مفت قاچاقی می فروختند! سپاه و بسیج پا فراتر وظایف خودشان گذاشتند و وادر عرصه غیرتخصصی شده اند. این کار اشتباه اخوندها بخصو خامنه ای است. اما دلی دارد. چون سپاه و بسیج نیروی نظامی است که بر اسا ایدئولوژی ولایی ایجاد شده و بنابر ویزگی فرمانبرداری میلیتاری، خامنه ای همیشه بدانها بیشتر اعتماد دارد تا غیرنظامیان. امتیازات عظیم اقتصادی و اجتماعی انها ینز بهمین خاطر داده شده. شک نکیند اگر خامنه ای احسسا خطر از جانب اینها میکرد دست و پایشان میچیند. من حتی میتوانم بگیوم بسیاری فرماندهان اینها اسا اخوند هستند و جزئی بیت. گول ظاهر ملبسان نخوریم. سران سپاهی ولایی همان اخوند در لباس نظامی است. البته بدنه سپاه از مردم است و امیدست به وقتش به مردم به پیوندد.