ایران، کشوری "نهچندان" شیعه
ایرانیان ناراضی از حکومت، به آئین های دیگر روی می آورند
روحانیان مذهبی حاکم بر ایران هنوز هم فکر میکنند که بهترین راه حفظ حکومت دینی، سرکوب است. در نتیجه ایرانیان ناراضی از حکومت، از دین میگریزند یا به آئینهای دیگر روی میآورند و به عبارتی، روحانیان شیعه در حال تبدیل کردن ایران به کشوری نه چندان شیعه اند.
بر اساس آمار رسمی، بیش از ۹۷ درصد جمعیت ایران را مسلمانان تشکیل میدهند که حداکثر ۱۰ درصد از آنها اهل سنت هستند. حکومت جمهوری اسلامی نیز خود را در وهله نخست «نماینده» اکثریت شیعه توصیف میکند. در اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز آمده که «دين رسمی ايران اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و اين اصل الی الابد غيرقابل تغيير است.» اما سرکوب و آزار دینی و سیاسی نه تنها به کاهش قابل توجه درصد جمعیتی اقلیتهای غیرمسلمان در دهههای اخیر به گواه آمار رسمی انجامیده، بلکه به نوشته نشریه «اکونومیست» به گرایش بیشتر مردم به آیینهای دیگر و دور شدن از «مذهب رسمی غیرقابل تغییر» هم انجامیده. گزارش اکونومیست در اینباره را در زیر میخوانیم.
مسیحیت در ایران کنونی برای منصور، پدر روحانی، همان شور و حالی را دارد که کلیساهای اولیه با آزار و اذیتها و مشکلاتش داشت. او در کلیساهای خانگی سراسر کشور با زبانی رمزی (اطلاق نام مستعار «جمشید» برای مسیح) مراسم مذهبی را برگزار میکند. پدر منصور سرودخوانیهای مذهبی را در سکوت برگزار میکند و میگوید که «ما لب میزنیم و زیر لب میخوانیم، چون نمیتوانیم با صدای بلند و رسا عبادت کنیم.» خطر برایشان بسیار است. در ایران تبشیر مذهبی ممنوع است و دهها مبلّغ مذهبی به زندان افتاده اند. در مقابل اما گویی پاداشی معنوی برایشان فراهم شده. روحانیان مسیحی میگویند که صدها کلیسای مخفی در ایران وجود دارد که هزاران نوکیش و عبادت کننده مسیحی را به خود جذب کرده است. باورمندان به کلیسای انجیلی مدعیاند که سرعت رشد مسیحیت در ایران از کشورهای دیگر بیشتر است.
فاصله معنوی میان روحانیان حاکم بر ایران با مردمی که بر آنان حکم میرانند، هر روز بیشتر میشود. تنگ نظریهای نظام دینی حاکم و شیعیگری آن، بسیاری را رانده و منزوی کرده و به نظر میرسد که شمار روز افزونی از ایرانیان در حال ترک مذهب رسمی و یا در حال آزمودن جایگزینهای مذهبی برای آن هستند. مسیحیان، زرتشتیان و بهائیان، هر سه میگویند که گرایش به دینشان بسیار بیشتر شده و آمار نوکیشان به سرعت در حال رشد است. رهبران گرایشهای دیگر اسلامی هم از اقبال بیشتر و احیای خود سخن میگویند. یاسر میردامادی، روحانی شیعه در تبعید میگوید که «باورها و وفاداریهای ایرانیان در حال تغییر اند.» «ایرانیان به ادیان دیگر روی میآورند، چون دین رسمی دیگر آنها را قانع و راضی نمیکند.»
به صورت رسمی، روحانیان حاکم بر ایران، ادیان توحیدیای را که پیش از اسلام به وجود آمدهاند را به رسمیت میشناسند. بر اساس قانون اساسی، پنج کرسی مجلس به «اهل کتاب» یعنی پیروان مسیحیت، یهودیت و دیانت زرتشتی تعلق گرفته است. آنها مدارس خود را دارند (که البته رووسای آنها مسلمان اند). عبادتگاههای خودشان را هم دارند. بزرگترین جامعه یهودی در جهان اسلام هم در ایران زندگی میکنند.
اما معمّمین حاکم بر ایران ترجیح میدهند که غیر شیعیان از جامعه جدا، منزوی، تابع و تحت فرمان باشند. آنها از تنوع مذهبی هراس دارند و فکر میکنند که تنوع مذهبی میتواند پایههای هویت شیعی حکومت را تضعیف کند. از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تا کنون، هیچ غیر شیعهای به مقام وزارت نرسیده است. روحانیان حاکم هم هرازگاهی اقلیتهای مذهبی را جاسوس و کافر میخوانند. تغییر دین از اسلام به ادیان دیگر هم مجازات مرگ به دنبال دارد.
اما سرکوب کارگر نیفتاده است. حکومت میگوید که بیش از ۹۹ و نیم درصد جمعیت ۸۲ میلیونی ایران مسلمان اند. اما این آمار قابل اطمینان نیست. گروه مطالعات افکارسنجی ایرانیان (گمان) که در هلند به ثبت رسیده، در یک نظرسنجی با بیش از پنجاه هزار شرکت کننده که بیش از نود درصدشان در ایران زندگی میکنند، دریافته که ایران در تلاطم مذهبی و دینی است. حدود نیمی از پاسخ دهندگان به نظرسنجی گمان گفتهاند که یا بیدین شده و یا دینشان را عوض کرده اند. کمتر از یک سوم پاسخ دهنگان هم خود را شیعه میدانند. اگر این اعداد و ارقام حتی نزدیک به واقعیت هم بوده باشد، نشان از آن دارد که تنوع دینی در ایران بسیار بیش از آنی است که در سرشماریهای رسمی اعلام میشود.
میتوان گفت که دیانت زرتشتی، قدیمیترین دیانت در ایران و دومین دین بزرگ کشور است. نوروز و یلدا به عنوان دو روز مقدس زرتشتی، به عنوان تعطیلات رسمی و عمومی جشن گرفته میشود. این دین تنها ۲۳ هزار نفر باورمند در ایران دارد. آنان پیروان زرتشت، پیامبر ایرانی قرن ششم پیش از میلاد مسیح هستند. اما هشت درصد از پاسخ دهندگان به نظرسنجی «گمان» گفتهاند که زرتشتی هستند. برخیشان جذب ریشههای بومی این دین و عقاید پارسی شده و با اسلام خصومت پیدا کردهاند و به تمسخر، آن را زائدهای بر جا مانده از عربها میدانند. مراسمهای ازدواج با رسوم زرتشتی در ایران مقبولیت پیدا کرده است و نیایش خوانان به زبان فارسی آن را دور آتش برگزار میکردند. اما این مراسم از سوی حاکمیت در سال ۲۰۱۹ ممنوع شد.
روحانیان حاکم بر ایران، تصوف یا اسلام عرفانی را هم خطر بزرگتری میدانند. دراویش مدتها از سوی حاکمیت سرکوب شدند و بسیاری از آنان بازداشت شده و مورد آزار قرار گرفتند. آنها در نهایت در سال ۲۰۱۸ دست به اعتراض زدند. پنج نفر از نیروهای امنیتی در این اعتراضها کشته شده و بیش از سیصد درویش هم بازداشت شدند. نورعلی تابنده، قطب سلسله گنابادی که پرشمارترین باورمندان را در میان فرق دراویش دارد، تا زمان مرگ در دسامبر ۲۰۱۹ در حصر خانگی قرار گرفت. اما دراویش گنابادی میگویند که سُلوکشان بسیاری از ایرانیان را جذب خود کرده و این تعداد بیشتر و بیشتر میشود.
جمعیت سنی مذهبان ایران هم تا حدودی به دلیل تعداد بالایزاد و ولدشان در حال رشد است. تصور بر این است که اهل سنت ده درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند و عموما در استانهای مرزی ایران سکونت دارند. این را هم حاکمان ایران میخواهند. آنان تمامی مساجد اهل سنت در تهران، پایتخت ایران را تخریب کرده اند. اما هنوز هر جمعه، هزاران باورمند اهل سنت در تهران، در خانههای بزرگی که از آنها به عنوان محل نماز استفاده میکنند، اجتماع میکنند.
میلیونها ایرانی هم به شاخههای دیگر منشعب از اسلام، چون یارسانیها که دستورات مردی مقدس در قرن چهاردهم را پیروی میکنند و بهائیها که پیامبرشان در قرن نوزدهم زندگی کرده، پیوسته اند. جهان شمولی این آئینها و مراسمهایشان که در آن موسیقی و رقص و اختلاط جنسیتهای مختلف وجود دارد، محملی است تا از حاکمیت مذهبیای که آیت الله روح الله خمینی بنیان گذاشت رهایی یابند. کسی که میگفت: «اسلام شوخی ندارد.»
بسیاری از مسیحی شدگان به این دلیل که زنان هم در کنار مردان میتوانند در زمینه مذهبی فعال شوند، به این دین گرایش پیدا میکنند. برخیشان هم شهادت امامان شیعه و مسیح را شبیه به هم میبینند. اما ممکن است پارهای عوائد غیرمعنوی نیز انگیزه بخش برخی از نوکیشان در تغییر دین باشد. مثلا نوکیشها میتوانند تحت عنوان اقلیت تحت سرکوب، برای پناهندگی در آمریکا و دیگر کشورها اقدام کنند و عموما هم در زمان کوتاهی پذیرش میگیرند.
حسن روحانی، رئیس جمهور اسلامی ایران در سال ۲۰۱۶ در منشور حقوق شهروندیاش قول داده بود که تبعیضهای دینی و مذهبی در ایران پایان پذیرد. اما این منشور الزامآور نبود. روحانیان مذهبی حاکم بر ایران هنوز هم فکر میکنند که بهترین راه حفظ حکومت دینی، سرکوب است. در نتیجه روحانیان شیعه در حال تبدیل کردن ایران به کشوری نه چندان شیعه اند.
نظرها
امیر
ایران کشوری نه چندان کشور! تنها جریانات و مقولاتی که در کشور ایران به صورت سیستماتیک و "درست" در حال کار هستند و "اشکالی" در عملکردشان نیست ماشین های سرکوب, کشتار و دزدی های نجومی هیت حاکمه است. هیچ چیز دیگر در این کشور کار نمی کند! از آموزش و پرورش, تا بهداشت, تا مسکن, تغذیه, رفت و آمد, مخابرات,...هیچ چیزی در این کشور که بدرد مردم عادی بخورد کارکردی متعارف و مورد قبول ندارد.
زهرا
تقصیر حکومت نیست. حکومت از خود مردم است و خیلی ها در این کشور پولدار هستند و شیک زندگی می کنند. رشد فرهنگی زیاد، تحصیل کرده بودن جامعه و شبکه اینترنت باعث رشد کیش و آیین های گوناگون در ایران شده که مساله مهمی نیست. مردم، خیلی دنبال پولدارتر شدن هستند و کیش و آیین در ایران در حد کاسه و بشقاب است. خوب است که ایران اینقدر رشد کرده.