تنبیه دانشآموزان: بازگشت نظام آموزشی به دهه ۶۰؟
تنبیه بدنی دانشآموزان در مدارس پس از اخراج بیش از ۲۰ هزار مدیر مدرسه و صدها معلم افزایش یافته است. در برخی موارد تنبیه و تحقیر موجب ترک تحصیل و پایان زندگی دانشآموزان شده.
در کوهرنگ استان لرستان والدین ۳۵ دانشآموز در نامهای به مدیران آموزش و پرورش خواستار رسیدگی به تخلفات مدیر مدرسهای شدهاند که دانشآموزان را با شلنگ کتک زده است. مسئولان محلی قول دادهاند به تخلفات مدیر مدرسه رسیدگی کنند. برخی از معلمان اما اعتقاد دارند آموزش و پرورش علاقهای برای رسیدگی به این تخلف ندارد.
قصه تنبیه بدنی دانشآموزان مدرسهای در کوهدشت ابعاد تازهای پیدا کرده است؛ روزنامه «هممیهن» ۲۹ آذر به نقل از دانشآموزان یک مدرسه در این شهر نوشت:
سر کلاس بودیم و داشتیم شلوغ میکردیم. همان موقع معلم آمد سر کلاس. وقتی دید داریم شوخی میکنیم ناراحت شد و ما را کشید پای تخته و با شلنگ زد. جای شلنگ هم که روی بدن میماند اما الان دیگر مشخص نیست. بعد از آن هم به مسئولان مدرسه گفتیم، ولی فایدهای نداشت. جواب میدهند کار اشتباهی است که انجام دادهاید، هر کجا میخواهید بروید، فایدهای ندارد؛ یعنی یکجور حالت تهدید.
پدر و مادر این دانشآموزان به اداره آموزش و پرورش شکایت بردهاند و گفتهاند مدیران مدرسه آنها را به پرداخت کمک به مدرسه مجبور کردهاند. پدر یکی از دانشآموزان گفته مدیران مدرسه به او گفتهاند تا وقتی کمک به مدرسه واریز نشود خبری از کتاب درسی نخواهد بود.
هممیهن به نقل از والدین دانشآموزان این مدرسه نوشته است در بیشتر روزها از زبان فرزندان خود خبر اخراج یک همکلاسی را میشنوند و تنبیه بدنی در این مدرسه به روال عادی تبدیل شده است.
برخی از آنها نیز گفتهاند در سالهای قبل به دلیل تنبیه بدنی فرزندشان را به مدرسه دیگری منتقل کردهاند. پدر یک دانشآموز نیز گفته است کبودی به جا مانده از شلنگ را بر بدن فرزندنش دیده است.
پدر یک دانشآموز دیگر هم در روایتی مشابه با دیگران فاش کرده است بسیاری از اولیاء به آموزش و پرورش مراجعه کردند و شنیدند که پیگیری میکنیم. او که خود نیز به آموزش و پرورش شکایت برده است، گفته شکایتش به جایی نرسید «اگر اینجا شهر بزرگتری بود شاید مسئولان پیگیری میکردند ولی اینجا قتل هم با پادرمیانی ریشسفیدها حل میشود».
تهدید دانشآموزان به زندان
روایت دانشآموزان از تنبیه در مدرسهای که نامش فاش نشده است، ترسناک است. یکی از این دانشآموزان گفته در دوره ابتدایی هم تنبیه شده بودند اما امسال تنبیهها خشنتر و بیشتر شده است.
او گفته یک بار مدیران مدرسه پلیس را خبر کرده بودند و ماشین پلیس «آژیرکشان» وسط حیاط مدرسه ایستاده بود چون خود مسئولان نتوانستند دانشآموزان را کنترل کنند.
والدین دانشآموزان و معلمان این مدرسه که در «حاشیه» شهر قرار دارد هم روایت ورود پلیس و حتی تهدید دانشآموزان به حبس را تأیید کردهاند:
دانشآموزان تهدید میشدند که اگر درست رفتار نکنند، به نیروی انتظامی و کانون اصلاح و تربیت ارجاع داده میشوند؛ حتی در مواردی که پای نیروی انتظامی به مدرسه رسیده، معلمان واکنش نشان دادهاند.
ورود پلیس به مدارس از پاییز ۱۴۰۱ و اعتراضهای گسترده به قتل ژینا (مهسا) امینی عادیسازی شد. در جریان اعتراضات آن سال صدها دانشآموز در مناطق مختلف ایران بازداشت و برای مدت طولانی حبس شدند. پیش از آن اما ورود پلیس به مدارس تنها با مجوز و برای موارد ویژه امکانپذیر بود.
پارگی کبد یک دانشآموز ۱۳ ساله
تنبیه بدنی در مدارس کوهدشت پیش از این هم خبرساز شده بود؛ دی ۱۴۰۲ رسانهها خبر دادند یک دانشآموز ۱۳ ساله به دلیل تنبیه با شلنگ دچار پارگی کبد شده است. مدیران آموزش و پرورش همان زمان گفتند به این «تخلف رسیدگی و با فرد متخلف برخورد کردهاند».
این واقعه در دبیرستان طالقانی کوهدشت رخ داده بود. رئیس آموزش وقت کوهدشت در توجیه تنبیه بدنی دانشآموز گفته بود «به دنبال ارتکاب عمل ناشایست» دانشآموز، بین او یکی از اعضای کادر اجرایی این مدرسه درگیری به وجود آمد. او وعده کرده بود به تخلف این مسئول اجرایی رسیدگی و با او برخورد شود.
روایت معلمان کوهدشتی که شاهد تنبیه دانشآموزان بودهاند اما تفاوت دارد. آنها گفتهاند:
آموزش و پرورش ترجیح میدهد که این اتفاقات در مدارس مسکوت باقی بماند و علت آن هم، همسو بودن در یک جریان سیاسی است؛ به همین دلیل شکایتها درباره تنبیه بدنی در این استان بیپاسخ میماند. خانوادهها هم از پیگیری شکایت خود ناامیدند یا از حقوقشان آگاهی ندارند.
یکی از معلمان کوهدشتی به هممیهن گفته است: «من هم در مدارس حاشیهای دولتی درس خواندهام و شرایط آنها را میدانم. در مدارس پسرانه حداقل بالای ۷۰ درصد تنبیه بدنی انجام میشود، مگر مدارس خاص. آموزش و پرورش هم این موارد را بهصورت موردی بررسی میکند و برخورد اساسی با این رویه نداشتند، مگر اینکه اولیای دانشآموزان شکایت و پیگیری کنند. نیروهای آموزش و پرورش خودشان در این سیستم حضور داشتند و نمیتوان گفت که از آن بیاطلاعاند.»
فقط کوهدشت نیست
از شروع سال تحصیلی رسانههای داخلی ایران از تنبیه بدنی و کلامی دانشآموزان در شهرهای مختلف خبر دادهاند. برخی از این تنبیهها پیامد تلخ و هزینهای گزاف برای خانواده دانشآموزان داشته است؛ آیناز کریمی، دانشآموز ۱۷ ساله کازرونی و آرزو خاوری، دانشآموز ۱۳ ساله افغانستانی پس از تحقیر کلامی و تهدید به اخراج به زندگی خود پایان دادند.
در روزهای اخیر خبرگزاریها گزارش کردند یک دانشآموز پسر در شهر مهران استان ایلام به شکل وحشیانهای از سوی معلم «دین و زندگی» تنبیه شده است. در ویدئوی منتتشر شده آثار کبودی ناشی از ضربه دست معلم بر صورت این دانشآموز نمایان بود.
مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش گفت پرونده این معلم خاطی به هیئت رسیدگی به تخلفات اداری ارجاع شده تا خارج از نوبت به آن رسیدگی شود.
یک نمونه دیگر که به تازگی افشا شده تنبیه بدنی در یکی از مدارس پسرانه منطقه قاسمآباد مشهد است. روزنامه خراسان در روزهای نخست آذر ۱۴۰۳ به نقل از پدر یک دانشآموز نوشت: «ناظم مدرسه با دیدن فیلمی که معلم از چاشت خوردن دانشآموز کلاس ششم در کلاس تهیه کرده بود، وارد کلاس شده و چندین سیلی شدید به صورت دانشآموز زده و با پا نیز وی را مورد ضرب و شتم قرار داده است. شدت این ضربات به حدی بوده که سایر دانشآموزان به شدت دچار اضطراب شدهاند.»
مرتضی نظرنژاد، مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۷ مشهد اصل این رفتار خشن با دانشآموز مقطع ابتدایی را تأیید کرد اما برای توجیه آن گفت:
دانشآموز سر کلاس بوده و چاشت میخورده است، لم داده بوده و پایش را روی میز جلویی انداخته بوده است. بعد از زنگ تفریح معلم وارد کلاس میشود و میبیند دانشآموز با همان شرایط، انگار نه انگار، نه ادبی، نه این که بلند شود و وسایلش را جمع کند به چاشت خوردن ادامه داده است. معلم گفته است سر کلاس است و چرا به خوردن چاشت ادامه میدهی؟ دانشآموز جواب میدهد که دارم چاشت میخورم تا تمام نشود بلند نمیشوم، تو هم خیلی حرف بزنی، دو معلم قبل از تو را عوض کردهایم تو را هم عوض میکنیم. معلم ناراحت میشود، فیلم میگیرد تا برخورد دانشآموز را به معاون مدرسه نشان دهد.
او البته برای محکمکاری و رفع اتهام از مدیر مدرسه فراموش نکرد تا اختلاف خانوادگی این دانشآموز را هم فاش کند: «گویا پدر و مادر این بچه در حال جدا شدن هستند و مورد آسیب اجتماعی هم است و از ماههای قبل هم ناهنجاریهایی در مدرسه داشته است به طوری که مادر دانشآموز با مراجعه به مدرسه گفته بوده است که سخت بگیرید تا یک مقداری بچه ادب شود.»
سومین مورد فاش شده تنبیه دانشآموزان یک مدرسه در توس با شلنگ است. روزنامه «قدس» ۲۲ آذر ۱۴۰۳ به نقل از مدیر آموزش و پرورش منطقه تبادکان مشهد نوشت «معلم خاطی که از فرهنگیان بازنشسته بود و به خاطر کمبود نیروی انسانی» همچنان کار میکرد، پس از تنبیه دانشآموزان اخراج شده است.
کتک زدن دو دانشآموز در روستایی از توابع دلگان در استان سیستان و بلوچستان و یا تنبیه بدنی یک دانشآموز مقطع هفتم در استان خراسان جنوبی از دیگر موارد افشا شده در فاصله سه ماه از آغاز سال تحصیلی هستند که بیانگر افزایش خشونت فیزیکی علیه دانشآموزان از سوی مدیران مدارس است.
تنبیه ممنوع است اما...
وزارت آموزش و پرورش پس از افشای مواردی از تنبیه بدنی دانشآموزان در چند هفته اخیر بارها گفته است با هر گونه تنبیه بدنی مخالف و این شیوه «منسوخ» و خلاف آئیننامه است.
آئیننامه انضباطی آموزش و پرورش هم هر گونه تنبیه بدنی و تحقیر دانشآموزان را ممنوع میداند. این ممنوعیت اما به گفته معلمان کوهدشتی در بسیاری از مدارس، به ویژه مدارس مناطق حاشیهنشین نادیده گرفته میشود و مدیران آموزش و پرورش هم از تخلف مدیران و معلمان چشم میپوشند.
نکته قابل توجه شاید افزایش تنبیه بدنی دانشآموزان پس از تغییر ۲۰ هزار مدیر مدرسه در سال تحصیلی ۱۴۰۲ باشد. اگرچه وزیر وقت آموزش و پرورش گفته بود این تغییر گسترده «سیاسی نیست» اما مدیران اسبق آموزش و پرورش گفتند که ۲۰ هزار مدیر برکنار شده «تنبیه و اخراج شدند».
اخراج معلمان و مدیران در سه سال اخیر به یک ابزار برای سرکوب فعالان صنفی و معلمان منتقد تبدیل شده است. هیئت رسیدگی به تخلفات اداری دهها معلم را به دلیل شرکت در اعتراضهای صنفی و یا حمایت از معترضان در قیام ژینا به صورت موقت یا دائم اخراج کرده است. دهها معلم با پرونده قضایی از کار اخراج شدهاند و شمار زیادی از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و نو معلمان در آزمون «گزینش» رد صلاحیت. همزمان با اخراج معلمان عضو کانونهای صنفی، آموزش و پرورش برای جبران کمبود معلم دهها هزار نفر را از حوزههای علمیه استخدام کرده است.
محمد حبیبی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان که برای اجرای حکم حبس در زندان است، پیشتر گفته بود اخراج معلمان شبیه «تصفیههای دهه ۶۰ بود». در دهه ۶۰ هزاران معلم به اتهام ارتباط با گروههای چپ از مدارس اخراج و وفاداران حکومت تازه مستقر شده اسلامگرایان جایگزین آنها شدند تا نظام آموزشی «ایدهآل اسلامی» را بنیان بگذارند. این پروژه در دهههای بعد با ورود نسل جوانتری از معلمان و بازگشت برخی از معلمان اخراج شده با شکست روبهرو شد اما هیچگاه از دستور کار خارج نشد؛ چه در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و چه در نشستن عضو هیئت مرگ بر کرسی ریاستجمهوری. مسعود پزشکیان هم در نهایت سکان وزارت آموزش و پرورش را به «برادران سپاهی» سپرد تا از سرعت بازگشت به عقب آموزش و پرورش کاسته نشود؛ بازگشتی که نخستین نشانههای آن با افزایش چشمگیر تنبیه بدنی دانشآموزان دیده میشود.
نظرها
نظری وجود ندارد.