ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

یک کارگر پیمانکاری پارس جنوبی بر اثر گرمای شدید حین کار جان باخت

یکی از کارگران پیمانکاری پارس جنوبی در عسلویه حین انجام کار در اثر گرمازدگی جان خود را از دست داد. خبرگزاری‌ کار ایران (ایلنا) و خبرگزاری فارس چهارشنبه ۱۷ مرداد ضمن اعلام این خبر گفته‌اند که این کارگر ۴۹ ساله عصر دوشنبه ۱۵ مرداد در حال پاکسازی دودکش واحد بخار پالایشگاه اول مجتمع گاز پارس جنوبی در عسلویه بوده که بر اثر گرمای شدید و کاهش سطح هوشیاری از حال می‌رود و تلاش برای احیای او بی‌نتیجه مانده است. هیچ کدام از این دو خبرگزاری نام این کارگر را منتشر نکرده‌اند. شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی در اطلاعیه‌ای گفته است که این کارگر از پرسنل پیمانکار بازرسی فنی بود. کارگران پارس جنوبی به ایلنا گفته‌اند که «بارها اطلاعیه‌ها و بخش‌نامه‌هایی در مورد ضرورت کاهش ساعت کاری صادر شد اما شرکت‌های پیمانکاری از اجرای آن‌ها امتناع می‌ورزند و همچنان کارگران را ۱۲ ساعت کامل سر کار نگه می‌دارند».

یک زندانی در زندان ارومیه به دلیل نبود رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد

یک زندانی جرائم غیرسیاسی به نام روح‌الله محمدی که در زندان مرکزی ارومیه محبوس بود، در پی تعلل در اعزام به بیمارستان، سه‌شنبه ۱۶ مرداد جان خود را از دست داد. هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و سازمان حقوق بشری هه‌نگاو ضمن اعلام این خبر نوشته‌اند که روح‌الله محمدی، اهل ارومیه بود، ۴۸ سال سن داشت و به بیماری قلبی مبتلا بود. این زندانی در پی احساس بدحالی به بهداری زندان منتقل شد و به توصیه پزشک زندان برای درمان می‌بایست به بیمارستان خارج از زندان منتقل شود اما مسئولان زندان اعلام کردند که پیش از فراهم‌شدن امکان اعزام به بیمارستان، او بر اثر سکته قلبی جان خود را از دست داد. روح‌الله محمدی در حال سپری‌کردن دومین سال از هفت سال دوران محکومیت خود در زندان مرکزی ارومیه بود. بی‌توجهی عامدانه و سیستماتیک به حق درمان زندانیان در ایران در سال‌های گذشته جان شماری از زندانیان را گرفته و برای برخی دیگر عوارضی دائمی ایجاد کرده است.

مأموران امنیتی میثم بصیر توانا، برادر مهران بصیر توانا، از کشته‌شدگان جنبش ژینا را بازداشت کردند

میثم بصیر توانا، برادر مهران بصیر توانا، از کشته‌شدگان جنبش سراسری «زن، زندگی، آزادی» سه‌شنبه ۱۶ مرداد بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، چهارشنبه ۱۷ مرداد خبر داد که تاکنون پیگیری‌های خانواده و نزدیکان میثم بصیر توانا جهت اطلاع از محل نگهداری و آخرین وضعیت او، بی‌نتیجه مانده است. میثم بصیر توانا پیش از این در اردیبهشت‌ماه سال جاری نیز به‌همراه دو نفر از اعضای خانواده خود بازداشت و ساعاتی بعد آزاد شده بودند. دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان فومن او را در دی ماه سال گذشته نیز احضار کرده بود. مهران بصیر توانا، برادر ۲۹ ساله او ۲۸ آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری در صومعه‌سرا هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.

متین فهندژ سعدی، شهروند بهائی ساکن کرمان را بازداشت کردند

نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی روز دوشنبه ۱۵ مرداد متین فهندژ سعدی، شهروند بهائی ساکن کرمان را بازداشت کردند. به گفته منبع مطلع رادیو زمانه، نیروهای امنیتی با چهار خودرو به محل کار فهندژ رفتند و او را دستگیر کردند. بنا بر این گزارش، نیروهای امنیتی محل کار این شهروند بهائی را بازرسی و محتوی دوربین‌های مغازه او را نیز ضبط کردند. به گفته همین منبع، برای این شهروند ۴۸ ساعت قرار بازداشت گذاشته‌اند اما او را هنوز تفهیم اتهام نکرده‌اند. قاضی هادی خالویی قرار است به پرونده او رسیدگی کند. این منبع همچنین افزود که پس از مراجعات پی‌درپی به کلانتری محل کار، دادگستری شماره ۵ کرمان و اطلاعات سپاه کرمان، تاکنون از چگونگی روند پرونده و محل نگهداری این شهروند خبری در دسترس نیست. بهائیان یک اقلیت دینی غیرمسلمان هستند که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران وجودشان را به رسمیت نمی‌شناسد و حکومت جمهوری اسلامی پیروان آن را مورد سرکوب و تبعیض سیستماتیک قرار می‌دهد. جمهوری اسلامی علاوه بر منع تحصیل و اشتغال، اموال بهائیان را مصادره یا تخریب می‌کند، آنان را بازداشت و به حبس‌های بلندمدت محکوم و به طور هدفمند بسیاری از آنها را به مهاجرت از ایران مجبور می‌کند.

واکنش پلیس به ویدئوی یورش مأموران گشت ارشاد به دو دختر نوجوان: به آن‌ها تذکر داده بودیم

مرکز اطلاع‌رسانی پلیس تهران سه‌شنبه ۱۶ مرداد به انتشار ویدئوی حمله خشونت‌بار مأموران زن گشت ارشاد به دو دختر نوجوان واکنش نشان داد. در این ویدئو که به‌تازگی در شبکه‌های اجتماعی منتشرشده دو دختر نوجوان در حالی‌که بدون حجاب هستند از بیم گشت ارشاد که در نزدیکی آن‌هاست پشت یک پست برق پنهان می‌شوند اما لحظاتی بعد چندین مأمور زن چادری با شتاب از ون گشت ارشاد پیاده شده و دو دختر را با کتک و خشونت وارد ون کرده و با خود می‌برند. گفته می‌شود که نام یکی از دخترها نفس حاجی‌شریف و سن او ۱۴ سال است. در شبکه‌های اجتماعی آمده که مادر این دختر گفته است: «دخترم را با صورتی زخمی، لب‌های ورم کرده و لباس پاره از مأموران ارشاد تحویل گرفتم.» مادر این دختر از مأموران گشت ارشاد شکایت کرده و قاضی دستور بازبینی دوربین‌های مداربسته را داده است. مرکز اطلاع‌رسانی پلیس تهران در این‌باره گفته است: «این ویدئو مربوط به گذشته بوده که در تاریخ یکم تیرماه ۱۴۰۳ مأموران به دو خانمِ جوان در خصوص پوششِ نامناسب و کشف حجاب تذکر داده که متأسفانه با فحاشی و الفاظِ ناروا روبه‌رو شدند. در تعاقب هر دو نفر در خیابانِ وطن‌پور مجدداً با پوششِ نامناسب مشاهده شدند که در حینِ انتقال به خودرو با عوامل انتظامی مجادله و کشمکش و بر اثرِ مقاومت جراحتی جزئی در احدی از ایشان ایجاد می‌شود.» پلیس در اطلاعیه خود گفته است که رفتار نیروهای گشت ارشاد «در چارچوب استانداردهایِ کُنِشی و عملیاتیِ» نیروهای انتظامی نیست و «پرونده در سیستمِ قضائی و بازرسیِ فراجا مفتوح و در حال بررسی است». پلیسِ تهران در همین حال «همگان را به اجرای قانون و جلوگیری از بروز و اشاعه ناهنجاری‌هایِ اجتماعی» فراخوانده است. در پی اعتراضات ۱۴۰۱ موسوم به «زن، زندگی، آزادی» یا «قیام ژینا» مقام‌های انتظامی جمهوری اسلامی و «حجاب‌بان‌ها» با شدت و خشونت بیشتری با زنانی که تن به سیاست‌های حجاب اجباری نمی‌دهند، برخورد کرده‌اند. یک سال پس از قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی که به اعتراضات ۱۴۰۱ انجامید، دو زنی که ظاهراً «حجاب‌بان» بودند در متروی شهدای تهران به آرمیتا گراوند، دختر ۱۷ ساله حمله کردند. آرمیتا پس از ۲۸ روز در ۶ آبان ۱۴۰۲، بر اثر خونریزی مغزی و خونریزی در جمجمه در بیمارستان فجر تهران جان باخت. موارد پرشماری از خشونت فیزیکی پلیس و آمران حجاب در سال‌های اخیر گزارش شده است.

حماس یحیی سنوار را جایگزین اسماعیل هنیه کرد

حماس سه‌شنبه ۱۶ مرداد / ۶ اوت یحیی سنوار، مقام ارشد این گروه که رسانه‌های غربی او را طراح حملات ۷ اکتبر به اسرائیل می‌دانند، به‌عنوان رهبر سیاسی جدید خود معرفی کرد. بدین ترتیب یحیی سنوار جانشین اسماعیل هنیه شد. هنیه چهارشنبه ۱۰ مرداد / ۳۱ ژوئیه در تهران به قتل رسید. ایران اسرائیل را مسئول قتل هنیه می‌داند و در حال حاضر خاورمیانه حملات تلافی‌جویانه ایران و متحدانش به اسرائیل را انتظار می‌کشد. برخی از کشورها نیز تلاش می‌کنند تا از تنش‌های موجود بکاهند. رسانه‌های غربی یحیی سنوار را متعلق به جناح تندرو حماس دانسته‌اند. آسوشیتدپرس نوشته است که «انتخاب سنوار، شخصیت مخفی نزدیک به ایران که سال‌ها برای تقویت قدرت نظامی حماس تلاش کرده، علامتی است که نشان می‌دهد این گروه پس از ۱۰ ماه ویرانی در غزه و ترور سلف سینوار، اسماعیل هنیه، آماده است به جنگ ادامه دهد.»

فرمانده فراجا: تمامی اتباع غیرمجاز تا پایان سال باید به کشورشان بازگردند

سردار احمدرضا رادان، فرمانده فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) درباره اتباع خارجی ساکن ایران گفت: «سیاست و برنامه مبنی بر بازگشت تمامی اتباع غیرمجاز به کشورشان است.» رادان در این‌باره افزود «[آن‌ها] باید تا پایان سال کشور را ترک کرده و به کشور خود بازگردند.» پیش از این نیز احمد وحیدی، وزیر کشور دولت سیزدهم از بردن لایحه‌ای به مجلس برای «برخورد با اتباع غیرمجاز» خبر داده و گفته بود «اتباع غیرمجاز باید برگردند». «اتباع غیرمجاز» در زبان مقام‌های دولتی ایران به آن دسته از مهاجرانی اشاره دارد که اجازه اقامت ندارند و بیشتر برای توصیف افغانستانی‌های گریخته از حکومت طالبان استفاده می‌شود. ایران در دو سال اخیر صدها هزار افغانستانی را اخراج کرده است. مقام‌های دولتی ادعا می‌کنند تمام «اتباع» اخراج‌شده غیرمجاز بودند، با این حال مهاجران دارای کارت اقامت نیز همواره با خطر اخراج از ایران روبه‌رو هستند. افغانستانی‌ها که بیشترین جمعیت مهاجران در ایران را تشکیل می‌دهند هیچ‌گاه از سوی حکومت به‌عنوان پناهنده پذیرفته نشدند. دولت اقامت آن‌ها در دست‌کم ۱۹ استان را کاملاً ممنوع و اشتغال‌شان را به گروه‌های شغلی که «پست» خوانده می‌شوند، محدود کرده است. مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم ۲۵ خردادماه در کارزار انتخاباتی خود درباره سیاست‌اش در مورد مهاجران افغانستانی چنین اعلام کرد: انسداد کامل مرز‌ها و جلوگیری از مهاجرت بیشتر که مسئولیت محوری به وزارت کشور خواهد بود؛ ساماندهی مهاجران براساس وفاداری آن‌ها به حاکمیت و سرانجام مذاکره با کشور‌های اروپایی برای پذیرش بخشی از مهاجران (و یا حداقل تقبل هزینه‌های حضور آن‌ها در ایران) که به معنای راه انداختن یک کسب و کار جانبی برای جمهوری اسلامی از طریق مهاجران افغانستانی‌ست.