زندگی یک شورشی؛ مسیح از دید رضا اصلان
امیرعلی بنکدار- رضا اصلان میگوید انجیل برساخته مؤمنان مسیحی است و واقعیت زندگی مسیح به عنوان یک مرد شورشی را نشان نمیدهد.
هنوز هم روایتهای متفاوت از زندگی مسیح و تاریخ مسیحیت بازار فرهنگی در سده بیست و یکم را تکان میدهد. لازم نیست حتماً برای اینکار داستانی تخیلی به نام «رمز داوینچی» بنویسید، بلکه یک کتاب پژوهشی نیز میتواند حتی بالاتر از آخرین کتاب خانم جی.کی.رولینگ، نویسنده هری پاتر، قرار بگیرد. با اینحال برای پرفروش شدن به خصوصیات و بختهای دیگری نیز به جز قابلیت پژوهش در تاریخ ادیان نیاز دارید. اینکه شما یک نویسنده ایرانیتبار مسلمان باشید و اینکه شبکه خبری فاکس نیوز در انتهای یک گفتوگوی زنده تلویزیونی مدام از شما بپرسد چرا یک مسلمان دلش خواسته در مورد زندگی مسیح کتاب بنویسد و به این ترتیب یک جنجال بزرگ درست کند، حتماً بخت شما را به طرز غیرقابل باوری افزایش میدهد.
این اتفاقی است که برای رضا اصلان و کتاب او با نام «افراطی! زندگی و زمانه عیسای ناصری» افتاد و نام او برای مدتها در فهرست پرفروشترین کتابهای امسال قرار گرفت. رضا اصلان در محافل اسلامی و آکادمیک آمریکا نام شناختهشدهای است. او که اینک ساکن کالیفرنیاست در زمینه تاریخ ادیان تحصیل کرده و کتاب پیشین او با نام «هیچ خدایی به جز خدا» پس از وقایع یازدهم سپتامبر با اقبال وسیع روبهرو شده بود.
در «زندگی و زمانه مسیح»، بحث رضا اصلان این است که مسیح بیش از هر چیز یک فرد بسیار شورشی و انقلابی است که هدفش تلاش برای استیلا و پیروزی بر یهودیان است. او معتقد است آن چهره صلحدوست مسیح که در انجیل تصویر شده، بعدها طلوع کرد.
اما بخشی از راز جدابیت او و کتابهایش به زندگی شخصی او نیز بازمیگردد. رضا اصلان که به همراه خانوادهاش در خردسالی به آمریکا مهاجرت کرده، در سنین جوانی اسلام را ترک کرد و مسیحی شد. او خودش میگوید در پانزدهسالگی مسیح را در کالج محل تحصیلش یافت. او در آنجا با داستان شگفتانگیز کودکی آشنا شد که پسر خدا بود و پس از به چهار میخ کشیده شدن روی صلیب دوباره به میان پیروانش بازگشت و سپس به آسمان عروج کرد؛ داستانی که برای رضا شگفتانگیزتر از هر چیزی بود که تا آن زمان شنیده بود. در خانواده او که از انقلاب ایران گریخته بود، مذهب حضور کمرنگی داشت و گرچه مادرش در تنهایی خود نماز میخواند، اما در خانه مسبب آنچه بر ایران رفته بود را عمدتاً اسلام و بهطور کلی مذهب قلمداد میکردند. اصلان روایت میکند که در این فضا با مسیح آشنا میشود که برایش معنا و چهره دیگری از «آمریکا» به عنوان سرزمین جدید بوده است. اما او میگوید بهتدریج تفاوتهای فراوانی میان مسیحی که در کتاب مقدس تصویر شده با مسیحی که میتوان چهرهاش را از خلال تاریخ ترسیم کرد، تشخیص داده است. رضا اصلان سپس دوباره به سوی فرهنگ و مذهب اجدادی خودش کشیده شد و در اسلام، به گفته خودش، آشنایی و آرامش بیشتری یافت. او دوباره مسلمان شد اما حرفهاش را که تحقیق و نگارش در مورد تاریخ مذاهب مختلف بود پیگری کرد.
کتاب جدید رضا اصلان که برای مدتها در صدر فهرست پرفروشهای آمازون و نیویورکتایمز قرار داشت، روی سده نخست میلادی و حوادث و ماجراهایی که در زادگاه مسیح در فلسطین میگذرد متمرکز است. بخشی از تز اصلی کتاب اصلان بر پایه کتاب پیشین او، «چگونه میتوان در یک نبرد کیهان پیروز شد» بنا شده است. در آن کتاب او میگوید چهطور مذاهب در جهت خشونتهای سیاسی بهکار گرفته شدهاند.
در «زندگی و زمانه مسیح»، بحث رضا اصلان این است که مسیح بیش از هر چیز یک فرد بسیار شورشی و انقلابی است که هدفش تلاش برای استیلا و پیروزی بر یهودیان است. او معتقد است آن چهره صلحدوست مسیح که در انجیل تصویر شده، بعدها طلوع کرد. جمله کلیدی برای رضا اصلان آن گفته مشهور مسیح است که از یارانش خواست «آنچه را که به سزار (امپراتور روم) تعلق دارد به او باز پس دهید، و آنچه متعلق به خداست را به او بازگردانید». اشاره مسیح در اینجا به سکههایی بود که تصویر سزار را بر خود داشتند. به اعتقاد اصلان، هدف مسیح در اینجا پس گرفتن زمینهایی است که مسیح آن را از آن خدا میداند و تأسیس کشور یا منطقهای برای «پیروان خدا» است. عیسی در واقع برای آزادی یهودیان و استقلال آنان از امپراتوری روم تلاش میکرد.
اصلان عیسی را مردی فقیر و برخواسته از حاشیهها تصویر میکند که جنبشی انقلابی و رادیکال را برای رهایی از قید امپراتوری روم به راه انداخته است. در دیدگاه او عیسی یک یهودی ناسیونالیست و البته افراطی است که توانسته بود لشکری از مردمان را با نطقهای آتشینش گرد خود جمع کند، و همین زنگ خطری بود برای امپراتوری روم.
رضا اصلان معتقد است در نظر نگرفتن انگیزههای سیاسی عیسای ناصری کاملاً اشتباه است، این را میتوان حتی از لقبی که رومیان به هنگام مصلوب کردنش به او بخشیده بودند نیز حدس زد: «پادشاه یهودیان». او چنین استدلال میکند که به صلیب کشیدن در آن زمان و در آن منطقه تنها برای کسانی به کار گرفته میشده که جرمی علیه امپراتوری مرتکب میشدند. پس نقطه آغاز جستوجوها در زندگی عیسی باید این نکته باشد که او به جرم شورش، طغیان و انقلاب علیه امپراتوری روم مجازات شد، و نه برای دعویهای پیامبرگونه و شاعرانهاش. اگر عیسی همان فردی بود که در انجیل تصویر شده که معتقد به نیکی بی اجر و پاداش و بیپایان بود، احتمالا دستگاه امپراتوری روم وقت خود را برای دادگاهی کردن و اعدام او اصلا تلف نمیکرد.
دیدگاه رضا اصلان آن است که نویسندگان انجیلها خود را متعهد نمیدیدهاند که مانند یک تاریخنگار که برای مثال در مورد زندگی ناپلئون مینویسد درباره عیسای ناصری بنویسند، بلکه انجیلهای آنان در مورد شخصیتی است به نام «مسیح» که برساخته الهیات و ایمان این انجیلنویسان است و نه واقعیتی که در زندگی آن مرد شورشی، عیسای ناصری، وجود داشته است. اصلان عیسی را مردی فقیر و برخواسته از حاشیهها تصویر میکند که جنبشی انقلابی و رادیکال را برای رهایی از قید امپراتوری روم به راه انداخته است. در دیدگاه او عیسی یک یهودی ناسیونالیست و البته افراطی است که توانسته بود لشکری از مردمان را با نطقهای آتشینش گرد خود جمع کند، و همین زنگ خطری بود برای امپراتوری روم.
۳۲۵ سال پس از تولد مسیح، امپراتور کنستانتین، نخستین امپراتور روم که مسیحیت را پذیرفت، شورایی به نام «شورای نیقیه» را در شهری به همین نام در ترکیه امروزی تشکیل داد تا به برخی از مهمترین اختلاف نظرها در زمینه مسیح بپردازد و تکلیف مؤمنان را با چهره حقیقی او مشخص کند. شورای نیقیه حکم داد که مسیح حقیقتاً پسر خداست و نوری است که از نور زاده شده است. این شورا همچنین حکم داد افراد و اسقفهایی مانند آریوس باید به کلی طرد شوند. آریوس معتقد بودند مسیح مقام الوهیت ندارد بلکه توسط خداوند خلق شده است و بنابراین زمانی بوده که او نیز وجود نداشته است. به این ترتیب، شورای نیقیه، عیسای تاریخی را به نفع مسیح جاودانی کنار گذاشت.
این حکم تاریخی شورا ریشه در اعتقاد روزافزون مسیحیانی داشت که در آن زمان هرچه بیشتر به خدا بودن مسیح معتقد میشدند. در حقیقت مسیحیت پس از ویرانی اورشلیم و معبد آن به دست رومیان، میان دو انتخاب مانده بود: یا میبایست همچنان به یک آیین ملیگرا و انقلابی یهودی وفادار میماند و علیه امپراتوری روم مبارزه میکرد، و یا آن که دیدگاههای پولس رسول، از مبلغان مسیحیت، را میپذیرفت که در حقیقت آیینی با آمیزههایی از یک مذهب رومی را پی افکند. رضا اصلان میگوید انتخاب این راه دوم برای مسیحیان آسانتر بود.
Zealot: The Life and Times of Jesus of Nazareth, by Reza Aslan, The Westbourne Press , 2013.
نظرها
یک کاربر ساده
دیدگاه جدیدی نیست ولی لازم است که هرچند صباحی برای یادآوری خلق خدا و مومنین رنگارنگ او ، با حروف و گرامر امروزی نوشته شود زیرا ما مخلوقین بسیار فراموشکار هستیم. امید است که ایشان در مورد محمد و تاریخ اولیه اسلام پژوهشهای بیطرفانه ایی انجام داده و منتشر کند تا دین خود را به تبار گذشته زادگاهش، ادا نماید.
sam
کاملا از ترجمه و گفته های این مطلب بر میاید که این شخص نه تنها از اسلام چیزی نمی داند بلکه مسیحیت راستین را هم در کلیساهای امریکایی درک نکرده و مسائلی را مطرح کرده که یک نوکیش مسیحی ایرانی با یکسال ایمان کاملا می تواند به ابتدایی ترین مواردی که در این کتاب ایشان مطرح کرده اند پاسخگو باشد. پرواضح است که امروز مواردی بر خلاف ادیان مطرح کردن که دارای تناقض با پیروان آن مذاهب داشته باشد بی شک به عنوان یکی از بهترین بیزینس های روز امریکایی در آمده با نگاهی به عقب کتابها و فیلمهایی که در مورد هر یک از مذاهب تاکنون نوشته شده که البته در تناقض با جریان فکری پیروان آن باشد از سود سرشاری بهره برده است - خداوند این شخص را شفا دهد و امیدوارم ایشان جسارت این را هم داشته باشند که با یکی از مسیحیان ایرانی در این خصوص و الهیات مسیحی یک مناظره انجام دهد - که بحث هایی که در این کتاب شده از پیش پا افتاده ترین مباحث مسیحی است .که البته برای جوامع ضد دین و کسانی که خود را ضد دین و سکولار می نامند این گونه نوشتهع ها وو کتابها برایشان مقدس جلوه می کند . جای تاسف برای این فرد دارد که از راه بسیار آسانی سعی کرده راه پولدار شدن و مشهور شدن در امریکا را طی کند .
YARI
اختراع ادیان و خدا از بزرگترین اختراعات بشری است که برای کنترل انسانها و دست یافتن به قدرت صورت گرفته است. مسیحیت و یهودیت و اسلام نیز همگی برساخته رندی به نام موسی و سپس تالی های او است. امیدوارم روزی بشر بتواند به این دوران سیاه و باورهای جاهلی بنگرد و بر حماقت انسانهای این روزگار بخندد که به چه موهوماتی باور داشته اند. و البته امیدوارم جنگهای مذهبی طومار بشریت را درهم نپیچد.
YARI
واقعا مضحک است که هنوز گروهی فکر میکنند چیزی به نام مسیحیت راستین یا اسلام راستین وجود دارد . لابد به تعداد ادمهای معتقد به آن مذهب هم مذهب راستین وجود دارد ...
موسی
انسان از دورانهای اولیه موجودیت اش هر چه را که برایش نا شناخته و مجهول بود به ماورای طبیعت وصل میکرد! تمام ادیانی که بقول معروف دارای کتاب اسمانی هستند بر پایه ادیان گذشته پایه گذاری شده است! و هر کدام از این ادیان دارای کتاب باصطلاح اسمانی با کلاهبرداری و راهزنی و .... غیره بوجود امده اند! محمد از طریق راهزنی خودش را به پیغمبری رساند! سنگی که در کعبه هست یکی ازبت های سنگی ای بود که اجداد محمد این بت سنگی سیاه رنگ رامیپرستیدند! چند نفری که کتاب انجیل را نوشتند هیچکدامشان عیسا را ندیده اند! این افراد در حدود بیست تا صد و ده سال بعد از عیسا زنگی میکردند! روایات و شنیده هایی از دیگران را جمع اوری کرده با طرز تفکر مذهبی خود امیغته و بعد بنام عیسای مجهول نوشته اند!
سعید
خوانش های جدید از مباحث تاریخی هیچ امتیازی نسبت به خوانش های گذشته ندارد بجز اینکه به خوبی نشان دهند امروز به دنبال بیرون کشیدن چه موضوع هایی از دل آن وقایع یا داستان ها هستیم
رشیدی
با درود.اقای رشیدی هستم از اهواز رضا جان من کتاب شما رو خوندم خیلی جالب بود بهتون خسته نباشید میگم. رضا جان من قصد نوشتن یک کتاب رو دارم ایا میتونم ازتون مشاوره داشته باشم باسپاس