فضای سیاسی دانشگاهها؛ گفتوگو با چند فعال دانشجویی
پارسا محمدی - سخنرانی حسن روحانی در روز ۲۲ مهر در مراسم نمادین آغاز سال تحصیلی در تالار علامه امینی دانشگاه تهران به گمانهزنیهای زیادی درباره فضای دانشگاهها در آینده دامن زده است.
سخنرانی حسن روحانی در روز ۲۲ مهر در مراسم نمادین آغاز سال تحصیلی در تالار علامه امینی دانشگاه تهران، به گمانهزنیهای موجود درباره فضای دانشگاهها در آینده دامن زده و امیدهایی را درباره بازگشت شور و نشاط سیاسی به دانشگاه و فعالیتهای دانشجویی در محافل رسانهای و فضای مجازی ایجاد کرده است.
به همین منظور با چند تن از فعالان جنبش دانشجویی به گفتوگو نشستهایم تا از نظرات آنان درباره سخنان حسن روحانی مطلع شویم تا مشخص شود تا چه میزان به ایجاد تغییر در فضای سرد دانشگاه باور دارند.
معضل دانشگاهها علمی نیست...
حسن روحانی: « مگر دانشگاهی میتواند به مراتب والای علمی خود دست یابد اما استاد در کلاس در بیان عقاید خود آزاد نباشد؟»
یکی از فعالان دانشجویی ایران به نام محسن (مستعار) میگوید: «راستش من دو ترم تعلیق خوردهام و حسابی عقب افتادهام. به خاطر همین با اینکه دوست داشتم بروم آنجا و ببینم چه خبر است جلوی خودم را گرفتم. باید قبول کرد دیگر. خیلی از ما توی این سالها ترسو شدهایم. بقیه را کاری ندارم ولی خود من ترسو شدهام. شاید بقیه هم این طوری شده باشند. تصور همه ما این بود که دانشگاه از بقیه جامعه آزادتر است... مدرن است و یک فضای روشنفکری دارد که بعضی کارها را که جاهای دیگری نمیتوان انجام داد در دانشگاه میتوان انجام داد. بعد وارد دانشگاه شدیم و به خاطر یک مسائل بی ارزش و پیش پا افتاده تعلیق شدیم، بچهها را اذیت کردند و فعالان قدیمی دانشگاه که میشناختیم بیشترشان از ایران رفتند... حالا فضای دانشگاه طوری است که بین انجمن اسلامی و بسیج فرقی وجود ندارد و نشریات دانشگاه - آنهایی که چاپ میشوند و بسته نشدهاند - با مطالب بی ارزش پر میشوند که باز بماند برای روزی که شاید فضا باز شد.»
محسن ادامه میدهد: «من خودم در مراسم نبودم، اما بچههایی که رفته بودند تعریف کردند که بسیجیها و اعضای انجمنهای مستقل دانشجویی که میخواستهاند پلاکارد ببرند داخل سالن سخنرانی توسط حراست دانشگاه و تیم حفاظت ریاست جمهوری متوقف شده اند و پلاکاردهایشان ضبط شده است. دوستان من که در جلسه بودند گفتند از شعار و کار هماهنگ خبری نبوده و همان بلایی را که احمدینژاد سر ما آورد، روحانی سر بسیجیها در آورده. دستش درد نکند. من که خیلی دلم می خواهد این بسیجیها چند ثانیه از حسی را که مردم در این چند سال داشتهاند بچشند، ولی خوب از صحبتهای آقای روحانی خوشحال نیستم. معضل دانشگاهها که علمی نیست. آقای روحانی شاید خواسته است موضوع را بپیچاند که بهانه دست اصولگرایان ندهد، اما این را همه دانشجویان میدانند که به خاطر سختگیریهایی که در دانشگاه اعمال شد همه دانشجویان به فکر درس خواندن بودند. جز درس خواندن کار دیگری نداشتیم در دانشگاه انجام بدهیم. یک راه فرار از وضعیت سیاه زمان احمدینژاد گرفتن پذیرش از دانشگاههای خارج بود. جلوی کار سیاسی در دانشگاه گرفته شده، کسی جلوی فرمول نوشتن استاد را نگرفته است.»
به قول آن نماینده مجلس: دستمالکش دولت
حسن روحانی: «دولت تدبیر و امید به دانشگاه آزاد، منتقد، فرهنگدوست و اندیشورز و تعلیم دهنده شهروند متخصص و مشارکتجو افتخار میکند و دانشجویانی میخواهد که در همه زمینهها به کمک دولت بشتابند. شما بودید که ۲۴ خرداد ۹۲ را آفریدید و شما بودید که تدبیر، امید و اعتدال را بر ناامیدی و افراط و تفریط پیروز ساختید.»
یکی دیگر از فعالان دانشجویی به نام آذر میگوید: «... مشکل همین جاست که فقط یک گروه محدود قدرت سیاسی در ایران را به انحصار خود در آورده است. یک جناح از این گروه به قدرت میرسد و هرکس که در خدمت این جناح باشد مقداری آزادی عمل پیدا میکند و تا جایی که بتوانند بقیه را ساکت میکنند. مشکل ما و اکثریت جامعه ایران به صورت کلی این است که خارج از دایره این گروه هستیم و فرقی برای ما ندارد کدام گروه به قدرت برسد چون به گفتمان خارج از قرائت حاکمیتمحور اجازه فعالیت و اظهار نظر داده نمیشود...»
آذر ادامه میدهد: «با پیروز شدن آقای روحانی، اصلاحطلبان در دانشگاه خیلی فعال شدهاند. البته فعالیت که چه عرض کنم، تردد آنها بیشتر شده است. باور کنید دانشجویان اصلاحطلب از ترس هزینه دادن در خیابان دانشگاه تردد نمیکردند که مبادا به کمیته انضباطی احضار شوند و نتوانند در مقطع بالاتر ادامه تحصیل بدهند. در همه اعتراضها پشت بقیه را خالی میکردند. در روزهایی که در دانشگاه اعتراض کوچکی با موضع صنفی شروع میشد اینها از دانشگاه بیرون میرفتند... الآن خیلی در دانشگاه رژه میروند و سعی میکنند بحث راه بیاندازند. فکر میکنم به امثال این افراد اجازه فعالیت بدهند. به جریان لیبرال در دانشگاه، کسانی که به تعبیر ما جمهوریخواه هستند، دانشجویان با گرایش چپی و هر طیفی که خارج از جریان اصلاحات است شانسی برای گرفتن مجوز نشریه یا فعالیت ندارد. به قول آن نماینده مجلس، "دستمالکش"های دولت جدید در چند انجمن اسلامی فعال میشوند و در دانشگاههای بزرگ چند مجوز نشریه برایشان صادر میشود. آن دسته از فعالان دانشجویی که "مشارکتجو" نیستند، یعنی در ستادهای آقای روحانی فعالیت نکردهاند، طرفدار دولت و در خط اصلاحطلبان نیستند، خارج از محدودههای قانونی هستند و آزادی آنان به رسمیت شناخته نمیشود.»
فکر نمیکنم تحول بزرگی ایجاد شود
حسن روحانی: «در دانشگاه اسلامی تنها یک گروه باید ملامت شوند و آن گروه کسانی هستند که در تولید علم و دانش و فناوری کاهلی کردهاند.»
محمد، یکی دیگر از فعالان دانشجویی است که اعتقاد دارد: «...لیسانس به طور طبیعی چهار سال است. فوق لیسانس هم دو یا دو و نیم سال طول میکشد. در جنبش دانشجویی کسی وجود ندارد که زمان اصلاحات را به یاد داشته باشد. آن موقع ما همگی دانشآموز بودیم. اطلاعاتی که ما داریم بر مبنای خاطراتی است که فعالان دانشجویی سابق در جلساتی که بود برای ما تعریف کردهاند. به هر حال مقداری اطلاعات به دست ما رسیده است. همین الآن هم امکانش هست کسی که علاقه دارد به دانستن گذشته، برود و با دانشجویان آن زمان صحبت کند.»
محمد ادامه میدهد: «دانشجویان ورودی جدید و آنهایی که خبر از گذشته دانشگاه و فضای جنبش دانشجویی ندارند این حرفها را، یعنی سخنرانی حسن روحانی را جدی میگیرند، اما فعال دانشجوییای که اطلاعات بیشتری دارد امیدی ندارد که تغییر فوری ایجاد شود. فکر نمیکنم تحول بزرگی در فضای دانشگاه ایجاد شود. طیف اصلاحطلب دانشگاه با اینکه از زمان انتخابات چندبار با مدیران دانشگاه ملاقات داشتهاند به جایی نرسیدهاند. مجوز نشریه هم ندادهاند؛ گفتهاند فعلاً زود است. به جز دانشگاه علامه، رئیس بقیه دانشگاههای مهم عوض نشده است. رئیس دانشگاههای وزارت علوم احمدینژاد باعث شدند فضای دانشگاه بسته شود. تا وقتی اینها عوض نشوند اتفاقی نمیافتد. در دانشگاه علامه هم که رئیس دانشگاه عوض شده، به این بهانه که فعلاً دولت زیر ذرهبین است و نباید بهانه به دست کیهان و صدا و سیما داد، اتفاق جدیدی نیافتاده و دانشجویان فقط خوشحال هستند که شریعتی رفته است.»
نباید سیاهنمایی کرد
نازنین یکی دیگر از فعالان دانشجویی است که در زمینه نشریات دانشجویی فعالیت دارد. او میگوید: «یک بار دیگر دوم خرداد تکرار شده است. من نمیدانم چرا بعضیها علاقه دارند با اینکه اصلاحطلبان خیلی بهتر از احمدینژاد هستند حماسهای را که اتفاق افتاده کوچک و بیاهمیت نشان بدهند. همه چیز دارد فرق میکند و بهتر میشود. در دولت احمدینژاد، وزیر اطلاعات مصاحبه میکرد و دانشجویان را تهدید میکرد، اما وزیر اطلاعات دولت روحانی اعلام میکند همه در کشور آزاد هستند و میتوانند نظراتشان را به زبان بیاورند. این دستاورد بزرگ شرکت در انتخابات است. به نظر من کسانی که میخواستند انتخابات تحریم بشود و مردم به حرفهایشان گوش ندادند، دارند لج میکنند.»
نازنین ادامه میدهد: «ما یک نشریه دانشجویی داشتیم که مدت یک سال در توقیف بود. مسئولان دانشگاه قول دادهاند مجوز انتشار دوباره آن را بدهند. هر کاری زمان میبرد. نباید توقع داشت همه چیز خیلی سریع عوض بشود. دو دوره ریاست جمهوری طول کشیده تا این همه اتفاقهای بد بیفتد. آقای روحانی خیلی باید زحمت بکشد تا همه این خرابیها را درست کند. نباید سیاهنمایی کنیم و بگویم باید همین الآن همه چیز برگردد به حالت قبل. آقای روحانی آهسته و با دقت کار میکند. اگر عجله کند و بخواهد زود مسئولان را عوض کند مخالفت به وجود میآید و دولت تدبیر و امید شکست میخورد.»
مشکل اصلی خود قانون است
حسن روحانی: «باید در دانشگاهها زبان علم و تحقیق، زبان رسمی باشد... در دانشگاه در کنار این زبان فقط قانون باید حکمفرما باشد؛ این دولت فشارهای محفلی را بر دانشگاه نخواهد پذیرفت.»
یکی از فعالان برجسته جنبش دانشجویی در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد خورشیدی، که او را فرامرز مینامیم، درباره صحبتهای حسن روحانی در دانشگاه میگوید: «اول باید به فعالان فعلی جنبش دانشجویی که چراغ حداقل فعالیت در دانشگاه را با وجود همه سختیها و فشارهای سالهای اخیر روشن نگاهداشتهاند خسته نباشد بگویم. درست است که میزان فعالیتها و نوع رویدادهای فعلی دانشگاه با گذشته قابل قیاس نیست، اما این عزیزان نباید سرخورده و مایوس بشوند. کسی نمیتواند از این دانشجویان انتظار داشته باشد تا کارهایی را انجام بدهند که در حدود توانایی و امکانات آنها نیست. همین مقدار که با وجود همه تلاشهای حکومت، دانشگاه تبدیل به پایگاه بسیج نشد و نتوانستند پروژه اسلامیسازی دانشگاه را با معیارهای انقلاب فرهنگی پیادهسازی کنند نشان میدهد که افرادی در دانشگاه برای یک هدف جمعی و فراگیر در سطح کشور که مقابله با دیکتاتوری است تلاش کردهاند.»
فرامرز ادامه میدهد: «از فعالان دانشجویی خواهش میکنم در کنار مسائل مختلف به مطالعه قوانین کشور بپردازند... در بهترین حالت در دانشگاه شعار بازگشت به قانون را سر میدهند. باید دانست این قانون چه قانونی است. قانون اساسی جمهوری اسلامی پر از تناقض و محدودیتهای مغایر با قوانین جوامع مدرن است. اوضاع قوانین حقوقی به مراتب بدتر است. لحظه به لحظه از طرف نهادهای غیر مردمی مانند نهادهای مذهبی، نظامی و غیره به اسم اسلام از سهم مردم و حق مردم پایمال میشود. جمهوریت در ایران توسط اسلامیت که پایه حکومت است مورد تاخت و تاز و تاراج قرار گرفته و تا آخرین حد به عقب رانده شده است. مشکل اصلی در کشور ما خود قانون است. آقای روحانی از قانونی دم میزند که در دوران اصلاحات با آن قانون، دادگاه عاملان حمله به کوی دانشگاه و به خاک و خون کشیدن دانشگاه برگزار شد و فقط یک سرباز صفر به جرم دزدیدن ریشتراش محاکمه شد. قانونی که با آن حکم ارتداد زالزاده، پوینده، مختاری، شریف، فروهرها و دگراندیشان و روشنفکران را صادر میکردند و یکی از عاملان اصلی این آدمکشیها اکنون در دولت آقای روحانی پست وزارت دارد...»
ما زمانی فکر میکردیم آزادی یعنی برگزاری تحصن و تریبون آزاد. سرگرم این مسائل بودیم و متوجه نبودیم تبدیل به نردبام قدرت گروههای سیاسی شدهایم. این گروهها تا زمانی که جنبش دانشجویی حرفهای آنان را تکرار میکرد از فضای سیاسی دانشگاه دفاع میکردند، اما وقتی جنبش دانشجویی خلاف منافع آنان صحبت میکرد به جنبش دانشجویی حمله میکردند. متاسفانه تجربیات نسلهای مختلف به خوبی به نسل جدید منتقل نمیشود. در زمانی که اکثریت بدنه جنبش دانشجویی در انتخابات ریاست جمهوری از دکتر معین حمایت نکرد و موضع تحریم گرفته شد، بزرگان جریانهای اصلاحات مانند حجاریان، تاجزاده، عبدالله نوری و غیره در روزنامهها موضعگیری میکردند که دانشگاه جای کار سیاسی نیست و بیش از اندازه سیاسی شده است. آقای ابراهیم یزدی و کدیور مصاحبه میکردند که دفتر تحکیم وحدت فقط جای معتقدان به اسلام است و بقیه ناخوانده هستند... متاسفانه نسل جدید فعالان سیاسی و فعالان دانشجویی با هیاهوی انتخابات سیاسی شدهاند و از گذشته آگاهی ندارند برای همین ممکن است به حرفهای آقای روحانی باور پیدا کنند.»
زمان در حال از دست رفتن است
یکی از فعالان دانشجویی به نام پویا میگوید: «پیروزی روحانی در انتخابات یک شوک بود. تا وقتی اصولگرایان در شوک بودند باید کارهای مهم انجام میشد. اینطوری مخالفت کمتر میشد. دانشگاه علامه را نگاه کنید. اصولگرایان فهمیدند قرار است رئیس دانشگاه عوض شود. سریع شروع کردند به مخالفت و جوسازی. اگر افراد قبلی بدون اطلاع و زود عوض شوند فرصت جوسازی گرفته میشود. تمام معاونتهای وزارت علوم از زمان احمدینژاد هستند. حداقل باید اینها را عوض میکردند. رئیس دانشگاه عوض کردن جنجال درست میکند. در مجلس مخالفت میکنند، اما کسی نمیتواند بگوید در وزارتخانه تغییر نباشد. تغییر مدیران وزارتخانه حق وزیر است. تازه وزارت علوم سرپرست داشت و وزیر اصلی دیگر هزینه کارهای سرپرست را نمیداد. شایعه شده بود که توفیقی به عنوان وزیر علوم انتخاب نمیشود. بچهها اس.ام.اس دادهاند که شایعه جدی شده است و خبر رسمی اعلام کردهاند که توفیقی به مجلس معرفی نمیشود.»
پویا ادامه میدهد: «رئیس دانشگاه پلیتکنیک هنوز عوض نشده. پلی تکنیک خیلی مهم است. اگر فضا در پلیتکنیک باز شود در بقیه دانشگاهها باز میشود. سطح فعالیت دانشگاه تهران همین حدی است که زمان احمدینژاد هم بود. تعداد اعتراضها شاید زیاد شود، اما سطح اعتراض همین قدر است. توجه به دانشگاههای شهرستان هم باید جدی باشد. اگر فقط به دانشگاههای تهران توجه شود اطلاعات همه امکاناتش را میگذارد روی چند دانشگاه تهران ولی اگر همهجا فعالیت باشد توان وزارت اطلاعات پخش میشود. یکی از قدیمیهای کوی دانشگاه میگفت پاشنه آشیل جنبش دانشجویی در زمان آقای خاتمی این بود که شهرستانها به اندازه تهران فعال نبودند. میگفت فعال دانشجویی در شهرستان زیاد است، اما چون حمایت نمیشوند کاری از دستشان بر نمیآید و هزینههای سنگین میدهند. آقای روحانی استاندارها را عوض نکرده است چه برسد به روسای دانشگاه. بچههای ستاد روحانی میگویند فشار از طرف امام جمعهها و سپاه روی روحانی در خارج از تهران زیاد است و روحانی نمیخواهد با امام جمعهها و سپاه کنتاکت پیدا کند برای همین امتیاز میدهد.»
نظرها
darush
...........فقط کدخدا عوض شده!