گاهشمار رویارویی سرداران با یک «کلنل»
پیشینه رویارویی «سرداران» با «زوال کلنل» نوشته محمود دولتآبادی، ما را به سالهای دهه ۱۳۶۰ میبرد. گاهشمار این رویارویی تاریخی.
پس از آنکه نشریه «آسمان» در یک خبر اغراقآمیز اعلام کرد که به زودی رمان «زوال کلنل» با شمارگان پنجاه هزار نسخه منتشر میشود، و بهرنگ کیائیان، یکی از مسئولان نشر چشمه هم وعده داد که نشر چشمه این کتاب را تا پیش از پایان سال منتشر میکند، حمید رضا مقدمفر، معاون فرهنگی−اجتماعی سپاه پاسداران محمود دولتآبادی را به داشتن پیوندهای عمیق با خارج متهم کرد و رمان «زوال کلنل» را «ضدانقلابیترین رمان بعد از پیروزی انقلاب» خواند. در این فاصله، معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران بهطور رسمی صدور مجوز انتشار رمان «زوال کلنل» نوشته محمود دولتآبادی را تکذیب کرده است.
پیشینه رویارویی «سرداران» با «زوال کلنل» نوشته محمود دولتآبادی، ما را به سالهای دهه ۱۳۶۰ میبرد:
زوال «کلنل» در سالهای دهه ۱۳۶۰
محمود دولتآبادی رمان «زوال کلنل» را در سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ نوشته و در طی سالهای گذشته چندین بار این اثر را بازنگری و بازنویسی کرده است.
سالهای دهه ۱۳۶۰ سالهای جنگ و بمباران شهرها و تضعیف ارتش و فرماندهانش است. «زوال کلنل» هم در چنین حال و هوایی آغاز میشود: یک شب تیره و بارانی در یک شهرستان دورافتاده در ایران. یک سرهنگ بازنشسته ارتش غرق در اندیشه است. او به سالهایی میاندیشد که در زمان شاه یکی از صاحب منصبان بوده، و احترام و اعتباری داشته است. به فرزندانش فکر میکند که هر یک به راهی رفتهاند، به کمیته و سپاه پیوستهاند و برخی هم به احزاب و گروههای مخالف حکومت گرویدهاند. مردم عزادار در کوچه و خیابانهای شهر جنازه شهدا را روی دوش میبرند و در گذرگاهها در گرامیداشتشان حجلههایی گذاشتهاند. ایام جنگ است؛ در خانه سرهنگ رازی وجود دارد: یکی از پسران او خود را در زیرزمین خانه پنهان کرده است. در همین هنگام زنگ در به صدا درمیآید. سرهنگ را پاسداران بازداشت میکنند و او را با خود به دادگاه انقلاب میبرند. رمان محمود دولتآبادی اینگونه آغاز میشود و کل داستان در ۲۸ ساعت به وقوع میپیوندد.
سال ۱۳۸۷ «کلنل» مورددار میشود
داستان در ۲۸ ساعت اتفاق میافتد اما ۲۳ سال طول میکشد تا نویسنده آن را به دست ناشر برساند:
محمود دولتآبادی رمان «زوال کلنل» را در سال ۱۳۸۷ به نشر چشمه سپرد. کتاب یک سال و نیم در وزارت ارشاد بلاتکلیف ماند و سرانجام با ۶۱ اصلاحیه به نویسندهاش بازگردانده شد. بیش و کم در همان زمان بهمن نیرومند در کار ترجمه این کتاب به زبان آلمانی بود. محمود دولتآبادی امید داشت که رمانش به فارسی و آلمانی به طور همزمان انتشار پیدا کند. او میگوید: «پیش از اینکه من اجازه بدهم این اثر در سوییس به زبان آلمانی چاپ شود، آن را از طرف نشر چشمه به وزارت ارشاد ارائه دادم. امیدوار بودم که همزمان یا حتی قبل از انتشار این کتاب در اروپا به زبان فارسی چاپ شود. ولی متأسفانه اینطور نشد و این کتاب تا حدود یک سال و نیم بدون جواب ماند تا سرانجام با حدود ۶۱ مورد اصلاحات به من برگردانده شد. من روی موارد اصلاحی، به رغم میل خودم و ساختار کتاب و برای اینکه حسن نیت خود را نشان داده باشم، مقداری کار کردم ولی نتیجه، باز هم منفی بود زیرا این کتاب را با ۲۱ مورد ایراد تازه به من برگرداندند.»
«کلنل» در سوئیس منتشر میشود
در سال ۲۰۰۹ این کتاب با نام «کلنل» و به ترجمه بهمن نیرومند توسط انتشارات «اونیون» در سوئیس منتشر شد و بلافاصله مورد توجه روزنامهها و رسانههای معتبر آلمانیزبان قرار گرفت. نظر منتقدان متفاوت بود:
دیتسایت نوشت:
«مخاطبان واقعی "کلنل" هم مثل دیگر آثار ادبیات تبعید، در ایران به سر میبرند و زمانی این کتاب میتواند در تاریخ ایران تأثیرگذار باشد که در ایران منتشر شود. برای ما خوانندگان آلمانیزبان این رمان یک اثر تکاندهنده و برای خوانندگان ایرانی شاید یک اثر تحولآفرین باشد.»
منتقد تاگستسایتونگ نوشت:
در «کلنل» کمونیستها، اسلامگرایان، طرفداران شاه، و پاسداران انقلاب با هم درگیر میشوند و نویسنده در این میان تلاش میکند که جانب انساندوستی را بگیرد.
و منتقد زوددویچه تسایتونگ هم این رمان را با «مکبث» مقایسه کرد و نوشت:
ویژگی این رمان تلاش نویسنده برای نشان دادن جنون است؛ رمانی به زیبایی «مکبث» نمایشنامه معروف شکسپیر.
«کلنل» در کشوی میز معاون فرهنگی خاک خورد
رمان کلنل پس از کامیابی در کشورهای آلمانیزبان نامزد جایزه منبوکر شد. بهمن دری، معاون فرهنگی وقت وزارت ارشاد ۱۸ آبان ۱۳۹۰ در نشست خبری نوزدهمین دوره هفته کتاب ایران گفت: «این کتاب چون در خارج از کشور منتشر شده است، ضرورتی ندارد در ایران منتشر شود، البته یک نسخه از کتاب را به من هم دادهاند که بخوانم.»
گفته معاون فرهنگی وزارت ارشاد این گمان را به وجود آورد که اگر او کتاب را بخواند ممکن است مجوزش را هم صادر کند. محمود دولتآبادی گفت: «حالا زمانی است که آقایان، با سعه صدر، اجازه انتشار این کتاب را، بیست و شش سال پس از نوشته شدن، بدهند که به دست خوانندگان ما برسد.»
او همچنین درباره انتشار این کتاب در خارج از ایران گفت: «من هرگز راغب به این کار نبودهام چون حق هر نویسندهای است که اثری که خلق میکند در زبان و در کشور خودش منتشر شود.»
نسخه فارسی «کلنل» در کشوی بهمن دری ماند. اما تام پتردیل آن را به انگلیسی ترجمه و منتشر کرد.
اقبال جهانی یک «کلنل»
رمان «کلنل» نامزد دریافت جایزه ادبی آسیایی من در بریتانیا، نامزد دریافت جایزه ادبیات بینالملل خانه فرهنگ جهانِ برلین و نامزد جایزه بهترین کتاب ترجمهشده در آمریکا با ترجمه تام پتردیل شد و ۲۳ فروردین ۱۳۹۲ در فهرست نامزدهای جایزه بهترین کتاب داستانی ترجمه در آمریکا (BTBA) قرار گرفت.
۱۰ نویسنده از ۹ کشور در این فهرست حضور داشتند، از جمله کتابهایی از هرتا مولر، نویسنده رومانیتبار ساکن آلمان و برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۰۹، میخاییل شیشکین، نویسنده و روزنامهنگار روسی، لازنو کرازناهورکائی نویسنده مجاری، ادوارد لُوه، نویسنده و عکاس فرانسوی، و کلاریس لیسپکتور، نویسنده فقید برزیلی.
سرانجام در ۲۲ آبان ماه ۱۳۹۲ رمان «کلنل» برنده جایزه ادبی یان میخالسکی ۲۰۱۳ شد.
در سرنوشت «کلنل» تجدید نظر میشود
حالا دیگر دولت تازهای بر سر کار آمده بود. حسن روحانی در رقابتهای انتخاباتی از حذف نظارت پیش از چاپ سخن گفته بود. علی جنتی هم حرفهای رییس دولت را مدتی تکرار کرد، اما نتوانست آنها را اجرایی کند.
سید عباس صالحی، معاون فرهنگی جدید گفت: «کتاب آقای دولتآبادی قبلا مراحلی را طی کرده بود و مشمول اصلاحاتی شد که به کتاب خورد. ایشان هم این اصلاحات را انجام دادند و دوباره اصلاحات بعدی مطرح شد. خود من این کتاب را خواندهام. همه آثار آقای دولتآبادی را هم مطالعه کردهام. ایشان از مفاخر ادبیات ایران و خراسان هستند، طبعاً انتشار آثار ایشان در ایران افتخاری برای ایران و فرهنگ فارسیزبان است. اما من قانونمدار و قانونگرا هستم و اکنون مدیر هستم، به همین دلیل نمیتوانم تبصره بزنم که کتاب "زوال کلنل" با سایر کتابها متفاوت باشد، اما این کتاب در حال طی کردن مسیر تجدید نظر است»
نشر چشمه، ناشر رمان «کلنل» هم در این میان با رأی هیأت تجدیدنظر بررسی تخلفات ناشران فعالیت خود را از سر میگیرد. اما همچنان «کلنل» در دهلیزهای هزارتو بلاتکلیف مانده است.
نظرها
ghazal
واقعا فکر کردید چیزی عوض شده ؟ فقط شعار انتخابات بود
محمد جوادی مستعار
دوستان عزیز قابل تحمل است که سایت زمانه به شدت برای ا اقای دولت ابادی تبلیغ کند. شما هر یکی دو روز یک خبر در باره ایشان دارید. قابل تحمل است که شما برای کتاب کلنل اقای دولت ابادی تبلیغ کنید اما دوستان دروغ گفتن ان هم دروغ های بزرگ قابل تحمل نیست . کار درستی هم نیست شما نوشته اید منتقد زوددویچه تسایتونگ کلنل را به زیباپی مکبث شکسپیر می داند. من تمام متن های این روزنامه را در باره کلنل دوباره نگاه کردم . چنین جمله ای وجود ندارد .دروغ در این حد قابل تحمل نیست . می دانم این کامنت را منتشر نمی کنید . مهم هم نیست اما خوب است بدانید خوانندگان شما ااحمق نیستند. این گونه غلوها درست نیست مثل این که دروغ گوپی از برخی نشریات داخل کشور به شما هم سرایت کرده است . ------------------------------------------- دوست عزیز، لطفاً به این دو نشانی مراجعه بفرمائید: خلاصهای از بازتاب «زوال کلنل» در رسانههای آلمانیزبان در رادیو زمانه، ۱۲ دی ماه ۱۳۸۸ http://zamaaneh.com/khaak/2009/12/post_4.html و به نقد هانس پتر کونیش در زود دویچه تسایتونگ: http://www.perlentaucher.de/buch/mahmud-doulatabadi/der-colonel.html با احترام و سپاس؛ گروه فرهنگ رادیو زمانه
محمد جوادی مستعار
سلام ممنون برای جواب. من به هر دو ادرس که نوشته اید نگاه کردم. هیچ جمله ای ندیدم که نوشته باشند کلنل به زیباپی مکبث شکسپیر است . اگر من اشتباه می کنم لطفا این جمله و صفحه ای که این جمله در ان چاپ شده را بنویسید. ممنون ----------------------------------- دوست عزیز به همان لینک مراجعه بفرمائید. دو سطر آخر، در چکیدهای که از نقد هانس پتر کونیش در زوددویچه آمده <a href="http://www.perlentaucher.de/buecherschau/2009-07-03.html" target="_blank" rel="nofollow">(سوم ژوئن ۲۰۰۹)</a> منتقد رمان زوال کلنل را از نظر بازتاب دادن جنون در زبان با مکبث مقایسه کرده است. متأسفانه اصل مقاله در دسترس نیست که عین عبارت را بیاوریم. پس ناگزیریم شما را به خلاصه پرلنتاخر ارجاع دهیم. گروه فرهنگ رادیو زمانه
محمد جوادی مستعار
شما در متن نوشته اید منتقد کلنل را به زیباپی مکبث شکسپیر می داند . حالا می فرمایپد منتقد از نظر بازتاب دادن جنون در زبان کلنل را با مکبث مقایسه کرده است . نمی دانم خودتان تفاوت این دو جمله خودتان را می دانید. خوانندگان به حتم تفاوت این دو جمله را درک می کنند. به مثل من زمانه را با بی بی سی انگلیسی مقایسه می کنم . اما برادر این خیلی فرق دارد تا من بنوبسم دقت سردبیر زمانه مثل دقت بی بی سی است . اگر حرف کنونی شما درست باشد شما جمله را در متن یا غلط ترجمه کرده اید یا تحرف کرده اید . بهتر نیست با یک عذرخواهی از خوانندگان کار را تمام کنید و از این پس هم در تبلیغ برای یک کتاب با نویسنده غلو نکنید . از اقای نیکفر بعید است. ----------------------- دوست عزیز ما قصد نداشتیم به گفته شما «تبلیغ» کنیم برای رمان آقای دولتآبادی. ایشان هم به چنین تبلیغی نیاز ندارند. منتقدان نظرات متفاوتی نسبت به این رمان داشتهاند. یکی از مثبتترین نقدها، نقد کونیش است در زوددویچهتسایتونگ و ما به نقل از مقالهای در رادیو زمانه که <a href="http://zamaaneh.com/khaak/2009/12/post_4.html" rel="nofollow">در ۱۲ دی ۱۳۸۸</a> منتشر شده، فرازی از نقد کونیش را آوردیم. <a href="http://zamaaneh.com/khaak/2009/12/post_4.html" rel="nofollow">در مقاله ۱۲ دی ۱۳۸۸</a>، اگر با دقت مینگریستید آمده است: کونیش مهمترین ویژگی این رمان را تلاش نویسنده برای نشان دادن جنون میداند که به نظر او به زیبایی «مکبث» نمایشنامه معروف شکسپیر است. مرجع این نقل قول را هم در پاسخهای پیشین مییابید. ورود رسانههای فارسیزبان به موضوعات ادبی به دلیل همین باریکبینیها چالشبرانگیز شده. امیدواریم با انتشار رمان زوال کلنل در ایران زمینههای تازهای برای بحث پدید آید. با احترام به شما: گروه فرهنگ رادیو زمانه
جمهوریخواه
با توجه به اعمال نفوذ نظامیان تشنه قدرت که نه تنها در سیاست و اقتصاد بلکه به فرهنگ مردم هم بدلیل تاثیرات متحجر مذهبی چشم دارند باید گفت که فرهنگ تازیان هرگز پیروز نخواهد شد و امثال آقای دولت آبادی و امانیسم ادبی او، خار چشم عرب پرستان و مرتجعین ایرانی نمای آن خواهد بود و الهام بخش بسیاری از سکولارها، رئالیستها و روشنفکران نسل فردا !
jamal
برادر محمد جوادی مستعار٬ همان توقیف انتشار کتاب بهترین دلیل است که کلنل بچشم مردم بجان آمده ایران به زیباپی مکبث شکسپیر است.
محمد جوادی مستعار
دوستان من در کامنتی نوشتم که جمله ای که شما می گوپید در متن المانی نیست. هیچ کس ننوشته است کلنل به زیباپی مکبث است . بقیه حرف ها که نوشته اید ارتبلطی به بحث ما ندارد. شما جمله را غلط ترجمه یا تحریف کرده اید اما شما کامنت مرا بعد از چند ساعت برداشتید و به همین دلیل شاید وقت بگذارم و مقاله ای در باره برخورد شما بنویسم چون نمونه جالبی است از وجدان حرفه ای برخی ژورنالیست های ما ------------------------------ دوست عزیز کسی نظر شما را حذف نکرده، بلکه تلاش بر پاسخگویی به شما بوده. گروه فرهنگ رادیو زمانه