به مناسبت چهارم آوریل، روز جهانی مبارزه با مینهای زمینی
مین و مرزهای مرگ
براساس آماری که ثبت شده است پس از پایان جنگ ایران و عراق هشت هزار و ۲۴۳ نفر قربانی مین شدهاند، اما هنوز سطحی وسیع از مناطق غرب ایران آغشته به مین است.
هر سال، در پی انفجار مینهای زمینی هزاران نفر در جهان قربانی میشوند. ایران از جمله کشورهایی به شمار میرود که دارای بیشترین مینهای زمینی باقیمانده از جنگ هشتساله با عراق است.
مینها و مواد منفجره باقیمانده هنوز جان هزاران شهروند را در مناطق مرزی ایران تهدید میکنند. حتی به تازگی گزارشهایی در پیوند با انفجار مین در کویر شهداد در استان کرمان منتشر شدهاند. در این انفجار یک گردشگر نوروزی بهنام حمید هاشمی کشته و سه تن دیگر زخمی شدند. پیشتر هم در رویدادی مشابه امیر طالبی، راهنمای تورهای گردشگری در کویر لوت جان خود را از دست داد.
مین اما در مناطق مرزی زیانهای بیشتری به بار آورده و قربانیهای بیشتری نیز گرفته است. بر اساس گزارشهای منتشر شده، روز ۱۴ بهمنماه در استان کرمانشاه، پسر ۱۰ ساله یک خانواده اهل سرپل ذهاب که برای تفریح به شهرستان قصر شیرین سفر کرده بودند، در حین گردش با مین برخورد میکند و بر اثر این حادثه، مچ پای خود را از دست میدهد.
شهریار حیدری، مدیر کل امنیتی و انتظامی استانداری کرمانشاه، در همین زمینه به خبرگزاری «مهر» گفته است: «در هیچ یک از برنامههایی که در این خصوص اجرا شده، پاکسازی صد در صدی ادعا نشده است.»
اشاره شهریار حیدری به «جشن پاکسازی مناطق آلوده به مین استان کرمانشاه» است که در بهمن ماه سال گذشته برگزار شد. در این مراسم که احمد وحیدی وزیر دفاع و سید دادوش هاشمی استاندار کرمانشاه حضور داشتند، اعلام شد که ۷۰۰ هزار هکتار از زمینهای استان کرمانشاه که به سه میلیون و ۵۰۰ هزار قطعه مین و گلوله عمل نکرده آلوده بوده، پاکسازی شده است.
این در حالی است که پس از آن مراسم بارها خبر انفجار مین و مواد منفجره منتشر شده است. پیشتر هم یاور محمدی، سرپرست فرمانداری شهرستان قصر شیرین، گفته بود، از سال ۱۳۹۰ خورشیدی تاکنون در این شهرستان ۸۴ مورد انفجار رخ داده است.
شهروندان مناطق مرزی به ویژه در استانهایی مانند آذربایجان غربی، کردستان، ایلام، کرمانشاه و خوزستان پس از جنگ ایران و عراق و جنگهای کردستان، سالهاست در فضایی ناامن و شرایطی پر خطر زیستهاند.
ویدا امیرمکری، پژوهشگر و همکار مانیتور، به «رادیو زمانه» گفت، طبق آماری که ثبت کردهاند پس از پایان جنگ ایران و عراق هشت هزار و ۲۴۳ نفر قربانی مین شدهاند، اما ظاهراً این پایان مشکلات و رنجهای مردم مناطق مرزی نیست. هنوز سطحی وسیع از این مناطق آغشته به مین است.
انفجارهای مرگبار
به گزارش تارنمای مانیتور سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ اعلام کرده، پس از پایان جنگ ایران و عراق ده هزار نفر از شهروندان ایران در پی انفجارها قربانی شدند.
مانیتور که سیستم نظارت بر اجرای کنوانسیون اتاوا و کنوانسیون مربوط به بمبهای خوشهای و همچنین ارگان پژوهشی کمپین بینالمللی منع مینهای ضد نفر است، چندی پیش گزارشی در پیوند با تلفات مین به ویژه در سال ۲۰۱۲ منتشر کرد.
ویدا امیرمکری میگوید: «آماری که ما ثبت کردیم و مرکز مینزدایی در اختیارمان گذاشته، هشت هزار و ۲۴۳ نفر کشته و مجروح (نظامی و غیر نظامی) است. از این تعداد پنج هزار و ۷۲۳ مجروح شدهاند و دوهزار و ۵۱۹ نفر کشته شدهاند. همچنین از میان مجروحان، پنج هزار و ۶۱۶ تن غیر نظامی بودهاند. به احتمال زیاد آمارها بیشتر از این است. از جمله آمار نظامیان قربانی به صورت کامل در دسترس نیست و اگر در نظر گرفته شود، حتماً این آمار قربانیان را بیشتر خواهد کرد. از تعداد کودکانی که در این ۲۵ سال قربانی شدهاند، اطلاع دقیقی نداریم.»
معمولاً پس از اتمام جنگها میزان تلفات در یک دوره زمانی به اوج میرسد و کمکم این روند کاهش مییابد. بر اساس گزارش مانیتور در سال ۱۹۹۵، ۹۱۸ نفر کشته و زخمی شدند، یعنی در این سال بهطور متوسط حدوداً سه نفر در روز قربانی شدهاند، اما این آمار در سال ۲۰۱۲ به پایینترین حد خود یعنی ۱۲۳ نفر پس از پایان جنگ ایران و عراق رسیده است.
ویدا امیر مکری در پیوند با آمار قربانیان سال ۲۰۱۲ چنین توضیح میدهد: «طبق آماری که به دست آوردیم در این سال، ۱۲۳ نفر در ایران بر اثر انفجار انواع مین و مهمات عمل نکرده قربانی شدند. حوادث مربوط به مین در پنج استان غربی کشور آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان روی دادند. همچنین در استانهای سیستان و بلوچستان و البرز چند تن قربانی انفجار مهمات عمل نکرده شدند و در استان هرمزگان دو کودک بر اثر انفجار مین دریایی کشته شدند. برای اولینبار بیشتر از نصف قربانیان مینروب بودند؛ یعنی ۶۷ نفر. ۳۹ درصد از قربانیان غیر نظامی که سنشان مشخص شده بود زیر ۱۸ سال بودند. یعنی از بین ۵۴ نفر قربانی غیر نظامی فقط سن ۱۸ از نفر آنان مشخص بود که هفت تن از آنها کودک بودند. به احتمال زیاد در میان قربانیانی که سنشان ناشناخته است هم کودکانی وجود داشتهاند، چون در برخی موارد همه اعضای یک خانواده قربانی انفجار شدهاند.»
این پژوهشگر به یکی از موارد انفجار مین در استان کردستان اشاره میکند و میگوید: «در یک انفجار در روز ۱۳ آبان ۱۳۹۱ در روستای پیران از توابع مریوان شش نفر از کارکنان پاکسازی کشته شدند. این شش نفر بر اثر انفجار زودهنگام دپوی مین در حین تخریب مینهایی که در میادین مین جمع آوری شده بودند کشته شدند.»
قانون تبعیضآمیز
حمایت دولت از شهروندانی که قربانی مین شدهاند و دوران ناآرام جنگها را سپری کردهاند، به یک اندازه نیست. طبق قانون برای برخورداری از حمایت کامل دولت پرونده قربانی باید در کمیسیونی به نام کمیسیون ماده دو پذیرفته شود.
براساس قانون مربوط به قربانیان مین و مهمات باقیمانده از جنگ، «آن دسته از مهاجران و کسانی که در مناطق جنگی به علت برخورد با مواد منفجره از قبیل نارنجک، مین، گلوله توپ و غیره معلول یا فوت شدهاند یا میشوند، حسب مورد در حکم جانباز یا شهید تلقی و طبق ضوابط بنیاد شهید و بنیاد جانبازان از حقوق و مزایای شهیدان و جانبازان جنگ تحمیلی برخوردار میشوند.»
در آئین نامه اجرایی این قانون آمده است: «در صورتی که ثابت شود افراد موضوع این قانون به فساد اخلاقی یا ضد انقلاب مشهور بوده یا بر اثر سهلانگاری خود یا بازماندگانشموجب انفجار باشند، از طریق کمیته امداد امام (ره) تحت پوشش قرار میگیرند.»
این قانون در سال ۱۳۸۹ اصلاح شد و عبارتهای «سهلانگاری» و «فساد اخلاقی» حذف شدند.
ویدا امیرمکری در پیوند با تشکیل کمیسیون دو میگوید: «تا قبل از اصلاح قانون مربوط به قربانیان مین در سال ۸۹ قربانیان غیر نظامی به دشواری میتوانستند از حمایتهای دولتی برخوردار شوند. کمیسیون مشهور به کمیسیون ماده دو در استانداری محل حادثه تشکیل میشد. اگر آن کمیسیون تشخیص میداد فرد قربانی سهلانگاری نکرده و به فساد اخلاقی شهرت نداشته است، مصدوم یا خانواده قربانی کشته شده مورد حمایت بنیاد شهید یا جانبازان قرار میگرفت که امروز به مجموعهای به نام بنیاد شهید و امور ایثارگران تبدیل شده است.
آن دسته از قربانیانی که مورد حمایت بنیادها بودند تسهیلات و امکاناتی به آنان تعلق میگرفت که چتر حمایتی نسبتاً خوبی بود. اما در آن زمان کمیسیونها بسیار سختگیرانه پروندهها را بررسی میکردند. بسیاری از قربانیان عنوان جانباز و شهید نمیگرفتند، چرا که چنین تلقی میشد که قربانی با ورود به منطقه نظامی سهل انگاری کرده است.»
باوجود اصلاح قانون اما به نظر میرسد هنوز رسیدگی به پرونده قربانیان مین دارای مشکلاتی است و بررسی پروندهها کار آسانی نباشد.
این پژوهشگر میافزاید: «قرار شده بود تشکیل کمیسیونها فقط در مرکز استانها برگزار نشود و بلکه در فرمانداریها هم کمیسیون تشکیل شود تا شهروندان بیشتر دسترسی داشته باشند و مجبور نباشند به مراکز استان مراجعه کنند. بعد از اصلاح قانون قربانیان پروندههایشان زودتر پذیرفته میشود. چون در اصلاحیه ذکر شده که قانون جدید عطف به ماسبق میشود آن دسته از قربانیانی که پیش از سال ۸۹ پروندههایشان در کمیسیون رد شده قاعدتا میتوانند پروندههایشان را دوباره به جریان بیاندازند. ولی در عمل به نظر میآید که قربانیان گذشته که حمایت نشدند مشکل میتوانند حمایت بگیرند. چون حجم پروندهها زیاد است و زمانبر خواهد شد.»
دولت و اتاوا
بر اساس آمارها ایران با حدود ۱۶ میلیون مین خنثی نشده، بعد از کشور مصر دارای بیشترین مین در جهان است.
ایران هنوز به پیماننامه اوتاوا (پیماننامه منع استفاده، نگهداری، تولید و جابهجا کردن مین ضد نفر) و پیماننامه اسلو (پیماننامه عدم استفاده از بمبهای خوشهای) نپیوسته است.
بر اساس پیمان اتاوا، دولتها موظف هستند پس از گذشت ده سال از پایان جنگ، کلیه کشتزارها و مزارع خود را از مینهای موجود پاکسازی کنند.
چرا تاکنون ایران از امضای پیماننامه اتاوا خودداری کرده است؟ شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و مؤسس «کانون مشارکت برای پاکسازی مین» در گفتوگویی به «رادیو زمانه» گفته بود: «علتش این است که رژیم اسلامی از مین استفاده میکند و مایل نیست به کنوانسیونی بپیوندد که تولید، صدور و استفاده از مین را ممنوع کرده است. دولت نه تنها خودش از مین استفاده میکند، بلکه خودش مین را میفروشد. طبق برخی از آماری که از مناطق افغانستان و تاجیکستان به دست آمده این مینها تولید ایران بوده است.»
به دلیل آسیبهای گسترده به شهروندان غیر نظامی، در سال ۱۹۹۷ پیماننامهای با هدف منع استفاده، نگهداری، تولید و جابهجا کردن مین ضد نفر در اوتاوای کانادا بین چندین کشور امضا شد. از آن زمان تاکنون ۱۵۸ کشور جهان به این پیمان نامه پیوستهاند.
نظرها
نظری وجود ندارد.