جان انسان و قیمتش در جهان؛ قیمت تو چقدر است؟
مستند «قیمت من چقدر است» نشان میدهد که جان انسان نه تنها در سراسر جهان معامله میشود، بلکه قیمت آن مشخص است. با اینحال جان انسان در برخی جاها قیمت کمتری دارد.
آیا میتوان برای جان انسان قیمتی تعیین کرد؟ ممکن است در این لحظه با خودتان بگویید: معلوم است که جان انسان قیمت ندارد. هر تلاشی برای تعیین بهایی برای جان آدمی بر خلاف اخلاق است. اما واقعیت چیز دیگری است: کارشناسان سلامت و بهداشت، اقتصاددانان، پزشکان، وکیلان، قاضیان، سوداگران و دلالان و سیاستمداران در سراسر جهان، هر روز در حال تعیین قیمت برای جان انسانها هستند. در تعیین دیه هنگام حوادث، یا پس از وقوع فجایع طبیعی، در تنفروشی و بازار خرید و فروش اعضای انسان و همچنین در رحم اجارهای، جان انسان قیمت کاملاً مشخص و تعیینشدهای دارد.
مستند «قیمت من چقدر است»، ساخته پتر شارف، فیلمساز آلمانی تلاش میکند نشان دهد که بهای جان انسان در کشورهای گوناگون تا چه حد با هم تفاوت دارد.
«قیمت من چقدر است» در جشنواره «دوکفست»، در سه نوبت، در روزهای ۱۰ تا ۱۳ ماه مه به نمایش درمیآید. در این جشنواره که از ۷ تا ۱۴ مه ۲۰۱۴ برگزار میشود، ۱۳۵ فیلم از ۴۱ کشور با هم رقابت میکنند.
گزارشهای کوتاه در مستند «قیمت من چقدر است» به تدریج یک مجموعه پیوسته و در هم تنیده را به وجود میآورند که در خدمت بیان این مفهوم قرار میگیرد: انسان در سراسر جهان بیش از هر چیز کالاییست قابل داد و ستد. واقعیتی که این مستند بیان میکند، از یک سو روشنگر است، و از سوی دیگر اگر برای تماشاگر غربی ظالمانه و ترسناک جلوه میکند، برای تماشاگر ایرانی بهطرزی باورنکردنی آشنا به نظر میرسد.
نرخ دیه، کلیه و رحم اجارهای
نرخ دیه هرسال توسط کارشناسان مجازات اسلامی محاسبه میشود و در اختیار قوه قضائیه ایران قرار میگیرد. اگر دیه کامل انسان برای ماههای عادی در سال ۱۳۹۲، مبلغ ۱۱۳ میلیون تومان و در ماههای حرام ۱۵۲ میلیون تومان بود، از اردیبهشت ماه سال جاری این مبلغ در ماههای غیرحرام به ۱۵۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسید. در ماههای حرام ۳۰درصد به این مبلغ اضافه میشود.
در بورس کلیه در ایران، یک عدد کلیه بین ۴۵ تا ۷۵ میلیون تومان معامله میشود. انجمن حمایت از بیماران کلیوی هم معمولاً بر معامله کلیه نظارت دارد.
در ایران، رحم اجارهای هم بین ۲ تا ۳۵ میلیون تومان قیمت دارد. باید توجه داشت که صاحب رحم معمولاً میبایست چندین ماه به مراکز درمانی رفت و آمد کند، آزمایشهایی انجام بدهد، دارو مصرف کند و ممکن است در معرض خطراتی هم قرار بگیرد. با اینحال، دلالان بخش عمدهای از این مبلغ ناچیز را به خود اختصاص میدهند.
در مستند «قیمت من چقدر است» با بازار کلیه و سوداگران و دلالانش در یک سطح گستردهتر آشنا میشویم. سوداگران کلیه، کارگران مولداویایی را با وعده به دست آوردن کار به ترکیه میکشانند.
در یک کشور غریبه، این کارگران را که از کمترین حقوق انسانی نیز بیبهره ماندهاند، مجبور میکنند کلیهشان را در ازای دریافت ۲۰۰۰ دلار اهداء کنند. معمولاً دو ساعت بعد از آنکه کارگر مهاجر توافقنامه قانونی مبنی بر اهدای کلیه را امضاء میکند، او را در بیمارستان بستری میکنند و کلیهاش را درمیآورند. در ترکیه قیمت کلیه اهدایی از ۸۰ هزار دلار تجاوز میکند.
در این میان سوداگران از تهدید و ارعاب و زیر فشار قرار دادن این کارگران مهاجر واهمهای ندارند. در مستند «قیمت من چقدر است» یکی از این کارگران مقابل دوربین میگوید: «نمیدانم چه بلایی به سرم میآوردند، اگر توافقنامه را امضاء نمیکردم.»
خون، اسپرم، مو و حتی بالاتنه انسان
پتر شارف اما پیش از آنکه گذارش به مولداوی بیفتد، ابتدا تلاش میکند برای به دست آوردن قیمت انسان چیزی را که در وجود او هست، و خریدار دارد، به فروش برساند: بابت اهدای خون به او ۲۰ یورو میپردازند، اسپرماش ۵۰ یورو قیمت دارد. موهایش هم که بیش از حد کوتاه است، خریدار ندارد. اما در آرایشگاهی در مسکو به زنی برمیخورد که موهایش را به قیمت ۶۰ یورو به فروش میرساند. او که گیسوانی بلند و زیبا دارد و به خاطر همین گیسوان خود را زیبا میبیند، به این پول برای سیر کردن دو فرزند و شوهر بیکارش نیاز دارد.
بازار اعضاء و اندامهای انسان اما فقط به کلیه و خون و اسپرم و مو محدود نمیشود. مردی به نام تیم استاینر با یک هنرمند خالکوب بلژیکی قراردادی امضاء کرده و به موجب آن پشتش را به این هنرمند در ازای ۱۵۰ هزار یورو کرایه داده است. پشت او به شکل یک اثر شبههنری خالکوبی شده و اکنون به موجب آن قرارداد موظف است دو بار در سال، در نمایشگاهها پشتش را به نمایش بگذارد. استاینر میگوید: «من به قابی برای یک اثر هنری تبدیل شدهام.»
مرده انسان بیشتر از زندهاش میارزد
مستند «قیمت من چقدر است» تماشاگر را به این نتیجه میرساند که مرده انسان بیشتر از زندهاش میارزد. اما معامله بر سر قیمت کشتهشدگان هم به وکیل کارآمد نیاز دارد. بازماندگان قربانیان فاجعه کشتی تفریجی «کوستا کونکوردیا» که در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۲ در دریای مدیترانه دچار سانحه شد، به عنوان غرامت از شرکت کشتیرانی آمریکایی – بریتانیایی «کارنیوال» ۱۱ هزار دلار دریافت کردند.
پتر شارف میگوید: «همه ما میمیریم، اما قیمتمان یکسان نیست.»
او برای نشان دادن این معنا به پرونده کشتهشدگان حادثه ۱۱ سپتامبر مراجعه میکند. کن فاینبرگ، وکیل این پرونده، بر اساس سه عامل سن کشتهشدگان، درآمد ماهانه و خسارت عاطفی بازماندگان، غرامت تعیینشده را بین بازماندگان تقسیم کرد.
در مستند «قیمت من چقدر است» کن فاینبرگ در مصاحبهای درباره تبعیضهایی که در تعیین مبلغ غرامت به وجود آمده، میگوید: «قیمت آدمها یکسان نیست. ارزش یک بانکدار یا یک سهامدار که درآمد سالانه زیادی دارد، طبعاً از ارزش یک گارسن یا یک کارگر ساختمانی بیشتر است.»
به برخی از بازماندگان اشخاصی که در حادثه ۱۱ سپتامبر جانشان را از دست دادند، هفت میلیون دلار تعلق گرفت و به عدهای دیگر فقط ۲۲ هزار دلار.
پتر شارف در پایان مستند «قیمت من چقدر است» میگوید: «ما فکر میکنیم با هم برابریم. فکر میکنیم برای جان انسان نمیشود قیمت تعیین کرد. اما اشتباه میکنیم. انسانها با هم برابر نیستند. هر کسی قیمتی دارد. در جهان فقط اخلاق رایگان است.»
مستند «قیمت من چقدر است» را میتوان از طریق آمازون تهیه کرد.
نظرها
نانی
متشکرم توی ایران جان انسان قده پراید نمی ارزه