● دیدگاه
ربع قرن حکومت خامنهای؛ بناهای کج و فرصتهای از کفرفته
پس از ربع قرن حکومت خامنهای اکنون میتوان نگاهی به پشت سر انداخت و آثار این برهه را مورد پرسش و ارزیابی قرار داد. بارزترین وجه این دوران، عدم تقدم منافع ملی بوده است.
پس از یک ربع قرن حکومت خامنهای اکنون میتوان نگاهی به پشت سر انداخت و آثار حکومت وی را در این دوره مورد پرسش و ارزیابی قرار داد.
او چه به عرصه آورد؟ در عرصه سیاست بر چه مسائل و روندهایی تمرکز داشته و چگونه و با چه روشهایی جامعه را به جایی که امروز هست رسانده است؟
چالشهای پیش روی وی چه بودند؟ او در این میان چه دستاوردهایی داشت؟
عدم تقدم منافع ملی ایران
یکی از قربانیان دوران خامنهای، منافع ملی کشور بوده است. او اولویتهایی مثل بسط حیطه قدرت خویش به عراق و لبنان و سوریه و یمن و سودان (خاورمیانه و شمال آفریقا) داشته و در این مسیر بسیاری از منافع کشور را قربانی کرده است.
مقاماتی که زیر دست او کار می کردند از بیان این سیاست ابایی نداشتند: «در بین اعضای دولت ایران هرگاه در خصوص عراق صحبتی به میان میآید مرجح بودن منافع این کشور نسبت به منافع خودمان تایید میشود.» (محمد رضا رحیمی معاون اول رئیس دولت، فارس، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۱)
آب رفتن حوزه سیاست
در دوران او قلمرو سیاسیای که سیاستمداران در آن رشد و نمو پیدا میکنند، کوچکتر و کوچکتر شد. خامنهای نمیتواند هیچ سیاستمدار منتقد و مستقلی را تحمل کند. او دست بوس و بله قربانگو میخواهد. دست بوسان و بله قربانگوها البته سیاستمدار نیستند، چاکر و غلام درگاهاند و قدرت تصمیم گیری پیدا نمیکنند.
او به گونهای رفتار میکند و سخن میگوید که گویی "اگر من نباشم دنیا فرو خواهد ریخت."
تاکید بر دشمنان برای همین بوده است. او میگوید ما را دشمنان احاطه کردهاند و تنها راه نجات تمسک به قدرت بی حد و حصر من است.
منتقدان و مخالفان خامنهای و جمهوری اسلامی از نگاه وی در سه مقوله جای میگیرند: "برخی افراد به دلایل مختلف همچون احساس خستگی یا تردید در گذشته خود و یا فریفته شدن به لبخند دشمن، از مسیر انقلاب خارج شدند." (تابناک، ۲۲ مهر ۱۳۹۱)
تنها گروهی که در حلقههای حکومتی باقی ماندهاند، کسانی هستند که وانمود میکنند تابع محض اویند و هنوز فرصت قدرت گیری پیدا نکردهاند تا سرشان به سنگ کوبیده شود. خامنهای هیچ کس را در عرصه قدرت نمیتواند تحمل کند.
سیاستمداران کوچک، مخاطرات بزرگ
جامعه سیاستمداران ایرانی در دوره حکومت خامنهای تحولی تدریجی را طی کرد: از جمعی با تجربه انقلاب و جنگ و رقابتهای سیاسی (مفید یا نامفید بودن آن تجربهها یا خیر و شرشان را فعلا در پرانتز می گذاریم) به جمعی دستبوس و بی تجربه که تنها در ماشین سرکوب خامنهای قدرت عمل خود را نشان داده بودند.
اما این سیاستمداران کوچک مقامات مهمی را در کشور در اختیار گرفتند و تصمیمات آنها بر سرنوشت تک تک آحاد یک ملت ۷۵ میلیونی موثر واقع میشد. این سیاستمدارانِ بفرموده که با یک تصمیم رهبر بالا و پایین
میشوند، چه سرنوشتی را برای ایرانیان در دوره هشت ساله اخیر رقم زدهاند؟
دستاوردهای احمدینژاد در حوزه اقتصاد (تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی، رشد منفی اقتصادی و فساد بیسابقه) و دستاوردهای صادق لاریجانی در حوزه قضا (اعدامها، حمله به زندانیان و بازداشتهای فلهای) مثال زدنیاند.
ذهنیت تحت محاصره
خامنهای همیشه در سمت امنیتیها بوده و از این جهت سازگار عمل کرده است. او از دنیای بسته اطلاعاتی/امنیتی خارج نمیشود. حکومت امنیتی/نظامیها در دوران وی بیش از پیش در زورگویی و فساد غرق شد. برای خروج از این محاصره است که وی میخواست ناوهای کشور را به سمت اقیانوس اطلس ونزدیک به مرزهای دریایی ایالات متحده اعزام کند.
خامنهای بر اساس همین ذهنیت تحت محاصره، سه توصیه به جوانان و دانشجویان عرضه میکند: "شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه جنگ نرم بصیرتی عمار گونه و استقامتی مالک اشتر وار میطلبد؛ با تمام وجود خود را برای این عرصه آماد کنید. نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایههایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن تمام ظرفیتهای خودتان را به کار گیرید و در این مسیر به وعدههای خداوند اطمینان داشته باشید. تشکیلات میتواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛ اصول و ارزشهای عقیدتی و معنوی خودتان را در قالب تشکیلات حفظ و بر صمیمیت و همدلی بین اعضا تاکید کنید." (تابناک ۲۳ بهمن ۱۳۹۲)
این پیام یعنی کینه غرب را در دل داشته باشید، با آن مقابله کنید و برای مقابله نیز به تشکیلات خود اکتفا نکنید بلکه به حزب پادگانی رهبری بپیوندید.
نفی دیگری، وعده سعادت
جملات زیر نگرش خود محورانه، خود حقپندارانه و خصومتآمیز خامنهای را به دنیا نشان میدهد: "تمدن غربی با قوانین خباثت آمیز جنسی که اجرا کرده است چه بخواهد و چه نخواهد محکوم به شکست و سقوط است. زوال تمدنها مانند سر بر آوردن آن، امری تدریجی است که در مورد تمدن غرب در حال وقوع است." (الف، ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲)
"تمدن غرب در طول قرنهای گذشته نیز، هرجا که پا گذاشته است، جز فساد و استثمار انسانها نتیجهای نداشته است"؛ "عزت، رفاه، پیشرفت مادی و معنوی، اخلاق نیک و غلبه بر دشمنان، فقط از طریق عمل به معارف قرآنی بهدست خواهد آمد"؛ "اگر ملتهای اسلامی بتوانند تمدن مبتنی بر وحی الهی و معنویت و اخلاق را پایهگذاری کنند، بشر سعادتمند خواهد شد." (علی خامنه ای، ایسنا، ۱ مراد ۱۳۹۱)
بیش از شش دهه است که روحانیون مسلمان سخنان اغراقآلود، غیرتحلیلی، پیشگویانه و خود بزرگ بینانه فوق را به مخاطبان خود تحویل دادهاند. علی خامنهای یکی از قهرمانان این گونه اظهار نظرهاست.
فربه شدن سپاه
سپاه در دوران خامنهای به دولتی در حد و اندازه دولت رسمی تبدیل شد. در این دوره سپاه به تدریج به مالک بزرگترین شرکتهای خدماتی و صنعتی کشور مبدل شد تا آنجا که در حیطههایی اصولا به بودجه دولتی نیاز ندارد.
رقم پروژههای نفتی سپاه به ۵۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. سپاه برای واردات و صادرات دارای اسکلههای خاص خود است. پروژههای بزرگ عمرانی و صنعتی کشور به سپاه واگذار میشود. همچنین سپاه آچار فرانسه نظام است که در هر موردی که مشکلی وجود داشته باشد بدان رجوع می شود: از سرکوب جنبش اعتراضی تا برخورد با اخلالگران بازار ارز و سکه. (کیهان، ۲۷ شهریور ۱۳۹۱)
سپاه آن چنان در حوزه حکومتداری گسترش یافته که همانند وزارت ارشاد هر ساله جایزه کتاب سال برگزار میکند، نه فقط در موضوعات نظامی و دفاعی بلکه در همه قلمروها.
دورههای انتخاب کتاب سال سپاه در گروههایی از جمله ادبیات دفاع مقدس، فرهنگی و اعتقادی، سیاسی - حقوقی، نظامی - امنیتی، اقتصادی - اجتماعی، پزشکی - پیراپزشکی و فنی مهندسی برگزار میشده است. در هشتیمن دوره انتخاب کتاب سال سپاه ۴۰۴ اثر از ۲۳۶ نویسنده در ۱۱ گروه مورد داوری قرار گرفت. (خبرگزاری فارس، سوم شعبان ۱۳۹۱)
ارتقای ولیفقیه به مقام خداوندی
خامنهای در عزل و نصبها، کسانی را به مقامات حکومت منصوب میکند که وی را در مقام الهی قرار می دهند: "فرمایشات و تاکیدات مقام معظم رهبری، یک قانون الهی بوده که باید تمام قوا و آحاد ملت گوش به فرمان آن باشند." (علی سعیدی، نماینده خامنهای در سپاه، باشگاه خبرنگاران، ۱۵ آبان ۱۳۹۱)
کسانی که کوچک ترین انتقادی از او به عمل آورند یا منزوی میشوند یا به کنج زندان افکنده میشوند.
رونق مداحی
خامنهای به نام مداحی اهل بیت، حرفه مداحی را رونق بخشید. حدود ۲۲ هزار مداح تمام وقت و حدود ۱۰۰ هزار مداح تمام وقت و نیمه وقت در زیر پروبال بیت و نهادهای ذیل ان قرار گرفتند تا مبلغ شخص خامنه ای باشند.
تعداد مداحان آن قدر در کشور زیاد شده که هر مسجدی در کشور ۱۵ تا ۲۰ مداح دارد. (رئیس هیئت مدیره خانه مداحان کشور، باشگاه خبرنگاران، ۱۷ آبان ۱۳۹۱)
بنا به گفته دبیر کانون مداحان ۶۰ هزار مداح در کشور فعالیت دارند و بخشی از آنها نیز از خدمات دولتی مثل بیمه بهداشت و درمان استفاده میکنند. (کیهان، ۶ آذر ۱۳۹۱)
تکمیل پروژه دولتی شدن نهادهای دینی
خامنهای از یک سو با سرازیر کردن دهها هزار میلیارد تومان به حوزهها و تخصیص بودجه به مسجد سازی (از مجرای سپاه) و از سوی دیگر با سرکوب مراجع و روحانیون مستقل (حصر خانگی، بستن حسابهای بانکی، احضار به دادکاه ویژه روحانیت) استقلال مالی، اداری و فکری را از روحانیت شیعه گرفت
ویرانی اخلاق
خامنهای اخلاق وفاداری (به شخص خود) را به جای اصولگرایی، تحقیر را به جای کرامت، تقلب و دروغ را به جای امانت و انصاف، سرکوب را به جای آزادی، آسیبرسانی را به جای مراقبت، تقدس را به جای احترام، و تبعیت و تسلیم (از فرامین خود) را به جای رعایت قانون نشانده است.
اما مردمی که مجبور به زندگی تحت حاکمیت او بودند، نمیتوانستند این امور را با جان و دل بخرند و بدان عمل کنند. اعمال نظام اخلاقی مورد نظر رهبر کشور با سالانه دهها هزار میلیارد دلار در جیب، جامعه را به ورطه سقوط اخلاقی کشانده است.
سفرهای استانی
خامنهای مبدع سفرهای استانی تودهای در کشور بود و احمدینژاد هم پا در جای پای وی گذاشت. در باب چرایی جمع شدن جمعیت (غیر از کسانی که بدانها دستور داده می شود بیایند یا آورده می شوند؛ تعطیلی مدارس و ادارت را در پرانتز بگذاریم) در سفرهای علی خامنهای به شهرستانها، مهم جنبه کاروانی یا کارناوالی این مراسم است.
در هر جای دنیا که قرار شود افرادی با دسترسی به میلیاردها دلار در میان جمعیت حاضر شوند و پرچم و سر و صدا و ردیف خودروها در کار باشند، طبیعی است که افراد در گرد آنها جمع میشوند (خودیها برای دسترسی به منابع بیشتر و فقرا برای یافتن قرص آرامبخشی جهت دردها و مشکلات خود) تا از این ماجرا چیزی گیرشان بیاید یا حداقل ببینند چه خبر است و چه چیزی گیر چه کسی میآید.
تداوم تخریب وجهه بینالمللی ایران
فرایند تخریب وجهه بینالمللی ایران که از دوران خمینی آغاز شد، در دوره خامنهای اوج گرفت. مقایسه کنید نتایج آخرین نظر سنجی پیو در سال ۲۰۱۲ را با نتایج نظر سنجی سال ۲۰۱۰ بی بی سی که در پرانتز آمده است: پاکستان ۷۶ درصد، لبنان ۳۹ درصد، تونس ۳۹ درصد، روسیه ۳۶ درصد، یونان ۲۷ درصد، ترکیه ۲۶ درصد، مصر ۲۲ درصد (۲۰۱۰، ۲۷ درصد)، چین ۲۱ درصد (۲۰۱۰، ۳۰ درصد)، لهستان ۲۰ درصد، هند ۱۹ درصد، اردن ۱۸ درصد، بریتانیا ۱۶ درصد، مکزیک ۱۶ درصد، ژاپن ۱۵ درصد، فرانسه ۱۴ درصد، برزیل ۱۳ درصد، آمریکا ۱۳ درصد، جمهوری چک ۹ درصد، اسپانیا ۹ درصد، آلمان ۶ درصد، ایتالیا ۵ درصد. در نظر سنجی پیو تنها اکثریت مردم پاکستان نگرش مثبتی به ایران داشتهاند و در بقیه کشورها اکثریت نگاه مثبتی به ایران ندارند.
نظرها
nader
ــ ارزیابی سالانة شاخص کیفیت زندگی در بین ١٩۴ کشور جهان نشان میدهد که کیفیت زندگی مردم ایران در سال ٢٠١٠ رتبة ١۵٠ جهان را داشته است. ــ از نظر شاخص رفاه اجتماعی، در میان ١۴٢ کشور، ایران در رتبة صدویکم است. ــ ایران جزو ده کشور پرمشقت جهان است. ــ ایران از حیث احساس شادی و رضایت شهروندانش در رتبة صدوپانزدهم جهان است؛ و ایرانیان از افسرده ترین مردمان جهان اند. -وضع درمان و دارو اسفناک است و بسیاری از خانوادهها برای تأمین هزینههای یک عمل جراحی برای همیشه به زیر خط فقر سقوط میکنند. وزیر بهداشت جمهوری اسلامی میگوید: هزینة سرسام آور درمان هر سال هفت درصد جمعیت ایران را به زیر خط فقر میبرد. ــ رتبة جهانی ایران در زمینة بهداشت نودوسوم است = در سال ۲۰۱۳، گذرنامة ایران در میان گذرنامه های ۹۳ کشور جهان از نظر اعتبار در رتبة ۸۶ بوده است. پاکستان، سومالی، عراق، و افغانستان نیز در انتهای این جدولاند - بر اساس آمار و اطلاعات بنیاد ملی نخبگان و صندوق بین المللی پول، ایران اولین کشور در بین ۹۱ کشوری است که دچار عوارض خروج نخبگان و تحصیلکردگاناند - به گزارش خبرگزاری مهر، در سال ۱۳۵۸، جمعیت ایران ۳۶ میلیون نفر و عدة زندانیان در حدود هشت هزار نفر بوده است؛ اما اکنون، در حالی که جمعیت ایران دو برابر سال ۱۳۵۸ شده، عدة زندانیان ۲۷ برابر شده است. جمهوری اسلامی ایران جزو ده کشور اول دنیا از لحاظ عدة زندانیان است - ایراد اصلی به حکومت محمدرضاشاه نبود آزادیهای سیاسی بود. اگر در سال ١٣۵۵ تنها در حدود بیست کشور جهان «آزاد» به حساب میآمدند؛ امروزه، بر اساس آمار مؤسسة فریدوم هاوس، ۱۴۸ کشور جهان آزاد یا نیمه آزاد محسوب میشوند و ایران در میان این ۱۴۸ کشور نیست ــ از لحاظ فضای کسب و کار، رتبة ایران در جهان ۱۵۲ است. ــ ارزش پول ملی، که پیش از جمهوری اسلامی از معتبرترین واحدهای پولی جهان بود، به شدت کاهش یافته و پول ایران جزو سه پول بی ارزش جهان شده است. ــ فساد مالی، مانند سرطان، همة اندام جامعه را فراگرفته است؛ و در رأس هرم این فساد رهبر قرار دارد که، علاوه بر تسلط بر همة شریانهای اقتصادی کشور، به تنهایی صاحب اختیار ٩۵ میلیارد دلار سرمایه است ــ سرمایهای که هیچ نهادی بر آن نظارت ندارد. رهبر هیچ کشوری در جهان چنین ثروتی در اختیار ندارد. ــ از حیث فساد دولتی نیز، ایران رتبة ١۴۴ را در جهان دارد. ــ از نظر آزادی اقتصادی، رتبة جهانی ایران ١٧٣ است در دوران ٣۵سالة جمهوری اسلامی، جایگاه جهانی ایران در درآمد سرانه به رتبة حدود ۱۰۰ نزول کرده است. ــ اقتصاد کشور سقوط کرده و فقر و گرانی فراگیر شده است. در سال ۲۰۱۲، در میان ۲۲۱ کشور جهان، تورم ایران در رتبة ۴ بوده است. ــ ایران یکی از پنج زندان بزرگ روزنامه نگاران در جهان است و، از حیث آزادی مطبوعات، در رتبة ۱۹۱ جهان قرار دارد. ــ ایران از نظر آزادی اینترنت در میان شصت کشور در رتبة آخر است؛ و به همراه چین و کوبا بیشترین محدودیتها را بر اینترنت اعمال میکند. از نظر سرعت دانلود از اینترنت نیز، رتبة جهانی ایران ١٧٠ است. ــ ایران، به نسبت جمعیت، بیشترین اعدامی را در جهان دارد و، از نظر تعداد، بعد از چین است. ــ انتخابات ایران، حتی در مقایسه با انتخابات کشورهای اسلامی ای مانند مراکش، تونس، لیبی، اردن، لبنان، عراق، ترکیه، پاکستان، و افغانستان، غیردموکراتیک است. در همة کشورهای مذکور، انتخاباتهایی آزاد یا نیمه آزاد برگزار میشود و همة طیفهای سیاسی، از چپ تا راست و از سکولار تا مذهبی، میتوانند در آنها شرکت کنند. سخن گفتن از امکان شرکت نیروهای سکولار در انتخابات ایران بیشتر به طنز میماند! ـ درصد دانشجویان دختر در ایران نشان میدهد که زنان ایران از تواناترین زنان جهان اند؛ اما «رتبة ایران در دسترسی زنان به فرصتهای اقتصادی و سیاسی، در بین ۱۳۶ کشور، ۱۳۰ است.». سعید بشیرتاش
nasim
روحانی: رهبر انقلاب کشور را در برابر توطئهها حفظ کرد زنجیرهای تحریم را پاره خواهیم کرد!! با اشاره به اینکه امام دیگر فرصت نداشت تا دوران بعد از دفاع مقدس را راهنمایی کند، تصریح کرد: خوشبختانه پرچم هدایت مردم در اختیار شخصیتی قرار گرفت که همان مسیر امام را ادامه داد و در برابر انواع توطئهها توانست کشور و انقلاب را حفاظت کند!!
shahnaz
عالی بود
shahnaz
امیدوارم که این حکومت کثیف و ننگین اسلامی ُ هرچه زودتربه دست مردم مظلوم ایرا ن به زباله دان تاریخ ریخته شود.
Samad
مگر قرار بوده ایران امروز در کجا باشد که نیست؟ ملتی که تا این درجه متحجر و خرافاتی است هرگز روی سعادت نخواهد دید با یا بی خامنه ای. هر وقت متوجه شدید که ایرانی ها روزانه نیم ساعت مطالعه در دستور کار روزانه ی خود دارد به آینده خوشبین باشید
reza
بسیار جالب و اموزنده و عبرت اور بود مخصوصا قسمت انتهایی که شاخص های اماری همه جانبه داشت
بهنام
جناب محمدی استادانه بود مثل همیشه . تاریخ نشان داده که هیچ حاکم ظالم و جباری در بربر اراده و توان مردم تاب نیاورده و سر انجام ساقط گردیده و به هلاکت رسیده است . امید است با هوشیاری و بیداری و آگاهی ملت ایران ، این مهم نیز در کشور ما به وقوع پیوسته و حکومت اسلامی و رهبران فاسدش نیز برای همیشه تاریخ شر خود را از سر مردم ایران کم نمایند .
داوری
کشوری که از سال 1357 تاکنون تحت شدیدترین و بی رحمانه ترین و ظالمانه ترین تحریمهای چند کشور زوگو قرار داشته است و در عین حال نه تنها تسلیم زورگویان نشده است بلکه در حوزه دانش و فناوری و نظامی پله های ترقی را می پیماید.کدامیک از همپیمانان آمریکایی که مورد رضایت دولتهای استکباری غرب قرار دارند، توانسته اند به صنعت فضایی دست یابند، کدامیک از دولتهای مستبد و دیکتاتور جهان که هم پیمان آمریکا بوده اند، به فناوری هسته ای دست پیدا کرده اند.کدام کشور 8 سال درگیر جنگ تحمیلی بوده است و بعد از جنگ کمر راست کرده است.مدیریت آیت الله خامنه ای در این 25 سال توانسته است کشور ایران را به بالندگی برساند. تمام دولتهای مستکبرغربی و عربی منطقه خواهان سرنگونی دولت سوریه هستند، اما ج.ا.ایران مخالف سقوط این دولت است.اما همچنان می بینیم که این دولت پابرجا است و تروریستهای صادراتی غرب را قتل عام میکند.
هوشنگ آزادی
آقای بهنام از کدام دانش و پله ترقی صحبت میکنی؟آیا آمارهای مذکور را خواندی یا اینکه فقط تبلیغات رسانه های ولایی را *** میکنی.فاسد ترین کشور جهان،افسرده ترین مردم جهان،رتبه 101 رفاه در بین 142 کشور ،رتبه 96 اعتبار گذرنامه در بین 103 کشور،ریال ایران جزو سه پول بی ارزش جهان،رتبه 174 در بین 179 کشور در آزادی مطبوعات،رتبه 186 در مورد اینترنت پس از اوگاندا و بورکینافاسو،مقام اول در فرار نخبگان،رتبه دوم اعدام،رتبه سوم در خودکشی زنان،تشکیل سالی 12 میلیون پرونده،نرخ 30 درصد بیکاری،ده میلیون معتاد دستاوردهای افتخارآمیز حکومت اسلامی است و هیچکدام از این آمارها امثال تو را تکان نمی دهد *** .این فن آوری هسته ای با هزینه 100 میلیاردی چه دستاوردی داشته است؟کمی مطالعه کن که آیا ایران با منابع عظیم گاز نیازی به نیروگاه اتمی دارد؟من در کشور سوئد زندگی میکنم پنج تا از نیروگاه اتمی خود را تعطیل کرده اند چون بسیار پر هزینه و خطرناک است.از جنگ گفته ای .چه کسانی جنگ را بیهوده ادامه دادند و با چه هدفی.قصد داشتند در عراق حکومت اسلامی ایجاد کنند بعد که نتوانستند با فضاحت جام زهر(***)را سرکشیدند.همان گونه که الان در ژنو دارند التماس میکنند.در مورد سوریه هم صرف پول مردم ایران در سوریه چه نفعی برای مردم ایران دارد؟آیا از مردم ایران که صاحب این پولها هستند اجاز گرفته شده یا نه؟این سوال را جواب بده که این رهبر معلول که به قول تو ایران را به بالندگی(عقب ماندگی،فقر وفلاکت)رسانیده چرا گفت بحث اختلاس را کش ندهید؟خودت که از جیره خواران او هستی میدانی که به خاطر آلوده بودن از فرق سر تا نوک پای خود این معلول و یاران لومپن سپاه بود که گفت کش ندهید.چرا ا به مجلس ششم اجازه نداد بنیاد مستضعفان و سایر بنیادهای زیر نظر او را حسابرسی کنند؟آیا به همین دلائل نیست که از اصلاح طلبان بدش می آید؟