ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سبزهایی که در بنفش حل نشدند

مهدی تاجیک - گروهی از سبزها امیدوارند که بعد از مهیا شدن شرایط و باز شدن نسبی فضای سیاسی، دوباره با نمادهای سبز خود به میدان بیایند و نیازمند چتری بنفش بالای سر خود نباشند.

سبزها درباره عملکرد یکساله دولت با هم تفاهم ندارند ولی روی هم رفته چندان ناراضی به نظر نمی‌رسند. آنها امیدوار بودند که روی کار آمدن حسن روحانی به روند گذار دموکراتیک در ایران کمک کند و به موازات آن از تنش‌ها با جامعه جهانی کاسته شود.

امید آنها به قوت خود باقی است و روحانی در عین آن که خود را اصلاح‌طلب نمی‌داند به خواست‌های سبزها توجه نشان داده است.

او سال گذشته رنگ بنفش را به تقلید از تجربه موفق سبزها برای کمپین انتخاباتی‌اش برگزید و با پررنگ کردن مرزبندی‌اش با اصولگرایان طی این مدت موفق شده که بر قامت بخشی از سبزها جامه بنفش بپوشاند.

سبزهای مغضوب و بنفش‌های مورد اعتماد

تفاوت‌هایی واقعی و عینی میان سبزها و بنفش‌ها وجود دارد. سبزها یک گروه سیاسی منسجم نیستند و بعد از حصر رهبران‌شان در سال ۱۳۸۹ قدرت بسیج اجتماعی را از دست داده‌اند. آنها معرف یک جنبش سیاسی و اجتماعی با طیفی بسیار متنوع از نیروها هستند که به واسطه خواست‌های حداکثری‌ مدام از سوی حکومت سرکوب شده‌اند.

بنفش‌ها یک جریان  حاضر در قدرت را نمایندگی می‌کنند. جریانی که با واقعیت های سیاسی ایران کنار آمده و خود را مقید به رعایت چارچوب‌های آن می‌بیند.

خواست استراتژیک سبزها برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه در ایران است. موضوعی که پیرامون آن کمتر مناقشه‌ای در میان سبزها وجود دارد ولی رسیدن به آن با واقعیت‌های سیاسی ایران همخوانی چندانی ندارد.

در عوض بنفش‌ها یک جریان  حاضر در قدرت را نمایندگی می‌کنند. جریانی که با واقعیت‌های سیاسی ایران کنار آمده و خود را مقید به رعایت چارچوب‌های آن می‌بیند.

تفاوت در میان نیروهای اصلی هر دو جریان هم قابل اعتناست. چهره‌های طراز اول بنفش‌ها را تکنوکرات‌ها و عمل‌گراهای سیاسی تشکیل می‌دهند که از اعتماد رهبر ایران هم برخوردارند در حالی که «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» به عنوان رهبران سبزها در کنار طیف وسیعی از سیاسیون و روزنامه نگاران و دانشجویان طی ۵ سال گذشته مدام به عنوان «فتنه‌گر» و دشمن و خائن معرفی شده‌اند.

سبزها برای کاستن همین فشارها دست به ائتلافی تاکتیکی با بنفش‌ها زدند اما حالا یک‌ سال بعد از این ائتلاف٬ بخشی از آنها هویت دوگانه سبز- بنفش دارند و گروهی کماکان بر هویت سبز خود اصرار می ورزند.

از تظاهرات خیابانی تا تشویق رییس جمهور

شاید بتوان سبزها را در یک تقسیم‌بندی کلی به «سبزهای آرمانخواه» و «سبزهای مصلحت‌گرا» دسته‌بندی کرد. آرمان خواهان طیفی از سبزها را تشکیل می‌دهند که اصلاح واقعی را تنها در صورت بروز تغییرات ساختاری در قانون اساسی جمهوری اسلامی میسر می‌دانند. مصلحت گراها در استراتژی با آرمان‌خواهان همراهند اما می‌گویند که دولت روحانی می‌تواند مجال ارزشمندی برای گسترش و پیشبرد دموکراسی ایجاد کند.

سبزها عمدتا متعلق به طبقه متوسط جامعه ایران هستند و روحانی برای این که در مقابل حملات فزاینده محافظه کاران مصون بماند احتیاج دارد که این بدنه اجتماعی تعیین کننده را حفظ  کند.

هر دو طیف در ائتلاف انتخاباتی با روحانی شریک بودند اما طیف آرمانگرای سبزها انتظار داشت که روحانی به سرعت قدم های بزرگی برای کاستن از فضای امنیتی٬ رفع حصر رهبران جنبش سبز و فراهم کردن امکان فعالیت احزاب و نهادهای سرکوب شده بردارد؛ در حالی که مصلحت‌گرایان به گام‌های تدریجی دولت در زمینه رفع تنش از سیاست خارجی و کاهش مشکلات اقتصادی دل‌خوشند  و شکستن بن‌بست سیاسی در داخل را نیز در آینده‌ای نه چندان دور میسر می‌دانند.

مصلحت‌گراها به واسطه همین دیدگاه از یک جنبش اپوزیسیون به جنبش مدافع دولت تغییر مسیر داده‌اند و اگر پیش از این مایل بودند که صدای خود را از دل تظاهرات خیابانی و با بالا بردن نمادهای سبزشان به گوش حکومت برسانند حالا می‌خواهند که این صدا از دهان دولتمردان شنیده شود.

آرمان‌گراهای سبز اما هنوز حالت اپوزیسیونی خود را حفظ کرده‌اند و به شکلی نمادین هم که شده مدام درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی صحبت می‌کنند تا تفاوت خود را با کسانی نشان دهند که به سوی حسن روحانی تغییر مسیر داده‌اند. آنها به هویت سبز خود اصرار دارند و امیدوارند که بعد از مهیا شدن شرایط و باز شدن نسبی فضای سیاسی  با نمادهای سبز خود به میدان بیایند بدون این که نیازمند چتری بنفش بالای سر خود باشند.

بیم‌ها و امیدها

آینده روابط سبزها و بنفش‌ها در گرو عملکرد دولت روحانی است. دولت به هر میزان که بتواند خواسته‌های سبزها را برآورده کند امکان جذب بخش بیشتری از آنها را خواهد داشت.

آرمان‌گراهای سبز هنوز حالت اپوزیسیونی خود را حفظ کرده‌اند و به شکلی نمادین هم که شده مدام درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی صحبت می‌کنند تا تفاوت خود را با کسانی نشان دهند که به سوی حسن روحانی تغییر مسیر داده‌اند.

سبزها عمدتا متعلق به طبقه متوسط جامعه ایران هستند و روحانی برای این که در مقابل حملات فزاینده محافظه‌کاران مصون بماند احتیاج دارد که این بدنه اجتماعی تعیین کننده را حفظ  کند. او باید  برای پیروزی در انتخابات مجلس آینده که قرار است زمستان سال ۱۳۹۴ برگزار شود و پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دور آینده از هم اکنون به فکر باشد.

اگر روحانی به هر دلیل همراهی سبزها را از دست بدهد، شان چندانی برای ایجاد ائتلاف انتخاباتی نخواهد داشت ولی با وجود همراهی سبزها می‌تواند دستکم از جهت بدنه اجتماعی آسوده خاطر باشد.

او هنوز فرصت قابل توجهی برای جلب همراهی بیشتر در میان سبزها دارد و علی‌رغم آن که انفعال‌اش در زمینه رفع حصر رهبران جنبش سبز و سکوت‌اش در قبال ضرب و شتم زندانیان سیاسی و ناتوانی‌‌اش در بازگشایی نهادهای مدنی تعطیل شده باعث نارضایتی سبزها بوده ولی  حمایت‌اش از آزادی شبکه های اجتماعی و دیپلماسی نتیجه‌بخش برای تنش‌زدایی از برنامه هسته‌ای و ایستادگی‌اش در مقابل روحانیون تندرو به مذاق سبزها خوش آمده است.

در حال حاضر هم  وقتی طیف آرمانگرای سبزها از دستاوردهای ناچیز دولت برای باز کردن فضای سیاسی ابراز ناخشنودی می کنند پاسخ مصلت‌گراها این است که فقط یکسال از عمر دولت می‌گذرد و باید فرصت بیشتری به آن داد.

سال آینده اما دولت به اندازه کافی برای هر دو طیف سبزها شناخته شده است که بتوانند برای ادامه همراهی یا انصراف از همراهی تصمیم بگیرند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • nader

    مبتکر بنفش را هم  زندان کردند تاکسی رنگ بازی نکند!

  • farid

    یکسال از بنفش بازی گذشت و از تدبیر چیزی بر نتابیذ؟!