از تقوایی تا حاتمیکیا؛ تبعیض فرهنگی
بزرگداشت ناصر تقوایی و نمایش فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمیکیا در میدان امام حسین به فاصله یک روز از هم برگزار شد. این فاصله را تبعیض فرهنگی رقم زده است.
مراسم بزرگداشت ناصر تقوایی، سینماگر و داستاننویس برجسته ایرانی، شامگاه پنجشنبه ۲۹ خرداد در خانه هنرمندان برگزار شد. در این مراسم ناصر تقوایی اعلام کرد که چه در عرصه ادبیات معاصر ایران و چه در قلمرو سینما، به دلیل سانسور، فضای کافی برای فعالیت او وجود ندارد. فردای آن روز، جمعه، ۳۰ خرداد، میدان امام حسینِ تهران را برای نمایش فیلم «چ» ابراهیم حاتمیکیا قرق کردند. این فیلم که درباره جنگ پاوه و نقش مصطفی چمران در این جنگ است، برای آخرین بار در سالگرد کشته شدن چمران به نمایش درآمد. از مراسم حاتمیکیا در میدان امام حسین تا تقوایی در خانه هنرمندان فاصله زیادی وجود دارد. این فاصله را تبعیض فرهنگی رقم زده است.
تقوایی در خانه هنرمندان
مراسم بزرگداشت ناصر تقوایی در یکی از سالنهای نسبتاً کوچک خانه هنرمندان برگزار شد. بسیاری از علاقمندان به آثار تقوایی، به دلیل کوچک بودن سالن و محدودیت صندلیها پشت درهای بسته ماندند. مناسبت خاصی هم وجود نداشت: نه زادروز تقوایی بود و نه اتفاق خاصی اطراف او روی داده بود. گروهی از علاقمندان به آثار او و دوستانش و گروهی از هنرمندان و روشنفکران شناختهشده مثل مسعود کیمیایی، نجف دریابندری و مرضیه وفامهر گرد آمده بودند که از تقوایی تجلیل کنند و بگویند چه اتفاقی افتاده است که در این سالها این کارگردان شناختهشده فیلم تازهای نساخته یا مجموعه داستان تازهای منتشر نکرده است.
تقوایی با انتقاد آشکار از سانسور، درباره سرخوردگی هنرمندان گفت: «ما خودمان را دستی دستی به جامعه بدهکار کردهایم. وقتی نتوانیم بدهیمان را بپردازیم، عدم توفیق شروع میشود.»
به گفته ناصر تقوایی سانسور، هوشمندانه عمل میکند و اکنون از مضمون اثر فراتر رفته و واژهها را نشانه گرفته است. او پیشبینی کرد که اگر سانسور همچنان ادامه پیدا کند، وضع ادبیات حتی بدتر از سینما میشود که به نظر او، در شرایط کنونی، به تدریج مجدداً به سوی «فیلم فارسی» گرایش پیدا کرده است.
تقوایی گفت: « وقتی که سانسور این طور عمل میکند، من نمیتوانم کار کنم. همسرم میداند که چقدر کار نوشته شده دارم. اما نمیتوانم آنها را چاپ کنم. اگر قرار است کاری کهنه بشود، بگذارید بشود.»
در این مراسم از گفتوگوی انتقادی درباره آثار ناصر تقوایی خبری نبود. سخنرانان با هیجانهای عاطفی و اضطراب سخن میگفتند. برای مثال مسعود کیمیایی درباره تقوایی گفت: «تقوایی مرد طاقت است که حالا به ما میفهماند که عاقلانه رفتار کرده. نمیتوانی با کسی که در جیبش اسلحه دارد حرف از عدالت بزنی. کاش من هم مثل ناصر فیلم نمیساختم.»
و در ادامه با بغضی در گلو گفت: «حرفهای زیادی برای ناصر دارم اما بغض دارم. ناصر عزیز ماست. رفیق خوب سالهای من، من هم رفیقانه دوستت دارم.»
مرضیه وفامهر، بازیگر سینما هم از تقوایی تمجید کرد و با هیجان و صدای لرزان یکی از اشعارش خواند.
سعید پورصمیمی، بازیگر فیلم «ناخدا خورشید» که یکی از مهمترین ساختههای ناصر تقوایی است درباره او گفت: «در تمام این سالها ناصر تقوایی خانهنشین بود. چرا اینجوری شد؟ تقصیر که بود؟ در این سینمای بحرانزده چرا باید جای ناصر تقوایی خالی باشد؟ ناصر تقوایی همیشه ناصر تقوایی است.»
حاتمیکیا در میدان امام حسین
از یک هفته قبل، رسانههای وابسته به سپاه پاسداران و بسیج اعلام کرده بودند که فیلم «چ»، ساخته ابراهیم حاتمیکیا درباره جنگ پاوه در میدان امام حسین که از پرآمدوشدترین مناطق شهر تهران است به طور رایگان برای مردم به نمایش درمیآید.
میدان امام حسین را قرق کردند و فیلم را نمایش دادند. در این برنامه، گروهی از اشخاص بانفوذ و مقامهای سینمایی کشور حضور داشتند و سخنرانی کردند: مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، محمدرضا جعفری جلوه، مدیر بنیاد فارابی، حمیدرضا دیبائی، معاون ارتباطات و امور رسانهای بنیاد سینمایی فارابی، حسین طلا، بسیجی سابق که اکنون نماینده مجلس و از نزدیکان بیت رهبری است، پژمان لشکریپور، معاون فرهنگی و پژوهشی بنیاد فارابی فقط برخی از این چهرههای بانفوذ بودند.
این مراسم به خاطرهگویی از جنگ ایران و عراق، قهرمانسازیهای مرسوم و تجلیل از کشتهشدگان جنگ پاوه و دوران جنگ ایران و عراق گذشت.
به گفته پژمان لشکریپور، معاون فرهنگی و پژوهشی بنیاد فارابی، وقتی قرار شد فیلم «چ» در میدان امام حسین تهران به نمایش درآید، حاتمیکیا تردید کرده بود و گفته بود که آیا واقعاً مردم به تماشای این فیلم میآیند؟
مردم در یکی از پرآمدوشدترین میدانهای شهر تهران به رایگان، یک بار دیگر، اینبار اما برای آخرین بار این فیلم را تماشا کردند.
پیش از این فیلم «چ» در نقاط محروم و فقیرنشین تهران هم به نمایش درآمده بود.
نظرها
زکریا رازی
برای تقوائی همان آرامش در حضور دیگران کافی است که در تاریخ سینمای ایران به عنوان هنرمندی تیز هوش و متعهد به زمان خود ثبت شود. حاتمی کیا و فیلم سازان دولتی در آمار به خاطر سپرده خواهند شد.
رویا
شاید به مطلب مربوط نباشه اما یادآوری گاهی بد نیست. چمران چه خوب بود یا بد آنطور که عادتِ سیستمهای ایدئولوژیک است وسیله شده برای نردبام برخی از جمله برادرش و حالا سینماگری که بهجای تلاش آسانسـرِ نظامِ بصیرت را سوار شده، درباره چمران اینکه اول: چگونگی مرگش هنوز در ابهام است. دوم: به شدت به فرستادن بچهها به جبهه معترض بود، شاید این از دید تخصصی بود یا بنود اما فهمِ این را داشت که شهید فهمیده درست نیست. سوم: سابقهاش بیشتر به آن گروهی که بعداً خودش را ملیمذهبی نامید نزدیکتر بود تا تندروها.
پرسشگر
با بودجه فیلم چمران و خیل هیولا وار فیلم هایی که تحت عنوان سینمای فاخر، این چند ساله ساخته شده است می شد صد ها فیلم آبرومند و ماندگار ساخت. دیدن کارنامه باشکوه تقوایی اشک شوق به چشم می آورد. آنهایی که سینما را می شناسند شاید همچون نگارنده با دیدن پوسترهای فیلم های تقوایی ناگهان دچار آن حس زیبایی شناسی بی بدیلی شوند که گویی دیگر قرار بر ساماندهی آن توسط سینمای ایران نیست. آیا این حکم مرگ سینما در نادادگاه فرهنگی جمهوری اسلامی نیست؟ اینکه بگوییم سینما زنده است و دارد در زیر پوست تبعیض فرهنگی هنوز نفس می کشد گفتن چیزی است. اما چیزی از جنس ایده آلیسم پخمه ای که توان تغییر این شرایط ناگوار و فکاهی را ندارد. فیلم وقتی ساخته شده است که بر پردۀ سینما، در محدودۀ زمانی مناسبی دیده و قضاوت شود. سکوت و عدم اعتراض این همه « سینما چی » در این سالها و قبول شرایط و تن در دادن به آن و ساختن فیلم به هر حال و بازی در هر فیلمی، و دادن ارزش های اجتماعی به برخی فیلم ها از جمله « آژانس شیشه ای » و « به رنگ ارغوان » توسط منتقدینی که این همه سال به سلیقۀ سینمایی ما پیشنهاد داده اند و این همه فیلم هایی از این نوع که در جهت تبلیغ ایدئولوژی ولایت فقیه و حجاب و هزار کوفت زهر مار دیگری که تبلیغ می شود و از نان خوردن نیفتادن خیلی ها ...بس بسیار ها به قول نیچه، که سینما را تباه کرده اند و زندگی و زندگی در سینما را.