ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

"ایران آکادمیا": برای دفاع از علوم انسانی و اجتماعی در ایران

گفت‌وگو با دو تن از استادان "ایران آکادمیا": جلیل روشندل و سعید پیوندی

"ایران آکادمیا" یک مؤسسه آموزشی باز است. دانشجو می‌تواند دوره کامل آموزشی مؤسسه را بگذراند و یا تنها مواد درسی خاصی را انتخاب کند. مصاحبه با دو تن از استادان آن.

در ایران از زمان انقلاب تعرضی به دانشگاه و به‌ویژه به علوم انسانی و اجتماعی آغاز شده که در دور اخیر از سال ۱۳۸۸ شدت یافته است. تعرض به علوم انسانی و اجتماعی عصاره آن چیزی است که "انقلاب فرهنگی" خوانده می‌شود. در جریان انقلاب فرهنگی، که هدف اعلام شده آن "اسلامی‌سازی" است، و از سال ۱۳۵۹ تا کنون به صورت موجی ادامه دارد، گروهی از دانشجویان را اخراج کردند، "ستاره دار" کردند، استادان را با اخراج یا بازنشسته کردن کنار گذاشتند، و مضمون درس‌ها را تغییر دادند. هنوز هم تلاش برای "اسلامی سازی" ادامه دارد و معلوم نیست که انقلاب فرهنگی سرانجام کی به نتیجه مطلوب حکومت می‌رسد.

رهبر جمهوری اسلامی مدام از "تهاجم فرهنگی" سخن می‌گوید و با هر سخن او تهاجم به علوم انسانی و اجتماعی تشدید می‌شود.

در برابر تعرض مقاومت صورت می‌گیرد: کتاب و مقاله منتشر می‌شود و در مبارزه برای ترویج دید‌گاه‌ها، با وجود سانسور و با وجود رانت‌های عظیم دولتی برای "اسلامی سازی"، هنوز این تفکر مستقل است که حرف اول را می‌زند. "اسلامی سازی"، حتا در دانشکده‌هایی که بدترین شکل اختناق را در آن برقرار کرده‌اند، آنسان که مطلوب حوزویان است، پیش نرفته است.

کنفرانس لاهه برای بحث درباره تأسیس "ایران آکادمیا" در ماه مه ۲۰۱۲

بخشی از مقاومت در خارج از کشور پیش می‌رود: به صورت نشر کتاب و مقاله، و در این اواخر به صورت تلاش برای تأسیس آموزش‌گاه‌های آنلاین برای ایرانیان. مؤسسه‌های مختلفی در این عرصه فعال هستند، برخی به آموزش عمومی می‌پردازند و برخی که تعدادشان محدود است کار آموزشی را با استانداردها و مقررات و برون‌دادهایی دانشگاهی پیش می‌برند. "دانشگاه آزاد بدون مرز" و "ایران آکادمیا" از جمله این مؤسسه‌ها هستند.

ایران آکادمیا

ایران آکادمیا در وب‌سایت‌اش خود را چنین تعریف می‌کند: «“ایران آکادمیا” یک مؤسسه آموزشی باز است. دانشجو می‌تواند دوره کامل آموزشی مؤسسه را بگذراند و یا تنها مواد درسی خاصی را انتخاب کند. دوره کامل آموزشی “ایران آکادمیا” یک سال است. تنظیم و تقسیم مواد درسی این برنامه یک ساله بر پایه این معیارها انجام می‌شود: تأکید بر آموزش اندیشه سنجشگر و روش‌شناسی؛ آشنایی با مبانی علوم انسانی واجتماعی؛ آشنایی با شیوه تشخیص و تقریر مسائل اجتماعی و فرهنگی؛ آشنایی با تاریخ ایده‌ها و نظریه‌ها در حوزه فرهنگ و اجتماع؛ تحلیل، تبیین و مطالعه موردی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی.»

در کنفرانس لاهه: رضا براهنی، داریوش آشوری، محمدرضا نیکفر

در ادامه این تعریف آمده است که: «تدریس در “ایران آکادمیا” به زبان فارسی است. انجام تکلیف‌های درسی به سایر زبان‌های رایج در ایران نیز ممکن است. همچنین می‌توان از زبان‌های خارجی در تدریس و انجام تکلیف‌های درسی استفاده کرد. انتخاب زبان تکلیف‌ها بستگی به توانایی و توافق استاد و دانشجو دارد.»

آکادمیا با تلاش تعدادی از دانشجویان و دانش‌آموختگان علوم انسانی و اجتماعی در هلند شکل گرفته است. آنان به این نتیجه می‌رسند که لازم است برای دفاع از دانشی که آموخته‌اند کاری کنند و به کسانی که در ایران به عنوان دانشجو، استاد، نویسنده و بهره‌بر از ثمرات تحقیقات در این حوزه حضور دارند، یاری رسانند. آنان با گروهی از استادان و پژوهشگران ایرانی علوم انسانی و اجتماعی تماس می‌گیرند و ایده‌شان را برای تأسیس یک آکادمی آنلاین در اجتماعی از گروهی از آنان در لاهه در ماه مه ۲۰۱۲ پخته می‌کنند.

گفت‌وگو بادوتن از استادان "ایران آکادمیا"

اکنون "ایران آکادمیا" در حال پذیرش دانشجو و شروع رسمی کار خویش است. به این مناسبت با دو تن از استادان این مؤسسه گفت‌وگو کرده‌ایم: دکتر جلیل روشندل، استاد علوم سیاسی و امنیت بین المللی در دانشگاه ئی سی یو (کارولینای شمالی) و دکتر سعید پیوندی، استاد علوم تربیتی در دانشگاه لورن (فرانسه).

همه رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی در ایران زیر فشار سانسور و تحریف ایدئولوژیک حکومتی هستند. تلاشی که شما برای ایجاد یک آکادمی آنلاین آغاز کرده‌اید، تا چه حد نوعی واکنش دفاعی به فشارهایی است که دولت برای "اسلامی‌سازی" علوم انسانی و اجتماعی می‌کند؟

جلیل روشندل

به طور کلی باهرگونه محدودیت در دانش بشری مخالفم. علم وایدئولوژی با همدیگر سازگاری ندارند و قبلاً حکومت‌های ایدئولوژیک تحریف و سانسور ویا تحمیل قالب ایدئولوژیک را امتحان کرده و نتیجه نگرفته‌اند. نمی‌توان شیشه‌های یک عینک را نخست با دوده سیاه کرد و گذاشت جلوی چشمان کاوشگر جوان، و فقط یک سوراخ کوچک برای نگریستن برایش تعبیه کرد تا دنیای برونی را فقط از آن روزنه کوچک مشاهده کند. اتفاقاً همان روزنه، خود طیفی از رنگ‌ها را که یک حکومت ایدئولوژیک خواسته است تیره کند برملا می‌کند، و پژوهشگر جوان از همان روزنه کوچک هم جهان را آنچنان می‌بیند که هست، نه آنچنان که آن رژیم سیاسی می‌خواهد. این کار فقط پروسه تجربی را به تاخیر می‌اندازد و پر هزینه می‌کند، اما نمی‌تواند چشمان کاوشگران جوان را به عالم بیرون ببندد.

تلاش ایران آکادمیا بر این مبنا، باز کردن آن روزنه و کمک به پژوهشگر است تابتواند طیف نور رااز زاویه‌ای بازتر ببیند و بنا بر این به هیچ وجه واکنش دفاعی نیست بلکه حرکتی است در مسیر طبیعی پژوهش در علوم اجتماعی. این جوانان ایرانی هستند که مورد تهاجم تنگ نظرانه قرار دارند وشاید کوشش دانشجو برای دسترسی به منابع و امکانات ایران آکادمیا واکنشی نسبت به فشار دولت باشد ولی حرکت ایران آکادمیا در این جهت است که نشان بدهد آلترناتیوروشن تری وجود دارد که هدفش انقیاد دانشجو نیست.

ما با نگرش اسلام در علوم اجتماعی عناد نداریم و حتی ممکن است در چارچوبه‌ای صرفاً علمی به آن ارجاع هم بدهیم، ولی هیچ چیزی را که مُهر انحصار دین بر آن خورده باشد نمی‌پذیریم. یقیناً نگرش ما نقادانه و مقایسه‌ای خواهد بود تا دانشجو خود بتواند در فضایی باز و خارج از جبر و الزام، آنچه را که درست تشخیص می‌دهد، برگزیند. شخصاً معتقدم علوم اجتماعی نمیتواند صفت مذهبی را یدک بکشد. ما علوم اجتماعی کلیمی یا اسلامی یا مسیحی نداریم. می‌توانیم جوامع مذهبی را از منظر علوم اجتماعی مطالعه کنیم، ولی نمی‌توانیم علم رامقید به دین کنیم و بگوییم هرچیزی دینی نبود و یا در چارچوب دین تدوین نشد، غلط است. علاوه بر اینها، و متاسفانه، اندیشه "اسلامی سازی" که در ایران توسط معدودی به سیستم آموزشی تحمیل شده است، حتی محدود به دین اسلام نیست، بلکه کوچکترازآن و مقید به یک نگرش و قرائت خاص ازاسلام است که مورد پذیرش سایرنحله‌های فکری در درون اسلام نیست.

در پاره‌ای موارد هدف از اسلامی سازی فروش محصولات و تولیدات به ظاهر آموزشی است که برای مقاصد خاص و توسط نویسندگان خاصی نوشته شده‌اند و انحصار چاپ و توزیع آنرا نیز در اختیار دارند. به عبارت دیگر پروسه اسلامی سازی هم کنترل تفکر است و هم در انحصار داشتن بازار انتشار و توزیع کالاهای آموزشی تا از دسترسی آزاد جوانان به سایر منابع در داخل کشور جلوگیری شود.

سعید پیوندی

علوم انسانی در ایران در سال‌های پس از ۱۳۵۹ به اشکال و به درجات گوناگون تحت فشار نهادهای رسمی بوده است. با وجود انقلاب فرهنگی سال ۱۳۵۹ و روند "اسلامی کردن" دانشگاه که محدویت‌های فراوانی را به فضای دانشگاه‌ها تحمیل کرد، در سال‌های اخیر بار دیگر انگشت اتهام حکومت علوم انسانی و استادان آن را نشانه رفته است. انتشار فهرست منابع مجاز برای علوم سیاسی در روزهای اخیر و یا تلاش برای تدوین کتاب‌های درسی علوم انسانی زیر نظر شورای انقلاب فرهنگی و یا وزارت علوم نشانه‌های روشن جدیدی از درک بسیار تقلیلی از آزادی‌های آکادمیک و محدود کردن آزادی نقد و سنجشگری در دانشگاه به شمار می‌روند.

در چنین فضایی تلاش برای پی ریزی یک رشته مجازی با رعایت هنجارهای متعارف در دانشگاه‌های دنیا و بر پایه آزادی‌های آکادمیک و پرهیز از سانسور را شاید بتوان در برخورد نخست پاسخی مدنی به شرایط خاص ایران دانست.اما همزمان از نظر من معنای دانشگاهی این کار مخالفت و یا دشمنی با هیچ دولت و نهادی نیست. ایران آکادمیا پیش از هر چیز یک پروژه آموزشی و یک موسسه آموزشی مستقل است با معیارهای دانشگاهی متعارفی که در همه دانشگاه‌های کشورهای دمکراتیک وجود دارد. در یک دانشگاه متعارف به هنجارهای پایه‌ای آکادمیک مانند آزادی کامل استاد و دانشجو، آزادی نقد و سنجشگری احترام گذاشته می‌شود. در این دانشگاه از کسی درباره دین، عقیده سیاسی و یا شیوه و سبک زندگی پرسشی نمی‌شود، نهادهای غیر دانشگاهی از جمله دولت و نیروهای امنیتی در امور آموزشی و پژوهشی دخالت نمی‌کنند و خبری هم از حراست، بسیج، نماینده این یا آن فرد و نهاد نیست. در نتیجه نه دانشجویی ستاره دار می‌شود و نه استادی بخاطر ابراز نظر و یا نوشتن این یا آن مطلب تحت فشار قرار می‌گیرد.

از این زاویه ایران آکادمیا در پی دامن زدن به یک رقابت علمی و آکادمیک واقعی در فضای دانشگاهی ایران است و مشارکت مستقیم و غیر مستقیم در روندهای تغییر فضای‌های علمی. فراموش نکنیم در ایران با وجود فضای سانسور و یا محدویت‌هایی تحمیل شده به استادان و دانشجویان کلاس‌های درس و پژوهش‌های باارزشی هم وجود دارند و گاه همکاران ما بهایی سنگین بابت تعهد خود به وجدان علمی می‌پردازند.

یک مشخصه آموزش علوم انسانی و اجتماعی در ایران این است که دانشجو از طریق آموزش رسمی با تفکر انتقادی و پرسش‌گری آشنا نمی‌شود. چه تلاشی کرده‌اید برای اینکه این نقص را جبران کنید؟

آموزش علوم اجتماعی معمولا از شیوه سقراطی تبعیت می‌کند. بنا براین اساس آموزش ما بر مبنای ایجاد سوال و نقادی است. احتمال دارد که برخی از دانشجویان ایرانی که به ایران آکادمیا می‌پیوندند، دراین زمینه فرصت بهره‌گیری کافی نداشته‌اند و یا اینکه سیستم آموزشی با سرکوب آزادی‌ها و تزریق اندیشه‌های یکسونگر، تفکر انتقادی و پرسشگری را در میان آنها تضعیف کرده است. ما معتقدیم اندیشه انتقادی در وجود انسان نابود شدنی نیست و تابعی از محیط است. بنابراین ایران آکادمیا آن محیط را فراهم می‌کند تا این اندیشه احیا شود و دانشجو امکان بیابد با نگاهی نقادانه و پرسشگر به همه پدیده‌ها بنگرد. ما برای هیچ چیز کلیشه‌ای نداریم. اندیشه آزادی مبتنی بر سعی و خطا و انتخاب بهترین، از طریق بحث و جدل است. عقلگرایی و انتخاب عقلایی ستاره راهنمای محیط درسی ما است و ما سعی می‌کنیم برای سوالات دانشجوی تشنه و کنجکاو از شیوه پرسشگری سقراطی و پرورش تفکر نقاد پاسخ پیدا کنیم.

ممکن است پس از بررسی‌های اولیه متوجه شویم که یک یا چند دانشجو نیاز به پیش نیازهایی دارند تا با چنین شیوه و اندیشه‌ای آشنا شوند. ممکن است ارائه برخی پیش نیاز‌های درسی تشکیل جلسات اضافی ضروری باشد. ما آمادگی داریم آنچه را که ضروری است ارائه کنیم. اینکه آموزش در "ایران آکادمیا" رایگان است دلیل برآن نمی‌شود که از کیفیت علمی آن کاسته شود. در حقیقت ما همان مقدار برای ارائه یک درس هزینه می‌کنیم که دانشگاههای غیر رایگان خرج می‌کنند و چون شهریه نمی‌گیریم، آن هزینه‌ها را مردمی که برای علم و آزادی ارزش قایلند و از ما حمایت مادی و معنوی می‌کنند، پرداخت خواهند کرد نه دانشجویی که در حسار محدودیت‌ها قرار گرفته است و در اغلب موارد توان مالی درست و حسابی هم ندارد.

همانگونه که پیشتر هم اشاره کردم ایران آکادمیا قرار است بر اساس هنجارهای متعارف یک دانشگاه مدرن فعالیت کند. دانشگاهی که از قرن ۱۲ تا ۱۸ در اروپا وجود داشت بیشتر در خدمت "حقیقت" یگانه قدسی بود که چون و چرا کردن پیرامون آن امری ناصواب و غیرمجاز به شمار می‌رفت. پس از رنسانس و بویژه از آغاز انقلاب صنعتی کار پژوهش علمی در آکادمی‌ها متمرکز شده بود. دانشگاه مدرن که با پروژه دانشگاهی هامبولت در اوایل قرن نوزدهم (۱۸۰۹) ابتدا در برلن شکل گرفت و سپس به الگوی دانشگاه علمی نوین جهان تبدیل شد، برای نخستین بار آموزش و پژوهش را به عنوان دو فعالیت بهم پیوسته در مرکز زندگی آکادمیک قرار داد. در این الگوی جدید دانشگاهی، همانگونه که خود هامبولت هم گفته بود، دانش پدیده‌ای تمام نشده و تمام نشدنی تلقی می‌شد. این بدان معناست که بر خلاف دانشگاه سنتی قرون وسطایی که بر محور باور و دگم‌های مذهبی به مجموعه دانش بسته و تمام شده فعالیت می‌کرد، سنجشگری، نقد و پرسشگری و چون و چرا کردن بخشی جدایی ناپذیر همه فعالیت‌های دانشگاهی است و استاد و دانشجو از آزادی‌های آکادمیک کامل برای تدریس، پژوهش و یادگیری برخورداند.

به نظر من همه درس ها، کنفرانس‌های موضوعی و فعالیت‌های ایران آکادمیا باید بر پایه این اصول اساسی صورت گیرند. تجربه کار من با دانشجویان ایرانی نشان می‌دهد که گذار آنها از "هویت آموزشی" به ارث برده و درونی شده "آموزش آمرانه و از بالا" در جمهوری اسلامی به هویت جدید علمی-آموزشی که در آن دانشجو باید توانایی سنجشگری، استقلال فکری، نقد، کنار گذاشتن مطلق گرایی و دستیابی به درک نسبی گرایانه از دانش را در فعالیت‌های روزمره خود منعکس کند، گاه با دشواری‌هایی روبروست و به همین دلیل هم تکیه ویژه‌ای بر این جنبه‌ها در دروس روش شناسی و پایه‌ای وجود دارد.

آزادی آکادمیک را چگونه با سخت‌گیری و کنترل و ارتقای کیفیت درمی‌آمیزید؟

یکی از نگرانی‌های آکادمیک، آنهم وقتی درس در فضای مجازی ارائه می‌شود، کنترل کیفی و حفظ بالاترین سطح آموزشی است.

در چنین کاری نمی‌توان توفیق یافت مگر اینکه از هر دو طرف (دانشجو و دانشگاه) کوشش شود. ما شکی نداریم که دانشجویان ما هم بهترین کیفیت را مطالبه می‌کنند و لذا حاضرند برای تحقق آن حد اکثر کوشش را به عمل آورند. آزادی در برخورداری از منابع وسیعی وجود دارد که امروزه تکنولوژی در اختیار همگان می‌گذارد اما این کار به هیچ وجه به مفهوم بی بند و باری در نحوه استفاده از آن منابع نیست. نرم افزار‌هایی که در تکنولوژی اموزشی به کار می‌روند تا حد صد درصد قادرند حتی واژه‌های مشابه در یک نوشته را با صدهاهزار متن مشابه مقایسه و تعیین کنند. به این ترتیب که مثلا در یک متن ممکن است دانشجویی از سر بی توجهی و سهل انگاری و یاحتی به عمد از متونی استفاده کند بدون اینکه به منابع اصلی اشاره کافی داشته باشد. نرم افزارهای آموزش می‌توانند آن مشابهات را شناسایی و به اساتید گزارش بدهند. همچنین ما به دانش وسیع اساتید با تجربه‌ای که با ما کار می‌کنند اعتقاد و اعتماد داریم. اغلب همکاران بیش از ده سال سابقه استفاده از تکنولوژی‌های آموزشی دارند قادرند به بهترین نحو با دانشجویان ارتباط دیاری و شنیداری برقرار کنند.

ده‌ها سال آموزش در فضای مجازی امروزه امکان هرگونه سوء استفاده از این وسیله را به صفر رسانده است. در عین حال ما آزادی آکادمیک را در مطالعه و بهره برداری از اقیانوسی از منابع تعبیر می‌کنیم که در اختیار دانشجو خواهد بود، ولی اخلاق آکادمیک در هر شیوه آموزشی به جای خود معتبر و مورد احترام است و سختگیری در مورد آن وجود خواهد داشت.

کیفیت آموزشی در دنیای امروز به برنامه درسی، روش‌ها و شرایط دانشگاهی و نیز معنایی بازمی گردد که هر دانشجو به تجربه یادگیری در دانشگاه می‌دهد. در این چهارچوب آزادی‌های آکادمیک، پرسش و شک کردن، نقد و سنجشگری، نبودن حوزه‌های ممنوع و مرزهای آشکار و پنهان سانسور یک رهیافت و یک اصل پایه‌ای است و بخشی از کیفیت آموزش و پژوهش را تشکیل می‌دهد.

آزادی آکادمیک به معنای ضعیف شدن اتوریته علمی یا رها کردن ضوابط و معیارهای دانشگاهی، شلختگی روش شناسانه و یا بی توجهی به وسواس، دقت و سختگیری علمی نیست. بر عکس آزادی‌های آکادمیک کمک می‌کنند تا دانشجو و استاد بدون مزاحمت موانع غیر دانشگاهی در یک رابطه سالم علمی قرار گیرند و مهم‌ترین دغدغه آنها یادگیری روشمند و معنا دار در چهارچوب یک پروژه فردی و علمی باشد.

رابطه میان استاد و دانشجو و یا دانشگاه و دانشجو پیش از هر چیز یک قرارداد اخلاقی و علمی میان آنهاست چرا که دانشگاه محل تلاقی یک پروژه جمعی علمی با پروژه‌های فردی دانشجویان است و پویایی این رابطه و قرارداد به نوعی "ارزش اضافی" حضور دانشجو در دانشگاه است. بخشی از این قرارداد همان امتحان، نمره و تکالیف و رابطه دو یا چند جانبه علمی است. بخش مهم تر قرارداداز نظر من معنا دادن به حضور در دانشگاه و یادگیری دانشگاهی در متن یک پروژه شخصی است. دادن معنای شخصی به امر یادگیری در چهارچوب یک پروژه دانشگاهی به این معناست که درس، مطالعه، نوشتن و فکر کردن و یا کاربرد سنجشگری و تفکر انتقادی نه برای گرفتن مدرک و نمره و یا انجام تکلیف که بصورت یک فعالیت خلاقانه توام با لذت و در خدمت درک پدیده‌ها و مفاهیم در می‌آید. تلاش ایران آکادمیا بوجود آوردن شرایط مطلوب برای شکل گیری رابطه و تبادلی میان استادان، دانشجویان و مطالب درسی است که هر فرد بتواند چنین معنایی به حضور خود در محیط آکادمیک دهد. امید من این است که ایران آکادمیا به آگورایی تبدیل شود برای جویندگان دانش اجتماعی و معنا در دنیای امروز و یادگیری عمیق پرسشگری و سنجشگری و کار روشمند، نقادانه، بدون تعصب و بدون مطلق گرایی درباره پدیده‌های انسانی و اجتماعی. چالش مهم ایران آکادمیا در بعد پرورشی همراهی و کمک به دانشجویان در شکل دادن به مفهوم بودن و یادگرفتن در دانشگاه و نیر ساخت و پرداخت یک پروژه شخصی علمی بر پایه‌های پرسش‌های جدی و بلندپروازانه است. وجود یک دیالوگ آموزشی دمکراتیک و سنجشگرانه در فعالیت‌های روزمره راه را برای درونی کردن یک فرهنگ آموزشی جدید باز می‌کند. اگر ما بتوانیم چنین شرایطی برای دانشجویان و زندگی آکادمیک فراهم کنیم یادگیری از کیفیت مطلوب برخوردار خواهد بود.

موضوع‌های درسی را چگونه انتخاب می‌کنید؟ با نگاه به دانشگاه‌های معتبر دنیا، یا توجه به مسائلی که برای جامعه ایران مبرم هستند؟

اگر بخواهم جواب کوتاه به این سوال بدهم باید بگویم تلفیقی از هر دو. امروزه موضوعات علمی مرز نمی‌شناسند، فقط ممکن است در بعضی کشور‌ها برخی مواد کمتر مورد استفاده باشند، زیرا در محاق سانسور قراردارند. در پاره‌ای موارد عنوان درس در کشوری نظیر ایران با بهترین دانشگاهای دنیا همسان است ولی محتوا دستکاری شده است. این را بخصوص در دروس علوم اجتماعی می‌توان مشاهده کرد. رهیافت ما در مورد محتوای درسی استفاده از همان دستاوردهایی است که در دانشگاههای بزرگ دنیا مرسوم و متداول است. در عین حال به این قضیه نیز معترف هستیم که موضوعات درسی باید از دید کاربردی برای جامعه ایران نیز مفید فایده باشند. به همین دلیل به موضوعاتی که برای جامعه ایران کاربرد مبرم دارند و یا بیشتر مورد بی مهری سیستم آموزش عالی ایران قرار گرفته اند، توجه مخصوص می‌کنیم.

برای مثال عنوان اولین درسی که من قرار است در یکی از ترم‌ها ارائه کنم Democracy and Good Governance است. این عنوان با تغییراتی از یکی از دروس دانشگاه هاروارد گرفته شده ولی به لحاظ محتوایی و سرفصل‌ها به میزان قابل توجهی علاوه بر مثال‌ها و مصداق‌های بین المللی، بر مسایل حاد جامعه مدنی درایران نیز تمرکز می‌کند؛ درحالی که درس دانشگاه هاروارد بیشتر بر مسایل جوامع پیشرفته‌تر غربی تمرکز دارد.

در انتخاب موضوعات درسی در شروع فعالیت دو معیار مهم در نظر بوده است. معیار نخست یادگیری مطالب ضروری و پایه‌ای برای تسلط به ابزار شناختی و روش شناختی برای درک و تحلیل پدیده‌ها است. معیار بعدی هم نیاز‌های خاص جامعه ایران است. برای مثال مطالعات زنان یا حقوق بشر در شرایط کنونی برای ما اهمیت ویژه‌ای دارند. من امیدوارم در جریان گسترش فعالیت‌های "ایران آکادمیا" بتوان مجموعه‌ای باز و متنوع از سمینارها و کنفرانس‌ها را به دانشجویان پیشنهاد کرد، تا آنها با توجه به علاقه و پروژه شخصی خود با نقطه نظرها، پژوهش‌ها و تجربه‌های آکادمیک گوناگون مربوط به حوزه‌های اصلی علوم انسانی و اجتماعی در چشم انداز یک دوره میان رشته‌ای آشنا شوند. فراموش نکنیم که یکی از ابعاد بدیع پروژه ایران آکادمیا گرد آوردن استادان ایرانی شاغل در ۴ گوشه دنیا زیر یک سقف دانشگاهی است.

فکر می‌کنید جامعه ایرانی به طور محسوس چگونه می‌تواند ثمره کار شما را ببیند؟ از طریق انتشارات شما، از طریق کلاس‌های باز و عمومی؟ یا اینکه در حال حاضر تمرکز شما برروی تدریس در چارچوب کلاس بسته است؟

به طور یقین همه جوانب کار آکادمیک لازم وملزوم یکدیگرند. انتشارات، ارائه کلاس‌های بز و عمومی و یا تدریس در کلاسهای بسته. "ایران آکامیا" یک موسسه جوان آکادمیک است که بر مبنای تجربیات طولانی اعضای هیات علمی بناشده است. همه اعضای "ایران آکادمیا" صاحب آثار گوناگونی هستند که به چندین زبان تالیف و منتشر شده است. تا تبدیل "ایران آکادمیا" به یک موسسه آموزشی کاملا مستقل ما میتوانیم روی کارهایی که اعضای ما قبل از پیوستن به "ایران آکادمیا" منتشر کرده‌اند تکیه کنیم، ولی بزودی این وضعیت تغییر می‌کند و اعضای علمی و آموزشی ما خواهند توانست وابستگی خود به "ایران آکادمیا" را در آثاری که منتشر می‌کنند هم ذکر کنند.

کلاسهای ما در حال حاضر هم به صورت بسته و ارتباط با مدرک تحصیلی و هم به صورت باز و عمومی ارائه خواهند شد؛ هرچند ممکن است به دلایل فنی و مالی ارائه کلاس‌های باز و عمومی در سال اول مقدور نباشد.

"ایران آکادمیا" را باید به صورت پروژه بلند مدت و یک تجربه جدید در فضای آموزش عالی ایران نگاه کرد. بخشی از روند توسعه فعالیت بستگی به امکانات ما و نیز چند و چون استقبال ایرانیان از این پروژه است. ما می‌بایست کار را از جایی شروع می‌کردیم تا بتوانیم با تحلیل تجربه‌ها و نیازها بتدریج بسوی پروژه‌ای بلندپروازانه تر گام برداریم.

به نظر من پس از گام اول که بیشتر شبیه یک آموزش کلاسیک است، ما باید بسوی یک الگوی دانشگاه باز برویم تا همه کسانی که به نوعی نیاز به آموزش و یادگیری در حوزه علوم انسانی و اجتماعی دارند بتوانند جای خود را در این آگورای مجازی پیدا کنند. در این تلقی، کلاس ها، متون، کنفرانس‌های ایران آکادمیا فقط به دانشجویان تمام وقت تعلق ندارد. همه کسانی که به نوعی مایل به یادگیری علوم انسانی و یا این یا آن موضوع خاص هستند باید بتوانند به ایران آکادمیا بیایند.این موضوع فقط به دانشجویان مربوط نمی‌شود. استادان، روشنفکران و فرهیختگان علمی و فرهنگی هم باید بتواند فضایی برای تقسیم کردن دانش خود و تبادل فکری با دیگران پیدا کنند. فن آوری اطلاعات و ارتباطات افق‌های جدیدی را در برابر آموزش قرار داده‌اند و راه‌هایی برای رابطه با جامعه و جویندگان علوم دانشگاهی بوجود آورده‌اند که در گذشته قابل تصور هم نبودند. همزمان نوآوری ایران آکادمیا فقط نباید تکنولوژیک باشد. در زمینه آموزش و ارتباط میان فضاهای دانشگاهی و فرهنگی و یا نوع آموزش هم باید تجربه‌های جدید بوجود آورد.

پرسش آخر

الان "ایران آکادمیا" در چه مرحله‌ای از شکل‌گیری و رشد است؟ گام‌های بعدی چه خواهند بود؟

جلیل روشندل: ایران آکادمیا در حال حاضر در حال بررسی تقاضاهای وارده است. ممکن است نتوانیم همه متقاضی‌ها را در ترم اول بپذیریم و این می‌تواند دو دلیل عمده داشته باشد: اول ظرفیت کلاسها و دوم بخاطر فرصت کوتاهی که باقیمانده ممکن است همه مدارک متقاضیان کامل ارائه نشده باشد. اما امیدواریم در آینده‌ای نه چندان دور به همه متقاضیان حائز شرایط پذیرش بدهیم.

از نظر ارائه دروس اختیاری دلمان می‌خواهد بتوانیم امکانات وسیع تری داشته باشیم و همین طور رشته‌های آموزشی بیشتری راارائه دهیم.

از نظر تامین اعضای هیات علمی مشکلی نداریم ولی به لحاظ تامین هزینه‌ها (باتوجه به اینکه نمی‌خواهیم از دانشجو شهریه بگیریم)، هنوز در آغاز راه قرار داریم.

امیدواریم بتوانیم مشکلات را به تدریج پشت سر بگذاریم و هر چه زودتر برنامه آموزشی منحصر به فرد خودراارائه کنیم. نکته‌ای که در میان دست اندرکاران و اعضای هیات علمی در مورد آن تفاهم و هماهنگی کامل وجود دارد این است که ما حاضر نیستیم تحت هیچ شرایطی استقلال علمی خود را در گرو حمایت‌های مالی افراد یا موسسات قرار بدهیم. این تنها خط قرمز ماست.

با توجه به علت وجودی "ایران آکادمیا" کاملا روشن است که نخواهیم قیود و الزامات ایدئولوژیک را در کارمان دخالت بدهیم و یا نخواهیم استقلال علمی را تحت الشعاع سلیقه‌های شخصی و احتمالاٍ غیر مربوط حامیان مالی قرار دهیم.

در مجموع به آینده بسیار خوشبین هستیم و شکی نداریم که بزودی "ایران آکادمیا" جای خود را در میان مراکز علمی و آموزشی دنیا به روشنی باز خواهد کرد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • علی

    بگویید بودجه شما را که می دهد تا بگویم ایدئولوژی شما چیست.

  • ابراهیم هوری زاده

    بنده دانشجوی اخراجی در سال ۸۸ رشته انتقال آب از دانشگاه دزفول هستم' متاسفانه هیچ مدارکی برای اخراجی به من داده نشد' در سال ۹۰ در آزمون شرکت مجدد کردم و در رشته لیسانس ادبیات فارسی پذیرفته شدم در دانشگاه پیام نور شوش دانیال' اما در سال ۹۲ بدلیل وبلاگ نویسی و به جرم درویشی ( نعمت الهی گنابا دی ) با وجود ۱۶ سال سابقه کار در شرکت نیشکر هفته مورد تعقیب قرار گرفتم که بدلیل تهدیدهای تلفنی و تهدید فرزند و همسرم که از سوی منبع ناشناخته بود مجبور به ترک کشور گردیدم و هم اینک پناهنده سیاسی در ترکیه هستم. به عرض می‌رساند که ۳بار سابقه زندان در سال ۸۴ و ۸۶ و ۸۷ را دارم که دلیل آن تجمع اعتراضی در قم و بروجرد و اصفهان بخاطر تخریب خانقاه ما دراویش بوده است' وظیفه خود میدانم که از شما تشکر و قدر دانی نمایم و در صورت امکان خواهان ادامه تحصیل میباشم' از رشته ادبیات ۹۰ واحد درسی را پاس نموده ام' با سپاس

  • رضا

    جناب علی باهوش. قبل از ابن که بخواهید درباره ایدئولوژی دیگران نظر بدهید، زحمت کشیده و ببینید خود آنها چه می‌گویند. آیا شما این مصاحبه‌ها را خوانده‌اید؟ آیا به سایت ایران آکادمیا سر زده‌اید؟ چرا فقط تخطئه می‌کنید؟