کاشتن مین و درو کردن مرگ
در هر ۲۲ دقیقه، یک نفر در دنیا بر اثر برخورد با مین، کشته یا مجروح میشود. این مینها در ایران جان مردمی را که در مناطق روستایی و بهخصوص در نواحی مرزی زندگی میکنند، میگیرند.
کشت و کار "مین"
سرعت مینگذاری معمولاً چهار برابر بیش از سرعت خنثی کردن مین است و جمع کردن و خنثی سازی مینهای کار گذاشته شده تا امروز، بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار هزینه و هزار سال زمان نیاز دارد.
یکی از نقضکنندگان اصلی حقوق بشر در دنیا مینهای زمینی هستند، چون برای کشتن هیچ تفاوتی میان نظامیان و غیرنظامیان نمیگذارند. این مواد منفجره پس از پایان جنگها و درگیریها هم همچنان خطرناک باقی میمانند و زمینها را برای مدتهای طولانی غیرقابل گذر و غیرقابل استفاده میکنند.
در موارد بسیاری مکان دقیق مینگذاری مشخص نیست که این مساله کار مینروبی را کند و دشوار میکند. خطرهایی که به دلیل وجود مینها ایجاد میشوند معمولاً مناطق مینگذاری شده را با دشواریهای زیادی در زمینه سکونت دوباره، کشاورزی، دامداری، گردشگری و ... روبهرو میکند.
در حال حاضر ۱۴ سازمان بینالمللی زیر نظر سازمان ملل متحد پیگیر کشف و خنثی کردن مینهای زمینی هستند.
بر اساس حقوق بشردوستانه، تجارت، تولید و استفاده از مینهای زمینی به هر شکل و عنوانی ممنوع است و باید تحت کنترل قرار بگیرد. قربانیان استفاده از مینها هم باید مورد حمایت و پوشش حقوق بشردوستانه قرار گیرند.
سازمان مبارزه بینالمللی
برای ممنوعیت مینهای زمینی
به منظور مبارزه با مین که به عنوان مرگبارترین میراث جنگ شناخته میشود، سازمان مبارزه بینالمللی برای ممنوعیت مینهای زمینی در سال ۱۹۹۲ تأسیس شد. این سازمان با هدف متوقف کردن تولید، فروش و ذخیرهسازی مینهای زمینی ضد نفر و از میان بردن مینهای زمینی به کار گرفته شده در جنگهای گذشته، فعالیت میکند.
شش سال پس از آغاز فعالیتهای این سازمان، در سال ۱۹۹۷، پیمان منع استفاده از مین توسط ۱۲۲ کشور امضا شد.
گستره فعالیتهای سازمان مبارزه بینالمللی برای ممنوعیت مینهای زمینی اما با امضای پیمان منع استفاده از مین محدود نشد. این سازمان برای دادن آگاهی بیشتر در مورد خطرهای مینهای زمینی به کار خود ادامه داد.
در حال حاضر ۱۶۱ کشور عضو پیمان منع استفاده از مین هستند و ۳۴ کشور هم هنوز آن را نپذیرفتهاند. ایران یکی از این ۳۹ کشور است که در کنار پاکستان، هند، روسیه، چین و آمریکا از جمله کشورهای اصلی تولید کننده مین به شمار میرود.
ماهی نیست که خبر کشته شدن یکی از ساکنان منطقه غرب ایران در رسانه ها منتشر نشود. در ماه اخیر یکی از نیروهای نظامی هنگ مرزی ارومیه با درجه استوار دومی به دلیل انفجار مینهای باقی مانده از جنگ ایران و عراق کشته شد.
گفته میشود در هر ۲۲ دقیقه، یک نفر در دنیا بر اثر انفجار مین، کشته یا مجروح میشود. این مینها در ایران جان مردمی را که در مناطق روستایی و بهخصوص در نواحی مرزی زندگی میکنند، میگیرند.
مینهایی که در ایران منفجر میشوند معمولاً از به جای ماندگان جنگ ایران و عراقاند؛ گرچه ۲۶ سال از پایان این جنگ میگذرد.
در بیابانهای مرکزی ایران هم رد پای مین را میتوان دید که به جان انسان و زمین افتاده است.
فروردین ماه امسال، انفجار یک مین در کویر شهداد در استان کرمان، جان یک کوهنورد ۳۲ ساله ایرانی به نام حمید هاشمی را گرفت. در این حادثه که در ۷۵ کیلومتری شهداد رخ داد، سه نفر دیگر که با حمید هاشمی در یک خودرو بودند، مجروح شدند.
امیر طالبی گل، پژوهشگر و عکاس محیط زیست هم دیگر قربانی انفجار مین در بیابان لوت است.
در یکی از آخرین موارد انفجار مین در ایران، جوانی ۲۳ ساله از یک خانواده مهابادی کشته شد.
بر اساس آمارهای موجود، ۴۰ درصد از کسانی که به دلیل انفجار مین معلول شدهاند، کمتر از ۱۴ سال دارند و پس از آن، کشاورزانی که در اثر شخم زدن زمین دچار حادثه میشوند، در رتبه دوم قرار میگیرند.
خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، در روایت این حادثه نوشته است که اواخر تیر ماه، یک کشاورز مهابادی «شیئی عجیب» را در مزرعه یافت و آن را به خانه برد، اما شی عجیب، احتمالاً بر اثر ضربه و تکان، ناگهان منفجر شد و جوانی از این خانواده را کشت. چهار نفر دیگر هم در این حادثه مجروح شدند.
کسانی که در ایران از انفجار مین صدمه میبینند ممکن است زیر نظر بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار بگیرند یا اینکه مسئولیت مراقبت و حمایت از آنان به کمیته امداد یا بهزیستی سپرده شود، اما با توجه به کاغذبازیهای رایج در ایران، هر کدام از این دو که اتفاق بیفتند، از رنج این آسیبدیدگان کاسته نخواهد شد.
مبارزه با مین
مینهای زمینی پس از پایان جنگها معمولاً تا ۵۰ سال فعال میمانند. این مینها بهطور دائم زندگی غیرنظامیان را تهدید میکنند. بر اساس آمارها، احتمال کشته یا مجروح شدن غیرنظامیان توسط مینها، دستکم ده برابر بیشتر از احتمال کشته شدن نظامیان است که با آن آشنایی دارند.
از آنجا که کودکان بیشتر از بزرگسالان به اجرام و اجسام ناشناخته علاقهمند میشوند و آنها را برمیدارند، و از آنجا که کمتر به علائم هشداردهنده توجه میکنند، میزان آسیبپذیری آنها از مینها به مراتب بیشتر است.
بر اساس آمارهای موجود، ۴۰ درصد از کسانی که به دلیل انفجار مین معلول شدهاند، کمتر از ۱۴ سال دارند. پس از آن، کشاورزانی که در اثر شخم زدن زمین دچار حادثه میشوند، در رتبه دوم قرار میگیرند.
در نواحی مرزی ایران، میلیونها مین عمل نکرده، خنثی نشده رها شدهاند. با این وجود به گزارش آژانس خبررسانی کردپا، علیرغم وجود حدود ١٣ میلیون انواع مین و مواد منفجره در اراضی پنج استان آذربایجان غربی، کردستان، ایلام، کرمانشاه و خوزستان، حکومت ایران، فعالان مینزدایی را سرکوب می کند و موضوع مین زدایی در انحصار نهادهای دولتی است.
مناطق کردنشین ایران در چهار استان کرمانشاه، آذربایجانغربی، ایلام و کُردستان از آلودهترین اراضی ایران به مواد انفجاری محسوب میشوند که طبق تارنمای مانیتور سازمان ملل، تاکنون دوهزار و ۵۱۹ شهروند کرد و غیرکرد در پی انفجارها جان خود را از دست دادهاند.
مین، دشمن انسان و زمین
کانون مدافعان حقوق بشر، در گزارشی که یازده اوت سال ۲۰۱۴ منتشر کرد، درباره مینهای خنثی نشده و ضرورت پاکسازی مناطق آلوده به مین در ایران هشدار داد.
در این گزارش با استناد به تحقیقات انجام شده توسط سازمان ملل متحد آمده است که ایران، با میلیونها مین پنهان در خاک، یکی از آلودهترین کشورهای جهان است.
برخی خبرگزاریهای داخلی هم ایران را پس از مصر، دومین کشور آلوده به مین در جهان معرفی میکنند. در رتبه بعدی این جدول افغانستان قرار دارد. مسئولان مینروبی افغانستان میگویند که این کشور تا پاک شدن کامل از مینهای زمینی، به دستکم ده سال وقت نیاز دارد.
آلودگی به مین علاوه بر خطرات جانی برای انسانها، روی زندگی گونههای مختلف جانوری و گیاهی نیز تأثیر میگذارد و تغییراتی که در طول زمان در اکوسیستم مناطق زیر کشت مین ایجاد میشود، میتواند بر محیط زیست منطقه اثر نامطلوب بگذارد. اثراتی که ممکن است تا مدتها نادیدنی بمانند.
در طول سالهای گذشته، با وجود تلاشهایی که برای مینروبی و پاکسازی شده است، مسئولان جمهوری اسلامی، مسئولیت مینهایی را که در زمان جنگ کاشته شدهاند، نمیپذیرند.
آمار دقیقی از شمار مینهای پنهان در خاک ایران در دست نیست اما گزارشها از وجود میلیونها مین در مناطق مرزی غرب کشور خبر میدهند. گرچه قدرت تخریب مین پس از انفجار آن بیشتر به چشم میآید، اما مینها کار و فعالیتهای مختلف از جمله کشاورزی، دامداری و ... را مختل میکنند و به این ترتیب بر کیفیت اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی زندگی روزمره مردم تأثیر میگذارند.
در طول سالهای گذشته، با وجود تلاشهایی که برای مینروبی و پاکسازی شده است، مسئولان جمهوری اسلامی، مسئولیت مینهایی را که در زمان جنگ کاشته شدهاند، نمیپذیرند.
سردار محمدحسین امیر احمدی، یکی از فرماندهان نیروهای مسلح، پیشتر در اینباره گفته است که «رزمندگان ما اساساً هیچ نوع مینی را در زمین کار نگذاشتند و نخواهند گذاشت، بلکه تمامی مناطق آلوده به مین توسط رژیم بعث عراق آلوده شده است.»
اما مینهایی که در نواحی مرکزی و کویری ایران منفجر میشوند باورپذیری سخنان این فرمانده را با مشکل روبهرو میکند. علاوه بر این، ایران هنوز به پیمان منع استفاده از مین نپیوسته است که این مسئله هم در نوع خود سوالبرانگیز است.
در روزهای گذشته، فیروز علیزاده، مدیر کمپین بینالمللی ممنوعیت مینهای زمینی، در نامهای خطاب به مسئولان ایران، در مورد تبعات نپیوستن به پیمان منع استفاده از مین هشدار داد و پذیرش این کنوانسیون را به آنان توصیه کرد.
آقای علیزاده در این نامه که در تاریخ ۲۴ جولای ۲۰۱۴ به نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل متحد و مرکز حامیان حقوق بشر ارسال شده است، با اشاره به فعالیتهای مثبت انجام شده همچون پاکسازی، آموزش خطرات مین و کمک به مصدومان در ایران، توجه به استانداردهای بینالمللی را برای برگرداندن امن زمینهای شهروندان به آنها و کاهش تلفات در میان مینروبها مؤثر دانسته است.
کمپین بینالمللی ممنوعیت مینهای زمینی به نقشی که جامعه مدنی و نهادهای مستقل میتوانند در مبارزه با مین بر عهده بگیرند نیز اشاره داشته و ابراز امیدواری کرده است که موقعیت برای مشارکت سازمانهای غیر دولتی در ایران نیز فراهم شود: «سازمانهای غیردولتی در سراسر جهان نقشی اساسی در سبک کردن درد و رنج ناشی از مینهای زمینی داشتهاند و اکثر پاکسازیهای بشر دوستانه مینها و کمک به مصدومان در سراسر جهان توسط سازمانهای غیردولتی صورت گرفته است.»
در این نامه همچنین آمده است: «در نتیجه تصویب معاهده منع استفاده از مین، تعداد بیشماری از انسانها از مرگ نجات یافتند و استفاده، ساخت و تجارت مینهای ضد نفر در سراسر دنیا کاهش چشمگیری داشته است. حدود ۲۷ کشور از کشورهای آلوده به مین هماکنون عاری از مین هستند. بیش از ۴۷ میلیون از مینهای ذخیره شده توسط کشورهای عضو نابود شدهاند و تضمین حقوق و نیازهای مصدومان مین مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. با این حال، ایران که به طور جدی تحت تاثیر این مینها است، هنوز به معاهده منع استفاده از مین نپیوسته است.»
آمار دقیق تعداد مصدومان و کشته شدگان انفجار مین در ایران، در سال ۲۰۱۳ هنوز منتشر نشده است. با استناد به مرکز آمار آژانس کردپا، در این سال در جمع ١٠ شهروند کرد بر اثر انفجار ناشی از مین و ادوات جنگی جان خود را از دست داده و ٢٨ تن دیگر زخمی یا قطع عضو شدهاند. در سال ۲۰۱۲، انفجار مین در ایران ۴۶ کشته و ۷۷ زخمی بر جای گذاشت.
در سال ۲۰۱۱ تعداد قربانیان مین در ایران کمتر بود: ۴۳ نفر که البته همچنان آمار بالایی است.
باید دید که روند مرگ و میر بر اثر انفجار مین در ایران در سالهای آینده چگونه خواهد بود و آیا ایران خواهد پذیرفت که با منتشر کردن اطلاعات مربوط به مینهای تولیدی یا انبار شدهاش که آن را در حوزه توان دفاعی و بسیار محرمانه میداند، به پیمان منع استفاده از مین بپیوندد؟
نظرها
نظری وجود ندارد.