قهرمانی دراماتیک؛ خاتون بم اولین تیم ستارهدار لیگ برتر فوتبال زنان
از غمانگیزترین سکانس تا سرمربیگری مخفیانه و خانم گل شدن علی آقا
رقابت داغ برای قهرمانی تا هفتههای آخر در لیگی که برعکس سالهای گذشته ستارههای ملیپوش تنها در یک تیم جمع نشده بودند. سعیده فتحی در این گزارش به ستارهدار شدن تیم خاتون بم و ترینهای دهمین دوره لیگ برتر فوتبال زنان ایران پرداخته است.
در کشوری که آسمانش همیشه برای دختران آلوده است، زمین فوتبالی وجود دارد که آنها سعی میکنند با دویدن در آن، رویاهایشان را زندگی کنند و نفس بکشند، دخترانی که حدود چهاردهه تبعیض، تحقیر، نابرابری و سرخوردگی به بخشی از زندگی روزمرهشان تبدیل شده اما برای رسیدن به حقوق خود هر روز بیشتر جنگیدهاند.
این جنگ نابرابر برای آنها از سال ۱۳۸۶ به طور رسمی شروع شد، جاییکه لیگ برتر فوتبال زنان برای اولینبار با ۶ تیم شکل گرفت و پس از آن دختران با پاهای خودشان آجر روی آجر گذاشتند تا به شانزدهمین دوره این رقابتها رسیدند؛ به روزی که پس از ماراتن ۱۰ تیم در ۱۴۵ روز، خاتون بم توانست برای دهمینبار قهرمان شود و ایساتیس کران فارس هم به لیگ دسته یک سقوط کرد.
لیگ شانزدهم با دو اتفاق مثبت استارت زده شده، اعطای امتیاز رایگان به باشگاههایی که در لیگ برتر فوتبال مردان مشغول به تیمداری بودند و پخش زنده مسابقات از اپلیکیشن روبیکا باعث شد لیگی جذاب و پویا برای زنان رقم بخورد، لیگی که برعکس سالهای گذشته ستارههای ملیپوش تنها در یک تیم جمع نشده بودند و همین باعث شد رقابت برای قهرمانی تا هفتههای آخر بین تیمهای خاتون بم، ملوان بندرانزلی، شهرداری سیرجان و سپاهان اصفهان داغ بماند.
این ۴ تیم علاوه بر بازیکنان ملیپوش از کادر فنی خوبی هم بهره میبردند. مرضیه جعفری از سال ۹۰ قهرمانیهایش را با بمیها استارت زد و به غیر از سال ۹۵ و ۹۹ که به نایب قهرمانی رسید در بقیه سالها جام قهرمانی را بالای سر برده و تا به اینجا با ۱۰ قهرمانی پرافتخارترین مربی فوتبال زنان ایران بهشمار میرود.
او اگرچه امسال هم به قهرمانی رسید اما فصل سخت و سیاهی را پشت سر گذاشت. مرگ دلخراش ملیکا محمدی ستاره جوان این این تیم بر اثر تصادف شوک بزرگی به او و بازیکنانش وارد کرد.
غمانگیزترین سکانس تاریخ دختران فوتبال ایران
این سکانس شاید غمانگیزترین سکانس تاریخ دختران فوتبال ایران باشد، سکانسی که برای اولین بار قدم بر روی چمن بزرگترین ورزشگاه ایران گذاشتند؛ «بند کفشش را سفت میکند، نیمخیز که میشود جمعیتی را میبیند که نه برای تشویق آنها بلکه برای بدرقه ابدی بازیکنش به استادیوم آمدهاند. نخستینبار است که مرضیه جعفری، سرمربی خاتون بم همراه دختران فوتبالیست قدم روی چمن ورزشگاه آزادی میگذارند اما نه برای تمرین آمدهاند نه مسابقه، قرار است تابوت هم تیمیشان که در تصادفی مرگبار جان خود را از دست داده در ورزشگاهی که همیشه حسرت حضور در آن را داشت بچرخانند و با او وداع کنند.»
روزهای سرد و تاریک دیماه رمقی برای آنها باقی نگذاشته بود اما این جمله از ملیکا «لیگ برتر که واسه خود ماست» به رمز موفقیت این تیم بدل شد. خاتون که تنها ۱۵ بازیکن داشت با از دست دادن ملیکا و مصدومیت بهناز طاهرخانی و زهرا خواجوی در همان تصادف با نیمکت خالی مواجه شد. ۱۲ هفته از مسابقهها باقی مانده بود و خیلیها کار را برای این تیم تمام شده میدانستند؛ اما این اتفاق دلخراش هم مانع آنها نشد و با قدرت به کارشان ادامه دادند.
قصه بمیها وقتی دراماتیکتر شد که آنها این جام قهرمانی را در زادگاه ملیکا محمدی یعنی شیراز بالای سر بردند. خاتون در هفته آخر لیگ برتر مقابل ایساتیس کران فارس مسابقه داد و ۶ بر یک به پیروزی رسید و بدین ترتیب در شیراز، زادگاه ملیکا محمدی که همیشه با تعصبی مثالزدنی در خصوص آن صحبت میکرد، جشن قهرمانی گرفتند.
مرضیه جعفری در حالی این تیم را به قهرمانی رساند که هم در دفاع و هم در حمله بهترین عملکرد را داشتند. بمیها آماری خیرهکننده در زمینه شکستناپذیری دارند، آخرین باخت آنها در هفته چهارم چهاردهمین دوره از رقابتهای لیگ برتر فوتبال زنان بوده و تا به امروز هیچ شکستی را متحمل نشدهاند. این تیم امسال با ۱۴ پیروزی، ۴ مساوی، ۷ گل خورده، ۶۹ گل زده و با ۴۶ امتیاز به قهرمانی رسید و با ۱۰ قهرمانی لقب اولین تیم ستارهدار را هم از آن خود کرد.
غلامی چرا مخفیانه سرمربی ملوان بود؟
ملوانیها که همیشه با سیاست حفظ سهمیه، تیم راهی لیگ برتر فوتبال زنان می کردند، در این دوره با جذب ستارههای سرشناسی مثل مینا نافعی، افسانه چترنور و شبنم بهشت از ابتدا به عنوان مدعی قهرمانی پا به میدان گذاشتند. ملوان تا یک هفته به پایان رقابتها هم پابهپای خاتون بالا آمد و در نهایت با ۱۴ پیروزی، یک مساوی و ۳ باخت با ۴۳ امتیاز در رده دوم قرار گرفت.
این تیم قدیمی از اولین دوره رقابتها در لیگ برتر حضور دارد و تنها در دورههای نهم و دهم به دلیل انحلال ناگهانی غایب بود. آنها پیش از این به یک قهرمانی و ۶ نایبقهرمانی رسیده بودند و بعد از گذشت حدود ۸ سال دوباره توانستند روی سکو بروند، این میتواند آغاز بازگشت قوی سپید به روزهای اوج خودش باشد.
نکته عجیب درباره این تیم وضعیت سرمربی آنها بود، ساناز سامی در ظاهر سرمربی بود اما در اصل سکان در دست اعظم غلامی بود. غلامی در همه بازیها بود اما انگار نبود و از روی سکوها تیم را هدایت میکرد.
داستان از این قرار است که مسئولان سازمان لیگ برای شانزدهمین دوره رقابتها تصمیم گرفتند حضور مربیان و سرپرستان تیمهای ملی در تیمهای باشگاهی را ممنوع کنند و در چنین شرایطی اگر سرمربیگری غلامی برای ملوانیها در فدراسیون ثبت میشد، مجبور بود از سمت سرپرستی تیم ملی فوتبال زنان استعفا دهد. او این کار را نکرد و بدون اینکه سمت ثبتی در تیم ملوان بندرانزلی داشته باشد، همواره در کنار این تیم بود. او در این باره میگوید:
بنابر مسائلی نتوانستم روی نیمکت بنشینم و برایم فصل عجیبی بود. در دو بازی آخر قراردادم امضا شد اما باز هم مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم از کنار زمین تیم را هدایت کنم.
حضور اعظم غلامی تا پایان لیگ در ملوان به صورت مخفیانه بود تا اینکه ۲۱ فروردین با خبرگزاری مهر گفتوگویی انجام داد و آنجا رسما به عنوان سرمربی تیم معرفی شد. در این مصاحبه او از کمیته پزشکی میخواهد به بحث دوپینگ ورود کند و به عملکرد داوری هم نقد میکند و میگوید:
در بازی رفت با خاتون بم گل دقیقه ۶ ما سالم بود و داور یک دقیقه بعد از اعلام گل آن را مردود اعلام کرد که این عادی نیست. از طرفی هنوز هم برای ما سوال است که چرا در بازی خاتون و ایلام که یک بازی تاثیرگذار بود خیلی راحت یک تیم اعلام میکند که بازی نخواهد کرد؟ شاید اگر این اشتباهات داوری نبود و بازی خاتون و ایلام هم انجام میشد، ملوان هنوز در کورس قهرمانی باقی میماند.
از قرار معلوم مریم منظمی، سرپرست نایب رییسی زنان در فدراسیون فوتبال مخالف تیمداری عوامل تیم ملی بوده و وقتی در اواخر اسفندماه اعضای مجمع به او رای اعتماد ندادند و مجبور به کنارهگیری شد، ملوانیها از سرمربی اصلی خود رونمایی کردند. اعظم غلامی تا آن زمان ثبت نکرده بود تا سرپرستی تیم ملی را از دست ندهد و بعد از رفتن منظمی سرمربیگری در ملوان را به ثبت رساند و حالا باید دید واکنش مسئولان فدراسیون به این داستان چه خواهد بود.
ناکامی ایراندوست در کسب قهرمانی لیگ
مریم ایراندوست، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال زنان ایران هم که فصل گذشته با سپاهان به نائب قهرمانی رسیده بود برای لیگ شانزدهم با قراردادی دو ساله به تیم شهرداری سیرجان پیوست و این تیم بحران زده را دوباره به روزهای اوجش برگرداند.
مریم ایراندوست تا کنون نتوانسته قهرمانی در لیگ برتر فوتبال را تجربه کند. البته او در عرصه ملی کارنامه درخشانی دارد اما در باشگاهی هنوز به مدال طلا نرسیده است و این فصل هم همراه سیرجان با ۱۱ برد، ۵ مساوی و ۲ باخت با ۳۸ امتیاز در رده سوم قرار گرفت. این فصل ناکامی در بازیهای بزرگ، گریبانگیر سیرجانیها شد.
اما این تیم در آخرین دیدار خود در لیگ شانزدهم در برابر کانی کردستان یک رکورد از خود به جا گذاشت و سریع رین گل لیگ به نام ملیکا متولی مدافع شهرداری سیرجان در ثانیه ۲۱ به ثبت رسید.
سپاهان با اردلان غول کُش شد
سپاهان که فصل گذشته با مریم ایراندوست توانسته بود نایبقهرمان لیگ شود، برای فصل جدید با تغییر سیاست به سراغ جوانگرایی و بومیگرایی رفت. آنها اگرچه در زمینه استخدام سرمربی بومی ناموفق بودند اما توانستند یک مربی جوان را به کار بگیرند.
نیلوفر اردلان که تجربه دو قهرمانی با تیم فوتسال پیکان را داشت در اولین چالش رسمیاش در فوتبال در لیگ شانردهم در قامت سرمربی سپاهان ظاهر شد. اصفهانیها این فصل در دفاع عملکرد خوبی داشتند و تنها ۱۱ گل خوردند و در نیم فصل دوم لقب تیم غولکُش را از آن خود کردند. آنها توانستند با تساوی مقابل شهرداری سیرجان و خاتون بم و شکست تیم ملوان از سه تیم مدعی در کورس قهرمانی ۵ امتیاز بگیرند.
این تیم در فصلی که میانگین سنیاش به حوالی ۲۳ سال میرسید در نهایت توانست با ۹ پیروزی، ۶ تساوی و ۳ شکست با ۳۳ امتیاز در رده چهارم جدول قرار بگیرد.
وقتی علی آقا شد خانم گل فوتبال ایران
در پایان رقابتهای لیگ شانزدهم زهرا قنبری بازیکن تیم خاتون بم و افسانه چترنور بازیکن تیم ملوان نیز به صورت مشترک با ۱۹ گل زده عنوان خانم گلی مسابقات را به دست آوردند.
قنبری در حالی به این عنوان رسید که پس از مرگ دلخراش ملیکا محمدی مجبور شد در پست غیر تخصصیاش و به عنوان مدافع در هفتههای متوالی برای خاتون به میدان برود با این حال او اجازه نداد رقیبش از او پیشی بگیرد.
زهرا قنبری در کودکی که اکثر خانوادهها فوتبال بازی کردن را برای دخترها نمیپسندیدند، تیپ پسرانه میزد و در کوچه و خیابان با پسرها فوتبال بازی میکرد. شش سال بیشتر نداشت که با پسرهای محله تست فوتبال داد و توانست جلوی چشم مربی، آنها را شکست دهد و برای تیم انتخاب شود. اسم پسرانه برای خودش انتخاب کرده بود و همه او را «علی» صدا میکردند اما وقتی مربیان به او گفتند «شناسنامهات را بیاور» همه نقشههایش خراب شد. گویی سرش محکم به دیوار اصابت كرده و تلوتلو میخورد. با خودش میگفت من که اسمم علی نیست، اگر بفهمند دختر هستم دیگر نمیتوانم فوتبال بازی کنم.
آنقدر گریه کرد تا اینکه پدرش راضی شد با مربی صحبت کند. پدر وقتی به مربیاش گفت علی دختر است مربی با تعجب گفته بود:
نه، باور نمیکنم... مگر یک دختر میتواند اينقدر خوب باشد؟ بیشتر از همه بدود، دقیقتر از پسرا شوت بزند؟ به سادگی چند نفر را دریبل بزند. اما من که الان نمی توانم معجزه کنم و دخترت پسر شود، او را بفرست بسکتبال، هندبال یا والیبال برود.
اما دختر بودن نتوانست مانعی برای رسیدن زهرا به فوتبال شود. او سالها صبر کرد تا بالاخره پای دختران هم به زمین چمن باز شد و همان آقاعلی به خانم گلی فوتبال ایران و کاپیتانی تیم ملی رسید. او در لیگ یازدهم ۵۱ گل به ثمر رساند که هنوز در میان خانم گلها رکورددار است.
رکوردداران لیگ برتر فوتبال زنان
سمانه چهکندی هافبک تیم خاتون بم هم در پایان لیگ به یک رکورد بی نظیر رسید. او با ۱۱ قهرمانی توانست عنوان پرافتخارترین فوتبالیست ایران در بخش زنان را از آن خود کند.
این بازیکن ۳۴ ساله همراه با بال گستر اولین قهرمانی اش را بهدست آورد. پس از آن سال ۸۹ همراه با شن سا اراک قهرمان شد و ۹ بار هم با شهرداری بم که بعدها به خاتون تغییر نام داد به این عنوان رسید.
مهدیه مولایی هم تنها بازیکنی است که پای ثابت تمام قهرمانیهای بم در لیگ برتر بوده است.
این گلر ۳۲ ساله تنها بازیکن تاریخ فوتبال زنان ایران است که ده قهرمانی را با یک باشگاه کسب کرده است.
سارا قمی و الینا میرزاپور هم لقب مسنترین و جوانترین گلزن لیگ را به خود اختصاص دادند. سارا قمی با ۳۶ سال سن در این فصل ۸ گل برای پیکانیها به ثمر رساند.
الینا میرزاپور هم که در ۱۵ سالگی توانست برای ملوان به میدان برود، مقابل فرا ایساتیس شیراز گلزنی کرد تا جوانترین گلزن این فصل از رقابتهای لیگ زنان به حساب آید. ۲۱ سال اختلاف سن این دو بازیکن است.
نظرها
نظری وجود ندارد.