آيا «ابوبکر بغدادی» ديگر قادر به نظارت روزانه بر داعش نيست؟
گفته میشود که در ابتدا جراحت بغدادی تا حدی بوده که رهبران داعش معتقد بودند او زنده نخواهد ماند. اين امر منجر شد تا آنها در جلساتی اضطراری برای معرفی رهبری جديد برنامهريزی کنند.
منابع آگاه میگويند ابوبکر بغدادی در پی جراحتی که از زمان حمله ماه مارس نيروهای ائتلاف متحمل شد، ديگر قادر به کنترل روزانه امور گروه دولت اسلامی(داعش) نيست.
گاردين در گزارشی اختصاصی به نقل از منابع آگاه نوشت که ابوبکر بغدادی رهبر گروه دولت اسلامی در ماه مارس ۲۰۱۴، در حمله هوايی ائتلاف ضد داعش در غرب عراق بهطور جدی زخمی شده است.
بنابر اين گزارش، اين جراحات در ابتدا تهديدی جدی برای حيات او بود، اما او به مرور بهبود يافت. هرچند به طور کلی او ديگر قادر به نظارت روزانه بر امور گروه دولت اسلامی نيست.
در آن زمان شدت جراحات بغدادی تا حدی بود که رهبران داعش معتقد بودند او زنده نخواهد ماند. اين امر منجر شد تا آنها در جلساتی اضطراری برای معرفی رهبری جديد برنامهريزی کنند.
دو مقام رسمی - يک ديپلمات غربی و يک مشاور دولت عراق - به طور جداگانه تأييد کردند که نيروهای ائتلاف در حمله هوايی ۱۸ مارس، در منطقه نينوا نزديک مرز سوريه يک کاروان شامل سه خودرو را هدف قرار دادند.
اين حمله که رهبران محلی داعش را هدف قرار داده بود منجر به کشتهشدن سه تن از آنها شد. با اين حال، در آن زمان مقامات از حضور ابوبکر بغدادی در يکی از اين خودروها بیاطلاع بودند.
حشام الهاشمی، يک مقام رسمی عراق که درباره گروه داعش به دولت بغداد مشاوره میدهد به روزنامه گاردين گفت: «بله! او ۱۸ مارس در الباج نزديک روستای ام الرأس، با گروهی از همراهانش مجروح شد.»
اين در حالی است که يک سخنگوی پنتاگون گفته آمريکا شواهدی برای تأييد اين گزارش ندارد.
بنابر اين گزارش، «الباج» در دويست مايلی غرب موصل، سنگر اصلی داعش، قرار دارد. جايی که ابوبکر بغدادی فکر میکرد از دسترس آمريکايیها خارج است و او میتواند مدت زيادی را در آنجا بگذراند. الباج يک منطقه قبيلهای سنی است که چه در دوران صدام و چه پس از ورود نيروهايی آمريکايی از سال ۲۰۰۳ توجه چندانی را به خود جلب نکرده بود.
با اين حال اکنون، نيروهای ائتلاف به رهبری آمريکا و همچنين نيروهای دولتی عراق و شبهنظاميان شيعه پيش از عمليات بازپسگيری موصل بهطور ويژهای بر اين مناطق تمرکز کردهاند.
از اواخر ماه ژوئن، داعش بخش عمدهای از زمينهای تحت تصرف خود در سوريه و عراق را از دست داده است.
پس از تصرف بخشهای عمده و قابل توجهی از عراق و سوريه در ماه ژو ئن سال گذشته و تهديد اربيل و بغداد توسط داعش، اين گروه اخيرا بخشهای قابل توجهی از تصرفات خود را پس از آزاد سازی تکريت در ماه گذشته از دست داد، يعنی در حدود ۷هزار کيلومتر مربع در مرکز عراق.
نيروهای کرد نيز در ماه ژانويه مدعی شدند که نيروهای داعش را ۲۰ هزار کيلومتر مربع از شمال عراق عقب راندهاند. به نظر میرسد تمام اين مناطق آزاد شده تمرينی بودند برای آزادسازی موصل که در کنترل کامل داعش است. علاوه بر موصل بخشهای زيادی از استان انبار و تقريباً تمام شرق سوريه در کنترل داعش است.
همچنين تقريباً کل مرز دو کشور به رغم حملات هوايی فراوان عليه داعش در اختيار دولت اسلامی قرار دارد. اخيراً ابوبکر بغدادی محل خلافت خود را از شرق شهر حلب در سوريه تا مرکز عراق اعلام کرده است.
پس از زخمی شدن بغدادی، منابع نزديک به اين سازمان خبر دادند که تصميمگيریهای عمده اين گروه به دست شورای نظامی داعش است.
انتشار اين اخبار در حالی است که در ماههای اخير هواپيماههای ائتلاف توانستهاند به طور مؤثری رهبران داعش را هدف قرار دهند. از جمله ابومسلم ترکمانی رئيس عملياتهای شبهنظاميان داعش در عراق که چندی پيش در ماه دسامبر کشته شد.
در اين صورت اگر مرگ عزت ابراهيم الدوری، معاون اول وقت در دوران صدام حسين و رهبر کنونی حزب بعث شاخه عراق تأييد شود، داعش بسيار از راهبران اصلی خود را از دست داده است.
پس از سقوط بغداد، الدوری بهشکل مخفی به نيروهای ضدآمريکايی پيوست و رهبر حزب بعث شد.
مقامات عراقی او را «مغز متفکر گروه دولت اسلامی (داعش) در عراق» میدانند. او با گروه «ارتش نقشبندی»، از گروههای شورشی فعال برای مقاومت عليه نيروهای خارجی نيز ارتباط داشت و از چند سال پيش به القاعده عراق پيوسته بود.
ابوبکر بغدادی کيست؟
ابراهيم عواد ابراهيم البدری الحسينی السامرايی معروف به ابوبکر بغدادی متولد ۱۹۷۱و اهل سامرای عراق است. او تحصيلات خود را در مقطع دکترای مطالعات اسلامی در دانشگاه بغداد به پايان رسانده و چند سالی نيز معلم بوده است.
بسياری از اهالی قبيلهاش در دياله و سامرا به تأثير فراوان او بر اطرافيانش اشاره کردند و او را شخصيتی کاريزماتيک دانستهاند.
آن گونه که از شواهد برمیآيد، بغدادی در اوايل دهه ۱۹۹۰ به همراه ابومصعب الزرقاوی (بنيانگذار القاعده عراق درسال۲۰۰۳)، به افغانستان رفته و با طالبان افغانستان به همکاری پرداخته بود. بغدادی از سال ۲۰۰۳ به عضويت القاعده عراق درآمد.
در سال ۲۰۰۵ پس ازحمله آمريکا به عراق و تخريب خانهای در بغداد به ضرب موشک، مقامات امريکايی اعلام کردند او کشته شده است. بااين حال او يک هفته بعد اعلام کرد که زنده است.
بغدادی در سال ۲۰۰۵ توسط نيروهای آمريکايی دستگير شد و به مدت ۴ سال در اردوگاه بوکا واقع در جنوب عراق در بازداشت به سر برد. ابوبکر بغدادی پس از آزادی از زندان در سال ۲۰۰۹ به شورای مجاهدين در عراق پيوست.
به دنبال حمله آمريکا در ۲ مه ۲۰۱۱ در پاکستان که منجر به کشتهشدن رهبر القاعده، اسامه بن لادن شد، ابوبکر بغدادی بيانيهای منتشر کرد و در آن بن لادن را ستايش کرد. رهبر فعلی داعش در آن بيانيه تهديد کرد که مرگ او را تلافی خواهد کرد.
به دنبال همين تحولات نطفه داعش بسته شد. اولين ظهور جدی داعش با طغيان شاخه عراقی آن به رهبری «ابوبکر بغدادی» بر دستورات ايمن ظواهری خليفه فعلی القاعده نمايان شد.
بعدها عنوان شد که يکی از موارد اختلاف اين دو رهبر جهادی، انتقاد بغدادی به عدم مبارزه جدی القاعده با ايران شيعی است.
شايد همين تفکر بود که باعث شد نخستين عملياتهای گروه ابوبکر بغدادی در عراق بيشتر مناطق شيعهنشين را هدف بگيرد.
داعش معتقد است باید جلوی «طرح بازگشت صفویه به عراق» ایستادگی کرد.
بسياری ظهور داعش را، تولد نسل سوم القاعده میدانند. نسلی که به دنبال کشته شدن ابومصعب زرقاوی، رهبر شاخه عراق القاعده در ژوئن ۲۰۰۶ پیريزی شد و اکنون با عنوان دولت اسلامی شناخته میشود.
بهطور کلی شاخههای القاعده در کشورهای مختلف از ابتکار عمل برخوردارند. القاعده اگرچه سازمانی بسته تلقی میشود اما شکل سازماندهی آنها به صورت شبکهای است. ابوبکر بغدادی نیز در ابتدا یکی از مسئولیت عضوگیری برای القاعده را به عهده داشت.
در دوره ابوبکر بغدادی داعش توسعه قابل توجهی پیدا کرد و با پیوستن تعدادی از ژنرالهای سابق ارتش صدام حسین، مانند محمد ندا جبوری معروف به راعی و سمیر عبد محمد معروف به حجی بکر، تشکیلات نظامی داعش ستونهای محکمی یافت.
ابوبکر البغدادی ملقب به شیخ نامرئی اکنون «خلیفه ابراهیم» خوانده میشود.
نزدیک به یک سال پیش ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن ابوبکر بغدادی ذر مسجد جامع موصل اعلام کرد، جهان اسلام تحت رهبری او به شأن و قدرت و حق رهبری دست خواهد یافت.
به عقیده برخی از تحلیلگران، داعش برخلاف سنت القاعده فعالیت گستردهای را نیز در رسانهها آغاز کرده است.
نظرها
faryad
تصویر منتشر شده از "سردار ایرانی" بالای سر جنازه معاون صدام مهر - تصویر جدیدی از جنازه عزت ابراهیم الدوری معاون صدام در فضای مجازی منتشر شده که در آن سردار سیدمحمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح بالای سر جنازه مشاهده می شود بنظر میرسد ارتش امریکا اینها را بعنوان مشاور بکار گرفته !!
naseem
مادربزرگ باراک اوباما به مکه رفت ! العربيه - سارا عمر، مادر بزرگ باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، بر اهمیت نمایشگاه محمد پیامبر در مکه مکرمه تاکید کرد و گفت که این نشانه تعالیم اسلام میانه رو و فراخوانی برای تحمل و رد خشونت است. سارا با پسرش سعید اوباما، عموی باراک اوباما، و نوه اش موسی اوباما برای برگزاری حج عمره به مکه رفته است. او از تلاشهای دولت سعودی در توسعه حرمین شریفین قدردانی کرد. سارا و اعضای خانواده اش به مدت 2 ساعت از این نمایشگاه که در محله نسیم مکه برگزار می شود دیدن کرد. او گفت: "از دیدن این نمایشگاه خوشحال شدم. این نمونه خوب تبلیغ اسلام به روشی نوین است که با تحقیقات علمی و مستدل ارائه می شود."
naseem
الینا راس لتینن عضو برجسته مجلس نمایندگان آمریکا از حزب جمهوری خواه، به شدت باراک اوباما رئیس جمهوری این کشور را مورد حمله قرار داده و موضع او را در اوضاع یمن «ضعیف» توصیف کرد. او گفت که سیاست اوباما دچار «شیزوفرنی» است به گونهای که همپیمانان آمریکا اعتماد خود را از دست دادهاند و باعث شده است ایران در منطقه «عرضه اندام» کند. لتینن در مصاحبه با شبکه CNN در پاسخ به سوالی درباره چگونگی جلوگیری از تبدیل شدن یمن به سوریهای جدید گفت: «باید پیامی واضح به ایران بفرستیم. گمان نمیکنم اوباما اینجا رفتار درستی از خود نشان دهد. همگامی که ما بر سر توافق اتمی ضعیفی مذاکره میکنیم، ایران هم با ما همچون احمقها رفتار میکند. از همین رو که دست به چنین اقدامهای نظامی میزند.»
nader
اوباما گزارش مربوط به ارسال محموله های موشکی از کره شمالی به ایران را نادیده گرفت. وبسایت "آمریکن تینکر" در تحلیلی در این باره نوشت: گزارش هایی منتشر شده است حاکی از این است که حکومت ایران زمان انجام مذاکرات درباره برنامه هسته ای خود، چندین محموله از تجهیزات موشکی پیشرفته و فناوری مربوط به آن را از کره شمالی دریافت کرده است. در حالی که این اقدام حکومت ایران کاملا مغایر با تحریم های موجود سازمان ملل است. در این گزارشها، همچنین آمده است که دولت آمریکا نه تنها از ارسال این محموله ها باخبر بود، بلکه ظاهرا اقداماتی نیز انجام داده است تا سازمان ملل از این قضیه مطلع نشود!
سرباز ایران
به افرادی که نظر گذاشتن: شماها دشمن ایرانید یا جمهوری اسلامی؟؟؟ اگر اولیه که به درک که دشمنید، اما اگر دومیه راه حلتون چیه؟؟؟ آمریکا حمله کنه به ایران؟؟؟ وضعیت دیگر کشورهایی که آمریکا حمله کرده رو نمیبینید؟؟؟ اگه حکومت مرکزی در ایران از بین بره، به دلیل وجود این همه وحوش در خارج مرزهای ایران، چیزی جز جنگی خانمان سوز در انتظار ایران نخواهد بود. از طرفی اونهایی که نام اپوزسیون روی خودشون گذاشتن، باید توضیح بدن که بعد از (توهم) نابودی جمهوری اسلامی، چگونه میخوان جای صدها هزار نیروی اطلاعاتی- امنیتی (به قول جمهوری اسلامی سربازان گمنام امام زمان)، نیروی چهار و اندی میلیونی سپاه پاسداران، دومیلیون شبه نظامی بسیج، هزاران گردان جنگهای شهری و ... را پرکنن؟؟؟ همینجوری نظر دادن کار راحتیه ولی راه حل دادن سخته! البته جنگ آمریکا با جمهوری اسلامی بسیار متفاوت با جنگ آمریکا در افغانستان، عراق، یوگسلاوی، ویتنام و ... خواهد بود، چند چندین میلیون شبه نظامی شیعه در ایران، عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، پاکستان و ... چیزی نیست که به همین راحتی بشه باهاش مبارزه کرد. در ضمن گروه های دیگری که خیلی همسو با جمهوری اسلامی نیستند نیز در این جنگ برای حفظ منافع با ایران خواهند بود، یکی از آنها «جیش المهدی» و «لواء الیوم الموعود» مقتدا صدر. خیلی خنده دار شده که مردم ما هیچ فرقی با ۳۶ سال پیش که انقلاب کردن نکردن، فقط میخوان جمهوری اسلامی نباشه ولی نمیدونن یا حتی نمیخوان فکر کنن که بعدش چی میشه درست مثل اینکه ۳۶ سال پیش میخواستن فقط شاه بره و اصلا به بعدش فکر نکردن.
Farid
در جواب سرباز اسلامی جمهوری داعشی ایران ؟! :٬ سی و پنجسال پیش مردم انقلاب نکردند که عده متحجر دزد و بیسواد با چماق و جوب به حکومت برسند و ایرانیان دسته دسته از مملکت فرار کنند و یا در زندانها بپوسند و اعدام شوند...... صدها هزار نیروی اطلاعاتی- امنیتی (به قول جمهوری اسلامی سربازان گمنام امام زمان)، نیروی چهار و اندی میلیونی سپاه پاسداران، دومیلیون شبه نظامی بسیج هم بجای سرکوب و کشتار مردم ایران و حمایت از بمب و موشک و تنش در منطقه باید بروند جذب کار در کارخانه ها و راهسازی و آبادی و کشاورزی شوند.
jamal
میگویند داعش توسط جمهوری اسلامی ایجاد شد تا علیه مخالفان اسد بجنگد ! حکومت سوریه هرگز به اینها کاری نداشته . حالا هم در عراق گرد و خاک میکنند وپول و اسلحه جمع میکند تا حکومت اسلامی در مذکرات هسته ای امتیاز بگیرندو مبارزه سیاسی سنی های عراق را مثل سوریه لوث کنند!و سپاه قدس نیروهای مردمی سنی را سرکوب کند. اخر سر هم داعش به سوریه عقب نشینی می کنه!
سعید
چه بخواهید چه نخواهید.اینده با جمهوریه اسلامیه..شماهاهم به جای گفتن این خزعبلات بهتره خودتون رو با شرائط وفق بدید
سرباز ایران
آقای فرید، من در توهمات شما همان که گفتید «سرباز اسلامی جمهوری داعشی ایران»، البته از جوابتان مشخص است که با عصبانیت نوشته من رو خوندید. اما در جوابتان: «سی و پنجسال پیش مردم انقلاب نکردند که عده متحجر دزد و بیسواد با چماق و چوب به حکومت برسند و ایرانیان دسته دسته از مملکت فرار کنند و یا در زندانها بپوسند و اعدام شوند و ....» خب درست ولی این اتفاق نیافتاد و علما و سرداران اسلام همه جا رو گرفتن، الان چه باید کرد؟؟؟ گذشته را باید دانست ولی نه اینکه مدام به گذشته بچسبیم. پیشنهاد شما برای سال ۱۳۹۴ برای اینکه از شر این همه مشکلات که گریبانگیر مملکت است رها شویم، چیست؟؟؟ پیشنهاد عملی مطرح بفرمائید نه توهمات و ایده آلها را! «صدها هزار نیروی اطلاعاتی- امنیتی (به قول جمهوری اسلامی سربازان گمنام امام زمان)، نیروی چهار و اندی میلیونی سپاه پاسداران، دومیلیون شبه نظامی بسیج هم بجای سرکوب و کشتار مردم ایران و حمایت از بمب و موشک و تنش در منطقه باید بروند جذب کار در کارخانه ها و راهسازی و آبادی و کشاورزی شوند.» خب این هم درست ولی واقعیت ماجرا چیز دیگری است. الان در سال ۱۳۹۴ چه کنیم که آنچه فرمودید اتفاق بیفتد؟؟؟ دوباره تکرار میکنم، پیشنهاد عملی مطرح بفرمائید نه توهمات و ایده آلها را! اگر منطق دارید لطفا شلوغ نکنید و جواب پرسش من رو بدید. آنچه که حقیقت ماجراست را بنده گفتم و شما در توهمات و ایده آلها سیر میکنید. پیشنهاد (یا بهتر بگم توهم) نابودی جمهوری اسلامی در حالی که ایران عزیز هم آسیب نبیند (حتی اگر راه حل عملی هم برای آن وجود داشته باشد که من تردید جدی در وجود چنین راه حلی دارم!)، اون هم با عدم وجود نیروی جایگزین قدرتمند، یک نابخردی و خودکشی محض است. بنده به عنوان سرباز کوچک ایران عزیز (یا آنچه در توهمات شما لقب گرفته ام یعنی «سرباز اسلامی جمهوری داعشی ایران») در حال حاضر جمهوری اسلامی را به همه نیروهای اپوزسیونی خارجی ترجیح میدم. آدم واقعا خنده اش میگیره که این افراد در خارج نام اپوزسیون روی خود گذاشتن و میخواهند مثلا با فرماندهان سپاه پاسداران در بیفتن. باز هم تکرار میکنم، اگر منطق دارید شلوغ نکنید و جواب پرسش من رو بدید. پاینده ایران عزیز!
Farid
در جواب سرباز اسلامی جمهوری داعشی ایران ؟! : مقامات مافیایی این حکومت امنیتی مثل شاه نیستند که با دیدن نا رضایتی عمومی از فساد و انحصارطلبی و استبدادو خفقان با چشم گریان سوار هواپیما بشود و برود.... اینها مانند اختاپوس و با حمایت اوباما به منطقه تنش و جنگ داخلی صادر کرده وبا پول حتی مقامات بالا مثل وزرای ترکی را خریدند. ولی مبارزه مردم از همان روزههای بعد از انقلاب شروع شد و ادامه خواهد داشت تا مردم ایران به دموکراسی و انتخابات واقعی دست یابند حتی اگر هزارهها نفر دیگر زندان و اعدام شوند. اینها نمیتوانند در مقابل درخواست ۸۰ در صد از مردم دوام بیاورند . متال: اینها با اسید پاشی و دستگیری و تجاوز و منکرات و چماق واخراج میخواستند چادر و مقنعه را اجباری کنند ولی نتوانستند.... برادر الان قرن ۲۱ و ارتباطات جمعی است و نمیتوان با دروغ و فریب و چماق و تکذیب مملکت را مثل دوران حجر اداره کرد و مردم را برده وار بزنجیر کشید و اموال انها را غارت کرد و اقازاده ها را با چمدان ارز و طلا به ولایت کفر فرستاد و یا با پورشه در خیابانهای تهران پز بدهند و حادثه آفرینند...
Farid
چپاول اموال مردم توسط آقازاده ها و مربی حکومتی : صبح امروز خبری درباره تصادف سنگین محمد هوتن پسر امیرقلعهنویی سرمربی استقلال در برخی از سایتهای خبری مطرح شد که در تعدادی از این خبرها حتی خبر فوت پسر قلعهنویی در اثر این تصادف هم دیده میشد. با این حال محمد هوتن قلعهنویی در گفتگو با «نسیم» این شایعه را رد کرد. پسر سرمربی استقلال گفت: «خوشبختانه این حادثه برای من اتفاق نیفتاده و من سالم هستم؛ هر چند فرد فوت شده در سانحه تصادف دوست صمیمیام بوده و از این ماجرا خیلی ناراحت هستم.» وی افزود: «ماشینی که تصادف کرده مدتی قبل برای من بود که آن را به دوست صمیمیام فروخته بودم اما از آنجایی که خیلیها میدانستند آن ماشین متعلق به من بوده، تصور کردند من در این تصادف بودهام.» به گزارش«نسیم»، پسر قلعهنویی در پایان گفت: «این ماشین یک پورشه زرد رنگ بود که همانطور که گفتم خیلیها آن را با من میشناختند. اینطور که شنیدهام علت اصلی حادثه سرعت بالا بوده که باعث انحراف و چپ کردن ماشین و در نهایت منجر به فوت دوست صمیمیام شده است سحام - بامداد روز سه شنبه اول اردیبهشتماه ۱۳۹۴ یک دستگاه پورشه زرد رنگ در خیابان شریعتی تهران تصادف کرد و باعث مخابره اخبار زیادی در رسانهها گردید. یک منبع آگاه دراین زمینه به خبرنگار«سحام» گفت: فردی که سرنشین کنار راننده این اتومبیل گران قیمت بوده، «محمدحسین ربانی» فرزند مهندس محمدمهدی ربانی و نوه آیتالله ربانی شیرازی بوده است. «محمدحسین ربانی» به همراه بانوی جوانی با نام پریوش اکبرزاده دراین تصادف جان خود را از دست دادند!
سرباز ایران
آقای فرید، به نظر میرسه شما این عبارت «سرباز اسلامی جمهوری داعشی ایران» را خیلی دوست دارید چرا که مدام تکرار میکنید، البته سیر در خیالات و موهومات هم عالمی دارد! اما در پاسختان، متأسفانه شما همان حرفهایی که همه میزنند را تکرار میکنید و مشخص است که نه شما، نه هیچ کدام از آنهایی که نام اپوزسیون را روی خود گذاشته اند، هیچ راه حلی برای برونفرفت از بحران ندارید و صرفا با بیان اینکه مردم دموکراسی میخواهند و ... (که همون حرفهاییه که شبکه های ماهواره ای میزنند و بقیه هم تکرار میکنند) میخواهید دنیایی توهمی درست کنید که مثلا همه مردم ایران دموکراسی میخواهند. نظر من این است که تا یک رفراندوم آزاد در ایران صورت نگیرد، هیچ کس نمیتواند ادعا کند که مردم ایران، که صاحبان اصلی کشور عزیز ایران هستند، چه میخواهند. من خیلی مطمئن نیستم که مردم ایران (وقتی صحبت از مردم ایران میشود، منظور «همه» مردم ایران هستند، نه یک عده که خود را قیم مردم میدانند و فکر میکنند نظراتشان نظر همه مردم ایران است) در چنین رفراندومی (میان پادشاهی مشروطه پارلمانی، پادشاهی مطلقه، جمهوری، جمهوری فدرال، جمهوری اسلامی و ...) جمهوری اسلامی را انتخاب نکنند. شاید هم اشتباه میکنم ولی هیچ کس حق ندارد تا پیش از برگزاری چنین رفراندومی ادعا کند که مردم ایران چه میخواهند، چه آیت الله علی خامنه ای، چه شما یا هر کس دیگر. اگر خواست «همه» (منظور اکثریت) مردم ایران این است که حکومت ایران باید دموکراتیک باشد، در این صورت باید حکومت ایران دموکراتیک گردد. اما چند پرسش در صورت تبدیل حکومت ایران به یک حکومت دموکراتیک مطرح است و مردم ایران باید پاسخهای مشخصی به آن داشته باشند: - آیا خطر تجزیه ایران پس از تبدیل حکومت ایران به یک حکومت دموکراتیک وجود دارد؟ یا بالعکس دموکراسی پیوند میان اقوام ایرانی از کرد و ترک و لر و فارس و بلوچ و ترکمن و عرب و ارمنی و ... را مستحکم تر میکند؟ - آیا مردم ایران میپذیرند که بخشهای از ایران جدا شود ولی در عین حال حکومت دموکراتیک باشد؟ - ساز و کار جداشدن از ایران چگونه باید باشد؟ آیا همه مردم ایران تعیین خواهند کرد که چه بخشهایی جدا شود یا اینکه فقط مردم بخشی که رهبران گروه های سیاسی آن بخش خواهان جدایی هستند باید در این مورد تصمیم بگیرند؟ - آیا مردم ایران حاضر هستند که گروه هایی که با نام اصولگرا و اصلاح طلب در جمهوری اسلامی فعالیت میکنند، در ایران دموکراتیک، حق انتخاب شدن داشته باشند؟ و هزاران پرسش دیگر. همه این موارد باید در قانون اساسی که «همه» مردم ایران باید به آن رأی دهند، ذکر شده باشد. خلاصه کلام اینکه : - سخن از سرنگونی جمهوری اسلامی بدون داشتن راه حلی مشخص برای پس از آن و بدون وجود جایگزینی نیرومند که توان یکپارچه کردن نیروهای دفاعی کشور را داشته باشد، در شرایطی که تهدیدهای فراوانی حیات ایران عزیز را نشانه گرفته اند، حرفی پوچ و بی معنی است و بیشتر به یک خودکشی دسته جمعی میماند؛ - (اگر به فرض، جمهوری اسلامی بدون هیچ آسیبی به ایران از میان برود، که برای شخص من بیشتر به یک معجزه شباهت خواهد داشت چرا که در شرایط کنونی از دید من، متأسفانه یا خوشبختانه حیات ایران به حیات جمهوری اسلامی گره خورده است و تصور اینکه این سرنگونی بدون آسیب به یکپارچکی ایران یا بدون درگیرشدن ایران در جنگ داخل صورت پذیرد، دست کم برای من بسیار مشکل است!) «همه» مردم ایران باید در رفراندومی آزاد شرکت کنند که در آن همه گروهها از لیبرال و جمهوریخواه تا سلطنت طلبان و جمهوری اسلامی حق انتخاب شدن دارند و نوع حکومت آینده ایران را تعیین کنند. - اگر «اکثریت» مردم ایران هر نوع حکومت را برگزیدند، «همه» مردم ایران باید آن را بپذیرند (مثلا اگر اکثریت «مردم جمهوری اسلامی» را برگزیدند، عده ای که خود را قیم ملت ایران میدانند، صفتهایی که لایق خودشان است را به مردم ایران نسبت ندهند یا اگر مردم «پادشاهی مشروطه پارلمانی» را برگزیدند، طرفداران «پادشاهی مطلقه» دوباره به فکر کودتاهای خائنانه علیه مردم ایران و نخست وزیر منتخب پارلمان ایران نباشند (همچون کودتای خائنانه ۲۸ مرداد که پادشاه سابق با همراهی بیگانگان نخست وزیر ملی ایران، دکتر محمد مصدق را سرنگون کرد و برای دومین بار در دوران معاصر استبداد را حاکم کرد (نخستین بار زمانی بود که رضا شاه قانون اساسی مشروطه را ملغی کرد و استبداد را در کشور نهادینه کرد))، یا اگر «دموکراسی» را برگزیدند، طرفداران استبداد نظر مردم را بپذیرند و ...) در پایان باید از رادیو زمانه سپاسگزاری کنم که با درج همه نظرات فاقد توهین، امکان گفتگو میان ایرانیان را فراهم کرده است و ای کاش میشد که رادیو زمانی شرایطی را فراهم میکرد که امکان گفتگو زنده میان ایرانیان با هر دیدگاهی درباره مسائل سیاسی ایران نیز فراهم میشد. پاینده ایران عزیز!
nader
علی شادمانی، معاون عمليات ستاد کل نيروهای مسلح ايران، روز شنبه پنجم ارديبهشت گفته است که رهبر جمهوری اسلامی مديريت «جبهه مقاومت» را به سپاه پاسداران سپرده است.!! معاون عمليات ستاد کل نيروهای مسلح ايران به خبرگزاری فارس گفته است:« ايران در برابر همه تهديدات به تنهايی امنيت خود را برقرار کرده و علاوه بر آن، امنيت عراق و سوريه را نيز برقرار و به امنيت افغانستان، فلسطين و لبنان هم کمک میکند.» وی اضافه کرده است: «در حوزه جبهه مقاومت، ما در جنگ ۸ ساله تنها قادر بوديم بخشی از کردهای عراق را در شمال اين کشور سازماندهی کنيم چون با ما همفکر بودند و عليه صدام کار میکردند اما الان در لبنان، فلسطين، سوريه، عراق، يمن، افغانستان همه مردمی که علاقمند به مبارزه با استکبار هستند... زير بيرق ولی فقيه ما ايستادهاند.» علی شادمانی گفته است:« آشکارا اعلام میکنيم که از مقاومت يمن مثل فلسطين، لبنان، عراق و افغانستان حمايت کرده و به آنها کمک خواهيم کرد! به يمنی ها مشاوره می دهيم» معاون عمليات ستاد کل نيروهای مسلح ا در ادامه به بحران در يمن اشاره کرده و گفته است:«ما به يمنی ها مشاوره داده و کمکهای معنوی و راهنمايی میکنيم.»!! اين مقام نظامیتصريح کرده است:«امروز جبهه عمليات ايران از دهانه اروند رود تا باب المندب برده شده»است!!
علیرضا
تقرببن همه آقایانی که در ضدیت درست یا نادرست با حکومت ایران در مورد این گزارش ترجمه شده، در پای آن نطرات درست یا نادرست گذاشته اند، منابع اطلاعآتی محبوبشان یا تحلیل نوسان پرکینه و لی مفلوک العربیه ی سعودی بوده است یا ناشریفان آدمکش قدرتمندی در حزب جمهوری خواه آمریکا. اپوزیسیون سرنگونی خواه ایرانی گرچه در ظاهر همیشه اصرار بر مستقل بودن خویش کرده است ، صدای ضمیر پنهانش همیشه اما، این اغلب توهم را افشا می کند. قلمزنان با وجدانی که در زمانه کار می کنند و اصولن هر با وجدانی که مخالف جمهوری اسلامیست اگر چهار چشمی مواظب وجدان خود نباشد، در فرایند زمان، احتمالن بی آنکه خود فرصت کرده تا بفهمد، به سرباز ی بی مزد در سپاه بی وجدانان تبدیل خوآهد شد.
Farid
در جواب سرباز ایران؟! که حرف شاه را تکرار میکند که اگر من نباشم ایران تجزیه خواهد شدو بمردم هشدار میداد علیه من کاری نکنید تا استبداد باقی بماند ؟! ایران بدون دیکتاتوری ملایی میتوان یک کشور ایالتی مثل کانادا باشد که هر استانی مجلس و حکومت را دارد ولی مملکت تحت یک دولت و مجلس فدرال قرار دارد که ارتش را نظارت و سیاست خارجی را تعیین میکند. هیچگونه محدودیتی در احزاب ندارد و و مجلس ایالتی از منتخب انتخابات شهری و مجلس فدرال نیز از منتخب انتخابات ایالتی تشکیل و حزب دارای اکثریت دولت را برای ۴ سال با نظارت مستقیم سایر احزاب انجام میدهند. انتخابات نیز با سیستم کامپیوتری و با نظارت کامل و ازاد افراد داوطلب انجام میگیرد. رادیو تلویزیون دولتی وجود ندارد ولی احزاب میتوانند برای تبلیغات از وسایل ارتباط جمعی استفاده کنند.... هیجگونه کهریزک وجود ندارد و امکان فعالیت افراد جانی مثل مرتضوی و متقلب معروف دانشجو و یا شورای نگهبان وجود ندارد.
Farid
در جواب سرباز ایران؟! لهستان پس از ازادی از دست کمونیسم بهمین راه رفتند ولی تا مدتها بعلت تعدد گروههای سیاسی مشکل داشتند تا بعداز مدتی گروههای سیاسی ادغام و به چند حزب عمده تبدیل شدند. از حزب چپ افراطی تا راست افراطی ! کلید رای مردم است نه چماق و تقلب و حصر و زندان و اعدام و شکنجه !