"حقوق بشری اسلامی": بریدن دست و پای مجرمان
اینکه اجرای مجازاتهای خشن در ایران همچنان توسط گروههای مختلفی از مردم تایید میشود، از جمله دستاویزهای قوه قضاییه برای ادامه اجرای این احکام است.
روزهای دوشنبه و چهارشنبه، دوازدهم و چهاردهم مرداد ماه امسال (۱۳۹۴)، دو حکم قطع دست و پای مجرمان، در زندان مشهد اجرا شد.
به گزارش روزنامه روزنامه شهرآرای مشهد، این حکم در مقابل ساير زندانيان «جرائم خشن» اجرا شده است.
بیشتر بخوانید: یک حکم دیگر قطع دست و پا در مشهد اجرا شد
کسی که دست و پای او را قطع کردهاند، «مهدی-ر» معرفی شده است. برادر او هم در جریان سرقت از بانک شعبه فرامرز عباسی مشهد، همراه او بوده که به دنبال درگيری با پلیس، کشته شده است.
در سالهای اخیر احکامی از این دست در شهرهای شیراز، اصفهان و آبادان هم به اجرا در آمده است.
در تیر ماه و مرداد ماه امسال، چهار حکم قطع دست و پا در شهر مشهد اجرا شده است: در تیرماه، حکم قطع دست دو مجرم در زندان مرکزی مشهد به اجرا گذاشته شد. جرم این دو نفر سرقت بود.
خبر اجرای چنین احکامی گاه و بیگاه از برخی دیگر از شهرهای ایران هم مخابره شده و در سالهای اخیر، احکامی از این دست در شهرهای شیراز، اصفهان و آبادان به اجرا در آمده است: حکم قطع دست “یک سارق” در آبادان صادر شد، «قطع دست پنج زندانی در اصفهان طی یک سال گذشته» و اجرای حکم قطع دست شش نفر در شیراز.
اجرای اعدامها هم در ایران و در ماههای اخیر افزایش داشته است و اغلب اعدامشدگان، به دلیل ارتکاب جرائم مرتبط با مواد مخدر اعدام شدهاند. به گزارش عفو بینالملل، ظرف شش ماه گذشته ۶۹۴ تن در ایران اعدام شدهاند.
در همین زمینه: چرا باید با اعدام مخالف بود؟
به گفته مقامهای حکومتی و مسئولان قوه قضاییه، اجرای احکام اعدام، قطع دست و پاهای مجرمان و ...، برای برقراری و تامین امنیت در کشور است. آنها مخالفت با اجرای این احکام و انتقاد از این مجازاهای خشن را نیز برنمیتابند.
صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه ایران، دوازدهم مردادماه، در روزی که در تقویم ایران، "روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی" نامیده شده است، در جمع مسئولان قضایی گفته است: «تلاش غربیها برای تحمیل حقوق بشر مورد قبول خود به جوامع مختلف خلاف حقوق بشر کثرت گراست. حالا که جوامع نگاههای مختلفی به مقوله حقوق بشر دارند طبیعتا کشورهای غربی حق ندارند نگاه حقوق بشری خود را به جوامع دیگر تحمیل کنند که این تحمیل خلاف عقلانیت و عدالت و حتی خلاف حقوق بشر است.»
او پرسیده است که «غربیها با کدام منطق و بر چه مبنایی، حقوق بشر تدوینی خود را به تمام دنیا تحمیل میکنند و اگر کسی آن را نپذیرفت، توبیخ و تحریم میکنند؟»
ایجاد امنیت یا وحشت آفرینی؟
با توجه به اینکه قطع دست و پای مجرمان بر اساس حقوق بشر اسلامی مورد نظر رییس قوه قضاییه، بلا اشکال است، مشخص نیست که چرا در ایران، به اجرای همین احکام توسط گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) اعتراض میشود و این رفتارها خلاف "اسلام راستین" خوانده میشود.
از سوی دیگر این پرسش مطرح میشود که آیا هدف مورد نظر از اجرای این احکام تا به حال محقق شده است و اجرای احکام اینچنینی که برای بسیاری "وحشیانه" و "غیرانسانی" تلقی میشوند، توانستهاند در جامعه تولید امنیت کنند؟
این در حالی است که در نظامهای قضایی پیشرفته، سالیان سال است که اجرای چنین احکامی منسوخ شده است و از قضا مقایسه آمار جرم و جنایت در چنین جوامعی با ایران، نشان دهنده وجود امنیت بیشتر در این جوامع و پایینتر بودن آمار جرم و جنایت در آنهاست.
بسیاری از کارشناسها و آسیبشناسان اجتماعی بر این باورند که تلاشهای اینچنینی برای برقرار کردن امنیت محکوم به شکستند چرا که خشونت مضاعف تولید میکنند و چون ریشه مشکلات و علل وقوع این جرائم از بین نمیروند، ترس و وحشت حاصل از اجرای چنین احکامی، گذرا و مقطعی خواهند بود.
در راستای همین دیدگاه، رضا حقیقتنژاد، روزنامهنگار و تحلیلگر مقیم ترکیه، معتقد است که نگاه دستگاه قضایی ایران فارغ از مبانی فقهی، پزشک/ درمان محور است. او میگوید: «{در قوه قضاییه} معاونت پیشگیری دارند، ولی اداره اجرای احکام حرف اول را میزند. در واقع صادق لاریجانی، مثل یک پزشک فقیه میخواهد با این مدل جراحی، جامعه را درمان کند، اما جوهره اصلی این مدل، ارعاب است.»
حقیقتنژاد با اشاره به نگاه نیروی انتظامی به مساله امنیت میگوید: «در نیروی انتظامی میگویند احساس امنیت از تامین امنیت مهمتر است. پروپاگاندای صادق لاریجانی هم در خدمت تامین این هدف در حوزه ارعاب است. جامعه هدف این بیرحمی قانونی-مذهبی، قاچاقی و سارق است ولی بوی ترسش در همه خانهها میپیچد.»
او با اشاره به شخصیت و نحوه مواجهه رییس قوه قضاییه با این موضوعات، میگوید: «در وجهی کلانتر، قاطعیت، تدین، صراحت و قدرت، چهار مولفه شخصیتی رییس قوه قضاییه بوده که مکرر تبلیغ شدهاند. وقت اجرای حکم قطع دست و پای یک سارق همین مولفهها را میتوان دید.»
چرا در روز حقوق بشر اسلامی؟
گرچه به اجرای مجازاتهای خشن همچون اعدام یا قطع کردن دست و پای مجرمان، انتقادهای جدی وارد است، اما پرسشی دیگر در مورد اجرای حکم قطع دست و پا در مشهد این است که چرا مورد دوم دقیقا باید در روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی اجرا شود؟ آیا اجرای این حکم در چنین روزی، رویکرد واقعی حکومت ایران به حقوق بشر را به نمایش نمیگذارد؟
شراگیم زند، نویسنده و طنزپرداز، در واکنش به این موضوع در صفحه فیسبوک خود نوشته است: «من از طرف خودم و اون آقایی که دو روز پیش به جرم سرقت دست راست و پای چپش در زندان مشهد قطع شد، روز "حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی" رو خدمت مسئولین محترم و تکتک هممیهنانم تبریک عرض میکنم!»
واکنشهای کاربران به این انتقاد شراگیم زند اما متفاوت است و در برخی از آنها میتوان دید که افراد از اجرای چنین احکامی دفاع میکنند. به عنوان نمونه کاربری نوشته است که «البته جرمش فقط سرقت نبوده!»
کاربر دیگری هم نوشته است: «لطفاً اطلاعرسانی را کامل کنید. سارق حرفهای بوده و چندین و چند مرتبه دست به سرقت، آن هم سرقت مسلحانه زده بوده. حتی در جریان یکی از سرقتهایش بچه سقط شده بوده. درست است! من هم خوشحال نیستم که دست و پایش قطع شده و به نظرم حرکتی غیرانسانی میآید ولی وقتی به همین سادگی مینویسید "دزد"، این شبهه پیش میآید که یارو رفته هزار تومان از جیب یکی بزند، گرفتند دست و پایش را قطع کردهاند.»
در پاسخ به این نظر آمده است که «بله! ... دیگه فکر کنم همه میدونن که برای قالپاقدزدی دست کسی رو قطع نمیکنن ... الان این توضیحات کامل و جامع حتی اشاره به اینکه یه بچه هم سقط شده در حین سرقت چیزی رو عوض میکنه؟ یعنی الان این احتمال وجود داشت بعضیها بدبین بشن به قوه قضاییه و زیادتر از حدی که لازم هست محکوم کنن این حرکت قرون وسطایی رو؟ اصلا جرم چه اهمیتی داره وقتی موضوع بحث بربریت و توحش سیستم قضایی(شما بخوان سیستم قصابی!) است؟»
اینکه اجرای مجازاتهای خشن در ایران همچنان توسط گروههای مختلفی از مردم تایید میشود، از جمله دستاویزهای قوه قضاییه برای ادامه اجرای این احکام نیز هست. مسئولان دستگاه قضایی اغلب اجرای این احکام را به عنوان خواست و مطالبه "مردم شریف و متدین میهن اسلامی" مطرح میکنند و از این گفتمان، به عنوان ابزاری برای توجیه اجرای این مجازاتها سود میبرند.
پرسش اما همچنان این است که حتی در صورت خواست مردم، آیا قانونگذار میتواند در بربریت و وحشیگری، همپای مجرم و چه بسا بدتر از مجرم باشد؟
برای عدهای نحوه برخورد قوه قضاییه با "دانهدرشتها" در مقایسه با مجرمانی که به این صورت دست وپایشان قطع میشود نیز انتقاد برانگیز است. این دسته با طرح موضوع "گم شدن دکل"، اختلاسهای مالی کلان و ...، علاوه بر طرح انتقادشان از قطع کردن دست و پای مجرمان، به تبعیض در دستگاه قضایی نیز معترض شدهاند. این اعتراضها اما تا به حال چندان برانگیزاننده حساسیت افکار عمومی نبودهاند و به نظر میرسد که اجرای مجازاتهای خشونتآمیز در میان عموم مردم به امری عادی تبدیل شده است که این امر میتواند به بروز خشونت بیشتر در جامعه منجر شود.
نظرها
بهنام
پس کی دست و پای ولی امر دزدان جهان و کلیه مسئولین نظام ننگین اسلامی را قطع میکنند ؟