ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«ازدواج برای همه» یا جماع با حیوانات؟

رعنا خانزادی - این مقاله با نگاهی انتقادی به موضع‌گیری یک کشیش آلمانی در مقایسه حق ازدواج با همجنس‌ با قانونی شدن سکس با حیوانات می پردازد.

واکنش یک کشیش آلمانی به قانونی شدن ازدواج با همجنس،‌ بازتاب وسیعی در رسانه‌های جهان یافت. گونتر وایگل، در نامه‌ای که در نشریه کلیسای پروتستان نمرزدورف در ایالت بایرن آلمان منتشر شد، شعار «ازدواج برای همه» را که بیانی رایج برای حق ازدواج  باهمجنس‌هاست، با قانونی شدن سکس با حیوانات یا تشکیل حرمسرا مقایسه کرد.

پان، خدای چوپانان، گله‌ها و حیات وحش در اسطوره‌های یونانی با بزی جماع می‌کند.

واکنش معترضانه یک زوج همجنس‌گرا موجب شد تا موضوع برای پی‌گیری بیشتر به کنگره کلیسای نمرزدورف ارجاع داده شود.

در مقابل، وایگل در گفت‌وگو با نشریه «دی ولت» عنوان کرد که دلیل این همه خشم را نمی‌فهمد و صرفا به پیامدهای بعدی این قانون اندیشیده است. به گفته او، آزادی ازدواج برای همه در واقع بدان معنا خواهد بود که ازدواج محارم یا ازدواج افراد با حیوانات خانگی‌شان هم ممکن شود. وایگل در ادامه سخنانش از مخاطبان خواست که تعجب نکنند اگر او به زودی حرم‌سرایی با حداقل سیصد و شصت و پنج زن تشکیل دهد. او در انتهای گفت‌وگو از «انحطاط و انحراف برخی از نمایندگان سیاست و جامعه» در تصویب چنین قوانینی اظهار تاسف کرد.

ردای منطق

موضع‌گیری وایگل را از جنبه‌های مختلفی می‌توان تحلیل کرد. ابتدا به بررسی زبانی اظهارات او می‌پردازیم و بعد می‌کوشیم تا به پیش‌فرض‌ها و باورهای نهفته در این اظهارات دست یابیم.

چنان که کشیش عنوان می‌کند، شعار «ازدواج برای همه» بیانگر هیچ قیدی در مورد مصادیق مفهوم «همه» نیست. این بدان معناست که از حیث منطقی هر چیزی می‌تواند به جای کلمه «همه» در این ترکیب قرار گیرد. اما آیا به راستی چنین است؟

بر اساس یکی از ابتدایی‌ترین اصول علم تفسیر، معنای کلمات هرگز به شکل مستقل و منفرد فهمیده نمی‌شود و از پیش در بافتار زبانی و معنایی، فرآیند فهم صورت می‌گیرد. این گونه است که در هر جمله‌ای معنای یکایک کلمات به معنای تمامیت جمله بستگی دارد و در نسبتی متقابل، جمله هم معنایش را از تک‌تک کلماتش می‌گیرد. افزون بر این، معنای جمله هم به بافتارهای معنایی و فرهنگی متعددی وابسته است که آن را احاطه کرده‌اند، حتی اگر در خود تک‌جمله بیان نشده باشند. این رفت و آمد معنایی میان جزء و کل را «دور هرمنوتیکی» [۱] می‌نامند. پس در هر گزاره، نشانه‌های معنایی خاصی پنهان است که مرز معنایی گزاره را می‌سازند و مانع از بی‌پایان شدن فرآیند تفسیر معنا می‌شوند. چنین اگر نبود، تک‌جملات در ورطه بی‌پایانی از معنا سرگردان می‌شدند و امکان توافق بر سر معنایشان وجود نداشت.

بر این اساس، وقتی از حق ازدواج برای همگان سخن می‌گوییم روشن است که منظورمان از همگان، میز و صندلی و تیرآهن نیست. تنها چیزهای خاصی هستند که می‌توانند در این گزاره قرار گیرند. در مرحله اول می‌شود همه چیزهایی را درون این گزاره قرار داد که می‌توانند سوژه میل و رفتار جنسی باشند. حلقه را اما باید تنگ‌تر کرد. یکی از بافتارهای تلویحی این گزاره، گفتمان حقوق بشری است. این یعنی «حق ازدواج برای همه» بیان حقوقی مدنی و مدرنی است که اساسا در پارادایم حقوق بشر تعریف شده است.

در اینجا ازدواج به مثابه نهادی قانونی شناخته می‌شود که امتیازاتی حقوقی و اجتماعی به افراد انسانی می‌دهد. پس گرچه در صورت زبانی این شعار هیچ قیدی وجود ندارد، اما به صورت تلویحی بر مخاطبان «روشن» است که نمایندگان این شعار آن را برای دلالت بر صندلی و جلبک دریایی به کار نمی‌گیرند.

تنها مصادیق ممکن حق ازدواج، انسان‌های بالغ و مختاری هستند که با رضایتی آگاهانه تصمیم به ازدواج گرفته‌اند. آگاهانه بودن این رضایت به این معناست که فرد باید به شکلی آزادانه از اطلاعات لازم در فرآیند تصمیم‌گیری برخوردار بوده باشد.

گذشته از التزامات حقوق بشری، گزاره کوتاه «ازدواج برای همه» بر گفتمان پزشکی خاصی هم مبتنی است که همجنس‌گرایی را بیماری نمی‌داند و پایه‌ای علمی برای امکان ازدواج همجنس‌ها فراهم می‌سازد. تمام این‌ها در ترکیب با هم و در کنار بافتارهای معنایی دیگری چون تفسیرهای نوینی از دین که مخالفتی با رابطه همجنس‌ها ندارد، چارچوب معنایی گسترده‌ای برای شعار «ازدواج برای همه» تولید می‌کند و به آن اعتباری معنایی می‌بخشند.

پس نقد ظاهرا منطقی وایگل به دام مغالطه رایجی افتاده است که از نسبت دوسویه جزء و کل غافل است و نقش «بافتار» را در تشخیص معنای جملات نادیده می‌گیرد. عبارت «ازدواج برای همه» تنها عمومیتی صوری و ظاهری دارد که با معانی تلویحی خاصی محاصره و متعین شده است.

زدودن معنای هنجاری

اشاره به سایر گزاره‌های پارادایم حقوق بشری هم می‌تواند روشنگر باشد. برای نمونه، وقتی از حق برابر تحصیل برای «همه» سخن می‌گوییم، ناگفته روشن است که منظورمان حق تحصیل برای خرگوش‌ها نیست، بلکه موجوداتی را در نظر داریم که بنا به تعاریف مشترک، امکان تحصیل در موردشان صدق می‌کند.

در مثالی دیگر و بنا به ماده بیستم بیانیه جهانی حقوق بشر، «هیچ کس» نمی‌بایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود. می‌توان از وایگل پرسید که چرا نسبت به این احکام معترض نمی‌شود و در مورد معنای «همه و هیچ» هشدار نمی‌دهد؟ طرح این پرسش ما را به کنکاش در چارچوب معنایی نهفته در موضع‌گیری وایگل وامی‌دارد. نخستین حدس، حاکمیت باورهای مذهبی یا ایدئولوژیک خاصی است که رابطه میان دو همجنس را برنمی‌تابند و خانواده متشکل از زن و مرد را به عنوان تنها الگوی هنجاری رابطه معرفی می‌کنند. اینجاست که مقبولیت یافتن انواع دیگری از رابطه می‌تواند کشیش را نسبت به هنجارزدایی از معنای مسیحی خانواده به هراس اندازد؛ هراسی که البته در قالب جملاتی به ظاهر منطقی و شوخ‌طبعانه بیان می‌شود.

مهم‌ترین اصل معنایی نهفته در موضع وایگل، تقدس رابطه میان زن و مرد است؛ اصلی که معمولا با استناد به مساله تولید مثل و لزوم حفظ بقای نوع انسانی توجیه می‌شود.

مدافعان این رویکرد از یاد می‌برند که شعار «ازدواج برای همه»، نه برای تبدیل ازدواج همجنس‌ها به یک الگوی هنجاری، بلکه برای «هنجارزدایی» از تمام انواع رابطه طراحی شده است. این به معنای پایان بخشیدن به حاکمیت انحصاری رابطه دگرجنس‌گرا و در یک کلام، به معنای مبارزه با هترونورماتیویتی (دگرجنسگراسالاری) خواهد بود.

قرار نیست «همه» همجنس‌گرا شوند و بقای نوع بشر در هیچ سطحی به خطر افتد. تنها قرار است شکل‌های متنوع رابطه انسانی که بسیار متکثر‌تر از دوتایی همجنس‌گرا/دگرجنس‌گرا هستند از حیث اجتماعی و حقوقی پذیرفته شوند و میل جنسی میان آدمیان در تمام اشکال پیچیده خود به رسمیت شناخته شود؛ امری که نه به جماع با حیوانات یا تشکیل حرم‌سرایی از صد‌ها زن، که به تحقق حیاتی آگاهانه‌تر و انسانی‌تر خواهد انجامید.

پانویس:

[1] hermeneutic circle

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • نادر

    واقعا که از لحاظ بیان منطقی و بی لکنت و رسایی مفهوم مقاله بسیار عالیست و نیز از لحاظ نقد معتدل و واقع گرایانه اظهارات کشیش نامبرده بستر محکم و مستدل بود .

  • کارشناس ارشد مبارزه مسلحانه

    "میل جنسی میان آدمیان در تمام اشکال پیچیده خود به رسمیت شناخته شود" این گزاره نمی تواند مورد پذیرش انسانهای شریف باشد. تمایل جنسی آدمیانی که از نظر سنی تفاوت زیاد دارند هم باید به رسمیت شناخته شود؟

  • شروین

    ازدواج با محارم چی? اونجا دو انسان عاقل و بالغ وجود دارن.اگه هر دو هم راضی باشن، به دولت هیچ ریطی نداره  و مجبوره ثبتش کنه،وگرنه جلوی آزادیهای فردی  رو گرفته و حقوق بشر رو نقض کرده.هیچ ربطی هم به تقدس و تولد فرزندان معلول و این حرفا هم نداره.اینجوری باشه سیگار هم مضره!!!

  • سورن

    نباید رابطه همجنس خواهانه تنها به یک رابطه صرفا "جنسی" فروکاسته شود. مساله به نظر من تلاش برای به رسمیت شناخته شدن انواع "میل جنسی" آدمیان نیست، آنگونه که در انتهای این مقاله آمده. سکس تنها بخشی از این "دیگری را خواستن" می تواند باشد و یا حتی نباشد. "عشق" را باید به رسمیت شناخت با همه انواع آن. عشقی رها و آزاد برای همه کس و بین همه انسانها، فارغ از جنسیت اونها یا هر تابوی دیگری.

  • مهدی

    واااااااااااااای خدا .ازدواج انسان با خر هم قانونی شه غرب به اوج تعالی بشر میرسه

  • بهنام

    با نظریه جناب : گونتر وایگل موافقم . سئوال اساسی در این مورد این است که شان و کرامت انسان در این موارد در چه جایگاهی قرار دارد ؟ آیا به بهانه آزادی و حقوق بشر باید از هرگونه اعمال شنیع انسانی و ضد اخلاقی سوء استفاده نموده و نام آن را آزادی و حقوق انسانها گذاشت ؟ جامعه بشری کلآ رو به انحطاط گذاشته و متاسفانه هر روز بی بند و بارتر از قبل گردیده و صنعت ( سکس ) امروزه به یک صنعت پول ساز و پر در آمد تبدیل گشته است و طبیعتآ پیداست که تبلیغات وسیع و تحریک جوامع با عناوینی مانند دفاع از حقوق همجنسگرایان نیز در همین راستا گام برداشته و موجب فریب عوام گردیده و ناخواسته بر این موجب سوار گردیده و شعارها و خواست های نامشروع پشت پرده چیان را فریاد میزنند .

  • ماندگار

    چند نکته درباره این نوشته : 1-اگر این گزاره نویسنده را در این نوشته اصل اساسی در نظر بگیریم : "بر اساس یکی از ابتدایی‌ترین اصول علم تفسیر، معنای کلمات هرگز به شکل مستقل و منفرد فهمیده نمی‌شود و از پیش در بافتار زبانی و معنایی، فرآیند فهم صورت می‌گیرد" ،مسلم واژه ها یی مانند "ازدواج" ، «حق ازدواج برای همه» در پیش‌فرض‌ها و باورهای نهفته فرهنگ ها و ملل دارای معنای کاملا مشخصی است و و نیازی به تفسیرهای عجیب و غریب ندارند.غریزه ( و یا انگیزه ای ) به نام غریزه جنسی وجود دارد و آیین هایی مقبول و مرسومی برای پاسخگویی به آن که البته در مواردی ستمگرانه نیز هست که باید دگرگون شوند.شما این پرسش را در میان چندین کشور مختلف با فرهنگ های متفاوت نظر سنجی کنید " ازدواج چه تداعی ای در ذهن شما ایجاد میکند ؟ "آنوقت بیایید بر اساس این نظرسنجی علمی ،تفسیرها و معناهایی را که در نوشته آورد ه اید بازنویسی کنید .احتمالا نوشته شما متفاوت خواهد شد .همانطور که ابتکار و کار ارزنده پژوهشی ای که مستر- جانسون دردهه شصت میلادی آغاز کردند ذهنیت ما را درباره ماهیت واکنش جنسی روشنایی بخشیدند . 2-گزاره بعدی نویسنده بیشتر مایه تعجب است چرا که به نظر می رسد به اصول علم تفسیر وارد است و از دقت های زباشناختی غافل نیست : "پس نقد ظاهرا منطقی وایگل به دام مغالطه رایجی افتاده است که از نسبت دوسویه جزء و کل غافل است و نقش «بافتار» را در تشخیص معنای جملات نادیده می‌گیرد" . " نقد ظاهرا منطقی " و " دام مغالطه رایج " حربه های منطقی ای برای رد و قبول یک اندیشه نیستند . 3-شگفت انگیزترین گزاره برای من این بود " بر این اساس، وقتی از حق ازدواج برای همگان سخن می‌گوییم روشن است که منظورمان از همگان، میز و صندلی و تیرآهن نیست". واقعا چرا قدرت درک انسان ها را این اندازه ضعیف و غیر منطقی فرض کرده اید ؟ 4-نکته مهم دیگر آن که نویسنده نقد موضوع خود را با تیتر "ردای منطق : آغازیده که نوعی طعن است و دور از بحث علمی- منطقی ،که بهتر است خواننده مطلب پس از خواندن پاراگراف مربوطه در ذهنش این تیتر تداعی شود نه اینکه هنوز نخوانده و نسنجیده از وی بخواهیم که قصد ما را بپذیرد . این بدان می ماند که کسی بگوید " ما در این نوشته بر آنیم که موضوع مردودِ یادشده را رد کنیم ".

  • حامد

    در این شکی نیست برای ازدواج توافق و رضایت دو انسان بالغ اهمیت دارد، و صد البته مهم نیست طرف مقابل چه جنسی یا کسی باشد... کلی تر و از منظر ماهیت واقعی انسان چند میلیون ساله بنگریم ازدواج دو جنس مخالف هم از نظر طبیعت، خود عملی غیر طبیعی و غیر انسانی است، انسان برای ازدواج کردن سنتی به وجود نیامده است، مناسبات دو سه هزار سال اخیر شکل کنونی و رایج ازدواج و خانواده و سبک زندگی دوگانه مرد-زن را به وجود آورده است، وگرنه انسان میلیون ها سال بدون مفهوم ازدواج و خانواده زندگی کرده است. دوستان توجه داشته باشند این جا بحث «حق» ازدواج است و هیچ دین، آیینی و شخصی حق ندارد تصمیم دو انسان بالغ را از هر جنس، نژاد و هر شخص و هر نسبتی زیرپا بگذارد. کلام آخر در ایران و خاورمیانه و نظرات شکمی، زیر شکمی، بدون تفکر و مطالعات جنسی و جنسیتی مردم عجیب نیست، ولی چگونه در آلمان 2015 یک کشیش دارای تریبون هنوز به ماهیت حق ازدواج دو انسان (یا چند انسان) پی نبرده است!

  • arzhang

    با تمام صحبتهای این کشیش موافقم.

  • محمد

    همین جوری به پیش برود بچه بازی هم به رسمیت شناخته می شود و نامش بچه گرایی می شود !!!

  • حسن

    پس مشکل چند همسری چیه؟؟؟؟

  • صادق

    با سلام - وقتی که بنیاد گرایان اسلامی با استناد به آیه ای از قران که می گوید: کافران را هر جا یافتید بکشید. آنها را دنبال کرده و راه را بر آنها ببندید و .... اقدام به کشتار همه جانبه هر کسی که با انها مخالف باشد می زنند، طرفداران اسلام نرم یا معتقدین به اسلام رحمانی! می گویند که بینادگرایان این آیه را تحریف کرده و بد فهمیده اند؟!! نتیجه: اگر هر جمله خبری بدون شرحی که محدودیت های آن شعار را در بر نداشته باشد، در جامعه ارزش پیدا کند همگان می توانند دانسته یا نادانسته از آن سواستفاده کنند. پس صحبت این کشیش آلمانی نیز بر مبنای این ویژگی است و کاملا درست می باشد. مگر اینکه شرح این مقاله را به پیوست شعار " ازدواج برای همه" به مردم ارائه داد؟!!

  • کارشناس ارشد مبارزه مسلحانه

    به گمانم در روح زمانه شیطانی لانه کرده است که قصدش ریشه کن کردن قباحت از همه ی کارهایست که انسان ها در سیر طولانی ی انسان شدن خویش آموخته اند فبیح بدانند. منظورم بیشتر قباحت در روابط اجتماعیست. بزودی وفاداری و فداکاری هم عنوان "غیرت" خواهند گرفت و خصلت هایی جاهلانه شناخته خواهند شد. به گمانم، شیطان توانای لانه کرده در روح زمانه، در صدد بازداشت حیوان -انسانیست که همیشه در گریز از حیوانیت خویش تلاش کرده است. رسانه ی زمانه هم مثلن با انتشار این تصویر چند هزار سال کهنه دست به کاری آناکرونیستی/زمان پریشانه زده و با انشای ابلهانه ی همراهش،کالسکه ران این شیطان در خطوط ذهنیت انسان ایرانی شده است. البته که بنده، امروز هم مثل دیروز و نه در هم آهنگی یا که با پیروی از معماران پریشان روان روح زمانه، بلکه به حکم وجدان، مبارز راه ستم ستیزی هستم. مبارزه با هر ستمی، همدل و وفادار و فداکار در کنار هر ستم دیده ای، ستمدیده از هر گونه ستمی، چه مادی، چه فرهنگی، جنسیتی، قومی ، نژادی وووووووو