بهاره هدایت، زندان اوین، دو سال بعد
نعیمه دوستدارـ نقش موثر بهاره هدایت در جنبش دانشجویی و در حفظ شور دوران شکوفایی این جنبش، باعث شده کارشکنی در پرونده او استمرار داشته باشد. او باید دو سال دیگر در حبس بماند.
۲۲ خرداد ۱۳۸۵، بهاره هدایت یکی از صدها زنی بود که در تجمع اعتراضی زنان در میدان هفت تیر تهران شرکت کرد. ماموران امنیتی آن تجمع را غیرقانونی میدانست؛ پس به آن تجمع حمله کردند و تعدادی از شرکت کنندگان از جمله بهاره هدایت را بازداشت کردند.
نتیجه این بازداشت، یک حکم دو ساله حبس بود که به مدت پنج سال تعلیق شد، حالا همین حکم تعلیقی بهانهای شده تا او که مدتی از پایان حکم زندانش میگذشت، دو سال دیگر آنجا بماند.
او در نامهای که پس از دریافت این حکم برای همسرش امین احمدیان نوشته، لحظه دریافت حکم را چنین توصیف میکند: «تو اجرای احکام زندان یه نامه دستنویس بهمون نشون میدن که میگه حکم آزادی اومده؛ چهار روز پیش. و همین امروز حکم اجرای دو سال تعلیقی به زندان ابلاغ شده. من نشستهام و برگه رو نگاه میکنم. بدنم وایستاده با مرد پشت میز حرف میزنه: حکم آزادی من شنبه اومده و اجرا نکردن؟! پس این ۴ روز من رو با چه حکمی نگه داشتهاند؟ یه شعبده بازی دسته جمعی. این تخلفه آقا!
- نه، تخلف نیست.
- برای زندگی ما تقلبه… مثل همیشه…
-ببین خانم هدایت، حتی اگرم آزادت میکردن، با همین حکم دوباره میاومدن میگرفتنت. خب چه کاریه؟!
-نمیتونستن. گیر قانونی داشت.
دو سال یعنی چقدر، امین؟… چند تا دلتنگی؟… چند تا پرسه زدن؟
- به هر حال. آقای فلانی هم مقصر نیست. بهش گفتهاند. دستور رو اجرا می کنه.
بلند میشم و میرم پشت پنجره… تو یه جایی اون بیرونی، همین بغل، تو یکی از همین خیابونا…
-من از این آقا شکایت میکنم.
- شما حق دارید از هرکی دلتون خواست شکایت کنید. و میخنده…»
پیش از این ابلاغ، بهاره هدایت پنج سال و نیم در زندان مانده است؛ در حالی که انتظار میرفت که بر مبنای ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی آزاد شود.
ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی میگوید: «در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم میکند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین میکند.»
اما سهم واقعی او از قانون مجازات اسلامی طولانی شدن سالهای زندان است که با بیماری سنگ کلیه و صفرا و از دست رفتن مهمترین سالهای جوانی او و تلخ شدن عشق و زندگی شخصیاش درهم آمیخته است.
عمر یک جوانی در راه مبارزه
در سال ۱۳۸۴، شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت بنا به پیشنهاد دانشگاههای علامه طباطبایی، الزهرا و دانشکده امور اقتصادی با شکلگیری کمیسیون دفاع از حقوق زنان دفتر تحکیم وحدت موافقت کرد. هدف از تشکیل کمیسیون پی گیری مطالبات بخش عظیمی از جامعه دانشگاهی و پیوند بهتر جنبش دانشجویی با جنبش زنان بود. از بهاره خواسته شد کمیسیون دفاع از حقوق زنان دفتر تحکیم وحدت را فعال کند. علاوه بر این، بهاره هدایت که متولد ۱۳۶۰ است، پیش از دستگیری، عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت هم بود.
او، ۱۸ تیرماه ۱۳۸۶، در سالروز حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۷۸، همراه اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در مقابل دانشگاه امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) تحصن کرد و دوباره بازداشت شد اما پس از یک ماه با وثیقه آزاد شد.
تیرماه ۱۳۸۷ و اسفند همان سال، به دلیل شرکت در تجمع آرام خانوادههای زندانیان سیاسی در مقابل اوین بازداشت شد اما این بازداشتها مانع فعالیت او در جنبش دانشجویی ایران نشد.
پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، بهاره هدایت ویدیوهایی به نشستهایی در اروپا فرستاد که در آبان و آذر ماه ۱۳۸۸ برگزار شدند. او در این ویدئوها مطالبات جنبش دانشجویی ایران را به صراحت بیان کرد. او در ویدیویی که به مناسبت روز دانشجو به دانشگاه دلف هلند فرستاد، گفته بود: «مطالبات دانشجویان منتقد در ایران، مطالبات بسیاری از مردم است، ما آزادی بیان و آزادی آکادمیک میخواهیم، ما میخواهیم اساتید مستقل در دانشگاه تدریس کنند، ما میخواهیم هر کس عقیده خود را آزادانه بیان کند و پس از بیان آن مورد تهدید و توبیخ قرار نگیرد... ما میخواهیم حوزه خصوصی افراد محترم شمرده شود، ما میخواهیم حذف سیستماتیک روشنفکران و دگراندیشان برچیده شود، ما میخواهیم تبعیض جنسیتی در دانشگاه و جامعه کاهش یابد، ما میخواهیم برگزاری انتخابات در کشور فقط برای حفظ موقعیت و ارتقای پرستیژ بینالمللی حاکمان نباشد و نمایندگان واقعی مردم بتوانند آزادانه در انتخابات کاندیدا شوند و سلامت انتخابات تضمین شود.»
به دنبال فعالیتهای بهاره هدایت در سال ۱۳۸۸، او متهم به تبلیغ علیه نظام، توهین به رییسجمهور و رهبری و اقدام علیه امنیت ملی شد. یک سال بعد، حکم او را اعلام کردند: نه سال و نیم حبس که بعدا به ۱۰ سال تبدیل شد.
اما بهاره هدایت در زندان هم دست از فعالیت نکشید. ۱۶ آذر ۱۳۸۹ او و دو فعال دانشجویی زندانی دیگر، یعنی مجید توکلی و مهدیه گلرو نامهای به دانشجویان خارج از کشور نوشتند و آنها را تشویق کردند که از آزادی بیانی که در خارج وجود دارد به نفع تلاشهای داخل استفاده کنند: «در حالی که اقتدارگرایان از هیچ تلاشی برای خاموش کردن صدای منتقدین و مخالفین فروگذار نمیکنند و فعالین سیاسی و مدنی را به شدت تحت فشار قرار دادهاند، آنان که دلشان با ایران و مردم ایران است و دستشان میرسد باید تلاش نمایند تا حساسیت جامعه جهانی را نسبت به نقض مداوم حقوق بشر و به خصوص نقض آزادیهای آکادمیک در دانشگاههای ایران و در مضیقه قرار دادن اساتید و دانشجویان مستقل برانگیزند. تا با حساسیت بینالمللی و فشار افکار عمومی قدری از شدت سرکوب در داخل کاسته شود.»
همین نامه به همراه نامه دیگری که خود او برای دانشجویان نوشت، باعث شد که اتهامات جدیدی علیه هر سه آنها به عنوان «تبلیغ علیه نظام» مطرح شود و شش ماه دیگر نیز به حکم او اضافه کنند.
صدایی که میخواهند خاموش شود
استمرار و پایداری بهاره هدایت اما هرگز به مذاق مقامات امنیتی و قضایی ایران خوش نیامده است. او در نامهای به همسرش دیدار خود را با جعفری دولت آبادی، دادستان تهران روایت میکند: «-میخوای قهرمان بشی، ها؟
(قهرمان؟ من غلط کنم! این حرفها چیه؟ من میخوام برگردم پیش امین).
_ من کاری نکردم حاج آقا، نهایتش دوتا بیانیه بوده و چهارتا مصاحبه.
- حاضری تکذیب کنی؟
(ها؟! تکذیب؟! پاراگراف اول بیانیهی اول مهر ۸۸ تحکیم رو برام خوند. اشتباه کرد. نباید میخوند .ذوق کردم! عباس عجب چیزی نوشته بود، دمش گرم! باز هم خوند؛ از این بیانیه، از اون بیانیه… .یادم میاومد و ذوق میکردم! مواظب باش نفهمه!)
- حاضری پسبگیری؟
-ممکنه تند و تیز گفته باشیم، ولی من اصل موضوع رو که نمیتونم پسبگیرم.
-بازجوت گفتهبود که کلهشقی.»
اطلاع از استراتژی موثر سیاسی بهاره هدایت و نقش موثر او در جنبش دانشجویی و شوری که یادگار دوران شکوفایی این جنبش در ایران است، باعث شده که تلاش برای کارشکنی در پرونده او، از طریق ممانعت از صدور اجازه مرخصی و برخورداری از دسترسی به درمان منظم و … در طول این سالها استمرار داشته باشد.
همزمان با این فشارها، پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، نام بهاره هدایت بیشتر شنیده میشد؛ هرچند به نظر میرسد با تغییرات سیاسی در ایران و با تمرکز بیشتر فعالان سیاسی و مدنی بر سیاست خارجی و توافق هستهای، از میزان فشارها و توجهها کاسته شده باشد.
فروردین ۱۳۹۰ کنشگران ایرانی و عفو بینالملل کمپین «تولدت مبارک بهاره» را راه انداختند. ویدیوهای تبریک ساخته شد، حمایتهای گسترده آنلاین صورت گرفت و طوماری برای درخواست آزادیاش امضا شد.
فروردین ۱۳۹۱، بنیاد هارولد ادلستام در سوئد، به خاطر نقش او در جنبش دانشجویی و جنبش زنان به او جایزهای اهدا کرد. بنیاد ادلستام در بیانیه خود نوشته بود: «بهاره هدایت با شجاعتی مثال زدنی و تعهد به عدالت به صورت فعال علیه نقض حقوق بشر در ایران کار کرده است. علیرغم تهدیدات جدی و خطرهایی از سوی نیروهای رژیم و ماموران اطلاعاتی، بارها زندگی و آزادیاش را با دفاع از حقوق بشر به خطر انداخته است.»
بهاره هدایت همچنین در سال ۲۰۱۰، کاندیدای جایزه صلح دانشجویی اتحادیه دانشجویان اروپا شد، همان جایی که روزی برایش پیام ویدئویی فرستاده بود.
در حالی که چند روز پیش از انتشار خبر ابلاغ حکم دو سال زندان افرون بر پنج سال و نیم حبس پایانیافته، جمعی از کنشگران مدنی، سیاسی و فعالان حقوق زنان با صدور بیانیهای خواهان آزادی بیقیدوشرط بهاره هدایت و نرگس محمدی شده بودند، بهاره هدایت همچنان در اوین است: «ساعت اداری تموم شده. محوطه زندان خلوته؛ همه الان تو راه خونهاند: “چیزی نمی خوای؟” میوه می گیرند. نون. گوجه فرنگی… “من اومدم” “اومدی؟…” واژههای بی وزن یه خوشبختی ساده؛ صدایی که میپرسه، و صدایی که جواب میده، توی یه خونه با چراغهای روشن… الان کجایی امین؟ … چطوری طاقت آوردی لعنتی…
-بیا بریم خانم هدایت.
بدنم و نگهبان دارند بر میگردند تو بند… من همینجا موندهام؛ پشت این پنجره، تو کوچههای خیال.»
بیشتر بخوانید:
نظرها
بابک
وای برما